واکاوی ابعاد برنامه درسی مغفول مطالعات اجتماعی پایه هفتم متوسطه معصومه بهرامی پور* دکتر مرجان کیان** دکتر زهرا نیکنام*** چکیده هدف پژوهش حاضر واکاوی ابعاد برنامه درسی مغفول مطالعات اجتماعی پایه هفتم دوره اول متوسطه با توجه به ابعاد محتوایی، فرآیندی و عوامل مؤثر بر شکل گیری این برنامه درسی بود. به این منظور از رویکرد پژوهش کیفی و روش پدیدارشناسی استفاده شد. گروه هدف، شامل دانش آموزان و معلمان مدارس متوسطه شهر کرج بودند که با روش نمونه گیری هدفمند و براساس قاعده اشباع نظری، تعداد 15 معلم و 20 دانش آموز مورد مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمونی استفاده شد. روایی و پایایی داده ها از طریق سه معیار قابل قبول بودن، قابلیت اطمینان و تاییدپذیری به دست آمد. یافته ها نشان دادند که معلمان در دستیابی به اهداف نگرشی و مهارتی موفق عمل نکردند و این سطوح از برنامه درسی در عمل حذف شدند. در ارائه محتوا به سطح دانش در حیطه شناختی بسنده شد و سطوح بالای این حیطه نادیده انگاشته شد. عدم استفاده از روشهای تدریس فعال، مهم ترین فرآیندی است که سبب بروز محتوای مغفول شد. در مرحله اجرای برنامه درسی مطالعات اجتماعی، عواملی مانند دشواری محتوا، کمبود زمان، ناکافی بودن فضا و امکانات و ارزشیابی نامناسب مانع پدیداری برنامه درسی قصد شده مطالعات اجتماعی شد. بنابراین چیدمان و ساختار کلاس، مدت زمان آموزش و شیوه ارزشیابی نیاز به تغییر متناسب با محتوای برنامه درسی جدید مطالعات اجتماعی دارد. نتایج این مطالعه برای چابکی برنامه درسی و پیشگیری از گرفتار شدن در دام سنت و عادت در برنامه درسی مطالعات اجتماعی به کار می آید. کلید واژگان: برنامه درسی مغفول، مطالعات اجتماعی، پایه هفتم، دوره اول متوسطه تاریخ دریافت: 12/10/ 94 تاریخ پذیرش: 95/11/16 * کارشناس ارشد رشته برنامه ریزی درسی از دانشگاه خوارزمی (این مقاله مستخرج از پایان نامه کارشناسی ارشد است) masoome.bahramipur@yahoo.com ** استادیار گروه مطالعات برنامه درسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران (نویسنده مسئول) kian@khu.ac.ir *** استادیار گروه مطالعات برنامه درسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران niknam@khu.ac.ir