مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
لیبرالیسم
حوزه های تخصصی:
هدف: آنچه این مقاله در پی آن است، نشان دادن برخی هم گرائی های اعتقادی و ریشه ای در دو تفکر ارجاء و سکولار است. روش: روش انجام تحقیق از نظر راهکار، کتابخانه ای و از نظر راهبرد، توصیفی- تاریخی است. یافته ها: فرقه مرجئه مولود وقایع سیاسی قرن دوم هجری است. این فرقه در تفسیر ایمان به این مسئله روی آورد که ایمان، امری بسیط است و هیچ گناه کبیره ای انسان را از دایره ایمان خارج نمی کند و قضاوت در مورد ایمان افراد را باید تا قیامت به تأخیر انداخت. در مقابل، سکولاریسم نیز مکتب فکری و سیاسی ای است که به نحو جدّی در قرن هفدهم میلادی ظهور و بروز پیدا کرد. این مکتب با تأکید بر دنیاگرایی و اصالت بخشی به دنیا، به جدایی دین از عرصه اجتماع و سیاست تأکید دارد، که پیامد آن افول دین و کنار گذاشتن آن از عرصه حیات اجتماعی و سیاسی انسانهاست. نتیجه گیری: دو تفکر ارجاء و سکولار، در مبانی، ریشه ها و پیامدها دارای اشتراکات قابل تأملی اند. هر دو به کنار زدن دین و مفاهیم دینی از عرصه سیاسی تأکید دارند
تبیینی نظری از «قدرت نرم آموزش عالی» در نظریه های روابط بین الملل؛ پتانسیل ها و کارکردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در دهه 1990، فهم از قدرت نیز به تدریج تغییر کرد. قدرت نرم با تعدیل تمرکز محدود تحلیل قدرت واقع گرایانه یعنی در اختیار داشتن منابع ملموس خاص برای حفظ و افزایش قدرت ملی با توانایی تغییر رفتار کنشگران، با وارد کردن عنصر متقاعدکنندگی و قدرت جذب یعنی توانایی شکل دادن به خواسته های دیگران بدون کاربرد عنصر زور و اجبار، توسط جوزف نای مطرح شد و از نظر اثربخشی، ماهیت رفتار و مشخص بودن منابع را به وضوح نشان داد. در توضیح نای، قدرت نرم با اینکه در قالب و ترمیم نظریه رئالیستی به عنوان یک مفهوم تحلیلی طرح بندی شده، اما با دیدگاه و نظریه های لیبرالیستی و سازه انگاری توانایی انطباق و همپوشانی دارد. تلقی آموزش عالی به عنوان تابعی از قدرت نرم مستلزم بررسی نظری رابطه آن با سایر نظریه های روابط بین الملل است. سؤال اساسی این است که جایگاه قدرت نرم آموزش عالی در نظریه های اصلی روابط بین الملل چیست و چگونه می توان آن را در قالب نظریه های ناظر به رفتارهای عملگرایانه تبیین کرد. در این مقاله، با تبیین آموزش عالی به عنوان یک امر فرهنگی و تابعی از قدرت نرم، نسبت آن با نظریه های رئالیسم، لیبرالیسم و سازه انگاری، به صورت میان رشته ای، با استناد به مطالعات کتابخانه ای با رویکردی توصیفی تحلیلی بررسی می شود. در بررسی هر یک از این نظریه ها، روایت ها، چارچوب های مفهومی و نظری در رابطه با نقش قدرت نرم آموزش عالی ارائه می شود تا پتانسیل و کارکرد آن در دستیابی به موضوعاتی همچون توسعه همه جانبه ملی، در زمینه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، فناوری و اقتصادی، حفظ صلح و پیشگیری از درگیری های احتمالی تبیین شود. این مقاله با ارائه مبانی نظری و ظرفیت فکری لازم می تواند مقدمات ارائه رویکردهای عملی در موضوع مورد پژوهش را در پژوهش های آتی فراهم آورد.
بنیادهای سیاسی و اجتماعی بیانیه های ادبی عصر قاجار (مطالعه موردی بیانیه میرزا آقاخان کرمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶
1 - 14
حوزه های تخصصی:
با شکل گیری مدرنیته در غرب، اندیشمندان و روشنفکران ایرانی در پی کشف اسباب ترقی ملل متمدن غربی و پیاده سازی آن در داخل کشور برآمدند. میرزا آقاخان کرمانی جزو اولین گروه از روشنفکران ایرانی دوره پیشامشروطه است که در مواجهه با پدیده مدرنیسم، عَلَم نوجویی و تجددخواهی برافراشت و جهت گام نهادن در دنیای مدرن خواستار تقلید و الگوگیری از تمدن غرب شد. نوخواهی آقاخان مانند بسیاری از ادیبان روشنفکر دیگر به عرصه سیاست و اجتماع محدود نماند؛ او نظریاتی نیز برای تجدد در ادبیات و فنون نگارش ارائه داد و خواستار تحول در شیوه نگارش سنتی شد. این پژوهش با نگاهی به اندیشه های سیاسی و اجتماعی آقاخان به بررسی تأثیر آن بر دیدگاه های نوین ادبی وی پرداخته و بدین نتیجه رسیده است که آقاخان نوگرایی ادبی خود را بر مبنای سنت ستیزی طرح ریزی کرده و تحت تأثیر تفکرات ناسیونالیستی و لیبرالیستی خواستار باستان گرایی در زبان و خط فارسی، عربی زدایی از زبان فارسی، ساده نویسی، روشن نویسی و خروج از قید و بندهای سنتی در نوشتار شده است.
گفتمان استقلال خواهی و آزادی خواهی نزد جبهه ملی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر درصدد است با مطالعۀ مواضع جبهۀ ملی چهارم، ضمن بررسی نسبت این جبهه با دو گفتمان استقلال خواهی و آزادی خواهی، میزان پایبندی آن را به این دو آرمان، با توجه به روند رویدادهای سیاسی و پیروزی انقلاب اسلامی، واکاوی کند. دراین راستا از روش تحلیل گفتمانی با رویکرد نشانه شناسی سوسوری استفاده شده و روش گردآوری اطلاعات نیز کتابخانه ای مبتنی بر منابع دست اول و روایت مسئولان جبهۀ ملی بوده است. جبهه ملی ایران، جریانی سیاسی بود که از همان زمان بنیانگذاری در سال 1328 دو مبحث استقلال خواهی و آزادی خواهی را به عنوان مبانی مهم فکری و عملی خود تعریف کرده و در پیکارهای سیاسی خویش در دستورکار قرار داد. افرادی که در منشور جبهۀ ملی نیز بر این دو موضوع به عنوان مهمترین اهداف مبارزاتی خود تأکید کرده بودند، در دوران جبهه های اول تا چهارم در بزنگاه های مختلف، در عمل نیز بر این دو اصل تأکید داشته اند. نتایج مقاله نشان می دهد که جبهۀ ملی چهارم نیز همانند جبهه های ملی موسوم به اول تا سوم، در طول حیات خویش- فارغ از نسبت خود با حکومت وقت- چه در دوران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و چه در دوران پس از آن- که خود به دو دوره اولیۀ همراهی کوتاه مدت با حکومت انقلابی و سپس جدایی و اختلاف با آن تقسیم می شود- دست کم در گفتمان، پایبندی به استقلال خواهی و آزادی خواهی را نشان داده است.
تاثیر هوش مصنوعی بر نظریه های جریان اصلی روابط بین الملل
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۸
7 - 27
حوزه های تخصصی:
هوش مصنوعی ازجمله دانش هایی است که بیشترین تاثیر را بر جهان پیش رو خواهد گذاشت. در حوزه سیاست و روابط بین الملل تاثیرات هوش مصنوعی صرفاً به امور عملی محدود نگردیده و عرصه نظریه پردازی را در آینده به شدت تحت تاثیر قرار خواهد داد. در میان نظریه های روابط بین الملل نظریات جریان اصلی قطعاً بیشترین تاثیر را خواهند پذیرفت. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که هوش مصنوعی چگونه بر مفاهیم و دغدغه های اصلی این دو رویکرد کلان نظریه های روابط بین الملل تاثیر گذاشته است؟ فرضیه مقاله این است که هوش مصنوعی برخی از گزاره های اصلی این دو نظریه را زیرسوال برده و تضعیف ساخته است. برای پاسخ به سوال پژوهش از روش تبیینی و شیوه گرداوری داده از نوع کتابخانه ای استفاده شده است. یافته های مقاله نشان می دهد نظریه واقعگرایی نیازمند بازنگری در تعریف مفاهیم قدرت، تهدید، امنیت، موازنه قدرت و بازیگران روابط بین الملل در پرتو هوش مصنوعی و تحولات جدید است. همچنین ادعاهای نظریه لیبرالیسم درخصوص صلح جهانی با تکیه بر دو بعد اقتصادی و سیاسی با چالش جدی مواجه شده است. به نحوی که گزاره های اصلی نظریه لیبرالیسم اقتصادی، وابستگی متقابل و صلح دموکراتیک مورد تردید قرارگرفته است.
نشانه های فروپاشی تمدن غرب از منظر آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
67 - 92
حوزه های تخصصی:
امروزه بحث های فراوانی درباره تمدن اسلامی و غربی وجود دارد. سلطه ظاهری تمدن غرب بر جهان، باعث شده است که برخی به ثبات و تزلزل ناپذیری این تمدن باور داشته باشند و تلاش برای استیلای دوباره تمدن اسلامی بر تمدن غرب را بی فایده تلقی کنند. در مقابل این دیدگاه، نظریه دیگری وجود دارد که به افول تمدن غرب معتقد است و طرفداران آن نشانه هایی برای سقوط این تمدن ارائه و ابراز کرده اند که تمدن غرب در وضعیت کنونی نقطه اوج خود را دیده و مسیر سقوط را شروع کرده است. به این ترتیب، شناخت تمدن غرب با هدف مقابله با آن اهمیت می یابد. پژوهش پیش رو به دنبال پاسخ به این پرسش است که «در رهنمودهای آیت الله خامنه ای چه نشانه هایی برای این فروپاشی وجود دارد و این نشانه ها چقدر با واقعیات و نتایج قابل مشاهده این تمدن در زندگی شخصی و اجتماعی افراد و جوامع مطابقت می کند؟» این مقاله پس از جمع آوری بیانات ایشان در این موضوع و تطبیق با واقعیت های بیرونی و نظر اندیشمندان غربی، به بررسی تحلیلی آن ها پرداخته است. این پژوهش از نوع توصیفی و به روش توصیف داده ها با استفاده از منابع و اسناد کتابخانه ای و اینترنتی بوده است.