مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۸۱.
۳۸۲.
۳۸۳.
۳۸۴.
۳۸۵.
۳۸۶.
۳۸۷.
۳۸۸.
زیبایی شناسی
منبع:
باغ نظر سال ۲۲ خرداد ۱۴۰۴ شماره ۱۴۴
33 - 48
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تاکنون، بسیاری از پژوهش های مرتبط با نمای مراکز تجاری یا بر ابعاد زیبایی شناختی تمرکز داشته یا معیارهای عملکردی (به ویژه پایداری محیطی) را مدنظر قرار داده اند. ازاین رو، خلأ پژوهشی در ایران پیرامون رویکردی ترکیبی احساس می شد که همزمان جنبه های فنی (نظیر ضریب انتقال حرارت، پوشش سبز، کنترل تابش) و بُعد ادراکی-فرهنگی (ازجمله انتظارات کاربران شهری و سازگاری با هویت محلی) را تحلیل کند.هدف پژوهش: این پژوهش با هدف پرکردن این شکاف، می کوشد تا با رویکردی کمّی-کیفی، چگونگی تأثیر عوامل بصری و محیطی طراحی نمای ساختمان های تجاری بر ترجیحات و ادراکات مخاطبان در کلان شهر تهران را بررسی کند.روش پژوهش: در گام نخست، با شبیه سازی انرژی و تحلیل داده های کالبدی (شاخص های حرارتی و نور روز)، توان عملکردی چهار نمونه مرکز تجاری ارزیابی شد. سپس، از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته و پرسشنامه، رویکرد کیفی درک و ترجیحات کاربران در ابعاد زیبایی شناختی و فرهنگی جمع آوری شد.نتیجه گیری: نتایج نشان داد نماهایی که ضمن کاهش مصرف انرژی، دارای جلوه های بصری و نشانه های فرهنگی آشکار هستند، در شکل گیری حس مثبت و تمایل کاربران به استفاده از آن فضا موفق تر عمل می کنند. این مطالعه، برخلاف اغلب پژوهش های پیشین که صرفاً بر یکی از ابعاد (زیبایی شناختی یا عملکردی) تأکید داشتند، الگوی تلفیقی کمّی-کیفی ارائه و شکل گیری پیوند میان عوامل محیطی و دریافت های روانی کاربران را به صورت نظام مند نشان می دهد. می توان از این چارچوب در راستای طراحی نماهایی بهره برد که همزمان، منافع زیست محیطی و رضایت ادراکی جامعه هدف را تأمین می کنند.
رابطه بین محرک های اطلاعاتی و قضاوت زیبایی شناختی در میان افراد غیر متخصص در هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
63 - 74
حوزههای تخصصی:
متغیرهای روانشناختی در میزان درک و لذت افراد از یک اثر هنری نقش اساسی دارند. لذت از اثر هنری نه تنها به خود اثر بلکه به مخاطب آن نیز بستگی دارد. ابعاد شخصیتی و دانش هنری از جمله عواملی هستند که بر لذت، درک و قضاوت زیبایی شناختی افراد اثرگذار هستند. تأثیر این عوامل بر افراد مختلف اعم از متخصصین و غیرمتخصصین در هنر سنجیده شده است اما چیزی که در این میان مغفول مانده، تأثیر کوتاه مدت یک محرک اطلاعاتی بر تجربه هنری افراد غیرمتخصص است. در این پژوهش افرادی با تجربه و دانش هنری پایین در دو گروه آزمایشی مورد آزمون قرار گرفتند. گروه اول بدون هیچ محرک اطلاعاتی و گروه دوم با محرک اطلاعاتی (متنی درباره ی ماهیت اثر هنری) میزان ترجیح خود را از پنج جفت اثر واقع گرا-کلاسیک و مدرن-انتزاعی اظهار کردند. نتایج پژوهش حاکی از این بود که با وجود عدم تفاوت دو گروه در دانش زیبایی شناختی، گروه دوم که در معرض محرک اطلاعاتی قرار داشتند، آثار مدرن و انتزاعی را به صورت معناداری بیشتر پسندیدند. بنابراین حتی ارائه اطلاعات کوتاه در مورد شیوه های درک هنر به طور بافتاری به افراد می تواند روی انتخاب و ترجیح آثار هنری تأثیر بگذارد. یافته های این پژوهش نقش متغیرهای بافتاری و روانشناختی در تجربه زیبایی شناختی افراد غیرمتخصص را تأیید می کند.
واکاوی زیبایی شناسی امر والا از منظری سنت گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵)
125 - 138
حوزههای تخصصی:
مسئله امر والا (Sublime) به مثابه موقعیتی بی نقصان، دگرگون ساز و تحیربرانگیز شکوه و عظمت مقوله ای است که چندان در ساحت زیبایی شناسانه هنر در مطالعات هنرهای سنتی [هنرهای شرقی] مورد توجه و تحلیل قرار نگرفته و در معدود مطالعات انجام شده بیش تر بر وجه جلالی آن توجه و تأکید شده است. بدین رو پژوهش حاضر در نظر دارد با ارائه تصویری از زیبایی شناسیِ تجلی امر والا از دریچه نظریات هنر مدرن، به واکاوی ماهیت و کیفیت این مفهوم در ساحت هنر از منظری سنت گرایانه بپردازد. چندان که از عنوان پژوهش نیز آشکار است، رویکرد نظری بحث برگرفته از آراء سنت گرایان نظیر شوان، بورکهارت، نصر، لینگز و دیگر نظریه پردازان این حوزه بوده و روش این تحقیق از نوع تحلیلی استدلالی است. در واقع هدف آن است که در مسیر تحلیل، بتوان گفتمانی از چیستی، چگونگی و نحوه تجلی این مفهوم در انگاشتی سنت گرایانه ارائه کرد. یافته های مطالعه گویای این واقعیت هستند که اگر برای درک امر والا مشخصاً از دریچه هنرهای سنتی، به سراغ مفاهیم محوری نظیر امر قدسی، هنر و زیبایی قدسی رفته و در چنین چارچوب گفتمانی به این مفهوم نزدیک شد؛ به این گزاره می توان دست یافت که بر خلاف نگره تک ساحتی حیرت محور (در اغلب موارد سوبژکتیو) مدرن از امر والا، خوانش قدسی این مفهوم، در بستر ابژکتیو چندساحتی و جهان شمول هنر قدسی، و با قرآن به مثابه قلمروی بنیادین هنر و زیبایی اسلامی آن، اگر در بنیاد خود واجد جلال و حیرت است اما نمی تواند بی بهره از حُسن و جمال باشد. چون اساساً امر والای قدسی در صورت تحدید و انحصار صرف به جلال الهی در تلقی مدرن از آن نمی تواند غایت اصلی خود را محقق سازد. بر پایه همین تلقی بنا به کاربردی بودن و غایت مندی هنر قدسی حتی می توان مقام فنا در عرفان را نیز توجیه و تفسیر کرد، چه آن که در غیر این صورت جذبه ای وجود نمی داشت که موجب طی طریق گردد.
زیبایی شناسی معماری اسلامی در مسجد وکیل شیراز با تکیه بر آرای تیتوس بورکهارت
منبع:
مطالعات هنر سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶)
65 - 96
حوزههای تخصصی:
توجه به مسئله زیبایی و شناخت آن در اکثر آثار هنر و معماری در جهان، یکی از مهم ترین مسائلی است که از دوران کهن تا دوره معاصر، هم در ذهن هنرمندان برای خلق آثار هنری بوده و هم مورد توجه اندیشمندان حوزه های مختلف فلسفی، دینی و هنری قرار گرفته است. تیتوس بورکهارت ازجمله اندیشمندانی است که با رویکرد و اندیشه سنت گرایی به چیستی، چرایی و چگونگی ویژگی های هنر اسلامی پرداخته و در این میان، درباره مقوله زیبایی و زیبایی شناسی در هنر و معماری اسلامی به ویژه مساجد نیز دیدگاه هایی ارائه کرده است. سؤالات پژوهش چنین است: 1. شاخصه های زیبایی شناسی در معماری مسجد وکیل شیراز در دوره زندیه با توجه به دیدگاه های بورکهارت چگونه رقم خورده است؟ 2. آیا تمام ویژگی های ساختاری مساجد اسلامی، طبق دیدگاه های بورکهارت در مسجد وکیل شیراز در دوره زندیه، لحاظ شده است؟ پژوهش حاضر که به شیوه کتابخانه ای (اسنادی) گردآوری شده در تلاش است تا با روش توصیفی تحلیلی به بررسی، ارزیابی و تحلیل نظریات و دیدگاه های بورکهارت به عنوان یکی از اندیشمندان سنت گرا در رابطه با زیبایی شناسی معماری در جهان اسلام و تبیین چیستی و چگونگی مقوله زیبایی به عنوان یک ویژگی مهم در معماری مسجد وکیل شیراز بپردازد. یافته های پژوهش چنین است که با توجه به دیدگاه ها و نظریات بورکهارت، به شاخصه های مشترکی در زیبایی شناسی معماری مساجد اسلامی چون رمزپردازی، تجلّی اصل وحدت در کثرت و کثرت در وحدت، تجلّی زیبایی بصری آیات الهی به صورت کتیبه های خوشنویسی شده در مساجد به ویژه در مسجد وکیل شیراز، می توان اشاره کرد. هرچند اکثر شاخصه های مهم زیبایی شناسی مساجد اسلامی که در نظرگاه بورکهارت آمده در ساختار کلی مسجد وکیل شیراز در دوره زندیه نیز به چشم می خورند، اما مسجد وکیل شیراز، فاقد دو عنصر گنبد و مناره است که در اکثر مساجد دوره اسلامی در ایران ساخته شده اند. البته فقدان این دو مورد در مسجد وکیل شیراز، چیزی از ارزش های معنوی و زیبایی شناسی مسجد کم نمی کند.
پی افکنی تاریخ در پرتو پاس داشت اثر هنری بزرگ از منظر هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۹
47 - 64
حوزههای تخصصی:
هایدگر بر این نظر است که با رخداد آثار هنری بزرگ، بنیادی تازه در تاریخ گذاشته می شود. از منظر وی، آثار هنری بزرگ نسبتی تازه میان آدمی و هستی رقم می زنند. این نسبت تازه در ارتباط بنیادینی که هستی و زمان با یکدیگر دارند، تاریخی تازه پیش روی اجتماع تدارک می کند. هایدگر شرطی اساسی برای این پی افکنی تاریخی برمی شمرد. این شرط که مقاله پیش رو آن را بررسی می کند، «پاس داشت اثر هنری» است. بر پایه این شرط، رابطه ای دوسویه میان اثر هنری و مخاطب به منزله پاس بان اثر هنری برقرار است. هم مخاطب در پرتو رخداد اثر هنری حفظ می شود و در وضعیتی اصیل قرار می گیرد و هم اثر هنری در پرتو نگاه داری و پاس بانی مخاطب امکان اثرگذاری حقیقی پیدا می کند. این شرط در پیوندی اساسی با تعریفی است که هایدگر از ذات آدمی به منزله «شبان هستی» ارائه می کند. از منظر هایدگر، پاس داشت اثر هنری زمانی انجام می شود که به اثر هنری اجازه داده شود آن گونه که هست ظهور یابد و آن گونه که هست بقا پیدا کند.
پدیدارشناسی هرمنوتیکی هنر بزرگ؛ تلاش هایدگر برای عبور از زیبایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۰
225 - 244
حوزههای تخصصی:
هایدگر معتقد است فهم متافیزیکی از هنر و نظریه های زیبایی شناسانه سایه ای سنگین بر نسبت ما با هنر و آثار هنری انداخته است. این موضوع هم به ساحت فهم و درک آثار هنری (در مقام مخاطب) و هم به ساحت ابداع آثار هنری (در مقام هنرمند) تسری یافته است. راهی که هایدگر برای برگذشتن از زیبایی شناسی و حتی فراتر از آن برای عبور از سوبژکتیویسم ارائه می کند، «پدیدارشناسی هرمنوتیکی آثار هنری بزرگ» است. این راه از نظر او یگانه راه نزدیک شدن به ذات هنر است. او در این مسیر پدیدارشناختی به یک دور می رسد. دوری که یک سوی آن حقیقت هنر است و سوی دیگر آن اثر هنری. این مقاله درصدد بررسی این موضوع است که هایدگر چگونه با تحلیل پدیدارشناختی - هرمنوتیکی برخی آثار هنری بزرگ نشان می دهد که می توان پلی پدیدارشناسانه به ماهیت هنر زد و در مسیر کشف حقیقت هنر قدم برداشت. در همین راستا در تلاش است برخی مقومات ذاتی هنر را تشخیص دهد. «رخداد حقیقت در اثر هنری» و «برافراشتن عالم در پرتو اثر هنری» از جمله این مقومات ذاتی است.
بازنمایی سویه های تئوری صدق ابن طباطبا، در دو بافتار معرفت شناسی و زیبایی شناسی؛ با تکیه بر کتاب "عیار الشعر"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۲۶
24 - 1
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی و به منظور ارائه نوشتاری جامع در منظومه اندیشه فلسفی و ادبی ابن طباطبا، سویه های تئوری صدق را در مهم ترین اثر دوران ساز او، یعنی کتاب "عیار الشعر"، در دو بافتار معرفت شناختی و زیبایی شناختی، بازنمایی و تحلیل کند؛ بنابراین، ابتدا به جهت روشن شدن جغرافیای موضوع، مبانی نظری معرفت شناسی، تئوری ها و رویکردهای صدق را بازاندیشی می کند؛ سپس سویه های هنری، اخلاقی، تاریخی و تصویری صدق را در منظومه معرفتی ابن طباطبا، با عنایت به تفکیک دو بافتار معرفت شناسی و زیبایی شناسی مورد تحلیل و واکاوی قرار می دهد. رهاورد پایانی این جستار بیانگر این است که از نظرگاه معرفت شناختی؛ نظریه شناخت ابن طباطبا، با نظریه کلاسیک حوزه معرفت شناسی؛ یعنی تئوری مطابقت صدق همسویی و همگرایی دارد؛ ازاین رو، موجّه، معرفت بخش و واقع نما است و صلاحیت داوری گزاره ها را نیز دارا است؛ اما ازآنجایی که اثر هنری فربه تر از آن است که تنها در ترازوی سنجش صدق و کذب پذیر معرفت شناختی بگنجد؛ بلکه سنجه زیبایی شناختی نیز باید آن را محک زند؛ نظریه شناخت ابن طباطبا از نظرگاه زیبایی شناختی نمی تواند چندان معرفت بخش، واقع نما و دارای عینیت باشد؛ در نتیجه صلاحیت داوری گزاره های ادبی را که ذاتاً منطق گریز و آشنازدا است، نیز ندارد.
تبیین مؤلفه های طراحی منظر شهر روزمره با رویکرد تجربه انسان از زیبایی شناسی (موردپژوهی: شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
109 - 124
حوزههای تخصصی:
با مروری بر ادبیات نظری طراحی منظر شهر، رویکرد "زیبایی شناسی"، به عنوان یکی از تأثیرگذارترین ارزش ها در رسیدن به مطلوبیت منظر شهر شناخته شد. این تجربه زیبایی در منظر روزمره شهر، فرآیندی است که نیاز به قضاوت، ارزش گذاری و رفتار متقابل مردم با مکان شان را می طلبد. پس باید به نظر مردم رجوع کرد و اهمیت داد. هدف پژوهش، تبیین مدلی از مؤلفه های مؤثر بر طراحی منظر شهر روزمره با تأکید بر رویکرد زیبایی شناسی از دیدگاه تجربه شهروندان به عنوان کاربران اصلی محیط زندگی شان می باشد. بدین منظور، با در نظرگرفتن الگوواره عمل گرایی، ابتدا به روش کیفی داده بنیاد، با نمونه آماری 9 نفر متخصص و 41 نفر از شهروندان بابل، تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد. داده ها را از طریق نرم افزار مکس کیودا تحلیل کرده و بر اساس پارادایم داده بنیاد، مدل کیفی از متغیرهای طراحی منظر شهر با تجربه زیبایی شناسی شهروندان به دست آمد. در ادامه، برای رسیدن به آنچه در واقعیت، کاربرد دارد، این بار به ارزیابی کمی مدل پژوهش اقدام شد. در این مرحله، پرسش نامه برای نمونه آماری 384 نفر از شهروندان بابل طرح شد. با روش حداقل مربعات جزئی تعمیم یافته، داده های کمی در نرم افزار اسمارت پی ال اس، تحلیل یافت. نتیجه حاکی از آن است، خروجی داده ها در مدل کیفی و سپس اعتبارسنجی کمی آن، دارای رابطه ای معنی دارند. مقدار P-value صفر در روابط بین متغیرها، معناداری مدل را نیز تایید می کند.