مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
۳۵۲.
۳۵۳.
۳۵۴.
۳۵۵.
۳۵۶.
۳۵۷.
۳۵۸.
۳۵۹.
زیبایی شناسی
منبع:
غرب شناسی بنیادی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
215 - 240
حوزه های تخصصی:
طرح اساسی نوشتارِ حاضر بر مبنای مسأله چگونگی نسبت رومانتیسیسم فلسفی با فلسفه روشنگری و ضد روشنگری از یک سو و نحوه تاثیرگذاری کلیدواژگان و تعابیر اندیشه ای این جنبش بر فلسفه قاره ای معاصر، پی ریزی شده است. فرض بر این است که رومانتیسیسم فلسفی کوشش می کند تا با ایجاد سنتزی میان فلسفه روشنگری و جنبش های ضدِ روشنگری به تعادلی میان اومانیسم و خردگرایی مدرن با ارزش های سنتی و ضد مدرن دست یابد. این در حالی است که کلیدِ مهم این سنتز رومانتیک را باید در نگرشِ خاصِ رومانتیسیسم به فلسفه زیبایی شناسی و هنر جستجو کرد. در پیگیری مقصودِ مذکور، ضمن بررسی تبارشناسانه و تاریخی، نسبتِ تعابیِر کلیدی و مهّمِ سنّتِ رومانتیسیسم آلمانی با فلسفه قاره ای معاصر، مورد واکاوی قرار خواهد گرفت: علم گرایی پوزیتیویستی افراطی و مشیِ ضدِ فلسفی آن که برآمده از عقلانیت ابزاری است؛ همچنین رویکردهای شبه فلسفی و شبه علمی پست مدرنیسم در نسبت با احساسی گری رُمانتیک.
ارائه مدل زیباشناختی و هنری در برنامه درسی دوره ابتدایی براساس آیات و روایات
منبع:
روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
21 - 35
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال ارائه مدل زیباشناسانه و هنری در برنامه درسی دوره ابتدایی بر اساس آیات و روایات با استفاده از روش آمیخته (کیفی و کمی) است. مولفه-های زیباشناختی و هنری برنامه درسی براساس آیات و روایات از طریق بررسی اسناد و تبیین مبانی و انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با متخصصان این حوزه تبیین و استناج شد. در بخش کمی جامعه آماری، شامل کلیه معلمان، مدیران و فرهنگیان دارای مدرک دکتری تخصصی در استان سیستان و بلوچستان بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 265 نفر انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها نیز استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بود. مدل اولیه، با مولفه های حاصل از پرسشنامه طراحی شد و با استفاده از نرم افزار PLS مورد تحلیل قرار گرفت و شکل تاییدی آن بدست آمد. در مدل اعتبار شده 12 مولفه بدست آمد. در تحلیل تاییدی PLS و سوالات پژوهش از طریق بارهای عاملی و ارزش های R2 و از روش بوت استراپ (با 500 زیر نمونه) برای محاسبه مقادیر آماره T جهت تعیین معناداری ضرایب مسیر استفاده شد. مدل با توجه به جداول و ضرایب در سطح قابل قبول برازش شد و کلیه بارهای عاملی مرتبه اول بالای 50/0 به دست آمد. در نهایت مدل برآمده از PLS، در قالب نمودار اشعه خورشیدی (Sunburst) حاصل شد.
سیمای کودکان کار در شعر نوجوان ایران
در این جستار کوشش شده است تا با رویکردی آماری و توصیفی - تحلیلی، چگونگی رویکرد به کودکان کار در شعر نوجوان ایران تا سال 1390 بررسی شود. بدین منظور، پانزده تن از شاعران کودک و نوجوان گزینش شده و سپس از میان آن دسته از مجموعه هایی که برای گروه های سنی «ج تا ه» سروده شده بودند، یک تا پنج مجموعه شعری برگزیده انتخاب شد تا با در نظر گرفتن سیر تاریخی سرودن اشعار، تحول این مضمون تا سال1390 بررسی شود. همچنین به پرسش هایی نظیر اینکه شعر نوجوان، منعکس کننده کدام یک از وجوه زندگی کودکان کار است و ازنظر توجه به معیارهای زیبایی شناختی چه تحولاتی در نحوه پرداختن به این موضوع در شعر نوجوان دیده می شود، پاسخ دهیم؛ نتایج نشان داد که شاعران در پرداختن به این واقعیت بارز اجتماعی تا حدّی غافل مانده اند. تنها تعداد اندکی از شاعران با رعایت وجه ادبی و دانش اجتماعی اثری برجسته خلق کرده ا ند. تنوع در نوع نگرش و تکراری نبودن محتوای آثاری با این موضوع، نشان از تأثر حقیقی شاعران از رنج ها و مشکلات این کودکان دارد و این امر موجب آفرینش آثاری تصویری و خلاق و ظرفیت های زیبایی شناختی آن ها را بالا کشیده است.
زیبایی شناسی سوگ توحیدی
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
85 - 96
حوزه های تخصصی:
سوگ، احساسی ترین واکنشی است که انسان در وقایع مرگ بار یا غمناک از خود نشان می دهد. سوگ در ادیان توحیدی برخلاف منشأ احساسی، دارای اهداف معقول در مسیر الهی است. زیبایی شناسی، در واقعه سوگ توحیدی تحلیلی هنرمندانه ارائه می دهد که قدمت آن به بیان مصیبت امام حسین در شروع تاریخ بشری برای حضرت آدم می رسد. سوگ توحیدی در سیره پیامبران به عنوان یکی از ابزارهای تبلیغی در رسالت الهی اهمیت یافته است اما در ادیان غیر توحیدی سوگ به بستر اساطیر افتاده و جایگاه غنی خود را از دست داده است.
نثر شاعرانه در دو رمان «ذاکرة الجسد» و «یک عاشقانه آرام»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
166 - 184
حوزه های تخصصی:
نظم و نثر دو گونه ادبی هستند که هر یک ویژگی وکارکرد خاص خود را دارند؛ نثر با رویکردی منطقی به بیان تحلیلی و تعلیلی یک موضوع می پردازد، امّا شعر غالباً بر محور و بنیاد عاطفه، احساس و خیال حرکت می کند. در پاره ای از موارد، نثر از ویژگی های استدلالی و تحلیلی خارج می شود و با بهره گیری از صورخیال و آرایه های لفظی و بدیعی، احساس و عاطفه خواننده را تحت تأثیر قرار می دهد. این نثر، نثر شاعرانه نام دارد. رمان ذاکره الجسد، نوشته احلام مستغانمی (1953) و رمان یک عاشقانه آرام، نوشته نادر ابراهیمی (۱۳۱۵-۱۳۸۷)، دو اثری هستند که باور بر آن است؛ نثر آنها رنگ و بوی شاعرانه دارد. پژوهش حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی که دامنه آن محدود به تأثیر و تأثر نیست، بلکه بر تشابه، تباین و زیبایی شناسی ادبی تأکید دارد، دو رمان مزبور را از نگاه مؤلفه های نثر شاعرانه بررسی کرده است. یافته های پژوهش، نشان می دهد که موسیقی درونی(تکرار، واج آرایی)، کاربرد استعاره، تشبیه، تضاد واژگان، تضاد فعلی و حسّامیزی از برحسته ترین نمودهای نثر شاعرانه هستند که در نثر شاعرانه احلام مستغانمی و نادر ابراهیمی به کار رفته است. حضور این ویژگی ها، نثر ایشان را شاعرانه، جذّاب، خیال انگیز، زیبا و پرطروات نموده است. با این تفاوت که کاربرد استعاره های مکنیه در نثر مستغانمی، شاخص تر و ممتازتر است.
زیرساخت های تفسیری ادبی سبک زیبایی شناسی سید قطب در تفسیر قرآن کریم
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
345 - 376
حوزه های تخصصی:
سید قطب به عنوان ادیب معاصر و مفسّر قرآن کریم با نگاه متفاوتی به تفسیر ادبی قرآن کریم روی آورده و به ابعاد جدیدی از زیبایی های بیانی این کتاب ارزشمند پرداخته است. اما با توجه به تفکرات اسلام شناسانه سیدقطب و شهرت افکار اصلاحی او در مصر، نظرات تفسیری و ادبی او مورد غفلت واقع شده است. از این رو ضرورت داشت تحقیقی جامع در مورد نوع نگاه زیبایی شناسی او به قرآن کریم با تکیه برگرایش های تفسیری و ادبی ایشان که زیربنای نگاه متفاوت اوست، صورت بگیرد. براین اساس تحقیق پیش رو با روش تحلیلی به این نتیجه می رسد که گرایش های تفسیری ایشان در قالب تفسیری ادبی و اجتماعی قرار گرفته که البته در بعد ادبی، ایشان به عنوان محور کار ادبی خود به شکل هنری و زیبایی شناسی به تحلیل قرآن کریم می پردازد. اصول کلی او در این زمینه نگاه کلی و فراگیر، عملی و کاربردی و بدون دخالت پیش فرض های عقلی و علمی در فهم قرآن کریم، اهتمام به زیبایی شناسی قرآن کریم برای اهداف تربیتی، تفکیک کاربرد سوره های مکی و مدنی و عدم تمرکز بر آیات الاحکام است. البته این گرایش ها مبتنی بر اصول ادبی ایشان است که تحت عنوان جامع نگری به عناصر ادبی، نگاه به القاء تجربه ی عاطفی به عنوان قوام کار ادبی، عدم کفایت دلالت معنویه ی الفاظ در اجرای ادبی، تأثیرگذاری متن ادبی بر محیط و اتخاذ منهجی تلفیقی از هنر، تاریخ و روان شناسی در ارزیابی ادبی است.
ارتباط اخلاق و زیبایی شناسی در فلسفه شوپنهاور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
67 - 99
حوزه های تخصصی:
اخلاق و زیبایی شناسی مهم ترین ارزش های حیات آدمی هستند که نسبت میان آن ها از دیر باز مورد پرسش اندیشمندان بوده است. در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به تبیین ماهیت و نحوه ارتباط این دو حوزه در فلسفه آرتور شوپنهاور می پردازیم. شوپنهاور اخلاق و زیبایی شناسی را دو راه رهایی از اراده پدیداری و خودخواهی می داند. ماهیت اخلاق، شفقت و نیکوکاری است که از طریق فرا روی از خودِ پدیداری حاصل می شود و با عدالت، یعنی یکسان دیدن خود و دیگران همراه است. درک زیباشناسانه و نبوغ هنری نیز با نفی خودبینی و فرا رفتن از نگاه سود گرایانه و منفعت طلبانه میسر است که به گشودگی قلب و شناخت مثال مطلق می انجامد. بدین سان، آدمی هم در هنر و هم در اخلاق به نظاره حقیقتِ خود و هستی نائل شده و با نفی اراده، خودِ درونی اش را با واقعیت فی نفسه یکی می یابد. بسیاری از صورت های هنری مانند تراژدی می توانند به نفی اراده خودخواهانه و اخلاق مدد رسانند. اخلاق نیز با فرا بردن نگرش آدمی از خود پرستی و سود جویی زمینه درک و نگرش زیباشناسانه را فراهم می کند.
واکاوی زیبایی شناسی از منظر قرآن کریم و تبلور آن در ارتباطات سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اسلام و مدیریت سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
5 - 28
حوزه های تخصصی:
موضوع: مطالعه زیبایی شناسی امکان درک بهتر پدیده ها و تغییر دیدگاه های افراد را فراهم می کند. مقاله حاضر زیبایی را از منظر قرآن کریم و تبلور آن در حوزه ارتباطات سازمانی تبیین می کند.
روش: در پژوهش حاضر با روش تحلیل مضمون و بهره گیری از منابع قابل اعتماد، آیات منتخب، و جستجوی واژه زیبایی شناسی و مشتقات آن، الگوی بروان و کلارک در نظر گرفته شده است.
یافته ها: با شناسایی آیات مرتبط با زیبایی، و تحلیل و بررسی حول آنها، دلالت های مدیریتی آن در حوزه ارتباطات سازمانی ارائه شد.
نتیجه: تحلیل و تدبر در آیات قرآن می تواند به ماهیت سازمانی، ارتباطات درونی و بیرونی، اخلاق کاری، و ارزش های سازمانی، نگاه دینی عمیق تر ارائه دهد. قرآن به اخلاقیات مهمی اشاره می کند که می تواند مبنای ارتباطات سازمانی اخلاقی را فراهم کند. این شامل رعایت حقوق کارکنان، انصاف در مدیریت، و ایجاد فضای کاری سالم است. زیبایی شناسی مبتنی بر قرآن به پژوهشگران و مدیران کمک می کند تا مفاهیم سازمانی را از زوایای مختلف تحلیل کند. این رویکرد به توسعه فهم ما از نقش اصول دینی در محیط سازمانی و ایجاد یک فضای سازمانی متناسب با ارزش های دینی کمک می کند.
زیبایی شناسی انتقادی جلوه های صنعت فرهنگ در متون ادبی (مطالعه موردی: اشعارِ سیمین بهبهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
41 - 52
حوزه های تخصصی:
از اصول زیبایی شناسی انتقادی مکتب فرانکفورت، توجه به آثار منفی صنعتِ فرهنگ است. از نظر فرانکفورتی ها، صنعت فرهنگ موجب حذف خلاقیت و فردگرایی از طریق همسان سازی افراد می شود. در این فرایند همسان سازی، فرد در دست نظام سرمایه داری چون شیء ای می گردد که توان کنشگری اجتماعی و سیاسی خود را از دست می دهد. در پژوهش حاضر اسنادی که با رویکرد توصیفی-تحلیلی بررسی شده است، سروده های سیمین بهبهانی از منظر زیبایی شناسی انتقادی است که ضمن نشان دادن جلوه های صنعت فرهنگ در اشعار این شاعر، نگرش وی به این پدیده، در دو ساحت محتوا و فرم بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سیمین بهبهانی، در اشعارش ضمن روایت زندگی تیپهای اجتماعی مثل رقاصه، روسپی، کارمند و مرد ثروتمند، جلوه هایی از صنعت فرهنگ نظیر صنعت زیبایی و صنعت سرگرمی را به تصویر و نقد کشیده و شیءوارگی را نیز به عنوان پیامد صنعت فرهنگ، به صورت شیءوارگی جنسی و شیءوارگی اداری، بازنمایی کرده است. در ساحت فرم، بهبهانی ابتدا با پیروی از سنت ادبی، مقلد است؛ اما مشخصاً با آوردن مانیفستی در کتاب «خطی ز سرعت و از آتش» و کاربرد وزن های بی سابقه و کم سابقه در شعر فارسی، هنر خود را از بند تقلید رهانیده و به حیطه هنر خلّاق وارد شده است. از این نظر می توان گفت شعر او، شعری اصیل و همنوا با هنر والای مدنظر مکتب فرانکفورت است. در واقع وی از این طریق، با نفی وضع موجود و کیفرخواست علیه نظم مستقر، به نقد پیامدهای صنعت فرهنگ پرداخته است.
زیبایی شناسی منظر بر اساس شعر توصیفی دوره غزنوی، ۳۸۰- ۴۳۲ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
129 - 149
حوزه های تخصصی:
برای درک بهتر منظر و شناخت زیبایی های آن لازم است آن را از زوایای گوناگون و درعین حال متنوع مطالعه کنیم. بررسی ها نشان می دهد که عمده پژوهش های پیشین در باب زیبایی شناسی منظر، یا برگرفته از مطالعات غیرایرانی و لذا بی ارتباط با منابع اولیه هستند و یا به رویکردهای برآمده از سده های میانه و متأخرتر معطوف اند. این مسئله درک ما را از زیبایی منظر فرومی کاهد. برای مثال محدود کردن موضوع زیبایی شناسی منظر به جنبه های صرفاً آسمانی و تأکید بر زیبایی ماورایی ممکن است ادراک وجوه ملموس تر این مقوله را مخدوش نماید. بنابراین، شناخت زیبایی منظر ازطریق عناصر ملموس می تواند به فهم عمیق تر آن کمک نماید. شعر توصیفی فارسی در بازه زمانی 380 432ق به منظر و توصیف زیبایی های آن پرداخته است. بنابراین، می توان از آن به عنوان مرجعی برای پاسخ گویی به این پرسش بهره برد که رویکرد ایرانی به زیبایی منظر دست کم در آن دوره چگونه بوده است؟ برای پیشبرد تحقیق، اشعار عنصری بلخی، فرخی سیستانی و منوچهری دامغانی به عنوان سه شاعر دربار غزنوی بررسی شده و نمونه های مطالعاتی از میان آن ها انتخاب شده است. در ادامه تلاش شده است تا ضمن تفسیر اشعار منتخب، تصویری از منظر پیشِ رو یا منظر ذهنیِ شاعر بازسازی شود. مقایسه تصویرهای بازسازی شده و همچنین نوع ادراک و توصیف شاعران یادشده با یکدیگر، رویکردهای زیبایی شناسی منظر در دوره منتخب را آشکار می کند. این مطالعه که با نگاهی سوبژکتیو به زیبایی منظر در بازه زمانی یادشده صورت گرفته، مبین یک زیبایی شناسی معطوف و متمرکز بر ابعاد مادی و زمینی است . درعین حال و با وجود برخی شباهت ها، رویکردهای سه شاعر منتخب به زیبایی و ادراک آن تفاوت های چشمگیری با یکدیگر دارند. تفاوت ها عمدتاً ناشی از نگاه ساختارگرا و سلسله مراتبی عنصری در برابر رویکرد پویا و مبتنی بر لذت فرخی و همچنین توجه منوچهری به فرایندهای طبیعی و جاری در منظر و اهمیت بُعد زمان است.
مطالعه باز توزیع محسوسات در آثار ژان ژنه با تکیه بر آرای ژاک رانسیر ؛ مطالعه موردی: نمایشنامه سیاهان
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره دوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶
75 - 87
حوزه های تخصصی:
از هنگامی که نظریه پردازان مطالعه هنر را به عنوان حوزه ای مستقل آغاز کرده اند، آرای متعددی درباره نسبت هنر با زندگی واقعی به وجود آمده است که طیفی وسیع مابین خودآیینی هنر و دگرآیینی آن را شامل می شود. این نسبت به تعبیری نسبت بین امر محسوس و امر معقول است. بر اساس نظریات رانسیر، دسترسی به قلمروی معنا و انتقال پیام از طریق اثر هنری امکان پذیر نیست. چراکه معنا در ذهن هر کس و با ترجمه تجربه حسی ای که نظام توزیع محسوسات به او عرضه می کند، ساخته می شود. کارکرد این نظام اختصاص هویت ها، نقش ها و جایگاه ها به افراد است و مقابله با آن که به بازتوزیع محسوسات منجر می شود، سیاست ورزی نام دارد. رژیم استتیک روش تفکر و صورت بندی ویژه ای از هنر است که محسوسات هنری را به مثابه اسباب تفکر در نظر می گیرد. از منظر رانسیر، این رژیم از طریق بازتوزیع محسوسات با سیاست در ارتباط است و از همین طریق است که به رهایی مخاطب منجر می شود.در پژوهش پیش رو ابتدا تعریفی از رژیم های هنری اخلاقی، بازنمایی و استتیک از دیدگاه رانسیر ارائه خواهد شد. سپس رابطه بین استتیک و سیاست بیان می شود و این نسبت درباره تئاتر مورد واکاوی قرار می گیرد. در آخر به شیوه توصیفی-تحلیلی و با مراجعه به داده های کتابخانه ای، بررسی می شود که نمایشنامه سیاهان اثر ژان ژنه در کدام یک از رژیم های هنری رانسیر قرار می گیرد. همان طورکه نتایج پژوهش نشان می دهد، ژنه در این نمایشنامه با ایجاد شکاف در منطق اجماع، شکستن دوگانه پنداری های مرسوم، شکستن اصول بازنمایی و عرضه ابژه های نامعمول، به سیاست ورزی و بازتوزیع نقش ها و هویت ها می پردازد و بدین ترتیب می توان این نمایشنامه را متعلق به رژیم استتیک دانست.پژوهش پیش رو به شیوه ی توصیفی-تحلیلی و با مراجعه به داده های کتابخانه ای، بررسی می کند که نمایشنامه ی «سیاهان» اثر ژان ژنه در کدام یک از رژیم های هنری رانسیر قرار می گیرد. همان طور که نتایج پژوهش نشان می دهد، ژنه در این نمایشنامه با شکستن اصول درام، عرضه ی ابژه های نامعمول، فراتر رفتن از چهارچوب منطق بازنمایانه و شکستن دوگانه پنداری های مرسوم، به سیاست ورزی و بازتوزیع نقش ها و هویت ها می پردازد و بدین ترتیب می توان این نمایشنامه را متعلق به رژیم زیبایی شناسی هنر دانست.
ایمان به مثابه مفسّر تجربه زیبایی در عرفان علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایمان از مقوله معرفت است و می توان آن را اوج تجربه مؤمنانه محسوب کرد. از سویی، تجربه زیباشناختی، نیرومندترین تجربه زیستی است که زندگی آدمی را معنادار و پویا می سازد. یکی از سؤالات مطرح در این باب، این است که تجربیات زیبایی شناختی چه رابطه ای با تجربیات مؤمنانه دارند. هدف: مقاله حاضر، به این پرسش در قلمرو عرفان علامه طباطبایی با روش نظری(توصیفی- تحلیلی) پاسخ داده است. روش: روش تحقیق در این مقاله، اسنادی و با توجه به فرضیه اتخاذ شده، در زمره تحقیقات توصیفی(غیر آزمایشی) است. تکنیک کار به روش نظری(توصیفی-تحلیلی) و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای صورت گرفته است. یافته ها: این مقاله با واکاوی روابط سه گانه زیبایی، ایمان و عرفان شروع می شود و نسبت آنها را در نحوه تفکر و اندیشیدن انسان و وسعت دنیای او می یابد. نتیجه گیری: تجربه زیبایی، پرتویی از تجلی حقیقت است در ساحت خیال؛ اما امر زیبا، در افقی بالاتر از تجربه زیبایی، تنها با دل آگاهی یافت می شود که از مقوله ایمان و معرفت است. ایمان در نظر علامه، برآمده از محبت به خداست و تجربه های زیباشناختی هم با جذبه ای هم سنخ با محبت همراه اند. پس برای رابطه ایمان و امر زیبا، باید به واکاوی معنای محبت پرداخت. اما امر زیبا محدود به محسوسات نیست، بلکه حقیقت زیبایی امری معقول است؛ وانگهی، همان زیبایی محسوس هم از باطنی برخورداراست که باید آن را کشف کرد.
نسبت هنر و دین: تأملی بر دیدگاههای مسیحیت، روشنگری و اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف تبیین و تحلیل نسبت هنر و دین بر اساس دیدگاههای مسیحیت، روشنگری(کانت) و دین اسلام انجام شد. روش: روش پژوهش، توصیفی و تحلیلی، استنتاج قیاسی و مقایسه ای است. به همین منظور، نخست دیدگاههای مسیحیت و دوره روشنگری با نظر به دیدگاه کانت پیرامون نسبت هنر و دین تبیین و تحلیل، سپس نسبت هنر و دین در چشم انداز زیباشناسی اسلامی به عنوان نظریه بدیل معرفی شده است. سؤال اصلی پژوهش این است که هنر و دین در دیدگاه مسیحت، دیدگاه روشنگری کانت و دیدگاه اسلامی چه نسبتی با یکدیگر دارند. یافته ها: دین اسلام به طور متفاوت و منسجم در مقایسه با دو دیدگاه رقیب، به نسبت هنر و دین پرداخته و از منظر زیبایی شناسی هنر و دین را بر مبانی توحیدی استوار ساخته است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش ضمن بازنمود چنین تحلیلهایی نشان داد که در رویکرد مسیحی، جداییِ بین هنر و دین را با عنوان «انحصارگراییِ هنر» می توان تصور کرد. دیدگاه روشنگری، به ویژه دیدگاه کانت، ارزش هنر را در لذت حاصل از آن می داند و تنها ارتباط دین و هنر، در دین اخلاقی قابل توجه است. در زیبایی شناسی اسلامی، هنر در هیچ شرایطی مستقل از دین نیست. در رویکرد مسیحی، استقلال هنر از سایر قلمروهای علمی، به وضوح دیده می شود. اما در رویکرد اسلامی، هنر با توحید الهی و آموزه های قرآن گره خورده است. بر همین اساس، نظریه زیبایی شناسی اسلامی منسجم بوده و به عنوان یک نظریه بدیل بر دو نظریه دیگر دقیق تر است.
زیبایی شناسی عناصر سوررئالیستی رمان های «نادیا» آندره برتون و «سه قطره خون» صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۱
35 - 61
حوزه های تخصصی:
هنر و زیبایی شناسی حیطه هایی باز و گسترده هستند که جهان در آن ها تفسیر می شود و در فرآیندی تفکری- ادراکی بر تخیل، سازندگی و بیان تأثیر می گذارد. تجربه و دانش زیبایی شناسی، روش ها و دیدگاه های جدید، ذهن را به چالش می کشانند. «نادیا» اثر آندره برتون و «سه قطره خون» اثر صادق هدایت به عنوان واقعیتی صوری و معنایی، مصداق بارز عناصر زیبایی عینی و ذهنی هستند که نشان دهنده پنهان بودن واقعیت عمیقِ حالت روانی انسان در ضمیر ناخودآگاه اوست و دارای واقعیتی هستی شناسی است که آگاهی ما تنها به بخش کوچکی از آن دست یافته است. هدف از تحلیل عناصر زیبایی شناسانه این آثار که به بازنمایی نیازهای ساحت های مختلف حیات انسان از راه شهود و تأمل و توجه به جهان فراعینی و ایجاد نوعی ارتباط تعاملی بین احساس، اندیشه، خرد و خیال انسانی می پردازند، شناخت و دریافت نحوه نگارش آثار مذبور و چرایی ارزشمندی آن هاست. در این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با رویکرد ادبیات تطبیقی و تکیه بر مکتب نقد بنیاد آمریکایی در تحلیل کیفی و واکاوی جنبه های زیبایی شناسیِ سوررئالیستی آثار به این نتیجه رسیده ایم که زیبایی زبان و تخیل در بخش روساخت و زیبایی محتوا در بخش ژرف ساخت با استفاده از شگردهای سوررئالیسم، ارکان سازنده زیبایی این آثار است که منتهی به خلق فضاهایی می شود که عصیانی برای آزادی ذهن از محدودیت هاست.
زیبایی شناسی زبانِ طنز التّفاصیل تولّلی با تأکید بر گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۱
267 - 294
حوزه های تخصصی:
التّفاصیل یکی از معروف ترین آثار طنز معاصر است که از طریق نقیضه پردازی، مفاهیم انتقادی- سیاسی را به مخاطبان خود منتقل می کند. این کتاب برخلاف آثار دیگر این حوزه که معمولاً تاریخ مصرف مشخصی دارند، هنوز جذاب و شیرین است. به نظر می رسد بخش عمده ای از زیبایی های این اثر به زبان آن مربوط است. به باور اغلب منتقدین، زبانِ التّفاصیل به شدت تحت تأثیر زبان گلستان سعدی است. از منظر نقد جدید، جمال شناسیِ زبان سعدی در تلفیق دلنشین زیبایی های برونه و درونه زبان ایجاد شده است. حال، پرسش این است: تولّلی در انتقال مفاهیم سیاسی- انتقادی از زیبایی های زبان سعدی چه بهره ای برده که طنزش هنوز جذاب است؟ برای رسیدن به پاسخِ مناسب، ابتدا مبانی نظریِ مهمی چون زیبایی شناسی برونه و درونه زبان تبیین شده، سپس زیبایی شناسی گلستان سعدی در دو حوزه برونه و درونه زبان شناسایی شده و در ادامه زیبایی های کتاب التّفاصیل در این دو حوزه به روش توصیفی- تحلیلی مورد مطالعه تطبیقی با گلستان قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که تولّلی در خلق التّفاصیل زیبایی های درونه زبان سعدی را چندان درک نکرده است و به همین دلیل نتوانسته از ویژگی های آن بهره ببرد، اما زیبایی های برونه زبان گلستان را به خوبی دریافته و از آن در خلق زیبایی های زبان التّفاصیل استفاده کرده است. بنابراین، زیبایی-شناسی التّفاصیل به شکل معنا داری به سوی زیبایی های برونه زبان گرایش پیدا کرده که مهم ترین نمودهای این نوع زیبایی شناسی در بازی های زبانی، کاربرد عناصر علم بیان، بدیع لفظی و معنایی به چشم می خورد.
زیبایی شناسی و ترفند های هنری در غزل های نادم قیصاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
135 - 154
یکی از وظایف ذاتی ادبیات، آفرینش هنر و زیبایی است. عاطفه شعری در قالب زبانی مخیّل شکل می گیرد و با موسیقی مناسب و گوشنواز، مجال تأثیر و القا پیدا می کند. به کارگیری عناصر زیبایی شناسی در شعر و دریافت عاطفه و ادراک شاعر توسط مخاطب، تأثیری بسزا در درک زیبایی شعر دارد. نادم قیصاری یکی از شاعران معاصر افغانستان است که در جامعه ادبی ایران چندان شناخته شده نیست. در این پژوهش که با هدف شناخت تمهیدات هنری و زیبایی های غزلیات «نادم قیصاری» انجام می شود، تلاش نگارندگان بر آن است تا عناصر برجسته زبانی، موسیقایی و تصویرساز در غزل های شاعر و چگونگی ارتباط و پیوند آن ها با عاطفه شعری را مورد بررسی قرار دهند. نتایج این پژوهش که به شیوه تحلیلی- توصیفی انجام می شود، بیانگر آن است که غزلیات نادم سرشار از فراهنجاری های زبانی، برجستگی های آوایی و موسیقایی، هماهنگی تصویر و عاطفه، تشبیهات بدیع، ترکیبات خاص و مضمون سازی بر پایه مفاهیم اساطیری و تاریخی است. وی با نگاهی ویژه به ظرفیّت های زبانی و اجزای مختلف تشکیل دهنده کلام، جنبه زیبایی شناسیک و هنری شعرش را برجسته کرده است.
بررسی تطبیقی زیبایی و نسبت آن با لذت و خیر در فلسفه فلوطین و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
195 - 214
حوزه های تخصصی:
حقیقت و ماهیت زیبایی به عنوان معقول ثانی، موضوع بحث فیلسوفان واقع شده است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی - تطبیقی به بررسی حقیقت زیبایی و نسبت آن با لذت و خیر از دیدگاه فلوطین و ابن سینا پرداخته شده است و نشان داده می شود که اندیشه های این دو فیلسوف علی رغم تفاوت های مبنایی در مبانی متافیزیکی، در این زمینه خاص قرابت قابل توجهی دارند. هر دو فیلسوف به تبع مراتب هستی، زیبایی را نیز دارای مراتب می دانند. فلوطین هرچند تحت تأثیر سنت افلاطونی، برای تناسب و تقارن در زیبایی امور محسوس نقش خاصی قائل است، اما به هیچ وجه این امر را علت و ملاک اصلی زیبایی در نظر نمی گیرد و ملاک زیبایی محسوس را نزد علل معقول آن و در رأس آنها خیر یا نیکویی مطلق می جوید و زیبایی محسوس را سایه ای از زیبایی معقول می داند. ابن سینا نیز هرچند به نظریه مثل باور ندارد، اما معتقد است که علت و ملاک زیبایی کمال یک موجود است. از نظر ابن سینا هم خود زیبایی و هم قدرت درک زیبایی ریشه در کمال موجود دارد. لذا عقول که فوق عالم محسوس اند از مرتبه بالاتری از زیبایی برخوردارند و واجب الوجود که کمال مطلق است، در اوج زیبایی و شکوه است و در عین حال، واجد کامل ترین ادراک از زیبایی.
تبیین زیبایی شناسی زندگی روزمره در مجموعه داستان کوتاه عاشقیت در پاورقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال ۳۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱ (پیاپی ۹۶)
155 - 181
حوزه های تخصصی:
زیبایی شناسی در مکاتب گوناگون فلسفی از افلاطون تا امروز، به ویژه در حوزه ی هنر، طرح شده و پدیده ای تاریخی است که دست کم به لحاظ فلسفی سخت مدیون کانت است. کانت زیبایی را مقوله ای مستقل تلقی کرد که لذت ناشی از آن مقید به خود آن مقوله است. یوریکو سایتو، نظریه پرداز زیبایی شناسی زندگی روزمره، معتقد است که زیبایی شناسی زندگی روزمره ضعف زیبایی شناسی فلسفی مبتنی بر هنر را برطرف می کند؛ به این ترتیب، نگرش ها و قضاوت های زیبایی شناختی می توانند کیفیت زندگی، اخلاق اجتماعی و فرهنگی را به واقعی ترین شکل تعیین کنند و وسیله ضروری برای بیان ارزیابی کیفیت زندگی روزمره افراد باشند و به انسان قدرتی دهند تا ازطریق تعامل با مصنوعات، محیط اطراف و تعاملات انسانی از تجارب زیبایی شناختی لذت ببرد. ازآنجاکه روایت های داستانی شامل گزاره ها و ظرفیت هایی هستند که از بُعد زیبایی شناسی زندگی روزمره درخور ارزیابی اند و بیشتر آنها در جهان واقع نیز صدق می کنند، محققان در این پژوهش برآن شدند تا زیبایی شناسی زندگیِ روزمره را برپایه دیدگاه سایتو در سه داستان کوتاه از مجموعه داستان کوتاه عاشقیت در پاورقی نوشته مهسا محب علی به روش اسنادی و کیفی با بهره مندی از منابع کتابخانه ای تحلیل و تبیین کنند تا به این پرسش پاسخ دهند که مؤلفه های زیبایی شناسی زندگی روزمره در این آثار چیست. دستاورد این پژوهش در این سه داستان کوتاه نشان می دهد که زندگی روزمره افراد و نقش اشیاء، مکان و... در این آثار به مثابه نماد، در قالب هنجارگریزی و آشنایی زدایی در تعاملات انسانی و... ترسیم شده اند. علی رغم هنجارگریزی و آشنایی زدایی در تعاملات انسانی، متن داستان ها بستر تجربه ای است که درنهایت به این آگاهی و حکم منجر می شود که ذوق، امر زیبا و امر والا یا برعکس نازیبا در این داستان ها به طور واقعی شکل یافته اند.
نقش مولفه های ادراکی- زیباشناختی مکان در سلامت روان ساکنین، مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی شهرک تالار (آپادانا) گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۸
443 - 416
حوزه های تخصصی:
رشد شهرنشینی با افزایش اختلالات روانی همراه است و یکی از موضوعات مغفول در اکثر برنامه ها و طرح های مرتبط با محیط ، بحث زیبایی شناسی می باشد و کانون توجه بیشتر بر مباحث و عوامل کمی و به خصوص عوامل اقتصادی متمرکز شده است. مساله این پژوهش، بررسی سلامت روان ساکنین مجتمع های مسکونی با پیش فرض نقش زیبایی شناسی است. این پژوهش با هدف ارتقای سلامت روان ساکنین با توجه به نقش مولفه-های زیبایی شناسی انجام شده است. تبیین مولفه ها و معیارهای سلامت روان و زیبایی شناسی و چگونگی تحقق آن در نمونه مورد پژوهش (شهرک تالار گرگان) سوالات پژوهش است. پژوهش میدانی از طریق نمونه گیری تصادفی در نمونه آماری (301نفر) و با استفاده از پرسشنامه طیف لیکرت، در نرم افزار spss تائید شده، انجام گرفته است. نتایج مطالعات با استفاده از آزمون های توصیفی، میانگین، تی تک نمونه ای، همبستگی، رگرسیون و تحلیل مسیر در نرم افزار spss ارائه شده است. یافته ها نشان می دهد، بین دو متغیر زیبایی شناسی و سلامت روان رابطه معنادار منفی و همبستگی برقراراست و تنها دو متغیر جنسیت و مدت اقامت تاثیر مستقیم و منفی بر متغیر سلامت روان دارند. نتایج پژوهش و راهکارهای معماری جهت ارتقای سلامت روان ساکنین با توجه به ادراک ارائه گردیده است.