مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۲۱.
۴۲۲.
۴۲۳.
۴۲۴.
۴۲۵.
۴۲۶.
۴۲۷.
۴۲۸.
۴۲۹.
۴۳۰.
۴۳۱.
۴۳۲.
۴۳۳.
۴۳۴.
۴۳۵.
۴۳۶.
۴۳۷.
مدرنیته
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
191 - 217
حوزههای تخصصی:
عرفان شیعه بین فشار دو نحله فکری، عالمان فقهی سنتی اسلامی و مبانی پیشرفت گرا و تقدس گریز مدرنیته، قصد دارد اصول متمایز خود را تعیّن ببخشد. مسئله اصلی که قصد پژوهش آن را داریم این است که اصول عرفان شیعه در رابطه با مبانی مدرنیته چه حرفی برای گفتن دارد و مبانی عرفان شیعه در این مورد چه تمایزی با سایر عرفان ها دارد. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل متن، مبانی متمایز عرفان شیعه را از کلام و تعالیم امام خمینی استخراج و با روش مقایسه تحلیلی، تعارض و توافق های عرفان شیعه با مبانی مدرنیته را تشریح کرده است. نتایجی که از این پژوهش حاصل شده است عبارت اند از اینکه عرفان شیعه مبانی اصیل و متمایزی از سایر عرفان ها دارد و در این زمینه کاملا مبتنی بر اصول حقه اسلامی است؛ مبانی شهودگرایی، باطنی گرایی و ضرورت تزکیه نفس در عرفان ها با مبانی عقل گرایی، علم گرایی، تقدس زدایی و رفاه اقتصادی مدرنیته تعارض دارد و امام خمینی با ارائه مبانی عرفان شیعه، علم گرایی، عقل گرایی و توسعه اقتصادی مدرنیته را با تقدس و معنویت گرایی عرفانی توافق بخشید و ابعاد مادی، اجتماعی و سیاسی انسان را در دل بُعد روحانی و حقیقت وحدانی هستی بازتعریف می کند. به این ترتیب عرفان شیعه در قالب نظام سیاسی جمهوری اسلامی قادر به پاسخگویی به نیازها و معضلات انسان مؤمن در جامعه مدرن خواهد بود.
تأملی در نسبت سنت و تجددگرایی در اندیشه شریعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متعاقب ورود مدرنیته یکی از اصلی ترین سوالاتی که طرح می شد توانِ سنت در پاسخگویی به این بحرانها بود که در این راستا بحث مواجهه سنت و تجدد طرح شد که متفکرین مختلف هر یک به فراخور حال پاسخهایی مطرح کردند. در همین راستا، پرسش اصلی این مقاله آن بوده که سنت و تجددگرایی در اندیشه شریعتی چه نسبتی با یکدیگر دارند. فرضیه تحقیق بر آن بوده که شریعتی نیز همچون اکثر روشنفکران جهان اسلامی و ایرانی در درون گفتمان مواجهه سنت و تجدد بوده و به دلیل رویارویی با مسائل اجتماعی برآمده از این مواجهه قطعاً در نسبت به این دو اندیشه هایی را طرح کرده است. یافته های تحقیق نشان داده که شریعتی نه تنها در این مواجهه تأملاتی داشته بلکه رویکردی هنجاری و تجویزی اتخاذ کرده و کوشیده تا سنت را در نسبت با تجدد و با توجه به مقتضیات آن و امکاناتی که در ذخایر دینی و سنتی وجود دارد بازسازی کند و نسخه بازسازی شده را به مخاطبان خود تجویز نماید. مقاله از این جهت که به ابعاد معرفت شناختی مسئله پرداخته و همچنین کوشیده تا نتایج تحقیق را مفهوم پردازی کند، نسبت به پیشینه پژوهشی موجود وجهی نوآورانه دارد. رویکرد مقاله تفسیری و شیوه جمع آوری داده ها کتابخانه ای و اسنادی بوده است.
صورت بندی سوژ زن مدرن در گفتمان شبه مدرن پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زن یکی از پرمناقشه ترین سوژه ها در گفتمان های تاریخ معاصر ایران بوده و در هر دوره معنایی خاص یافته است. هویت زنان همواره تحت تأثیر گفتمان ها و تنازعات گفتمانی قرار گرفته است. دوره پهلوی به دلیل آشکارشدن این تنازعات در حوزه کنش های اجتماعی، اهمیت زیادی دارد.مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیل انتقادی گفتمان به واکاوی گفتارهای مهم در متون روشنفکران این دوره حول محور زنان می پردازد تا معنای زن مدرن و رویه های معنایی برسازنده آن را درک و ایدئولوژی حاکم بر این گفتمان را واکاوی کند و به بررسی جایگاه آن در سپهر سیاسی-اجتماعی بپردازد.نتایج تحقیق نشان می دهد مهم ترین گزاره های گفتمانی عبارت اند از: ضرورت مدرن سازی فوری ایران، وطن پرستی باستان گرایانه و دولت مقتدر نوگرا، حقوق اجتماعی زنان، لزوم علم آموزی زنان، تأکید بر تکالیف زنانه، بازنگری در پوشش زنان و لزوم رفع حجاب و تغییر مناسبات ازدواج. این گفتمان با طرد و نفی زن سنتی به برساخت زن مدرن به مثابه «زن ایرانی تراز تجدد» می پردازد و تحت تأثیر ایدئولوژی ناسیونالیسم باستان گرا و با تأکید بر مقوله نوگرایی مقتدرانه عناصر هویت ساز پیشین را به حاشیه می راند و عناصر مدرن را به تقلید از زنان اروپایی برجسته می سازد.در سطح کردار گفتمانی و کردار اجتماعی تناقضاتی در این رویکرد وجود دارد که نشان می دهد رهایی و ترقی زنان هدف این گفتمان نبوده، بلکه هدف اصلی، از یک طرف کاستن از قدرت سنت گرایان و از سوی دیگر ارائه چهره ای نمایشی از مدرنیزاسیون بوده است.
مرور و تحلیل انتقادی کتاب «جهل مقدس: زمان دین بدون فرهنگ»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
27 - 50
حوزههای تخصصی:
هدف عمده مقاله حاضر وارسی و ارزیابی نقادانه کتاب «جهل مقدس: زمان دین بدون فرهنگ» نوشته الیویه روآ (روی) یکی از پیروان جریان فکری جامعه شناختی اسلام گرایی است. پژوهش حاضر با استفاده از روش نقد روشمند شش مرحله ای (عابدی جعفری و دیگران، 1396) می کوشد ضمن بیان نقاط قوت و ضعف این اثر، این ایده اساسی نویسنده کتاب یعنی «گسست دین از فرهنگ» و مصادیق و تبیین های آن را به چالش کشد و با برشمردن موارد نقض، چهره حقیقی بنیادگرایی اسلامی را نشان دهد و از دگماتیسم مذهبی جلوگیری کند. یافته ها نشان می دهد این اثر باوجود برخی نقاط مثبت، نقاط ضعف متعددی دارد که ازآن میان می توان به تلقی نادرست وی از همسان سازی دینی به ویژه درخصوص مذهب شیعه، ساده سازی تحلیل اسلام در اروپا و کشورهای مسلمان، غفلت از تمام جنبه های مثبت دین در تعامل با فرهنگ، بزرگنمایی نقش سکولاریزاسیون در جوامع دینی، توجیه ناپذیری ادعای جدایی دین از فرهنگ، و توجیه ناپذیری کالایی بودن دین و نشانه های دینی، و تحلیل نادرست از بنیادگرایی اسلامی و اسلام سیاسی اشاره کرد.
گونه های دین داری زنان دانشجو شهر تهران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
151 - 174
حوزههای تخصصی:
دین، مجموعه عناصری را برای فهم منظم و مقدس جهان فراهم می کند. پس از سالیان دراز سایه افکنی دین در حیات بشری، در عصر مدرن برخی معتقدند که دین در زندگی انسان ها کم رنگ تر شده و برخی دیگر به پیدایش سبک های جدید دین داری اشاره می کنند. درهرحالت، دین نقش پررنگی در حیات فردی و اجتماعی انسان ها دارد و شایسته توجه است. در پژوهش حاضر به مطالعه گونه های دین داری زنان دانشجو در شهر تهران پرداخته و بدین منظور از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی استفاده شده است. مطابق سنت پدیدارشناسی، نمونه گیری به روش هدفمند و از بین دانشجویان متولد دهه های پنجاه و شصت دانشگاه های آزاد اسلامی شهر تهران انجام شد و سرانجام تعداد نمونه به پانزده نفر رسید. ابزار گردآوری داده مصاحبه بود که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. با تحلیل مصاحبه ها براساس سه رکن اصلی در دین داری یعنی اعتقادات و باورهای دینی، اعمال دینی، عواطف و احساسات دینی، چهارگونه دین داری به دست آمد که عبارت بودند از: دین داری شریعت گرا−مناسک گرا، عاطفه گرا−معناگرا، خودمرجع و اخلاق گرا. تنوع این گونه های دین داری نشان می دهد که دین داری زنان در اجتماع امروز ایرانی دچار دگرگونی شده است.این تغییرات برآمده از شخصی سازی دین و تحولات متأثر از مدرنیته، سنخ های دین داری متفاوتی از گذشته را معرفی نموده است که می توانند در صورت بندی انتظام معرفتی عقیدتی و اجتماعی جامعه تأثیرات زیادی داشته باشند.
بررسی میزان تجلی سنت و مدرنیته در خانه های تاریخی تبریز بر اساس دیدگاه معماران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
442 - 470
حوزههای تخصصی:
خانه به منزله یکی از مهم ترین گونه های معماری، همواره موردتوجه بوده و بخش مهمی از تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه را می توان در آن مشاهده کرد. در دوره قاجار و پهلوی، معماری خانه ها در بیشتر شهرهای ایران به طور اساسی تغییر کرد. علی رغم توجه به خانه های تاریخی تبریز در سال های اخیر، مطالعات تحلیلی دقیق در مورد ماهیت معماری آن ها انجام نشده و بیشتر پژوهش ها به معرفی این خانه ها بسنده کرده اند. باتوجه به اینکه اکثر خانه های تاریخی موجود در تبریز مربوط به اواخر دوره قاجار و مصادف با جریان گذار از سنت به مدرنیته در ایران است، در این پژوهش، نحوه تأثیرگذاری این گذار بر تحول ماهیت خانه ها از دید معماران بررسی شده است. راهبرد اصلی این تحقیق، تحلیلی- تاریخی بوده و گردآوری اطلاعات به صورت ترکیبی از روش اسنادی، مشاهده و پیمایشی انجام شد. بدین منظور، پرسش نامه ای برای سنجش میزان تأثیر و تجلی سنت یا مدرنیته در پنج مؤلفه خانه های تاریخی تبریز شامل روابط فضایی، تزئینات داخلی، نمای اصلی، روش ساخت و مصالح به صورت طیف پنج مرحله ای لیکرت (کاملاً سنت گرا، نسبتاً سنت گرا، میانه، نسبتاً مدرن، کاملاً مدرن) تنظیم شده و در اختیار متخصصان معماری با شناخت کافی از ماهیت معماری این خانه ها قرار داده شد و پاسخ های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Expert Choice و با تکنیک AHP مورد تحلیل قرار گرفت. بر مبنای مؤلفه ای پنجگانه، خانه ساوجبلاغی ها با وزن نهایی 148 درصد بیش از سایر بناهای پژوهش به سطح کاملاً مدرن نزدیک است و در رتبه بعدی خانه های حاج شیخ و کلکته چی به ترتیب با وزن نهایی 122 درصد و 87 درصد قرار دارند و خانه بهنام با وزن نهایی 22 درصد در جایگاه آخر قرار دارد.اهداف پژوهش:ارزیابی و رتبه بندی بناهای تاریخی تبریز در گذار از سنت به مدرنیته.بررسی مؤلفه های سنت و مدرنیته در خانه های تاریخی تبریز از دیدگاه معماران.سؤالات پژوهش رتبه بندی بناهای تاریخی تبریز در گذار از سنت به مدرنیته چگونه است؟نحوه تأثیرگذاری سنت به مدرنیته بر تحول ماهیت خانه های تاریخی تبریز از دیدگاه معماران چگونه است؟
هم عرضی رمان بره گمشده راعی با سرشت متکثر مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گذار از جهان قدیم به جهان جدید، بر مبنای دو انگاره «گسست» و «پیوست» دو روایت کلان شکل گرفت. انگاره گسست، جهان جدید را فرایند عقلانی شدن و گذار از سنت می دانست؛ اما از دل آن سویه هایی ناسازگار همچون «رمانتیسم و نوستالژی و نیهیلیسم» زاده شد که میل به رجعت داشتند و ایده شکاف نایافتگی جهان قدیم را ارج می نهادند. انگاره پیوست نیز امتداد و گسترش سنت های الهیاتی و فرهنگی در مدرنیته، و پیوستار آنها را برجسته می کرد. با کنار هم نشاندن این دو انگاره و سویه های مختلف آنها، سرشت متکثر و پاشان مدرنیته و تجربه های مختلف و متناقض آن را بهتر می توان درک کرد. هرچند تکثر و تناقض های درونی مدرنیته را در مدرنیته ایرانی نیز می توان یافت، اما بازنمایی آن را در داستان فارسی کمتر شاهد هستیم. رمان بره گمشده راعی از هوشنگ گلشیری، برخلاف عمده آثار داستانی سنت گریز یا سنت گرای دهه چهل و پنجاه، نمونه ای کم نظیر از ادراک پاشان مدرنیته را عرضه می دارد و حامل حداکثر آگاهی ممکن از این مقوله در دهه پنجاه است. گلشیری در این رمان در پی ستایش یا نفی جهان قدیم و جهان جدید نیست بلکه روایتی انتقادی، توأمان و اندیشمندانه از دیالکتیک جذب/ دفع گذشته و اکنون را عرضه می دارد.
نسبت بین ساخت قدرت سیاسی و ایدئولوژی و عدم توسعه و باز شکل گیری و باز اصلاح نهادی در ایران (۱۴۰۰- ۱۳۵۷)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۱)
263 - 293
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر می کوشد، شناخت تحلیلی و انتقادی از نقش نوسازی در فرآیند تمایزپذیری نهادی در نظام دینی جمهوری اسلامی(۱۴۰۰- ۱۳۵۷) بدست دهد. با این نظر، هر چه جامعه در مرحلهگذار از سنتی به مدرن از توسعه موزون برخوردار شده، لاجرم با تمایز نهادی مواجه و برعکس اگر از توسعه متوازن و تدریجی برخوردار نشده و یا یکی از نهادها، دیگر نهادهای اجتماعی را تحت سیطره و سلطه خود گرفته، جامعه با اختلال کارکردی و ضعف تمایزپذیری نهادی مواجه شده است. همان طوری که در دوره پهلوی، هژمونی با نهاد قدرت و سیاست بود و سایر نهادهای اجتماعی تحت سیطره آن بودند و این امر مانع استقلال و تعادل کارکردی سایر نهادها می شد. در دوره جمهوری اسلامی به نظر می رسد سیطره نهاد ایدئولوژی باعث ضعف تمایزپذیری نهادی و اختلال کارکردی شده است. شناخت تحلیلی و انتقادی فرآیند تمایزپذیری نهادی و اختلالات کارکرد نهادها و نیز شناخت تحلیلی و انتقادی نقش نوسازی و مدرنیته در فرآیند تمایزپذیری نهادی در نظام دینی جمهوری اسلامی پرسش هایی هستند که پژوهش حاضر درصدد پاسخ به آنها است. روش پژوهش این مقاله به روش تطبیقی- تاریخی و اسنادی است.
ایده تمدنی نهضت امام خمینی ره ، انقلابی در برابر سوژه مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غرب در دوران جدید خود و از حوالی قرن هفدهم، با تحولات اجتماعی، سیاسی و فلسفی عظیم و با عبور از خوانش مقدس از هستی و با تأکید بر محوریت انسانِ منقطع از وحی و اصالت دادن به فاعلِ شناسا، هر نوع تفسیر متافیزیکی از عالم را با چالش هایی جدی مواجه کرد. در کنار آن، جنبش اصلاح دینی از حدود قرن شانزدهم و ورود علم تجربی به زندگی بشر و جایگزینی آن با وحی و عقل، امر قدسی را بیشتر به محاق برد. این سیر، انسانِ جدیدی محقق کرد که در اینجا سوژه مدرن نامیده می شود. این هویت جدید، به تدریج به عالم اسلام نیز وارد شد و پرسش هایی بی سابقه ایجاد کرد. در نقطه مقابل و پیش از ظهور سوژه مدرن، انحطاطی تاریخی دامن عالمِ اسلامی را گرفته و پاسخ به این پرسش های تمدنی را دوچندان دشوار نموده بود. در این میان ایده تمدنی امام خمینی – در ادامه جنبش های اصلاحی اسلامی و در قالب نهضت اسلامی مردم ایران ظهور کرد. این نوشتار در تلاش است به این سوال پاسخ دهد که آیا این ایده می تواند ضمن تبیینِ امکان بازگشت اندیشه توحیدی به زندگی بشر، حیات او را در همین عصر و بدون نیاز به ارتجاع، آن هم در بستری اجتماعی، معنادار کرده، امکان تاریخی جدیدی برای تحقق تمدنی متفاوت از تمدن غرب ایجاد کند؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که پاسخ مثبت است و پشتوانه فکری نهضت امام خمینی بر اساس مولفه های مشخصی، انسانِ متفاوتی از سوژه مدرن تبیین کرده و امکان تمدن سازی اسلامی را نیز فراهم می آورد. پژوهش حاضر بنیادی و تحلیلی است که با شیوه عقلی و نقلی و روش کتابخانه ای به تحلیل محتوا پرداخته است.
برساخت زن مدرن در گفتمان تجددگرای دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هم زمان با رویارویی ایران با مدرنیته غربی و شکل گیری تقابلات گفتمانی متأثر از آن، بحث زنان، هویت و شرایط زندگی آن ها به عنوان سوژه ای مهم مطرح شد و دامنه وسیعی از گفتار، پیرامون آن ها در این گفتمان ها شکل گرفت و زنان یکی از محورهای مهمِ بحث محسوب شدند. مقاله حاضر با بررسی گفتارهای تجددگرایانه حول محور زنان، با بهره گیری از روش تحلیل گفتمان انتقادی به واکاوی معنایی سوژه زن مدرن می پردازد و به این پرسش پاسخ می دهد که سوژه زن مدرن در گفتمان تجددگرای دوره قاجار چه معنایی یافته است، چه ایدئولوژی هایی بر این گفتمان حاکم بوده است، این گفتمان در احراز موقعیت در گفتمان مسلط عصر مشروطه چه جایگاهی به دست آورده است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که زن مدرنی که در تقابل با سنت شکل گرفت، در گفتمان تجددگرا به مثابه سوژه مطالبه گرِ نقاد برساخت می شود و با نقد سنت ها و با در مرکز نشاندن ایده محوری مساوات، عناصر هویتی مدرن را برای زنان همانند مردان طلب می کند. این گفتمان در گزاره هایی که تقابل آشکار با سنت نداشتند، توفیق بیشتری به دست آورده است.
تحولات سبک زندگی روستاییان شهرک روستایی گلخانی (شهرستان نیمروز/استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۲
107 - 127
حوزههای تخصصی:
فرآیند نوسازی از چند دهه پیش برای تغییر سبک ندگی کشورهای جهان سوم از سوی اندیشمندان غربی ارائه شده است؛ امروزه اثرات نوسازی در جوامع روستایی کشورهای جهان سوم بیشتر از جوامع شهری قابل مشاهده است. هدف این پژوهش تحلیل پیامدهای تغییر سبک زندگی روستائیان در اثر مدرنیته و نوسازی در شهرک روستایی گلخانی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را خانوارهای ساکن در شهرک روستایی گلخانی که براساس سرشماری 1395 تعداد 2064 نفر بوده اند، است که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه ای به تعداد 324 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از آزمون تحلیل رگرسیون، تحلیل مسیر و آزمون تی تست استفاده شده است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد اثرات نوسازی بر سبک زندگی در متغیر فرهنگی بیشترین تاثیر بر متغیر کاهش اعتقادات با مقدار بتای 336/0 داشته است؛ و کمترین تاثیر بر متغیر مدگرایی با مقدار بتای 267/0 داشته است. درمتغیر اقتصادی بیشترین تاثیر بر متغیر درآمد زایی با مقدار بتای 357/0 داشته است و کمترین تاثیر بر متغیر عدم کمک مالی به دیگران با مقدار بتای 216/0 داشته است. در متغیر اجتماعی بیشترین تاثیر نوسازی برمتغیر تغییر رفتار با مقدار بتای 366/0 بوده است و کمترین تاثیر برمتغیر تغییر در تعصب به خانواده و زادگاه با مقدار بتای 145/0 بوده است. نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که متغیر اجتماعی با اثر کلی 640/0 بیشترین اثر و متغیر روانی با اثر کلی 177/0 کمترین اثر را بر سبک زندگی روستاییان گذاشته است. همچنین نتایج آزمون تی تست نشان داد بیشترین میانگین متعلق به شاخص مصرف رسانه ای با میانگین 344/3 است و کمترین میانگین متعلق به شاخص همدردی و همدلی با میانگین 787/2 است.
عوامل موثر بر کاهش فردگرایی افراطی جوانان روستایی شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی عوامل موثر بر کاهش فردگرایی افراطی جوانان روستایی شهرستان اردبیل می باشد. این تحقیق، از لحاظ هدف توسعه ای، و از لحاظ ماهیت توصیفی و پیمایشی و نیز از نوع تحلیلی است. در این تحقیق روش گرد آوری داده ها برای پاسخ گویی به سئوالات تحقیق، به دو صورت اسنادی (داده های ثانویه) و پیمایشی (داده های اولیه) و ابزار مورد استفاده در روش پیمایشی پرسش نامه و مصاحبه بوده است. روایی صوری پرسش نامه توسط پانل متخصصان مورد تایید قرار گرفت. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد30 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS، پایایی بخش های مختلف پرسش نامه تحقیق 74 /0 الی 84/0 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج تکنیک تحلیل عاملی نشان داد مهم ترین عوامل موثر بر کاهش فردگرایی افراطی جوانان روستاییدر منطقه مورد مطالعه شامل چهار مولفه (بسط اخلاقیات و تقویت شخصیت فردی، ارتقای قابلیت های روان شناختی و تقویت ارزش های دیگرخواهانه، تقویت سرمایه اجتماعی و اطلاع رسانی و تقویت جمع گرایی و خودباوری) است که مقدار واریانس و واریانس تجمعی تبیین شده توسط این چهار عامل 66/64 می باشد. سرانجام با توجه به یافته های تحقیق پیشنهادهای کاربردی ارائه شده است.
درآمدی بر حکمرانی امانت مدارانه خاک در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستیابی به حکمرانی مطلوب خاک مبتنی بر بافتار کشور امری دشوار و نیازمند چارچوب نظری و عملی است. در این راستا الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و مباحث مطروحه در نشست های دو کنگره هفدهم و هجدهم علوم خاک ایران در سال های 1400 و 1402 مورد بررسی قرار گرفت. حکمرانی امانتمدار محیط زیست، خاک کره و منابع طبیعی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که در روابط چهارگانه انسان با خدا، انسان با خویشتن، انسان با دیگران و انسان و طبیعت تبلور می یابد، نظریه کلان و بومی حکمرانی مطلوب خاک کره در ارتباط با حکمرانی عمومی کشور را تبیین نظری نموده و زمینه گفتمان سازی و گذار پارادایمی را فراهم کرده است. در استقرار حکمرانی خاک، ایجاد دفتر خاک در وزارت جهاد کشاورزی و شعب آن در استان ها از سال 1396 و تصویب قانون حفاظت خاک با 26 ماده در سال 1398 در مسیر افزایش اثربخشی دولت و سایر قوا گامی مهم برداشته و شاخص هایی نظیر حاکمیت قانون، شفافیت و رعایت عدالت نسبت به شاخص هایی نظیر پاسخ گویی و مشارکت بهتر و منسجم تر دیده شده است. در نهادینه سازی حکمرانی امانتمدار خاک و تعامل مؤثر و سازنده دولت با سایر بخش های مدنی، تولیدی و خصوصی، ایجاد پایگاه داده جامع خاک کشور و دسترسی آسان و قانونمند به آن، تعریف شاخص های بومی حکمرانی خاک و تشویق مشارکت جوامع محلی در مدیریت منابع خاک پیشنهاد شد. بسط نظری و عملی تبیین شده در گرو گذار پارادایمی و گفتمان سازی در تمام گروداران ذیل حکمرانی عمومی کشور طی یک فرایند مستمر در تمام سطوح قابل دستیابی است.
بررسی نمودهای تحولات زبانی و بلاغی در شعر تغزلی معاصر از سنت تا مدرنیته
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
96 - 121
حوزههای تخصصی:
شعر تغزلی، به عنوان یکی از مهم ترین شاخه های ادبیات فارسی، در طول سالیان با تغییرات عمده ای مواجه شده است. این تغییرات که شامل ساده تر شدن زبان، استفاده از نمادهای مدرن و متنوع تر شدن مضامین است، نشان دهنده دگرگونی های فرهنگی و اجتماعی می باشند. چالش اصلی پژوهش، شناخت و تحلیل این تغییرات در جهت شناسایی تفاوت های اساسی میان شعر تغزلی سنتی و معاصر و ارزیابی تأثیرات این دگرگونی ها بر زیبایی شناسی و ارتباط با مخاطب به روشی توصیفی تحلیلی و با به کارگیری منابع کتابخانه ای است. تحلیل داده ها نشان داد که زبان شعر تغزلی معاصر به سادگی و محاوره نزدیک شده، نمادها و تصاویر مدرن در آن، جایگزین نمادهای کلاسیک شده اند و فرم های شعری انعطاف پذیرتر و آزادتر از ساختارهای سنتی هستند. از این رو، مضامین عاشقانه شعر تغزلی معاصر علاوه بر عشق، به موضوعاتی چون هویت و دغدغه های اجتماعی نیز می پردازند. پرسش های کلیدی این پژوهش عبارتند از: چگونه زبان و ساختار شعر تغزلی معاصر تغییر کرده است؟ چه عواملی به این تغییرات منجر شده و چگونه تکنیک های جدید بر زیبایی شناسی شعر تأثیر گذاشته اند؟ تازگی تحقیق در بررسی دقیق تحولات زبانی شعر تغزلی معاصر نهفته است که بر تغییرات فرهنگی و اجتماعی تأکید دارد. نتایج تحقیق نشان داد که این تغییرات، شعر تغزلی معاصر را به ابزاری قوی تر برای بیان احساسات فردی و اجتماعی تبدیل کرده و آن را برای مخاطب امروزی جذاب تر ساخته است. این پژوهش همچنین بر لزوم توجه بیشتر به اثرات رسانه های جدید بر نشر و تفسیر شعر معاصر، تحلیل تطبیقی با سایر فرهنگ ها و تأثیرات تجربه های شخصی شاعران بر مضامین اشعار تأکید دارد.
بررسی مدرنیته و سبک اندیشه عطار و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن چهاردهم میلادی، اروپا، قرون وسطی را پشت سر نهاد و مبنای زندگی را خرد و تعقل انسان ها و تجربه گرائی قرار داد. این روند را اومانیسم نام نهادند. این اندیشه چهار دوره رنسانس، رفورماسیون مذهبی یا لوتریسم، روشنگری و انقلاب صنعتی را پشت سر نهاد تا در اواخر قرن 19 میلادی به مدرنیته یا تجدد تبدیل گشت. مدرنیته انسان را از درون خویش جدا و به بیرون از خود معطوف کرد. در حالی که در سنّت ادبی ما عارفانی چون عطار و مولوی می کوشیدند انسان را به فطرت خدا نهاده و درون خود بازگردانند. به نظر می رسد بسیاری از نابسامانی های جهان امروز در این تقابل قرار می گیرد معضلی که اندیشه وران امروز دنیای غرب نیز به آن اذعان کرده اند. هدف این مقاله توصیفی- تحلیلی یافتن راهی است که بتواند قرابتی میان اندیشه مدرنیته و تفکر عطار و مولوی بیابد تا گشایشی برای مشکلات انسان مدرن باشد. تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای انجام شده است و نتایج نشان می دهد که مدرنیته برای انسان پوچی، تنهایی، سردرگمی، بریدن از درون خویش و جستن سعادت بیرون از خود را به ارمغان می آورد. عطار در الهی نامه آرزوی شش پسر پادشاه را آرزوهای مادی (بیرونی) می داند: (در جستجوی پریان، جادوگری، جام جم، آب حیات، انگشتری سلیمان، کیمیاگری). در حالیکه او معتقد است که مرکز ثقل آرزوهای آدمی درون اوست. مولانا تمام هستی انسان را در «درون» او می یابد. درونی که بازگشت به سوی تعالی دارد. اندیشه های عطار و مولانا که در تقابل با تفکرات مدرنیته اند، می توانند راه گشایی برای رهایی انسان مدرن از بن بست پوچی و پوچ انگاری باشند. امری که هم اکنون غرب نیز راه چاره را در آن یافته و به انحای گوناگون در جستجوی طلوع مجدد حقیقت قدسی در «درون» آدمی است.
بررسی تطبیقی "مواجهه با مدرنیتۀ غربی" در آراء فلسفی سید احمد فردید و رضا داوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای سیاسی معاصر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
197-227
حوزههای تخصصی:
چگونگی مواجهه روشنفکران و صاحبان آراء در ایران با مدرنیته غربی تاثیرگذارترین رویداد تاریخ معاصر ایران است. در این پژوهش ابتدا ورود مدرنیته غربی به ایران در چارچوب سه مدل تجدد توپخانه ای، تجدد قانونگذار و تجدد نهادساز تحلیل شده است. سپس آراء فلسفی سیداحمد فردید بر بنیاد ثنویت-گرایی ایرا ن شهری، نظریه اسماء ابن عربی و نقادی مدرنیته هایدگری و همچنین رضا داوری بر بنیاد فضیلت گرایی فارابی و نقادی مدرنیته هایدگری، در رویارویی با تجدد تبیین می گردد. این مواجهه منجر به شکل گیری دو رویکرد "غرب هراسی" و "نقادی غرب" در ایران و پی آمدهای مهم اجتماعی و سیاسی آن گردیده است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. داده های پژوهش آثار و تالیفات و نظریه-های این دو اندیشمند در مواجهه با تجدد و همچنین تحلیل های انجام یافته درباره آراء فلسفی آنان بوده است.و لذا توصیف،تبیین و مقایسه این دو رویکرد انجام شده است. رویکرد غرب ستیزی،غرب را خطری برای هستی و هویت بومی ایرانی می داند و ستیز بدون آشتی با غرب را تئوریزه می کند، اما رویکرد نقادی غرب، مواجهه نقادانه را تئوریزه و تجدد را گامی بسوی توسعه در ایران می داند.
آیا علم مدرن قادر به حل مسائل انسان است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ادعاهای مدرنیته توانایی انسان در پیدا کردن پاسخ برای تمام پرسش ها و حل تمام مسائل بشر ازطریق علوم مدرن است. امّا عملاً آنچه از تحقق مدرنیته در جوامع مدرن ملاحظه می شود، خلاف این ادعا را نشان می دهد. به گونه ای که دو نفر ار فیلسوفان بزرگ غربی (نیچه و هایدگر) انسان مدرن را «سرگشته» و «افسون زده» توصیف می کنند. در این مقاله، با روشی تحلیلی فلسفی می خواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که چرا ادعای مذکور نمی تواند صادق باشد. به بیان دیگر، چرا علوم مدرن نمی توانند به جهان معنا دهند؟ در این راستا، واکاوی چیستی علوم مدرن و بررسی نقاط ضعف آنها لازم است. به عبارتی، آیا تاکنون پرسیده ایم باوجود نظریات متعدد «رقیب» و متناقض، آیا اعتماد پذیری و روایی علوم مدرن ممکن است؟ یا آیا علوم انسانی مدرن تمام، منسجم و رهایی بخش هستند؟ ازاین رو، لازم است ابتدا به مطالعه خاستگاه و شکل گیری علم مدرن و مدرنیته پرداخته شود و نسبت آنها با یکدیگر بررسی شود. سپس با استفاده از اصول علم مدرن، به پرسش اصلی مقاله در مورد توانایی علوم مدرن در حل مسائل بشر پاسخ داده می شود.