مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
رمزگشایی
حوزه های تخصصی:
"تلاش اصلی این مقاله، تبیین نحوه قرائت یا رمزگشایی، مجموعه های تلویزیونی توسط مخاطبان (زنان) است. این پرسش که مجموعه های تلویزیونی، به مثابه گفتمان هایی ترکیبی، چه معناها، ایده ها و ارزش هایی را ( از طریق به کارگیری یک سری تمهیدات، سازوکارها و شگردهای فنی و نیز به واسطه برخی رمزگان اجتماعی و ایدئولوژیک ) مرجح می سازند و مخاطبان چگونه این معناها، ایده ها و ارزشها را رمزگشایی و تفسیر می کنند ، موضوع اصلی پژوهش حاضر است. از این منظر، یک مجموعه نوعی «ترکیب بندی» عناصر مختلف و گاه متضاد است که حول «نقطه محوری» خاصی حدت یافته است. سوبژکتیویته مخاطبان نیز ترکیبی از عناصر مختلف است. در مواجهه این دو ترکیب بندی است که معنا برساخته می شود. در پژوهش حاضر، ابتدا کوشیده ایم با استفاده از روش تحلیلی نشانه شناختی – ساختگرایانه «خوانش مرجح» مجموعه «پرواز در حباب» را تشریح کنیم و سپس با استفاده از روش کیفی بحث گروهی متمرکز، به مطالعه قرائت های مخاطبان (زنان) از این مجموعه پرداخته ایم. از جمله نتایج این پژوهش در بخش نخست، آن است که خوانش مرجح این مجموعه می کوشد نهیلیسم اجتماعی نهفته در پس گرایش افراد به مواد مخدر را پنهان کند و علت اصلی شکل گیری این پدیده را به وجود منابع شر نسبت دهد. در بخش تحلیل قرائت های مخاطبان مشخص خواهد شد که مخاطبان، قرائت معارضی از این مسئله دارند.
"
مقایسه ی ساخت مبتدا - خبری در دو مجموعه آموزشی New Interchange3 و زبان انگلیسی دوره ی پیش دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب ۱۳۸۵ شماره ۳۰
شجره ی ممنوعه و شجره ی موسی (ع) از دیدگاه عرفا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" داستان های قرآن همواره مورد توجه عرفا بوده است؛ اهل معرفت این داستان ها را تمثیل هایی رمزی می دانند که اسراری خاص در آن ها مکتوم شده است. ایشان ماجراهای قرآنی را حقایقی ابدی و بی زمان می دانند و با دیده ی کشف و شهود به جزئیات این داستان ها نگریسته، به رمزهای نهفته در آن ها پی برده و از این ماجراها رمزگشایی کرده اند. از جمله، می توان به «شجره ی ممنوعه» و «شجره ی موسی(ع)» اشاره کرد که با این دیدگاه، ابعاد متعدد معنایی پیدا کرده اند.
در این مقاله، سعی شده مفاهیم نمادین این دو درخت از دیدگاه عرفا بررسی شود و با تطبیق و تحلیل آرای مختلف، خط سیر بینش ایشان مشخص گردد.
"
تحلیل قرائت های زنان از مجموعه های تلویزیونی(مطالعه موردی قرائت های زنان شهر ایلام از سریال فاصله ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در پی بررسی نحوة تفسیر و رمزگشایی سریال «فاصله ها» از سوی زنان شهر ایلام است. مبنای نظری کار، رویکرد مطالعات فرهنگی در مطالعة تلویزیون و مخاطبان آن است. مسئلة اصلی در این پژوهش این است که در سریال تلویزیونی فاصله ها کدام دسته از ایده ها و ارزش ها مسلط هستند و طبیعی جلوه داده می شوند و مخاطبان (در اینجا زنان شهر ایلام) بسته به جایگاه اجتماعی شان به چه گفتمان هایی دسترسی دارند و با توجه به این گفتمان ها چگونه خوانش مرجح این سریال را رمزگشایی می کنند؟ ابتدا با استفاده از روش نشانه شناسی ساخت گرایانه تلاش شده، خوانش مرجح سریال تشریح شود و سپس با استفاده از روش مصاحبة گروهی متمرکز، قرائت های زنان از این مجموعه مورد مطالعه قرار گیرد. نتایج پژوهش حاکی از این است که تفاوت های زیادی در واکنش مخاطبان، نسبت به این سریال وجود دارد و آنان دریافت کنندگان منفعل پیام های موجود در سریال نیستند. زنان با توجه به طبقة اجتماعی و شرایط اجتماعی ای که در آن زندگی می کنند، دسترسی متمایزی به گفتمان های متفاوت دارند و بنابراین از سوبژکتیویتة ناهمسانی برخوردارند. به همین دلیل در مواجهه با گفتمان مسلط سریال، آن را به گونه های متفاوتی رمزگشایی می کنند.
رمزگشایی اسطوره شناختی از ناسوزندگی سیاوش بر بنیاد اسطوره های زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر داستانی از شاهنامه را، آن زمان که پوسته تُنُک و نه چندان ستبر و استوارش را از هم فروشکافیم، بی هیچ شک و گمانی به اسطوره خواهیم رسید؛ چراکه نامه شگرف شاهنامه، یکسره از اسطوره ها وام ستانیده است. یک اسطوره شناس کارشناس و ویژه دان، هیچ گاه در برخورد با متنی پهلوانی، چونان شاهنامه، فریفته رنگ رنگی و فریبایی داستان ها نمی شود و با ژرف نگری و نازک بینی، به درون داستان¬ها راه می¬جوید و آنها را می گزارد. این جستار هم، داستان سیاوش را فرومی-شکافد، به ژرفای آن راه می برد و در آن نهانی ها، به اسطوره ای زردشتی دست می یازد و دلیل ناسوزندگی آتش و نسوختن سیاوش را اسطوره شناسانه برمی رسد و کندوکاو می کند. برپایه این جستار، اردیبهشت نماد مینویِ راستیِ اهورامزداست و آتش، نمود مادی اردیبهشت بر زمین. از دیگرسو، گوهر فرّه از آتش است و سیاوش نیز پادشاهی است فرهمند و از جنس آتش (نماد راستی)؛ و آتش هیچ گاه آتش را نمی سوزاند.
نحوه خوانش و رمزگشایی شبکه های فارسی زبان ماهواره ای؛ مطالعه موردی خوانش جوانان تهران از شبکه های سیاسی و تفریحی فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به دنبال پاسخگویی به این پرسش اساسی است که چگونه مخاطبان جوان شبکه های خاص ماهواره ای فارسی زبان به خوانش پیام های ارتباطی این شبکه ها می پردازند و چه نوع قرائت و خوانشی از این پیام ها دارند. برای پاسخ به این سؤال این مطالعه از رویکرد تحلیل دریافت و مدل رمزگذاری و رمزگشایی استوارت هال استفاده کرده است. این رویکرد بر این اصل استوار است که مخاطبان هنگامی که در برابر پیام های رسانه های جمعی قرار می گیرند بر اساس زمینه های اجتماعی و فرهنگی خود به صورتی فعالانه متون رسانه ای را قرائت و دریافت می کنند. بر اساس این دیدگاه متون رسانه ای از قابلیت چند معنایی بهره مند هستند و افراد بر اساس زمینه های شناختی، اجتماعی و هویتی که دارند معنای خاصی از این متون دریافت می کنند. این مطالعه با اتخاذ روش تحلیل گفتمان و از طریق تکنیک مصاحبه عمقی، در پایان نشان می دهد که شرایط فرهنگی و هویتی مخاطبان مورد مطالعه در نحوه پذیرش و دریافت پیام ها بسیار مؤثر است.
نتایج این تحقیق با توجه به شرایط خاص تلویزیون های ماهواره ای در ایران و همچنین با توجه به فرهنگ و هویت پیوندی مهاجران ایرانی که عمدتاً تولیدکنندگان برنامه های شبکه های ماهواره ای فارسی زبان هستند، حاوی دلالت های نظری ویژه است.
بازنمایی زنان در تبلیغات تلویزیونی پودر لباسشویی پرسیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نحوه بازنمایی زنان در آگهی بازرگانی پودر لباسشویی پرسیل است. این پژوهش از نوع کیفی و با تکیه بر روش نشانه شناسی در پی رمزگشایی از کلیشه های فرهنگی در آگهی پودر لباسشویی پرسیل است. نتایج این پژوهش نشان داد که بازنمایی زنان در آگهی ها اغلب با مجموعه ای از تصاویر و ایماژهای کلیشه ای فرهنگی همراه است. در واقع علی رغم تدابیری که برای از میان بردن تصاویر کلیشه ای فرهنگی در آگهی های بازرگانی اندیشیده شده، همچنان آگهی ها پر از تصاویر و ایماژهایی است که زنان را به صورت فرودست نشان می دهد. در این آگهی زنان به عنوان کسانی که هویتی مستقل از خود ندارند و همواره نیازمند حمایتی پدرانه- مردانه هستند؛ بازنمایی شده اند. یافته ها نشان داد که هویت زنانه همواره بازتابی از کلیشه های رایج در جامعه ایرانی است. این کلیشه ها زنان را متعلق به خانه و محیط آن می داند و با استفاده از تصاویر رسانه ای در پی تشدید روابط موجود است. در واقع رسانه ها در پی طبیعی جلوه دادن این روابط برساخته شده به وسیله رمزهای فرهنگی در جامعه هستند.
بررسی رابطه میان نگرش سیاسی مخاطبان نخبه و نحوه رمزگشایی آنها از برنامة خبری 20:30 شبکه دو سیما در شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توسعه و تنوع شیوه های اطلاع رسانی در اخبار تلویزیونی، استفاده از نرم خبرها، چینش گفتمانی، ایدئولوژی های مستتر و چارچوب بندی نوظهور در خبر اهمیت فراوان تری یافته است. یک رویداد واحد می تواند به چندین شکل رمزگذاری و از تلویزیون پخش شود و همواره این امکان وجود دارد که مخاطبان به اشکال مختلفی پیام ها را رمزگشایی کنند. مسئلة محوری این مقاله حول این موضوع قرار دارد که اگرچه متون خبری را دست اندرکاران رسانه ای تولید می کنند، اما آنچه مهم تلقی می شود این است که فهم و درک مخاطبان از آنها چگونه است؟ چطور آن را می فهمند و دست به رمزگشایی می زنند؟ پژوهش حاضر بر اساس چارچوب نظری استوارت هال و نظریة لاکلائو و موفه تدوین شده و برای آزمون ایدة مورد نظر از روش پژوهش ترکیبی استفاده شده است. برای شناخت چگونگی مواجهة مخاطبان با برنامة خبری 20:30 از مصاحبة عمیق و برای سنجش نگرش سیاسی آنان از پرسش نامة محقق ساخته استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مخاطبانی که دسترسی فراخ تری به گفتمان های متفاوت دارند، رمزگشایی متفاوتی از برنامة خبری 20:30 می کنند. آنان بر اساس نوع نگرش سیاسی متمایل به محافظه کاری و لیبرال و همچنین متغیرهایی نظیر سرمایة فرهنگی، موقعیت ساختاری و موقعیت سوژه ای که در آن قرار می گیرند، دست به رمزگشایی متفاوتی می زنند.
اثربخشی برنامه چندبعدی رسد بر مهارت های سه گانه رمزگشایی، سیالی و درک مطلب کودکان نارسا خوان ابتدایی شهرستان بهبهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برنامه چندبعدی رسد بر مهارت های سه گانه خواندن (رمزگشایی، سیالی،درک مطلب) دانش آموزان نارساخوان پایه ی اول و دوم ابتدایی انجام گرفت. روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش بالینی پژوهش شامل دانش آموزان نارساخوان دختر و پسری بودند که به مرکز اختلالات شهرستان بهبهان معرفی شده بودند. از بین این دانش آموزان ابتدا دانش آموزان پایه ی اول و دوم جدا شدند. سپس از بین آن ها 30 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند که به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. برای گروه آزمون برنامه ترمیمی چندبعدی رسد طی 21 جلسه یک ساعته انجام گرفت و گروه شاهد هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از آزمون هوش وکسلر و آزمون تشخیصی خواندن (جدول سمن) و برنامه چندبعدی رسد استفاده و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون آماری کوواریانس تک متغیری و چند متغیری انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که میانگین نمره های خواندن، رمزگشایی، سیالی و درک مطلب پس آزمون گروه آزمون با پیش آزمون، تفاوت معناداری دارد (001/0=P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که برنامه چندبعدی رسد موجب بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان گردید.
تحلیل خوانش زنان از سریال های ماهواره ای فارسی زبان؛ مورد مطالعه: زنان شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در دنیای رسانه، سریال های تلویزیونی یکی از ژانر های محبوبی است که توجه مخاطبان زیادی را به خود جلب نموده است. در این میان سریال ماهواره ای « عمر گل لاله» که به زبان فارسی در کانال GEM TV پخش می شود یکی از مهم ترین سریال هایی است که ذهن و وقتِ بینندگان به ویژه قشر زنان را به خود مشغول نموده است. مسئله اصلی تحقیق حاضر آن است که زنان به مثابه مخاطبان اصلی این سریال، آن را چگونه رمزگشایی می کنند؟ آیا گفتمان مسلط بر این سریال را می پذیرند یا رد می کنند یا با آن وارد تعامل می شوند؟ بنابراین هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی چگونگی خوانش زنان از این سریال است. در راستای پاسخ به این مسئله، از رویکرد نظری تحلیل دریافت و نظریه هال بهره گرفته شد و برای گردآوری و تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل روایت استفاده گردید. نتایج پژوهش بیانگر آن است که زنان، این سریال را به چهار شیوه رمزگشایی می کنند که عبارت اند از: جایگاه مسلط هژمونیک، تقابل جو، جرح و تعدیل شده و فراهژمونیک.
پیرنگ استعاری در داستان کوتاه زیر سایبان از نجیب محفوظ با تأکید بر نطریه فرگِسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاه ساختارشناسانه به ادبیات داستانی و بررسی عناصر تشکیل دهنده متن و کشف الگوی پیوند آنها و گشودن رمزهای بارگذاری شده در متن، زمینه های درک بهتر و کاملتر از متن را فراهم می آورد. نویسنده در هر داستان، یک یا دو عنصر داستانی را برجسته تر می کند و الگوی داستانی خود را بر مبنای آن ترسیم می کند. داستان کوتاه «زیر سایبان» (تحت المظلة) از نویسنده مشهور مصری نجیب محفوظ با ارائه پیرنگ به هم ریخته و مکان استعاری و زاویه دید سوم شخص عینی یا کانونی گر بیرونی، از داستانهای مدرن عربی محسوب می شود. در داستان مدرن، تداعی های ذهن نویسنده، شالوده ای برای بازگویی اپیزودهای جدا و نامرتبط است. نویسنده با ارائه این تکنیک توانسته است اهمیت و مرکزیت فلسطین در جهان عرب و مسئله اشغالگری و جنگ های نیابتی را با تصاویری فانتزی نشان بدهد و بر معنا باختگی و انفعال جامعه عربی تأکید کند. نسبی گرایی، بی زمانی، پاردوکس، آشنایی زدایی و غافلگیری از نوآوری ای نجیب محفوظ در این داستان به شمار می آید.
بازنمایی ازدواج در سریال های تلویزیونی (تحلیل نشانه شناختی پنج سریال ایرانی پربیننده در دو دهه 1370 و 1380)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفتم بهار ۱۳۹۰ شماره ۲۲
67 - 90
حوزه های تخصصی:
تلویزیون یکی از مهمترین ابزارهای جامعه پذیری در جوامع مدرن است و سریال های تلویزیونی یکی از بهترین ابزارهای انتقال و تغییر ارزش ها در زندگی اجتماعی. در پس ظاهر «خنثی» و «معصوم» این سریال ها، رفتارهای گفتمانی به نمایش در می آیند که حکم تعریفی تلویحی از واقعیت اجتماعی را دارند و در نهایت نحوه فاعلیت ذهن ما را تعیین می کنند. هدف این مقاله، تحلیل نشانه شناختی شیوه های بازنمایی ازدواج در سریال های تلویزیونی بوده است. بدین منظور با استفاده از روش نشانه شناسی، به بررسی پنج سریال تلویزیونی پربیننده ایرانی در دو دهه مختلف (70 و 80) پرداخته شد. نتایج نشان داد که در این سریال ها با دست کم، سه گونه بازنمایی ازدواج در این سال ها روبرو بوده ایم: ازدواج سنتی، ازدواج نیمه سنتی و ازدواج مدرن. هر یک از این شیوه ها با دلالت های رسانه ای مختلفی رمزگذاری شده اند.
تأملی تعلیمی-روان شناختی بر داستان پادشاه و کنیزک مثنوی در بستر قواعد ساختارگرایی
حوزه های تخصصی:
داستان، بازنمایی از زندگی انسانی است که خواننده تلاش می کند؛ خود را در آن بیابد، خود را به آن برساند و یا خود را از آن دور سازد. در درون خود رمزها و رازهایی دارد که اگر خوب بازگشایی شود ترجمه هر کدام از آن ها، زندگی بشریت را خوب معنی می کند، و تعلیم هر یک، برگی بر باروری آن می افزاید. این نوشته می خواهد؛ داستان پادشاه و کنیزک مثنوی معنوی را رمزگشایی کند. با استفاده از قواعد ساختار گرایی آن را بشکافد و با اراده تعلیمی و آموزشی، شکل و محتوای آن را تبیین و توضیح دهد. ایضاح صحنه های مختلف داستان، آشنایی با مزه تلخ و شیرین روان شناختی آن بر زاویه دید مخاطب قدرت و دقت خواهد بخشید. در مجموع نوشته هایی که در مورد این داستان ملاحظه شد، به نظر می رسد با این شیوه و فرایند، تحقیقی درباره آن صورت نگرفته باشد، امید است مقبول نظر استادان و مورد استفاده پژوهندگان قرار گیرد.
تحلیل ادراک خوانش از رسانه تلویزیون توسط مخاطبان نوجوان پایه های تحصیلی دهم تا دوازدهم؛ (مطالعه موردی: مجموعه پویانمایی کیخان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
116 - 91
حوزه های تخصصی:
امروزه با رشد فناوری های ارتباطی، دسترسی مخاطبان به انواع شبکه های فراملی ماهواره ای، شبکه های اجتماعی، فضاهای مجازی و آنلاین به گونه ای تسهیل شده که رسانه ها برای جذب هر چه بیشتر طیف مختلف مخاطبان و درنتیجه، فروش هرچه بیشتر محصولات رسانه ای خود، مجبورند مطابق خواسته و سلیقه مخاطبان برنامه سازی کنند. ازاین رو ضرورت شناخت دقیق مخاطبان و نیازهای آنان اهمیت بسزایی پیدا کرده است. این مقاله به کمک روش تحقیق کیفی تحلیل ادراک، مبتنی بر تکنیک مصاحبه شامل مصاحبه های عمیق و مصاحبه گروهی متمرکز- و در قالب نظریه «استفاده و رضامندی» و مدل رمزگذاری– رمزگشایی هال، دیدگاه مخاطبان نوجوان مجموعه پویانمایی کیخان را بررسی کرده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که سطح خوانش معانی برداشت شده توسط مخاطبان نوجوان چیزی نیست که فقط در اولین باری که مخاطب، سریال را تماشا می کند، حادث شود، بلکه ساختن معنا، فرایندی است که هر بار به دلیل مطرح شدن زمینه های جدید، دلالتی جدید را مطرح می کند. از سوی دیگر، مخاطب نوجوان برای ارزیابی و قضاوت درباره وقایع مهم سریال از تجربه خویش استفاده می کند و با مقایسه موقعیت به تصویرکشیده شده در سریال با واقعیت و تجربه خود تصمیم می گیرد. [1] مجموعه «کیخان» به کارگردان و تهیه کنندگی امیر کساوندی با تکنیک سه بعدی برای قشر نوجوانان و جوانان ساخته شده است. داستان این پویانمایی، درباره پسر نوجوانی است که به خاطر مشکل برادرش که درگیر اعتیاد شده است، تصمیم می گیرد با توزیع کنندگان مواد مخدر روان گردان در مدارس، دانشگاه ها و حومه شهر مبارزه کند. تخصص او در حوزه رباتیک است، به همین سبب، لباسی طراحی می کند که ظاهری متفاوت دارد و با این لباس و با همکاری پلیس به مبارزه با قاچاقچیان می پردازد.
جهان شناسی رمزی در داستان های عرفانی شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه فلسفی دوره اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳
۲۱۲-۱۹۵
حوزه های تخصصی:
رسائل رمزی شیخ اشراق حتی امروز هم می توانند بسیار برای ما راه گشا و پرکاربرد باشند. به این معنا که می توانند انسان و زمانه را بسازند و سمت و سوی جهان را به ما نشان دهند، چرا که شیخ در این داستان ها به صورت مرتب در پی نمایش مراتب عالم و جایگاه انسان در این مراتب و اثبات این مطلب است که نفس انسانی، نور مجردی بوده که در شرق هستی ریشه داشته است، لیکن به بدن مادی تعلق گرفته، از عالم قدسی به ظلمتکده ناسوت هبوط کرده و در آن اسیر گشته است و آنگاه به سعادت می رسد که به منزلگاه اصلی خویش بازگردد. به همین سبب، وی برای شناساندن هر چه بیشتر جایگاه اصلی نفس ناطقه انسانی در این داستان های رمزی، مراتب چهارگانه عالم را بر مبنای مسئله قهر و محبت میان انوار در قالب رمز و به صورت مفصل تنظیم نموده است که عبارتند از: عالم انوار قاهره (عقول)، عالم انوار مدبره (نفوس)، عالم اجسام و برازخ و عالم مثال. از میان این عوالم، شیخ اشراق بر عالم مثال یا خیال منفصل تاکید فراوان داشته است؛ عالمی که در واقع صحنه داستان سرایی رمزی اوست.
بازخوانی رمزگان شناختی اشعار محمد عفیفی مطر بر اساس سیاق سخن و طبقه بندی آن بر پایه نظریه دنیل چندلر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
40 - 62
حوزه های تخصصی:
رمزگان یا صورت تأویل شده رمز بر اساس سیاق سخن و چیدمان طولی و عرضی اجزای آن، یکی از مهم ترین و در عین حال پیچیده ترین طرق رسیدن به لایه های نهان هر سروده یا نوشتار ادبی و کشف وجوه نامحسوس آن به شمار می آید که شاعر یا نویسنده در آن از رمز به گستره مشهودی بهره برداری کرده باشد. نوشتار حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی پس از ارائه تعریفی جامع از مفهوم رمز، با تکیه بر نظریه دنیل چندلر مبنی بر آفریده شدن رمزگان تازه از بطن رمز ادبی مستعمل و امکان طبقه بندی آن در زیر مجموعه های گوناگون مانند اجتماعی، سیاسی و یا حتی تفسیری و زبانی به بازخوانی شعر محمد عفیفی مطر می پردازد. این بازخوانی به بررسی سیاقی سروده وی یعنی تبیین تأثیرپذیری هر رمز از واژگان و تعابیر هر عبارت و میزان این اثربخشی در آفرینش معانی تازه و بدیع اهتمام دارد. این پژوهش قصد دارد تا نوآوری محمد عفیفی مطر در سرودن اشعار عمیق و لایه بندی شده با به کارگیری رموز مستعمل ادبی و خلق رمزگان تازه به واسطه آن ها را شرح داده و حاصل را به یاری نظریه دنیل چندلر طبقه بندی نماید. شاعر همواره در تلاش بوده است تا از رمز تنها بهره برداری ادبی نکرده بلکه با استفاده از آن سعی داشته تا گاهی در لباس یک مصلح اجتماعی و گاه در کسوت یک ناقد سیاسی به اصلاح جامعه و نقد وضع سیاسی مواجه با خود بپردازد؛ وی در این امر تنها به شرح نقطه ضعف موجود اکتفا نکرده و به طرح راه حلی مطلوب از نظر خود نیز پرداخته است.
بازخورد های هیجانی و شناختی مخاطبان سریال های پربیننده تلویزیونی نسبت به قهرمانان «سفید و مثبت» سریال ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از الگوهای رمزگذاری پیام در سریال های صداوسیما، گنجاندن رمزگان مرجح سریال در قالب گفت وگوها و رفتار یک شخصیت «کاملاً سفید و مثبت» است. بررسی محتوای پربیننده ترین سریال های صداوسیما در 15 سال اخیر، رواج این الگو را در سریال های صداوسیما نشان می دهد. مقاله حاضر که برگرفته از پژوهش های نگارنده در حوزه مصرف سریال های پربیننده صداوسیماست، بر نحوه مواجهه مخاطبان با این الگو و شخصیت ها و نیز نحوه رمزگشایی آنان از این شیوه مرجح کردن رمزگان، تمرکز کرده است. یافته های ارائه شده، از مصاحبه های نیمه ساختاریافته فردی و گروهی با 74 نفر از مخاطبان سریال های پربیننده صداوسیما استخراج شده و اظهارات آنان را در خصوص شخصیت های سفید و مثبت سریال ها و الگوی ذکر شده، در قالب بازخوردهای هیجانی و شناختی صورت بندی و ارائه کرده است. یافته ها، حاکی از آن است که بازخوردهای مشارکت کنندگان، عمدتاً در حوزه بازخوردهای هیجانی و شناختی منفی قرار می گیرند. بر اساس یافته ها و در توافق با دیدگاه های شناختی در خصوص هیجانات، مواجه مخاطبان با متون و سریال های تلویزیونی بسیار پیچیده تر از آن است که با گنجاندن پیام سریال در گفتار و رفتار «شخصیت های کاملاً سفید و مثبت» و ارائه پیام مستقیم، بتوان مخاطب را تحت تأثیر قرار داد.
دریافت پیام در رسانه ها و تئاتر: درباره طرحواره ها و انگیزه های رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
رابطه تفسیری میان مخاطب و رسانه موضوع تحقیق مطالعات دریافت مخاطب و بخش عمده ای از انسان شناسی تئاتر است. این مقاله این بحث را باز می کند که آیا با مطالعات دریافت مخاطب می توان موضوع بیننده را در انسان شناسی تئاتر بیشتر توسعه داد، به طوری که بتوان زمینه پژوهش های نظری و تجربی آتی درباره طرح واره ها و انگیزه های رسانه ای را تقویت کرد؟ این مقاله با تاکید بر این عنوان و بازتایید فرض باتسون درباره شباهت های اساسی میان بافتار و مسائل مختلف مربوط به آنها، می تواند مسیرهایی را برای پژوهش های بعدی درباره مخاطب رسانه ها با در نظر گرفتن عصر حاضر پیشنهاد کند. برخی از نتایج نشان می دهند که انگیزه ها و طرحواره های رسانه ای آن گونه که در این مقاله نشان داده شدند، درصدد هستند که انگیزه را در سطح نظریه با مراجعه به محرک های فردی به مخاطب نسبت دهند. این هم توجیهی است برای تفاوت های رفتاری میان اشخاص و تفاوت های (واریانس) رفتاری یک فرد. این دیدگاه معارفه ای درباره مساله طرحواره- انگیزه در دریافت محتوای رسانه ها شامل تعاملات میان حوزه های عمومی و خصوصی پیام رسانه ای می شود و همچنین به عنوان زمینه ای به کار می رود که در آن پژوهش های مختلفی درباره مسائل دقیق رسانه ها می تواند شکل بگیرد. پژوهش هایی که قرار است انجام شود و در آنها طرحواره-هدف فرافرهنگی بلندمرتبه انسانی نه تنها لحاظ می گردد، بلکه مشهود و برجسته بوده و قابل انطباق با تمام عناوین می باشند.
رمزگشایی اعداد در «گرشاسب نامه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۱۹ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۹
175 - 206
حوزه های تخصصی:
مطالعه در زمینه هستی شناسی بخوبی نشان می دهد که اعداد، علاوه بر این که برای تبیین و شمارش پدیده ها و بیان کثرت و قلّت و جنبه های اغراق آمیزِ توصیفات، بویژه در آثار حماسی به کار رفته اند، در موارد بسیاری نیز کارکردی رمزگونه و نمادین داشته اند و به عنوان یک ابزار، نماینده معانی و مفاهیم مشترکی بوده اند که همواره در ذهن بشر جاری بوده است. اعداد، در کنار دیگر مظاهر و اَشکال هنری از قبیل شعر، موسیقی، نگارگری، نمایش و...، به عنوان دسته ای از نمادها، القا کننده این معانی و باورهای اسطوره ای بوده اند. این رسالت اعداد، در شکل گیری متون حماسی ایرانی، پررنگ و قابل تأمّل است. بر اساس تفسیر اسطوره ای از روایات گرشاسب نامه اسدی طوسی، شاید بتوان گفت که بسیاری از اعداد در این منظومه حماسی- اساطیری، حضوری نمادین و رازآمیز دارند. پژوهش حاضر، به روش مطالعه موردی و با تکیه بر شواهد و قرائنی از متن گرشاسب نامه، در تلاش است تا نشان دهد که اعدادِ «یک»، «دو»، «سه»، «چهار»، «پنج»، «شش» و «هفت»، به گونه ای نمادین، دانش ها و معانیِ رمزی بسیاری را در خویش جای داده اند؛ معانی و مفاهیمی که بیانگر باورها و عقاید مردمان باستان بوده و در تعیین سرنوشت آنها نقشی محوری و اساسی ایفا کرده اند.
روابط غیر کلامی در غزلیات شمس
حوزه های تخصصی:
زبان بدن به معنای عبور از کلام و ایجاد ارتباط از طریق عناصر غیرکلامی یا زبان خاموش است. این زبان مجموعۀ وسیعی از رفتارها و پدیده های اشاری و حرکتی را شامل می گردد. انسان ها می توانند نیّت واقعی خود را در پسِ واژه ها پنهان کنند، ولی قادر به نهان داشتن زبان بدن نیستند. یکی از ویژگی های تجربه های عرفانی «بیان ناپذیری» زبانی این تجربه ها است که آنچه را زبان عارف از بیانش ناتوان است با زبان بدن (حالات و رفتارهای خویش) بیان می کند. غزلیات شمس که اوج غزل عرفانی زبان فارسی است، از نظر علوم ارتباطات نیز امتیازات فراوان دارد. نگارندگان در این مقاله سعی کرده اند با روش توصیفی - تحلیلی و با نگاهی نو و میان رشته ای غزلیات شمس را از منظر علوم ارتباطات، به ویژه ارتباطات غیرکلامی، تحلیل کنند و نشان دهند که مولوی از انواع ارتباطات غیرکلامی بهره گرفته است. به همین سبب غزلیاتی پرشور، زیبا و تصویری سروده است. انواع رفتارهای غیرکلامی مثلِ حرکات و اشارات بدن، زمان، مکان، مصنوعات، پیرازبان، موسیقی، رفتارهای چهره و تماس های بدنی مورد تحلیل قرارگرفته و طبقه بندی و رمزگشایی شده اند. نتایجِ پژوهش نشان می دهد که ارتباطات غیرکلامی درغزلیات شمس بیشتر جانشین ارتباط کلامی شده اند؛ امّا در مواردی، پیام های کلامی را مورد تأکید بیشتر قرار داده اند یا رفتارهای کلامی را کنترل و سازماندهی می کنند که ظرفیّت نمایشی و تصویری غزلیات را بالا برده است. بدین ترتیب مشخص می شود که زبان بدن یک زبان رمزی و بی سر و صداست که بیشتر کارکردهای جانشینی، مکّمل بودن و تأکید کردن را درکنار گفت وگوهای کلامی در غزلیات شمس دارد. واژگان کلیدی: مولوی، ارتباط غیر کلامی، زبان بدن، غزلیات شمس، رمزگشایی.