مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
تمدن
حوزه های تخصصی:
دراین مقاله به بررسی مفهوم «دین» و «تمدن»، نسبت ورابطه این دو با یکدیگر و تبیین نقش «دین» در تکوین «تمدن» پرداخته شده است. چنان که می دانید «دین» حقیقتی متعالی و مجموعه ای از قوانین و برنامه هاست که غایت آن تکامل وکامیابی بشر است. «تمدن» نیز مقوماتی دارد که اگر این مقومات، موجود باشند، «تمدن» پدیدار می گردد. گروهی از بشر در قالب یک «اجتماع»، حول یک محور «عقلانیت»، گرد هم می آیند و درراستای سعادت خویش، مدارج ترقی وکمال را یکی پس از دیگری می پیمایند. رشد «فرهنگ»، تربیت انسانی، خردمندی، اخلاق متعالی، تشکیل حکومت، گسترش علوم، فنون، ادبیات وهنر و بسط امنیت و آزادی همگی از عوامل سازنده «تمدن» به شمار می آیند. اکنون باید به بررسی نقش «دین» در فراهم آوردن مؤلفه های تمدن ساز و تاثیر آن در توسعه تمدن بشری پرداخت. ادیان آسمانی بخصوص دین مبین اسلام در جمیع این جهات، برنامه های تعالی بخش وسازنده ای ارایه کرده اند و ثمربخش بودن آموزه های دینی در عرصه اعتلای «تمدن» در طول تاریخ تمدن دینی به اثبات رسیده است. بدون شک نمی توان این حقیقت را انکار کرد که ادیان الهی مادر تمدن ها هستند و بزرگترین تمدن ها در دامان ادیان آسمانی رشد و بالندگی یافته اند. روح و باطن «تمدن»، «فرهنگ» و باطن و حقیقت «فرهنگ»، معنویت و گرایش دینی است. بنابراین «دین» نه تنها تعارضی با «تمدن» ندارد بلکه عاملی اساسی در بنا و قوام «تمدن» است
نقش مایه عقرب در آثار تمدن های پیش از تاریخ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش مایه های هنری متنوعی که روی اشیای کشف شده ایجاد شده اند، اعتقادات قومی- مذهبی، باورها و آداب و رسوم اجتماعی و شرایط زیست محیطی و پاره ای واقع نماییها را نشان می دهند. عقرب جانوری بسیار قدیمی است که در گذشته منشأ افسانه ها بوده و با ویژگیهایی چون حقارت، موذی گری، حیله و نیرنگ، شرارت و درد؛ نماد قدرت، مرگ، جنگجویی و نگهبان بوده است. باوجود اهمیت این نقش مایه، پژوهشی منسجم به منظور مطا لعه و بررسی آن صورت نگرفته؛ ازاین رو در این تحقیق به معرفی ویژگیهای نمادین و اساطیری آن می پردازیم و شباهت های میان این نقش مایه در تمدن های مختلف ایران پیش از تاریخ را مطالعه میکنیم.
ادوار تاریخی شناخت «دیگری» در غرب و شرق با تاکید بر نگاه محققان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر تمدن یا فرهنگی در گذرگاه تاریخی خویش خواسته یا ناخواسته نوع نگاه خاص و متمایزی به «غیر» و «دیگری» دارد. این مقاله بر آن است تا دوره های تاریخی شناخت «دیگری» در غرب و شرق را بررسی و دوره بندی نماید.
کوشش شده است که بر خلاف تقسیم بندی های رایج، از نگاه های صرفا سیاسی فاصله گرفته و بیشتر از منظر فرهنگی و تمدنی واکاوی شود. هم چنین تقسیم بندی ها نه صرفا بر حوادث تاریخی بلکه بر وجود «ویژگی های مشترک» در شناخت «دیگری» در بستر تاریخی شرق و غرب استوار گردد. بر این اساس روابط شرق و غرب به چهار دوره کلان تقسیم شده است.
در نسبت غرب با شرق می توان چهار دوره: عصر باستان، عصر ایمان، دوران قدرت دانش بنیان و عصر پسااستعماری را نام برد و در نسبت شرق -با تاکید بر ایران- با غرب می توان چهار دوره: عصر باستان، عصر ایمان، دوران آشفتگی و تحیر و دوره نگاه واکنشی و انفعالی را ذکر کرد..
درآمدی بر سنجش ظرفیت های تمدن سازی فقه
حوزه های تخصصی:
درباره نسبت دانش فقه با تمدن دیدگاه های مختلفی وجود دارد؛ برخی میان این دو نسبتی نمی بینند، گروهی قائل به نسبتی حداقلی بین فقه و تمدن بوده و گروهی فقه را شرط اساسی تمدن سازی قلمداد می کنند. نسبت فقه و تمدن با دو نگاه قابل بررسی است. نگاهی در قلمرو متون و منابع فقه و نگاهی دیگر معطوف به متون و منابع کمال یافته تر، شاید بتوان آن را فقه مطلوب نامید. با محوریت نگاه نخست، کوشیده شده با مروری بر کتاب ها، ابواب و مسائل و موضوعات فقهی اثبات شود، می توان از پیوندی آشکار و استوار بین آموزه های فقهی و تمدن سازی سخن گفت. هرچند نمی توان ادعا کرد همه نظام های اجتماعی مورد نیاز تمدن به صورت کامل و آماده الگوبرداری در فقه فعلی موجود است، اما وجود چارچوب های اصیل و ساختاری تمدن در آن قابل انکار نیست. این نکته که نظام سازی از طریق فقه، به مثابه گام نخست برای تمدن سازی در گرو تشکیل و تدوین فقه حکومتی است نیز مورد بحث قرار گرفته است.
درآمدی بر سنجش ظرفیت های تمدن سازی فقه
حوزه های تخصصی:
درباره نسبت دانش فقه با تمدن دیدگاه های مختلفی وجود دارد؛ برخی میان این دو نسبتی نمی بینند، گروهی قائل به نسبتی حداقلی بین فقه و تمدن بوده و گروهی فقه را شرط اساسی تمدن سازی قلمداد می کنند. نسبت فقه و تمدن با دو نگاه قابل بررسی است. نگاهی در قلمرو متون و منابع فقه و نگاهی دیگر معطوف به متون و منابع کمال یافته تر، شاید بتوان آن را فقه مطلوب نامید. با محوریت نگاه نخست، کوشیده شده با مروری بر کتاب ها، ابواب و مسائل و موضوعات فقهی اثبات شود، می توان از پیوندی آشکار و استوار بین آموزه های فقهی و تمدن سازی سخن گفت. هرچند نمی توان ادعا کرد همه نظام های اجتماعی مورد نیاز تمدن به صورت کامل و آماده الگوبرداری در فقه فعلی موجود است، اما وجود چارچوب های اصیل و ساختاری تمدن در آن قابل انکار نیست. این نکته که نظام سازی از طریق فقه، به مثابه گام نخست برای تمدن سازی در گرو تشکیل و تدوین فقه حکومتی است نیز مورد بحث قرار گرفته است.
تمدن اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرگذشت انسان ها از معبر تمدن ها می گذرد و تمدن ها در طول تاریخ در شکل دهی به هویت بشر، گسترده ترین نقش را داشته اند. امروزه تمدن، به سند تاریخی فرهنگ ملل تبدیل گشته و از اهمیتی ویژه برخوردار است.
دین اسلام پس از استقرار، به سرعت توانست بنیان گذار تمدن شگرفی در جهان شود؛ به گونه ای که تمدن های دیگر، از جمله تمدن غربی را وام دار خود نماید.
در این مقاله به روش اسنادی و با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی بیان می کنیم تمدن اسلامی دارای چه تعاریف، ویژگی ها و مؤلفه هایی است و امام خمینی چه تعریف و نظرگاهی نسبت به تمدن اسلامی دارد؟ سؤال های فرعی تحقیق از این قرارند:
ـ تمدن چیست و چه تعاریفی از آن ارائه شده است؟
ـ تمدن دارای چه شاخصه های عمومی است؟
ـ روش ها و رویکرد های شناخت تمدن کدام است؟
براساس یافته های این مقاله، امام خمینی(ره) ضمن توجه به ابعاد مادی و معنوی تمدن ها، با نقد تمدن غربی و تأکید بر مادی و تک بعدی بودن آن، تمدن اسلامی را جامع ترین تمدن ها دانسته که دارای روحی سرشار از ایمان است و این روح در تمامی ارکان آن جریان دارد. امام(ره) ازسوی دیگر بر وجه معنوی و توان انسان سازی تمدن اسلامی به عنوان مهم ترین عنصر آن تأکید می کند.
مدیریت دانش دینی (دین بنیان): طرح مسئله «مدیریت دانش» در «تمدن دینی»
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله طرح مسئله مورد نیاز در تمدن دینی با نام «مدیریت دانش دینی (دین بنیان)» است. در بیست سال اخیر، مطالعاتی با نام «مدیریت دانش» شکل گرفته و ظرفیت های نظری و عملی آن آشکار شده است. با معرفی این مسئله، در جستجوی پاسخی برای این سؤال هستیم که آیا می توان به نحو مطلوب از تجربه های دانش مدیریت در تأسیس میان رشته های جدید، مانند مدیریت دانش برای تمدن دینی نیز بهره برداری کرد و رشته های نوین مدیریتی متناسب با نیازهای فرهنگی و تمدنی جامعه مسلمانان را تأسیس نمود؟ این مسئله با مسئله پیچیده دینی نمودن علوم پیوند می خورد. این گونه به نظر می رسد که طرح درست این مسئله، می تواند زمینه همکاری پژوهشگران حوزه مدیریت، به ویژه محققان مطالعات مدیریت دینی را فراهم آورد. مدیریت دانش و بازتعریفی از آن در تمدن دینی براساس مبادی و مبانی مورد نظر دینِ اسلام، و نیز سنّت های دانشی دانشمندان جهان اسلام، می تواند سرآغاز نگرشی جدید در قلمرو مدیریت و تدبیر امور مسلمانان باشد و افق های جدیدی را بر روی عالمان و عاملان مدیریت بگشاید. در مقاله از الگوی روش شناختی شکل گیری مسائل و نظریه ها در یک تمدن استفاده شده است و از نظر محتوای تحلیلی و توصیفی بر مبنای مدل، سِفْرهای چهارگانه (اَسفار اربعه) به عنوان مدل پایه تمدن دینی و براساس اصول و مبانی پانزده گانه این تمدن است. این اصول و مبانی از اندیشه های حضرت آیت اللّه جوادی آملی اقتباش شده اند.
ایران و اسلام؛ هویت ایرانی، میراث اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایرانی کیست و وجوه مشخصه آن کدام است؟ عناصر و مؤلفه های اساسی فرهنگ و هویت ایرانی چیست؟ چرا به رغم اینکه قلمرو ایرانی در طول تاریخ، سرزمین چندگانگی فرهنگ ها و تنوع و تحوّل مداوم آنها بود، یک جریان گسترده فرهنگی بر آن حاکم بوده و در عین کثرت ظاهری، وحدتی درونی موجب حفظ و بقای آن شده است؟ بی شک، اسلام، میراثی که از پیامبر گرامی به جای ماند، یکی از عناصر اصلی و سازنده هویت امروز ماست؛ به گونه ای که وقتی از فرهنگ ایرانی اسلامی سخن به میان می آید، منظور آن نظام فرهنگی است که عناصر دیگر را نیز در خود می گنجاند، زیرا ملاک خودی بودن در این فرهنگ، انطباق پذیری آن با ارزش های توحیدی یا دست کم عدم مبانیت با آن است.
در مقاله حاضر، ضمن تشریح رابطه عنصر اسلامیت و ایرانیت از منظری تاریخی، چگونگیِ تکوین و تطوّر فرهنگ ایرانی، اسلامی، تثبیت و نهادینه شدن و سرانجام رکود و افول آن را مورد توجه قرار داده ایم. نتایج حاصل از نوشتار حاضر نشان دهنده آن است که ایرانیان به عنوان حلقه واسط، در تفکیک اسلام از عرب و سازگاری اندیشه های ایرانی و اسلامی و ارتقا و اعتلای آن نقش مهمی ایفا کردند و گذشته باستانی را با دین جدید پیوند زدند؛ به گونه ای که آمیختگی فرهنگ اسلام و ایران به حدی است که حتی برای شناخت تحولات تاریخ ایران، شناخت اسلام لازم و ضروری است.
تبیین حقیقت تمدن بر اساس مبانی فلسفه و عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین تمایز ابعاد وجودی تمدن از سایر شکل های اجتماع انسانی، بر اساس مبانی فلسفه و عرفان اسلامی، کاری است که در این مقاله به نحو تخصصی به آن پرداخته شده است و نتیجه حاصل از این پژوهش، تبیین تمدن به عنوان یک وجود واحد اجتماعی است که وحدت آن امری اعتباری نخواهد بود و وجودا دارای تعینی فرااعتباری و حقیقتاً اصیل است؛ زیرا ما بین عقبه فرهنگی آن اجتماع و انواع تعاملات اجتماعی آن یک پیوند ضروری و جدایی ناپذیر برقرار گشته، به گونه ای که تعاملات اجتماعی یک تمدن، ظهور ابعاد عمیق فرهنگی آن اجتماع است و در نتیجه، در چنین حالتی بر خلاف سایر اجتماعات بشری، تعاملات بر پایه اعتبار صرف نخواهند بود.
به منظور اثبات چنین نتیجه ای در ابتدا برهانی در تبیین نوعی خاص از اصالت وجود اجتماع ارائه شده که در آن از دو قاعده فلسفه صدرایی یعنی اتحاد عاقل و معقول و کلیت سِعی استفاده شده است. به علاوه در تکمیل این برهان و پاسخ به شبهه ای پیرامون آن، به تفصیل به تبیین جایگاه اعتباریات اجتماعی با مبنایی عرفانی و نوین پرداخته شده که در آن، از حقیقت انسان بر اساس نگاه عرفان اسلامی استفاده شده است.
در پایان نیز بر اساس تبیین حقیقت تمدن، برهانی هستی شناسانه در اثبات این حقیقت بلند که به ضرورت برترین تمدن، تمدن اسلامی و با محوریت ولایت خواهد بود، ارائه گردیده است.
نقش فلسفه در تمدن اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فلسفه با ورود خود به عالم اسلام، دست خوش تغییر و تحوّل و تکامل گردید و پس از آن، بر عرصه های گوناگون فرهنگ و تمدن اسلامی تأثیر گذاشت. ازجمله نقش های فلسفه در تمدن اسلامی را می توان نیازمندی تمدن به فلسفه در تمییز حقیقت از غیرحقیقت، تأثیر فلسفه در دین، تأثیر فلسفه در اخلاق، تأثیر فلسفه در سیاست و تبیین مدینة فاضله و تأثیر فلسفه در کلام دانست. در این نوشتار، پس از معناشناسی فرهنگ، تمدن، دین، اخلاق و سیاست، به سیر اجمالی فلسفه در عالم اسلام اشاره شده،و در ادامه به تبیین نقش فلسفه در تمدن اسلامی پرداخته شده است.
تأثیر تاریخ ترجمة متون فارسی بر فرهنگ فرانسه در قرون هجدهم و نوزدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آشنایی فرانسویان با فرهنگ و ادب ایرانی در مقایسه با شناخت فرهنگ یونانی و لاتین دیر صورت گرفت. تاریخ زبان فرانسه را باید از تاریخ ادبیات فرانسه جدا کرد. زبان فرانسه کم کم از قرن پنجم میلادی بعد از استقلال از امپراتوری روم شکل گرفت، حال آنکه تاریخ ادبیات فرانسه از قرن دوازدهم با جنگ های صلیبی و اولین بار با ادبیات حماسی خودنمایی کرد.
کشیشان مسیحی فرانسوی، که در به وجود آوردن زبان فرانسه و ادبیات فرانسه نقش به سزایی داشتند، با نام زرتشت از طریق ترجمة کتاب های تاریخی یونانی و لاتین آشنا بودند. اما بیشتر، از طریق تورات و انجیل، ایران باستان را نجات دهندة یهودیان و بعداً عیسی مسیح می دانستند. در طول جنگ های صلیبی ایران همواره چون کشوری عربی شناخته می شد. با رفت و آمد کشیشان مسیحی در دوران مغول و تأثیر مسیحیان در دربار نام ایران بالا گرفت. اما ارائه ترجمه های تاثیرگذار را باید از دوران صفویه به بعد و در نتیجة اقامت های طولانی آنان در ایران و فراگیری زبان فارسی دانست.
اینجا به دو مقطع زمانی مهم برای شهرت نام ایران باید توجه کرد: قرن هجدهم که در آثار این دوره، دست مایه هایی تحت تأثیر ترجمه متون فارسی، و نیز اثار اقتباسی و تقلیدی دیده می شود. این ترجمه ها از رنسانس تا آخر قرن هفدهم بیشتر به دست فرستندگان دربار، به خصوص مبلّغان مسیحی، صورت گرفته بود و به شکل لغت نامه ی تحلیلی، رمان های شرقی، موضوعات نمایشنامه ای، حکایت و افسانه بود. همچنین خاطراتی از سیّاحان پروتستان فرانسوی در دست بود که دید انتقادی شان، به دلیل در اقلیت قرار داشتن، گشایشی بود بر نقد رژیم های استبدادی در اروپا، نقد کشیشان مسیحی و نیز روش های تعلیم و تربیت در قرن هجدهم. این منابع بر آثار متفکرانی چون مونتسکیو، ولتر، آنکتیل دوپرون و نویسندگان دایر ة المعارف مانند دیدرو که دوران بحران تفکر انقلاب کبیر فرانسه را رقم زدند، تأثیر به سزایی بر جای گذاشت. گرچه ترجمه ها افلاطونی، فرامتنی و قوم مدار بودند و به دلیل عدم تسلط بر زبان فارسی کاستی هایی داشتند، چنان تأثیری بر تفکر جامعة فرانسه گذاشتند که تأسیس رشتة بااهمیتی به نام شرق شناسی در قرن نوزدهم پیامد این تأثیر بود.
مقطع زمانی دوم، قرن نوزدهم است که در خلال آن، ترجمة آثار فارسی نظام مندتر شد و به قلم فرستاده های سیاسی آموزش دیده صورت گرفت. تأثیر این ترجمه ها نه تنها در بخش سیاسی بلکه در بخش ادبی نیز مشاهده می شود. آثار شاعرانی چون سعدی و حافظ بر مکتب رمانتیسم به خصوص آثار ویکتور هوگو، و بر مکاتب ادبی دیگر چون سمبولیسم و سوررئالیسم بسیار تأثیرگذار بود. در بخش مردم شناسی، گوبینو تحت تأثیر نژاد آریایی بحث ها و تبادل نظرهای زیادی برانگیخت که منجربه آرمان های نژادپرستانه در قرن بیستم شد.
واکاوی سبک زندگی متعلّم در تمدن نوین اسلامی و مقایسة آن با آراء اند یشمندان غربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
جایگاه متعلم در تعلیم و تربیت تمدن های بشری همواره به شکل خاصی مطمح نظر بوده است. این مسئله در چارچوب آراء مربیان بزرگ یا استلزامات تربیتی مکتب های رسمی فلسفی بیان می شود و گاه علاوه بر توجه به مکتب های جدید فکری و فلسفی، به مبانی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نظام های موجود هم توجه خاص می کند. از طریق روش «توصیفی تحلیلی» ابتدا سبک زندگی متعلّم در تمدن نوین اسلامی و در ساحت های گوناگون تربیتی آن بررسی شده، سپس دیدگاه های اند یشمندان معاصر غربی بیان گردیده است. یافته های مطالعة حاضر حاکی از آن است که پیشرفت و پویایی متعلّم به عنوان محور تعلیم و تربیت متناسب با تحوّلات عصر نوین از دغدغه های این تمدن هاست. در مقابل، تفاوت دیدگاه خدا باورانه و انسان مدارانه در دو تمدن، موجب تفاوت دو دیدگاه نسبت به متعلّم شده است. بنابراین، اگر چه در دو تمدن مذکور متعلّمان آموزش های علمی یکسان می بینند، اما از نظر عقیده، رفتار و اخلاق، مسیری متفاوت می پیمایند.
سبک پوشش اسلامی از دیدگاه شهید مطهّری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لباس، یکی از مظاهر پراهمیت تمدن بشر و یک عمل اجتماعی معنادار است. این مقاله با هدف بیان معیارهای اسلامی پوشش از دیدگاه شهید مطهّری و با روش توصیفی تحلیلی، به این نتیجه دست یافته است که لباس موهبتی الهی برای کرامت دادن به انسان است و اسلام با دستور به پوشش، بشر را به سوی تمدن سوق داده است. هرچند از منظر اسلام، شکل و قالب خاصی برای لباس تعیین نشده است، ولی معیارهایی برای آن وضع شده که با عنوان «سبک پوشش اسلامی» مورد بررسی قرار گرفته است. این معیارها براساس فطرت انسان، به منظور غنا بخشیدن به تمدن بشری، حفظ نیرومندی و استقلال جامعه اسلامی و استحکام نظام خانوادگی وضع شده است. آراستگی، در نظر داشتن روحیه اجتماعی مانند ایثار و همدردی و همرنگی، حفظ عزت نفس، رعایت نظم و نظافت، و حفظ حرمت و کرامت انسانی از بایسته های پوشش اسلامی است. همچنین تقلید از بیگانگان و تشبّه به آنها، پوشیدن لباس شهرت، تشبّه به جنس مخالف، اسراف، و... در سبک پوشش اسلامی جایگاهی ندارند و مورد نهی واقع شده اند.
بررسی دیدگاه های عمده مارشال هاجسن در مورد تاریخ و تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مورد تاریخ و تمدن اسلامی، توسط خاورشناسان نظرات گوناگونی مطرح شده که یکی از آنها دیدگاه هاجسن است. وی علاوه بر اینکه به تأثیرپذیری تمدن اسلامی از عوامل مختلف جامعه شناختی، اقتصادی، جغرافیایی و فرهنگی پرداخته، سعی کرده است با گرایش غرب محوری که در آثار اغلب مستشرقان دیده می شود نیز مقابله کند و تاریخ اسلام را در چارچوب وسیع تر تاریخ جهان مطالعه نماید. ازاین رو، مقاله حاضر بر آن است تا به دیدگاه های عمده او در حوزه مطالعات اسلامی، که در کتاب وی با عنوان «کارستان اسلام» انتشار یافته، بپردازد و از طریق بررسی این اثر، نشان دهد که توجه او به فرایندهای تاریخی برحسب اکولوژی (بوم شناسی)، منافع گروهی، نقش افراد خلاق و غیره موارد جالبی هستند. همچنین تشریح اوضاع اجتماعی براساس عملکرد نخبگان نظامی، صاحب منصبان اداری و اشراف، و نیز تأکید بر جایگاه فرهنگ فارسی، همه دارای اهمیتند؛ زیرا انسان را به سوی درک ژرف تر از تمدن اسلامی سوق می دهند.
بایسته های تمدنی سبک زندگی اسلامی از دیدگاه اهل بیت علیه اسلام؛ بررسی موردی جایگاه نظارت اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخصه های مهم تمدن اسلامی، اسلامی بودن سبک زندگی است که نظارت اجتماعی می تواند به تحقق آن کمک کند. نظارت اجتماعی که در فقه اسلامی با عنوان امر به معروف و نهی از منکر شناخته می شود به عنوان ضامن بقای اسلام و واجبی که به سبب آن، اجرای همه واجبات صورت می پذیرد، معرفی شده است. این مقاله با رویکرد کاربردی می کوشد رابطه ای منطقی بین نظارت اجتماعی و ظهور، استمرار و انحطاط تمدن برقرار کند و با اثبات اهمیت و نقش تعیین کنندة آن در هر یک از این حوزه های سه گانه، شواهد قرآنی و روایی دلالت کننده بر این موضوع را ارائه کند.
جای گاه علم در فرهنگ اسلامی: بررسی دو نظریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بین مورخان علم دو نظریة عمده دربارة جای گاه علم در فرهنگ اسلامی وجود دارد: برخی بر این باورند که علم در اسلام مسئله ای حاشیه ای است و اساساً در دستگاه تعلیم و تربیت اسلامی، پدیدة علم از جای گاه جدی و بااهمیتی برخوردار نبوده و در حاشیه قرار داشته است. طرف داران این نظریه آن را «نظریة حاشیه ای» می نامند. بنا بر این نظریه، دستاوردها و موفقیت های بزرگ و انکار ناپذیر علمیِ دانش مندان مسلمان و فیلسوفان طبیعی را باید ثمرة محفل های خصوصی دانست که از فشارها و تضییقات راست دینان و سنت گرایان در امان ماندند. عده ای هم بر این اعتقادند که علم در فرهنگ اسلامی از شأن و منزلت والایی برخوردار بوده و اساساً واژة علم و دانش در هیچ تمدنی، به جز تمدن اسلامی، چنین جای گاهی نداشته و واژه ای کلیدی در این تمدن بوده است. طرف داران این نظریه آن را «نظریة ضبط و تخصیص» نام نهاده اند. بر اساس این نظریه، اگرچه علوم معقول در جهان اسلام بر علوم منقول غالب نشد، ولی با آن از در آشتی درآمد. این مقاله بنا دارد با بهره گیری از منابع معتبر به بررسی این دو نظریه بپردازد.
بررسی بازتاب فرهنگ و تمدّن های مختلف در شعر أعشی و تأثیر این تمدّن ها بر شعر او
حوزه های تخصصی:
اعشی یکی از اصحاب معلّقات و یکی از شاعران طبقه ی اول عصر جاهلی است که در شعر وی به خاطر کثرت سفرهایش به مناطق مجاور می توان گوشه هایی از فرهنگ و تمدّن های مختلف همچون تمدّن فارسی، رومی، حبشی، نبطی، مصری، ترکی، کابلی و غیره را دید. از آنجا که او برای به دست آوردن مال و ثروت به همسایه های مجاور سفر کرد، شعر وی نمایانگر نشانه های فرهنگ و تمدّن مثل طلاق، ازدواج، جنگ، مجالس لهوولعب، وسایل عیش و نوش، آلات موسیقی و غیره است. علاوه برآن می توان در شعر وی ادیان مختلف، باورها و عقاید دینی، مراسم مذهبی مردم را دید. تمدّن و مدنیت علاوه بر خیال بر زبان، موضوعات و موسیقی شعری اعشی نیز تأثیر گذاشته است. زبان شعری وی به علت گوش دادن به سازوآواز کنیزکان برخلاف دیگر شاعران جاهلی مثل طرفة بن عبد همواره ساده بوده و فارغ از بیچیدگی است. تأثیر فرهنگ و تمدّن در موضوعات شعری وی این گونه است که او در فن مدح مثل شاعران عباسی به مبالغه می پردازد و در هجو، مهجوّ را به ریشخند می گیرد و در تغزل، در وصف معشوقه تنوّع و تفنّن به خرج می دهد. این شاعر برای موسیقی شعر خود أوزان آهنگین انتخاب می کند به طوری که پرکاربردترین أوزان شعر وی بحر طویل و متقارب می باشد. وی با به کاربردن قوافی آهنگین در غالب حروف رویّ شایع مثل لام، دال و راء، تکرار حروف و کلمات، هماهنگی آنها، برخی آرایه های بدیعی نظیر تنسیق صفات، طباق، ردّ العجز علی الصدر، انواع جناس و ... موسیقی شعر خود را افزایش می دهد و مخاطب را به هیجان درمی آورد.
تأثیر جدایی فقه و اخلاق در ضعف فرهنگ اخلاقی در تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخلاق در هندسه تمدن اسلام بسان ریشه ای است که ساقه و پایه بقیه معارف دینی، یعنی فقه و عقاید را فراهم می آورد. فقه ورزی نیز که با نوعی وسعت فهم و درک عمیق و ماهرانه در مجموعه معارف دین و با هدف مدیریت حیات طیبه انسان و راهبری و هدایت او انجام می گرفت، به تدریج در احکام عملی و رفتارهای ظاهری انحصار پیدا کرد و در شریعت و تشخیص حلال و حرام و ادای تکلیف در خصوص ظواهر رفتاری ویژه گشت و رفته رفته دانش مستقلی به اسم علم فقه را تأسیس نمود که با بیرون راندن صفات و بر محور فعل مکلف متکفل احکام آن گردید. به نظر می رسد فرهنگ و ارزش های اخلاقی اگر بخواهد سهم لازم و موقعیت واقعی خود را در نظام معرفتی و سبد علوم اسلامی و مدیریت فرهنگی و تولیت جامعه متمدن دینی بازیابد، بازشناسی عوامل این آسیب و آفت شناسی موانع درون دینی آن ضرورت دارد؛ عواملی چون تنزل از جایگاه اصلی به رتبه زائد و زینتی و انحصار فقه در احکام عملی و رفتاری که خاستگاه تاریخی جدایی دستگاه فقه از اخلاق می باشد.
تحلیل قصه ی «برادر عاقل و برادر دیوانه» از منظر اسطوره ی دیوسکوریک (دوقلوهای مقدس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«ایزدکران» یا دوقلوهای مقدس و آسمانی، یکی از بن مایه های اساطیری است که در آیین و اساطیر ملل مختلف به شکل های گوناگون متجلی شده است. اگر چه این دوقلوها و ویژگی های خاص آن ها در آثار طراز اول ادبیات فارسی منعکس نشده، اما چنین دوقلوهایی در قصه های ایرانی که از قدیم الایام سینه به سینه نقل شده، با همان ویژگی ها به وضوح دیده می شوند. از آن جایی که اکثر قصه ها نمادین، و از تأویل پذیری بالایی برخوردارند، در مقاله ی حاضر از این منظر به تحلیل قصه ی «برادر عاقل و برادر دیوانه» پرداخته شده است. این قصه در مناطق مختلف ایران به شکل های گوناگون روایت گردیده است. در این قصه مهم ترین ویژگی های دوقلویی از قبیل ارتباط با اسب و گاو، گذر از زندگی کشاورزی و دامداری و رسیدن به زندگی شهری و شکل گیری تمدن، فدا شدن یکی برای بقای دیگری، دفن یکی از دوقلوها به مناسبت بنا کردن ساختمان و... وجود دارد. در قصه ی مذکور، اگر چه برادرِ دیوانه در ظاهر، رفتاری متضاد با برادر عاقل دارد، اما همین رفتار متضاد است که زمینه ی پیشرفت برادر عاقل را فراهم می آورد.
ملک عظیم؛ مهدویت و تمدن در قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن حکومت وسیاست در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی مهدویت
انگاره اصالت شهرنشینی و جامعه صنعتی در تمدن غرب و هم ریشه بودن دو واژه «تمدن» و «مدینه»، برخی مفسران و دانشمندان اسلامی را وادار کرده است برای بررسی ویژگی های تمدن اسلامی در قرآن کریم به دنبال کلیدواژه مدینه باشند. این امر به ویژه در تقابل خودساخته دو واژه «مدینه» و «قریه» _ که از آن معنای روستا و دوری از تمدن فهم شده _ این گروه را با مشکل مواجه ساخته و سبب بروز تبیین هایی نه چندان محکم شده است.
مراجعه مستقیم به قرآن کریم و انجام مطالعات تمدنی در چارچوب باور به مهدویت و آموزه های آن، ما را به پدیده ای در آخرالزمان می رساند که در لسان قرآن کریم «مُلک» نام گرفته است. این مُلک نمونه عالی تمدن است که می تواند به عنوان معیار و شاخصی دقیق برای شناسایی و ارزیابی تمدن های طول تاریخ مورد استفاده تمدن پژوهان واقع شود.