این پژوهش با هدف بررسی تأثیر اجرای مراحل الگوی مدیریت آموزش فلسفه برای کودکان با محوریت اجتماع پژوهشی بر رشد مهارتهای زبانی (گوش دادن ، سخن گفتن ، خواندن و نوشتن) دانش آموزان دوزبانه ترکمن به روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دوزبانه کلاسهای پایه سوم مقطع ابتدایی استان خراسان شمالی بود که از میان آنها در مجموع 52 دانش آموز پسر در دو کلاس آزمایش و کنترل و 51 دانش آموز دختر در دو کلاس آزمایش و کنترل (در مجموع نمونه ای مشتمل بر 103 نفر) به شیوه خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند. داده ه ای مهارتهای زبانی با آزمون محقق ساخته گردآوری شده است. روایی این آزمون را صاحبنظران تأیید و اعتبار آن با ضریب آلفای کرونباخ، ضریب تنصیف و ضریب بازآزمایی محاسبه شده است. با تأیید آماری برابری مهارتهای زبانی دو گروه کنترل و آزمایش در آغاز، گروه آزمایش در کارگاه 20 جلسه ای (هفته ای دو جلسه) براساس کتاب داستانی «پیکسی» آموزش دیدند. کلاسداری در گروه آزمایش با الگوی مدیریت آموزش فلسفه برای کودکان با محوریت اجتماع پژوهشی بود. نتایج آمار توصیفی و استنباطی در مقایسه دو گروه آزمایش و کنترل با استفاده از میانگین، انحراف معیار و نیز تحلیل کوواریانس تأثیر معنادار مثبت الگوی یادشده را بر رشد مهارتهای زبانی گوش دادن ، سخن گفتن ، خواندن و نوشتن نشان داد. افزایش مهارتهای زبانی دو جنس (دختر و پسر) از نظر آماری برابر بود. بنابراین گنجاندن الگوی یادشده در برنامه های درسی رسمی زبان آموزی دانش آموزان دو زبانه کشورمان توصیه می شود.