مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
زوال
عوامل سیاسی فروپاشی دولت سامانیان در تاریخ ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
همان گونه که ظهور دولت آل سامان، سبب ساز خیرات و برکات عدیده ای در
تاریخ فرهنگ و تمدن ایران و اسلام شد، زوال این خاندان نیز موجب تأثیرات جدی منفی
بر پهنه تاریخ سرزمین ایران گشت. از میان عوامل اضمحلال این دولت، نقش عوامل
سیاسی جدی تر و مهم تر بود. ضعف نظام دیوان سالاری، خردسالی امیران پایانی، ظهور
مدعیان داخلی، برخورد با دول خارجی، ناامنی در ولایات، تشدید روحیه تملق در دربار،
تفوق سپاهیان ترک، فقدان وحدت سیاسی و عدم تعامل با خلافت، عصیان سرداران،
کاهش رفاه عمومی، از هم پاشیدگی ساختار اجتماعی، عدم حمایت فقیهان و رکود فضای
فکری مقارن با اغراض غزنویان و هجوم آل افراسیاب از جمله مواردی است که در مقاله
حاضر بدان پرداخته شده است.
جای گاه علم در فرهنگ اسلامی: بررسی دو نظریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بین مورخان علم دو نظریة عمده دربارة جای گاه علم در فرهنگ اسلامی وجود دارد: برخی بر این باورند که علم در اسلام مسئله ای حاشیه ای است و اساساً در دستگاه تعلیم و تربیت اسلامی، پدیدة علم از جای گاه جدی و بااهمیتی برخوردار نبوده و در حاشیه قرار داشته است. طرف داران این نظریه آن را «نظریة حاشیه ای» می نامند. بنا بر این نظریه، دستاوردها و موفقیت های بزرگ و انکار ناپذیر علمیِ دانش مندان مسلمان و فیلسوفان طبیعی را باید ثمرة محفل های خصوصی دانست که از فشارها و تضییقات راست دینان و سنت گرایان در امان ماندند. عده ای هم بر این اعتقادند که علم در فرهنگ اسلامی از شأن و منزلت والایی برخوردار بوده و اساساً واژة علم و دانش در هیچ تمدنی، به جز تمدن اسلامی، چنین جای گاهی نداشته و واژه ای کلیدی در این تمدن بوده است. طرف داران این نظریه آن را «نظریة ضبط و تخصیص» نام نهاده اند. بر اساس این نظریه، اگرچه علوم معقول در جهان اسلام بر علوم منقول غالب نشد، ولی با آن از در آشتی درآمد. این مقاله بنا دارد با بهره گیری از منابع معتبر به بررسی این دو نظریه بپردازد.
حکمت سیاسی ایران شهری در تاریخ نگاری اسلامی مبتنی بر آثار مسعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمرکز موضوعی تاریخ نگاری اسلامی بر اساس میراث موجود، بر تاریخ سیاسی است. مسئله ی قدرت نیز محور اصلی تاریخ سیاسی است. از آن جا که هدف تاریخ نگاری اسلامی از مرور تاریخ، تولید عبرت به معنای عبور از ظاهر امور و درک باطن آن هاست، بنابراین، گزارش چگونگی ظهور و افول حکومت ها و کنش های سیاسی حاکمان به عنوان موضوع متون تاریخ نگاری اسلامی، بازسازی منطق تحول و تداوم قدرت در تاریخ اسلام است. به نظر مؤلفان، بایسته است گزارش تاریخ حکومت های ایران باستان توسط مورخان مسلمان، در راستای تولید همین مفهوم و در ذیل حکمت سیاسی ایران شهری فهمیده شود. هرچند تاریخ این دوران به صورت رویه ای عمومی در آثار متعدد تاریخ نگاری اسلامی آورده شده است، اما در آثار مسعودی، این مفاهیم از جایگاهی ویژه برخوردار است و پرسش مقاله نیز شناسایی این جایگاه است. در این مقاله، براساس ره یافت هرمنوتیک، تلاش می شود فهم مسعودی از وضعیت خلافت/تمدن اسلامی بر پایه ی معانی عبرت آمیز و دلالت های گزارش های تاریخی وی برای فرهنگ سیاسی معاصرش بازخوانی شود. نتیجه ی بررسی انتقادی مذکور به این گزاره منتج شد که بازخوانی/گزارش تاریخ ایران باستان در آثار مسعودی، در راستای فهم میراث حکمت سیاسی ایران شهری برای نقد وضع موجود خلافت و تمدن اسلامی است، که به نظر مسعودی در وضعیت زوال قرار داشته و ارائه ی راه کاری بر مبنای جایگاه عدالت در ملک داری ایران شهری، برای خروج از این وضعیت بوده است؛ الگوی عملی ای که در مفهوم عدالت انوشیروانی متجلی می شده است.
کالبد شکافی زوال و انحطاط سیاسی از دیدگاه ابن خلدون و ماکیاولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه زوال و انحطاط نظام های سیاسی از قدیمی ترین اندیشه های بشری و نیز متفکران علم و فلسفه سیاست بوده است و هریک ازاندیشمندان از زاویه ای خاص به این مسأله نگریسته اند. ابن خلدون و ماکیاولی که در یک زمان و با فاصله کمی از یکدیگر، درمرزهای مجاور هم می زیسته اند، به اندیشه در باب انحطاط و فروپاشی سیستم های سیاسی و حکومتی پرداخته اند. هر دو اندیشمند، واقع گرا و فیلسوف با روشی تحلیلی و تعلیلی و با استفاده از تجربه عملی در سیاست و غور در تاریخ به مسائل و وقایع سیاسی و اجتماعی عصر خود اندیشیده اند. آنان با پذیرفتن اندیشه دوری بودن تاریخ درصدد توجیه و تفسیر علل وقایع و جریان های تاریخی برآمده اند. ابن خلدون در این دور گرایی به جبر تاریخی کشانده شده و شرایط را تحمیلی می داند و راهی برای خروج از بحران را میسر نمی داند؛ بر عکس، ماکیاول علیرغم اعتقاد به تکرار تاریخ، برای برون رفت از بحران راه حل نشان می دهد و سعی در ارایه طریقی برای جلوگیری از انقلاب و حاکمیت بخت است. به عبارتی، گذشته را چراغی فرا راه آینده می داند. از نظر ابن خلدون عامل اساسی ایجاد حکومت و قدرت، عصبیت است که با ایجاد رابطه بین الاذهانی بین قبیله ها نیرو و توان سیاسی را افزایش می دهد و از نظر ماکیاولی نقش محوری را ویرتو (توانایی و فضیلت) بر عهده دارد که با برخورد با فورتونا (بخت) و غلبه بر آن دولت و قدرت را بوجود می آورد. نکته مهم در اندیشه هر دو متفکر توجه بیش از حد آن ها بر مذهب به عنوان ابزار سیاست و عامل موثر بر سیاست است. اندیشه درباب علل انحطاط و زوال در جهان اسلام با ابن خلدون شروع شد و با او نیز پایان یافت، ولی در غرب راه ماکیاول ادامه پیدا کرد و این روش تفکر هنوز ادامه دارد. هدف این مقاله بررسی و فهم دلایل انحطاط و فروپاشی نظام های سیاسی از طریق مطالعه آرا و افکار ابن خلدون و ماکیاولی به روش ترکیبی؛ یعنی مقایسه ای و تعلیلی- تحلیلی خواهد بود.
مدل سازی زوال درختان بلوط با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۸ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱۰
65 - 76
حوزه های تخصصی:
جنگل های زاگرس بیشترین تأثیر را در تأمین آب، حفظ خاک و تعدیل آب و هوای کشور دارد. با این وجود بخش قابل توجهی از این جنگل ها دچار پدیده ی زوال درختان بلوط شده است. مشخص نبودن پارامترهای مؤثر در زوال و نحوه ی ارتباط پارامترها، از جمله عواملی هستند که باعث سخت تر شدن شناخت و مدل سازی این پدیده می شود. هدف این پژوهش تعیین پارامترهای تاثیرگذار برای مدل سازی زوال درختان بلوط و مدل سازی این پدیده با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی در استان لرستان است. در ا ین پژوهش، پارامترهای دما، بارش، ارتفاع، شیب، جهت، نوع خاک و میزان ریزگردها به عنوان پارامترهای اولیه انتخاب شدند. همچنین از عملگرهای ضرب، لگاریتم، تبدیلات هذلولی و آنالیز مؤلفه های اصلی برای ترکیب پارامترها استفاده شد. به دلیل معلوم نبودن نحوه ی ارتباط و میزان اثر هر پارامتر، از شبکه های عصبی مصنوعی برای مدل سازی پدیده زوال استفاده شد. در مجموع 385 ترکیب مختلف از پارامترهای اولیه، با استفاده از عملگرهای فوق تولید و در سه معماری پیش خور با سه لایه پنهان، احتمالاتی و معماری ماشین بردار پشتیبان در شبکه های عصبی، (در مجموع تعداد 1155 شبکه ی عصبی) ارزیابی شد. نتایج ارزیابی نشان داد معماری احتمالاتی ( 87 /0= R ) با ورودی های ارتفاع، جهت، شیب، ریز گرد، نوع خاک و مؤلفه ی اصلی (بارش و دما) بهترین عملکرد را در مدل سازی زوال درختان بلوط دارد. با توجه به نتایج، استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی احتمالاتی در شرایط عدم قطعیت و وجود دانش جزئی از پدیده، توصیه می شود. همچنین نتایج نشان دادند که استفاده از مؤلفه ی اصلی پارامترهای دما و بارش، استرس ناشی از خشکی را بهتر مدل می کند. استفاده از ترکیب بهینه ی پارامترها، در مدل احتمالاتی نسبت به ترکیب عادی، باعث افزایش 05/0 ضریب همبستگی شد .
زوال والیان عباسی در طبرستان
منبع:
پژوهش در تاریخ سال دوم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴ (پیاپی ۵)
11 - 27
حوزه های تخصصی:
موقعیت جغرافیایی طبرستان به همراه سلسله های محلی، رفتار نامناسب والیان عباسی، حضور علویان در منطقه و تدین و عدالت خواهی آنان زمینه های ضعف والیان عباسی را فراهم کرد. درنهایت دعوت اهالی طبرستان از حسن بن زید علوی و پیروزی وی بر والیان عباسی، دوران تازه ای را در حیات سیاسی و مذهبی طبرستان ایجاد کرد؛ بنابراین همین عملکرد نادرست آنان باعث سقوط آنان شد. لازم به ذکر است که تاکنون پژوهشی جامع و مستقل در این زمینه انجام نگرفته است؛ بنابراین پژوهش در این زمینه ضروری به نظر می رسد. این پزوهش بر آن است تا با استفاده از روش کتابخانه ای، علل و عوامل زوال والیان عباسی در طبرستان را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.
پایش و ارزیابی تغییرات پوشش و زوال جنگل های بلوط در استان لرستان با استفاده از تصاویر ماهواره ای و مدل BFAST(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده زوال یکی از مهم ترین دلایل تخریب و مرگ و میر درختان بلوط در جنگل های زاگرس است که به دلیل گستردگی و تنوع توپوگرافی تعیین آن از طریق پایش و عملیات میدانی به آسانی امکان پذیر نیست. بنابراین تصاویر ماهواره ای یکی از منابع مهم جهت نمایش تغییرات محیطی و مدیریت آن است. تغییرات در یک اکوسیستم اغلب به صورت تدریجی می باشد اما گاهی در زمانی کوتاه تغییرات فاحشی صورت می گیرد. که این تغییر می تواند باعث به وجود آمدن فاجعه ای شود که شناسایی آن کاری بسیار دشوار می باشد. یک روش پیشنهاد شده برای این وضعیت استفاده از مدل BFAST می باشد که با تجزیه سری زمانی در روند، فصلی و اجزای باقیمانده، تغییرات را در سری زمانی شناسایی می کند و به طور مکرر زمان و مقدار تغییرات را تخمین زده و مسیر و مقدار تغییرات را شناسایی می کند. لذا در این پژوهش با استفاده از این مدل و تصاویر ماهواره ای به پایش و ارزیابی تغییرات پوشش و زوال جنگل های بلوط در استان لرستان در دوره آماری (2017-2000) پرداخته شد. نتایج نشان داد در طول دوره مورد بررسی بیش از 42804 هکتار (5/1 درصد) از جنگل های بلوط استان در اثر پدیده زوال از بین رفته است. همچنین بر اساس روش BFAST نمودار روند تغییرات دارای شکست بوده و تغییرات فرکانسی آن ها نیز نامنظم است. بررسی و مقایسه پوشش های مختلف جنگل نیز بیانگر کاهش میزان NDVI است که نشان دهنده فراگیر بودن روند کاهش پوشش جنگلی است. همچنین بررسی نمودار خودهمبستگی و ضریب کندال تاو و روند آن حاکی از تغییرات زیاد و شدت شکست (7/0-) در منطقه مورد مطالعه است. نمودار فصلی نیز دارای تغییرات غیریکنواخت و نامنظم است که ناشی از وجود تغییرات در جنگل های بلوط منطقه است. از نتایج حاصل از این پژوهش می توان در بررسی تغییرات پوشش جنگل های بلوط منطقه و مدیریت و چاره اندیشی برای این پدیده استفاده نمود.
وقت شرعی نماز جمعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی تا اجتهادسال اول بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
123 - 155
حوزه های تخصصی:
وقت شرعی نماز جمعه به معنای دو رکعت نماز از دو ناحیه ابتدا و انتهای وقت نیازمند بررسی است. در مقدمه به علت اهمیت چگونگی تعبیر از نماز جمعه در روایت ها، تعبیرهای گوناگون بررسی و نتیجه گیری شده و استعمال صلاه الظهر برای نماز جمعه، مورد تردید است. در بدنه اصلی مقاله، دو بخش ابتدای وقت نماز جمعه و انتهای آن، جداگانه پی گیری و به واسطه اجماع و روایت های گوناگون، اثبات شده است که اول وقت نماز جمعه زوال خورشید است. در بحث انتهای وقت نماز جمعه نیز، بعد از بیان شش نظر – به میزان زمان خطبه ها و نماز جمعه، یک ساعت بعد از زوال، رسیدن سایه به اندازه جسم سایه دار، امتداد به میزان وقت ظهر، رسیدن سایه به دو قدم و تضییق مطلق – و بررسی جداگانه ادله هریک از اقوال، قول به تضییق عرفی وقت نماز جمعه به علت وجود روایت های گوناگون دال بر تضییق و نبود شاهد واضحی بر هیچ یک از تضییقات بیان شده، ترجیح داده شده است.
وقت شرع ی خطبه های نماز جمعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ارتباط با زمان آغاز خطبه های نماز جمعه نسبت به زوال، چهار دیدگاه وجود دارد، که عبارتند از: عدم جواز قبل از زوال، وجوب ایراد پیش از زوال، استحباب تقدیم بر زوال و جواز خطبه خواندن امام قبل از زوال. در این پژوهش ادله دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. استحباب و وجوب تقدیم خطبه با توجه به ادله ای که بر عدم جواز اقامه شده است، قابل دفاع نیست. نیز شمول نماز جمعه نسبت به خطبه ها با ادله ای که برای شرطیت زوال بیان شده است قابل اثبات نیست. سایر ادله نیز یا اطلاق داشته و قابل تقیید است یا دلالت آنها مشروط به عدم ورود بیان بر جواز است. دلالت صحیحه عبدالله بن سنان بر جواز، روشن و غیرقابل توجیه است و می تواند بر ادله عدم جواز مقدم شود. در نتیجه ایراد خطبه قبل از زوال جایز است؛ اما تأخیر آن از زوال با توجه به دلالت قطعی سیره و استمرار تأخیر در نماز جمعه پیامبررجحان دارد.
نقد و بررسی زوال داوری به دلیل فوت یکی از طرفین دعوا
منبع:
فصلنامه رأی دوره سوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۶)
41 - 48
حوزه های تخصصی:
بررسی جایگاه و کاربرد گویش گنابادی از منظر جامعه شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف شناسایی موقعیت اجتماعی گویش گنابادی، از گویش های کهن ایرانی، با بررسی تأثیر مؤلفه های اجتماعی مانند سن، تحصیلات، جنسیت و شهرنشینی بر کاربرد گونه گنابادی در حوزه های مختلف مانند خانواده، مدرسه، هنر، اماکن اداری، کوچه و خیابان، مذهب و سرگرمی انجام پذیرفت. روش، تحلیل حوزه ای و ابزار، پرسش نامه و مصاحبه است. روش نمونه گیری، تصادفی بود که برمبنای آن، حجم نمونه ای متشکل از 240 آزمودنی، از سه رده سنی به تفکیک هر گروه جنسیتی و به صورت مساوی از دو جامعه روستایی و شهری گناباد انتخاب گردید. نتایج پژوهش نشان داد که گنابادی، زبان غالب حوزه های غیر رسمی و به ویژه خانواده است؛ هرچند در حوزه های رسمی تر مانند مدرسه و اداره، فارسی معیار، زبان غالب است. گرایش به استفاده از زبان فارسی در بین زنان بیشتر از مردان، گروه سنی جوانان بیشتر از دیگر گروه های سنی، تحصیل کردگان بیشتر از غیرتحصیل کردگان، شهر نشینان بیش از روستاییان در تمامی حوزه هاست. پس می توان گفت که گنابادی روند تدریجی زوال را در پهنه خراسان بزرگ طی می کند.
زوال همدلی در نظام های تمامیت خواه از منظر هانا آرنت(مقاله علمی وزارت علوم)
ارتباط معنادار میان نظام های تمامیت خواه و مفاهیم اخلاقی از جمله همدلی به عنوان شکلی از مسئولیت های اجتماعی و جلوه ای از اخلاق فردی آحاد جامعه از منظر آرنت دغدغه این تحقیق است. چگونه در نظام های تمامیت خواه، اخلاق فردی در جامعه مضمحل و با چه شیوه هایی حس مسئولیت های اجتماعی از جمله همدلی در میان آحاد مردم نابود می گردند . از منظر آرنت شیوه این نظام های سیاسی چنین است که با ابزارهای ویژه مانند تبلیغات گسترده ، ارعاب و ترویج ایدئولوژهای خاص ، جامعه را به سمت جامعه ای توده ای تبدیل می کنند. بدین طریق که جامعه به توده ای صرفا متشکل از جمعی انسان ها مبدل می گردند و سرانجام در این حکومت ها ، مفاهیم اخلاقی همچون همدلی معنا و مفهوم خود را نیز از دست خواهند داد . مقاله با رویکرد توصیفی تحلیلی می کوشد تا نزد آرنت به عنوان یک نظریه پرداز تاثیر گذار در فلسفه سیاسی معاصر به ارزیابی و سنجش گری میان ارزش های والای انسانی به ویژه همدلی با ساختار نظام های تمامیت خواه، پرداخته و اضمحلال مفاهیم اخلاقی همانند همدلی را نشانه رود. به چالش کشانیدن مفهوم همدلی در فلسفه اخلاق و سیاست نزد وی امر بدیع این خامه است.
تحلیل نشانه شناختیِ گفتمانی سینمای سورئالیستی ایران؛ مورد مطالعه: فیلم های هامون و خانه ای روی آب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 18
حوزه های تخصصی:
سینما امروزه به مثابه اندیشه و کنشی اجتماعی در بستر تحولات جامعه مطالعه می شود. از جمله مکاتب فکری که با آغاز موج نوی سینما شکل گرفت و تاثیر بسزایی در سینمای ایران داشت جریان سورئالیسم است. این پژوهش با تحلیل نشانه شناختی گفتمانی دو فیلم هامون (داریوش مهرجویی) و خانه ای روی آب (بهمن فرمان آرا) سعی در کندوکاو و مداقه در جریان سورءالیسم و ارتباط آن با بسترهای اجتماعی جامعه ایران دارد. طبق روش نشانه شناختی گفتمانی، این آثار دارای شاخصه های سینمای سورئالیستی شامل عناصر ذیل است: رئالیسم سیاه، سیالیت دال های مرکزی، شگفتی، آشفتگی و ابهام، ناامیدی و عدم تصور آینده برای نسل های جامعه، نقد افراطی مذهب و قشر متدین جامعه. همچنین جبرگرایی مکانیکی، آزادی، زوال نسل ها، تلفیق سوژه و ابژه و بی تعهدی و خودخواهی و سرگردانی از جمله دال های پیرامونی جریان سورئالیستی سینمای ایران است که در این فیلم ها بازنمایی شده است. این اصول در نظام نشانه شناختی شش گانه تصویری، حرکتی، گفتاری، نوشتاری، آوایی و موسیقایی در تحلیل متن آثار و بررسی زمینه زمانی و مکانی و بینامتنیت نیز تبیین شده است.
حکمت و عرفان اسلامی و مسئلۀ پیشرفت تمدن و فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۵۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
101 - 125
حوزه های تخصصی:
مسئلة رکود یا عدم پیشرفت فرهنگ و تمدن اسلامی و علل آن، از مسائل اصلی ای است که روشنفکران مسلمان به انحای مختلف، آن را عنوان و شرح و بسط داده اند. به نظر اکثر آنان، مانع اصلی این امر حکمت و عرفان اسلامی است که اجازه نداده است کشورهای اسلامی همچون کشورهای موسوم به غربی پیشرفت کنند. آنچه در این گفتار بررسی و سنجش می شود، ذکر عوامل مشهور از قبیل علمی، اجتماعی، سیاسی و جغرافیایی مؤثر که معمولاً در گسترش تمدن و فرهنگ مورد توجه است، نیست؛ بلکه تحقیق و بررسی و شرح و توضیح این مسئله است که اوّلاً، مفاهیم پیشرفت و تمدن و فرهنگ از مفاهیم بی سابقه و مدرن است که مسبوق به مبادی فکری خاصی (مدرن) است که فقط ابتدا در اروپا پیدا شد و گسترش یافت و لذا سابقه ای در هیچ یک از تمدن و تفکر اقوام غیر اروپایی، و از جمله اسلامی، حتی در قرون وسطای مسیحی ندارد. طرحی نو است که در تاریخ غربی عالم انداخته شده و اصولاً نه حکمت و عرفان اسلامی و مسیحی و نه چینی و هندی در بروز آن مانع و رادع نبوده اند؛ ثانیاً، حکیمان و عارفان مسلمان هیچ گاه با علم و دانایی مقابله نکرده و بلکه برعکس، در دورة قبل از مدرن، منشأ و مقوّم آنچه در دورۀ مدرن فرهنگ و تمدن خوانده می شود؛ مثلاً در عالم اسلام، همین حکمت و عرفان آنان بوده است. بدین منظور، در ضمن مفاهیم اصلی مورد نظر، مثل تمدّن و فرهنگ و پیشرفت، تعریف و تاریخ پیدایش آنها بیان می شود.