مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
لیبرالیسم
حوزه های تخصصی:
بازدارندگی به مثابه اتخاذ راهبردهای دفاعی، مواجهه و خنثا سازی تهدید دشمن قبل از فعلیت یافتن آن است؛ به گونه ای که بتوان به مدد آن تهدیدکننده را منصرف کرد و هزینه تهاجم را بالا برد. هدف این پژوهش دستیابی به الگوی دینی بازدارندگی است. در این راستا جهت نیل به الگو، نخست به ارزیابی الگوهای بازدارندگی رئالیسم، نورئالیسم و لیبرالیسم به عنوان مهم ترین مکاتب بازدارندگی در روابط بین الملل اشاره شده است. افرون بر آن ناکامی عملی این الگوها در تأمین امنیت پایدار مورد تأکید قرار گرفته است. دال مرکزی این الگوها یعنی عرفی سازی، و بازوی عملیاتی شان یعنی قدرت افکنی نظامی، در بُعد تئوریک، با چالش روبه روست. در سایه نقد این الگوها تلاش برای دستیابی به الگویی منطبق با مکتب اسلام اهمیت می یابد. در مقاله حاضر، با کاربست ترکیبی از دو روش توصیفی انتقادی و تفسیری، پس از بررسی الگوهای بازدارندگی؛ به واکاوی عملکرد الگوی امنیتی دولت اسلامی، یعنی دولت نبوی پرداخته ایم. نتیجه بررسی نشان داد که این دولت، تحقق بازدارندگی کامل را در گرو تقویت رابطه دو سویه مردم و حاکمیت الهی قلمداد کرده و برای نیل به بازدارندگی و امنیت، نگاه ابزاری به آن مواردی دارد که در سه مکتب مذکور به عنوان هدف، شمرده شده است.
بررسی علل و عوامل شکل گیری و بسط سکولاریسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ فروردین ۱۴۰۲ شماره ۳۰۴
87-99
سکولاریسم به معنای دنیازدگی و جدایی دین از جنبه های مختلف زندگی اجتماعی بشر است. رشد جهان بینی سکولار به گونه ای است که برخی اندیشمندان، سکولاریسم را معضل اول بشریت دانسته اند. سؤال این تحقیق آن است که «چه علل و عواملی در شکل گیری و بسط سکولاریسم تأثیر داشته اند»؟ شناخت صحیح علل و عوامل شکل گیری آن می تواند به مواجهه منطقی و علمی با آن کمک شایانی کند. این تحقیق به روش کتابخانه ای به بررسی مهم ترین وقایع تاریخی، معرفتی و اجتماعی شکل گیری و بسط سکولاریسم پرداخته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد عواملی همچون فساد کلیسا، تأثیرات بورژوازی، رفورم، انقلاب های علمی و صنعتی، رشد لیبرالیسم، رشد عقلانیت سکولار، تحولات اجتماعی، زمینه ساز و تعدد نظریه پردازهای مروج سکولاریسم به تثبیت و فراگیری سکولاریسم منجر شده است. این اتفاق اگرچه در دنیای مسیحیت ظهور یافته؛ اما همین بسترها در جوامع مسلمان بخصوص کشورمان، قابل مشاهده و ردیابی است و ازاین رو لازم است این ریشه ها از لحاظ نظری و عملی در محیط های دانشگاهی یا فضاهای مجازی پایش شود و پاسخی عینی و علمی به آنها داده شود.
نسبت اخلاق و سیاست در گفتمان های اندیشه ای معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۸
1 - 25
حوزه های تخصصی:
تاریخ اندیشه سیاسی نویسی در ایران تاکنون عمدتاً از منظر رابطه سنت و مدرنیته نگاشته شده است و بدون اغراق می توان گفت که خود این شیوه نگارش اندیشه سیاسی به گفتمان مسلط و هژمونیک تبدیل شده است که امکان بروز گفتمان های دیگر را بر همین اساس سخت و دشوار کرده است. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی در تلاش است تا از طریق بررسی نسبت اخلاق و سیاست پرتو تازه ای به گفتمان های اندیشه ای ایران معاصر بیفکند: گفتمان اسلام سیاسی، لیبرالیسم و مارکسیسم. از لحاظ نظری، سه نسبت میان اخلاق و سیاست وجود دارد: متافیزیک حداکثری، متافیزیک حداقلی و عدم رابطه بین اخلاق و سیاست. یافته های تحقیق نشان می دهد که گفتمان اسلام گرا از حیث نسبت اخلاق و سیاست، متافیزیک حداکثری است و از این رو خواهان دخالت حداکثری اخلاق گرایانه در حوزه سیاست است؛ گفتمان لیبرالیسم ایرانی، از این حیث، متافیزیک حداقلی است و خواهان کمترین دخالت اخلاق گرایانه در ساحت هایی از زندگی بشری است. گفتمان مارکسیسم ایرانی با توجه به بنیادهای نظری خاصی که بر آنها استوار شده است، معتقد به جدایی حوزه اخلاق از سیاست است.
افول نظم بین المللی لیبرال از منظر رهیافت های نظری مکتب لیبرالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
349 - 374
حوزه های تخصصی:
افول نظم بین المللی لیبرال یکی از موضوع های مطالعاتی مهم روابط بین الملل طی سال های اخیر است.برهمین اساس پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که مهم ترین ادله افول نظم بین المللی لیبرال کدامند؟ پژوهش از منظر تحلیلی رهیافت های نظری لیبرالیسم به انجام رسیده و چنین نتیجه گرفته است که: تضعیف ارکان سه گانه نظم لیبرال (نظام سیاسی لیبرال دموکراسی، تجارت آزاد جهانی و نهادهای بین المللی) دلالت بر افول نظم بین المللی لیبرال دارند. ضمناً بر اساس شواهد تاریخی در این بین سیاست های آمریکا نقش مهمی در تسریع روند افول ارکان نظم لیبرال داشته است.
محیط زیست از منظر واقع گرایی، لیبرالیسم و بوم گرایان افراطی (با تأکید بر پروتکل کیوتو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۴ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
735 - 756
حوزه های تخصصی:
امروزه اهمیت موضوعات مرتبط با محیط زیست بر کسی پوشیده نیست. آلودگی های گسترده دریاها، گرم شدن فضای کره زمین، گسترش فرایند آب شدن یخ های قطب، از بین رفتن جنگل ها و گسترش بیابان ها در سطح کره زمین، از بین رفتن تنوع زیستی و انقراض هزاران نوع از حیوانات و گیاهان و ده ها مورد دیگر از مسائل و مشکلات زیست محیطی، تنها بخش کوچکی از بحرانی هستند که انسان در اوایل قرن بیست ویکم با آن مواجه است. نگرانی در مورد مسائل زیست محیطی به حدی است که عده ای معتقدند که اگر در گذشته «امنیت بین الملل» و «اقتصاد جهانی» دو موضوع اصلی روابط بین الملل بوده اند، می بایست موضوع محیط زیست را به عنوان موضوع سوم در نظر گرفت. در صورت پذیرش این واقعیت، سئوالی که در این جا مطرح می شود این است که واقع گرایی و لیبرالیسم به عنوان نظریه های مسلط روابط بین الملل چگونه می توانند این پدیده را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند؟ آیا این نظریه ها که تحت عنوان «خردگرایان» شناخته می شوند، اصولاً اهمیت موضوع محیط زیست را قبول دارند و باتوجه به ابعاد هستی شناسانه خود توانایی تبیین موضوع را دارند؟ در مقابل رویکردهای جدید زیست محیطی که تحت عنوان «بوم گرایان افراطی» شناخته می شوند، چگونه موضوعات مرتبط با محیط زیست را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند و چگونه به نقد نگاه خردگرایان در ارتباط با این حوزه می پردازند؟ این مقاله وجوه گوناگون مسایل زیست محیطی را مطالعه می نماید.
امواج بیداری جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۶ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
913 - 934
حوزه های تخصصی:
بیداری اسلامی پدیده ای است که در تاریخ معاصر کشورهای اسلامی به شکل های گوناگون و در زمینه های تاریخی متفاوت و با نتایج خاص پدیدار شده است. این مقاله با بررسی آرای متفکران، جنبش ها و نحله ها ی اسلامی، چهار گفتمان بیداری جهان اسلام را مورد نقد و بررسی قرار می دهد. پژوهش حاضر تلاش مسلمانان برای غلبه بر استبداد، عقب ماندگی، وابستگی و... را در چهار موج بیداری بررسی کرده و علل به وجود آمدن امواج بیداری و نتایج آن ها را مورد واکاوی قرار می دهد. این نوشتار خیزش مسلمانان در تاریخ معاصر خود را در چهار موج اصلاح طلبانه مشروطه خواه، انتقادی، رادیکال و مدنی مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد.
نقش لیبرالیسم و فروپاشی کمونیسم در گسترش عرفان و معنویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
349 - 366
حوزه های تخصصی:
ازآنجاکه لیبرالیسم متکی بر آزادی فردی و معتقد به کرامت ذاتی انسان است از عصر روشنگری راه را برای معنویت هایی گشود که اصالت را به کرامت ذاتی انسان می داند و عرفان از آن جمله بود، از طرف دیگر مهم ترین ایدئولوژی مخالف با دین و معنویت که با عرفان نیز همخوانی نداشت کمونیست بود که علی رغم درخشش سریع خود با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان دوران جنگ سرد به سرعت کم نور شد و بزرگ ترین مکتب مادی مخالفت با معنویت از صحنه جهانی کناررفت و با عبور این ابر تاریک، زمینه برای گرایش به عرفان هموارگردید و اندیشه لیبرالیسم که با مبانی معنویت منافاتی نداشت بلکه احیای دین و معنویت و عرفان را سرعت بخشید و در عصر فرا تجددگرایی (پست مدرنیسم) شاخه های متعدد عرفان گسترش یافت و عرفان اسلامی نیز در این میان با استقبال در سراسر جهان مواجه گردید و انسان شناسی جهانی با محوریت اصالت انسان و حاکمیت عشق و محبت عرفانی در جامعه مطلوب جهانی و اهداف جامعه بین الملل خودنمایی کرد و جهانی شدن با گرایش به معنویت همسوگردید.
تحلیل و نقد «شبکه فکری اسلام لیبرال» (JIL) در اندونزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبکه فکری اسلام لیبرال (JIL) یکی از جریان های روشنفکری مسلمان اثرگذار کشور اندونزی است که با توجه به مشکلات و دغدغه های جهان معاصر و به طور خاص اندونزی سعی کرده است تفسیری جدید و تحول گرا از اسلام با تکیه بر ارزش های لیبرالیستی ارائه کند تا به گونه ای در حل مشکلات و بحران های اندونزی تأثیرگذار باشد. این پژوهش بر آن است تا با روشی اکتشافی-توصیفی و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و کتابخانه ای، تجربه فکری و عملی این شبکه را بررسی و تحلیل کند. این تحقیق ابتدا به زمینه های اجتماعی پیدایش شبکه و دغدغه های آن می پردازد. سپس دیدگاه ها و روش فهم شبکه از اسلام، فعالیت ها و واکنش های نسبت به آن را مورد توجه قرار می دهد و بیان می کند که اولاً دیدگاه های شبکه به دلیل ضعف های نظری در روش و محتوا و نیز پیامدهای نامطلوب عملی نمی تواند مورد قبول قرار گیرد و ثانیاً اگرچه شبکه در ابتدای پیدایش خود توانست تأثیر قابل توجهی بر فضای فکری اندونزی داشته باشد، این رشد به دلیل نگرش تندروانه آن نسبت به عقاید مردم مسلمان، مخالفت های فراوان با آن و نیز پیدایش گزینه های جدید پرمخاطب، ادامه نیافت و در حال حاضر تأثیر زیادی بر جامعه اندونزی ندارد.
اقتصاد سیاسی و خِرد حکم رانی بازخوانی انتقادی کتاب اصول علم ثروت ملل؛ یعنی اکونومی پلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب اصول علم ثروت ملل؛ یعنی اکونومی پلیتیک، ترجمه محمدعلی فروغی مشهور به ذکاءالملک (ثانی)، نخستین کتاب علمی در رشته اقتصاد در ایران است و به همین دلیل پس از بازنشر آن در دهه های اخیر، بیشتر از منظر اقتصادی مورد توجه و تأمل قرار گرفته، اما دلالت های سیاسی آن نادیده مانده؛ به خصوص از آن جهت که این اثر در کشاکش گفتمانی عصر مشروطه منتشر شده است. نوشتار پیشِ رو می کوشد با بهره گیری از آراء میشل فوکو درباره نسبت اقتصاد سیاسی و حکومت مندی و از منظر جامعه شناسی تاریخی کتاب مزبور را بازخوانی و دلالت های سیاسی آن را بررسی نماید؛ و به این پرسش پاسخ گوید که آیا ترجمه و انتشار این اثر را می توان دلیلی بر شکل گیری «گفتمان اقتصاد سیاسی» در ایران دانست؟ مقاله پس از بررسی مضامین اصلی کتاب و دلالت آن بر مقوله سیاست و حکم رانی، پرسش مزبور را چنین پاسخ می دهد که اگرچه پل بورگار کتاب اکونومی پلیتیک را در فرانسه، در «گفتمان اقتصاد سیاسی» تألیف کرده، اما فروغی آن را در ایران، در زمانه استیلای «گفتمان حقوقی» عصر مشروطه ترجمه نموده است و ازاین روی ترجمه و انتشار این کتاب را نمی توان مصداقی از «گفتمان اقتصاد سیاسی» در ایران به شمار آورد.
بررسی انتقادی مناظره لیبرال ها و جماعت گرایان در فلسفه سیاسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
177 - 201
حوزه های تخصصی:
نقدهای جدی جماعت گرایی برگفتمان لیبرال یکی از مهمترین موضوعات فلسفه سیاسی معاصر است. بی توجهی به منازعه جماعت گرایی علیه لیبرالیسم، موجب ناتوانی در تحلیل و فهم بسیاری از موضوعات فلسفه سیاسی لبیرال و غیرلیبرال در دهه های پایانی قرن بیستم و قرن جاری خواهد شد. کتاب درآمدی بر مناظره لیبرال ها و جماعت گرایان در فلسفه سیاسی معاصر عهده دار تحلیل این موضوع مهم است.پرداختن به موضوعی تقریباً بدیع درفلسفه سیاسی معاصر و تاکید بر روش «هرمنیوتیک متن محور» برای خوانش آثار اندیشه سیاسی،از نقاط قوت کتاب است.با این وجود، به نتایج این منازعه درفسلفه سیاسی معاصر، توجه نشده و تاثیر آرا ویتکنشتاین متاخر در مضمون ومحتوای فلسفه سیاسی جماعت گرایی مورد غفلت قرار گرفته است. همچنین نویسندگان برای مکینتایر در فلسفه سیاسی جماعت گرایی نقش رهبری را قائل هستند، اما نسبت به جایگاه بسیار مهم سندل به ویژه تقدم آرا او نسبت به سایر جماعت گرایان و محوریت عدالت در بحث او التفات لازم صورت نگرفته است. همچنین با توجه به اینکه محور منازعه مورد بحث عدالت بوده است شایسته بود محورهای تبیین شده در کتاب در این باب نهایتا به موضوع عدالت و جنبه های مختلف آن ارجاع داده می شد.
پیوند زیست سیاست با گفتمان های جهانی: لیبرالیسم، توتالیتاریسم، امنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
323-346
حوزه های تخصصی:
تفسیری از لیبرالیسم، توتالیتاریسم و امنیت به مثابه گفتمان زیست سیاسی، هدف این مقاله است. هدف گفتمان، تولید سوژه مورد نظر است که در معیارها و الگوهای روزمره مشاهده و قابل کنترل باشد. مسئله اصلی متن حاضر، آشکارسازی چگونگی پیوند گفتمان های موجود و پیوند آن با زیست سیاست و سیاست بدن است. چگونگی تلاقی این گفتمان ها با سیاست بدن آنچنان گسترش یافته است که شامل بخش زیادی از نظریه ها و متون مختلف در قرن بیستم می شود. کاوش در این اندیشه ها نشان می دهد که گرایش ها و اقدامات یکسان ساز بدن و جمعیت، دغدغه اصلی بسیاری از گفتمان های یک سده اخیر است. الگوهای بدن اقتصادی یا بدن تولیدگر ثروت، بدن غیر یا دیگری و امنیت از دل این گفتمان ها برآمده است. تقریباً همه پژوهش های مشابه که در این زمینه به نگارش درآمده اند، متأثر از اندیشه میشل فوکو است و در متن حاضر نیز از همین روند و از روش تبارشناسی تبعیت کرده ایم. از این رو فرضیه پژوهش این است که اشکال نظام های توتالیتاریسم، لیبرالیسم/ نئولیبرالیسم و امنیت، شکل تکامل یافته زیست سیاست اند و ابتدا در فرم زیست سیاست به عرصه پا نهاده اند. در مجموع می توان گفت که نظام های بررسی شده به مثابه گفتمان و در اشکال زیست سیاسی تبلور یافته اند تا به سوژه مورد نظر در سطحی جهانی و محلی دست یابند.
از همکاری تا منازعه: تحلیلی بر روابط ایران و طالبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط ایران و طالبان را می توان به سه دوره تقسیم کرد. دوره اول از اوایل دهه 1370 تا اواخر این دهه را شامل می شود. روابط در این دوره جنبه منازعه آمیز داشت. دوره دوم از اوایل دهه 1380 تا سال 1400 است و علی رغم واگرایی اولیه، ایران و طالبان بسوی همکاری حرکت کردند. دوره سوم از 1400 به بعد را شامل می شود. در این دوره، همکاری ایران و طالبان در دوره قبل جای خود را به منازعه داده است. سوال این مقاله آن است که چه عللی باعث منازعه در روابط ایران و طالبان در این دوره شده است؟ فرضیه مقاله که به روش توصیفی-تحلیلی بررسی شده آن است که از بین رفتن تهدید مشترک و شکل گرفتن ترجبحات ناسازگار باعث ایجاد منازعه در روابط ایران و طالبان شده است. یافته های مقاله نشان داد که همکاری طرفین در دوره گذشته، به دلیل وجود دشمن مشترکی بنام امریکا و همچنین ترجیحات سازگاری بود که در دستگاه تصمیم گیری ایران و طالبان نسبت به یکدیگر ایجاد شده بود. اکنون با از بین رفتن تهدید مشترک و بازگشت ترجیحات ناسازگار که در دوره اول روابط ایران و طالبان وجود داشت، روابط دو طرف وضعیت منازعه پیدا کرده است. مقاله پیشنهاد می دهد که ایران و طالبان با اتخاذ یک رویکرد سازه انگارانه می توانند فرهنگ هابزی موجود را به فرهنگ کانتی یا لاکی تبدیل کنند.
اخلاق، سیاست و مسئله خودآیینی: روایت های متفاوت از مفهوم خودآیینی در اخلاق و سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
39 - 61
حوزه های تخصصی:
این مقاله مطالعه ای است درباره اخلاق و سیاست. برای انجام این کار، نویسندگان به مطالعه مفهوم خودآیینی متمرکز بوده اند. خودآیینی از این جهت اهمیّت دارد که وقتی صحبت از رویکردهای فلسفی یا سیاسی به لیبرالیسم باشد، هر بحثی درباره اخلاق، سیاست و عدالت، به نحوی با آن پیوسته است. این مقاله به طور ویژه روایت های لیبرال از خودآیینی را در کنار رویکردهای رقیبی که به نحوی دعاوی لیبرال درباره کاربردهای سیاسی و فلسفی این مفهوم را به چالش کشیده اند، بررسی می کند. نویسندگان به این نتیجه رسیده اند که اخلاقی بودن در رویکردهای لیبرال، ریشه در تصور فرد خودآیین به عنوان اصلی متافیزیکی دارد. درجریان این پژوهش مشخص شده است که این اصل متافیزیکی در معنای سرحدی خود، به پارادوکسی اخلاقی در لیبرالیسم منتهی می شود. اینکه خودآیینی در مقام واسطه ای مفهومی چه نقشی در صورتبندی های ممکن از اخلاق لیبرال دارد، پرسش و رابطه ی میان اخلاق لیبرال و خودآیننی، فرضیه مقاله است. همچنین روش پژوهش، متن محور است. متن گرایی به عنوان یک روش پژوهش بر خلاف تحلیل گفتمان یا روش شناسی های هرمنوتیکی با معنای سر راست مفاهیم و عبارات سر و کار دارد. یعنی برای تفسیر معنای مفاهیم نه با مقاصد نویسنده، زمینه های تاریخی یا رابطه گفتمان شکل گرفته حول یک مفهوم با سازمان قدرت در جامعه بلکه با معنای خاص آن در متن آنطور که در برخورد اولیه با آن به ذهن می رسد، ارتباط برقرار می کند. به اعتبار همین ضرورت روش شناختی، نویسندگان تلاش کرده اند تا ضمن بهره گیری خوانش منابع مرتبط با مفهوم خودآیینی، مدعا و مفروضات خود را به اثبات برسانند.
دولت حقوقی لیبرال؛ مطالعه موردی هایک و نوزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
141 - 169
حوزه های تخصصی:
تفطن در ماهیت دولت حقوقیِ لیبرال به مثابه گفتمان برتر در حقوق عمومیِ مدرن و آگاهی از عقلانیت نهادی و حدود و ثغور آن از اهمیت فراوانی برخوردار است. بر همین اساس، هدف این پژوهش آن است که مؤلفه های دولت حقوقیِ لیبرال از منظر دو متفکر مشهور در این حوزه، هایک و نوزیک، مورد بررسی قرار گرفته و آموزه های حقوقی ایشان تبیین گردد. یافته های مقاله پیش رو، مبتنی بر روش توصیفی _ تحلیلی و گردآوری اطلاعات از طریق کتابخانه ای، نشان می دهد پیوند نوموس و تزیس در نظام حقوقی، نقد عدالت توزیعی و طرفداری از دموکراسی تعدیل شده، تأکید بر آموزه فراحقوقیِ دولت حقوقی و بالأخره تعیین چارچوب هنجاری و نهادی در اندیشه هایک از یک سو و کاربست وضع طبیعی، انجمن محافظ مسلط و قرارداد اجتماعی برای موجه سازی دولت کمینه، پذیرش مینارشی در مقابل آنارشی، طرفداری از عدالت استحقاقی به جای عدالت توزیعی و همچنین محدود نمودن کارکردهای دولت و تلقی آن به مثابه شب نگهبان در اندیشه نوزیک از سوی دیگر، مؤلفه های دولت حقوقی لیبرال در نظام فکری این دو اندیشمند را سامان می دهد که تعمق در این حوزه، وجوه تمایز و تشابه آن با دولت حقوقی معاصر در ایران و تلاش در جهت حل نارسایی های نظام حقوقی داخلی را ناگریز و ناگزیر نموده است.
رویکرد اسلام به جایگاه جنگ و صلح در نظام بین الملل در مقایسه با رئالیسم و لیبرالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنگ و صلح از مفاهیم کلیدی نظریه های روابط بین الملل به شمار می روند و تبیین نظام بین الملل با استفاده از مفاهیم جنگ و صلح همواره از اهمیتی ویژه برخوردار بوده است. رئالیسم و لیبرالیسم به عنوان دو رویکرد مهم نظریه پردازی در روابط بین الملل، با توجه به مبانی هستی شناسی خویش، دیدگاه متفاوتی در زمینه شکل گیری نظام بین الملل با محوریت جنگ یا صلح داشته اند.
اسلام نیز براساس مبانی هستی شناسی خویش و به عنوان دینی جهان شمول و همه جانبه، رویکردی خاص و متفاوت نسبت به روابط بین الملل و در نتیجه آن جایگاه جنگ و صلح در نظام بین الملل دارد و می تواند به عنوان آلترناتیو، دیدگاه نظریه های رئالیسم و لیبرالیسم را به چالش بکشد.
این پژوهش در پی بررسی تطبیقی جایگاه جنگ و صلح در نظریه اسلامی روابط بین الملل در مقایسه با دو رویکرد عام و فراگیر لیبرالیسم و رئالیسم به عنوان دو پارادایم مسلط نظریه پردازی در حوزه روابط بین الملل است.
فرضیه پژوهش بر این مبنا استوار است که دو رویکرد رئالیسم و لیبرالیسم با مطلق گرایی در مبانی هستی شناسی خویش دو دیدگاه افراطی و تفریطی در ارتباط با مقوله جنگ و صلح در نظام بین الملل ارائه کرده اند که نظریه اسلامی روابط بین الملل با توجه به معقولیت و اعتدال در مبانی هستی شناسی خود مبرا از این ایراد است.
روش تحقیق در این پژوهش توصیفی و تحلیلی و ابزار گردآوری داده ها منابع کتابخانه ای و اینترنتی است.
تحلیل گفتمان انتقادی مفهوم آزادی در اندیشه آیت الله مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۴
137 - 158
حوزه های تخصصی:
آزادی یکی از شعارها و خواست های اصلی مردم در انقلاب اسلامی ایران بوده است، اما معنای آن به مثابه مفهومی انتزاعی همواره مناقشه بردار بوده است. در سال های پس از انقلاب اسلامی جریانات مختلف سیاسی به دنبال معنادهی به دال های انقلاب اسلامی از جمله دال آزادی بر اساس مبانی فکری گفتمان خود بوده اند. آیت الله مصباح یزدی ازجمله اندیشمندانی است که در طی این سال ها همواره در جهت تصحیح و تدقیق نگاه دینی به ارزش های انقلاب اسلامی تلاش نموده است. این مقاله به دنبال فهم نگاه ایشان به مقوله آزادی است و سوال اصلی آن عبارت است از این که آزادی در اندیشه آیت الله مصباح یزدی چه مفهومی دارد؟ نتیجه حاصل از این پژوهش نشان می دهد مفهوم آزادی از منظر ایشان عبارت است از: «رهایی از تمایلات و خواسته های نفسانی». در این مقاله از روش کتابخانه ای برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است و برای فهم مفهوم آزادی در اندیشه آیت الله مصباح یزدی از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف بهره برده شده است.
رواداری و تسامح اجتماعی در رهیافت گفتمانی قرآن کریم و لیبرال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
5 - 27
حوزه های تخصصی:
Tolerance, as a moral and legal concept, is a kind of reconciliation, acceptance and coexistence with others, which some people presented by combining the concepts of tasāmoh (easy to take on each other) and tasāhol (tolerance) in religious teachings, receiving a similar concept. Being placed in a different discourse system differentiated the perceptions of this concept. Based on this, tolerance in the Holy Qurʾan is connected with the concept of monotheism as the central core of this discourse from the point of view of ontology, and it expresses the type of relationship between man and Almighty Allah in terms of distance or closeness, and it can be defined by intra-discourse components such as faith, disbelief, hypocrisy and People of the Book in the field of thought and behavior. This concept was used in the liberal discourse with a human-centered approach and a special understanding of realism in the meaning of coexistence, acceptance and alienation, and in the political, social and economic spheres, there was an effort to contrast different ways of behavior and thoughts with the idea that each of the insights has the benefit of the truth. and put them together with the concept of respect and peaceful living. The present essay tried to analyze the concepts of tolerance in the two discourses of liberalism and the Holy Qur'an with a descriptive and analytical method and to explain the reason for the different interpretations of each of these two discourses.
نقد مبانی معرفت شناسی نئولیبرالیسم در آموزش از منظر تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ آذر ۱۴۰۲ شماره ۳۱۲
31 - 36
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف نقد مبانی معرفت شناسی نئولیبرالیسم در آموزش، از منظر علامه مصباح یزدی صورت گرفت. نوع این پژوهش کیفی و برای دستیابی به هدف پژوهش از دو روش پژوهش تحلیل اسنادی و پژوهش استنتاج عملی فرانکنا و نیز نقادی بهره گرفته شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی آثار و نوشته ها و روایت های تاریخی مرتبط با موضوع نئولیبرالیسم در حوزه آموزش و معرفت شناسی تعلیم و تربیت اسلامی بوده است. براساس یافته های پژوهش، ذهنیت حکومت نئولیبرالیسم سعی بر آن دارد که افرادی پرورش یابند که خودمحوری، ویژگی اساسی آن است. در این سوژه در ظاهر، آزاد و مختارند تا زمان و منابع خود را برای تحقق هرچه بهینه تر سرمایه انسانی در وجود خودشان مدیریت کنند و اعضای حوزه آموزش وارد فضای رقابتی و مبهم می شوند و امنیت شغلی آنها در گرو تطابق با معیارهای مستمر و استانداردهاست. ولی از منظر تعلیم و تربیت اسلامی، اساسی ترین جایگاه علم، آماده ساختن نیروی انسانی کارآمد، شایسته و دارای مهارت به منظور پاسخ گویی به نیازهای جامعه در زمینه های مختلف است.
بررسی مفاهیم آزادی وعدالت اجتماعی در نهج البلاغه و لیبرالیسم در رهیافت تحلیل گفتمان انتقادی
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
43 - 61
حوزه های تخصصی:
رویدادها به مثابه گفتمان، نظام اندیشه ای و دستگاهزبانی را تولید می کنند که مفاهیم در درون آن سامانه زبانی معنادار می شوند. براین اساس نظام زبانی بازنمونی ازپیوند عناصرزبانی بامؤلفه های غیرزبانی وانعکاس دهنده بافتار است. مفاهیم آزادی و عدالت اجتماعی درگستره زیست اجتماعی درتوالی زمانی ازاهمیت ویژه ای برخوردار بوده ونوع روایت یا برداشت ازآنها نیز همبسته به قرارداشتن درنظام گفتمانی خاص است که درآن سامانه تکون یافتند. البته هرنظام گفتمانی دردستگاه زبانی ویژه دارای دال مرکزی است و مقوله بندی ها نیز برپایه آن صورت می گیرد. پژوهش حاضر باشیوه توصیفی وتحلیل گفتمان انتقادی به عنوان نظریه میان رشته ای در زبان شناسی به دنبال صورت بندی برداشت ها ازاین مفاهیم و چگونگی ارتباط میان آنها درگفتمان نهج البلاغه و لیبرالیسم است. ناهمسانی مواجهه بااین مفاهیم به دلیل دال مرکزی، روایتگرها و موقعیت ها درگفتمان ها از یافته های این پژوهش است. براین اساس گفتمان لیبرالیسم به مثابه متن ازجهت تقدمی، رأی به اولویت آزادی داده اما نهج البلاغه همکنشی، باهم آیی این مفاهیم درعرصه اجتماعی را روا دانسته است.
بررسی تاریخی نهادینه شدن الگوی لیبرالی پیشرفت در اروپای قرن نوزدهم: با تأکید بر توسعه فنّاوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در مقاله حاضر سعی شده تا با بررسی تاریخی-اجتماعی فضای اروپای قرون هجدهم و نوزدهم، عوامل توسعه و غلبه الگوی لیبرالی پیشرفت در اروپا و به تبع آن تمام جهان احصا شود و در پی آن پیامدها و آثار آن مورد واکاوی قرار گیرد. روش: این پژوهش مبتنی بر تحلیل های تاریخی ای است که در خصوص «پیشرفت» ارائه شده است. در واقع در این مقاله تحلیلی از تحلیل ها ارائه شده است. در واقع خبرگان بر اساس شواهد تاریخی تحلیل خود از مقوله پیشرفت را ارائه کرده اند و در این مقاله با بهره گیری از تحلیل خبرگان، مطالبی استنباط و عرضه شده است. یافته ها: در طول این پژوهش نشان داده می شود که اولاً نفوذ و بسط و گسترش یک نظام اندیشه ای در جامعه بیش از آنکه وابسته به اندیشه ها و کتب و آرای متفکرین آن نظام باشد، به بسط اجتماعی و انضمامی آن اندیشه ها در قالب پدیده های تمدنی و اجتماعی از جمله تولیدات اقتصادی، صنعتی، تکنولوژیکی و فرهنگی و اجتماعی وابسته است. ثانیاً بسط و غلبه یک نظام اندیشه ای به مانند لیبرالیسم در طول چندین قرن بر سراسر جهان، آثار و عواقبی ایجاد نموده است که از بطن هرکدام از این پیامدها، نظام های حیات فکری-اجتماعی نوینی پدید آمده اند. به نوعی می توان گفت نظام های حیات اجتماعی در یک فرآیند تکامل یابنده از بسترهای فکری و اجتماعی نظام های رقیب خود متولد می شوند. و ثالثاً در بررسی و مقایسه دو نظام اندیشه ای و اجتماعی به مانند لیبرالیسم و کمونیسم، باید به اثر اجتماعی و معیارهای بنیادین تفاوت ها دقت نمود، چه بسا دو نحله اندیشه ای در ظاهر کاملاً متمایز، از یک مشرب فکری سیراب شوند و در کلان حرکت انسانیت یک مدل از حرکت و پیشرفت را به دو شکل متفاوت بیان کنند .نتیجه گیری: اگر جامعه ما در پسِ انقلاب اسلامی سال 57 به دنبال ایجاد و گسترش نوع جدیدی از حیات اجتماعی و انسانی براساس آموزه های وحیانی یا به بیانی ایجاد تمدنی جدید براساس نگرش های اسلامی است، باید ابتدا نخبگان این حرکت، الگوی غلبه و بسط نظام های فکری و اجتماعی را در دوران جدید و معاصر بررسی نمایند و از دل آن مسیرهایی برای توسعه اندیشه های دینی و اجتماعی کردن آنها در تقابل با تمدن غربی بیابند. در طول این پژوهش چندین مورد از نکات کلی الگوی بسط و غلبه نظام های فکری استخراج شده است که از آن جمله می توان به لزوم توجه به انضمامی کردن اندیشه ها، ضرورت توجه به ظرفیت های تمدن غالب برای استفاده در دوران گذار و توجه به ظرفیت پیامدهای منفی نظام اندیشه ای مقابل اشاره کرد