مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۹.
۲۰.
روستا
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های پویا و پیشرفته اندیشه مولوی، شهرگرایی اوست. شهر، پیشرفته ترین شکل زندگی اجتماعی انسان و بستر تکامل اندیشه و فرهنگ است. مفهوم فراخواندن به شهر، در واقع دعوت به تفکر در ساحتی گسترده تر است. مولوی زاده بلخ است که خود یکی از شهرهای بزرگ و با شکوه دنیای قدیم به شمار می رود. او افزون بر بلخ، در بلند آوازه ترین مراکز پویا و زنده فکر و فرهنگ زمانه دم زده و شهرهایی چون بغداد، نیشابور، حلب و دمشق را دیده و تجربه کرده است. به همین دلیل، در مثنوی، فیه ما فیه و نیز در غزلیات، با شور و شوق از شهرهای بزرگ نام می برد و شهرگرایی را ستایش می کند و هم زمان به نقد نگرش محدود و بسته و ذهنیت ساده و ابتدایی مردمان جوامع خود می پردازد. در مقاله پیش رو، درباره این جنبه از تفکر مولانا بحث و بررسی خواهد شد.
جغرافیای تاریخی روستای طیس (چابهار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طیس روستایی است دره ای، کوهستانی و جنگلی با حدود 600 خانوار جمعیت، واقع در محدوده شهرستان چابهار. در گذشته های دور، طیس بندری معتبر بوده که به مرور خراب و معدوم الاثر شده است. مختصات طیس در اکثر کتب جغرافیای تاریخی قدیم با همین طول و عرض جغرافیایی فعلی نوشته شده است . از جمله این منابع می توان به صوره الارض خوارزمی (232ه.ق )، عجایب الاقالیم سهراب (334ه.ق )، مسالک الممالک اصطخری (340ه.ق )، معجم البلدان یاقوت حموی (611ه.ق ) وتقویم البلدان ابوالفدا (721ه.ق ) اشاره کرد. وجود آثار فراوان باستانی از جمله هزاران قبر تراشیده شده در سنگ در اطراف روستای طیس ، همه به عظمت و کهن بودن این آبادی گواهی می دهند. به علاوه نام طیس با املای «تیز» در گزارش های مورخان همراه اسکندر نیز آمده است که نشان می دهد روستای طیس بیش از 2300 سال تاریخ رسمی دارد. در این مقاله ویژگی های جغرافیایی ، تاریخی ، آثار طبیعی ، باستانی و جمعیت شناختی این روستا بررسی شده است . در فرایند تهیه این مقاله ، نگارنده در سال های 82ـ1377 طی چهار مسافرت در چهار فصل سال جمعاً شانزده شبانه روز در منطقه چابهار و روستای طیس حضور یافته و از نزدیک ویژگی های مختلف آن را مشاهده کرده است . همچنین به دنبال نام این روستا ده ها منبع تاریخی و جغرافیایی بررسی شده اند. علاوه بر این برای تعیین ویژگی های جمعیتی روستا از روش سرشماری با بهره گیری از پرسشنامه خانوار استفاده شده است.
نگرش سیستمی به روستا و توسعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر روستا و توسعه روستایی از بعد نظری و روش شناختی بررسی می شود. با توجه به ماهیت موضوع روستا و توسعه روستایی، فرض محوری پژوهش حاضر این است که نگرش سیستمی، مناسب ترین راه کسب شناخت دقیق از پدیده روستا و به دنبال آن ایجاد تغییر مطلوب در آن است. این شیوه نگرش بدون آنکه بخش هایی از جامعه روستایی را نادیده بگیرد یا از روابط بین بخش های مختلف در جریان چرخه سیستم غافل باشد، می تواند شناخت دقیق تری از ماهیت واحد جامعه روستایی با ابعاد مختلف عرضه کند و نشان دهنده روابط درون سیستمی و بین سیستمی باشد. با این جهت گیری مفهوم سیستم، ویژگی ها و اصول حاکم بر آن بررسی و به روستا در دو سطح زیر سیستم یا جزئی از نظام اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و فضایی (در سطح سرزمین) و سیستمی واحد با زیرسیستم های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و فضایی ـ کالبدی (در سطح خود روستا) توجه شده است.
تاثیر محل زندگی (روستا / شهر) بر زمان ازدواج زنان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سؤال مطرح در مقاله حاضر این است که آیا محل زندگی زنان بر سن ازدواج آنها تأثیر دارد یا خیر؟ برای پاسخ به این سؤال، مدل تحلیل تحقیق با به کارگیری نظریههای اقتصادی، برابری جنسیتی، و نوسازی طرحریزی شده است. برای ارزیابی مدل از دادههای طرح آمارگیری مرکز آمار ایران در سال 1380 در مورد خصوصیات اجتماعی- اقتصادی خانوار استفاده شده است. بنابراین، کلیه زنانی انتخاب شدهاند که حداقل یک بار ازدواج کرده اند و محل تولد و سکونتشان یکی است. نتایج آزمون T نشان میدهد که میانگین سن ازدواج زنان در نواحی شهری (7/18 سال) و روستایی (6/17 سال) تفاوت معنیداری با هم دارند. نتایج آمارهای دومتغیری هم نشان میدهند که رابطه معنیداری بین محل زندگی و سایر متغیرهای مستقل تحقیق وجود دارد. محل زندگی زنان با میزان تحصیلات آنها بیشترین همبستگی را دارد، به طوری که زنان شهری نسبت به زنان روستایی از تحصیلات بالاتری برخوردارند. از طرف دیگر، تأثیر محل زندگی زنان بر سن ازدواج آنها در رگرسیون چند متغیری معنیدار نیست. بنابراین، محل زندگی زنان سـن ازدواج آنها را تحـت تأثیر قرار نمی دهد، بلکه سـایر متغیرها (ازجمله میزان تحصیلات) هستند که ازطریق محل زندگی بر سن ازدواج زنان تأثیر میگذارند.
اثرات تبدیل روستا به شهر بر بخش کشاورزی مناطق روستایی: مطالعه موردی شهر اژیه در پایاب زاینده رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه شهرهای کوچک، به مثابه رویکردی اساسی در توسعه مناطق روستایی و جلوگیری از افزایش مشکلات شهرهای بزرگ، مدتی است که در ایران نیز از موضوعات مهم در مباحث توسعه شهری و روستایی به شمار می رود. از این رو، با توجه به کارکردها و روابط شهر و کشاورزی، این سؤال مطرح است که «آیا تبدیل روستا به شهر گامی است در راستای تقویت بخش کشاورزی مناطق روستایی یا تضعیف آن؟». بدین منظور، در این تحقیق، شهر اژیه به عنوان جامعه آماری انتخاب و وضعیت بخش کشاورزی شهر و روستاهای حوزه نفوذ آن بررسی شده است. این شهر واقع در بخش جلگه شهرستان اصفهان در 1375 از تبدیل روستای اژیه شکل گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که هر چند، تبدیل نقاط روستایی به شهر، مشکلاتی برای بهره برداران از دام در این گونه شهرها به وجود می آورد، اما به علت محدودیت گسترش شهرها، بر میزان کاهش اراضی کشاورزی چندان مؤثر نخواهد بود؛ و با تثبیت جمعیت و جذب جمعیت روستاهای پیرامون، به جوان گرایی و بهبود وضعیت سواد نیروی انسانی شاغل در بخش کشاورزی نیز خواهد انجامید.
روند فقر و علل آن در ایران/ فقر در خانوارهای ایرانی (با نگاهی به نتایج طرح هزینه درآمد خانوار در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
" هدف این مقاله، بررسی فقر در اقتصاد ایران با استفاده از آمار هزینه و درآمد خانوارها به عنوان شاخصی برای ترسیم وضعیت فقر طی سال های 1361 تا 1382 است.
اساس این بررسی، بر این پایه استوار است که افزایش یا کاهش و همچنین مصرف کالاها در سبد مصرف خانوارها نشان از تغییر اوضاع زندگی آنان دارد. ملاک قضاوت درباره تغییر ساختار و روند شاخص ها نیز «نظریه انگل» درباره رفتار مصرفی خانوارهاست که می گوید با بهبود اوضاع اقتصادی زندگی خانوارها، سهم مصرف کالاهای خوراکی کاهش می یابد.
بررسی های انجام شده نشان می دهد که اوضاع اقتصادی خانوارهای ایرانی طی دو دهه گذشته شرایط نگران کننده ای داشته است و خانوارها به شکل فزاینده ای تحت فشارهای اقتصادی بوده اند. همچنین این نتیجه به دست می آید که تغییر ساختار مصرف خانوارها نه به خاطر بهبود اوضاع فقر در کشور، که ناشی از وجود فشارهای اقتصادی بوده است."
دلایل حضور مهاجران روستایی در شهر یزد و وضعیت آنها
حوزه های تخصصی:
حضور مهاجران روستایی در شهر یزد، مانند سایر مهاجرت ها، اتفاقی و تصادفی نبوده، بلکه علل و انگیزه هایی موجب شده است تا این مهاجران در این شهر ساکن شوند. سوال اصلی پژوهش این است که چه علل و زمینه هایی موجب مهاجرت روستاییان به شهر یزد شده، هدف پژوهش پاسخ گویی به این سوال است. در این پژوهش از روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را مهاجران روستایی وارد شده به شهر یزد طی بیست سال (75-1355) تشکیل می دهند که تعداد آنها در این مدت به 29102 تن (6584 خانوار) می رسد. با نمونه گیری کوکران، 350 تن از سرپرستان خانوارها به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد و به روش نمونه گیری تصادفی ساده، افراد نمونه انتخاب و پرسشنامه میان آنها توزیع شد. تحلیل آماری یافته های حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفته است. بر اساس نتایج تحقیق، اشتغال عامل اصلی مهاجرت بوده و دسترسی به امکانات آموزشی و بهداشتی - درمانی نیز در مهاجرت افراد نقش داشته است. اما دسترسی به امکانات تفریحی، تبعیت از همسر، داشتن فامیل و آشنا، داشتن زمین و خانه در شهر یزد، در مهاجرت به این شهر موثر نبوده است.
رویکردهای اساسی درتدوین استراتژی های پیشگیری از مشکلات و آسیب های روانی اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
به نظر می آید تا نتوانیم مبانی تدوین راهبردهای مقابله با آسیب ها و مشکلات روانی اجتماعی را بر اساس نظراتی مشخص، عینی و هم آهنگ و در یک راستای کلی، تدوین کنیم، نخواهیم توانست به راهبردهای بنیادینی دست یابیم که بتواند راهنمای برنامه های مداخله گرانه شده و در پایان نیز مبنای ارزیابی های ما قرار گیرد.
در این مقاله، کوشش شده است خطوط اصلی دو رویکرد و به ویژه راهبردهایی که به منظور کاهش مشکلات و آسیب های اجتماعی به کار گرفته شده اند، مورد کاووش قرار گیرد که علاوه بر ابهام و سردرگمی در مبانی مورد نظر، آنچه انجام شده، نه در یک زمینه اجتماعی شهرنشینی و بنابر واقعیت جامعه ایران، بلکه بر مبنای این فرضیه عمل کرده ایم، که گویا با یک جامعه روستایی روبرو هستیم، و لذا نتوانسته ایم به نتایج دلخواه نایل آییم. موضوعی که حداقل در ابتدای راه تدوین برنامه چهارم توسعه، حتما باید به آن پرداخته شود.
وضعیت طرد اجتماعی زنان فقیر روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" مقاله حاضر در پی فهم و سنجش ابعاد طرد اجتماعی در بین «زنان فقیر روستایی» بوده و به وضعیت طرد اجتماعی زنان فقیر بر حسب متغیرها و شاخص های طرد اجتماعی می پردازد. سوالات اصلی تحقیق این است که چگونه زنان در چرخه ی زندگی به گونه ای نظام مند از جریان اصلی اجتماع طرد و به حاشیه رانده می شوند؟ چه عللی به طرد زنان از عرصه های اجتماعی انجامیده است؟ الگوی توزیع ابعاد طرد اجتماعی در میان زنان چگونه است؟ در این تحقیق که از دو روش کمی (پیمایش) و کیفی (مصاحبه) استفاده شده، چهار بعد اصلی طرد اجتماعی یعنی: طرد از شبکه های حمایتی، روابط اجتماعی، مشارکت اجتماعی و همچنین شرمساری یا بدنامی اجتماعی، مورد سنجش قرار گرفته و توزیع آن در 169 نفر نمونه ی تحقیق به دست آمده است. همچنین با استفاده از روش کیفی کوشش شده درک عمیق تری از تجربه ی زیسته زنان در مورد طرد، فرایندها و علل آن به دست آید. بدین منظور، نمونه ای متشکل از 51 نفر از زنان به گونه ای هدفمند و بر اساس ویژگی های مختلف آنها تعیین و مورد مصاحبه قرار گرفته اند.
نتایج تحقیق گویای آن است که طرد و محرومیت انباشتی زنان به موقعیت کنونی آنها بر نمی گردد بلکه به گونهای فرایندی، با پیشینه و گذشته آنها، با ویژگی های فردی، ساختار خویشاوندی، فقر مزمن و بین نسلی و با برخی وقایع خاص در ارتباط است. علاوه بر آن، عوامل اجتماعی و فرهنگی (غیردرآمدی) متعددی در به حاشیه راندن زنان از جریان اصلی اجتماع نقش دارند که به نوبه خود می تواند فرصت خروج از فقر و محرومیت را برای آنها دشوار سازد."
بررسی زمینه های تاریخی و چالشهای ساختاری (مدیریت روستایی در ایران)
منبع:
تحول اداری ۱۳۸۵ شماره ۵۴
حوزه های تخصصی:
مدیریت روستایی در ایران از گذشته دور تاکنون با چالشهای ساختاری و مسائل و مشکلات عدیده ای روبرو بوده است. از یک سو با توجه به تغییر شرایط و مقتضیات زمانی، دیگر ساختار سنتی اعمال مدیریت در مناطق روستایی قادر به حل و فصل مشکلات این جامعه تولید کننده نبود و از دیگر سو ساختار جدید مدیریت روستایی که مبتنی بر مشارکت مردم در امور و برنامه ریزی از پایین به بالا است به دلایل متعدد از جمله غیر بومی بودن و ریشه در بطن جامعه ایرانی نداشتن نتوانست جایگاه خود را پیدا کند. این امر چالش و رویارویی دو شیوه سنتی و مدرن اعمال مدیریت روستایی را به همراه...
مطالعه فقر روستایی ایران و تعیین عوامل موثر بر آن با تاکید بر سرمایه گذاری بخش کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه نظری، مساله فقر به رشد اقتصادی و درجه عدم تعادل در الگوی توزیع درآمد یا ثروت جامعه مرتبط است. سرمایه گذاری به عنوان یکی از عوامل رشد اقتصادی در برنامه ریزی درازمدت فقرزدایی دارای اهمیت بالایی است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل موثر بر فقر روستایی و رشد اقتصادی کشاورزی با تاکید بر سرمایه گذاری کشاورزی انجام شده است. با استفاده از آمار دوره زمانی 82-1350 و از طریق معادلات به ظاهر نامرتبط (SURE) نوع ارتباط سرمایه گذاری کشاورزی با رشد اقتصادی کشاورزی و فقر (نسبی و مطلق) روستایی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج مطالعه نشان می دهد که هر چند سرمایه گذاری انجام شده در بخش کشاورزی، رشد اقتصادی بخش را به همراه داشته است؛ اما میزان و توزیع منافع حاصل از این رشد در سطحی نبوده است که فقر روستایی را تحت تاثیر قرار دهد. به نظر می رسد منافع رشد اقتصادی کشاورزی به سمت اقشار فقیر روستایی نشت نمی یابد. از این رو علاوه بر کنترل نرخ تورم و بهبود توزیع منافع حاصل از رشد اقتصادی بخش کشاورزی، باید تزریق سرمایه به بخش کشاورزی به منظور حمایت از اقشار فقیر به شکل ویژه در سیاستهای توسعه سرمایه گذاری این بخش مورد توجه قرار گیرد.
کاربرد منطق فازی در تبدیل روستا به شهر، نمونه موردی: استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تفکرات موجود برنامهریزی، سکونتگاههای انسانی یا شهر هستند و روستا. در واقعیت سکونتگاهها دارای تنوع بیشتری هستند و تعاریف رایج از شهر و روستا به لحاظ اداری، سیاسی و علمی مصداق کامل، مانع و جامع ندارد. رویکرد موجود در تبدیل یک سکونتگاه روستایی به شهر در کشور رویکردی دوارزشی (دو وجهی) است که حاکی از عدم توجه کامل به ابعاد متنوع، خصایص و ویژگیهای این گونه از سکونتگاهها است و فقط تقاضاهای مردمی و عوامل سیاسی در شکلگیری و تبدیل یک روستا به شهر تأثیر دارند . استفاده از مدلهای مبتنی بر منطق فازی، به عنوان یک رویکرد نسبی، در شناسایی و دستهبندی سکونتگاهها میتواند علاوه بر تنوع بخشی در تقسیمبندی سکونتگاههای انسانی، پایداری و کارآمدی آنها و بویژه روستاهای متقاضی تبدیل شدن به شهر را در پی داشته باشد. تبدیل روستا به شهر بدون ایجاد بسترهای مناسب در ابعاد اجتماعی، اقتصادی, کالبدی و زیربنایی علاوه بر افزایش هزینههای بخش عمومی بدلیل عدم توانایی ساکنین در کمک و تامین هزینهها, سبب افزایش سطح توقع و انتظار ساکنین این سکونتگاهها و تقویت باور تلاش در تبدیل روستا به شهر به منظور جذب حمایتهای مالی و اعتباری جهت توسعه و عمران روستا, میگردد. شناسایی سکونتگاههای مساعد و پیش بینی در خصوص نحوه تغییر و تحول آنها و انجام اقدامات لازم در خصوص بسترسازی مناسب جهت شکلگیری زمینههای اجتماعی, اقتصادی, کالبدی و زیربنایی جهت تبدیل شدن این سکونتگاهها به شهر نه تنها زمینههای مشکلات یادشده را از میان برداشته, بلکه امکان جذب سرمایهگذاری بخش خصوصی را نیز فراهم آورده و سبب شکلگیری نظامی پویا و متحول از سلسله مراتب سکونتگاهی خواهد شد که از حیات اقتصادی برخوردار بوده و قادر به توسعه و دستیابی به سطوح بالاتر نظام سکونتگاهی بدون نیاز به سرمایه گذاری بخش عمومی خواهد بود. در این مقاله با طرح ناکارآمدی الگوی موجود در تبدیل روستا به شهر، به آزمون چگونگی استفاده از منطق فازی در شناسایی و تبدیل روستاهای مستعد به شهر پرداخته شده است. هدف مطالعه حاضر نیز استفاده از منطق فازی در شناخت سکونتگاههای روستایی مستعد به منظور تبدیل شدن به شهر است، و سوال اساسی که هدف نهایی پاسخگویی به آن میباشد، عبارت است از : آیا شناخت سکونتگاههای روستایی مستعد تبدیل شدن به شهر با رویکرد فازی امکانپذیر است؟ به منظور پاسخ به این سوال و ارزیابی امکانپذیری آن، سکونتگاههای روستایی استان تهران به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب و آزمون کاربرد رویکرد مزبور بر آن اعمال و سکونتگاههای مستعد تبدیل شدن به شهر استخراج گردیده است.
تبیین فرآیند تحول روستا با بهرهگیری از نظریه «چرخهی حیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که روستا زاده دست انسان است، پس چون هر پدیده زنده دیگر در فرایند «تحول » یا «شدن تاریخی» خود دورههای مختلفی را با فراز و فرودها سپری مینماید. به بیان دیگر، روستا در برههای از زمان بنابر ضرورت تاریخی و نیاز انسان ظهور مییابد، رشد میکند و مدتهای کم و بیش طولانی به حیات خود ادامه میدهد. پارهای از آنها در یکدیگر و یا در درون شهرها ادغام شده و یا با افزایش تعداد جمعیت، حیات و شکل جدیدی را به نام شهر شروع می نمایند. گروه دیگر از روستاها با تغییر یا محدودیت توانمندی محیط و گاه با سوانح طبیعی و یا تحول شرایط اقتصادی ـ اجتماعی، سیاسی و نظامی (جنگها) جامعه روبرو میشوند و دوران افول را در پیش گرفته و به مرور در معرض کاهش و نهایتا تخلیه جمعیت قرار میگیرند. این گروه از روستاها بعضا به طور کامل از نقشه جغرافیا حذف شده و یا شکل جدیدی از حیات را به نام مزرعه یا مکان تولیدی آغاز می نمایند.روستاهای ایران نیز جدا از این قانون نبودهاند، به گونهای که در نیم قرن اخیر دستخوش عمیقترین زیروروشدگیها، درهم ریختنها و دگرگونیها در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی قرار گرفتهاند. چون شناخت و تبیین تحولات روستا در کانون مطالعات جغرافیای روستایی قرار دارد، لذا جغرافیدانان با تکیه بر تعاملات «میان دانشی» و با بهرهگیری از روشهای علمی مختلف سعی به دریافت فرایند تحول روستا می نمایند. نوشتار حاضر نیز کوششی است در این راستا و پاسخ به دو پرسش زیر: 1. با استفاده از« نظریه چرخهی حیات» تا چه حد میتوان روش جدیدی را پیش پای محققین این رشته و رشتههای مرتبط با آن قرار داد؟ 2. آیا «نظریه چرخهی حیات» از ظرفیتهای لازم برای تبیین فرایند تحول روستا برخوردار میباشد؟ از این رو مقاله حاضر با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی سعی بر ارایه قابلیت تعمیم این نظریه در تبیین فرایند تحول روستاها از منظر جغرافیایی دارد تا در صورت امکان به عنوان یک روش مفید و نو به لحاظ کاربردی در این زمینه طرح نماید. بررسی انجام گرفته نشان داده است که «نظریه چرخه حیات» علیرغم پارهای از انتقادات و محدودیتها(چون هر نظریهی دیگر)، توانمندی (ظرفیت) بسیار خوبی برای تبیین و تحلیل فرایند تحول روستا دارد. از این رو به نظر می رسد که جغرافیای روستایی نیز میتواند با بهرهگیری از این نظریه، (به گونهی میان دانشی) روششناسی مناسبی را در این راستا ارایه نماید.
جایگاه روستا و کشاورزی در برنامه های عمرانی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روستا و کشاورزی می تواند نقش مهمی در توسعه ملی ایفا کند و از این رو در برنامه ریزهای کلان باید مورد توجه بیشتر قرار گیرد ولی در پنج برنامه عمرانی قبل از انقلاب اسلامی بخش کشاورزی در مقایسه با بخش صنعت از اهمیت کمتری برخوردار بوده است هر چند در برنامه عمرانی اول ودوم و با توجه به تخصیص اعتبارات کشاورزی بعنوان الگوی توسعه انتخاب شده ولی به دلیل عدم اتخاذ خط مشی و اقدامات صحیح هدفهای مورد نظر در جهت توسعه کشاورزی تحقق نیافته است از برنامه عمرانی سوم تا پنجم الگوی توسعه صنعتی با استراتژی جایگزینی واردات همراه با حمایت از صنایع داخلی بودهو اجرای نادرست اصلاحات ارضی و دیگر عوامل موجب شدن تا نقش کشاورزی به لحاظ دستیابی به اهداف اقتصادی اجتماعی توسعه کاهش یابد به طوری که برنامه های ملی در فصل کشاورزی به هیچ یک از اهداف کمی که در برنامه پیش بینی شده بود نرسید و مادامی که اهداف کمی تحقق نیابد مسلما اهداف کیفی هم تحقق نخواهد یافت این مقاله به بررسی جایگاه روستا و کشاورزی در برنامه ای عمرانی قبل از انقلاب پرداخته و سهم اختصاص یافته به این بخش را با سایر بخش ها مورد بررسی قرار داده است
بررسى محورها و چالشهای مدیریّت روستایى در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریّت روستایی و چگونگی آن در ایران چند قرن سابقه دارد. بررسى این سابقه از یک سو حاوى نکات قابل توجّه در روشهاى ادارة روستاهاست و از سوى دیگر متأثّر از تجربیّات گذشته است، که چالشهاى گوناگون را بهویژه براى استفاده در آینده روشن مىسازد. یکى از نکات بارز روند مدیریّت روستایى ایران رویکرد چندگانهاى است که از آن میان مىتوان به رویکردهاى دو مقطع زمانى تا قبل از انقلاب اسلامى و پس از انقلاب اسلامى اشاره کرد. در این باره مىتوان ابراز داشت که تا قبل از انقلاب اسلامى، تفکّرات مدیریّت روستایى متکّى بر دیدگاههاى حاکمان و حکومتها و اعمال قوانین از سوى آنها بود. امّا پس از انقلاب، مدیریّت روستایى بر محور بینش روستائیان و جامعة روستایى استوار گردید و از اینرو مشارکت روستائیان در ادارة روستاها از دهههاى قبل در چارچوب قانون به صورت سازمان یافته و فراگیر شکل گرفت؛ بهویژه آنکه پس از سال 1377 و با تأسیس دهیاریها در برخى روستاها، ادارة روستاها به دهیاریها که برخاسته از بطن روستا هستند، سپرده شد. با این وصف، هر یک از دو مقطع فوق که از منظر اعمال برنامهها از بالا به پایین و از پایین به بالا نیز قابل بررسى است، در عمل با موفّقیّتها و چالشهایى روبرو بوده که در مقالة حاضر به برخى از آنها اشاره شده است.
سطح بندی پایداری توسعه روستایی، مطالعه موردی بخش هیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به اهمیت همه جانبهای که پایداری بهعنوان پارادایم حاکم در موضوع توسعه به دست آورده، پرداختن به توسعه پایدار روستایی کاری در خور توجه ویژه است. در این زمینه شاخصسازی متناسب با مکان/ فضا و ایجاد چارچوبی برای طرح معرف ها میتواند بحث جدیدی را مطرح سازد. این بحث جدید در قالب فرضیههایی چون: 1- پایداری روستاهای بخش هیر نامطلوب است و 2- توزیع جغرافیایی شدت پایداری روستاهای بخش هیر از عامل وضعیت محیطی بیش از عوامل انسانی تبعیت میکند، مطرح است. در این تحقیق با نگرش اندام وار به توسعه پایدار و با شاخصسازی بر اساس خصوصیات نظامهای پایدار در قالب ماتریس انداموار توسعه پایدار با روش شناختی توصیفی- تحلیلی و در نظر گرفتن 85 معرف و گردآوری اطلاعات ثانویه و همچنین تولید اطلاعات از طریق پرسشنامه به ارزیابی و سطحبندی پایداری توسعه روستاهای بخش هیر با تکنیکهای بارومتری و تحلیلهای فضایی نظامهای اطلاعات جغرافیایی اقدام شده است. نتایج تحقیق حاکی از وضعیت نامطلوب پایداری در منطقه مطالعه شده است. در این منطقه وضعیت توسعه به نحوی است که اغلب سکونتگاهها در طبقه متوسط قرار میگیرند. در خصوص عوامل مؤثر در توسعه پایدار با تجزیه و تحلیل آماری (تحلیل واریانس) بر روی پنج عامل وضعیت طبیعی، فاصله تا مرکز بخش، جمعیت، اشتغال و باسوادی، مشخص شد که عامل وضعیت طبیعی و جمعیت روستاها بیشترین همبستگی را با پایداری توسعه روستایی دارد.
مقایسه انسان شناختی جمعیت عشایر و قبایل ایران و هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به منظور شناسایی و مقایسه انسان شناختی جمعیت عشایر و قبایل ایران و هند که همراه با سنت های کهن خود، همچنان نظام اجتماعی شان را حفظ کرده اند، تدوین شده است. یکی از اشکال سه گانه جامعه در جهان، جامعه قبایلی و عشایری است، که کشورهای ایران و هند از آن بهره مند هستند. تعریف نظام قبیله ای در نقاط مختلف جهان متفاوت است. در حالی که در جامعه قبایلی هند، گروهی از مردم را هم خویشاوند گویند که با بهره گیری از دو شیوه معیشت کشاورزی، در سطحی بسیار گسترده، و پرورش دام، در چند قبیله در سطحی بسیار محدود، زندگی می کنند و کاملا اسکان یافته اند، جامعه عشایری در ایران، متکی بر اقتصاد دامداران و از نظر شکل اسکان، کوچنده است. امروزه آمار جمعیتی قبایل هند به علت رشد و ازدیاد جمعیت آن کاملا در حال تغییر است و در هر دهه شاهد افزایش جمعیت آن هستیم. اما آمار جمعیتی ایالات و عشایر در ایران، حتی در دوره های میزان بالای موالید روبه کاهش بوده است. یکی از دلایل بسیار مهم روند کاهش جمعیت ایلات و عشایر ایران، به تعریف نظام عشایری از سوی سازمان ها و ارگان های دولتی بر می گردد که غالبا تنها عشایر کوچنده را در تعریف خود جای داده اند و ملاک های اسکان را مورد قبول خود قرار نمی دهند. امروزه جمعیت قبایل هند از جمعیت ایران بیشتر است. در حالی که جمعیت عشایر ایران به زیر یک میلیون نفر تقلیل یافته است.
مطالعه عوامل مؤثر بر پذیرش و بکارگیری فنآوری اطلاعات و ارتباطات
منبع:
رسانه جهانی ۱۳۸۹ شماره ۹
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر مطالعه عوامل موثر بر پذیرش و بکارگیری فنآوری اطلاعات و ارتباطات در روستاهای استان فارس است. چارچوب نظری مورد استفاده مبتنی بر پژوهشهای پیشین داخلی و خارجی وترکیبی از نظریههای جامعهشناختی و جامعه اطلاعاتی است. مدل تجربی برگرفته از آن شامل 18 متغیر مستقل و پذیرش و بکارگیری فنآوری اطلاعات بهمثابه متغیر وابسته است. این پژوهش به شیوه پیمایش در 68 روستای استان فارس که دارای این فنآوری هستند با حجم نمونه 389 خانوار انجام شده است. پس از آزمون 18 فرضیه، نتایج بهدست آمده چنین است: بین سن، شغل، تحصیلات، آشنایی با زبان انگلیسی، دانش و آگاهی روستائیان، نگرش روستائیان به زیر ساختها و تجهیزات فراهم شده در دفاتر، نوع و نحوه ارائه خدمات در دفاتر، کنترل و نظارت، تبلیغات، وجود انگیزه برای بکارگیری فنآوری اطلاعات و ارتباطات، آموزش روستائیان در مورد رایانه، میزان مهارت کارگزاران، دستورالعملها و آیین نامههای مربوط به دفاتر، نگرش روستائیان به اهداف دولت و نگرش روستائیان به سرمایهگذاری و هزینههای انجام شده در دفاتر با پذیرش و بکارگیری فنآوری اطلاعات و ارتباطات رابطه معنیداری وجود دارد. در مقابل بین جنس، درآمد و نگرش روستائیان به مدیریت دفاتر با پذیرش و بکارگیری فنآوری اطلاعات و ارتباطات رابطه معنیداری وجود ندارد.