مطالب مرتبط با کلیدواژه

رودلف اشتاینر


۱.

کشف و اعتباریابی کاربست مؤلفه های دیدگاه تربیتی رودلف اشتاینر در برنامه درسی دوره ابتدایی: یک مطالعه ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیدگاه تربیتی رودلف اشتاینر برنامه درسی مدارس والدورف دوره ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۲۲
هدف مقاله کشف و اعتباریابی کاربست مؤلفه های دیدگاه تربیتی رودلف اشتاینر در برنامه درسی دوره ابتدایی بود که با طرح ترکیبی اکتشافی متوالی با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شد. جامعه پژوهشِ بخش کیفی، تمام تألیفاتِ در دسترس اشتاینر با زمینه ی تعلیم وتربیت و در بخش کمی، متخصصان برنامه ریزی درسی بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل در بخش کیفی، شیوه ی تحلیل مضمون و در بخش کمی، تحلیل عاملی تأییدی است. نتایج در بخش کیفی حاکی از شناسایی 30مضمون پایه، 6مضمون سازمان دهنده و یک مضمون فراگیر بود. مضامین سازمان دهنده شامل معرفت شناسی، «من» سه بعدی، نگاه کل گرایانه و تکاملی به انسان، تناظر ابعاد وجودی انسان و هستی، هستی معنوی انسان و سیر تکاملی آگاهی است. بخش کمی نیز اعتبار بالای الگوی پیش گفته را نشان داد. بر پایه ی رهیافت های پژوهش، لزوم اتخاذ نگاه انسان شناسانه در تعلیم وتربیت، بهره گیری از ابعاد و ظرفیت های هنر و توجه به جنبه های معنوی تربیت انسان در ایجاد هماهنگی با هستی در برنامه درسی دوره ابتدایی مورد تأیید و حائز اعتبار است.
۲.

هنر و زیبایی شناسی در مدرسه: رهاورد دیدگاه رودلف اشتاینر در مدارس والدورف

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هنر زیبایی شناسی رودلف اشتاینر مدارس والدورف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۱
بر پایه این ایده مهم که هنر و ارزش های زیبایی شناسانه آن در تعلیم وتربیت، ظرفیت های قابل توجهی برای رشد همه جانبه دانش آموزان دارد، این پژوهش با هدف کاوش جایگاه و ابعاد کاربردی هنر و زیبایی شناسی در مدرسه با محوریت دیدگاه رودلف اشتاینر در مدارس والدورف انجام شد. روش پژوهش، تحلیل اسنادی بود. داده های پژوهش به کمک روش نمونه گیری هدفمند، از میان کتاب های اشتاینر و هم چنین سایر نویسندگان، با معیار بنیادهای زیبایی شناختی اسناد، گردآوری شد . ابزار اندازه گیری فرم فیش برداری بود. داده های اسنادی به شیوه ی کیفی مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش بیانگر آن است که اشتاینر با انتقاد به آموزش های بی روحِ دوره مدرن، باور دارد شاهد قالب بندی های معین و از پیش مشخص در زندگی مکانیکی و استانداردشده هستیم. لذا ادراک مدرن از جهان، بیش از حد بر یک جانبه نگری این جهان و تفکیک ابعاد وجودی انسان متمرکز است. در این تحول جهان نگری، شیوه های تخیلی، پویا و تصویری تفکر به تدریج با تکامل آگاهی ناپدید شده و قالب های تقریباً تحلیلی و منطقی تحقق یافته اند. از این رو اشتاینر با هدف برگرداندن معنا به زندگی، هنر و ابعاد زیبایی شناسانه آن را عامل اساسی وحدت با زیستِ معنوی می داند. اگرچه فعالیت های هنرمحور در رویکرد اشتاینر به صورت شبکه ای درهم تنیده اند، با این حال در این پژوهش دو مقوله تخیل و چشم انداز کل نگر به ابعاد وجودی انسان، مورد بررسی قرار گرفتند. بنابراین، این پژوهش حائز نشانه هایی برای بازنگری نقش و جایگاه هنر در رویکرد سنتی آموزش وپرورش است. هم چنین آشنایی بیشتر با روش والدورف، علاوه بر درس آموزی در توسعه و بهبود تربیت هنرمحور، می تواند در بازاندیشی نوآورانه گنجینه-های معنوی و هنریِ فراموش شده ما ارزشمند باشد.