ورزش تنها در ظاهر، غیرسیاسی معرفی می گردد؛ اما این امر اجتماعی از دیرباز پهنه و میدانِ ی برای رقابت بر سر قدرت در میدانِ سیاست بوده است. میدانِ اغواکننده ورزش در ایران، از نخستین روزهای ساختارمند شدن، به غیر از مقاطعی کوتاه، همواره شاهد حضور حکمرانانی از جنس دیگر میدانِ ها، بوده است. حال آنکه توسعه ورزش یک فرآیند نظام مند، درهم تنیده و کاملا تخصصی است که روزر به روز به پیچیدگی های آن اضافه می گردد؛ در چنین بستری، بی تردید سرمایه های انسانی میدانِ ورزش که دارای شناخت عمیق و تجربه مناسب از میدانِ ورزش اند، بهترین گزینه ها برای قرارگرفتن در رأس مدیریت کلان ورزش اند. از این رو، هدف از پژوهش حاضر تحلیل گزینه هایی از میان متخصصان مدیریت ورزشی برای پست وزارت ورزش و جوانان است. بدین منظور با استفاده از تکنیک تحلیل بازیگران و ابزار شبیه سازی برنامه ریزی استراتژیک به نام مک تور، میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بازیگران کلیدی میدانِ ورزش بر یکدیگر و همچنین شناسایی موضع هر یک از بازیگران نسبت به اهداف، مورد بررسی قرار گرفت. 17 نفر از خبرگان مدیریت ورزشی که بصورت کاملاً هدفمند انتخاب شده بودند، ماتریس های بازیگر–بازیگر و بازیگر–اهداف را تکمیل نمودند. پیامدهای بازیگران نسبت به اهداف، مقیاس رقابت پذیری بازیگران، همگرایی و واگرایی بازیگران و اهداف، همچنین فاصله خالص بین بازیگران کلیدی و اهداف، مورد بررسی دقیق، با نرم افزار قرار گرفت. هدف توسعه رفتار سیاسی، مورد توجه خاص همه بازیگران میدانِ ورزش قرار دارد. ساماندهی امور مربوط به جوانان و توسعه ورزش بانوان، نیاز به تغییرات اساسی در ساختار و نگاه بازیگران دارد.