هدف این پژوهش مقایسة وضعیت و روش های رایج بازاریابی ورزشی در ایران است. به این منظور، پرسشنامة محقق ساختة سه بخشی و دوسویه شامل اطلاعات جمعیت شناختی، وضعیت موجود و وضعیت مطلوب بازاریابی ورزش ایران در اختیار 104 نفر از مدیران و معاونان سازمان تربیت بدنی و رؤسا و مدیران ادارات کل تربیت بدنی 33 استان کشور قرار گرفت. روایی ابزار توسط متخصصان و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (96/0) تأیید شد. برای خلاصه و طبقه بندی کردن داده ها از روش های آمارتوصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد) استفاده شد. تجزیه و تحلیل وضعیت بهینه (مطلوب) و وضعیت موجود بازاریابی ورزشی، با استفاده از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف یک گروهی و توجه به شاخص های تعیین کجی توزیع (میانگین، میانه و انحراف استاندارد) انجام شد. برای مقایسة وضعیت موجود با وضعیت مطلوب روش های بازاریابی، به دلیل عدم توزیع نرمال متغیرها، از آزمون ویلکاکسون و همچنین برای مقایسة دیدگاه های گروه های مختلف (با توجه به جنسیت و سابقة مدیریت) از آزمون غیرپارامتری -U مان ویتنی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود، در مؤلفه های چاپ نشریات و کتاب های تربیت بدنی، حمایت های مالی، مشارکت سرمایه گذاران و سهام داران، حق میزبانی بازی های بین المللی و منطقه ای، کمک ها و حمایت های مردمی و بخش خصوصی، گردشگری ورزشی، فروش مارک باشگاه ها، استفاده از بازاریابان ورزشی، تشکیل دوره های آموزش ورزش های مختلف برای مردم، آموزش و تربیت ورزشکاران نخبه توسط بخش خصوصی، برگزاری همایش های علمی ورزشی و مشاورة ورزشی تفاوت معناداری وجود دارد و در تمامی موارد، میانگین امتیاز وضع موجود کمتر از وضعیت مطلوب است.