مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
خوانش مرجح
حوزه های تخصصی:
"تلاش اصلی این مقاله، تبیین نحوه قرائت یا رمزگشایی، مجموعه های تلویزیونی توسط مخاطبان (زنان) است. این پرسش که مجموعه های تلویزیونی، به مثابه گفتمان هایی ترکیبی، چه معناها، ایده ها و ارزش هایی را ( از طریق به کارگیری یک سری تمهیدات، سازوکارها و شگردهای فنی و نیز به واسطه برخی رمزگان اجتماعی و ایدئولوژیک ) مرجح می سازند و مخاطبان چگونه این معناها، ایده ها و ارزشها را رمزگشایی و تفسیر می کنند ، موضوع اصلی پژوهش حاضر است. از این منظر، یک مجموعه نوعی «ترکیب بندی» عناصر مختلف و گاه متضاد است که حول «نقطه محوری» خاصی حدت یافته است. سوبژکتیویته مخاطبان نیز ترکیبی از عناصر مختلف است. در مواجهه این دو ترکیب بندی است که معنا برساخته می شود. در پژوهش حاضر، ابتدا کوشیده ایم با استفاده از روش تحلیلی نشانه شناختی – ساختگرایانه «خوانش مرجح» مجموعه «پرواز در حباب» را تشریح کنیم و سپس با استفاده از روش کیفی بحث گروهی متمرکز، به مطالعه قرائت های مخاطبان (زنان) از این مجموعه پرداخته ایم. از جمله نتایج این پژوهش در بخش نخست، آن است که خوانش مرجح این مجموعه می کوشد نهیلیسم اجتماعی نهفته در پس گرایش افراد به مواد مخدر را پنهان کند و علت اصلی شکل گیری این پدیده را به وجود منابع شر نسبت دهد. در بخش تحلیل قرائت های مخاطبان مشخص خواهد شد که مخاطبان، قرائت معارضی از این مسئله دارند.
"
تلویزیون و هژمونی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سریال نرگس یکی از موفق ترین و پربیننده ترین سریالهای تلویزیونی سال 85 بود که با استقبال مردم و منتقدان رو به رو شد. این مقاله حاصل پژوهشی تجربی درباره نحوه تفسیر و رمزگشایی این سریال از سوی مخاطبان (زنان) است. مبنای نظری این پژوهش رویکرد مطالعات فرهنگی در مطالعه تلویزیون و مخاطبان آن است، رویکردی که با تکیه بر نظریه هژمونی گرامشی و هال برنامه های تلویزیون را تلاشی در جهت باز تولید هژمونی و «ایدئولوژی ارگانیک» بلوک قدرت تلقی می کند. از این منظر، برنامه های تلویزیون آکنده از ارزشها و معناها و ایده های خاص هستند، اما مخاطبان به سبب آنکه جایگاههای متفاوتی را در ساختار اجتماعی اشغال کرده و به گفتمانهای متفاوتی دسترسی دارند، قرائتهای متفاوتی از «خوانش مرجح» برنامه های تلویزیون به دست می دهند. در این مقاله، ابتدا با استفاده از روش تحلیل ساخت گرایی - نشانه شناختی خوانش مرجح یا قرائت مسلط سریال نرگس تشریح شده است؛ سپس قرائتهای متفاوت مخاطبان از این سریال تحلیل شده است. تحلیل قرائتهای زنان نشان می دهد که آن گروه از زنان که به زندگی روزمره خود (مسایلی چون خرید، مد، آرایش، تفریح، فراغت و غیره) اهمیت بیشتری می دهند، گرایش کمتری به پذیرش خوانش مرجح سریال دارند و اغلب با تضادها و تعارضهای هویت چند پاره «نسرین» احساس هم ذات پنداری می کنند. برعکس، زنانی که با «نرگس» هم دلی دارند، با تماشایی این سریال به دنبال رهایی از هر گونه تناقض و تعارض و نیز دستیابی به نوعی تسلی هستند.
تحلیل قرائت های زنان از مجموعه های تلویزیونی(مطالعه موردی قرائت های زنان شهر ایلام از سریال فاصله ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در پی بررسی نحوة تفسیر و رمزگشایی سریال «فاصله ها» از سوی زنان شهر ایلام است. مبنای نظری کار، رویکرد مطالعات فرهنگی در مطالعة تلویزیون و مخاطبان آن است. مسئلة اصلی در این پژوهش این است که در سریال تلویزیونی فاصله ها کدام دسته از ایده ها و ارزش ها مسلط هستند و طبیعی جلوه داده می شوند و مخاطبان (در اینجا زنان شهر ایلام) بسته به جایگاه اجتماعی شان به چه گفتمان هایی دسترسی دارند و با توجه به این گفتمان ها چگونه خوانش مرجح این سریال را رمزگشایی می کنند؟ ابتدا با استفاده از روش نشانه شناسی ساخت گرایانه تلاش شده، خوانش مرجح سریال تشریح شود و سپس با استفاده از روش مصاحبة گروهی متمرکز، قرائت های زنان از این مجموعه مورد مطالعه قرار گیرد. نتایج پژوهش حاکی از این است که تفاوت های زیادی در واکنش مخاطبان، نسبت به این سریال وجود دارد و آنان دریافت کنندگان منفعل پیام های موجود در سریال نیستند. زنان با توجه به طبقة اجتماعی و شرایط اجتماعی ای که در آن زندگی می کنند، دسترسی متمایزی به گفتمان های متفاوت دارند و بنابراین از سوبژکتیویتة ناهمسانی برخوردارند. به همین دلیل در مواجهه با گفتمان مسلط سریال، آن را به گونه های متفاوتی رمزگشایی می کنند.
دین داری و گفتمان تلویزیونی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه و تحقیق در باب شیوهها و چگونگی امکان رمزگشایی از متون رسانهای همواره یکی از مهمترین دغدغه های حوزه مطالعات فرهنگی بوده است. متغیرهایی نظیر طبقه اجتماعی، شغل، میزان درآمد و دسترسی گفتمانی در تحلیلها مورد توجه بودهاند اما این متغیرها اگرچه در همه جوامع اهمیت دارند اما بر حسب زمینههای اجتماعی می توان متغیرهای تعیین کننده دیگری را هم به آن فهرست افزود. در مقاله حاضر ما این پرسش را به آزمون میگذاریم که متغیر دین داری تا چه اندازه میتواند در فهم و برداشت از متون رسانهای تاثیرگذار باشد. به نظر ما شیوههای دین داری افراد به عنوان متغیر واسط و تاثیرگذار در کنار متغیرهای مهمی چون دسترسی گفتمانی عمل میکند. برای آزمون ایده مورد نظر، ابتدا برنامه خبری 21 تلویزیون را بررسی کردیم و سپس خوانش از این تولیدات خبری را در سه مصاحبه گروهی مجزا (معلمان، دانشجویان و طلاب) وارسی کردهایم. نتایج نشان داد که شکلی خاص از دین داری یعنی دین داری رسمی به شدت با شیوههای خوانش افراد از متون تلویزیونی رابطه دارد. بنابراین تلویزیون از طریق تولیدات رسانهای، افرادی را با خود هم عقیده میسازد که از پیش با آن رویکرد به مسائل نگاه می کردند. نقش تلویزیون نقشی تقویت کننده است و از سوی دیگر نتایج نشان داد که در ایران سازوکار رمزگشایی باید با نوع دین داری افراد در ارتباط قرار داده شود.
بررسی خوانش زنان تهرانی از سریال کلاه پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به بررسی نحوه تفسیر و رمزگشایی سریال «کلاه پهلوی» در بین زنان پرداخته است. برای این منظور، ابتدا پنج گروه از زنان شهر تهران، به روش غیراحتمالی و هدفمند، به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند و سپس، با استفاده از روش مصاحبه گروهی متمرکز، خوانش های آنان از این مجموعه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد تفاوت هایی در واکنش مخاطبان به این سریال وجود دارد و آنان دریافت کنندگان منفعل پیام های موجود در سریال نیستند. زنان بسته به ویژگی ها و شرایط زندگی خود به منابع اطلاعاتی و گفتمانی گوناگونی دسترسی دارند و به نحو متفاوتی با پیام های تلویزیونی مواجه می شوند؛ چنانکه برخی از شرکت کنندگان، گفتمان سنت گرایی را پیام مرجح سریال دانسته اند و در چارچوب آن به بحث و گفتگو پرداخته اند و تعدادی نیز بر اساس تجارب خود، بعضی از مؤلفه های هر دو گفتمان سنت گرایی و تجددگرایی را پذیرفته اند و برخی را مورد چالش و انتقاد قرار داده اند.تجددگرایی، خوانش مرجح، رمزگذاری، سنت گرایی، گروه متمرکز، گفتمان