مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تفسیر ادبی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله روش تفسیری استاد شهید مطهری مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نویسنده، نخست، به گزارش عصر استاد مطهری پرداخته و گونهشناسی آثار قرآنی و پیش فهمهای تفسیری ایشان را گزارش کرده است. سپس به ویژگیهای روش تفسیری استاد روی آورده و از روشهای تفسیر عقلی، تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر اثری، تفسیر ادبی، تفسیر علمی، تفسیر موضوعی و تفسیر عصری سخن به میان آورده و در هر بخش، ابتدا، روش تفسیری مربوطه را تعریف کرده و سپس با استناد به آثار و سخنرانیهای استاد، جایگاه آن روش را در روش تفسیری استاد مورد بررسی قرار داده و، با ذکر یک یا چند مثال از آثار ایشان، دیدگاه خود را به اثبات رسانده است. در پایان به این نتیجه رسیده است که روش تفسیری استاد مطهری، هر چند به عبارتی روش جامع است که در آن از همهی ابزارها و مصادر فهم در جهت بهرهبرداری بیشتر از معارف قرآنی استفاده شده است، اما، آنچه در نگاه استاد، به تأسی از استادش علامه طباطبایی، اهمیت داشته است، روش تفسیر قرآن به قرآن بوده است، به طوری که ایشان تمام دریافتهای دیگر روشهای تفسیری را با ملاک و معیار این روش میسنجیده و مهر اعتبار بر آنها مینهاده است و این نگرش بر پایهی پیش فهمها و پیش فرضهای مفسر شکل گرفته است. از این رو، روش تفسیری ایشان، روش تفسیر قرآن به قرآن با رویکرد اجتماعی و سیاسی و با تأکید بر پاسخ گویی به نیازها و سؤالات عصر است.
نقد و تحلیل تطبیقی دیدگاه های تفسیری سنایی در حدیقه الحقیقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنایی در آثار خویش به اقتضای سخن آیاتی از کلام اله مجید را تفسیر کرده است. در این تفاسیر او نیز مانند عارفان دیگر بیش پیش از اینکه در پی تفسیر آیه باشد در صدد بیان دیدگاه خویش است و در عین حال در برخی موارد تفسیر او با تفاسیر دیگران تفاوت دارد و از نکته سنجیهای دقیق و تصویرسازیهای بدیع برخوردار است که ارزش عرفانی و ادبی خاص به آن می بخشد.
در این مقاله ابتدا دیدگاه های تفسیری سنایی بر اساس نوع آنها طبقه بندی، و سپس به نقد و تحلیل آنها پرداخته شده است به گونه ای که نخست، نظر سنایی درباره آیات توحیدی و موارد مرتبط با آن بیان شده، و سپس تفسیر آیات مربوط به پیامبران و بویژه پیامبر اکرم (ص)، تحلیل گردیده است. بعد از آن تفسیر آیات مربوط به مسایل دیگری از قبیل آفرینش انسان، کرامت، امانت، توبه، قضا و قدر، بررسی گردیده و در همه موارد، نظر وی با نظر عارفان دیگر، مقایسه و تحلیل شده است.
معنی شناسی اساطیر در قرآن کریم: نقدی بر ادله محمد احمد خلف الله مبنی بر وجود قصه های اسطوره ای در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسایل بحث برانگیز درباره قرآن که در دوره معاصر مطرح شد ادعای وجود قصه اسطوره ای در قرآن بوده است. نخست محمد احمد خلف الله در الفن القصصی این ادعا را مطرح کرد. یکی از ادله خلف الله بر مدعایش این است که در قرآن کریم 9 بار از زبان مشرکان به قرآن نسبت اسطوره بودن داده شده و خدای متعال نه تنها این نسبت را رد نکرده بلکه در مواردی تایید هم کرده است. محققان زیادی در نقد دیدگاه خلف الله قلم زده و دلایلی در رد وی بیان کرده اند. در مقاله حاضر دیدگاه وی صرفاً از زاویه معناشناسی واژه «اساطیر» در قرآن و تفاوت آن با مفهوم رایج در روزگار ما که اساطیر را یکی از انواع ادبی معرفی می کند، نقد شده و اثبات شده است که با در نظر گرفتن معنای اساطیر در فرهنگ عربی عصر نزول از یک طرف، و با توجه به تفسیر آیات شریفه بر اساس ترتیب نزول، از طرف دیگر، مقصود قرآن از اساطیر نمی تواند قصه های اسطوره ای به عنوان یکی از انواع ادبی رایج در روزگار ما باشد.
نقدی بر استدلال خلف الله در باب وجود قصه اسطوره ای در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل بحث انگیز دربارة قرآن، ادعای وجود قصه های اسطوره ای در آن است که در دورة معاصر محمد احمد خلف الله طرح کرده است. برخی دانشوران این دیدگاه را نقد کرده و ادلة فراوانی در رد ّ آن آورده اند. مقالة حاضر اصلیترین دلیل خلف الله یعنی آیات مشتمل بر عبارت «اساطیر الاولین» را از منظری متفاوت و بر اساس منهج ادبی وی، نقد و بررسی نموده است.
حاصل بررسی این است که تحلیل آیات بر اساس روش تفسیر ادبی، دالّ بر فقدان قصه های اسطوره ای در قرآن است؛ زیرا در بررسی ادبی، باید آیات به ترتیب نزول، تنظیم و تفسیر شود. به کار گیری این روش نشان میدهد بر خلاف تحلیل خلف الله، پیش از آن که خداوند قصه ای نازل کند، مشرکان بارها قرآن را «اساطیر الاولین» خوانده بودند و حتی اگر بپذیریم قرآن این نسبت را از سوی مشرکان نقل کرده و آن را ردّ نکرده است، مقصود از وجود اساطیر در قرآن نمیتواند قصه های آن باشد. البته با دقت در سیاق آیات مذکور، به دست میآید که این آیات قویّاً درصدد نفی و انکار اسطوره ای بودن مضامین آیات قرآن است.
تأملاتی در گرایش تفسیر ادبی معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مفسران با رویکردهای مختلف به تفسیر قرآن پرداخته اند و بدین سان گرایش های گوناگونی در تفسیر به ظهور رسیده است. یکی از گرایش های تفسیری در دوران معاصر، تفسیر ادبی است. این گرایش یکی از روشمندترین گرایش های تفسیری است و مؤلفه هایی نسبتاً شفاف دارد. در مقالة حاضر مهم ترین مؤلفه های این گرایش گزارش و نقد و بررسی شده است.
مهم ترین مؤلفه های تفسیر ادبی معاصر عبارت اند از: ناکار آمدی تفسیر ترتیبی، استقصای همة آیات ناظر به موضوع و تفسیر آیات بر حسب ترتیب نزول، مترادف نبودن هیچ یک از واژه های مترادف نما، محدود کردن دلالت آیات به سیاق، بهره گیری از روان شناسی و جامعه شناسی.
به نظر ما ناکارآمد دانستن تفسیر ترتیبی، محدود کردن دلالت آیات به سیاق و انکار وجود واژه های مترادف در قرآن ناتمام است. از سوی دیگر پیروان این گرایش تفسیری در اجرای کامل استقصای آیات ناظر به موضوع و تنظیم آنها به ترتیب نزول موفق نبوده و در موارد بسیاری از آن غفلت کرده اند. نیز از نشان دادن تفاوت معنایی برخی واژه های قرآن بازمانده اند.
مقایسه دو تفسیر ادبی الکشاف و التفسیر البیانی للقرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفاسیر قرآن با رویکردهای مختلفی به نگارش درآمده است که یکی از پیشتازترین این رویکردها، رویکرد ادبی است.
فصاحت و بلاغت آیات قرآن کریم یکی از وجوه اعجاز قرآن است. ازاین رو برخی از مفسران برای کشف مراد خداوند از آیات، به نگارش تفسیر ادبی پرداخته اند.
این مقاله بر آن است تا با مقایسه تفسیر الکشاف زمخشری و التفسیر البیانی للقرآن بنت الشاطئ نگرش ها، نظریه ها و امتیازهای هرکدام و میزان پیشرفت این رویکرد را بررسی نماید.
با پیشرفت علوم بلاغی، تفاسیر ادبی هم رو به تکامل گذاشته تا آنجا که برخی از مفسرین معاصر بر متقدمان برتری یافته اند؛ چنانکه بنت الشاطئ با بهره بردن از تلاش های مفسران قبلی تفسیری به مراتب کامل تر و زیباتر، از قرآن کریم ارائه داده است.
اجتهاد در تفسیر بخاری با اثرپذیری فراوان از ابوعبیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب صحیح بخاری از کتاب های پایه و مورد رجوع مسلمانان است که روایات تفسیری در بخشی از آن گردآوری و «کتاب التفسیر» نامیده شده است. با آنکه از یک کتاب حدیثی صرف و نگارش یافته در سده های نخستین، نباید چشم داشتی جز رویکردی ویژه به حدیث مسند داشت، بخش کتاب التفسیر آن، جلوه گاه گونه ای از تفسیر عقلی (ادبی ـ بلاغی) و نه کاملاً اثری است. بریدن سند روایات، بهره گیری فراوان از سخنِ مفسران مجتهد، گردآوری روایات تفسیری در یک جا و نام گذاری آن ها و برگزیدن روایات سره از دیگر روایات، مواردی است که اجتهاد در این تفسیر را پررنگ تر می سازد. بخاری در این تفسیر، ذیل تفسیر واژگان و مفردات قرآنی، نام مفسر آن را نیز یاد می کند اما گاهی از مفسر آن ها نامی نمی برد که گمان می رود تفسیر از خود ایشان باشد، در حالی که چند سده بعد شارحانِ صحیح بخاری، بیشتر آن ها را به ابوعبیده معمر بن مثنی تیمی نسبت داده اند؛ از این رو، هنگام جست وجو از انگیزه و چرایی یاد نکردن نام ابوعبیده، دو علت اصلی شایسته یاد کردن و درنگ است: یکی رفتار بر اساسِ شیوه متقدمان در نام نبردن از صاحب مطالب و دیگری جلوگیری از افزایش حجم این تفسیر.
مبانی و روش شیخ صدوق در تفسیر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ صدوق از فقها و محدثان طراز اول امامیه در قرن چهارم هجری قمری است. نظر به صبغهٔ روایی اغلب آثارش، بیشتر در زمره محدثان به شمار آمده و وجههٔ تفسیری او کمتر مورد توجه قرار گرفته است. کتاب تفسیر قرآن صدوق به ما نرسیده لکن در میان آثار به جامانده از وی می توان به برخی از دیدگاه های تفسیری اش دست یافت. این نوشتار در صدد است تا مبانی و روش تفسیری وی را از میان آثار مذکور استخراج کند. قدسی بودن و وحیانی بودن، نص و قرائت واحد، قابل فهم بودن و جواز تفسیر قرآن و نیز ساختار چند معنایی و پیوستگی آیات آن، از مهم ترین مبانی تفسیری شیخ صدوق است. تفسیر قرآن به قرآن و تفسیر قرآن به سنّت، ناظر به روش ابن بابویه در تفسیر قرآن به مأثور است. از سوی دیگر تفسیر ادبی، تأویل آیات متشابه، بیان بطون آیات، بیان وجه جمع بین روایات تفسیری، نقد روایات تفسیری و نقد آراء تفسیری دیگران، ناظر به روش تفسیر اجتهادی اوست. بررسی شیوهٔ تفسیر موضوعی در ارائه مباحث تفسیری، تحلیل ارتباط روش تفسیری قرآن به قرآن با روایت «ضرب قرآن» در آثار شیخ صدوق، بررسی شیوهٔ وی در تبیین مفردات قرآن و اشاره به گرایش روایی و کلامی وی در تفسیر قرآن کریم از دیگر مباحث این نوشتار است.
تفسیر لغوی و ادبی قرآن از منظر روایات معصومان(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از کهن ترین روش های تفسیر قرآن روش تفسیر به لغت و صرف و نحو و بلاغت (تفسیر ادبی) است. در روایات تفسیری بجای مانده از معصومان (ع)، موارد فراوانی وجود دارد که آن بزرگواران ضمن بازگو کردن معنای لغوی یا نکات ادبی موجود در آیات و با تکیه بر قواعد صرف، نحو، معانی، بیان و یا ارجاع به کاربردهای عرفی و ذکر واژه های مترادف به تفسیر و تبیین آیات پرداخته اند.
در این مقاله موارد و نمونه هایی قابل اعتنا از این گونه تفسیر در آثار به جای مانده از معصومان (ع) ارائه شده تا علاوه بر اثبات ریشه داری و قدمت این روش در تفسیر قرآن، مشروعیت، صحت و نیز اهمیت این شیوه در تفسیر به عنوان یکی از روش هایی که معصومان در تبیین آیات قرآن به کار برده اند نیز به اثبات رسد.
بنت الشاطی و ساماندهی تفسیر ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عایشه عبدالرحمن، معروف به بنت الشاطی، از اندیشمندان جهان عرب و قرآن پژوهان معاصر است که آرای قرآن شناختی او در چند دهه اخیر همواره مورد توجه دانشمندان و محققان در حوزه قرآن شناسی بوده است. مطابق آنچه خود او گفته، در روش تفسیر از مکتب ادبی، که استادش امین خولی آن را ترویج می کرد، تأثیرپذیر بوده است. بنابراین می توان گفت که تفسیر بیانی، که یکی از مهم ترین آثار اوست، حاصل باروری اندیشه او با آموزه های امین خولی است. مهم ترین مبانی و اصول قرآن شناختی بنت الشاطی در این تفسیر عبارتند از: 1. وحدت موضوعی سوره های دفعی النزول و هر یک از واحدهای نزول در دیگر سوره ها؛ 2. عدم وجود ترادف در قرآن؛ 3. عدم تحمیل قواعد دستوری بر قرآن؛ 4. تأکید بر روش مراجعه متقابل (داور قرار دادن سیاق آیات در فهم نصوص قرآن).
در این مقاله ضمن معرفی عایشه بنت الشاطی و اندیشه های امین خولی در مکتب ادبی تفسیر قرآن، این مبانی چهارگانه، که در روش تفسیری بنت الشاطی نقشی کلیدی دارند مورد بررسی قرار می گیرد.
تحلیلی درباره عفو الهی از پیامبر (ص) بر محور آیه 43 سوره توبه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن وحی ونبوت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
از نظر مسلمانان، پیامبر اسلام (ص) معصوم بوده و این عقیده برآمده از تعلیمات قرآنی است. با وجود این، آیاتی در این کتاب آسمانی وجود دارد که در ظاهر این باور را به تردید می اندازد. از جمله این آیات، آیه 43 سوره توبه می باشد. در این آیه در مورد عفو خدای متعال نسبت به پیامبر (ص)، دیدگاه های متفاوتی بین مفسران وجود دارد که مجموع این دیدگاه ها در مقاله حاضر، در پنج دیدگاه ارائه و بررسی شده است. سپس با ارائه تحلیلی ادبی اجتماعی از آیه شریفه مبتنی بر فضای نزول، ضمن رد هر پنج دیدگاه، اثبات شده که توبیخ و عفو خداوند در این آیه شریفه ابداً در ارتباط با رسول خدا (ص) نبوده است و در عین حال ناظر به منافقان نیز نمی باشد، بلکه متوجه گروه هایی از مسلمانان ضعیف الایمان بوده است که اجازه پیامبر به منافقان مدینه مبنی بر عدم شرکت در جنگ تبوک را بهانه ای برای استیذان خود برای تخلف از شرکت در جنگ قرار داده بودند. همچنین اثبات شده است که اجازه رسول خدا (ص) به منافقان مدینه برای تخلف از جنگ، اقدامی کاملاً بایسته و از روی مصلحت بوده و مورد تأیید خدای تعالی بوده است. این برداشت از آیه شریفه کاملاً منطبق بر روایت منقول از امام رضا (ع) است که آیه مورد بحث را از باب «ایاک اعنی واسمعی یا جاره» می داند، البته با تحلیلی متفاوت از این روایت.
تفسیر لغوی سوره دهر در تفسیر نمونه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از رویکردهای مهم و متداول در تفسیر آیات قرآن کریم، تفسیر بر اساس تحلیل تفسیری واژگان قرآنی است. این امر همواره از ابتدای نزول آیات قرآن تا کنون مورد توجه مفسران قرار گرفته است و در این زمینه افزون بر تفاسیر، آثار ارزشمندی به صورت مستقل نگارش یافته است. تفسیر نمونه از جمله تفاسیری است که در تفسیر آیات، اهتمام زیادی به پژوهش های لغوی و واژگان قرآنی داشته است و از این شیوه برای بیان مقصود الهی و دلالت آیات استفاده کرده است. در این مقاله نمونه هایی از تفسیر لغوی در تفسیر نمونه، در تفسیر لغوی سوره دهر بررسی شده تا افزون بر روشن شدن نقش تحلیل مفردات قرآنی در تفسیر آیات قرآن، میزان اهتمام مفسر تفسیر نمونه به تحلیل تفسیر لغوی، مشخص گردد.
کارکرد تضمین افعال در تفسیر آیات قرآن کریم (با تأکید بر آراء ابن عاشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تأمّل در آیات قرآن کریم، از ساختار و معانی برخی از الفاظ و عبارات قرآن چنین بر می آید که یک لفظ، در عبارتی واحد، دو معنا را با خود به همراه دارد که این شیوه کاربرد در علوم قرآن و تفسیر «تضمین» نام دارد. مفسران اسلامی در تفسیر آیات الهی برای نشان دادن برجستگی های ادبی بلاغی قرآن به صورت گسترده از این صنعت ادبی استفاده نموده اند. ابن عاشور نویسنده تفسیر «التّحریر و التّنویر» به طور چشمگیر از این قاعده بهره برده است. در این مقاله ضمن معناشناسی تضمین، انواع آن اعم از ادبی، نحوی، بلاغی و عروضی مورد بررسی قرار گرفته است. تلقی مفسران اسلامی از تضمین منطبق بر تعریف نحویان از این پدیده است. نحویان تضمین را بر سه قسم: اسم، فعل و حرف تقسیم نموده اند. مقاله حاضر فقط به تضمین افعال پرداخته است. در بررسی آیات از تفاسیر متعدد شیعه و اهل سنّت بهره برداری شده است، اما تاکید بر آراء و نظرهای ابن عاشور است.
علاّمه طباطبائی(ره) و تفسیر البیان فی الموافقة بین الحدیث والقرآن
حوزه های تخصصی:
عالمان بزرگ در طول حیات علمی خود تألیفات گسترده ای دارند که یکی از راه های عمدة شناخت افکار آنها، مراجعه به این آثار است. در این باب، آثار اوّلیّة هر عالم می تواند کمک فراوانی به شناخت زیربنای فکری او نماید. علاّمه طباطبائی از جمله عالمان دینی است که در زمینه های مختلف دینی آثار فراوانی دارد. علاّمه در دهة چهارم حیات خود،تفسیری به نام«البیانفیالموافقةبینالحدیثوالقرآن»نگاشته اند. این اثر، تفسیری ترتیبی است که تا آیة 57 سورة یوسف را در بر می گیرد و نگارنده با روش توصیفی تحلیلی به بررسی این تفسیر از جنبه های گوناگونی مانند زمان آغاز و اتمام نگارش، ساختار کلّی، منابع مورد استفاده، روش تفسیری پرداخته است. این تفسیر به صورت مختصر بر اساس روایات رسیده از معصومین(ع) در حدود 15 سال به نگارش درآمده است. عمده منبع نقل روایات البیان، کتب عیّاشی، قمی، کافیو آثار شیخ صدوق هستند که علاّمه با واسطه تفسیر صافی از این منابع نقل کرده است. البیان مشتمل بر روش های تفسیری قرآن به قرآن و ادبی نیز است.
روش های اختصاصی اهل بیت علیهم السلام در تفسیر مفردات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهل بیت (ع) بی شک و به شهادت قرائن عقلی و نقلی، قرآنِ ناطق و وارثان حقیقی علوم و معارف رسول خدا | به شمار می روند. در فرازهایی از روایات شیعی، اهل بیت (ع) با وصف «امیران کلام» ستوده شده اند. از آنجا که فهم معانی کلام به فهم کلمه یا کلمات وابسته است، بی تردید دقت نظر و کاوش در دیدگاههای تفسیری اهل بیت (ع) در تبیین معنا یا معانی مفردات قرآنی از اهمیت به سزایی در تفسیر قرآن برخوردار است. روش های تفسیر مفردات قرآن، متفاوت است که از آن میان، چهار روش تأویلی، توسعه یا تضییق معنا، بیان غایی و تصویری از اختصاص های روش اهل بیت (ع) در تفسیر واژگان قرآن به شمار می رود. در پژوهش حاضر ضمن تشریح هر روش، نمونه هایی از آن در میراث تفسیری اهل بیت (ع) برشمرده شده و خاستگاه قرآنی برخی از این روش ها اثبات گردیده است.
چیستی مرجع ضمیر در آیه «فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکٖینَتهۥ عَلَیْهِ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث چالش برانگیز در تفسیر قرآن، بحث انزال سکینه در آیه 40 توبه و به ویژه چیستی مرجع ضمیر «علیه» در عبارت « فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکٖینَتهۥ عَلَیْهِ » است. مفسران فریقین با برخی پیش فرض ها به این قضیه نگریسته و به همین علت نتوانسته اند نظری مطابق با واقع در این باره ارائه دهند. علمای شیعه طرفدار بازگشت ضمیر به پیامبر | و نزول سکینه بر ایشان هستند؛ در مقابل، مفسران عامه بر بازگشت این ضمیر به ابوبکر اصرار دارند و آن را یک فضیلت بزرگ برای وی می دانند. هر دو گروه در این راه، به نوعی متفاوت با دیگری، به خطا رفته اند. به اعتقاد نگارندگان مرجع ضمیر «علیه» در این آیه ابوبکر است اما این امر فضیلتی برای وی نیست و خدای متعال از رهرو انزال سکینه بر ابوبکر، جان ارزشمند پیامبرش را حفظ نموده است؛ به زبان دیگر، فرود آمدن سکینه بر ابوبکر، موضوعیت نداشته است، بلکه مقدمه ای برای حفظ جان رسول خدا | بوده است.
بررسی تکرار معنوی آیات از دیدگاه مفسران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن اثری مقابله ناپذیر با ساختاری شگرف است که از آن به عنوان شاهکاری ادبی یاد می شود، بر این اساس است که قرآن خالی از عیوب سخن و آسیب هایی مانند «حشو متوسط و قبیح» است که در بلاغت «حشو مذموم» نامیده می شود. با این حال در پاره ای از آیات و عبارت های قرآنی ترکیب هایی یافت می شود که در نگاه ظاهری با وجود تفاوت لفظی اما تکرار بی فایده معنای مطالب پیشین و مصداق حشو مذموم است. هدف پژوهش حاضر بررسی چنین مواردی از تکرار معنوی در آیات قرآن است که توهم معنای غیرمفید و اضافه بودن یکی از بخش های جمله را ایجاد می کند. در این پژوهش تلاش شده است تا بر اساس دیدگاه مفسران، جایگاه معنایی این گروه از مکررات غیرلفظی موهم حشو مذموم در پردازش آیات قرآن تبیین گردد و خواننده بر این نکته رهنمون شود که حشو در آیات وحیانی قرآن به کار نرفته و اجزای آیات موهم حشو در جای مناسب خود قرار دارند و تکرار در معانی صورت گرفته، دارای فواید بلاغی مانند تأکید، تبیین، تکثیر و مبالغه است که جزء صنایع ادبی و موجب جذابیت سخن است.
سیاق و کارکرد آن در کتاب التعبیر القرآنی (بررسی دیدگاه فاضل صالح السامرایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاق از مقوله دلالتهای عقلی و بهترین قرینه در کشف دقیق معانی آیات برای مفسرین، زبان شناسان وعلمای بلاغت می باشد. مساله اصلی این پژوهش نیز تبیین، ارزیابی و چگونگی کاریرد آن در کتاب التعبیر القرآنی به قلم ادیب عراقی، فاضل صالح السامرایی بوده که با استقراء و گزینش برخی آیات از قرآن کریم انجام گرفته است. وی با هدف نشان دادن جلوه های ادبی اعجاز قرآن ضمن رد مساله تکرار به بیان اسرار آیات متشابه پرداخته است و ثابت نموده چگونه هر واژه ای بر جای خود آنچنان مستقر است که امکان جابجایی با لفظ مشابه را ندارد؛ زیرا با روح کلمه و کلام یعنی سیاق پیوند خورده است. یکی از شاخصه های مهم تبیین های او پیوند لغت و نحو با معانی در بلاغت است. وی در این عرصه با تکیه بر آراء پیشینیان و کتب آنها مانند «ملاک التاویل» غرناطی و تطبیق دیدگاه آنان با سیاق درون متنی و برون متنی، به ظرافتهای معنایی تازه ای دست یافته که می توان آن را توسعه معنایی در بستر سیاق تلقی نمود.
شیوه تفسیر بیانی در «التفسیر البیانی»
حوزه های تخصصی:
وجود معانی عمیق در آیات قرآن، موجب می شود که برخی مفسران عصر کنونی بدون محدود کردن فهم قرآن در روش ها و نگاه مفسرین گذشته و با استفاده از شیوه های جدید، البته با مبنا قرار دادن اصول حاکم بر تفسیر قرآن، روز به روز به نتایج نو و گاه دقیق تری از قرآن دست یابند، یکی از این شیوه ها تفسیر بیانی است؛ در عصر حاضر بنت الشاطی با نامگذاری تفسیر خود به نام «التفسیرالبیانی» خواسته است تفاوت و تمایز روش خود را نسبت به تفاسیر ادبی گذشته نشان دهد؛ این مقاله در صدد معرفی شیوه های به کار رفته در این تفسیر است که مؤلف آن توانسته با بهره گیری از آن یافته های دقیق تری را در تفسیر چندین سوره پایانی از قرآن ارائه دهد. مؤلف در این تفسیر روش های منظمی را مبنای کار خود قرار داده؛ از جمله: ضرورت تفسیر قرآن به صورت موضوعی البته به سبک خاص خود با استقصای همه آیات مربوطه؛ بهره گیری از روایات سبب نزول صرفا با هدف شناخت فضای نزول آیات؛ تبیین دلالت الفاظ قرآن در محدوده فهم مردمان عصر نزول؛ محوریت سیاق در فهم نصوص قرآن؛ و معیار قراردادن متن قرآن در مباحث نحوی، اعرابی و بلاغی.
بررسی سیر تاریخی واژگان معرب در قرآن و نقش آن در تفسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه برتر دانستن زبان عربی، باعث توجه زبان شناسان، قرآن پژوهان و مفسران به کاربرد واژه های غیرعربی در قرآن و طرح مباحث مناقشه ای و چالش برانگیز شده است. هر یک از مخالفان و موافقانِ وجود واژه های معرب در قرآن، دلایلی را برای اثبات مدعای خود مطرح نموده اند؛ این مقاله بر آن است تا با توجه به این که از یک سو آیاتی از قرآن به عربی بودن آن تأکید دارد و از سوی دیگر وجود واژه های غیرعربی نیز قابل انکار نیست، درباره وجود واژه های غیرعربی در قرآن، میزان منافات داشتن این واژه ها با عربی بودن قرآن، چگونگی ورود این واژه ها به قرآن و شبهات پیرامونی آن، پاسخی در قالب نقد ارائه نماید و ثابت کند هر دو دیدگاه در عین حال که دلایل محکمی ارائه کرده اند اما به این شکل قابل جمع است که واژگان معرب پیش از کاربرد در قرآن، وارد ادبیات عرب شده و پس از تغییرات ساختاری و استعمال در اشعار و مکالمات گفتاری و نوشتاری، وارد قرآن گردیده است، از این رو نه تنها نقص به شمار نیامده و انحطاط زبان عربی را به دنبال ندارد، بلکه یاری رسان اعجاز قرآن از جهت فصاحت و بلاغت است.