مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
لیبرالیسم
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳
155 - 180
حوزه های تخصصی:
نوع رویکرد مکاتب به آینده، نشئت گرفته از ایدئولوژی حاکم بر آنهاست و در این بستر، آینده اندیشی مکاتب شکل می گیرد. در این مقاله برای فهم ایدئولوژی آینده ساز حاکم بر دو مکتب لیبرالیسم و اسلام، با بررسی سه مفهوم هویت، موعودیت و جهانیت در هرکدام از مکاتب، از مجرای شناخت این سه مفهوم و پاسخ مکاتب به پرسش ها، نوع رویکرد آنها به آینده با هم مقایسه شده است. با توضیح مفهوم و کارکرد هویت، پرسش این است که انسان و هستی چیست و چه ارتباطی با یکدیگر دارند. با توضیح مفهوم و کارکرد موعودیت، پرسش از وضعیت مطلوب انسان در هستی و چیستی توسعه انسان هست و با توضیح مفهوم و کارکرد جهانیت، به این پرسش ازمنظر لیبرالیسم و اسلام پاسخ داده می شود که تحصیل وضعیت مطلوب چگونه و با چه ابزاری صورت می گیرد. بررسی پاسخ ها نشان می دهد دو نوع رویکرد درباره آینده جهان و جهانی شدن وجود دارد؛ نخست، جهانی شدن لیبرالی که پیامد آن یکدست سازی سبک زندگی مردم جهان و محو تنوع فرهنگی آنها در آینده است. دوم، جهانی شدن اسلامی که باعث شکل گیری جامعه بین المللی بر پایه گرایش های اخلاقی و نه نفع طلبانه خواهد شد.
تبیین جایگاه «اصل آزادی» در عدالت اجتماعی با روی کرد اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اصول عدالت اجتماعی، قواعد تحقق بخش عدالت در توزیع مواهب اجتماعی است. اصول متعددی در تعیین جایگاه واقعی هر چیز و هر کس در جامعه مؤثر است که یکی از آن ها «اصل آزادی هدفمند» است. آزادی در قرائت رایج لیبرالیسم به معنای رهایی انسان در تنفیذ خواسته های شخصی، بریده از الزامات انسانی و اخلاقی است که بر مبنای انسان-محوری، ابزاربودن عقل و گسست میان حق و خیر بنا شده است، اما مقتضای آزادی در اسلام بر خلاف لیبرالیسم، فراهم نمودن زمینه های رشد و بالندگی و بروز استعدادهای انسانی و کمالی افراد جامعه است. این معنا بر مبانی یازده گانه ذیل که با تأمل در منابع دین اسلام استنباط شده، مبتنی است: اختیاری بودن ایمان، تفاوت مؤمنان در درجات ایمان، رشد اجتماعی، مشارکت مردم، انفتاح باب اجتهاد، امر به معروف و نهی از منکر، تفاوت سلیقه ها، رعات تدریج در هدایت، احکام غیر الزامی دین، وابستگی اجرای قوانین به رضامندی عمومی و قاعده عدم سلطه. تبیین شرایط، لوازم و آثار این مبانی با روش توصیفی و تحلیلی، به تفصیل در این پژوهش آمده است تا زمینه تأملات بیش تر عدالت پژوهان را فراهم نموده و روشن گر مجریان عدالت خواه باشد.
رقابت های مذهبی، هژمونی لیبرالیسم و نهادینگی سکولاریسم مطالعه موردی آمریکا (1980 1776)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال هفتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۵
109 - 138
حوزه های تخصصی:
رسمیت زدایی از دین و تضمین آزادی مذهبی از طریق گنجاندن بندهایی در قانون اساسی و متمم اول، نبود آموزش دینی در مدارس عمومی، آزادی آموزش مذهبی خصوصی، عدم کمک مالی به مدارس مذهبی خصوصی، بی طرفی دولت نسبت به پیروان ادیان و مذاهب مختلف، عدم مخالفت با حضور و بیان نمادهای دینی در حوزه عمومی از جمله سیاست های دینی در مدل سکولاریسم آمریکایی است. تحقق عملی برخی از این سیاست ها، نتیجه یک پروسه تاریخی بوده است. مقاله حاضر نه تنها فراز و فرودهای سکولاریسم در آمریکا را از سال 1776 تا 1980 مورد بررسی قرار می دهد؛ بلکه در راستای پاسخ به پرسش اصلی مقاله، به بحث از نقش عوامل تکثر و رقابت مذهبی، محاسبات عقلایی و گرایشات لیبرالی رهبران سیاسی آمریکا می پردازد که در شکل گیری و تقویت سکولاریسم، مهمترین نقش را داشته اند. شبه رسمی بودن پروتستانیسم در اثر بیداری بزرگ دوم و هژمونی آن در حوزه عمومی، از چالش های جدی فرآیند تحکیم سکولاریسم آمریکایی در قرن نوزدهم بود؛ اما با افزایش جمعیت اقلیت های کاتولیک و یهودی، رقابت های مذهبی بین آنها و فعالیت سازمان ها و جنبش های سکولار، نفوذ فزاینده سیاسی و نهادی اوانجلیست های پروتستان و محافظه کاران مذهبی کاهش یافت و راه برای گسترش روند سکولاریزاسیون در قرن بیستم هموار گردید.
کرونا و بازتولید اقتدارگرایی در دولتهای دمکراتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با شیوع پاندمی کرونا، از جمله مسائلی که در حوزه سیاست بحث برانگیز شده است، تأثیر این بیماری بر ویژگی های دموکراتیک کشورهاست. ازآنجایی که برخی دولت ها بحران را عاملی برای انسجام داخلی و تحکیم قدرت خودارزیابی می کنند این احتمال مطرح است که شیوع کرونا بتواند نوع حکمرانی در جهان را به سوی پوپولیسم و اقتدارگرایی سوق دهد. در چرخش به اقتدارگرایی، نظارت دولت بر شهروندان با استفاده از فناوری های نوین تشدید می شود، مکانیسم های پاسخگویی، نظارت و تقسیم قدرت دچار اختلال شده و حقوق اساسی شهروندان همچون آزادی بیان و جریان شفاف اطلاع رسانی با تهدید مواجه می شوند و موضوع سانسور رسانه ها قوت می گیرد. شرایطی که درصورت امکان استقرار به توده ای شدن جوامع می انجامد. نوشتار حاضردر تبیین این جدال، با نظر به مکانیسم های خودسامان بخش خرد سیاسی مدرن در قالب لیبرالیسم، امتناعی بودن چرخش به اقتدارگرایی از نوع چینی و در مقابل درونی کردن و ترویج نوعی خودکنترلی و بسط نوعی اقتدارگرایی مدرن را مورد نشان می دهد و تأکید دارد که در جهان مدرن امروز تنها نظام مردم سالاری دینی می تواند بدون گرفتار آمدن در دوگانه اقتدارگرایی/ حفظ آزادی های فردی، می تواند تناسب گفتمانی خود را حفظ کند و این بیماری را کنترل نماید.
بررسی تحلیلی گفتمان های مؤثر در پیروزی انقلاب اسلامی (با تأکید بر عنصر معنویت در نگاه شهید مطهری)
منبع:
تربیت پاسدار انقلاب اسلامی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
145 - 172
حوزه های تخصصی:
این مقاله به دنبال آن است تا در یک بررسی تحلیلی، نقش هریک از گفتمان های مطرح در روند شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی از جمله اسلام فقاهتی، مارکسیستی و لیبرالیستی را با توجه به عنصر معنویت در آثار شهید مطهری موردبررسی و تحلیل قرار دهد. نویسنده در این مقاله درصدد است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به این سؤال پاسخ دهد که با توجه با گفتمان های لیبرالیستی، مارکسیستی و اسلام فقاهتی در ماه های قبل و بعد از انقلاب اسلامی، چرا این گفتمان اسلام فقاهتی بود که نقش اصلی را در چگونگی وقوع انقلاب اسلامی و تحولات پس ازآن ایفاء نمود؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که به رغم وجود گفتمان های لیبرالیستی و مارکسیستی موجود در جامعه قبل و پس از انقلاب اسلامی، گفتمان اسلام فقاهتی با توجه به مفاهیم آن و به دلیل انطباق این مفاهیم با خواسته ها و آرزوهای دیرینه مردم مسلمان ایران نقش اصلی و مؤثری را در شکل گیری، پیروزی و تحولات پس از آن تا به امروز ایفاء کرده است.
آزادی مثبت و لیبرالیسم در فلسفه سیاسی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵
182 - 202
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله تحلیل مفهوم آزادی به عنوان یکی از مسائل بنیادین اندیشه سیاسی در فلسفه کانت است. با توجه به گونه شناسی آیزایا برلین در مورد برداشت های مختلف منفی و مثبت از آزادی در تاریخ فلسفه، در این مقاله موضع کانت در باب آزادی در قالب دو برداشت فوق بررسی می شود. در دیدگاه کانت، عمل اخلاقی عملی با انگیزه صرفاً اخلاقی و احترام به قانون اخلاقی، بدون همراهی تمایلات انسانی است. نوعی تقابل بین تمایلات و انگیزه اخلاقی در نظریه اخلاقی کانت دیده می شود. آزادی در دیدگاه کانت به معنای کنارگذاشتن تمایلات و عمل به وظیفه اخلاقی است. تمایلات درونی در دیدگاه کانت به مثابه مانع درونی عمل اخلاقی و آزادی هستند که باید رفع یا حداقل کنترل شوند. مفهوم آزادی جایگاهی محوری در نظریه اخلاقی کانت دارد، به گونه ای که آزادی محصول تبعیت از وظایف اخلاقی است، و این مفهوم ایجابی، برخلاف ادعای برلین، با توجه به ظرفیت هایی چون فردگرایی و ضابطه مند بودن کاربست آن در قالب اوامر قطعی به استبداد منجر نمی شود.
راه برون رفت از بنیادگرایی اسلامی
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۳
7 - 28
حوزه های تخصصی:
هرچند خشونت گرایی با تمسک به آموزه های دینی که نوعاً با تکیه صرف بر الفاظ و نوعی اخباری گری توأم بوده است امر کاملاً جدیدی نیست و در تاریخ ادیان سوابق بسیاری دارد، ولی آنچه امروزه به عنوان بنیادگرایی خشونت آمیز شاهدیم - با همه ویژگی ها و خصوصیات آن - امر جدیدی است که در تاریخ ادیان و مذاهب کمتر مسبوق به سابقه است. بنابراین، بنیادگرایی اسلامی در این مقاله آن خوانشی از اسلام است که جز عصر حاضر، در هیچ یک از برهه های تاریخی گذشته وجود نداشته و خشونت ورزی ویژگی بارز آن است. با این تفاسیر، مبنای تکثر قرائات از اسلام تا پیش از قرن حاضر هرچه بوده، توان تبیین سازوکار ظهور بنیادگرایی اسلامی ندارد. بنابراین، یافتن راهی برای برون رفت از این خوانش مذهبی، مستلزم آن است که ابتدا منطق ظهور و بازتولید آن را دریابیم. در این راستا، در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر از اندیشه های علیرضا شجاعی زند<sup>1 ، مصطفی ملکیان<sup>2 و سارا شریعتی<sup>3 در این زمینه بهره جسته ایم. با واکاوی آرای شجاعی زند ظهور بنیادگرایی اسلامی را در تنشِ معاصرِ میان ایدئولوژی جمع گرای اسلامی و ایدئولوژی فردگرا و جهانی شده لیبرال یافتیم که مبنای بازتولید آن نیز با اتکا به اندیشه های ملکیان و شریعتی در اتخاذ سازوکاری پوپولیستی بود. واکاوی نظریات مربوط به پوپولیسم، تقویت جامعه مدنی را به عنوان اولین گام برای مبارزه با بنیادگرایی اسلامی به ما نمایاند. [1] 1. دکتر علی رضا شجاعی زند نظریه پرداز ایرانی در حوزه جامعه شناسی دین و پژوهشگر در زمینه جامعه شناسی معرفت است. کتاب های «مشروعیت دینی دولت و اقتدار سیاسی (1376)»، «دین، جامعه و عرفی شدن (1380)»، «عرفی شدن در تجربه مسیحی و اسلامی (1381)»، «برهه انقلابی در ایران (1382)»، «تکاپوهای دین سیاسی (1383)»، «عرفی شدن در غرب مسیحی و شرق اسلامی (1383)»، «جامعه شناسی دین (1) (1388)»، «الدین و المتغیرات الثقافیه المعاصره: الحداثه، العلمنه، العولمه (2012)»، «نقش دین در توسعه (1393)» و «دین در زمانه و زمینه مدرن (1394)» بازتاب بخشی از اندیشه های ایشان هستند. 2- مصطفی ملکیان فیلسوف ایرانی و صاحب نظریه «عقلانیت و معنویت» است. تمرکز اندیشه های ایشان در حوزه های فلسفه، روان شناسی، عرفان، دین، و ادبیات و هنر است. 3- دکتر سارا شریعتی مزینانی از متفکران ایرانی در حوزه جامعه شناسی دین است. «دین و ایدئولوژی (1391)»، «مقدمه ای در مواجهه با علوم اجتماعی در متن سنت های شیعی (1393)» و «طرد شدگان (1394)» بخشی از آثار ایشان هستند.
اقتصاد سیاسی و امنیت اقتصادی از منظر اسلام
منبع:
مطالعات امنیت اقتصادی سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۳
143 - 170
حوزه های تخصصی:
امنیت به عنوان نیاز اساسی جوامع، در طول تاریخ به تدریج ابعاد مختلفی پیدا کرده است. اما اکنون بُعد اقتصادی امنیت از اولویت بیشتری برخوردار است و به هسته اصلی امنیت ملی در جهان بدل شده است. بنابراین چیستی امنیت اقتصادی و این که چگونه جامعه به امنیت اقتصادی دست می یابد، اهمیت زیادی دارد. نظریه های مختلف اقتصاد سیاسی در طول تاریخ برای پاسخ گویی به این سؤال الگوهای متعددی را ارائه کرده اند که مطالعه آن ها شناخت عمیق و دقیقی از تحول نظری و عملکرد نظام های اقتصاد سیاسی ارائه می کند. بنابراین سؤال اصلی مقاله عبارت است از این که: چه ارتباطی میان نظریه اقتصاد سیاسی و امنیت اقتصادی وجود دارد. اقتصاد سیاسی متغیر مستقل و امنیت اقتصادی متغیر وابسته تحقیق است. براساس فرضیه تحقیق امنیت اقتصادی محصول روابط درونی عناصر و مؤلفه هایی است که نظریه های مختلف اقتصاد سیاسی ارائه می کنند. رمز تکامل نظریه های اقتصاد سیاسی کارایی آن ها در توضیح و ایجاد امنیت اقتصادی بوده است. در این میان اسلام پیشتر و بیشتر از دیگران نظریه اقتصاد سیاسی جامع و متفاوتی برای تعریف و تأمین امنیت اقتصادی ارائه کرده است که یکجانبه گرایی نظریه های دیگر را ندارد. روش تحقیق کیفی و مبتنی بر داده کاوی، تحلیل محتوا، تفسیر و شیوه جمع آوری کتابخانه ای و اسنادی است. پس بررسی داده ها و مطالعه مؤلفه های اقتصاد سیاسی و مفهوم امنیت اقتصادی ازنظر اسلام، لیبرالیسم کلاسیک، مارکسیسم و نهادگرایی فرضیه تحقیق تأیید شد.
رویکرد غالب به توسعه: نادیده گرفته شدن نقش سیاست در موضوع توسعه
منبع:
پژوهش ملل آبان ۱۴۰۰ شماره ۶۹
47-66
توسعه مفهومی پیچیده است که راجع به چیستی و چگونگی دستیابی به آن اجماعی در میان محققان و نظریه پردازان وجود ندارد. با گذر از توسعه به مثابه رشد اقتصادی، توسعه اکنون بعنوان مفهومی چندبعدی و مرتبط با اقتصاد سیاسی دیده می شود که فراتر از موضوع اقتصاد، موضوعاتی همچون سیاست، دولت، جنسیت و محیط زیست از جمله ابعاد و مولفه های مهم آن به حساب می آیند، علیرغم پررنگ شدن و مورد توجه قرار گرفتن توسعه بعنوان موضوعی چند لایه و پیچیده و تاکید بر ابعاد اجتماعی و انسانی در آن، از نگاه رویکرد غالب به توسعه، همچنان اقتصاد موضوع محوری در توسعه به حساب می آید. مساله مورد مطالعه در این مقاله درکنار توجه به دستاوردهای رویکرد غالب به توسعه، بررسی نارسایی های این رویکرد در توضیح پدیده هایی از جمله شکاف میان شمال و جنوب، مسائل زیست محیطی و مسائل زنان می باشد که جهان امروز با آن مواجه است. این پژوهش بر این باور است که مواجهه بهتر با نارسایی های رویکرد غالب به توسعه در تبیین مشکلات گفته شده نیازمند بازنگری رویکرد غالب پیرامون موضوعاتی مهم همچون نقش دولت ها و جایگاه سیاست، مشارکت مردمی، موضوع جنسیت و محیط زیست در توسعه می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش روش توصیفی- تحلیلی می باشد که با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی نارسایی های نادیده گرفته شدن نقش سیاست در موضوع توسعه پرداخته است.
جایگاه آزادی در مبانی سیاست جنایی اسلام؛ با تأکید بر کمال و کرامت انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سیاست جنایی، به معنای مجموعه استراتژی ها و تدابیری که در یک جامعه در قبال جرم و انحراف اتخاذ می شود، به شدت با نگرش های بنیادین حاکم بر اندیشه واضعان خود در مقولاتی همچون، آزادی و قدرت و برابری انسان ها پیوند دارد. ماهیت راهبرد نظم و امنیت اجتماعی و شیوه های آن، بر حسب میزان اهمیت این مقوله ها رقم می خورد و مدل های گوناگونی از سیاست جنایی را پدید می آورد. برخی به ناصواب، از منزلت پایین آزادی در سیاست جنایی اسلام سخن گفته و آن را توتالیتر تام معرفی کرده اند. این مقاله می کوشد جایگاه آزادی در سیاست جنایی اسلام را در پرتوی اصول بنیادینی همچون عبودیت و کمال و کرامت انسانی، با روش توصیفی تحلیلی تبیین کند. نتایج حاکی از این است که هرچند در فلسفه لیبرالیسم، کمال انسان در صیانت از منافع در سطح فردی و کرامت انسانی در آزادی اوست، حتی اگر با فطرت و عقل مغایر باشد، اما در سیاست جنایی اسلام، هرگز بعد فردیت انسان در بعد اجتماعی او مضمحل نشده و عدالت، امنیت و آزادی از عناصر لازم برای نیل به کرامت انسانی و راهی برای دستیابی به کمال بوده که در سایه بندگی و عبودیت خداوند متعال محقق می شود.
تبیین شاخص های دموکراسی از منظر جان لاک
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره سوم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۹
225 - 233
حوزه های تخصصی:
اندیشه سیاسی «پدر لیبرالیسم» زمینه های نظری لازم جهت شکل گیری بحث های جدی پیرامون مفاهیمی چون قانون طبیعی و حقوق مبتنی برآن ، تفکیک قوا، سلطنت مشروطه و ... را در قرن 18 م فراهم آورد و آموزه های او به بستر رشد جنبش های دموکراتیک و لیبرال عصرهای بعد بدل شد. از این رو تحقیق حاضر در صدد بررسی شاخص های دموکراسی در اندیشه سیاسی جان لاک است . در این مطالعه از روش گردآوری داده های کیفی استفاده می شود و شیوه تجزیه و تحلیل داده ها نیز به صورت توصیفی- تحلیلی خواهد بود .
پارادایم های روابط بین الملل: بررسی پارادایمیک بودن رویکردهای نظری روابط بین الملل در ابعاد نظری، روش شناسی و شناخت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره ششم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۸
219 - 247
حوزه های تخصصی:
در این مقاله قصد داریم به این پرسش پاسخ دهیم که می توان رشته ی روابط بین الملل را در ابعاد نظری، روش شناختی و شناخت شناسی «پارادایمیک» نامید؟ پاسخ به این پرسش بیشتر بر اساس پژوهش ها و پیمایش های انجام شده در این مورد در آمریکا و برخی دیگر از کشورها توسط «موسسه تئوری و اعمال آن در روابط بین الملل» است. فرضیه ی پژوهش حاضر این است که با توجه به کثرت نظریه ها و رویکردهای رشته ی روابط بین الملل و تنوع روش های به کار گرفته شده در این حوزه، نمی توان روابط بین الملل را در نظریه و روش پارادایمیک نامید. در بحث شناخت شناسی نیز با وجود تسلط آموزه ی پوزیتیویسم در آمریکا، تفاوت چشم گیری در میزان تسلط این آموزه در کشورهای دیگر از قبیل کانادا، نیوزیلند، انگلستان و آفریقای جنوبی وجود دارد و در همه موارد یاد شده آموزه های غیرپوزیتیویسمی در این کشورها از تسلط بیشتری نسبت به پوزیتیویسم برخوردار است. بنابراین در این نوشتار قصد داریم روابط بین الملل را به عنوان رشته ای غیرپارادایمیک معرفی کنیم
الگوهای سیاست خارجی ترکیه و ایران در منطقه آمریکای لاتین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آمریکای لاتین به عنوان منطقه ای با حساسیت ژئوپلیتکی اخیرا جایگاه خاصی را در سیاست خارجی ترکیه و ایران پیدا کرده است. با عنایت به همسایگی و رقابت این دو کشور در خاورمیانه، حضور آنها در آمریکای لاتین و راهبردشان در قبال این منطقه از اهمیت زیادی برخوردار است. لذا سوال اصلی مقاله این است که الگوی های سیاست خارجی ترکیه و ایران در آمریکای لاتین چیست؟ در این راستا، فرضیه اصلی مقاله هم چنین است که الگوی سیاست خارجی ترکیه در قبال آمریکای لاتین بر مبنای اقتصاد گذاشته شده، در حالی که الگوی ایران هویت محور و بر اساس ارزش های ضد هژمونیک بوده است. ضمنا یافته های تحقیق نشان می دهد که به سبب تغییرات سیاسی خصوصا جابجایی احزاب حاکم که منطقه آمریکای لاتین همواره تجربه می کند، الگوی اقتصاد محور نسبت به هویت محور، در حفظ روابط دراز مدت موثرتر خواهد بود. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی با رویکرد مقایسه ای است.
نقد و ارزیابی کتاب چگونگی رشد و فروپاشی اقتصاد، یک داستان اقتصادی
حوزه های تخصصی:
همواره این سوال در اذهان عمومی وجود دارد که علل رشد و توسعه برخی کشورها چیست و چرا برخی از دیگر از جوامع در سیاست های توسعه ای خود ناکام می مانند؟ پاسخ به این سوال با توجه به پیچیدگی تشریح و تبیین ارتباط و برهم کنش متغیرهای اقتصادی و اجتماعی برای افراد عادی جامعه بسیار سخت است. کتاب «چگونگی رشد و فروپاشی اقتصاد، یک داستان اقتصادی» در تلاش است با بیانی ساده و ادبیاتی بدور از مفاهیم پیچیده اقتصادی، موضوعات و مفاهیم مرتبط با اقتصاد خرد و کلان را تشریح نماید و برای خواننده ریشه ها و علل موفقیت و شکست سیاست های اقتصادی را روشن سازد. نویسندگان کتاب مولفه های گوناگونی از علم اقتصاد نظیر مبانی رشد اقتصادی، موارد استفاده از سرمایه، ماهیت ویرانگر وام های مصرفی، علل تورم، اهمیت تجارت خارجی، پس انداز، ریسک و بسیاری از مهم ترین اصول علم اقتصاد را قصه وار تشریح می کنند و هرچند داستان کتاب ممکن است ساده و سطحی به نظر برسد ولی قادر است خواننده را به درکی عمیق از چگونگی رشد اقتصاد و دلایل فروپاشی آن برساند. در این مقاله ضمن ارزیابی ظاهری و محتوایی کتاب فوق، بینش و خط فکری نویسنده مبتنی بر جریان لیبرال در حوزه اقتصاد مورد بررسی و نقد نیز قرار می گیرد.
عدالت اجتماعی و عدالت فضایی؛ بررسی و مقایسه نظریات جان رالز و دیوید هاروی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال سوم بهار ۱۳۸۵ شماره ۱ (پیاپی ۹)
40 - 52
حوزه های تخصصی:
عدالت به عنوان مفهومی عامه پسند و محبوب از معدود مفاهیمی است که همواره مورد بحث و جدل فراوان اندیشمندان و صاحبنظران بوده است؛ و اندیشمندان مختلفی که در زمینه های مختلف علمی فعالیت کرده اند، درباره عدالت اجتماعی اظهار نظرهای متفاوتی ابراز نموده اند. جان رالز یکی از معروف ترین فلاسفه سیاسی قرن بیستم و دیوید هاروی برجسته ترین جغرافیدان نیمه دوم قرن بیستم، آثار و نظریاتی را در مورد عدالت اجتماعی و عدالت منطقه ای ارائه داده اند. در این مقاله بر آنیم تا به بررسی مفهوم عدالت از نظر این دو اندیشمند بپردازیم و وجوه احتمالی اشتراک و تمایز بین نظریات این دو اندیشمند را بازگو نماییم.
بازنمایی گفتمان- ایدئولوژی دولت اعتدال در نظام آموزش و پرورش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین اهداف و شاخصه های نظام آموزشی، از زمان تحقق جمهوری اسلامی ایران، ایجاد و بسط گفتمان ایدئولوژیکی در ساحت جامعه بوده است. به طوری که تاریخ این نهاد، پس از انقلاب اسلامی، نشان می دهد تحولات گسترده ای در آن صورت گرفته است. این تغییرات متأثر از تغییر و تحول گفتمان ها در نظام جمهوری اسلامی ایران و در چارچوب گفتمان- ایدئولوژی غالب صورت پذیرفته است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و روش- نظریه لاکلائو و موفه، به مطالعه ی گفتمان- ایدئولوژی آموزش و پرورش در دولت اعتدال پرداخته و با توصیف و تبیین ماهیت و عناصر گفتمانی آموزش وپرورش، رویکرد گفتمان غالب در نظام آموزش وپرورش بررسی گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد نظام آموزش وپرورش در دولت اعتدال از بعد گفتمانی به عناصر گفتمانی لیبرالیسم اسلامی نزدیک شده است. لذا بر مشارکت، حقوق شهروندی، انتقادگری، عقل محوری، تحول آفرینی، خلاقیت و نوآوری، شایسته سالاری تخصص محورانه، مهارت آموزی، قانون محوری و قانون مداری و... در اسناد خود تأکید دارد. عناصر گفتمانی فوق در چهارچوب عناصر گفتمانی نظام نوین جهانی تعامل محورانه قابل طرح است. همچنین یافته ها نشان می دهد سوژه مدنظر دولت اعتدال، سوژه سیاسی است که با عناصر و دقیقه های گفتمانی نظام لیبرال دموکرات انطباق دارد و این امر در اسناد بالادستی و کتب درسی آموزش وپرورش در رابطه با دانش آموزان کاملاً مشهود بود
بررسی تطبیقی حکومت در اندیشه سیاسی نائینی و مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۹۵
117 - 140
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی حکومت در اندیشه سیاسی نائینی و مطهری است. مسئله اصلی این است که چگونه می توان وجوه اشتراک و افتراق اندیشه سیاسی نائینی و مطهری درباره حکومت را با ارجاع به شرایط حاکم بر دوره مشروطه و انقلاب اسلامی توضیح داد؟ به همین منظور با روش هرمنوتیک زمینه گرای اسکینر نشان داده شد که اختلاف نظری میان دو متفکر وجود ندارد. هر دو به مشروعیت الهی و مردمی فقیه در دوران غیبت امام معصوم باور دارند و نقش او نیز در جامعه نقش یک ایدئولوگ و وظیفه اش نظارت بر اجرای صحیح ایدئولوژی در جامعه اسلامی است. نائینی به دلیل حضور در فضای اصلاح طلبی، با نگاهی مثبت و تعامل گرایانه و با استفاده از ظرفیت های مکنون در فقه شیعه، خواستار اصلاح روند حکمرانی و نه برچیدن آن بود؛ اما مطهری به دلیل قرارگرفتن در فضای انقلابی ای که مارکسیسم ایجاد کرده بود، با بهره گیری از ظرفیت های فکری شیعه و نگاهی منفی و انتقادی به مؤلفه های مارکسیسم، به دنبال تشکیل حکومت اسلامی با نظرات خاص خود بوده است
همکاری و منازعه در غرب آسیا: تحول رویکردهای نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1038 - 1015
حوزه های تخصصی:
با هدف بررسی همکاری و منازعه در غرب آسیا از منظر رویکردهای نظری مختلف در رشته روابط بین الملل، تبیین های واقع گرا، لیبرال و برساخته انگاری از تحولات منطقه در طول زمان مقایسه شده، و نشان داده می شود که منازعه و همکاری در منطقه در واقع گرایی براساس نظم بین الملل، ملاحظات نظامی و سیاست قدرت، ایدئولوژی و تحلیل کلی قدرت هنجاری، در لیبرالیسم براساس مردم سالاری، نوع نظام سیاسی و انسجام شناختی، و در برساخته انگاری براساس عوامل هویتی، نقش های ملی، قومیت گرایی، فرقه گرایی و گفتمان های امنیتی دولت ها تبیین شده است. پرسش های پژوهشی عبارت اند از: 1. چگونه شکل گیری همکاری و منازعه در غرب آسیا در نظریه های روابط بین الملل تبیین شده اند؟ 2. کدام یک از این نظریه ها استدلال بهتری از تحولات یک دهه اخیر در منطقه ارائه کرده است؟ در فرضیه بیان می شود که میزان تاثیرگذاری رویکردهای نظری مختلف بر موفقیت کارشناسان مسایل منطقه ای برای درک بهتر همکاری و منازعه در غرب آسیا متفاوت است. استفاده از روش تحلیل مقایسه ای استدلال های ارائه شده در متون فارسی و انگلیسی نشان می دهد که نظریه های واقع گرایی و لیبرالیسم نمی توانند درک کاملی از آنچه امروزه در منطقه جریان دارد، ارائه دهند؛ و برای تبیین تحولات جدید منطقه، به ناگزیر با بازبینی اصول نظری خود، عناصر ادراکی و معنایی مورد توجه در تحلیل های برساخته انگاری را در نظر گرفته اند. برساخته انگاری با تمرکز بر واقعیت معنایی و بیناذهنی در تحلیل تحولات غرب آسیا موفق تر بوده است. تحلیل گفتمان به طور ویژه به عنوان رویکرد برساخته انگار به ما در فهم چگونگی تکوین همکاری و تعارض از راه رویه های گفتمانی کمک می کند و بهتر می تواند ابعادی از ویژگی ها و مسائل منطقه ای را نشان دهد.
افول سیاسی ایالات متحده آمریکا؛ زمینه ها و دلایل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
149 - 167
حوزه های تخصصی:
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده آمریکا خود را به عنوان قدرت اول جهان (هژمونی برتر) معرفی کرد و با برتری قابل توجهی در عرصه سیاسی-نظامی و اقتصادی توانست موقعیت مسلطی در عرصه بین المللی به دست آورد؛ اما در حال حاضر، نشانه های مبتنی بر افول سیاسی این کشور نیز قابل مشاهده است. در حقیقت مطالعات نشان می دهد که آمریکا از نظر سیاسی (دموکراسی، حقوق بشر، سیاست خارجی، قدرت نرم و...) فاصله اش با سایر رقبا در حال کاهش است و در بعضی موارد از رقابت با آن ها عقب مانده است. حال پرسش اصلی پژوهش این است که عوامل سیاسی افول هژمون ایالات متحده آمریکا کدم اند؟ برای این منظور داده های لازم به شیوه کتابخانه ای گردآوری و بر اساس روش توصیفی-تحلیلی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد که مؤلفه های متعددی مانند نوع حکومت، یک جانبه گرایی، ایدئولوژی لیبرالیسم، کاهش نفوذ قدرت در کشورهای جهان سوم، کاهش نفوذ سیاسی آمریکا بر روی متحدانش، زوال اعتبار سیاست خارجی آمریکا و...، مهم ترین عناصر تعیین کننده افول سیاسی است که می توان برای آمریکا در آینده تصور کرد.
فوکو و تبارشناسی دولت مدرن: حکومت مندی و عبور از چشم انداز حقوقی به دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
183 - 224
حوزه های تخصصی:
میشل فوکو از سال 1976 به بعد به طور مفصل شروع به بررسی دولت و قدرت دولتی ذیل تبارشناسی دولت مدرن کرد. او در مقابله با نگاه های خطی و تمرکزگرایانه به قدرت که آنرا به عنوان چشم انداز حقوقی به قدرت حاکمه مدنظر قرار می داد، مفهوم حکومت مندی را ابداع کرده تا با غوطه خوردن در تاریخ، به ریشه های متکثر، متعارض و غالبا پنهان گفتمان ها، رویه ها و نهادهای موجود اشاره کند. اما از آنجایی که فوکو به صورتی بسیار پراکنده و در میان نوشتجات و سخنرانی های مختلف خود به این موضوع پرداخته است، متنی منسجم در این زمینه وجود ندارد. از اینرو، هدف این پژوهش بررسی منسجم سه تبار دولت مدرن یعنی قدرت شبانی، مصلحت دولت و لیبرالیسم بوده تا مشخص شود که فوکو چگونه با اتخاذ رویکردی متفاوت به ترتیبات قدرت، از چشم انداز حقوقی عبور کرده و بنیانی جدید به منظور مطالعه دولت ایجاد می کند. این چشم انداز که دست به بررسی تبارهای دولت مدرن بر اساس مثلث ذهنیت ها، عقلانیت ها و فناوری های حکومتی زده، باعث می شود تا مفهوم دولت به عنوان پدیده ای متکثر، چند زمانه و ترکیبی از فنون سیاسی متعدد و سبک های مختلف حکومت درک گردد. تبارشناسی دولت مدرن از این دیدگاه، می-تواند جایگزین نظریاتی شود که با اتخاذ چشم انداز خطی، ذات انگار و غایت محور، اساسا باعث ایجاد تصویری معیوب از تحولات تاریخی می گردند