مطالب مرتبط با کلیدواژه

نورئالیسم


۱.

شرق آسیا و نظام توازن قوای دو قطبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کنسرت قدرت ها توازن قوا رئالیسم نورئالیسم شرق آسیا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۳ تعداد دانلود : ۲۲۷
منطقه شرق آسیا یکی از کلیدی ترین مناطق اقتصادی دنیا است. طبق پیش بینی ها این منطقه در آینده نزدیک مهمترین رکن اقتصادی نظام بین الملل خواهد بود. این موضوع و وجود قدرتهای بزرگی همچون چین، ژاپن و قدرت فرامنطقه ای آمریکا و وجود سلاح های هسته ای در این منطقه، بر اهمیت صلح و ثبات در این منطقه افزوده است. برخی از تحلیلگران معتقدند که که یکی از دلایل توسعه اقتصادی اعجاب آور شرق آسیا وجود ثبات در آن منطقه است. بعضی ها نیز معتقدند که به دلیل فقدان دموکراسی، وابستگی متقابل اقتصادی و نهادهای چند ملیتی در شرق آسیا، تنش در حال افزایش است. امکان دارد که به هم خوردن صلح و ثبات در منطقه شرق آسیا، کل نظام بین الملل را نیز تحت تاثیر قرار دهد. با آگاهی از این مطلب اندیشمندان بین المللی راهکار های صلحی ارائه داده اند که مهمترین آن «کنسرت قدرت ها» است. به اعتقاد این دسته، کنسرت قدرت ها یا همان امنیت دسته جمعی متشکل از آمریکا، چین و ژاپن می تواند از امنیت و صلح و ثبات در منطقه حفاظت کند. سوال اساسی نوشتار پیش رو این است که آیا اساساً امکان به وجود آمدن چنین کنسرت قدرتی در شرق آسیا وجود دارد یا خیر؟ فرضیه مورد آزمون قرار گرفته در پاسخ به این سوال این است که، این توازن قوا است که تا آینده ای قابل پیش بینی مبنای محاسبه معادلات شرق آسیا است و می تواند از بروز یک جنگ همه گیر در منطقه جلوگیری کند. مقاله در چارچوب رئالیسم ساختاری کنت والتس به رشته تحریر درآمده است. در رئالیسم ساختاری والتس موازنه قوا بهترین سازوکاری است که بویژه در نظام دوقطبی، صلح(شکننده) را حفظ می نماید. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و منابع گردآوری داده ها، کتابخانه ای می باشد. یافته نوشتار این است که به دلایلی همچون نبود ایدئولوژی سیاسی واحد و نبود استراتژی یکسان درمورد چگونگی توزیع قدرت در ساختار منطقه ای، عملاً امکان به وجود آمدن کنسرت قدرت در شرق آسیا تاآینده قابل پیش بینی امکان پذیر نیست.
۲.

زبان استعاره در گفتمان سیاست بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۲ تعداد دانلود : ۱۲۴
زبان استعاره در همه حیطه های ارتباطاتی از جمله گفتمان سیاسی مورد استفاده قرار می گیرد. هردوره از تاریخ استعارات مختص به خود را داشته است. از آنجایی که زبان به طور گسترده ای دارای ساختار های متفاوت فرهنگی و اجتماعی است می تواند باعث سوء تفسیر یا مقاصد عامدانه دیگری در سیاست بین الملل قرار گیرد. استفاده از زبان استعاره در حیطه روابط بین الملل آن هم جایی که استفاده از زبان به شکل استعاره توسط سیاستمداران فورا به زبانهای دیگر برگردانده می شود می تواند به سوءتفاهمات و برداشتهای گوناگونی منجر شود که برخواسته از ساختارهای اجتماعی و فرهنگی ملل مختلف است. در این مقاله به بررسی استعاره هایی می پردازیم که اغلب به طور عمومی در رهیافتهای روابط بین الملل مورد استفاده هستند و فایده آنها در ارتقای فهم بهتر این حوزه مورد بحث قرار خواهد گرفت. ضمنا در این راستا نمونه کاربردهای استفاده از زبان استعاره در گفتمان سیاست بین الملل معرفی شده و مورد بررسی قرار می گیرند. این نوشتار ابتدا با ارایه مقدمه ای از استفاده از زبان استعاره در عرصه سیاست شروع می شود و سپس چند تحلیل از موارد نمونه ارایه می گردد.
۳.

الگوی بازدارندگی در دولت نبوی و ارزیابی الگوهای بازدارندگی معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: الگوی بازدارندگی دولت نبوی رئالیسم نورئالیسم لیبرالیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۶۰
بازدارندگی به مثابه اتخاذ راهبردهای دفاعی، مواجهه و خنثا سازی تهدید دشمن قبل از فعلیت یافتن آن است؛ به گونه ای که بتوان به مدد آن تهدیدکننده را منصرف کرد و هزینه تهاجم را بالا برد. هدف این پژوهش دستیابی به الگوی دینی بازدارندگی است. در این راستا جهت نیل به الگو، نخست به ارزیابی الگوهای بازدارندگی رئالیسم، نورئالیسم و لیبرالیسم به عنوان مهم ترین مکاتب بازدارندگی در روابط بین الملل اشاره شده است. افرون بر آن ناکامی عملی این الگوها در تأمین امنیت پایدار مورد تأکید قرار گرفته است. دال مرکزی این الگوها یعنی عرفی سازی، و بازوی عملیاتی شان یعنی قدرت افکنی نظامی، در بُعد تئوریک، با چالش روبه روست. در سایه نقد این الگوها تلاش برای دستیابی به الگویی منطبق با مکتب اسلام اهمیت می یابد. در مقاله حاضر، با کاربست ترکیبی از دو روش توصیفی انتقادی و تفسیری، پس از بررسی الگوهای بازدارندگی؛ به واکاوی عملکرد الگوی امنیتی دولت اسلامی، یعنی دولت نبوی پرداخته ایم. نتیجه بررسی نشان داد که این دولت، تحقق بازدارندگی کامل را در گرو تقویت رابطه دو سویه مردم و حاکمیت الهی قلمداد کرده و برای نیل به بازدارندگی و امنیت، نگاه ابزاری به آن مواردی دارد که در سه مکتب مذکور به عنوان هدف، شمرده شده است.
۴.

واکاوی عملکرد سازمان ملل متحد در جنگ فلسطین و رژیم صهیونیستی؛ غلبه قدرت یا حقوق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شورای امنیت مجمع عمومی صلح نورئالیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۵۱
پژوهش حاضر با توجه به اهمیت نقش و کاردکرد سازمان ملل متحد در حفظ صلح و امنیت بین المللی به دنبال واکاوی عملکرد سازمان در جنگ غزه است. نظر بر همین مسأله، مقاله به چگونگی ایفای نقش شورای امنیت، مجمع عمومی و دبیرکل سازمان در این منازعه متمرکز شده است. در چارچوب نظریه نورئالیسم، نتایج حاکی از آن است که نمی توان گسستی میان حفظ صلح و امنیت بین المللی با قدرت های بزرگ و منافع آن ها برقرار کرد؛ خصوصاً این که در بحران مزبور، هدف اصلی و اولیه سازمان ملل به شدت با چالش مواجهه شده است. لذا می توان گفت که نهادهای بین المللی و از جمله سازمان ملل متحد به مثابه بازیگری حاشیه ای در کنار نفوذ قدرت های بزرگ قلمداد شده و جنگ غزه بیانگر این حقیقت است که نمی توان صلح را بدون توجه به رضایت مندی قدرت های بزرگ حفظ و یا ایجاد کرد؛ به تعبیری بهتر، با تحلیل عملکرد سازمان ملل متحد می توان گفت که قدرت حقوقی مغلوب قدرت سیاسی شده است. روش پژوهش تبیینی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات نیز از نوع کتابخانه ای و اینترنتی است.
۵.

هوش مصنوعی و تحول پاردایمیک در نظریه و عمل روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش مصنوعی پارادایم نظریه روابط بین الملل نولیبرالیسم نورئالیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۳۹
رشته روابط بین الملل در طول یک قرن اخیر متاثر از ماهیت پویای روابط بین الملل و همچنین دغدغه صلح سازی، تحولات پارادایمیک و مناظرات گفتمانی بسیاری را در حوزه های نظری، روشی و شناختی تجربه کرده است. لیبرالیسم را می توان اولین پارادایم نظری روابط بین الملل دانست که متاثر از اندیشه های آرمانگرایانه در دوران پس از جنگ جهانی اول ظهور یافته و با شروع جنگ جهانی دوم به حاشیه رانده شد. دومین تحویل پارادایمیک، با ظهور نظریه رئالیسم در عصر پس از جنگ جهانی دوم، آغاز شد. در این دوران، قدرت به کلیدواژه اصلی در ادبیات روابط بین الملل تبدیل شد. سومین تحول پارادایمیک در نظریه روابط بین الملل پس از فروپاشی شوروی، کاهش وزن امور امنیتی و افزایش نقش اقتصاد رخ داد. گرچه تحول سوم را می توان متکثرترین دوران نظری در حیات یکصد ساله رشته روابط بین الملل دانست، اما در این دوران نیز نظریات نولیبرالیسم و نورئالیسم، به صورت نسبتا متوازنی، بر عرصه تحلیلی و علمی این رشته مسلط بوده اند. در عصر حاضر، تحولات جدیدی از قبیل ظهور هوش مصنوعی بروز کرده اند که پتانسیل تاثیرگذاری بر تحول پارادایمیک در نظریه و عمل روابط بین الملل را دارا هستند. فرضیه پژوهش حاضر با استفاده از روش موردپژوهی و کاربست چارچوب نظری انقلاب های علمی توماس کوهن، بر این مبنا استوار است که هوش مصنوعی با قدرت بخشی به بازیگران غیردولتی همچون هولدینگ ها و شرکت های بزرگ، منجر به فرسایش بیش از پیش حاکمیت دولت ها شده و می تواند چهارمین تحول پاردایمیک در رشته روابط بین الملل را رقم بزند.