مطالب مرتبط با کلیدواژه

مجتمع های مسکونی


۱.

سنجش و ارزیابی اصول پایداری اجتماعی در مجتمع های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رضایت از زندگی عدالت اجتماعی توسعه ی پایدار پایداری اجتماعی مجتمع های مسکونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵۴ تعداد دانلود : ۶۴۸
پایداری اجتماعی به عنوان یکی از کلیدی ترین موارد مطرح در برنامه ریزی شهری بویژه در برنامه ریزی مجتمع های مسکونی است. پایداری اجتماعی به چگونگی ارتباط میان افراد، جامعه و جوامع توجه داشته است. پایداری اجتماعی مجتمع های مسکونی، وضعیتی است که ساکنان از زندگی در خانه و مجتمع خود رضایت داشته باشند. در مفهوم پایداری اجتماعی نیازهای اساسی و برابری به عنوان ارکان اساسی پایداری اجتماعی شناخته می شوند؛ به عبارت دیگر پایداری اجتماعی، بهره وری مجتمع های مسکونی را به حداکثر می رساند. هدف اصلی پژوهش حاضر سنجش اصول پایدار اجتماعی و ارزیابی میزان رضایت ساکنان در مجتمع های مسکونی در مجتمع مسکونی آ. اس. پ تهران است. این پژوهش دارای هدف کاربردی است و به صورت توصیفی- تحلیلی انجام شده است. روش جمع آوری اطلاعات نیز بر اساس مطالعات اسنادی و پیمایشی(پرسشنامه، مصاحبه) بوده است. جامعه ی آماری پژوهش را ساکنان محدوده ی مورد مطالعه تشکیل می دهند که بر اساس فرمول کوکران 186 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شده و شیوه ی نمونه گیری افراد مورد مطالعه، استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای است. از روش دلفی برای تعیین وزن هر یک از شاخص های پایداری اجتماعی و مدل تحلیل شبکه (ANP) برای تجزیه و تحلیل استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که شاخص های حفاطت در مقابل جرم و جنایت (0.103)، عدالت اجتماعی (0.0963) و رضایت از کیفیت دسترسی به خدمات (0.0906) به ترتیب بیشترین وزن و سهم را در تحقق پایداری اجتماعی دارند و شاخص های مشارکت و کیفیت محیطی در وضعیت ناپایدار قرار داشتند.
۲.

معیارهای طراحی مجتمع مسکونی با رویکرد ارتقای سلامت کودکان در فضاهای شهری

کلیدواژه‌ها: بازی حفظ سلامت امنیت جسمی مجتمع های مسکونی فضاهای شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۵ تعداد دانلود : ۹۷۷
کودک علاقه به فضایی دارد که علاوه بر شرایط سنی و روحیات در آن به بازی بپردازد، بازی فعالیت آزادی که به شدت نیاز زیستی کودکان است. در گذشته، با وجود حیاط ها و باغچه ها بسیاری از نیازهای بازی کودکان در داخل فضاهای خصوصی یا نیمه خصوصی خانه ها بر طرف می شد اما امروزه و از سرناچاری، با تغییر الگوی سکونت به روش آپارتمان نشینی، حیاط ها کمتر می توانند پاسخگوی نیاز کودکان باشند. فضاهای بازی در مجتمع های مسکونی حتما" می بایست شرایط مناسب را برای تجربه کردن محیط دراختیار کودکان قرار دهد تا آنان برای ورود و زندگی آینده درشهر در سنین بالاتر آمادگی پیدا کنند. درک محیط، حفظ سلامت، امنیت جسمی وگسترش مهارت های بدنی و فضای آرامش بخش که در فضاهای شهری باز محله و کوچه و... حتی برخی فضاهای بازی مختص آنان، از سوی مدیریت شهری کم اهمیت انگاشته می شود، در فضای بازی کودکان وسایل باید به گونه ای انتخاب شود که علاوه بر سرگرمی جنبه تفکر و خیال پردازی را تقویت کند. پژوهش حاضر از نوع مطالعات کتابخا نه ای جهت شناسایی، گردآوری، در جهت ارتقای سلامت کودک در مجتمع های مسکونی و شرایط جسمی وروانی کودکان می باشد. درمقاله حاضر پژوهش های گذشته مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق، شامل ایده های معمارانه ای برای طراحی فضاهای کودک درجهت ارتقاء خلاقیت و سلامت کودکان است، ازجمله: ایجاد فضای پویا وتغییرپذیری در اجزای آن، به کارگیری طبیعت، تداخل فضاهای باز و بسته، تنوع پذیری و غیره.
۳.

بررسی حس تعلق مکانی در مجتمع های مسکونی و نقش طبیعت بر آن (مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی اکباتان، پردیسان، زیتون و مهرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: طبیعت حس تعلق مکانی مجتمع های مسکونی اکباتان پردیسان زیتون و مهرگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۰ تعداد دانلود : ۷۱۹
طبیعت و فضاهای سبز، عاملی است که موجب تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای ساکنان می شود. این حس، عامل مهم در شکل گیری حس تعلق مکانی بوده و نهایتاً منجر به ایجاد محیط های با کیفیت می شود. توجه به فضاهای سبز شهری و بوستان های محلی، بیشتر با هدف تأمین حداقل فضای سبز مورد نیاز برای شهرها صورت می پذیرد؛ اما مسئله اصلی اینجاست که با وجود اثرگذاری این فضاها بر حس تعلق مکانی ساکنان، کیفیت و چگونگی این تأثیرات تبیین نمی شوند؛ بنابراین بررسی نقش طبیعت در راستای تقویت حس تعلق مکانی در جوامع شهری، بسیار ضروری و پراهمیت جلوه می کند. بر این اساس پژوهش حاضر به بررسی میزان تأثیرگذاری طبیعت بر حس تعلق مکانی در مجتمع های مسکونی اکباتان تهران، پردیسان قم، زیتون اصفهان و مهرگان قزوین پرداخته است. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی و همبستگی است و تجزیه وتحلیل ها بر اساس 360 پرسش نامه تکمیل شده توسط ساکنان این 4 مجتمع مسکونی انجام گرفت. پس از بارگذاری و وزن دهی عوامل سنجش طبیعت و تعلق مکانی از طریق محاسبه مقدار کای اسکوئر در سطح معناداری (0.05>P)، نتایج حاصله به با کمک نرم افزارهای Lisrel و SPSS نشان داد ارتباطی معنادار و مثبت بین دو متغیر طبیعت و حس تعلق مکانی در نمونه های مورد مطالعه برقرار است. ضریب تأثیر طبیعت در تعلق مکانی ساکنان در مجتمع های مسکونی اکباتان (0.87)، پردیسان (0.42)، زیتون (0.91) و مهرگان (0.37) به دست آمده است. همچنین با توجه به اینکه مقدار RMSEA در مجتمع های مسکونی به ترتیب برابر با (0.054)، (0.042)، (0.061) و (0.040) به دست آمده، رابطه بین طبیعت با تعلق مکانی مورد تأیید قرار گرفته است.
۴.

بررسی مطلوبیت فضای سبز مجتمع های مسکونی شهری (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر رشت فضای سبز فضای سبز شهری مجتمع های مسکونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۶ تعداد دانلود : ۳۲۷
فضای سبز شهری یکی از عناصر مهم تشکیل دهنده منظر شهرهاست. در این میان یکی از فضاهایی که عرصه ای برای ایجاد فضاهای سبز در شهرها به شمار می رود، فضای موجود در مجتمع های مسکونی است. این فضاها با توجه به اینکه مساحت نسبتاً زیادی را در شهر به خود اختصاص می دهند، نقش مهمی در تأمین سرانه مورد نیاز ساکنان داشته و می توانند فرصتی مهم برای ایجاد فضای سبز در شهرها به شمار آیند. این مجتمع ها با توجه به ویژگی های خود، مانند موقعیت قرارگیری، مساحت و...، قابلیت یکسانی برای تأمین فضای سبز ندارند و از این نظر برخی وضعیت مطلوب و برخی دیگر نامطلوب دارند. هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، رتبه بندی مجتمع های مسکونی شهر رشت از نظر فضای سبز است. به منظور جمع آوری اطلاعات ابتدا مطالعات اسنادی-کتابخانه ای صورت گرفت و پس از جمع آوری داده های اولیه، فرایند بازدید میدانی آغاز شد و اطلاعات مورد نیاز از طریق پیمایش، پرسشنامه و مصاحبه برای رسیدن به هدف به دست آمد. رتبه بندی مجتمع های مسکونی از نظر مطلوبیت فضای سبز با روش AHP صورت گرفت و برای بررسی فرضیه پژوهش با به کارگیری نرم افزار SPSS، از آزمون اسپیرمن استفاده شد. نتایج بررسی ها نشان می دهد مجتمع های مسکونی گاز و باهور با وزن 54/0 بیشترین امتیاز را دارند و از نظر مطلوبیت فضای سبز در رتبه اول هستند. مجتمع های مسکونی اطلس، پاسارگاد، شقایق، باهنر و سفیدرود کمترین امتیاز و آخرین رتبه را دارند. همچنین نتایج آزمون اسپیرمن نشان دهنده وجود رابطه معناداری میان مساحت و رتبه مجتمع های مسکونی از نظر فضای سبز است؛ یعنی با افزایش مساحت مجتمع های مسکونی رتبه فضای سبز آن ها نیز افزایش می یابد.
۵.

شناسایی و رتبه بندی عوامل تاثیرگذار بر رضایت مندی کودکان در فضای باز مجتمع های مسکونی (مطالعه موردی: مجتمع مسکونی امام رضا (ع) شیراز)

کلیدواژه‌ها: نشاط فضاهای باز کودکان مجتمع های مسکونی رضایت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۳ تعداد دانلود : ۲۴۳
محیط مسکونی به عنوان یکی از نیازهای اساسی انسان، باید از دو جنبه کالبدی و معنوی، یعنی پاسخ به استانداردهای کمی و ارتقای سطح کیفی زندگی، پاسخ گوی کاربرانش باشد. رضایتمندی سکونتی نشانگر کیفیت زندگی ساکنان و مفهومی چندوجهی می باشد که مطابق پژوهش های انجام شده، بر سلامت روانی افراد تاثیرگذار می باشد. از سوی دیگر با گسترش روان شناسی مثبت گرا، احساس نشاط و شادی به عنوان یک از جنبه های رضایتمندی معرفی شده است. محدودیت های ساخت و ساز در دوران معاصر، برخی جوانب کیفی مورد نیاز ساکنان را مورد غفلت قرار داده است. از جمله تامین فضای باز مورد نیاز؛ پژوهش ها نشان می دهد که این عامل می تواند موجب نارضایتی و تاثیر منفی بر سلامت روان کودکان ساکن در مجتمع های مسکونی شود. بنابراین پژوهش حاضر با موردپژوهی و با هدف شناسایی و رتبه بندی عوامل تاثیرگذار بر رضایتمندی و احساس نشاط کودکان در فضای باز مجتمع های مسکونی انجام شده است. برای دستیابی به این هدف، پس از توزیع پرسشنامه های طراحی شده بین کاربران نمونه مورد مطالعه، با انجام آزمون تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS24، عوامل موثر بر رضایتمندی کودکان از فضای باز مجتمع های مسکونی شناسایی شد. سپس به کمک نرم افزار Expert Choice و به روش تحلیل سلسله مراتبی AHP، این عوامل اولویت بندی شدند. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که برای کودکان، مهم ترین عامل در رضایتمندی، حضور مداوم و تعاملات با گروه همسالان در کنار انجام فعالیت های مورد نظرشان می باشد. برای دستیابی به بهترین نتیجه در این راستا، مظابق بررسی ها، توجه به خوانایی محیط، توانایی ها و رعایت مقیاس انسانی در ارتباط با کودکان دارای اهمیت می باشد.
۶.

بررسی عوامل موثر در سرزندگی مجتمع های مسکونی بزرگ مقیاس: مطالعه موردی مجتمع مسکونی آسمان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرزندگی مجتمع های مسکونی پایداری شهری کیفیت شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۶ تعداد دانلود : ۵۳۲
اگر شهر به مانند یک موجود زنده فرض شود برای ادامه زندگی به سرزندگی و نشاط نیازمند است. برخورداری از مسکن مناسب به عنوان پایه و اساس سرزندگی، نقش زیادی در آسایش شهروندان دارد. امروزه تأمین مسکن به عنوان یکی از مسائل اساسی در ساخت و توسعه شهرها مطرح است. در ایران همراه با رشد شهرنشینی و ازدیاد جمعیت و کمبود زمین مناسب جهت ساخت و ساز، احداث مجتمع های مسکونی از جمله اقداماتی در جهت پاسخ گویی به این نیاز روزافزون مسکن می باشد. اما در شرایط فعلی مجتمع های مسکونی از نظر برخی از نظریه پردازان شهری از جهت مطلوبیت های شهری با مشکل مواجه هستند که فقدان یا پایین بودن میزان سرزندگی از جمله آن ها می باشد. سازگاری بین کاربری ها، داشتن فضای شهری مطلوب، امنیت شهری و سرمایه اجتماعی از شاخص های موثر سرزندگی در سطح مجتمع های مسکونی محسوب می گردد. بررسی و تبیین مفهوم سرزندگی در مجتمع های مسکونی بزرگ مقیاس و مشخص نمودن عوامل اصلی موثر در سرزندگی مجتمع های مسکونی از اهداف این تحقیق می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و توسعه ای می باشد و روش بررسی آن به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد. با توجه به نتایج تحلیل عاملی اکتشافی روی 29 متغیر سرزندگی مجتمع مسکونی آسمان، چهار عامل به عنوان عامل های اصلی شناسایی گردیدند. عامل اول (عامل کالبدی)با مجموع بار عاملی 17/7 از نظر مجموع و با میانگین 79/. در صدر عوامل سرزندگی مجتمع مسکونی آسمان قرار گرفته است. عامل دوم (اجتماعی- فرهنگی) با مجموع 85/3 و با میانگین 37/. و عامل سوم (اقتصادی) با مجموع39/. بار عاملی و با میانگین73/. و عامل چهارم نیز (عامل محیطی) با مجموع بارعاملی24/3 و با میانگین 81/. در مرتبه های بعدی قرار دارد. همچنین نتایج نحقیق نشان داد، بر اساس آزمون T-test میزان سرزندگی در مجتمع مسکونی آسمان در حد 81/3 قرار دارد که بیانگر وضعیت مناسب آن نسبت به سایر سکونتگاه های شهری می باشد.
۷.

ساختارهای زیبایی شناختی موثر سازنده محیطی در ایجاد حس امنیت در مجتمع های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امنیت محیطی زیبایی شناسی کاهش جرم عوامل محیطی مجتمع های مسکونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۰ تعداد دانلود : ۳۸۸
مطالعات روانشناسی بر ارتباط عمیق میان زیبایی و احساس آرامش و امنیت تأکید دارد. انسان در جامعه امروزی با تحولات محیطی متفاوتی مواجه است. ایجاد مجتمع های مسکونی یکی از این تحولات در ساختار محیطی افراد جامعه است. مسئله ای که می توان مطرح کرد، تأثیر مجتمع های مسکونی به عنوان تغییرات ساختاری جدید بر حس امنیت افراد جامعه است. زیبایی شناسی علمی است که می توان از آن برای ایجاد حس امنیت کمک گرفت. امروزه وجود امنیت به عنوان یکی از نیازهای اصلی انسان ها از مهمترین عوامل ساختاری کیفیت زندگی است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با رویکرد کمی و کیفی انجام شده است. جامعه پژوهش حاضر شامل بیش از 2000 نفر است که نمونه در دسترس آن ها به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. بعد از توزیع کردن پرسشنامه، داده ها با استفاده از نرم افزار Spss در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد که 5 عامل اصلی بر امنیت محیطی و کاهش جرم در بافت مجتمع های مسکونی تأثیر به سزایی دارند. این 5 عامل عبارتند از امنیت فیزیکی، نظارت، ترس از جرم، قلمروپایی، مدیریت و نگهداری که بعد از مقایسه میانگین آن ها در گروه نمونه نتایج نشان داد که مؤلفه نظارت دارای میانگین زیاد و مؤلفه ترس از جرم دارای میانگین کمتری است، میانگین سایر متغیرها (امنیت فیزیکی، قلمروپایی و مدیریت و نگه داری) نیز در حد متوسط بودند. بنابراین در امنیت محیطی در بافت مجتمع های مسکونی امنیت فیزیکی، نظارت، ترس از جرم، قلمروپایی، مدیریت و نگهداری سهم به سزایی دارند. توجه به این مؤلفه ها در کنار ایجاد محیط های طبیعی نقش مهمی در تثبیت فضایی با تسلط ساختاهاری زیبا و آرامش بخش در مجتمع های مسکونی دارد. اهداف پژوهش: 1.بررسی نقش ساختارهای زیباشناختی در ایجاد حس امنیت در مجتمع های مسکونی. 2.شناسایی مؤثرترین عوامل بر امنیت در بافت مسکونی. سؤالات پژوهش: 1.چه عواملی در ایجاد ساختارهای زیبایی شناختی محیطی در مجتمع های مسکونی نقش دارند؟ 2.کدام عوامل بیشترین تأثیر را بر ایجاد حس امنیت در بافت مسکونی دارد؟
۸.

ارزیابی و تحلیل، مؤلفه های استقرار کالبدی مؤثر بر عملکرد حرارتی مجتمع های مسکونی (مطالعه موردی: همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مجتمع های مسکونی مؤلفه های استقرار انرژی همدان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۲۱۹
ارتقای عملکرد حرارتی مجتمع های مسکونی در آینده نزدیک، تبدیل به اصل مهمی در توسعه پایدار اقلیمی شهرها می شود؛ لذا این مطالعه باهدف بررسی مؤلفه ها و شاخص های هندسی استقرار کالبدی مؤثر بر عملکرد حرارتی، برای مرحله طراحی انجام پذیرفت. روش تحقیق، ترکیبی از روش های کیفی (توصیفی، تحلیلی و مشاهده ی میدانی) و کمی (داده های شبیه سازی انرژی) است. در تحلیل داده ها، از روش آماری؛ آزمون همبستگی، تحلیل واریانس، آزمون تفاوت میانگین و مقایسه با مدل مرجع بهره گرفته شده است. متغیر مستقل؛ مؤلفه های استقرار کالبدی (جهت قرارگیری، هم نشینی توده-فضا و ارتفاع) و متغیر وابسته (میزان مصرف انرژی سالانه) است. با شناسایی 4 گونه اصلی و زیرگونه های آن ها، درنهایت 15 گونه ی مجتمع های مسکونی در شهر همدان شبیه سازی انرژی انجام پذیرفت. یافته ها نشان می دهد که مؤلفه های استقرار کالبدی بر میزان مصرف انرژی به شدت تأثیرگذار است؛ به طوری که انتخاب جهت مناسب (شرقی – غربی) صرفه جویی مؤثری در اکثر الگوها بخصوص الگوی خطی دارد. تحلیل همبستگی بین شاخص های هندسی متأثر از شکل قرارگیری فرم توده -فضا و میزان مصرف انرژی، رابطه مستقیم و با شدت بسیار زیادی را نشان می دهد؛ بر این اساس، با مقایسه الگوها با مدل مرجع، الگوهای خطی با میانگین صرفه جویی انرژی 05/13% بهینه ترین و مجموعه الگوهای پراکنده با میانگین افزایش انرژی 86/5% ناکارآمدترین و الگوهای متمرکز و ترکیبی در میانه قرار دارد. تحلیل همبستگی بین متغیر ارتفاع (افزایش سطح هوای آزاد و H/W) و میزان مصرف انرژی نشان می دهد که؛ در 2 الگو از 6 الگوی موردمطالعه، افزایش مصرف و در 4 الگوی دیگر کاهش مصرف انرژی وجود دارد.
۹.

بررسی میزان تأثیرگذاری راندمان عملکردی فضاهای باز مجتمع های مسکونی بر ارتقای سطح دل بستگی ساکنین (مطالعه موردی: منطقه 6 شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دل بستگی به مکان راندمان عملکردی مجتمع های مسکونی فضاهای باز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۹ تعداد دانلود : ۳۷۳
دل بستگی به مکان، نقطه تلاقی عناصر کالبدی، فعالیت ها و مفاهیم ذهنی نسبت به مکان است و در نتیجه ارزیابی آن ها توسط بهره برداران محیط ایجاد می شود. به نظر می رسد ارتقای راندمان عملکردی فضاهای باز مجتمع های مسکونی، می تواند به ارتقای سطح دل بستگی افراد کمک کند. به منظور آزمون این فرضیه، پرسشنامه ای با 30 سؤال طراحی شد و در اختیار 393 نفر از ساکنان مجتمع های مسکونی در منطقه 6 شیراز قرار گرفت. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS24 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. آلفای کرونباخ با ارائه ضریب 910/0 نشان می دهد که ابزار تحقیق قابلیت اطمینان قابل قبولی دارد و نتایج را می توان قابل اعتماد ذکر کرد. نتیجه بررسی ها نشان می دهد میان راندمان عملکردی فضای باز و دل بستگی ساکنین، رابطه مثبت وجود دارد؛ به نحوی که فعالیت و ارتباطات دارای بیشترین همبستگی با دل بستگی هستند؛ ادراک و خوانایی محیط اولویت دوم، و زمینه و چیدمان و رفاه و آسایش محیطی در رتبه های بعد قرار دارند.
۱۰.

تبیین رابطه بین مولفه های موثر برکیفیت فضای باز جمعی در ارتقاء اجتماع پذیری محیط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اجتماع پذیری تعامل اجتماعی فضای باز مشترک جمعی مجتمع های مسکونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۹ تعداد دانلود : ۲۲۰
میزان موفقیت فضاهای جمعی به میزان استفاده از آن مکان و حضور انسان وابسته است. انسان به صورت پیوسته با مکان همراه بوده و نوعی تعامل در آن را ایجاد کرده  که منجر به شکل گیری روابط اجتماعی و اجتماع پذیری فضای باز جمعی شده است. در دهه های اخیر، بی توجهی به حفظ و ارتقای حیات جمعی در برخی فضاهای باز موجب از بین رفتن اهمیت و نقش فضا شده است. همچنین عدم استفاده از معیارهای فضاهای باز عمومی برای اجتماع پذیری فضاها منجر به خالی و رانده شدن فضاها شده است. از این رو شناخت معیارهای ایجاد کننده و ارتقادهنده اجتماع پذیری در فضاهای باز جمعی به منظور رونق بخشیدن به این گونه فضاها در مقیاس های مختلف ضروری است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر کیفیت فضای باز جمعی محیط های مسکونی و تأثیر آن در ایجاد تعامل بین کاربران و پاسخ به این پرسش که حضور افراد در این  فضاها چگونه منجر به اجتماع پذیری فضای باز جمعی و عاملی در جهت موفقیت فضا می شود، انجام شده است. از این رو چهار فضای باز مشترک جمعی در مقیاس مجتمع های سکونتی در منطقه شش شهرداری شهر شیراز انتخاب شد. این پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به روش پیمایش و با استفاده از ابزار سنجش پرسشنامه صورت گرفته است. حجم نمونه 488 نفر از ساکنان مجتمع مسکونی است. تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و با بهره گیری از نرم افزار SPSS انجام شده است. پس از تحلیل و دسته بندی ابعاد در سطح نظریه مکان و استخراج هفت مؤلفه مؤثر بر کیفیت فضاهای جمعی و اجتماع پذیری (که شامل ایمنی و امنیت، انعطاف پذیری، نفوذ پذیری، فعالیت پذیری، تعامل اجتماعی، هویت مکان و ادراک محیط است) در چگونگی برقراری تعامل و ارتباط کاربران محیط چهار نتیجه حاصل گردید. نخست ایجاد آفرینش فضاهایی پویا، دوم ایجاد فضاهای جمعی، سوم پیوستگی و تعامل و چهارم تقویت درک متقابل از رفتارهای محیط کیفیت مکان های باز جمعی را می توان ارتقا بخشید.
۱۱.

نقش مؤلفه های کالبدی و ادراکی-روان شناختی فضاهای عمومی در ارتقای تعاملات اجتماعی مطالعه موردی: ساکنان مجتمع های مسکونی منطقه 22 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مجتمع های مسکونی مؤلفه های کالبدی مؤلفه های ادراکی- روان شناختی تعاملات اجتماعی منطقه 22 تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۳ تعداد دانلود : ۴۳۲
مناسب سازی مکان های عمومی در مجتمع های مسکونی علاوه بر ارتقاء سطح کیفیت محیط مسکونی می تواند تعاملات و روابط اجتماعی بین ساکنین را تا حد زیادی افزایش دهد. چنانچه این فضاها پاسخگوی نیازهای و خواسته های فردی و اجتماعی ساکنین باشند، می توان بخشی از فعالیت های زندگی را از فضای داخلی به فضای باز مجتمع ها منتقل و کمبودهای زندگی در واحدهای مسکونی با مساحت کم را جبران نمایند. با درک این موضوع مسئله اصلی پژوهش حاضر نیز نقش مؤلفه های کالبدی و ادراکی –روان شناختی فضاهای عمومی در ارتقای تعاملات اجتماعی در مجتمع های مسکونی منطقه 22 شهر تهران می باشد. پژوهش حاضر کمی-کیفی و دارای ماهیت کاربردی و روش انجام آن نیز توصیفی-تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش نیز ساکنین مجتمع های مسکونی پارسیا، باران و عرفان در منطقه 22 کلان شهر تهران می باشد. حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران برابر 359 نفر محاسبه شد. شیوه گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای-میدانی (مشاهده و پرسشنامه محقق ساخته) است. در تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزارهای SPSS و مدل سازی معادلات ساختاری در محیط AMOS استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد بین متغیرهای کالبدی و تعاملات اجتماعی با ضریب 315/0 رابطه معناداری برقرار است. همچنین بین دو متغیر ادراکی-روان شناختی با متغیر تعاملات اجتماعی نیز رابطه معنادار برابر 666/0 برقرار است. رابطه معناداری دو متغیر کالبدی و متغیر ادراکی-روان شناختی نیز برابر 0.590 محاسبه شد. بار عاملی ضریب رگرسیونی تأثیر مؤلفه های کالبدی، ادراکی روان شناختی بر تعاملات اجتماعی نیز به ترتیب برابر 567/0 و 736/0 می باشد. که تأثیر متغیرهای فوق بر تعاملات اجتماعی را در سطح بالایی تائید می نماید. با بررسی هر یک از این مؤلفه ها و ر فضاهای عمومی مجتمع های مسکونی، انتظار می رود که سطح تعاملات اجتماعی ساکنین به میزان قابل توجهی افزایش یابد.
۱۲.

نقش عوامل کالبدی مجتمع های مسکونی بر افزایش احساس تعلق به مکان (نمونه موردی مجتمع های مسکونی شاه بلوط و پردیسان گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس تعلق به مکان به مکان عوامل کالبدی محیط مجتمع های مسکونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹ تعداد دانلود : ۱۸۶
خانه مبدا و مقصد زندگی انسان است. انسان ها برای کار و فعالیت اجتماعی از آن خارج می شوند و پس از کار و کسب تجربه به خانه باز می گردند ولی امروزه خانه آدمی در بلوک های مسکونی در پشت چند پنجره یکنواخت و هم شکل با دیگران قرار دارد که نه فقط برای میهمان بلکه برای افراد خانواده نیز تشخیص آن از بیرون مشکل است. حس تعلق به مکان رابطه ای عاطفی و پرمعنا بین شخص و مکان است؛ پیوندی احساسی که مردم آن مکان را به عنوان قرارگاهی برای بازگشت بدان ارزشمند بدانند. در حقیقت احساس تعلق به مکان شاخصی است که از طریق آن می توان میزان متمایز بودن آن مکان را برای مردم، نسبت به دیگر مکان ها سنجید. در این پژوهش به بررسی تأثیر عوامل کالبدی مجتمع های مسکونی بر افزایش احساس تعلق فرد به مکان زندگیش می پردازیم و با استناد به روش توصیفی – تحلیلی، به هدف کاربردی، بر مبنای بررسی های میدانی و به روش پیمایشی مورد مطالعه قرار گرفته است. جامعه آماری ساکنان مجتمع های مسکونی شاه بلوط و پردیسان گرگان است و با استفاده از فرمول کوکران 262 نفر از افراد بالای 15 سال به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. جهت تحلیل نتایج از نرم افزار spss استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد "ابعاد و اندازه" و "روابط و چیدمان فضایی" بیشترین میزان تأثیر را بر روی احساس تعلق به مکان داشته اند.
۱۳.

ارزیابی نقش کیفیت معماری در ارتقا کیفیت زندگی در مجتمع های مسکونی از دیدگاه سلامت ساکنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت معماری کیفیت زندگی ابعاد سلامت مجتمع های مسکونی شیراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۸ تعداد دانلود : ۲۲۶
بی توجهی طراحان و معماران به کیفیت مجموعه های زیستی در جریان رشد شتابان شهرنشینی، ساکنان این مجموعه ها را با مشکلات متعددی روبه رو نموده که از جمله مهمترین آنها، افت شدید کیفیت زندگی در این مجموعه هاست. اهمیت این موضوع به حدی است که در بعضی موارد، زندگی در این مجتمع ها، سلامت ساکنان آن را به مخاطره می اندازد. در همین ارتباط پژوهش حاضر، کیفیت معماری را به عنوان متغیر مستقل، کیفیت زندگی را به عنوان متغیر وابسته و کیفیت سلامت را به عنوان متغیر میانجی مد نظر قرار داده و سعی در تحلیل چگونگی ارتباط میان متغیرهای یادشده نموده است. بنابراین بر اساس ادبیات تحقیق، کیفیت سلامت با سه شاخص سلامت جسمانی، سلامت روانی و سلامت اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفت. کیفیت معماری نیز در قالب سه شاخص کیفیت محیطی، کیفیت ساختاری و کیفیت عملکردی مد نظر قرار گرفت و در نهایت کیفیت زندگی خود به عنوان یک مفهوم ثابت و چند جانبه تعریف گردید. گردآوری اطلاعات در حوزه کیفیت معماری و سلامت با استفاده از پرسشنامه محقق ساز و در ارتباط با کیفیت زندگی با استفاده از پرسشنامه استاندارد انجام گرفت. جامعه آماری در این تحقیق، ساکنان سه مجتمع اساتید، دراک و چوگان در شهر شیراز بودند که از نظر بافت اجتماعی ساکنان و نیز موقعیت جغرافیایی در شهر، در یک سطح قرار داشته ولی از نظر شاخص های محیطی و معماری، دارای تفاوت هایی با یکدیگر بودند. تحقیق از نوع کمی _ کیفی و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری و نیز تحلیل محتوای مصاحبه های صورت گرفته از ساکنان انجام گرفته است. در انتها نتایج تحقیق حاکی از آن بود که کیفیات معماری، تأثیر بسزایی در کیفیت زندگی ساکنان در مجتمع های مسکونی دارد که این موضوع از طریق ارتقای سطوح مختلف سلامت ساکنان شکل می گیرد. به این ترتیب که کیفیت محیطی باعث ارتقای سلامت جسمانی شده، کیفیت ساختاری باعث ارتقای سلامت روانی شده و کیفیت عملکردی باعث ارتقای سلامت اجتماعی ساکنان می شود و در نهایت برآیند این موارد باعث ارتقای کیفیت زندگی در مجتمع های مسکونی می شود.  
۱۴.

تحلیلی بر بازنمود سبک زندگی اسلامی- ایرانی در معماری مجتمع های مسکونی (مورد مطالعه: نشیمن و پذیرایی در مجتمع های مسکونی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه داده بنیاد سبک زندگی اسلامی ایرانی نشیمن و پذیرایی مجتمع های مسکونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۱۵۶
سبک زندگی با دربرگرفتن تحولات اجتماعی و فرهنگی، اهمیت شایانی در زندگی روزمره ساکنان در عرصه معماری و مسکن دارد. مفهوم سکونت در فرهنگ اسلامی ایرانی به مثابه مکانی برای کسب آرامش- در کنار خانواده و یافتن خود فردی و جمعی با حصول ارتباط با خداوند و در زمینه طبیعت- بر اساس گزینش و انتخاب طریق جهت نیل به تعالی و اجتناب از تنزل است. مطالعه حاضر، با روش کیفی و رویکرد استقرایی انجام گرفته و جهت شکل دهی چارچوب مفهومی چگونگی بازنمود سبک زندگی اسلامی ایرانی در معماری، از نظریات اندیشمندان اسلامی استفاده شده و نظریه بوردیو به عنوان مدل تحقیق در نظر گرفته شده و در این راستا از نظریه مفهوم سازی داده بنیاد بهره گرفته شده است. بدین منظور، سبک زندگی تعداد سی خانوار ساکن در مجتمع های نوساز مسکونی در شهر تبریز، در بخش نشیمن و پذیرایی، توسط پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده، موردبررسی قرار داده شده است. یافته های تحقیق گویای عدم تطابق کامل طراحی نشیمن و پذیرایی با سبک زندگی ساکنان است و ناکارآمدی طراحی یا عدم انعطاف پذیری و تطابق تجهیز و طراحی فضا با نیاز افراد را سبب شده که به دلیل فقدان بررسی عمیق ارزش ها در بستر اجتماعی و فرهنگی این اتفاق صورت گرفته است. درصورتی که سبک زندگی ساکنان، نسبتاً مطابق با ارزش های اسلامی ایرانی در موارد تعلیم و تربیت اعضای خانواده در راستای الگوهای دینی، مدیریت بدن، کلیشه های جنسیتی است. اگرچه باورهای رایج، مشکلاتی چون تجمل گرایی را نیز ایجاد کرده است؛ و در رابطه با شکل گیری نهادها و تشکل ها و روابط همسایگی موانعی وجود دارد، ولی معماری نیز بستر حل این موانع را ایجاد نکرده است و افراد به صورت ناخودآگاه، یا با شرایط موجود کنار آمده اند و یا با ایجاد تغییرات داخلی سعی در برطرف نمودن آن کرده اند.
۱۵.

تبیین روان شناسی محیطی معیارهای کیفیت فضایی مجتمع های مسکونی در ارزیابی عملکرد مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مجتمع های مسکونی کیفیت کالبدی روان شناسی محیطی ارزیابی عملکرد مبنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۱۸۲
به طور عمده POE در مطالعات غربی بیشتر به جنبه های عملکردی ساختمان می پردازند و هر ساخته و فرآورده انسانی از مباحث زمینه ای و رفتاری تأثیر می پذیرد. با توجه به نظر خبرگان معاصر(ادبیات تحقیق) اولویت مولفه-های ارزیابی در ایران به ترتیب، شامل ارزیابی: ۱- فنی و تکنیکی؛ ۲- رفتاری؛ ۳- حقوقی و اقتصادی؛ و ۴- عملکردی است. ارزیابی های پس از سکونت را به دو دسته تقسیم می کند: ارزیابی های پس از سکونت قیاسی و ارزیابی های پس از سکونت مولد. در ارزیابی های پس از سکونت قیاسی، پژوهشگر به منظور ایجاد هنجارها یا درک تغییرات در قبل و بعد از اجرای یک طراحی جدید، به مقایسه بین فضاها می-پردازد. ارزیابی های پس از سکونت قیاسی به احتمال بیشتری مستلزم روش های عینی ازجمله روش های مورد استفاده در مقیاس های پرسشنامه استانداردشده هستند که بر این اساس در این پژوهش ارزیابی مبتنی بر پرسشنامه مدنظر بوده است. در این پژوهش ارزیابی رفتاری، در زمینه های ادراک روان شناختی محیطی با تاکید بر مولفه ها و شاخص های روان شناختی محیطی در حوزه کیفیت سنجی فضایی مدنظر است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی و بنا به ماهیت بنیادین بوده و از روش فراتحلیل نیز در جمعبندی مطالعات و تنسیق سوابق مطالعاتی در این رابطه بهره برده است. یافته های تحقیق نیز به اولویت سنجی فاکتورها و معیارهای کیفیت روان شناختی مجتمع های مسکونی با ارزیابی عملکردمبنا اشاره دارد که بیشترین میزان اولویت های کاربران از مولفه ها عبارتند از: قلمرو همسایگی، فضای شخصی، محرمیت، تعامل پذیری، فضاهای مشاع، سیالیت فضایی، انعطاف پذیری فضایی، سرزندگی فضایی، درونگرایی، هویت مندی، کاهش استرس، ازدحام و تراکم و پویایی فضایی.
۱۶.

بررسی نقش ویژگی های ژئومورفیک در مکانیابی مناطق بهینه به منظور احداث مجتمع های مسکونی (نمونه موردی شهر شاهرود)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: شهر شاهرود مکانیابی مجتمع های مسکونی ژئومورفیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱ تعداد دانلود : ۱۲۲
برخی از پدیده های ژئومورفولوژیکی نه تنها به عنوان عوامل مخرب و بازدارنده در استقرار و توسعه شهرها محسوب نمی شوند، بلکه اگر برنامه ریزان شهری آگاهی کامل از نوع و کاربرد همه جانبه ژئومورفولوژیکی این پدیده ها داشته باشند، آن ها را به عاملی مثبت در استقرار و توسعه شهرها تبدیل خواهند نمود. به علاوه برنامه ریزی های زیر بنایی شهر به دور از تاثیرات شرایط توپوگرافی نبوده و نیست زیرا توپوگرافی محل و جهت گیری ناهمواریها در مسائلی نظیر ساخت ساز شهری و یا در جابجایی جمیعت شهری نقش انکار ناپذیری دارد در این پژوهش یا استفاده از روش تحلیلی و میدانی با استفاده از آزمون مقایسه میانگین بین دو نمونه (T-Test) میانگین پدیده های ژئومورفیک و مکانیابی متأثر از از خدمات سازمان های مربوطه در هنگام صدور مجوز از دیدگاه کارشناسان مورد مقایسه قرار گرفته و از آنجائیکه بین میانگین دو نمونه به لحاظ آماری اختلاف معنی داری وجود دارد این تفاوت بیان می کند که عدم توجه به شاخص های ژئومورفیک توسط سازمان های متولی در هنگام صدور مجوز به دلیل اختلاف معنادار از شاخص استاندارد تاثیرمعناداری در روند مکانیابی مجتمع های مسکونی موفق عمل نکرده است.
۱۷.

ارزیابی نقش مؤلفه های موثر در فضای باز مجتمع های مسکونی بر ایجاد تعاملات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعاملات اجتماعی فضای باز مجتمع های مسکونی فضای مشترک جمعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۱۵۳
فضاهای عمومی از عناصر اصلی در شکل دادن زندگی اجتماعی است. تعامل و ارتباط عوامل اجتماعی و کالبدی معیار سنجشی برای میزان مطلوبیت مکان های زیستی تلقی می شود. هدف این پژوهش به بررسی رابطه بین کیفیت فضای باز و تعاملات اجتماعی در طراحی مجتمع های مسکونی پرداخته است. این پژوهش به صورت برداشت میدانی و با استفاده از پیمایش اجرا گردیده است. ابزار سنجش پرسش نامه است. جامعه آماری شامل چهار مجتمع مسکونی در شهر شیراز و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 217 نفر برآورد شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماریSPSS و نرم افزار Minitab انجام شد. نتایج در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی نشان داده شده است. نتایج حاکی از آن است که نقش و قابلیت های مؤلفه ها کالبدی، اجتماعی و ادراکی در طراحی مجتمع های مسکونی تأثیرگذار است. همچنین کیفیت فضاهای باز در فراهم آوردن بستری مناسب برای برقراری ارتباط و تعاملات اجتماعی ساکنین است.
۱۸.

بررسی مؤلفه های مؤثر بر طراحی فضاهای مجتمع های مسکونی مبتنی بر ارتقاء سلامت عمومی ساکنین (مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی گلستان و زنبق در شیراز)

کلیدواژه‌ها: معماری شفابخش مجتمع های مسکونی سلامت عمومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۰ تعداد دانلود : ۲۱۴
در عصر حاضر در جوامع شهری و صنعتی، تأثیرات منفی محیط بر افراد و شیوع اختلالات روانی ضرورت توجه به سلامت در محیط را بیش از پیش آشکار می سازد. باتوجه به این موضوع، فضاهای شفابخش را می توان نیاز زندگی پرتنش امروز دانست. فضای مسکونی در بین فضاهایی که انسان در طول روز با آن سروکار دارد بیشترین سهم را دارا می باشد و به بیشترین میزان بر فرد تأثیرگذار است، بنابراین بهتراست به گونه ای طراحی شود که متضمن سلامت عمومی ساکنین باشد. هدف پژوهش حاضر ارائه ی مؤلفه های تأثیرگذار بر ارتقاء سلامت عمومی ساکنین در مجتمع های مسکونی می باشد. این پژوهش به روش ترکیبی (کمی- کیفی) انجام شده است، در مرحله ی نخست پس از معرفی مفاهیم اولیه، شاخصه های شفابخش معماری از پیشینه ی پژوهش استخراج شده که مبنایی برای پرسشنامه ی محقق ساخت خواهد بود. جمع آوری داده ها با ارائه ی پرسشنامه ی محقق ساخت و پرسشنامه ی استاندارد سلامت عمومی (GHQ) و سلامت اجتماعی کییز (KSWBQ) به ساکنین مجتمع های مسکونی زنبق و گلستان در شیراز صورت پذیرفته است و داده های بدست آمده به وسیله ی نرم افزار Spss-23 و با استفاده از تحلیل عاملی، آزمون همبستگی پیرسون و آزمون فریدمن مورد تحلیل قرار گرفته و در نهایت مؤلفه ها مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند. باتوجه به نتایج حاصله مؤلفه های مؤثر بر طراحی مجتمع های مسکونی مبتنی بر ارتقاء سلامت عمومی ساکنین شامل: فضاها و فعالیت های متنوع، ایمنی و امنیت محیط، خلوت و محرمیت، آسایش محیطی، لذت بخشی و جذابیت محیط و تعاملات اجتماعی می باشد. از بین این مؤلفه ها بالاترین میانگین رتبه به مؤلفه ی تعاملات اجتماعی و پایین ترین رتبه نیز به مؤلفه ی فضاها و فعالیت های متنوع اختصاص دارد.
۱۹.

تبیین رابطه پایداری فرهنگ عمومی و ارتقا ء پایداری اجتماعی در مجتمع های مسکونی بزرگ مقیاس (نمونه موردی: مجتمع مسکونی پونک شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پایداری فرهنگی پایداری اجتماعی سرمایه اجتماعی تاب آوری اجتماعی مجتمع های مسکونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۶ تعداد دانلود : ۱۶۴
پرداختن به موضوع معماری به ویژه معماری مسکن و شکل غالب امروز آن یعنی مجتمع های مسکونی، به عنوان یکی از مظاهر شاخص فرهنگ، ضروری است. در بحث پایداری تأکید بیشتر بر عوامل زیست محیطی و اقتصادی بوده و بعد اجتماعی پایداری از توجه کافی برخوردار نبوده است. لذا این پژوهش با هدف تبیین روابط بین مؤلفه های مؤثر در پایداری فرهنگ عمومی و بعد اجتماعی پایداری در مجتمع های مسکونی شهر زنجان، به بررسی موضوع می پردازد. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه ی محقق ساخته است و شامل چهار بعد پایداری اجتماعی، فرهنگی، کالبدی و اقتصادی و دارای 19 مولفه و 67 شاخص است. بدین منظور ابتدا تلاش شده تا مؤلفه های جامع پایداری اجتماعی مجتمع های مسکونی شهر زنجان و مولفه های فرهنگ عمومی این شهر به کمک مطالعات کتابخانه ای، میدانی و پرسشگری کشف شود و در قدم بعدی مؤلفه های پایداری فرهنگ عمومی که مرتبط با پایداری اجتماعی مجتمع های مسکونی هستند، بررسی شود. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نوع توصیفی-پیمایشی است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که همبستگی کل و شدت رابطه نیز بین متغیرهای پایداری فرهنگی و پایداری اجتماعی، در سطح معناداری 05/0 مورد تایید است. میانگین مجذور خطاهای مدل 5.2 است که کمتر از مقدار 8.0 بوده و نسبت به مربعات کای مقادیر شاخص ها به دست آمده معادل 10.63 از سطح بهینه ای قرار دارد بنابراین مقادیر شاخص های متغیرهای مستقل می توانند بر روی متغیرهای وابسته تاثیر گذار باشند. طبق آزمون کولموگروف-اسمیرنوف متغیرها نرمال شناخته شدند. جهت بررسی عوامل پایداری، تمام عوامل آزمون دارای تی تک نمونه ای با اطمینان 95 درصد معنی دار بود. جهت رتبه بندی  تاثیر عوامل از آزمون پارامتریک f استفاده شد که سطح معنی داری آزمون f از 05/0 کوچکتر بود (05/0P-value=sig<) یعنی با اطمینان 95 درصد فرضیه صفر رد می شود و میانگین رتبه های عوامل موثر در پایداری مجتمع های مسکونی شهر زنجان متفاوت است. نتایج نشان داد که مشارکت، امنیت، تاب آوری، عدالت و برابری و کاهش هزینه های عمومی زندگی در مجتمع های مسکونی منطقه پونک زنجان در سطح مطلوبی قرار دارد.
۲۰.

نقش سازماندهی فضایی بر افزایش اجتماع پذیری فضاهای باز مجتمع های مسکونی؛ نمونه مورد مطالعه: مجتمع های مسکونی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازماندهی فضایی اجتماع پذیری فضای باز مجتمع های مسکونی نحو فضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۷ تعداد دانلود : ۲۴۰
تحقیقات مختلف نشان می دهد که عوامل متعددی از جمله عامل اجتماعی، کالبدی و اقتصادی بر میزان اجتماع پذیری یک محیط تأثیر گذارند. در این ارتباط نقش سازماندهی فضایی به عنوان نمونه ای از عوامل کالبدی مؤثر بر اجتماع پذیری فضاهای باز مجتمع های مسکونی، موضوعی قابل تأمل است که پژوهش حاضر به آن پرداخته است. بنابراین چهار الگوی سازماندهی فضایی در مجتمع های گفته شده شامل الگوی خطی، مجموعه ای، مرکزی تک عنصری و مختلط در چهار مجتمع مسکونی شهر شیراز به عنوان نمونه موردی انتخاب شده اند. ابزار تحلیل در پژوهش جاری تئوری نحو فضاست که با استفاده از روابط ریاضی و آنالیزهای نرم افزاری در محیط نرم افزارDepthmap ، به تجزیه و تحلیل ساختار کالبدی نمونه های مورد نظر پرداخته است. بر این اساس از شاخص های سلسله مراتب، دسترسی پذیری، جانمایی فضایی، شفافیت، تنوع فضایی و درصد فضاهای باز و بسته، در این پژوهش بهره گیری شده است. مقاله پیش رو علاوه بر روش نحو فضا از مشاهدات میدانی و نیز بررسی اسناد طرح در قالب نقشه ها و پروفیل ها نیز بهره برده است. در نهایت نتایج تحقیق حاکی از آنست که ساماندهی فضایی در مجتمع های مسکونی، نقش بارزی در افزایش یا کاهش اجتماع پذیری فضای باز یک مجتمع دارد. همچنین فضاهای باز با چیدمان مرکزی و مختلط نسبت به سایر الگوها اجتماع پذیرتر هستند و جانمایی نادرست عملکردهای مختلف در فضای باز یک مجتمع مسکونی، باعث کاهش اجتماع پذیری در فضای مورد نظر خواهد شد. این مهم می تواند توسط طراحان در تهیه لکه گذاری های اولیه طراحی فضاهای باز مجتمع های مسکونی، مد نظر قرار گیرد.