مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ملک
حوزه های تخصصی:
اگر درباره سجده ملائک به آدم ـ علیهالسلام ـ به تفاسیر مختلف (ذیل آیه 34 سوره بقره) یا آیات مربوط دیگر مراجعه کنیم متوجه باریک اندیشی های مفسران، و گاه اختلاف نظرشان درباره بعضی از مسایل آن می شویم. در دیوان حافظ فقط یک بار اشاره به این ماجرا شده است، و آن در بیتی از غزلی است که اغلب ابیاتش به تصریح یا به تلمیح، در خطاب با کسی است که گذشته از آراسته بودن به کمالات ظاهری و باطنی، وصف بارزش آن است که «در حسن او لطفی بیش از حد انسانی » در تجلی بوده است، و همین لطف خاص الهی سبب شده که ملائک در سجده آدم ـ برای پاک داشتن سجده خود از هرگونه شائبه شرک ـ زمین بوس او را نیت بکنند. هرچند حافظ پژوهان ـ تا آنجا که ما می دانیم و شرح نظراتشان بیاید ـ به سبب آسان نمایی بیت، به مسامحه از نکات آن گذشته اند. ولی اگر دقتنظر در کار آوریم معنی بیت را به علت داشتن بیان اجمالی، و ناشناخته بودن مخاطب، و وجود اشارات، در هاله ای از ابهام می یابیم؛ به این لحاظ سعی نگارنده، در این مقاله بر آن است که دقایق و ظرایف بیت را، ضمن نقل و بررسی نظرات شارحان ـ تا آنجا که مقدور است ـ بیان کند.
بررسی بدل الحیلولة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در باب ضمان قهری, ضامن در شرایطی خاص باید مالی را بابت حائل شدن بین او و منافع مالش به مالک بدهد. لذا سؤالِ مطرح این است که آیا مالک عین مضمونه، مالک بدل, نیز می¬شود یا نه؟ در این مقاله, سعی شده معانی "بدل الحیلولة" به طور واضح, تشریح، موقعیت آن در تقسیمات فقه تعیین و حکم فقهی و ادله ضمان بدل الحیلوله و مناقشاتی که ذیل ادله ذکر شده است بررسی و تحقیق شود. همچنین ضمن تنقیح و تصحیح اهم اشکالاتِ مطرح در این مسأله (اجتماع عوض و معوض)، اصح اقوال در رفع اشکال و مقام پاسخ¬گویی بیان شود.
کارکرد تمدن دینی، بررسی نظریه دولت قدرت مدار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار برداشتی از اندیشه ابن خلدون درباره افت و خیز تمدن را محور بررسی خود قرار داده است که بر اساس آن نوعی سازگاری و همانندی بین ادوار و نسل های یک حکومت با مراحل تمدن وجود دارد. از نظر مؤلف، ابن خلدون با پایه قرار دادن تمایز بین بداوت و حضارت، نقش سیاست و به تبع آن دولت را در حضارت به معنی تمدن برجسته می سازد و آن را به سه دسته دینیه و عقلیه و مدنیه تقسیم می کند.
بر اساس یافته های مؤلف، ابن خلدون بر این باور است که به هر اندازه دولت به دین نزدیک شود بیشتر به سمت «خلافت» به مثابه نمونه حکومت مطلوب دینی سوق پیدا خواهد کرد و به هر اندازه از آن فاصله گیرد، بیشتر رنگ و بوی «ملک» به خود خواهد گرفت و فراز و فرود تمدن نیز از همین منطق پیروی می-کند.
جایگاه معرفتشناختی عقل فعال در اندیشهی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه عقل فعال در نظام اندیشهی مشائیان و به ویژه در نزد ابن سینا، بسیار مهم و اساسی است. این موجود هم در ساختمان هستی نقش بیبدیلی دارد و هم در فرایند معرفت انسان. آن چه این نوشتار در پی آن است، تبیین جایگاه معرفت شناختی عقل فعال در نظام اندیشهی مهمترین فیلسوف مشائی جهان اسلام، یعنی شیخ الرییس ابوعلی سینا است. به باور ابن سینا، معرفت بشر بدون وجود عقلی مفارق و قدسی به سامان نمی رسد و فرایند معرفت در تمام مراحل خود، به افاضه و دستگیری چنین موجودی محتاج است. عقل فعال در اندیشهی ابن سینا، دارای پنج نقش معرفتشناختی است: افاضهکنندهی معقولات اولیه، معقولات ثانویه، محل ذخیرهی صور ادراکی، اعطا کنندهی صور رؤیت شده به هنگام خواب دیدن و معطی صور کلی وحیانی به انبیا(ع). نحوهی ارتباط نفس با عقل فعال از مقولهی «فعل و انفعال» است که عقل فعال در سوی فعلیت و نفس انسان در سوی انفعالِ این رابطه ایستادهاند. نظریهی عقل فعال از انتقادهای اندیشمندان بعد از ابن سینا مصون نمانده و هرکدام از آنان تشکیکات و تردیدهایی را نسبت به جایگاه وجودشناختی و معرفتشناختی این عقل وارد کرده اند
تخلیه اماکن تجاری مشاع به درخواست بعضی از مالکین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مبتلابه و مورد اختلاف بین محاکم حقوقی، امکان صدور و اجرای حکم تخلیه اماکن استیجاری مشاع به درخواست یک یا چند نفر از مالکین می باشد. این موضوع در جایی که عین مستأجره، یک ملک تجاری باشد، به دلیل وجود عواملی همچون حق کسب و پیشه و تجارت و یا سرقفلی برای مستأجر، پیچیدگی های بیشتری دارد. با فرض امکان صدور حکم تخلیه عین مستأجره، نحوه اجرای حکم صادره نیز از دیگر موضوعات قابل بحث می باشد که همگی با سکوت قانونگذار همراه گردیده است. در این مقاله سعی شده است ضمن بررسی و نقد نظرات مختلف، با توجه به قواعد حقوقی و نیز ملاک مقررات قانونی مشابه، حکم قضیه در فروض مختلف با توجه به رویه قضایی، بیان گردد.
بررسی ساخت ملکی در زبان فارسی امروز از دیدگاه رده شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله در پی آنیم که پس از اشاره به دسته بندی انواع راهبردهای صرفی-نحویِ ملکی سازی در زبان های دنیا که حاصل مطالعات رده شناختی هستند و تعیین متغیرهای دستوری که در این دسته بندی مد نظر قرار گرفته اند، راهبردهای ملکی سازی در زبان فارسی امروز را بررسی کنیم و بر اساس متغیرهای دستوری فوق الذکر این راهبردها را تحلیل کنیم. سپس بر اساس معیارهای تعیین راهبرد غالب، راهبرد غالبِ به کار گرفته شده برای ملکی سازی در این زبان را مشخص کنیم و در نهایت، از نظر متغیر دستوریِ ساخت ملکی، رده زبانی زبان فارسی را تعیین کنیم. بر اساس بررسی های انجام شده در این تحقیق، از بین دو راهبرد صرفی-نحویِ وند افزایی و استفاده از پیونده، راهبرد غالبِ ملکی سازی در فارسی امروز، استفاده از پیونده است که در دسته راهبردهای دستوری شده تر، طبق تعریف کرافت (2003)، قرار می گیرد؛ با توجه به میزان استقلال عناصر موجود در ساخت ملکی (در این راهبرد غالب) این زبان جزو زبان هایی است که در حد واسط زبان های پیوندی و آمیخته قرار می گیرند و به لحاظ ترتیب عناصر دو سازه اصلیِ ساخت ملکی (یعنی مالک و ملک)، این زبان در دسته زبان هایی قرار می گیرد که آرایش ملک-مالک دارند.
بررسی فقهی ـ حقوقی مفهوم حق و ملک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقالة پیش رو بر این نظر تأکید شده که حق، مانند ملک از احکام وضعی بوده و هر یک از این دو مفهوم به عنوان اعتبار مستقل عقلایی دارای وضع جداگانه است. بنابراین شباهت این دو حکم نباید موجب گردد که یکی از این دو را ذیل دیگری تعریف کنیم. ضمناً دو نظر دیگر در فقه و حقوق جدید وجود دارد که به نظر میرسد هر دو جنبة افراطی و تفریطی دارد. اول، دیدگاه برخی فقهای امامیه است که حق را ذیل ملک تعریف نموده و آن را از جنس ملک و مراتب آن و درجة ضعیف تر آن دانسته اند، حال آنکه حق از نظر شمول و سعة مفهومی، کمتر از مفهوم ملک نیست.
در مقابل، در حقوق جدید در مواردی نظیر مالکیت، تعبیر به حق مالکیت میکنند و ملک را ذیل مفهوم حق میآورند و حقوق دانان مسلمان تحت تأثیر ادبیات حقوق غرب، از مالکیت با عنوان حق مالکیت تعبیر کرده اند. به نظر نگارنده این دیدگاه نیز صحیح نمیباشد؛ زیرا زمانی که ما حق را به عنوان یک اعتبار عقلایی و حکم وضعی مستقل از ملک به رسمیت شناختیم دیگر هیچ یک از این دو، در ذیل دیگری قرار نمیگیرد.
حکمت های داستان سلیمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان ها همیشه ظرفیت بسیاری برای طرح مسائل حکمی و تعلیمی داشته اند و داستان پیامبران به شکل ویژه از این ویژگی برخوردار است. یکی از این داستان ها ماجرای سراسر حکمت سلیمان است. حکمت در قصه سلیمان به چند صورت قابل تأمل است:۱- لفظ حکمت که در داستان سلیمان صراحتاً به او منسوب است؛ سخنان حکیمانه و نغز می گوید و کتاب امثال سلیمان مشحون از آن است. در قرآن نیز از علم مخصوصی که به سلیمان بخشیده شده یاد می شود.۲-امثال برآمده از داستان سلیمان که شاید ساده ترین شکل حکمت در این قصه باشد.۳- نکات حکمی و تعلیمی و پندآموز که در این مقاله به شرح آنها خواهیم پرداخت.
نفس و حافظ آن، در آیه چهارم سوره طارق با تأکید بر دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم در آیه «إِنْ کُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَیْها حافِظ» (طارق،4) به یکی از ویژگیهای نفس انسانی (که حافظ داشتن نفس است) اشاره میکند، امّا مفسرین در تفسیر این آیه دارای نظرات متنوعی هستند، جمع زیادی از مفسرین منظور از نفس مورد اشاره در آیه را روح انسانی و منظور از حافظ را ملائک الهی میدانند، ولی برخی تفاسیر به یک اعتبار نفس را بر ماسوی الله تعمیم دادهاند و از این جهت، منظور از حافظ را خداوند دانستهاند و معدودی نیز نفس را قوه حیوانی و حافظ را روح معرفی کردهاند. در این مقاله ضمن بیان این نظرات، به دلیل اینکه یکی از مهمترین مبانی اختلاف تفاسیر در تفسیر این آیه، گرایشات فلسفی است، دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی مورد تأکید قرار گرفته است، بهویژه اینکه نقش علیّت فاعلی حافظ برای نفس، که مورد تأکید ملاصدرا است و قول دوم علامه طباطبایی که مقصود از حافظ را جنس حافظ میداند، متمایز از تفاسیر دیگر است.
فص حکمة مَلکیه فی کلمة لوطیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فص لوطی مشتمل بر حکمتی است که بر قلب حضرت لوطA به حسب اسم غالب بر او، افاضه شده است. این حکمت مستفاد از تمنای قوت و شدتی است که قرآن کریم به او نسبت می دهد. قیصری اهم مطالبی را که این فص به آنها می پردازد، سه مطلب می داند: 1. ذاتی بودن ضعف برای انسان و دیگر مخلوقات؛ 2. مانع شدن کمال معرفت در تصرف انسان کامل به همت؛ 3. بیان اسرار قدر. از جمله مطالب مهم دیگری که این فص به آنها می پردازد، تبیین تضاد تکوینی اشیاء و نزاع تشریعی مؤمنان و کفار است. در این تبیین با حفظ جایگاه شهود وحدت، دلایل شکل گیری نزاع تشریعی در موطن کثرت توضیح داده می شود.
مطالب این نوشتار مطابق متن فص لوطی و شرح قیصری سامان یافته و با همان نظم و ترتیب پیش رفته است، این فص به مسائلی می پردازد که در بیشتر حوزه های علوم انسانی، محل بحث و گفت وگو است.
اعتباریات اجتماعی و نتایج معرفتی آن؛ بازخوانی دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریة «اعتباریات»، یک ابداع نظری و ابتکاری معرفت شناسانه است که با رویکرد روانشناسی - معرفت شناختی تدوین شده است. علامه طباطبائی اعتباریات را افکار عملی و اجتماعی انسان بر می شمارد که آدمی به کمک عوامل احساسی می کوشد تا میان دو جهان حقیقی، وساطت بر قرار سازد. علامه طباطبائی به مثابه طرحی بدیع، نظریة اعتبارات را تدوین کرد. ادراکات اعتباری در افتراقی از ادراکات حقیقی، بخشی از
نظام معرفتی است که تا پیش از علامه در فلسفةاسلامی پیشینه ای ندارد. گرچه فیلسوفان اسلامی از اعتباریات بالمعنی الاعم (معقولات ثانیه) سخن گفته اند، اما اعتباریات بالمعنی الاخص (یا اعتباریات اجتماعی) از ابتکارات بدیع علامه طباطبائی محسوب می شود.
اعتباریات که در آثار مختلف علامه به ویژه در المیزان، اصول فلسفه، برهان، رسالة اعتباریات مطرح شد، عمدتا ناظر به ساحات اجتماعی و عملی است، اما در عین حال بخش مهمی از معرفت شناسی است. علامه در مقاله های سوم تا پنجم اصول فلسفه از ادراکات حقیقی و در مقالة ششم از ادراکات اعتباری سخن به میان آورده است. اعتباریات نه همچون ادراکات حقیقی رابطه توالدی و استنتاجی دارند و نه برهانی اند. اساس طرح اعتباریات، نظریه «انسان شناسی» علامه طباطیایی است. این نظریه هم
می تواند به شناخت صحیح از انسان، نیازها و پرسش ها و نیز غایات و اهداف او کمک کند و هم اسباب شکل گیری نظامات جمعی و زندگی اجتماعی، بنیان های حقوق و اخلاق جمعی را شرح دهد. نتایج معرفتی اعتباریات را هم می توان در مسألة ملک و حکومت اجتماعی ملاحظه کرد که قدرت سیاسی را امری انسانی بر می شمارد و هم در کشمکش های امروزین علوم انسانی دید. اعتباریات، قلمروی روشن از درک مناسبات و روابط اجتماعی انسان، نیازهای اساسی آدمی، اهداف و اغراض او در حرکت استکمالی و بالأخره چارچوبی نیرومند از نظریه پردازی در علوم انسانی، اخلاق و قدرت سیاسی عرضه می کند. در نوشتار حاضر در صددیم تا وجوه ابداعات علامه در اعتباریات را بررسی کرده و نتایج و پیامدهای معرفتی آن را مورد توجه قرار دهیم.
ماهیت ملک و مالکیّت در اموال فکری با رویکردی به نظر امام خمینی (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع ملک و مالکیت در اموال فکری دارای اهمیت زیادی است به گونه ای که با تحلیل درست یا غلط می توان گسترة اموال و مالکیت را تا مرزهای اموال فکری توسعه داد و یا بین اموال مادی و فکری قائل به تفکیک شد. این مقاله با هدف بسط دامنة حقوقی اموال و مالکیت در حوزة اموال فکری نگارش شده است. در این مقاله معنا، مفهوم، ماهیت و انواع ملک و مالکیت مورد بحث قرار گرفته و از این چهار جهت به موضوع مورد بحث پرداخته شده و در هر قسمت، وضعیت حقوقی اموال فکری مورد ارزیابی قرار گرفته است. آنچه در این مقاله مورد تأکید و تأیید قرار گرفته، عدم تفاوت وضعیت حقوقی ملک و مالکیت اموال فکری با دیگر اموال شناخته شده و دارای سابقه در فقه سنتی است. وجود عنصر فایده و منفعت و همچنین عنصر کمیابی در اموال فکری نشانگر همسانی انواع اموال مادی و فکری است.
ملک عظیم؛ مهدویت و تمدن در قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن حکومت وسیاست در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی مهدویت
انگاره اصالت شهرنشینی و جامعه صنعتی در تمدن غرب و هم ریشه بودن دو واژه «تمدن» و «مدینه»، برخی مفسران و دانشمندان اسلامی را وادار کرده است برای بررسی ویژگی های تمدن اسلامی در قرآن کریم به دنبال کلیدواژه مدینه باشند. این امر به ویژه در تقابل خودساخته دو واژه «مدینه» و «قریه» _ که از آن معنای روستا و دوری از تمدن فهم شده _ این گروه را با مشکل مواجه ساخته و سبب بروز تبیین هایی نه چندان محکم شده است.
مراجعه مستقیم به قرآن کریم و انجام مطالعات تمدنی در چارچوب باور به مهدویت و آموزه های آن، ما را به پدیده ای در آخرالزمان می رساند که در لسان قرآن کریم «مُلک» نام گرفته است. این مُلک نمونه عالی تمدن است که می تواند به عنوان معیار و شاخصی دقیق برای شناسایی و ارزیابی تمدن های طول تاریخ مورد استفاده تمدن پژوهان واقع شود.
بازپژوهی فقهی - حقوقی ماهیت اوراق سهام و قرارداد واگذاری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه تا کنون در خصوص ماهیت سهام توسط پژوهشگران مورد تحلیل قرارگرفته، عمدتاً به تقلید از حقوق خارجی و بر مبنای تقسیم بندی حقوق عینی و دینی بوده است که این رویکرد با اصول و مفاهیم حقوق اسلامی از جمله تقسیم بندی مرسوم «حق و ملک» هیچ گونه سازگاری و مطابقتی ندارد؛ از این رو نگارندگان بر اساس دو روش توصیفی و تحلیلی و بر مبنای تأسیس های حقوق اسلامی، به بازپژوهی ماهیت آن پرداخته و با رویکرد انتقادی، تحقیقات گذشته را اجمالاً به بوته نقد کشانده و از مطالعه تطبیقی آن نیز غافل نمانده اند. به عنوان یکی از دستاورد های تحقیق می توان به ماهیت مالکانه حق سهامداران اشاره نمود؛ به این صورت که خود شرکت را به عنوان یک مفهوم ذهنی و اعتباری، متعلق سلطه مالکانه آنان محسوب نمود و قرارداد واگذاری سهام را «بیع عین کلی اعتباری» دانست. در واقع سهامداران شرکت های سهامی، به عنوان مالکان مشاع شرکت بوده و خود شرکت هم به اعتبار شخصیت حقوقی خویش مالک اموال و دارایی هایش است.
تأمّلی در تفکیک مِلک، حقّ و حکم در فقه امامیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، تقسیم بندی ملک، حقّ و حکم در فقه امامیه، مورد بازنگری قرار گرفته است. با بررسی نظرات فقهی به این نتیجه رسیده ایم که برخلاف حکم، حقّ، متضمن سلطنت است و صاحب حقّ می تواند آن را اسقاط کرده، یا انتقال دهد. از طریق مراجعه به روایات، تعیین طبیعت امر موردنظر و غایت و هدف آن و در نهایت، رجوع به اصول عملی می توان حق را از حکم باز شناخت. مهم ترین فایده پذیرش تفکیک حکم و حق این است که نظریه حکم می تواند جایگزین تئوری غربی نظم عمومی گردد. در مقابل، تفکیک حق و ملک صحیح به نظر نمی رسد، چرا که ملک نیز یکی از حقوق است که از آن به «حق مالکیت» تعبیر می شود و به مالک توان انجام تمامی تصرفات را اعطا می کند. بنابراین، به جای تفکیک حق و ملک، باید «حق» را مبنای تقسیم قرار داد و آن را به حق مالکیت و سایر حقوق و به تعبیر حقوق امروزی، که کامل تر به نظر می رسد، به حق عینی و دینی تقسیم نمود. نتیجه مهم این تحلیل، آن است که در عقد بیع نیز، حقِّ مالکیتِ مبیع به خریدار منتقل می شود؛ بنابراین، سایر حقوق هم می توانند در عقد بیع، مبیع و ثمن قرار بگیرند.
بررسی فقهی حقوقی مبنا و ماهیت حریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال بیست و چهارم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۹۱)
109 - 130
حوزه های تخصصی:
حریم در مقررات موجود کارکرد ویژه ای دارد. مقررات مختلفی ذیل موضوع حریم وجود دارد که هریک از آنها به مقتضای موضوع خود، حریم را متناسب با آن به کار برده است. از آنجایی که قانونگذار در قوانین مختلف از رویه یکسانی پیروی ننموده، ماهیت و مبنای حقوقی حریم مبهم باقی مانده است. در مواد 137 و 138 قانون مدنی، به پیروی از نظر مشهور فقیهان، بر اندازه برخی از حریم ها تأکید شده است؛ حال آنکه در دیگر مقررات گاهی نظریه مشهور پذیرفته شده و در برخی موارد به حکم ضرورت از آن تخطی شده است. افزون بر این، ماده 136 همان قانون، مبنای حریم را کمال انتفاع و در ماده 139 جلوگیری از ضرر دانسته است. از این رو، وجه منطقی جمع دو ماده ذکرشده با تردید روبه روست. از آنجایی که در صورت وجود ابهام در مقررات قانونی، قاضی موظف است با مراجعه به منابع معتبر فقهی حکم مسئله را استنباط نماید، می توان گفت: براساس ضوابط و اصول فقهی، مبنای کمال انتفاع با درنظر گرفتن ملک ذوالحریم و بدون ملاحظه املاک یا مالکان یا حریم دیگران است. باوجود این، مبنای جلوگیری از ضرر در صورتی مطرح می گردد که پای حق دیگری به میان آید. در صورت تعارض میان کمال انتفاع و ضرر، قاعده لاضرر مقدم می گردد.
دفاع پیشگیرانه در حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دفاع پیشاپیش یا «دفاع پیشگیرانه» به صراحت در متون فقهی و قوانین ایران پیش بینی نشده است، دفاع پیشگیرانه را می توان بر دو گونه تهاجمی و تدافعی تقسیم کرد. دفاع پیشگیرانه تهاجمی با توجیه تعرضات غیرقانونی مکرر گذشته و قابل پیش بینی و حتمی الوقوع و حتی نوعا قابل باور در آینده قابل قبول نیست؛ ولی دفاع پیشگیرانه تدافعی در فقه امامیه و حقوق ایران با مقدورنبودن توسل مدافع به مقامات ذیصلاح و رعایت تناسب در شیوه دفاع قابل توجیه است؛ بنابراین اگر مدافع به منظور حفظ متعلقاتش، با شرایط خطرناک و غیرمتعارف، به دفاع پیشگیرانه تدافعی متوسل گردد، به گونه ای که ضرورت با رعایت اسهل فالاسهل در شیوه دفاع اقتضای آن را داشته باشد ضامن صدمه به متجاوز نیست، حتی اگر در مقابل مالی کم ارزش، نفس انسان متجاوزی تلف شود.
تحدید مفهومی و امکان سنجی سلب حق از دیدگاه فقها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
339 - 362
حوزه های تخصصی:
مفهوم حق یکی از مفاهیمی است که با وجود کاربرد فراوان، ابهام فراوانی در مفهوم آن وجود دارد و نمی توان تعریف واحدی از آن ارائه داد. در فقه اسلامی نیز مسئله مفهوم حق و ویژگی ها و آثار آن، از جمله امکان سلب حق که به قابلیت اسقاط حق از آن تعبیر می شود، در کنار بررسی مصادیق و کاربردهای آن همواره مورد سؤال فقها بوده است و به مطالعه آن پرداخته اند. اکثریت فقها حق را معادل سلطنت می دانند، برخی نیز آن را ملک یا مرتبه ای ضعیف از آن می شمارند. با این تعریف، حق در برابر حکم قرار گرفته و یکی از ویژگی های اصلی و مقتضای طبع آن، قابلیت اسقاط است که موجب تمایز آن از حکم می شود؛ به این معنا که اگر امری اسقاط شدنی نباشد حق نیست. برخی دیگر از فقها حق را اعتباری مستقل دانسته اند و بر طبق آن در خصوص قابلیت اسقاط آن نیز، میان ایشان اختلاف وجود دارد. گرچه در هر صورت برای اسقاط حق، شروطی مانند ایجاد سبب حق و عدم مخالفت با کتاب و سنت وجود دارد.
راهبردهای بیان مالکیت در برخی گونه های زبانی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نوشتار پیش رو راهبردهایی که در برخی گونه های زبانی ایرانی برای بیان مالکیت به کار می رود، بررسی شده است. ابتدا نوع راهبرد ملکی هر گونه با توجّه به دسته بندی کرافت (2003) مشخّص شده و سپس ویژگی هایی که کرافت (1990) برای تحلیل ساخت ملکی تعیین کرده و متغیّرهایی همچون ترتیب مالک و ملک، مقوله مالک ازنظر اسم یا ضمیربودن، اهمّیت جانداری در چگونگی بیان رابطه مالکیت و وجود یا نبود تمایز رابطه تعلّقی و غیر تعلّقی در هر گونه بررسی شده است. براساس یافته های پژوهش حاضر، در گونه های بررسی شده، غالباً از یکی از سه راهبرد حالت نمایی، مجاورت و پیونده برای بیان مالکیت استفاده شده است، امّا در برخی موارد از دو راهبرد یادشدهبرای بیان مالکیت در قالب یک گروه نحوی استفاده می شود. پیشینه راهبرد حالت نمایی به ایرانی باستان و پیشینه دو راهبرد مجاورت و پیونده به ایرانی میانه غربی می رسد. ازنظر ویژگی های مورد نظر کرافت، جز در برخی گونه ها که از مالک های واژه بستی استفاده می شود، مالک و ملک بدون ادغام در مجاورت هم قرار می گیرند، تکواژ اضافه در گونه هایی که آن را دارند همواره به صورت وندی (واژه بستی) پس از سازه اوّل و به ندرت پس از سازه دوّم قرار می گیرد.
پژوهشی در باب ماهیت و اندیشه های اجتماعی و سیاسی اخوان الصفا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۵ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
83 - 99
حوزه های تخصصی:
اخوان الصفا و خلان الوفاء گروهی از فلاسفه مسلمان دارای آرمان ها و دیدگاه های علمی، دینی و سیاسی اند. معرف شناسی آنان مبتنی بر فلسفه یونانی و مبانی دین اسلام است. به عقیده آنان، یکی از عوامل اصلاح نظام فکری و اجتماعی به کارگیری فلسفه یونانی است. از لحاظ سیاسی، با توجه به انحطاط، فساد و عدم تمرکز سیاسی در دستگاه خلافت عباسی یا تجزیه امپراتوری اسلامی، در مخالفت با آن حکومت و مترصد بنیاد نهادن نظام یکپارچه بر مبنای ارزش های سیاسی اسلام بودند. از این رو، مطالعه درباره اخوان الصفا، نسبت به دیگر جنبش ها و حرکت های انقلابی، دارای اهمیت بیشتری است. این اشخاص که جز پنج نفر از هویت آنان اطلاع نداریم، مجموعه هایی از علوم مختلف و از جمله فلسفه، اخلاق، سیاست و علم الاجتماع، موسوم به «رسایل اخوان الصفا»، تدوین و به صورت پنهانی منتشر می کردند. این رسایل، اولین دائره المعارف در تاریخ تمدن اسلامی است.