مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
فلوطین
سفر معنوی از فلوطین تا ملّاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسفار اربعه از جمله مسائلی است که هم در عرفان و هم در فلسفه متعالیه مطرح است. عرفا معتقدند که سالک با به کار بستن روش عارفانه، چهار سفر انجام میدهد. فلاسفه الهی نیز مباحث فلسفی را از نوع سفر فکری و عقلی میدانند. از این رو، ملّاصدرا مسائل فلسفه را با اعتبار اینکه فکر نوعی سلوک است، ولی ذهنی، در قالب اسفار اربعه طراحی مینماید. عرفان با فلسفه الهی وجه مشترکی دارد و وجوه اختلافی، وجه مشترک این است که هدف هر دو معرفه اللّه است.
هدف مقاله حاضر تبیین و تحلیل سفر معنوی از منظر عرفانی و فلسفی است. این مقاله با تکیه بر دیدگاه های اندیشمندانی همچون فلوطین، غزالی، ابن عربی، و ملّاصدرا، به بیان وجوه اشتراک و اختلاف در مسئله مزبور پرداخته است.
مقایسة مفهوم انسان در اندیشه های ناصرخسرو و فلوطین
حوزه های تخصصی:
به دست دادن تعریف جامع و دقیق از انسان دغدغة اساسی مکاتب فلسفی در فرهنگ های متفاوت است. فلاسفه و متفکران، در ادوار گوناگون، تعاریف متفاوتی از انسان عرضه کرده اند. آنچه در تمامی این تعاریف درخور توجه است، تأثیر فضای فرهنگی و تاریخی بر تعاریف اندیشمندان و فلاسفة هر دوره است که از مقولات گوناگون علوم انسانی و به تبع آن، تأثیر مراودات فرهنگی میان تمدن ها بر این تعاریف است. در این جستار، سعی شده تا با توجه به تأثیرپذیری فرهنگی ایران از فلسفة یونانی در دوران اسلامی اندیشه های فلوطین، به مثابه میراث دار گلچینی از فلسفة کلاسیک غربی، با ناصرخسرو به منزله متفکری ایرانی و اندیشمندی اسماعیلی، در مقولة انسان مقایسه و شباهت ها و تفاوت های اندیشه های این دو متفکر با یکدیگر سنجیده شود. در یک نتیجه گیری کلی باید گفت، در بیان تحلیل هایی که هریک از این دو متفکر عرضه کرده اند عامل اصلی سامان بخش، فضای فکری عصر و نیاز فکری مخاطبانشان بوده است.
بررسی صفت علم به ذات حق تعالی از دیدگاه فلوطین و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم پساارسطویی افلوطین و نوافلاطونیان (3 و 4 ب.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
انعکاس فلسفه فلوطین درحکمت صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فلوطین از حکمای یونان باستان است و کتابش اثولوجیا تأثیرات فراوانی بر فلسفهٔ اسلامی نهاده است. در بین حکمای مسلمان، صدرالمتألهین بیشترین استفاده را از آراء و نظریات او کرده است؛ به طوری که بسیاری از نظریاتِ خاصِ حکمت متعالیه، ریشه در آرای فلوطین دارد. برخی از آرای فلوطین عبارتند از: اعتقاد به ذومراتب بودن هستی، قاعدهٔ بسیط الحقیقه کل الاشیاء، قاعدهٔ الواحد، اعتقاد به ذومراتب بودن نفس و حضور مراتب وجودی در نفس آدمی، اعتقاد به حضور تمام موجودات عالم ماده در عوالم برین و... . اما دو فلسفهٔ فلوطینی وصدرایی دارای چه شباهت ها و تفاوت هایی است؟ نوشتار پیش رو درصدد است ضمن معرفی آراء و نظریات اساسی فلسفهٔ فلوطین و صدرالمتألهین، موارد مشابهت و افتراقِ این دو فلسفه را نشان دهد. ازجمله نتایج این تطبیق و مقایسه، کشف و درک میزان تأثیرپذیری حکمت متعالیه از فلسفهٔ فلوطین است.
تأثیرپذیری فلوطین از ارسطو در مسئله صدور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه صدور فلوطین (نظریه فعالیت دوگانه)، حاصل تلاش او برای پاسخ دادن به انتقاد های ارسطو بر افلاطون، در مسئله بهره مندی اشیا از مثل است. فلوطین نه تنها در اصل ایجاد مسئله برای او، بلکه در زبان و اصطلاحاتی که برای بیان آرای خویش به کار می گیرد (مانند ماده معقول، دویی نامتعین و فعالیت)، تحت تأثیر ارسطو است. همچنین، نظریه فعالیت دوگانه، از جنبه های مهمی تحت تأثیر نظریه قوه و فعل ارسطو و فاعلیت غایی محرک اول است. بر اساس این تأثیرپذیری ها، می توان گفت فلوطین به همان میزان که نوافلاطونی است، نوارسطویی هم هست و فلسفه او نه تقلیدی صرف، بلکه ترکیب مبتکرانه ای میان آرای افلاطون و ارسطو است.
احد و ویژگی های آن در نظام فکری فلوطین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در جست وجوی گزارش و تحلیلی از دلایل اثبات احد و ویژگی های آن در نظام فکری فلوطین است. ابتدا به تبیین اساسی ترین دلایل فلوطین همچون بساطت محض و وحدت محض بر اثبات هستی احد پرداختیم که ویژگی مشترک همه آنها این است که فلوطین به نحو اِنّی به اثبات اصل نخستین بسیط می پردازد، به این معنا که چون موجودات مرکب وجود دارند، تبیین علّی آنها نیازمند به علت نخستین بسیط است. بخش دیگر مقاله به تحقیق در باب برخی از ویژگی های احد، همچون علیت فاعلی و غایی٬ فوق وجود و صفات وجود بودن٬ ایجادگری و فیضان و حضور همه جایی می پردازد.
تضمنات سیاسی فلسفة فلوطین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیشتر شارحان فلسفة کلاسیک به ویژه کسانی که بر فلسفة فلوطین تمرکز کرده اند، برآنند که وی بر خلاف فیلسوفان دورة شکوفایی فلسفة در یونان، به خصوص افلاطون در مقام بنیادگذار فلسفة سیاسی، به سیاست و تدوین طرحی از نظام سیاسی نیک به عنوان شالوده و مبنای فلسفة سیاسی قدیم، التفاتی نداشته است. اگرچه فلوطین به مقولاتی چون دولت، حکومت، آزادی و عدالت به صورت مستقل نپرداخته است و از این حیث نمی توان وی
را فیلسوف سیاسی قلمداد نمود، اما به زعم ما می توان دلالت ها و تضمناتی سیاسی
را در فلسفة] «غیرسیاسی » وی مورد ملاحظه قرار داد و از آن طریق طرحی از
«فلسفة سیاسی » فلوطین تدوین کرد. تلاش ما در این مقاله، احصای برخی از مهم ترین این دلالت ها و مرتبط ساختن آن ها با یکدیگر به نحوی است که بتوان از آن منظومه ای ناظر بر آرمانی سیاسی تدوین کرد.
بررسی تطبیقی مفهوم «عشق» نزد فلوطین و مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنصر عشق که خداوند آن را با کیمیاکاری خاصّ خود، کریمانه به جهان درون و برون آدمی ارزانی داشته، موضوعی اصیل و حیاتی است؛ زیرا در ذات آدمی و بنیاد هستی ریشه دارد. فلوطین (203 یا 204–270 م) و مولوی (604–672 ه.ق.) ازجمله اندیشمندانی هستند که در موضوع عشق و مفاهیم مرتبط با آن، به تفصیل سخن آفرینی کرده اند.
بررسی بازتاب اندیشه های نوافلاطونی در متون ادبی و عرفانی، ازجمله در مثنوی مولانا، از جهات بسیاری اهمیت دارد و پدیدة مهم عشق نیز ازجمله مفاهیم بلند و رازآمیزی است که به نوعی عرفان فلوطین را با عرفان مولوی پیوند می زند؛ مضامینی که در آثار بررسی شدة این دو شخصیت، در بعضی از موارد یکسان و کاملاً متأثر از یکدیگر و در برخی از موارد، ناهمسان و دگرگونه به نظر می رسند. در این مقاله، بر پایة روش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی، استنباطی و تحلیلی، به بررسی مقایسه ای مقولة عشق در «دورة آثار فلوطین» و «مثنوی مولانا» - باوجود فاصلة زمانی تقریباً هزارسالة آن ها از یکدیگر- می پردازیم و نمودهای روشنی از هم گونی ها و ناهمگونی های مفهوم عشق را در این دو اثر مورد ارزیابی قرار می دهیم.
ریشه افکار فلسفی ناصرخسرو در اندیشه های فلوطین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه ی آرای فلوطین درخصوص صادر اول با آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم پساارسطویی افلوطین و نوافلاطونیان (3 و 4 ب.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
فلوطین به سه اقنوم احد، عقل و نفس قائل است که اقنوم دوم قابل تطبیق با صادر اول است. احد عقل را بی آن که بداند، به وجود می آورد. عقل به مثابه ی تصویر احد، ابتدا واحد و نامتعین است، اما سپس میلی گناه آلود او را از احد جدا می کند. عقل پس از جدایی، گویی پشیمان می شود و دوباره به سوی احد بازمی گردد. این بازگشت باعث متعین شدن عقل و کامل شدن فعلیت او و پیدایی ایده ها می شود. با این که تبیین فلوطین تفاوت های زیادی با آراء مستنبط از متون دینی در خصوص صادر اول دارد و به علاوه، بر اساس زمینه ی فکریِ کاملاً متفاوتی شکل گرفته است، مشابهت هایی نیز میان این دو وجود دارد. همچنین دست کم در برخی موارد، تفاوت ها کمتر از چیزی است که به نظر می آید. در این مقاله، مسائل درخورِ مقایسه ی دو دیدگاه تبیین و بررسی خواهد شد.
رابطه ی عقل با ایده ها نزد فلوطین و مقایسه ی آن با نظر ملاصدرا درخصوص وحدت و کثرت عقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم پساارسطویی افلوطین و نوافلاطونیان (3 و 4 ب.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
فلوطین دمیورژ را عقل تلقی می کند و ایده های افلاطونی را به درون عقل می برد و در عین حال، هر ایده را نه اندیشه ای وابسته به عقل، بلکه عقلی تلقی می کند که با اندیشیدن به خود، به همه ی ایده ها می اندیشد و بدین ترتیب با کل اقنوم عقل عینیت می یابد. این نظریه که به «نظریه ی درونیت» مشهور است از مشخصات بارز فلسفه ی فلوطین و یکی از بحث برانگیزترین مسائل در حیطه ی فلسفه های نوافلاطونی است. این نظریه تا حدودی در اثولوجیا انعکاس یافته و از منابع ملاصدرا درخصوص واحد و کثیر تلقی کردن عقل به عنوان صادر اول است. در این مقاله، پس از تبیین نظریه ی فلوطین و زمینه های آن، به آراء ملاصدرا در خصوص وجوه وحدت و کثرت عقل و تأثیرپذیری او از اثولوجیا -در کنار آیات و احادیث- می پردازیم.
بررسی پارادوکس صفات احد در اندیشه فلوطین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اندیشه فلوطین جهان از سه اقنوم احد، عقل و نفس تشکیل شده است. مهم ترین این سه، اقنوم احد است و اصلی ترین مسئله فلسفه فلوطین، شناخت احد و صفات و ویژگی های اوست. دیدگاه فلوطین دراین باره دووجهی و میان سلب و ایجاب است. گاه هرگونه صفت و نامی را از احد سلب می کند تا آنجا که انتساب هر صفتی به او را غیرممکن می سازد و گاه اوصاف و ویژگی های متعددی را به او نسبت می دهد. این دیدگاه متناقض سبب شده که وی را از قائلان به الهیات سلبی به حساب آورند. اما با بررسی مبانی و استدلال های هر یک از صفات سلبی و ایجابی روشن می گردد که سلب صفات از نظر فلوطین به سلب محدودیت ها و نقص ها از احد اشاره دارد. او بر اساس دو مبنای بساطت حقیقی و عینیت صفات با ذات، به صفات ایجابی احد نیز باور دارد و احد را واجد همه صفات کمالی می داند. بدین ترتیب و نیز با توجه به وجوه دیگری مانند جمع میان تشبیه و تنزیه، کثرت جهات بشری و اطلاق مقسمی تناقض در دیدگاه وی رفع می گردد.
تطبیق جهانبینی مولانا و فلوطین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان بینى نگر شکلّى انسان به هستى وخویش است که پاسخگوى سؤال های اساسى وی نیز هست؛این پرسش ها شامل جهان و چگونگی پدیدآمدن آن تا جایگاه موجودات و چگونگی هست شدن آنها و به ویژه نگاه به انسان و جایگاه او در هستی، تا تشریح جهان بعد از مرگ و در نهایت نگاه به پایان هستی است. فلوطین از اندیشمندان قرن دوم میلادی و از شاگردان افلاطون، با اندیشه خاص خود راه جدیدی در فلسفه گشود. مولانا جلال الدین بلخی، شاعر و عارف بزرگ فارسی زبان قرن هفتم هجری قمری نیز با عرفان عاشقانه خود نگاه خاصی به هستی داشته است. پرسش اصلی که این پژوهش در پی پاسخ به آن است، چگونگی نگاه این دو اندیشمند به هستی است. برای یافتن پاسخ با توجّه به روش تطبیقی، به تحلیل تطبیقی شاخصه های جهان نگری در آثار فلوطین و مولانا پرداخته ایم و با بررسیوتجزیهوتحلیل،ارتباطهاوشباهت هایو تفاوت ها بین جهان شناسی آنان مشخص گردیده است. نتیجه کلام آنکه هستی شناسی مولانا و فلوطین به هم نزدیک است؛ با این حال تفاوت هایی هم در این مورد دیده می شود.
بازتاب آراء فلوطین در زیبایی شناسی هنر ایرانی - اسلامی (با تأکید بر کتاب آرایی و معماری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۸
22 - 34
حوزه های تخصصی:
همزمان با شروع نهضت ترجمه در جهان اسلام، تعداد بسیاری از منابع فلسفی و الهیات به زبان عربی برگردان شد و اندیشمندان از این منابع استفاده کردند. فلوطین از فیلسوفان قرن سوم میلادی با فلسفه نو افلاطونی، به دلیل نزدیک کردن اندیشه های افلاطون و ارسطو به یکدیگر توانست بر اندیشه های بسیاری از فیلسوفان اسلامی، تأثیر گذارد؛ چنان که می توان اثر بسیاری از اندیشه های فلوطین را در افکار فلسفی عارفان اسلامی، زیبایی شناسی و هنر در فرهنگ اسلامی و بر پیکره فهم دینی مسلمانان یافت. هدف این مقاله بررسی آراء فلوطین در باب هنر و بازتاب آن در زیبایی شناسی هنر اسلامی، با تاکید بر حوزه کتاب آرایی و معماری است. سوالاتی که مقاله به آن ها پاسخ می دهد: - آراء فلوطین در باب هنر و زیبایی شناسی کدامند؟ - شاخصه های زیبایی شناسی هنر اسلامی چیست؟ - کدام یک از آراء فلوطین در زیبایی شناسی هنر اسلامی دیده می شود؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که آراء مطرح شده از سوی فلوطین در باب هنر، بر اصول و سنت کتاب آرایی و معماری ایرانی _ اسلامی تأثیر گذار بوده و نظریات فلوطین پس از بازاندیشی و بازنویسی توسط متفکران مسلمان، به هنر ایرانی _ اسلامی راه یافت. این اصول عبارت اند از: نور بسیط و منتشر، رنگ های تخت و خالص با منشاء فلزی، حرکات مارپیچ و دایره وار که متأثر از فلسفه وحدت وجودی فلوطین است. روش تحقیق مقاله، توصیفی _ تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات آن، کتابخانه ای می باشد. جامعه آماری شامل نمونه های آثار کتاب آرایی و معماری ایرانی _ اسلامی به شیوه گزینشی است.
دلالت نام ها بر ایده ها و اشیاء در فلسفه نوافلاطونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: به عقیده افلاطون ایده ها مدلول اصلی نامها هستند و دلالت نامها بر اشیاء فقط به نحو ثانوی و به سبب شباهت اشیاء به ایده ها ممکن است. ارسطو که منکر وجود مفارق ایده هاست برخلاف افلاطون عقیده دارد که نامها در وهله اول بر محسوسات دلالت می کنند و دلالت آنها بر مفاهیم انتزاعی دلالتی ثانوی است. تلفیق آراء افلاطون و ارسطو در فلسفه نوافلاطونی سبب خلط این دو نظریه شد و بر اثر آن بسیاری از نوافلاطونیان به تبعیت از ارسطو نامها را دال بر محسوسات شمردند. فلوطین و پروکلوس تنها نوافلاطونیانی بودند که به این خلط پی بردند و به پیروی از افلاطون ایده ها را مدلول اصلی نامها دانستند. اما تفاوت ایده ها و اشیاء چنان زیاد است که افلاطون اطلاق نامها را بر ایده ها و اشیاء به اشتراک لفظی می داند و این باعث بروز مشکلاتی در فلسفه او می شود. علیت مستلزم شباهتی میان علت و معلول است اما اگر تفاوت ایده ها و اشیاء به حدی باشد که نتوان نامها را به اشتراک معنوی بر آنها اطلاق کرد چگونه ممکن است که ایده ها علت اشیاء باشند؟ فلوطین و پروکلوس می کوشند تا دلالت نامها را بر ایده ها و اشیاء به نحوی توضیح دهند که شباهت و متعاقباً رابطه علی میان آنها نقض نشود.
تبیین استعاری و غیر استعاری فلوطین از صدور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صدور، بنیاد کل نظام فلسفی فلوطین است. با وجود این و علی رغم اینکه فلوطین متفکری دقیق است، تبیین او از صدور آمیخته به استعاره های مختلف است. برخی محققان معتقدند علت این امر، غنای سنت فلسفی فلوطین و تلاش او برای هضم و جذب فلسفة گذشتگان، خصوصاً فلسفة ارسطو و پوسایدونیوس است. ولی به اعتقاد برخی دیگر، فلوطین از طریق استعاره های صدور، قصد دارد نظریة بدیعی را تبیین کند که می توان آن را نظریة فعالیت دوگانه نامید. بر اساس این نظریه، هر شیء کاملی، علاوه بر فعالیتی درونی که جوهر حقیقی آن را تشکیل می دهد، دارای فعالیتی برونی است که همچون تصویری از آن منتشر می شود. فعالیت برونی احد، عقلی بالقوه و نامتعین است که ابتدا گستاخی می کند و از احد جدا می شود. اما سپس پشیمان به سوی او بازمی گردد و با این بازگشت، متعین می شود. در این مقاله، به ارائة تفسیر مفصلی از تبیین های استعاری و غیر استعاری فلوطین از نظریة صدور و لوازم آن پرداخته ایم.
بررسی پیشینه یونانی قاعده الواحد و چگونگی انتقال و نقد آن در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۸
55 - 66
حوزه های تخصصی:
براساس تصور فیلسوفان مسلمان از فاعل الهی، از واحد جز واحد صادر نمی شود. از لحاظ تاریخ فلسفه، این مسئله به بحث از اصل نخستین نزد پیشاسقراطیان برمی گردد. آنها برآنند از یک چیز، چیزها پدید می آید و آن را درباره فاعل های طبیعی به کار می بردند؛ اما فیلسوفان مسلمان براساس الهام از آموزه های فلوطین، قاعده الواحد را از فلسفه شبه یونانی اخذ کردند و بدون آنکه برای قراردادن آن در زمره مسائل فلسفی، ملاکی تعیین کنند، به فاعل الهی یعنی خداوند نسبت دادند. فیلسوفان مسلمان برای اثبات قاعده الواحد براهینی نیز ارائه کردند که ازنظر نگارنده با برخی مباحث دیگر فلسفه اسلامی مثل عینیت صفات با ذات خداوند، ناسازگار و به لحاظ محتوایی درخور نقد است. در این مقاله با توجه به سیر تاریخی این بحث، ضمن بررسی چگونگی انتقال آن از بستر یونانی به فلسفه اسلامی، قاعده الواحد ازمنظر فیلسوفان مسلمان نقد و بررسی شده است.
مرگ از دیدگاه ابن سینا و فلوطین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه مرگ و اضطراب ناشی از آن، یکی از معماهای حیات بشری و از جمله مسائلی است که گفت وگوهای بسیاری میان متفکران مختلف برانگیخته است. در این میان ابن سینا و فلوطین از جمله فیلسوفانی هستند که نظریات متفاوتی در این باره ارائه داده اند و معتقدند نوع نگاه آدمی به فلسفه آفرینش و معنای زندگی، ارتباط مستقیمی با برداشتِ وی از مرگ دارد و بدون دستیابی به فلسفه حیات نمی توان درک درستی از مرگ داشت؛ ازهمین رو، میان معنای زندگی و مرگ ارتباط عمیقی وجود دارد. در این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع معتبر، سعی شده دیدگاه ابن سینا و فلوطین درباره مرگ و زندگی بررسی شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که به باور این دو متفکر، بدون تفسیر انسان و هستی نمی توان معنای درستی برای مرگ یافت و با توجه به تفاوت مبانیِ نفس شناسی از دیدگاه آنها، به دنبال یک هدف مشترک، که همان رسیدن به خداست، می توان درک متفاوتی از زندگی و مرگ داشت.
نحوه و غایت عروج نفس در فلسفه فلوطین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
478 - 459
حوزه های تخصصی:
در نظام فلسفی فلوطین، تنها سعادت ممکن برای انسان، یگانگی با احد با آگاهی و اشراقی معرفت شناختی است. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی، روش، اقتضائات و غایت عروج نفس و نحوه تحقق آن را تبیین می کند. از جمله یافته های پژوهش این است که یگانه مسیر عروج نفس در نظر فلوطین، دیالکتیک عقلانی فرارونده از اندیشه های جزئی به ایده های ناب است و مؤلفه هایی چون هدایت، کسب فضایل اخلاقی و ادراک زیبایی به این فرآیند یاری می رسانند. در فرآیند عروج نفسانی، تحقق هر مرتبه از معرفت برای نفس، مساوق با برکشیده شدن نفس به مرتبه وجودی هم سطح آن مرتبه معرفتی است. نهایت معرفت ممکن در پایان سیر عقلانی نفس، یگانگی ضروری با عقل کل است که به مثابه از قوه به فعل آمدن بنیان ذاتی انسان تلقی می شود. یگانگی با احد، تبیین ناپذیر، پیش بینی ناپذیر و مشمول اراده نامعطوف به غایت احد است.