مطالب مرتبط با کلیدواژه

نظریه اسلامی روابط بین الملل


۱.

سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و نظریه اسلامی روابط بین الملل: گذار از نظریه های غربی

کلیدواژه‌ها: سیاست خارجی نظریه اسلامی روابط بین الملل اصل عدالت منافع ملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۰ تعداد دانلود : ۵۷۵
انقلاب اسلامی ایران تحولی جدی در روابط بین الملل پدید آورد. با این تحول، نظریه های رایج در روابط بین الملل از تحلیل سیاست خارجی ایران عاجز ماندند. زیرا با پیروزی انقلاب اسلامی عنصر جدیدی به نام مذهب وارد عرصه سیاست خارجی شد. عاملی که هیچکدام از نظریه های مذکور قادر به تحلیل نقش آن نبودند. برای رفع این نقیصه از مناظره چهارم روابط بین الملل نظریه سازه انگاری متولد شد. ولیکن از آنجا که دارای مبانی غربی است قادر به تحلیل سیاست خارجی ایران در همه عرصه های روابط بین الملل نیست. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با رویکردی اسلامی، انتقادی و تجدید نظرطلب نیازمند ارائه نظریه ای بومی و اسلامی است. در این راستا، نظریه اسلامی روابط بین الملل بهترین دریچه برای تحلیل و تبیین سیاست خارجی ایران در راستای امت محوری و استقرار نظم جهانی عادلانه می باشد. این پژوهش با شناسایی اصول 14 گانه نظریه اسلامی روابط بین الملل در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که چگونه کاربست نظریه اسلامی روابط بین الملل برای تحلیل و تبیین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران امکان پذیر است؟
۲.

رویکرد اسلام به جایگاه جنگ و صلح در نظام بین الملل در مقایسه با رئالیسم و لیبرالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه اسلامی روابط بین الملل جنگ و صلح رئالیسم لیبرالیسم هستی شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۷۶
جنگ و صلح از مفاهیم کلیدی نظریه های روابط بین الملل به شمار می روند و تبیین نظام بین الملل با استفاده از مفاهیم جنگ و صلح همواره از اهمیتی ویژه برخوردار بوده است. رئالیسم و لیبرالیسم به عنوان دو رویکرد مهم نظریه پردازی در روابط بین الملل، با توجه به مبانی هستی شناسی خویش، دیدگاه متفاوتی در زمینه شکل گیری نظام بین الملل با محوریت جنگ یا صلح داشته اند. اسلام نیز براساس مبانی هستی شناسی خویش و به عنوان دینی جهان شمول و همه جانبه، رویکردی خاص و متفاوت نسبت به روابط بین الملل و در نتیجه آن جایگاه جنگ و صلح در نظام بین الملل دارد و می تواند به عنوان آلترناتیو، دیدگاه نظریه های رئالیسم و لیبرالیسم را به چالش بکشد. این پژوهش در پی بررسی تطبیقی جایگاه جنگ و صلح در نظریه اسلامی روابط بین الملل در مقایسه با دو رویکرد عام و فراگیر لیبرالیسم و رئالیسم به عنوان دو پارادایم مسلط نظریه پردازی در حوزه روابط بین الملل است. فرضیه پژوهش بر این مبنا استوار است که دو رویکرد رئالیسم و لیبرالیسم با مطلق گرایی در مبانی هستی شناسی خویش دو دیدگاه افراطی و تفریطی در ارتباط با مقوله جنگ و صلح در نظام بین الملل ارائه کرده اند که نظریه اسلامی روابط بین الملل با توجه به معقولیت و اعتدال در مبانی هستی شناسی خود مبرا از این ایراد است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی و تحلیلی و ابزار گردآوری داده ها منابع کتابخانه ای و اینترنتی است.