امروزه، با در نظر گرفتن کارآفرینی به عنوان یکسری ذهنیات، باید پذیرفت که جدا از زمینه کسب و کار و اقتصاد، هر کسی می تواند به روش کارآفرینانه فکر و عمل کند؛ بنابراین سیاست های «ارتقای کارآفرینی» نباید تنها مختص به آموزش عالی باشند، بلکه باید در مدارس ابتدایی و متوسطه نیز به آن ها پرداخته شود. در این پژوهش به روش توصیفی و با بررسی نمونه ایمتشکل از 406 دانش آموزورزشکار دبیرستان ها و هنرستان های آموزش و پرورش شهر تهران، سطح نگرش کارآفرینانه آنان شناسایی شد و تأثیر برخی متغیرهای جمعیت شناختی بر آن ها بررسی شد. ابزار اصلی این پژوهشترجمهپرسشنامه ATE (نگرش نسبت به راه اندازی کسب و کار کارآفرینانه آتاید) است که صاحب نظران روایی آن را تأیید کرده اند و پایایی آن با انجام آزمون پایلوت و محاسبه آلفای کرونباخ (6/0 =α) برای آزمون اصلی و اجزای آن تأیید شده است. نتایج نشان داد نگرش کارآفرینانه ورزشکاران در همه ابعاد و اجزای مورد بررسی، بهتر از سطح متوسط است. همچنین مشخص شد جنسیت، خوداشتغال بودن پدر، شاغل بودن مادر و هنرستانی یا دبیرستانی بودن تأثیر معنا داری بر سطح نگرش کارآفرینانه ورزشکاران ندارد.