مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
تمدن
منبع:
تمدن اسلامی و دین پژوهی سال اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴
48 – 73
حوزه های تخصصی:
بدون شک، غرب برای استاد شهید مطهری، یک مسأله جدی و بنیادی بوده است و امروزه کمتر عرصه ای را در جامعه می توان یافت که به گونه ای از انگاره های فکری، فلسفی و فرآورده های فرهنگ و تمدن غرب اثر نپذیرفته باشد.این تحقیق در صدد بررسی و شناخت معضلات و ناکامی های غرب و ارائه راهکار خروج جامعه غربی از بن بست از دیدگاه شهید مطهری است. روش شناسی استاد مطهری به نقد فرهنگ و تمدن غربی با نگاه واقع بینانه و دین مدارانه به شیوه توصیفی و تحلیلی است. یافته های پژوهشی در گفته ها و نوشته های استاد مطهری درباره فرهنگ غرب در چهار محور که شامل، بررسی کارنامه غرب متجدد، سیطره بحران معنوی بر غرب معاصر، پیامدهای حاکمیت فرهنگ و تمدن غرب و راهبردهای مواجهه جامعه اسلامی با غرب، تبیین می گردد. استاد مطهری در پایان، به این نتیجه می رسد که گرچه غرب در عرصه تکنولوژی پیشرفت های چشمگیری کرده ولی در ساحت انسانیت و ارزش های عالی انسانی پیشرفت نداشته است.
نقش مبانی فقه تمدن ساز اسلامی در ایجاد وحدت امت بر اساس منظومه فکری مقام معظم رهبری(مدظله العالی)
منبع:
تمدن اسلامی و دین پژوهی سال اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴
112 – 128
حوزه های تخصصی:
فقه تمدن ساز اسلامی، رویکردی کلان به همه ابواب فقه است که مجموعه احکام اسلامی را در بُعد تمدنی در برمی گیرد. فقه تمدن ساز اسلامی، از فقه حکومتی و فقه نظام سازی جدا نیست بلکه اگر بتوان برای فقه حکومتی نامی دیگر برگزید، قطعا فقه تمدنی و فقه نظام سازی مناسب ترین خواهد بود. فقه تمدنی، مبتنی بر یک سری مبانی است که از جمله آن می توان به فطرت توحیدی، عقلانیت و خردورزی، جامعیت دین اسلام، نظام ولایت، امت واحد، تدیّن و قانون الهی اشاره کرد. این مبانی به خوبی در کلام رهبر فرزانه انقلاب اسلامی ظهور و بروز یافته است. این مقاله، بر این هدف است که نقش فقه تمدن ساز اسلامی در ایجاد وحدت امت بر اساس منظومه فکری مقام معظم رهبری و با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی بررسی نماید. یافته این مقاله این است که فقه تمدن ساز اسلامی، در منظومه فکری دیدگاه مقام معظم رهبری، فقهی تمدنی و دارای شمولیت و جامعیت بوده، ظرفیت تشکیل تمدن نوین اسلامی را دارا است.
بررسی مفهوم مدینه، قریه، بادیه و رستاق در آیات و روایات
منبع:
تمدن اسلامی و دین پژوهی سال دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵
56 - 75
حوزه های تخصصی:
شهر به عنوان اقامت گاه یک جانشین انسان، ظرف تمدنی محسوب می شود. قرآن به سه نوع اقامت گاه انسانی در قالب مدینه، قریه و بادیه اشاره نموده است. در این میان واژه مدینه نسبت به قریه و مشتقات آن و بادیه که محل سکونت بود، بسامد مثبت تری دارد، بدین ترتیب، مدینه در قرآن در برابر دو سکونت گاه حضری، قروی و بدوی، قرار می گیرد. با توجه به بافت معیشتی نزول آیات، مدینه در برابر قریه و بادیه است. با بررسی بیشتر در منابع روایی، در برخی روایات، واژه رستاق به اضداد شهر، اضافه می شود، این روایات که چندی پس از اتمام فتوحات صادر شده، ناظر به معیشت روستایی متکی بر کشاورزی است که مانند آن، در جزیره العرب در زمان نزول وحی وجود نداشته است؛ ازاین رو، دربرابر روایاتی که ترغیب به شهرنشینی دارند، مفهوم دیگری ساخته می شود . این پژوهش سعی دارد با روش آماری توصیفی، مفهوم مدینه و اضداد آن در قرآن و روایات را بررسی نماید تا از آن طریق، تصویری از حسن و قبح سکونت گاه ها در اندیشه اسلامی در قرون اولیه ارائه گردد.
تأثیرات تمدنی مسجدالاقصی از آغاز دوره اسلامی تا قرن هفتم هجری
منبع:
تمدن اسلامی و دین پژوهی سال دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵
76 - 96
حوزه های تخصصی:
محدود نماندن بر ویژگی های عبادی نهاد اجتماعی مسجد و بررسی نقش آفرینی تمدنی آن، خواهد توانست علاوه بر امکان آسیب شناسی جایگاه، هویت و تاثیرگذاری آن، فرصت ها و استعدادی مغفول این مکان پرمخاطب دینی را بدست دهد،لذا این تحقیق با بررسی منابع روایی و تاریخی، درصدد توصیف و معرفی جایگاه تمدنی مسجدالاقصی به عنوان میراث مشترک بیناادیانی در قلمرو زمانی قرن نخست اسلامی تا قرن هفتم می باشد که پس از معرفی جایگاه تمدنی بیت المقدس و مسجدالاقصی در دوره پیش گفته به تبیین رویکردها، دستاوردها و تاثیر تمدنی این مسجد در جامعه اسلامی در دو حیطه مناسبات داخلی و خارجی جهان اسلام، خواهد پرداخت. از نتایج این تحقیق، تبیین نقش این مسجد در صیانت از میراث تمدنی سایر ادیان، همچنین تحلیل روابط دولت های اسلامی با یکدیگر و دولت های مسیحی است، محدوده ای که بررسی تمدنی آن، می تواند ما را در تنظیم سیاست های انسجام بخش میان ملل مسلمان بامحوریت آموزه ها و نمادهای مشترک یاری رساند.
واکاوی نقش اشتراکات نسخه های خطّی اسلامی در تقویت و تحکیم روابط ایران و عراق به عنوان تمدن و میراث مکتوب مشترک دینی، فرهنگی، علمی و هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ابعاد مختلف علمی، فرهنگی، هنری، اخلاقی، عرفانی و معنوی نسخه های خطّی، بهترین ابزار گفتگو و ارتباط میان ادیان و ملّت ها و بستری برای انتقال و تبادل دانش بشری است. کشورهای ایران و عراق دارای نسخه های خطّی مشترکی هستند که دستاورد و میراث تاریخ، فرهنگ، علم و هنر مشترک چند صدساله این دو کشور است که در جامعه معرفتی امروز می تواند فرایند توسعه و رشد را سرعت بخشد و ابزاری برای تقویت و تحکیم ارتباط و همکاری دانایی محور قرار گیرد _ که بیانگر ضرورت و اهمیت این پژوهش است. روش: در این پژوهش میزان اشتراکات نسخه های خطّی موجود در ایران و عراق با استفاده از روش کتابخانه ای و توصیفی، بررسی شده است. یافته ها: از نظر فراوانی، عراق و ایران جزءِ پنج کشور مهمّ جهان هستند و دانشمندان و کاتبان ایران و عراق سهم چشمگیری در محلّ تألیف و استنساخ نسخه های خطّی دو کشور دارند. همچنین، زبان عربی و موضوع دین در هر دو کشور بیشترین درصد را به خود اختصاص داده است که مهم ترین وجه اشتراک و کانال ارتباطی شمرده می شود. نتیجه گیری: برنامه های مشترک اطلاع رسانی و پژوهشی درباره آثار نفیس و کهن دو کشور و مبادله دیجیتالیِ نسخه های خطّی توسط کتابخانه های مهم و فعال دو کشور، می تواند نقش مهمی در توسعه، تقویت و تحکیم روابط علمی، فرهنگی، دینی و هنری داشته باشد.
سیاست در اسلام لیبرالی (بررسی و نقد اندیشه های سیاسی در گفتمان اسلام میانه رو ترکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال اول تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
83 - 111
حوزه های تخصصی:
ظهور اندیشه اسلام میانه رو در ترکیه و حاکمیت یافتن آن در عرصه اجتماعی و سیاسی این کشور از جمله رویدادهای جهان اسلام است که توجهی جدی را می طلبد؛ پس از نهضت بیداری اسلامی، تلاش می شود این گفتمان که، با اتکا بر برداشتی کثرت گرایانه از اسلام، توانسته است در عرصه داخلی از سد لائیسیته متصلب آتاتورکی عبور کند و نیز اسلام گرایان سیاسی (اربکانی) را به حاشیه براند الگویی برای حکومت داری مطلوب اسلامی در نظام های جدید سیاسی و بدیلی برای جریان انقلاب اسلامی ایران در کشورهای عربی معرفی شود. پرسشی که موجب شده است نگارندگان این مقاله به بررسی رویکردهای سیاسی اسلام میانه رو همت گمارند این است که اساساً ویژگی های این گفتمان چیست که کشورهای غربی درصددند آن را الگویی برای کشورهای اسلامی قرار دهند (سؤال). در پاسخ به این پرسش، نویسندگان بر این باورند که وجود نوعی گرایش صوفیانه در اسلام میانه روِ ترکی و تلفیق آن با اندیشه های غربی سبب شده است این قرائت از اسلام، در این کشور، قابلیت اجرایی بیشتری بیابد و همین مسئله در رویکردهای سیاسی این گفتمان نیز متبلور شود (فرضیه)؛ ازاین رو، برای اثبات این مدعا، در این نوشتار، ضمن بیان گزارشی اجمالی از فرایند ظهور این گفتمان در ترکیه و معرفی مؤسسان و رهبران آن، رویکرد این گفتمان به جایگاه سیاست در اسلام و موضوعات مرتبط با آن همچون نقش دولت در جامعه اسلامی، اسلام و لیبرالیسم غربی، اسلام و انقلاب و نیز تمدن اسلامی بررسی شده است (روش). نویسندگان این مقاله، که در پی نشان دادن چالش های اسلام لیبرالی ترکی در مصاف با اسلام سیاسی بوده اند (هدف)، به نتایجی دست یافته اند که از آن جمله عملیاتی شدن تفکر نوعثمانی در اسلام میانه روِ ترکی و نیز اقدام دولت اردوغان در ترویج نوع جدیدی از سکولاریسم دینی است (یافته ها).
مطالعه تطبیقی دو مفهوم فرهنگ و کالچر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
405 - 420
هدف: فرهنگ، مفهومی پیچیده و مبهم است و در کشور ما بخشی از این ابهام به دلیل ترجمه نادرست منابع غربی و مفهوم سازی غیر دقیق برای آن در نتیجه معادل قرار دادن آن با کالچر به وجود آمده است. این مقاله با بررسی نقاط اشتراک و افتراق دو مفهوم فرهنگ و کالچر، به آسیب شناسیِ معادل تلقی کردن این دو و ارائه راهکارهایی برای حل این مسئله پرداخته است. روش: روش تحقیق حاضر، مطالعه تطبیقی؛ روش گردآوری داده ها، مطالعات کتابخانه ای و روش تحلیل داده ها، تحلیل مضمونی است. همچنین برای تحلیل داده ها از نرم افزار «مکس کیودی ای20» استفاده شده است. یافته ها: «فرهنگ» و «کالچر» معادل یکدیگر نیستند و ما نیازمند بازتعریف مفهومی در این زمینه ایم. فرهنگ، مفهومی فردمحور، ارزش محور، ذهنی و ناملموس دارد؛ ولی کالچر دارای ویژگی های اجتماعی، ارزش زدوده، ذهنی/عینی و ناملموس/ملموس است. نتیجه گیری: مفهوم فرهنگ بایستی با حفظ نقاط قوّت خود، از نقاط قوّت مفهوم کالچر نیز استفاده کند و البته از گرفتار شدن به نقاط ضعف آن(که با معادل تلقی کردن آن در سده اخیر به وجود آمده) اجتناب کند.
فعالیتهای تجاری مکران در امتداد جاده ادویه
عبور جاده های بزرگ از نواحی و آبادی ها، باعث تحولات و پیشرفتهای بسیار اقتصادی و فرهنگی و مذهبی میگردد. سواحل جنوبی ایران بدلیل داشتن چندین شاخص مهم جغرافیایی، همواره اهمیت بسیاری داشته است. در گذشته های دور، مسیر دو شاهراه بزرگ ابریشم و ادویه، در شرق و غرب دنیای شناخته شده آن روزگار بسیار تاثیرگذار بوده است. جاده بزرگ ادویه که از هندوستان شروع میشد عمدتا پس از گذشتن از جنوب ایران به جاده ابریشم در میانرودان می پیوست. بلوچستان یا همان مکران از حوضه های بزرگ تمدنی بشمار میرفت و در مسیر جاده ادویه قرار داشت. نوشتار حاضر بر آن است تا با ذکر اسناد و منابع تاریخی و جغرافیایی قدیم و جدید به بازگویی وضعیت اقتصادی مکران در سده های نخستین اسلامی بپردازد. در واقع پرسش اصلی این است: مکران در مسیر شاهراه بزرگ ادویه از چه مکان و جایگاهی برخوردار بوده است؟ قرار گرفتن شهرها در کنار جاده های بین المللی از شاخصهای عمده برخورداری از پیشرفتهای تمدنی بشمار میرود و در این راستا مکران نیز از چنین شاخصی برخوردار بوده است.
چیستی غرب و مدرنیته در اندیشه شریعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان ایرانی به فراخور زمانه و زمینه، هر کدام رویکردی متفاوت در برخورد با غرب و مدرنیته برگزیدند. هدف این پژوهش، فهم نگرش شریعتی نسبت به غرب و مدرنیته بوده و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و با استناد به آثار ایشان و بر اساس چارچوب نظری مکتب فرانکفورت به دنبال دست یابی به این هدف و پاسخ گویی به این سؤال است که موضع و دیدگاه شریعتی نسبت به چیستی غرب و مدرنیته چیست؟ به نظر می رسد ایشان با نگاهی گزینشی و انتقادی به چیستی غرب و مدرنیته، بر لزوم استفاده ی صحیح از مدرنیته و حفظ هویت در برابر چیستی غرب اصرار می ورزید. بنا بر شواهد، نگرش شریعتی به چیستی غرب از منظر تمدن و استعمار است. وی به جنبه های مثبت و علمی تمدن غرب، به دلیل تناسب با جوامع جهان سوم تمایل نشان می داد، و به استعمار از آن جهت که از خود بیگانگی را بر جوامع جهان سوم تحمیل می کرد، نگاه منتقدانه ای داشت. زاویه ی دید او به مدرنیته نیز، به دو وجه تمدن و تجدد تقسیم می شود. وی علی رغم آن که تمدن را امری مثبت می دانست، بر تجددی هجوم می برد که ما را مقلّد و مصرف زده می کرد.
نخستین نگارش ها در حوزه تمدن اسلامی (یک مرور کوتاه)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۱ مهر و آبان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۸۴)
17 - 38
حوزه های تخصصی:
تاریخ تمدن، شاخه نسبتا جدیدی در شاخه های درس تاریخ است. در فرهنگ تاریخی مسلمانان، نگاه تمدنی به تاریخ نبوده و غالبا همان نگاه های سیاسی و احیانا اجتماعی غیر پویا به تاریخ گذشته وجود داشته است. درحالیکه گرایش علمی تاریخی با عنوان تاریخ تمدن مورد توجه بسیاری از مورخان دو سده اخیر اروپا قرار گرفته و با نگاه انحطاط یا ترقی به تاریخ ملت ها پرداخته شده است. به طوریکه غربی ها نگرش تاریخ تمدنی را نسبت به خودشان و سایر ملل باب کردند. نگاه تاریخ تمدنی در حوزه مطالعات اسلامی و خاورمیانه ای منجر به تأسیس گرایش تاریخ تمدن اسلامی شده است. غربی ها نخستین کتاب ها را با عناوین تاریخ تمدن اسلام و عرب نوشته اند. این نخستین باری است که می توان از شکل گیری دانش تاریخ تمدن اسلامی یاد کرد. بدین ترتیب کتاب های تاریخ تمدن اسلام و عرب به تدریج از زبان های فرنگی به عربی و بعدها به مرور به فارسی هم ترجمه شد. نویسنده در نوشتار حاضر، محور بحث خود را بر واکاوی مطالعات تمدن نگاری اسلامی قرار داده و به معرفی نخستین نگارش ها در حوزه تمدن اسلامی همت گمارده است.
عمران و آبادی عهد عضدی؛ سیاست تمدنی بقای حکومت
حوزه های تخصصی:
نگاهی کوتاه به ادوار تمدن اسلامی، نشان از تأثیر حاکمیت دولت هایی است که هر یک به زعم خود، مدعی اعتلا و توسعه تمدنی بوده اند.مستندات تاریخی بغداد قرن چهار و علاوه بر آن، تحلیل هایی که از جانب مورخان، تمدن پژوهان و فیلسوفان تاریخ و دیگران به دست آمده، حاکی از رشد و گسترش تمدن در مقایسه با دیگر دوره هاست.این پژوهش با در نظر گرفتن پیش فرض مستشرقان مبنی بر ارتقای بی نظیر حوزه های گوناگون عمرانی عهد عضدالدوله دیلمی مانند ساخت اماکن درمانی و فرهنگی؛ شهرسازی و احیای ویرانی ها؛ توّجه به مرمت مشاهد مقدسه و در نهایت امنیت در این عصر؛ سعی دارد تا با استفاده از منابع و متون اصیل و تحلیل های جانبی، به کشف انگیزه های عمرانی این حاکمیت بپردازد.از ثمرات چنین مطالعاتی، استخراج رابطه تنگاتنگ رفتار تمدنی با بقا و دوام حکومت هاست.
بازکاوی ارکان تمدّن اسلامی
منبع:
پژوهش های معاصر در علوم و تحقیقات سال سوم اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۲۲
134 - 117
در تحقیق حاضر با عنوان: \"بازکاوی ارکان تمدّن اسلامی\" به بررسی برخی آموزه های دین که نقش اساسی در ایجاد تمدن بشری دارند پرداخته شده است. از آنجا که دین، برنامه ی زندگی و تمدن، نمود زندگی بشر است. بر آن شدیم که جنبه های تطابق این دو را بررسی کنیم. زیرا زمانی که تمدن مبتنی و منطبق بر دین باشد منشاء خیر و تعالی، و سعادت دنیوی و اخروی بشر خواهد بود. در این مجال سعی شده است دستاوردهای دین خاتم و نقش بی بدیل پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)، در شکوفایی و اشاعه ی فرهنگ و نمدن اسلامی، به عنوان برنامه و راهکاری ابدی برای زندگی مادی و معنوی بشر بررسی شود.
منطق پویایی تمدن نوین اسلامی از منظر نخبگان
منبع:
فرهنگ پژوهش زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶ ویژه علوم اجتماعی
123 - 150
حوزه های تخصصی:
تمدن به عنوان کلان ترین مناسبات اجتماعی بین انسان ها در نظر گرفته میشود.ضرورت دینی و اجتماعی تمدن شناسی و تمدن سازی در ایران پس از انقلاب همواره مورد توجه مصلحان اجتماعی، دانشمندان و موسسان نظام جمهوری اسلامی بوده است. با این وجود، ادبیات تمدنی عالمان اجتماعی و تمدن پژوهان از ثبات برخوردار نبوده و دارای تطورات مختلفی بوده است. در این پژوهش مساله اصلی بررسی تحول و پویایی تمدن نوین اسلامی با توجه به عرصه عمل و کنش انسانی است. روش مورد استفاده در این تحقیق مصاحبه با متخصصان و تحلیل تماتیک با توجه به مساله ای که با آن مواجه بوده است. می توان ادعا کرد در این پژوهش فهم نوین از مفهوم تمدن با توجه به کنش انسانی و عرصه عمل بدست آمد و مشخص گردید برای یافتن متن و حاشیه تمدن پژوهی و موتور محرک تمدن نوین اسلامی نیازمند مطالعات گسترده و تعامل با دیگر تمدن پژوهان در دیگر نقاط عالم اسلامی از شرق تا غرب است. می توان تاسیس رشته جامعه شناسی کشور های اسلامی را راهکاری برای بدست آوردن نیاز های اصلی و بنیادین جوامع اسلامی برای ایجاد تمدن نوین اسلامی دانست.
بررسی تأثیرات فرهنگی استعمار در آثار ادریس شرایبی در پرتو آراء اِمه سِزر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
393 - 414
حوزه های تخصصی:
ادریس شرایبی، از نویسندگان برجسته مراکشی تبار و فرانسوی زبان، در بسیاری از آثار خود، به طور مستقیم یا غیر مستقیم، به نقش و پیامدهای فرهنگی استعمار پرداخته و تصاویر ملموسی را از حضور نیروهای نظامی و کارگزاران سیاسی استعمارگر در جوامع مستعمره ارائه داده است. اِمه سزر نیز نویسنده و فعال سیاسی اهل مارتینیک بوده که در جوامع فرانسوی زبان به عنوان مرجع و الگویی در تفکرات و مبارزات ضداستعماری به حساب می آید. در این مقاله میکوشیم تا با تکیه بر آراء و اندیشه های اِمه سزر، آنچنان که در دو اثر گفتاری در باب استعمار (1950) و فرهنگ و استعمار (1963) تشریح شده اند، به تبیین و تحلیل تأثیرات استعمار بر تاریخ، تمدن، و هویت ملت های استعمارزده بپردازیم. سپس، به منظور بهتر نشان دادن نمودهای درونی و بیرونی این تأثیرات، جلوه های متعدد و متنوعی از آن را در چهار رمان ادریس شرایبی بررسی میکنیم. این آثار شامل ماضی ساده (1954)، بزهای نر (1955)، تمدن، مادرم (1972)، و دیده شده، خوانده شده، شنیده شده (1998) میشود.
نقش حاکمیت دینی در تمدن سازی بر اساس اندیشه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
142 - 170
حوزه های تخصصی:
امام خمینی(ره) از برجسته ترین اندیشمندان مسلمان در دوره معاصر است که اندیشه های تمدنی ایشان، به علت فراملی بودن و گستره جهانی و همچنین فرانظری بودن و تجربه تشکیل حکومت، از اهمیت بسیاری برخوردار است. انقلاب اسلامی ایران، با داعیه تمدن نوین اسلامی، سرآغاز گفتمان تمدنی در عصر جدید است و امام خمینی(ره) با تشکیل حاکمیت دینی بزرگ ترین فرصت تاریخی را برای تمدن سازی نوین اسلامی مهیا کرد. مسئله این پژوهش آن است که حاکمیت دینی چه نقشی در تمدن سازی دارد؟ هدف پژوهش این است که با روش توصیفی- تحلیلی دیدگاه امام خمینی(ره) را درباره نقش حاکمیت دینی در تمدن سازی اسلامی تبیین کند. یافته های پژوهش نشان می دهد شکل گیری یک تمدن محصول وجود و هماهنگی نظام های اجتماعی گوناگون است و حاکمیت آن حلقه وصل و عامل انسجام بین این نظام هاست. از نظر حضرت امام(ره) حاکمیت دینی در ایجاد هماهنگی میان مؤلفه های سخت افزاری (ابزاری) و نرم افزاری (حقیقی) تمدن اسلامی، یعنی توحید، عبودیت، کرامت انسانی، مردم سالاری دینی، سبک زندگی اسلامی، وحدت و انسجام، اقتدار سیاسی و نظامی، اقتصاد، علم و فناوری نقش محوری دارد.
بررسی حاکمیت هخامنشی ها در باختر و نواحی آن با استناد به منابع کتبی
منبع:
پژوهش ملل اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۶۴
97-113
یکی از مهمترین مسأله در تاریخ افغانستان قدیم چگونگی حضور پررونق امپراطوری هخامنشی در باختر و نواحی آن می-باشد، در نزد مورخان هنوز به صورت روشن تر این موضوع توضیح نشده است. از سوی دیگر، در این اواخر یافته های باستان شناسان نیز مسأله را به صورت دقیق به اثبات نرساندند، در همه حال در جریان مطالعات و تحقیقات خویش و گاهی هم در زمان تدریس به این پرسش روبرو می شدم که آیا هخامنشیان در باختر و نواحی آن حاکمیت داشتند؟ و حضور آنان چگونه بوده است؟ از همین رو، این مقاله در جستجو آن است تا نشان دهد که نسبت به مطالعات منابع تاریخی حاکمیت هخامنشیان و توجه آنان به باختر زمین تا چه حد برایشان اهمیت داشته است. اهداف نهفته در این مقاله نشان دهنده روابط میان امپراتوری هخامنشی و باختر می باشد. در نتجیه مشخص گردید که باختر و نواحی آن جزئی از قلمرو هخامنشی بوده و در طول دوران حکومت هخامنشی چندین بار این محل به دست حاکمان آن امپراتوری فتح شده است.
الگوی محاسبه وحدت لازم برای وصول به تمدن نوین اسلامی
منبع:
تمدن اسلامی و دین پژوهی سال دوم زمستان ۳۹۹ شماره ۶
27 – 46
حوزه های تخصصی:
بخش زیادی از تجارب تاریخ، ثبت پیروزی و ناکامی ها است. ثبت هر پیروزی بزرگی و سرعت آن، یادآور عامل اصلی وحدت است، اگر مصادیقی از ناکامی در تاریخ گزارش شده باشد، یکی از علل متصوره اولیه آن، تفرقه بین ملت ها است. این تجربه تاریخی، وحدت را لازمه وصول به افق های بلند دانسته و استفاده از این عامل را شدیداً مورد تأکید قرار می دهد. نگرش دینی، مشحون از استناد به وحدت بوده و پیروان خود را به آن رهنمون می شود. انقلاب اسلامی نیز، در تلاش برای ایجاد تمدن نوین اسلامی ناگزیر از بهره حداکثری از این عامل محوری است. واضح است تمدن توسط یک یا چند نفر، محقق نمی شود؛ بلکه اجتماع متحد انسانی را لازم دارد. این کار همگانی حاصل جمع جبری کار افراد نبوده، بلکه کار اجتماعی و سیستمی را نیاز دارد. در این مسیر، شناخت دقیق سطوح مختلف وحدت، منتهی به تمدن اسلامی ضروری است. حال بر بهره گیری از مباحث کاربردی مطرح شده در گروه وحدت کلمه و با کمک روش اسنادی به این سئوال پاسخ داده می شود:الگوی مناسب محاسبه وحدت لازم برای وصول به تمدن نوین اسلامی کدام است؟
ساخت سیاسی و اجتماعی دولت های بومی فلات ایران و منطقه میان رودان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال هفتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۵
139 - 178
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش روحول محور این مسأله قرار دارد که «چارچوب ساخت و ماهیت حکومت های بومی فلات ایران از منظر میزان قدرت و نفوذ بنیادهای اجتماعی آن در ساختار قدرت چگونه است و چه نسبتی با حکومت های میان رودان دارد؟». هدف، توصیف ساختار قدرت سیاسی و ارتباط آن با گروه های اجتماعی در تمدن های پیشا آریایی و بین النهرین است. چارچوب تحلیل بر مبنای معیار نحوه اعمال قدرت دولت بر جامعه است که شامل دو نوع ساخت قدرت یک جانبه (یا افقی) و ساختار قدرت دوجانبه (یا افقی) می باشد. روش تحقیق از نوع تطبیقی است که با مقایسه واحدهای اجتماعی کلان به کشف تفاوت ها و شباهت های بین جوامع می پردازد و برای گردآوری داده ها از روش اسنادی دست اول و دست دوم استفاده شده است. نتایج بدست آمده حاکی از این است که تمام تمدن های بومی فلات ایران از ساختار سیاسی افقی برخوردار بودند و تنها در جیرفت است که می توان با وضوح کم از احتمال یک دولت متمرکز سخن گفت. در حوزه بین النهرین، تمدن های اکد و آشور از ساختار سیاسی عمودی برخوردار بودند و تمدن های سومر و بابل در دوره نخست ساختار افقی داشتند که به ساختار عمودی در دوره دوم تغییر ماهیت دادند. نتیجه پژوهش این است که می توان از وجود دو سنت سیاسی متفاوت در دو حوزه تمدنی فلات ایران و بین النهرین سخن گفت که اولی مبتنی بر تقسیم قدرت و دومی مبتنی بر تمرکز قدرت بود.
تحول در نظام کیفردهی در پرتو فرآیند تمدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق کیفری سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۴
99 - 131
حوزه های تخصصی:
کیفردهی در تمام نظام های عدالت کیفری معیار ایستایی نداشته و با توجّه به تحولات اجتماعی در نوسان می باشد. کیفردهی، جدای از خاستگاه و مبانی فلسفی و اعتقادی آن، یک رویداد اجتماعی و ناشی از دگرگونی های صنعتی و پیشرفت های تمدنی است. جرم از آنجایی که به طور معمول محصول خرد فردی است، یک انتخاب شخصی محسوب می شود، امّا مجازات یک عمل جمعی و تابع خرد جمعی و حاصل یک فرآیند عقلانی است. هرچند خشونت در ارتکاب جرم هنوز در صحنه اجتماع انعکاس دارد، ولی انسان های متمدن شده مُجاز به اِعمال خشونت در قالب مجازات نبوده و شدت مجازات به سادگی پذیرفته نمی شود. اگر قرار است خشونتی انجام شود، باید در بستر قانون و توسط دولت و به صورت نامرئی انجام گیرد. در این میان، اعمال خشونت توسط دولت در شکل مجازات با محدودیت های فراوانی روبه رو بوده و دولت ها دیگر گشاده دستی سابق را ندارند. نمایش خشونت و شدت مجازات ها به تدریج رو به افول می گذارد و نظام کیفردهی در پرتو تمدن متحول شده و نظم عقلانی بر آن حاکم می شود. با پیدایش مدرنیته، آشکار کردن خشونت عریان و کارنوال های مرگ از صحنه اجتماعی رخت بربسته و عقلانیت بر همه جنبه های زندگی بشر و به ویژه واکنش اجتماعی علیه جرم سایه می افکند.
عارفان مسلمان، علم ستیز یا الگو سازان تمدنی در عرصه دانش و معنویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از گذشته های دور نقد و نگارش ردیه برضد عارفان مسلمان جریان داشته است. اتهام های وارده، عمدتا معطوف به سه محور شریعت گریزی، عقل و علم ستیزی بوده است. بر اساس دو محور اخیر به ویژه محور سوم – علم ستیزی که مسئله این پژوهش است، عارفان مسلمان عامل رکود و بلکه انحطاط تمدن اسلامی قلمداد شده اند. این پژوهش می کوشد از خلال گزاره های تاریخی، منابع و میراث مکتوب عرفان، حقیقت امر را تبیین و مورد تحلیل قرار دهد. مروری بر گزارش های دقیق تاریخی معطوف به مسئله پژوهش، از یک سو، نشان از خدمات ارزنده این جریان در سه ساحت دانشمندان و مولفین، رویکردهای علمی اخلاقی و درنهایت کارکردهای علمی تمدنی آن دارد، حقیقتی که نه فقط در حلقه های خرد و کلان آموزشی خانقاه ها، بلکه در نهان بی نهایت طلب عارفان بلندآوازه در گستره تاریخ عرفان اسلامی متجلی شده ومیراثی فاخر را به ودیعت نهاده است. چنان که ویژگی قرین بودن دانش در عرفان با اخلاق وعلم با معنویت، ضمن مانا کردن کارنامه علمی آنان از سوی دیگر، الگوی دانش در طراز تمدن اسلامی را به ظهور رسانده است.