مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
تمدن
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به عنوان یک مقدمه نظری بر جنبش احیای تمدن ایرانی اسلامی تلاش می شود تا ملزومات تفکر احیاگری تمدن ایرانی اسلامی مورد کاوش و تحلیل قرار گیرد. برای انجام این منظور، نخست در بخش اول علل و ریشه های زوال تمدن ایرانی اسلامی مورد بررسی قرار می گیرند تا این رویکرد تاریخی انتقادی محملی برای درک شرایط کنونی و بستری برای شناختن ضعف ها و نقصانها و در نهایت ارائه راهکارهایی برای احیا کننده تمدن ایرانی اسلامی باشد. پس از آن در بخش دوم با طرح دیدگاههای منتقدان پروژه احیاگری تمدن یرانی اسلامی و سپس نقد آن، امکان سنجی احیای تمدن ایرانی اسلامی، انجام می شود. به باور نویسندگان پروژه احیای تمدن اسلامی، دور از واقعیت نیست و ظرفیت های مادی و معنوی اسلام و ایران آن قدر مهیاست که می توان با بازشناسی و تقویت آنها، بار دیگر شکوه و عظمت گذشته تمدن ایرانی اسلامی را بازیافت. به این ترتیب این پژوهش یک بار دیگر نشان می دهد که احیای تمدن ایرانی اسلامی تا چه حد ممکن و به راه انداختن جنبش احیای تمدن ایرانی اسلامی تا چه حد ضروری است.
دیپلماسی فرهنگی ایران در آسیای مرکزی و قفقاز؛ فرصت ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بعد از فروپاشی اتحاد شوروی و استقلال کشورهای منطقه آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی به عنوان همسایگان شمالی جمهوری اسلامی ایران، زمینه برای برقراری روابط ایران با این کشورهای تازه تأسیس فراهم شد. کشورهای این منطقه نسبت به سایر مناطق پیرامونی ایران از نظر تاریخی، تمدنی، قومیتی و فرهنگی با ایران نزدیکی بسیاری دارند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نگاه ایران به مناطق هم جوار براساس مسائل فرهنگی است. ایران با استفاده از ابزار دیپلماسی فرهنگی در سیاست خارجی خود تلاش می کند تا نفوذ خود در کشورهای منطقه را افزایش دهد. جمهوری اسلامی ایران در برقراری تعادل بین عوامل سخت افزاری و نرم افزاری در سیاست خارجی خود هنوز نتوانسته است به سطح بالایی که بر اساس ظرفیت های موجود می تواند داشته باشد، دست یابد. دیپلماسی فرهنگی به دلیل ویژگی غیرمستقیم و پوشیده ای که در هدف های آن وجود دارد، نسبت به دیپلماسی رسمی و آشکار بر جامعه هدف تأثیرگذاری بیشتری دارد. در این نوشتار براساس مفهوم دیپلماسی فرهنگی به دنبال بررسی فرصت ها و چالش های جمهوری اسلامی ایران با کشورهای منطقه آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی هستیم. پرسش ما این است که چالش ها و فرصت های دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی چیست؟ این فرضیه در پاسخ به این پرسش مطرح می شود: «دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی در حوزه های مذهبی، زبانی و تمدنی دارای فرصت و در حوزه ایدئولوژیک و دخالت های خارجی با چالش روبه رو است.
نسبت دانشگاه علوم انتظامی با فرهنگ و تمدن اسلامی از نگاه مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
629 - 650
هدف: دانشگاه نیروی انتظامی مرکز تربیت نیروهای فرهیخته، هیئت اندیشه ورز و نظریه سازی در شاخه های متعدد، به ویژه همت گماردن برای تحقق آرمان نظام دینی، یعنی ایجاد تمدن اسلامی است. دانشگاه علوم انتظامی می تواند با گفتمان سازی از اندیشه های رهبری، در شکل گیری تمدن اسلامی مؤثر باشد. لذا در این پژوهش برآنیم ظرفیت و نقش دانشگاه علوم انتظامی را در تمدن سازی اسلامی بررسی نماییم. روش: این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی در صدد پاسخ به این پرسش بود که دانشگاه علوم انتظامی چگونه و با چه شاخصهایی می تواند در فرهنگ تمدن اسلامی سهیم باشد؟ بر این اساس، مفروض نوشتار، اعتلای تمدن و فرهنگ اسلامی در تضمین ایجاد و احساس امنیت، سازمان سازی منظم و ایجاد و نهادینه کردن شاخصهای جامع برای دانشگاه علوم انتظامی بود. یافته ها: فرهنگ و تمدن اسلامی در نوبت رشد تمدن و فرهنگ متعامل با دین، بیش از هر چیز نیازمند سازمان سازی، ثبات و استقرار اجتماعی و امنیت و آسایش است. جامعه بالنده و ایمن، با تأمین امنیت خویش، خاستگاه و زادگاه تمدن و از سویی، بالندگی و ترقی تمدنی و فرهنگی نیز ضامن حفظ ثبات و امنیت و اشاعه آن و رافع تنش و بی ثباتی در حوزه ملی و بین المللی است . نتیجه گیری: نیروی انتظامی با ایجاد امنیت، در تمدن سازی اسلامی نقش اساسی دارد و در پرتو به رسمیت شناختن آزادی های مشروع و مقبول، خردورزی، قانون گرایی و مهربانی از سوی پلیس، می تواند به ایجاد آن کمک کند. دانشگاه علوم انتظامی، فعالیتهای علمی همراه با قانون محوری، عدالت محوری، کار گروهی، خردورزی، اخلاق مداری، آزادی مردمی، مردم سالاری دینی و... را در سایه آموزه های اسلامی در نیروسازی ناجا به عهده دارد.
تحلیل تمدن اسلامی در رویکردهای توصیفی و هنجاری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
واژه «مدینه» در متون فلسفة سیاسی اسلامی نشان می دهد که تنها به معنای نوعی زندگی شهری نیست بلکه پیوندی نزدیک با «اندیشه» ساکنان آن دارد. بر اساس اندیشه ساکنان مدینه، مدن متعدد و به تبع آن، تمدن های متفاوت شکل می گیرد. تمدن ها به رغم «تقارب»، در بسیاری امور دارای «تفاوت» هستند. مطالعه در مباحث تمدنی، دست کم با دو رویکرد امکان پذیر است: نخست، رویکردی توصیفی است که محقق با نگاهی تاریخی، عینی و مصداقی به تبیین چیستی تمدن می پردازد. دوم، رویکردی هنجاری و پیشینی که طی آن پژوهشگر به چگونگی تحقق تمدن و بایسته های آن همت می گمارد. رویکرد دوم، به نظر با تمدن نوین اسلامی هماهنگتر است. رویکرد اول، تقلیل تمدن به نمادها و گزارش از آن بوده و حال آنکه اساس تمدن، تفکر است. مطالعات بینشیِ از سنخ فلسفة تاریخ و علم الاجتماع، می تواند سنخیت بیشتری با تمدن در رویکرد دوم داشته باشد. این نوع نگاه، بین تاریخ، فلسفه و حکمت قرابتی برگزار می کند که تاریخ را از صرف نقل حوادث، به تحلیل علل آن سوق داده و از توصیف ها به توصیه ها رهنمون می سازد؛ نگاهی که به تاریخ، هویتی فلسفی بخشیده و به رویکرد هنجاری نزدیک می کند. رویکرد اول، «هویت ساز» و رویکرد دوم «آینده ساز» می باشد.
دولتِ تمدنی و کنش گری در روابط بین الملل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نحوه ی اثرگذاری تمدن، به عنوان یک پدیده ی نوظهور در نظام بین المل است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و اطلاعات به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده اند. حاصل این پژوهش، فهم چگونگی کارگزاری دولت تمدنی و تمایز آن با سایر بازیگران (هم چون دولت ملی) و نحوه ی کنش گری آن ها در نظام بین الملل معاصر بود. پیامد دانشی تحلیل فرایندی اثرگذاری تمدن در نظم جهانی و اثبات وجود چنین فرایندی، ما را به ضرورت سطح تحلیل تمدن و یا نظریه های تمدنی رهنمون می سازد. برای بازیگران تمدنی، ادامه ی کنش گری در وضعیت سرزمینی و ملی، مخاطره آمیز بوده و باعث مسکوت ماندن بخشی از ظرفیت های این بازیگران و در نهایت تکرار تجربه ی اوایل قرن بیستم ایران، ترکیه و ... می شود. باقی ماندن در وضعیت دولت ملی و دولت سرزمینی، هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی، سبب می شود که بخشی از منابع اثرگذار بر این دولت ها از چرخه ی بهره برداری خارج شوند. حفظ حد و مرزهای مشخص براساس یک قرائت ملی و سرزمینی، در حالی که عناصر تشکیل دهنده ی هویت تمایل به برون گرایی حداکثری دارند، زمینه ساز نوع خاصی از توقف است. فهم چگونگی ظهور دولت تمدنی می تواند ما را به فهم کنش گری دولت تمدنی در روابط بین الملل برساند و به چگونگی ایجاد صلح در منطقه ای خاص یا در نظام بین الملل و نظم جهانی و افزایش سطح همگرایی رهنمون شود. <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA">هدف پژوهش حاضر بررسی نحوه ی اثرگذاری تمدن، به عنوان یک پدیده ی نوظهور در نظام بین</span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA" dir="LTR"> </span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA">المل است. روش پژوهش توصیفی </span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; mso-bidi-font-family: 'Times New Roman'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA">–</span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA"> تحلیلی بوده و اطلاعات به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده اند. حاصل این پژوهش، فهم چگونگی کارگزاری دولت تمدنی و تمایز آن با سایر بازیگران (هم چون دولت ملی) و نحوه ی کنش گری آن ها در نظام بین</span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA" dir="LTR"> </span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA">الملل معاصر بود. پیامد دانشی تحلیل فرایندی اثرگذاری تمدن در نظم جهانی و اثبات وجود چنین فرایندی، ما را به ضرورت سطح تحلیل تمدن و یا نظریه</span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA" dir="LTR"> </span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA">های تمدنی رهنمون می</span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA" dir="LTR"> </span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA">سازد. برای بازیگران تمدنی، ادامه ی کنش گری در وضعیت سرزمینی و ملی، مخاطره</span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA" dir="LTR"> </span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA">آمیز بوده و باعث مسکوت</span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA" dir="LTR"> </span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA">ماندن بخشی از ظرفیت</span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA" dir="LTR"> </span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA">های این بازیگران و در نهایت تکرار تجربه ی اوایل قرن بیستم ایران، ترکیه و ... می شود. باقی ماندن در وضعیت دولت ملی و دولت سرزمینی، هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی، سبب می</span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA" dir="LTR"> </span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA">شود که بخشی از منابع اثرگذار بر این دولت</span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA" dir="LTR"> </span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA">ها از چرخه ی بهره</span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA" dir="LTR"> </span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA">برداری خارج شوند. حفظ حد و مرزهای مشخص براساس یک قرائت ملی و سرزمینی، در حالی که عناصر تشکیل</span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA" dir="LTR"> </span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA">دهنده ی هویت تمایل به برون</span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA" dir="LTR"> </span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA">گرایی حداکثری دارند، زمینه ساز نوع خاصی از توقف است. فهم چگونگی ظهور دولت تمدنی می</span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA" dir="LTR"> </span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA">تواند ما را به فهم کنش گری دولت تمدنی در روابط بین</span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA" dir="LTR"> </span> <strong style="mso-ansi-font-weight: normal;"><span style="mso-ansi-font-size: 13.0pt; mso-bidi-font-size: 12.0pt; font-family: 'B Lotus'; mso-bidi-language: AR-SA;" lang="AR-SA">الملل برساند و به چگونگی ایجاد صلح در منطقه ای خاص یا در نظام بین الملل و نظم جهانی و افزایش سطح همگرایی رهنمون شود.</span>
انقلاب اسلامی و استقلال خواهی در سپهر آرمانی و افق تمدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو با طرح این پرسش اساسی که تأثیر انقلاب اسلامی بر استقلال به مثابه یک دستاورد مهم چیست؛ تطورات و سطوح استقلال در فرآیند رو به رشد انقلاب را موضوع بررسی قرار داده است. در رویکردی سلبی، پژوهش این فرضیه را طرح می کند که انقلاب اسلامی، استقلال خواهی مبتنی بر دولت وستفالیایی را طرد و به لحاظ ایجابی استقلال خواهی بر پایه آموزه اسلامی را بسط داده است. تحقیق حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی این انگاره را در سپهر اندیشه سیاسی در سه ساحت مطرح کرده است. استقلال در سطح ملی با طرد مداخله بیگانه بر وضع و اجرای قانون در گستره مرزهای جغرافیایی تأکید دارد. در مدار امت، استقلال خواهی بر وحدت جهان اسلام تأکید کرده و می کوشد آرمان امت اسلامی را تعقیب کند. و در افق تمدنی و جهانی، استقلالِ نظام سلطه را با چالش مواجه و درصدد تحقق ارزش های انسانی مبتنی بر فطرت است.
تبیین و تحلیل نقش اجتماع علمی در فرآیند تمدّنی دولت شیعی صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخص های مهم فرهنگ و تمدّن در هر عصری پیشرفت های علمی و پرورش صاحبان اندیشه در عرصه علوم است. هدف اصلی نوشتارحاضر، مطالعه اجتماع علمی عصر صفوی و نقش آن در فرآیند تمدّنی آن روزگار است. این مقاله با الهام از الگوی نظری رندل کالینز و با روش توصیفی تحلیلی ضمن توجه به ضرورت کاربرد رویکردهای جامعه شناختی در تحلیل پدیده های تاریخی در جست وجوی پاسخی مناسب برای این پرسش است که اجتماع علمی در عصر صفویه از چه ویژگی هایی برخوردار بوده و آیا توانسته خود را به عنوان یک کانون پیشرو و تمدّن زا معرفی کند؟ یافته های تحقیق نشان می دهد رشد علم در گرو ظهور و تداوم حلقه های فکری به مثابه اجتماع های علمی است که هسته محوری آن را زنجیره مناسک تعامل با انرژی عاطفی بالا تشکیل می دهد. با حمایت دستگاه سیاسی دولت، حکما، فقها، علماء، دانشمندان و هنرمندان همچون فعالان فضای علم در درون حلقه های فکری، توانستند نقشه راه تمدّن سازی بر مبنای معارف عقلانی تشیّع را طراحی کنند.
بررسی تطبیقی نشریات تمدن، خورشید و کوکب دری
حوزه های تخصصی:
مشروطیت ایران محصول بیداری افکار ایرانیانی رادمرد و دلیر بود که اکثراً مردانی شرافتمند بودند و می خواستند از وضع مساعد تاریخ برای بهروزی و پیروزی ایرانیان استفاده کنند. نهضت انقلابی در ادبیات و حیات ادبی هم تاثیر گذاشت. گروهی زیاد از شعرا و نویسندگان به آزادیخواهان و روزنامه نویسی روی آوردند و با وجود اینکه اکثریت وسایل چاپ در دست مستبدین بود ولی تبلیغات مبارزان در روزنامه ها انجام می گرفت. بعد از مشروطه و گشایش مجلس، روزنامه های فراوانی در تهران و شهرستان ها انتشار یافت. از جمله مجلس، وطن، ندای وطن، کشکول، مساوات، صبح صادق، کوکب دری، تمدن و ... که اینها با سر لوحه هایی از قرآن و سخنان بزرگان و مطالب پراکنده توام بود. اکثریت این روزنامه ها چون باب میل حاکمان وقت نبودند معمولاً دیری نمی پائیدند و از بین می رفتند. در این مقاله سعی بر این است تا سه روزنامه تمدن، خورشید و کوکب دری را از زوایای مختلف مورد بررسی و واکاوی قرار دهیم.
امام خمینی(ره) و تجدد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۴ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
63 - 77
حوزه های تخصصی:
با ورود تمدن جدید غرب به ایران در دهه های اخیر فرهیختگان ایرانی رویکردهای متفاوتی نسبت به آن داشته اند. از جمله متفکران بزرگ معاصر که در خصوص تجدد موضع گیری نموده و اندیشه او مبنای انقلاب اسلامی قرار گرفته، امام خمینی (ره) است. به نظر می رسد امام خمینی تجدد را شامل ماده (ظواهر) و محتوا دانسته، اسلام و علما را مخالف ظواهر تجدد نمی داند؛. اما در برابر محتوای فرهنگ غرب ایستادگی کرده، پذیرش آن را باعث غرب زدگی و انحطاط جامعه ایرانی می داند. در این مقاله تلاش شده است با روش اسنادی و تحلیل محتوا، نگاه امام خمینی به تجدد از زوایای مختلف بررسی شود.
جامعه، فرهنگ و تمدّن در تفکّر و تجربه صوفیان مسلمان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
75 - 99
حوزه های تخصصی:
این نوشته بر ربط میان تصوف و تمدن در تفکر و تجربه عرفانی معطوف خواهد بود، تا نخست در نگاه نظری کارکردهای تمدنیِ آموزه های عرفانی و امکان نگرش تمدنی بهایده های صوفیانه روشن شود و آن گاه نسبت میان تصوف و تمدن به لحاظ عینی و تاریخی نیز روشن گردد که چنین آموزه های عرفانی تمدنی نه تنها در کتاب ها و نوشته های اهل معرفت، بلکه در عرصه عینیت تاریخی نیز تحقق یافته و در صورت بندی جامعه، فرهنگ و تمدن اسلامی نقش داشته است. از این منظر بدون توجه عمیق و عقلانی به میراث عرفانی، نه فهم تمدن اسلامی درگذشته میسور خواهد بود و نه تأسیس و یا احیای این تمدن در آینده.
تعقّل و تدیّن در ساحت های تمدّن از منظر حکیم متألّه جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال نوزدهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
117 - 143
حوزه های تخصصی:
تمدن متعالی و راستین برایند پیشرفت همه جانبه ساحت های جامعه، حاکمیت نظم و اقتدار، برقراری امنیت پایدار، رشد علم و فن آوری، توزیع متناسب شرایط محیطی، گسترش سنت های اخلاقی و معنوی و سریان عقلانیت و عدالت در عرصه های مختلف اجتماعی با هدف تأمین سعادت انسان است. این تعریف از تمدن از منظر استاد جوادی آملی جز در سایه هماهنگی «دین الهی و فطری» و «سطوح مختلف خردورزی» قابل دستیابی نخواهد بود و تنها «انسان متأله» است که می تواند با درک روابط چهارگانه حاکم بر خود، هماهنگ سازی عقل و نقل، سپردن زمام افکار، گفتار و رفتار به عقل و نقل و امامت فطرت بر طبیعت، عناصر و عوامل تمدن زا را بر محور «علم دینی» و در چارچوب «برنامه الهی» منتظم ساخته و تعیّن بخشد. مقاله حاضر، به بیان تفصیلی این دیدگاه و تحلیل و بررسی آن می پردازد.
همزادی دین و تمدن؛ بن مایه انگاره های تمدنی سیدحسین نصر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال نوزدهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
144 - 173
حوزه های تخصصی:
این نوشتار گزارشی از انگاره های تمدن شناسانه سیدحسین نصر در کلی ترین برش آن و بدون لحاظ تمدنی خاص است. درعین حال، امکان سنجی ارجاع این انگاره ها به انگاره یا نظریه ای مرکزی به نام همزادی دین و تمدن را عهده دار است. در این راستا، پس از معلوم کردن جایگاه تمدن در حیات بشر از دیدگاه نصر، نظریه کلان تمدن شناسانه وی، یعنی همزادی دین و تمدن را معرفی می کند و سپس به برخی نتایج حاصل از این نظریه درباره معنای حضور در یک تمدن و تعلق به آن، نیروی پیش برنده تمدن، چگونگی تأسیس و احیای تمدن ها، تعریف تمدن و ملائمت آن با نظریه همزادی، تقسیم تمدن ها و ارتباطات بیناتمدنی نیز می پردازد. ضمن آنکه برخی جنبه های مهم دیگر مانند بررسی جلوه های متکثر درون یک تمدن را نیز بررسی می کند. در نهایت، مشخص شده است که به رغم امکان ارجاع نگاه های تمدن شناسانه وی به مدعای همزادی دین و تمدن، این مدعا ابهام هایی دارد که اخذ برخی نتایج و تعمیم ها از نظریه را دچار مشکل می سازد.
مهندسی تمدن اسلامی از منظر سید منیرالدین حسینی الهاشمی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال نوزدهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
174 - 197
حوزه های تخصصی:
در اندیشه تمدنی سید منیر الدین حسینی الهاشمی، تمدن بستر ساز ارتباط انسان با جامعه و طبیعت است و لازمه این ارتباط حضور تمدن هم در نحوه تأثیر انسان و جامعه بر طبیعت و هم در نحوه تأثیر طبیعت بر انسان و جامعه است. البته مناسبات و ابعاد حیات اجتماعی آن گاه وصف تمدنی می یابند که نهادینه شده باشند. اسلامی بودن تمدن به معنای جریان روشمند دین در تمامی حوزه های حیات تمدنی اجتماعی بشر است. نظام مفاهیم (مفاهیم بنیادی، راهبردی و کاربردی)، ساختارهای اجتماعی، محصولات تمدنی (که بر اساس آن جریان نیاز و ارضا مدیریت می شود)، زیرساخت اساسی یک تمدن است که بر اساس آن اخلاق اجتماعی و سبک زندگی شکل می گیرد. تمدن مادی غرب اگرچه توانسته است مبتنی بر مبانی و اهداف خود لوازم تمدنی خود را شکل دهد، ولی به دلیل جهت گیری مادی اش تمدنی رو به افول است. بر اساس اندیشه تمدنی سید منیرالدین، به منظور تحقق تمدن اسلامی می بایست مبتنی بر مبانی، آموزه ها و اهداف اسلام ناب هم به شبکه علوم و هم به ساختارها و هم فراورده های تمدنی دست یافت. بر این اساس در شبکه علوم اسلامی که هسته تمدن اسلامی است، دستیابی به سه لایه از دانش های راهبردی و کاربردی ضرورت دارد که در هماهنگی نظری کامل باید زیر ساخت نظری تمدن اسلامی را تمام کنند. این سه لایه نظری فقه سرپرستی، علوم اسلامی کاربردی و مدل های اسلامی اداره جامعه هستند.
مقوله «تمدن» در طبقه بندی علوم اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
19 - 39
حوزه های تخصصی:
طبقه بندی هایی که تاکنون در مورد علوم انجام گرفته یا برپایه سلسله نظام آفرینش بوده است یا بر اساس طبقات ادراکات انسانی (قوای حافظه، متخیله و عاقله) عنوان شده و یا برمبنای مراحل کمالات سلوک آدمی شکل یافته است، ولی همه طبقه بندی های ممکن در علوم، در این سه رویکرد منحصر نیست، بلکه دانش ها از جمله دانش های اسلامی را می توان بر اساس نیازهای انسانی (اعم از نیازهای مادی و نیازهای معنوی) و نظام خلأها و خواسته های بشرِ امروز نیز طبقه بندی کرد. در این مقاله، پس از تبیین جایگاه مقوله «تمدن» به مثابه کلان ترین واحد انسانی اجتماعی در طبقه بندی های موجود علوم، ضرورت طرح ملاک های تمدنی و منطق نظام نیازهای اجتماعی را در طراحی طبقه بندی علوم اسلامی مطرح کرده و بر لزوم ارتباط های دوسویه میان حوزه عمل و نظر و حتی تقدم عمل بر نظر در سطوح تمدنی اصرار می کنیم.
تأمل در امکان، مفهوم و ماهیت تمدن اسلامی در عصر غیبت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
67 - 96
حوزه های تخصصی:
هرچند تأمل درباره تمدن و تمدن اسلامی در سابقه نگاشته های اسلامی نیز وجود دارد، اما پرسش از تمدن اسلامی در دهه های اخیر، به تبع خودآگاهی دینی مسلمانان، به ویژه از طریق شکوفاشدن جنبش های اسلامی از جمله انقلاب اسلامی ایران، شدت و عمومیت بیشتری یافته است. یکی از پرسش های مهم در این زمینه، ناظر به امکان تحقق تمدن اسلامی در عصر غیبت است. این مقاله با اذعان به حداقلی بودن ظرفیت های عصر غیبت در مقایسه با عصر ظهور، با تکیه بر تجربه تاریخی مسلمانان در عصر غیبت و نیز با درک تشکیکی از مفهوم تمدن، بر این باور است که تمدن اسلامی در عصر غیبت قابل تحقق بوده و در مقایسه با شرایط زمانی خود حتی می تواند از پویش و نشاط مطلوبی نیز برخوردار باشد.
دولت مدرن، دولت تمدنی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
97 - 122
حوزه های تخصصی:
تمایز تمدن ها از اجتماعات ملی مبتنی بر دولت مدرن این پرسش را فرارو می نهد که کدامین مؤلفه اجتماع تمدنی را از اجتماع مبتنی بر عقلانیت سرزمینی و شکل یافته بر اساس دولت مدرن متمایز می سازد؟ ویژگی تمایزبخشی که فراگیری تمدنی را برای تمدن ها در پی دارد و نبود آن، دولت های مدرن را از این موهبت بازمی ستاند، کدام است؟ و فراتر آنکه پیامدهای اجتماعی این ویژگی چیست؟ این نوشتار می کوشد با واکاوی پیوستگی دولت مدرن به قلمرو سرزمینی و مرزهای جغرافیایی و گسست اجتماع تمدنی از این مؤلفه، پیامدهای این پیوست و گسست را در شکل یابی چند مقوله مهم اجتماعی، یعنی ایده اجتماع، هویت اجتماعی، تعیین مرزهای خودی و غیرخودی و منطق محاسبات رفتاری دولت ها بررسی کند و تأثیر آن را بر قدرت فراگیری عقلانیت تمدنی، شکل بخشی به الگوها و ساختارهای عینی مدیریت اجتماعی به رغم امکان مدل ها و سبک های متفاوت ترسیم نماید.
ظرفیت های عرفان اسلامی در تمدن زایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیستم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۰)
4 - 30
حوزه های تخصصی:
بازخوانی ظرفیت های عرفان اسلامی در تمدن زایی می تواند ضمن تقویت ادبیات توصیفی تمدن، اهمیت عرفان اسلامی را در نظام هماهنگ تمدنی معلوم سازد. آموزه های دو دانش عرفان نظری و عرفان عملی و عملکرد تاریخی عرفان اسلامی بنیان های نظری این پژوهش تمدنی است. در این میان، آورده اساسی عرفان نظری، یعنی «اسمای الهی و نکاح اسمایی» و آورده اصلی عرفان عملی «بُعد و قرب از حق تعالی» است که با استفاده از این مفاهیم، توصیفی از تمدن مطلوب اسلامی عرضه می گردد و در باب ظرفیت های تمدن سازی با گذار از شبهه اساسی دنیاگریزی عرفان و آموزه های آن به استناد سرچشمه های اسلامی عرفان و نیز آموزه نهایی آن، یعنی بقاء بعد الفناء - نه فناء - و عناصری مانند دستگیری، خلافت بالسیف و جمع متلائم بین روح و بدن، جایگاه اصلی عرفان در مرکز هندسه تمدن اسلامی نشان داده می شود و در نگاهی دیگر، تبیین می گردد که عرفان به واسطه تأمین چهار عنصر معنویت، عقلانیت معنوی ویژه در دستگاهی سازوار، ارائه الگویی برتر از شریعت مداری و به دست دادن روشی ویژه در فهم متون دینی (تأویل)، آورده های پرباری در ساخت تمدن اسلامی دارد. همچنین در ادامه دلایلِ تحقق نیافتن تمدن مطلوب براساس عرفان اسلامی، به رغم وجود آورده های پربار تمدنی بررسی خواهد شد.
«عیار» و «اساس» در اسلامی بودن تمدّن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیستم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۰)
31 - 54
حوزه های تخصصی:
آیا ملاک دینی بودن یک تمدن و از جمله تمدن اسلامی، امور باطنی و ایمانی در آن تمدن است یا ابعاد ظاهری و دینی هر تمدنی ملاک دینی بودن آن را به دست می دهد؟ مدعای این مقاله آن است که تمدن اسلامی از نقطه اسلام و امور ظاهری دینی آغاز می شود (عیار تمدن اسلامی) و در نقطه ایمان و امور باطنی دینی به کمال می رسد (اساس تمدن اسلامی). اسلام (از به زبان آوردن شهادتین تا عمل به مناسک دینی) به عنوان آسان ترین معیار می تواند امت اسلامی را در گسترده ترین مقیاس (با بیشترین کمیت و چه بسا کمترین کیفیت در نظام مناسبات انسانی) در کنار هم گردآورد، ولی تمرین اسلام و التزام به ظواهر دینی زمینه را برای رشد و تعمیق امور باطنی و ایمانی هموار می کند و دست کم برخی از مسلمانان را به اوج کمال دینی می رساند (بیشترین کیفیت با کمیتی کمتر در نظام مناسبات انسانی). هرچند ظاهر اسلامی و دینی، هم در آغاز و هم در نقطه پایان، ملاکِ اسلامی بودن تمدن در سطح کلان خواهد بود، اسلامِ تهی از ایمان با اسلام برآمده از ایمان به لحاظ سطح، قلمرو و ژرفا متفاوت خواهند بود و در تنظیم مناسبات انسانی هم نقش اسلامِ برخاسته از ایمان بسیار تأثیرگذارتر خواهد بود.
«تعارف» و «تعامل معروف» دو اصل بنیادین در فرایند تمدنی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیستم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۰)
77 - 100
حوزه های تخصصی:
اگر تمدن را به معنای کلان ترین نظام فرایندیِ مناسبات انسانی بدانیم، فراتر از آن نمی توان واحد اجتماعیِ فراخ تری را تصور و تأسیس کرد، آن گاه این پرسش مطرح می شود که چه عوامل بنیادینی می توانند چنین واحد کلان اجتماعی را آن هم در شرایط متنوع فرهنگی معاصر پدید آورند؟ در این مقاله به دو عنصر بنیادین قرآنی تأکید می شود که می توانند در ساخت کلان ترین نظام مناسبات انسانی آن هم در وضعیت آشفته تنوع های فرهنگی امروزی نقش آفرینی کنند: 1. اصل «تعارف»؛ 2. اصل «تعامل به معروف». قرآن، عنصر «تعارف» را بر تفکیک عناصر مشترک اخلاقی، عرفانی و اجتماعی از یکدیگر استوار می کند، و «تعامل معروف» («معاشرت» یا «مصاحبت» معروف) را نیز که می تواند برآمده از همان عنصر تعارف باشد، بر ایجاد مناسبات انسانیِ مبتنی بر کرامت، عدالت، احسان و محبت پایه ریزی می کند. این نظریه قرآنی در مواجهه با تفاوت ها و تنوع های اجتماعی و فرهنگی، نظریه ای ایجابی و سازنده است که نه تنها تساهل و تسامح (رویکرد سلبی در تحمل یکدیگر) در جامعه را موجب می شود، بلکه فراتر از آن بر جنبه های اصلاحی و اخلاقیِ نهفته در هر آفریده متفاوت در صورت بندی تمدنی تأکید می ورزد.
تمدن به مثابه سطح تحلیل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیستم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۰)
101 - 131
حوزه های تخصصی:
در بیشتر رشته های علوم انسانی تحلیل ها مبتنی بر نظریه ها صورت می گیرند و اساساً تحلیل خارج از نظریه اتقان و اعتبار کافی را ندارد. در نوشتار پیش رو به این پرسش پرداخته می شود که در حوزه مطالعات تمدنی - به عنوان یکی از حوزه های مطالعاتی نظری علوم اجتماعی - چگونه می توان از تمدن به مثابه یک سطح تحلیل و یا یک چارچوب نظری در تحلیل پدیده های اجتماعی بهره برد؟ به بیان دیگر، کاربست تمدن به مثابه یک نظریه چیست؟ از این رو، پرسش فرعی دیگر در این زمینه آن است که در استفاده از تمدن به عنوان یک سطح تحلیل، بر چه مفاهیمی باید توجه شود و هر مفهوم به کدام نیازمندی یا پرسشی پاسخ می دهد؟ در این مقاله تلاش می شود تا ضمن بررسی ماهیت تمدن، نقطه کانونی و قلب تمدن، چگونگیِ ساخت یک تمدن (فرایندی یا وضعیتی) و نیز حوزه اعتبار تمدنی، چارچوبی نظری برای تبیین و تحلیل در تمدن پژوهی به دست داده شود.