مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
۳۵۲.
۳۵۳.
۳۵۴.
۳۵۵.
۳۵۶.
۳۵۷.
۳۵۸.
۳۵۹.
۳۶۰.
مدرنیته
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۲
83 - 102
مدرنیته در معنای ابداع و ابتکار، نقطه مقابل سنت گرایی است، سیمین بهبهانی و بشری بستانی از جمله شاعران سرآمدند که در سروده های خود منعکس کننده جامعه سنتی و نوگرای ایران و عراق هستند. این دو علاوه بر گرایش به مدرنیته از سنت نیز رویگردان نبوده و توجه خاصی بدان دارند و می توان گرایش آنها را معتدل ارزیابی کرد؛ زیرا آنها از کنار سنت های ناپسند جامعه خویش عبور کرده و به نقد آن پرداخته اند. آنها علاوه بر رویارویی خلاقانه خود در گرایش به سنت و مدرنیته، توجه خاصی به اوضاع نابسامان زنان و گرایش های فمنیستی میانه رو دارند به طوری که در برابر جنس مرد، نه تنها موضع تندی نمی گیرند؛ بلکه هر دو را مایه کمال یکدیگر می دانند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی بر پایه مکتب آمریکایی، بن مایه های سنت و مدرنیته را در آثار دو شاعر بررسی و تحلیل می کند. نتیجه این پژوهش، پرداختن به اوزان شعر سنتی، با گریز از وزن و قافیه است و از آنجا که ذهن هر دو شاعر به درگیر مضامین انسانی و اجتماعی است گاهی وزن شعر قربانی محتوا و مضمون شده است. ویژگی بارز دو شاعر، گرایش به مدرنیته و عدم رویگردانی از سنت بوده و در مجموع می توان رویکرد آنها در بهره گیری از معیارها و بن مایه های سنت و مدرنیته را یک موضع بی بدیل پنداشت. از آنجا که هر دوی آنها به نوعی شکست عاطفی در زندگی خود تجربه کرده اند بخش زیادی از شعر را به بیان مشکلات و مسائل زنان جامعه اختصاص داده اند.
بازتاب سنت و تجدد در رمان خانه ادریسی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
رمان «خانه ادریسی ها»، شناخته شده ترین رمان غزاله علیزاده است که از زمان انتشار آن درسال 1370 همواره مورد توجه منتقدان و خوانندگان ادبیات داستانی بوده است. این رمان که به شیوه رئالیستی نوشته شده، با رویکردهای گوناگون، شایسته بررسی و تحلیل است. مقاله حاضر مطالعه درونمایه آن را از منظر بازتاب و تقابل سنت و مدرنیسم به عهده گرفته و کوشیده است تا با روش توصیفی و تحلیلی محتوای آن را از جهت مواجهه نویسنده با مقوله سنت و تجدد بررسی و تحلیل کند. یافته های مقاله نشان می دهد نویسنده ضمن به تصویر کشیدن تحول جامعه سنتی که خانه ادریسی ها نماد آن است، در لایه های درونی داستان در صدد ترسیم سیما و عملکرد نظام های توتالیتاریستی به عنوان نمادی از تجدد برآمده است. نویسنده با نثری روان و تهذیب یافته و با جزءنگاری رئالیستی سرنوشت شخصیت های داستان را در متن کشاکش های یک دوره درحال تحول به نمایش درمی آورد تا نشان دهد که راه یابی تجدد و پیدایش دگرگونی در جوامع سنتی بدون تحول و تکامل تدریجی این جوامع و در فقدان جریان های نیرومند روشنفکری می تواند به استقرار نظام های اقتدارگرای تمامیت خواه منتهی شود.
ریشه یابی تحول نگرش داریوش شایگان به مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
690 - 665
داریوش شایگان، از روشنفکران برجسته ایرانی و آشنا با میراث سنتی و فرهنگ جامعه ایرانی است و شناخت کمابیش کاملی نیز از مدرنیته و مبانی فلسفی آن دارد؛ ولی آنچه اندیشه های وی را ارزشمند کرده، دگرگونی هایی است که در نگرش او نسبت به مدرنیته روی داده است. شایگان در دوره نخست ارائه اندیشه های خود به شدت مدرنیته ستیز بود و آن را پدیده ای اروپامحور تلقی می کرد که در مرحله نیست انگاری و پوچی قرار گرفته است. وی نگران سیطره مدرنیته بر فرهنگ و معنویت شرقی بود، ولی پس از گذشت چند سال آن را به عنوان فراروایتی برتر به رسمیت شناخت و بر این باور بود که چیرگی مدرنیته بر سایر فرهنگ ها و تمدن ها اجتناب ناپذیر است. در این پژوهش تلاش می شود تا به پرسش مهمی در اندیشه داریوش شایگان درباره تأثیر تغییر رویکرد نیچه ای- هایدگری شایگان به رویکرد کانتی در رویارویی با مدرنیته پاسخ داده شود. در فرضیه اصلی بیان می شود که تغییر بنیادین رویکرد شایگان به مدرنیته ریشه در تحولات در مبانی فکری وی دارد که در آن مدرنیته به صورت یک فراروایت جهانی پذیرفته می شود. با رویکردی تحلیلی-توصیفی، از روش تحلیل مفهومی مهم ترین نوشته های شایگان برای بررسی تأثیر تحولات سیاسی و اجتماعی بر دگرگونی نگرش این اندیشمند به مدرنیته استفاده شد. دلیل انتخاب موضوع اهمیت و تأثیر آثار شایگان در دوره های مختلف فکری وی در میان روشنفکران ایرانی است. شایگان به این باور رسید که نوشکوفایی میراث سنتی شرق در عصر مدرن، نه تنها آن را جایگزین مدرنیته نمی کند، بلکه به چیرگی دوچندان مدرنیته بر سنت های شرقی منجر خواهد شد.
بررسی آینده اندیشی از دیدگاه سید جمال الدین اسدآبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۱)
143 - 178
در این پژوهش هدف اصلی، بررسی آینده اندیشی از منظر سید جمال الدین اسدآبادی بوده است. این پژوهش هم از نوع بنیادی و هم از نوع کاربردی و ماحصل بررسی مقالات و تحلیل محتوای کیفی بوده که بر اساس تحلیل اسنادی متون و دیدگاه های موجود، به شناختی از پایه های ساخت آینده از منظر سیدجمال الدین اسدآبادی دست پیدا کرده است. هشت مقوله مهم از دیدگاه سیدجمال الدین اسدآبادی که تاثیر بسزایی در ساخت آینده دارند، شناسایی شده و تحلیل نحوه تأثیر هریک از آنها بر تفکر آینده انجام شده است. نتایج پژوهش بیان گر این است که، سیدجمال الدین اسدآبادی اساساً عمل و اندیشه اش همگی ناظر به آینده بود، یک هدفی را به صورت مشخص تعریف کرد، بر اساس آن هدف، یک سری استراتژی ها تدوین کرد و برای پیشبرد این استراتژی ها و تحقق هدف مدنظرش از یک سری تاکتیک ها استفاده کرد. هدف سیدجمال به بیان خودش؛ «خیر امت محمدی» بود، که این خیر امت محمدیه همان وضعیت مطلوب امت پیامبر اکرم(ص) است. سیدجمال برای تحقق این هدف از دو کانال یعنی؛ الف) مبارزه با استبداد داخلی و ب) مبارزه با استعمار خارجی استفاد کرد، و برای انجام اینها یک سری راهبردها از قبیل؛ بیداری اسلامی، اتحاد اسلام یا وحدت مسلمانان، بازگشت به اسلام راستین و غیره را به کار برد. سیدجمال در واقع بیشتر به دنبال ساخت آینده بود، البته این ساخت آینده را نیازمند شناخت آینده می دانست.
ریشه های امتناع مدرنیته و نازایی نمادین ایرانیان در عصر قاجار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال اول زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
72 - 96
برخورد ایران با تمدن غرب، بعد از برخورد ایران با اسلام، مهمترین پدیده فرهنگی تاریخ ایران است. در یک سو، غرب بود که می تاخت و در دیگر سو، یک امپراتوری کهنه ایلیاتی با شاهانی که صلاح را در نگه داشتن تعادل قدیم می-دانستند و از این رو نیاز است به تحلیل مواجهه ایرانیان عصر قاجار با مدرنیته و عوارض آن پرداخته شود. این پژوهش با بهره از ابزار کتابخانه ای و اسنادی و به روش پدیدارشناسی سامان یافته است و در پی بررسی این پرسش است که هجوم تدریجی مدرنیته چه تاثیری بر انگاره ایرانیان نسبت به مواجهه با این پدیده نوین داشته است؟ و بر این فرض استوار است که عوارض ورود مدرنیته منجر به امتناع کارکردی-هویتی خود ایرانی و نازایی نمادین ایرانیان در اتخاذ واکنشی درخور گشته است. بنابر یافته های پژوهش، سوژه ایرانی متاثر از ورود «دیگری» غربی و مدرنیته، نازایی را متحمل گردید و به همانندسازی غیرنمادین با آن دست زد.
اتصالِ دنیا و آخرت بر بُنیان اصالت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
209 - 230
اندیشه مدرن با نگاه به پیوندهای زمانی مکانی انسان و با تأکید بر علم، تکنولوژی و سعادتِ زمینی، توجه به سعادت غایی و اُخروی را به مثابه گونه ای زُهدورزی نادیده انگاشته است که ازجمله نتایجش ملالت و پوچی است. این درحالی است که در زیست جهان پیشامدرن، آدمیان با تأکید بر سعادت اخروی، اهمیت حیات و سعادت این جهانی را نادیده انگاشته و زندگی را تمرین مرگ می دانستند. دراین میان، نه نتایج ناشی از اندیشه مدرن و نه زیستِ دل بریده از حیاتِ این جهانی مطلوب است و این هردو به انسدادهایی می انجامد و مسئله این است که چگونه می توان به نگرشی دست یافت که خالی از این انسدادها باشد؟ پژوهش حاضر به روش تحلیلی-توصیفی به این مسئله عطفِ توجه کرده است. به نظر می رسد که بر بُنیان اصالت وجود، دوگانه مذکور تصنعی و غیرواقعی است و می توان با تأکید بر وحدت شئون و دقایق هستی، بر یگانگی جسم و اندیشه و هم راستایی سعادت این جهانی و آن جهانی تأکید کرد. حاصل آن که به زعم نویسندگان، راه آسمان از زمین می گذرد و آبادانی آخرت به مثابه باطن جهانِ کنونی، تنها با آبادانی و پاسداشتِ حیاتِ کنونی میسر است.
نقش فرهنگ در اولویت بندی اهداف و آرزوهای دانشجویان مطالعه موردی: دانشجویان ایرانی و آمریکایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) سال بیستم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۶۲
127 - 156
مطالعه اثرات فرهنگ بر زندگی هدفمند به منزله یکی از عوامل مهم سلامت روان شناختی افراد، و همچنین عامل مؤثر بر شکل گیری هدف ها و اولویت بندی آن، یک موضوع چالشی و مهیج برای پژوهشگران است. هدف این پژوهش، مطالعه نقش فرهنگ در اولویت بندی اهداف و آرزوهای دانشجویان ایرانی و آمریکایی بود. این پژوهش به روش توصیفی طراحی و اجرا شد. نمونه شامل 216 نفر دانشجوی ایرانی و 164 نفر دانشجویان آمریکا بودند. پرسشنامه اهداف و آرزوها توسط دانشجویان تکمیل شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها علاوه بر شاخص های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) از روش های آمار استنباطی (تحلیل واریانس چند متغیری) استفاده شد. تحلیل یافته ها نشان داد که اولویت اول تا سوم برای تمام دانشجویان آمریکایی به ترتیب وابستگی، پذیرش خود و سلامتی و برای تمام دانشجویان ایرانی به ترتیب پذیرش خود، سلامتی و موفقیت مالی بود. در مقایسه بین جنسیت ها، اولویت اول تا سوم دانشجویان دختر آمریکایی به صورت وابستگی، پذیرش خود و کمک به اجتماع و دانشجویان ایرانی به صورت پذیرش خود، سلامتی و کمک به اجتماع بود. همچنین اولویت اول تا سوم دانشجویان پسر آمریکایی به صورت وابستگی، پذیرش خود و سلامتی و برای دانشجویان ایرانی به صورت پذیرش خود، موفقیت مالی و سلامتی بود. نتایج آزمون چند متغییره نشان داد که در خرده هدف های معنویت، سلامتی، وابستگی، همنوایی، محبوبیت، تصویر بدنی و موفقیت مالی بین دانشجویان ایرانی و آمریکایی تفاوت معناداری وجود دارد
غرب زدگی جلال آل احمد نقدی بر مدرنیسم سطحی و مدرنیزاسیون وابسته عصر پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
نقدهای رادیکال آل احمد به مفهوم غرب زدگی به دلیل اقبال گسترده اقشار مختلف جامعه ایرانی در زمان مطرح شدن نقش مهمی به جهت گیری های فکری و سیاسی جامعه ایران داشت. آل احمد وضعیت آشفته حاکم بر جامعه را که در فرایند نوسازی پرتناقض زمانه اش را نقد می کند و در این مسیر تلاش دارد آگاهی بخش و هشداردهنده باشد. در این پژوهش تلاش شده تا با روش تحلیل داده ها زمینه های اجتماعی و فرهنگی شکل گیری مفهوم غرب زدگی در اندیشه آل احمد موردتوجه قرار گیرد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که او نقدهای قابل توجهی به مدرنیزاسیون وابسته و مدرنیسم سطحی عصر پهلوی مطرح کرد؛ اگرچه در طرح یک ایده جایگزین برای برون رفت از وضعیت غرب زدگی ناتوان بود و در نهایت با ارائه راهکارهای سیاسی برای تقویت مذهب و روحانیت به عنوان یک نیروی اجتماعی سنتی زمینه ساز شکل گیری نوعی غرب ستیزی سیاسی برآمده از تجددستیزی فرهنگی شد. نقد های وی به دلیل ضعف نظری و آشنایی سطحی با تمدن مدرن از سطح نقد وابستگی سیاسی و اقتصادی و ظواهر فرهنگی فراتر نمی رود و نمی تواند سیمایی دقیق و روشنی از وضعیت تمدنی جامعه ایران ترسیم کند.
وضعیت عناصر مؤلف مدرنیته و نسبت میان آنها و نظام حقوقی در ایران و انگلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین حقوق اداری سال پنجم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
13 - 34
حوزه های تخصصی:
مدرنیته که در برگیرنده عناصر عینی (دولت ملی و جامعه متکثر) و ذهنی/ ارزشی (عقل خودبنیاد و حق) است، بر بستر خاص تحولات سیاسی و فکری اواخر قرون وسطی و عصر رنسانس و پس از آن شکل گرفت و تکامل یافت و تمامی مظاهر زندگی فردی و جمعی آدمی را تحت تأثیر قرار داد و به ظهور حقوق مدرن - که اصول دادرسی عادلانه از جمله محصول آن است- انجامید. از اینرو، پرسش اصلی این مقاله در باب نسبت میان برخورداری از عناصر مؤلف مدرنیته و جهات نظام حقوقی است. برای این منظور، ناگزیر، بدواً عناصر عینی و معرفتی/ ارزشی بروز پدیده مدرنیته و نیز جهات چهارگانه حقوقی، یعنی "هدف" و "منبع" قانون، "روش" حقوقی و "مرجع" قانونگذاری شناسایی و سپس، وضعیت عناصر مؤلف مدرنیته در ایران و انگلستان و نسبت این عناصر با نظام حقوقی آنها، با استفاده از روش مقایسه ای مورد بررسی و تحلیل کیفی قرار گرفت. یافته های پژوهش گویای این واقعیت است که کشور انگلستان، به دلیل وجود اغلبی عناصر حیات نو (مدرنیته)، دارای نظام حقوقی مدرن می باشد و نتیجتاً؛ در قلمرو اصول و تضمینات حق های رویه ای کارمند متهم، توسعه یافته تر است و اعمال این حق ها مستند به اسناد حقوق بشر رویه ای صورت می گیرد. در مقابل، ایران به دلیل دارانبودن حداکثری عناصر حیات مدرن فاقد همه اجزای مؤلف حقوق مدرن می باشد و لذا در حال حاضر، از اصول و تضمینات رویه ای کامل و توسعه یافته منطبق بر اسناد حقوق بشر رویه ای برخوردار نیست.
قانون به مثابه امری اجتماعی؛ مطالعه روش شناسانه نظریه قانون مونتسکیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با پیدایش مدرنیته به تدریج شاهد تغییر مبنای علم و شکل گیری علمی متفاوت از دوران پیش از آن هستیم. علم جدید، صورت کامل شده علم دوران پیش از مدرن نیست، بلکه مبتنی بر بنیادهای هستی شناسانه، معرفت شناسانه و انسان شناسانه متفاوت و متکی بر تلقی خاصی از طبیعت، انسان و خداوند است. نظریه مونتسکیو در چارچوب رویکرد مدرن، توجهی به طبیعت ثابت انسان، مبدأ و غایت وجودی او در رسیدن به سعادت حقیقی ندارد. در چارچوب آن، انسان دارای طبیعتی ثابت و پایدار نیست، بلکه طبیعت او در خلال اجتماع ساخته می شود. او قانون را از اجزای نظام اندام واره اجتماعی می داند و تلاش می کند پیوند بین «قانون» به عنوان امری اجتماعی با شرایط مختلف اجتماعی را آشکار سازد. مهم ترین نتایج تلقی قانون به مثابه امری اجتماعی در اندیشه مونتسکیو عبارت است از: تحلیل قوانین جامعه بر اساس شرایط اجتماعی، پذیرش روابط علّی حاکم بر قانون، نسبیت قانون و جدایی آن از ارزش ها و از دین. این مقاله می کوشد با رویکرد روش شناسانه، بین اصول علم اجتماعی او و مبانی بنیادین آن و نظریه قانون وی ارتباط برقرار کرده و نظریه قانون او را در پرتو بنیان های علم اجتماعی جدید که متفاوت از بنیان های علم سنتی است مورد مطالعه قرار دهد.
اسلامی سازی دانش معاصر: تقسیم بندی موضوعی و فراتحلیل آثار و مهم ترین منابع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله به دست دادن فهمی جامع و روشن از «اسلامی سازی دانش» در دوران معاصر می باشد، که پاسخی روشنفکرانه، علمی و احیاگرانه متفکران اسلامی به پروژه مدرنیته در چند دهه اخیر است. این تحقیق با استفاده از روش تحقیق اسنادی و کتابخانه ای، به فراتحلیل بیش از 80 اثر (مقاله، کتاب، نقد و...) در زمینه «اسلامی سازی دانش» پرداخته و با ارائه نوعی تقسیم بندی موضوعی تلاش کرده تا تصویر روشن تری از آن به عنوان «کل» و مجموعه ای از «میراث غنی علمی» ارائه دهد. در این مقاله در جمع بندی نشان می دهیم که اسلامی سازی دانش با توجه به حجم زیادی از تلاش ها و کوشش های نظری و تحقیقاتی که در اقصی نقاط جهان، به خود اختصاص داده از یک سو نمایانگر رشد، بالندگی و غنای محتوایی آن است و از سوی دیگر، به نوعی «بازخیرش علمی» مسلمانان برای احیای دوران طلایی تمدن اسلامی محسوب می شود. لذا در مقایسه ای تاریخی، شاید بتوان با توجه به پویایی و روند تکاملی «اسلامی سازی دانش» در چند دهه اخیر، ارزش آن را با نقش «نهضت ایجاد دانش های عقلی و تجربی اسلامی» در زمان ورود مسلمانان به دوران طلایی «تمدن اسلامی» قابل قیاس دانست. ازاین رو، می توان نتیجه گرفت که «اسلامی سازی دانش» نه فقط تنها مسیر ممکن برای مقابله با مسائل و چالش های ناشی از مواجهه با مدرنیته است، بلکه همچنین این ظرفیت و پتانسیل را دارد که از طریق ایجاد گفتمان های خلاق در عرصه های مختلف علمی و روشنفکری به بازستاندن حاکمیت مسلمانان بر علم و دانش و احیای تمدن اصیل اسلامی کمک کند.
بن مایه های «حکومت مندی مدرن دینی» در دوره پیشامشروطه؛ با تأکید بر رساله یک کلمه مستشارالدوله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آگاهی از مسئله عقب ماندگی ایران در عصر قاجار، روشنفکران را به تأمل در علل این امر، متوجه معایب حکومت در ایران و تحول در آن را عامل گشایش پیشرفت و ترقی در مغرب زمین نمود. تلاش برای فهم زوایای تجدد در غرب و الگوبرداری از آن، به گسست معرفتی در اندیشه این گروه نسبت به مبانی هویتی انجامید. به گونه ای که بعضاً آنان دین را عامل عقب ماندگی و فروکاست جامعه ایران و در تضاد با مدرنیته، و اسلام را ناتوان از ارائه الگوی بدیلی برای تحول در ساختار اجتماعی- سیاسی تلقی می کردند. مستشارالدوله از جمله روشنفکران عصر قاجار در تلاش است تا با انطباق گزاره های حکومت مندی مدرن با نص قرآن، مدرنیته را قابل انطباق با اسلام نشان دهد. این مقاله در تلاش است تا نحوه تفسیر و انطباق نص قرآن و روایات با گزاره های حکومت مندی مدرن را براساس تحلیل متن رساله خطی یک کلمه براساس روش توصیفی- تحلیلی انجام دهد. دستاورد پژوهش حاضر نشان می دهد که تلاش در جهت ارائه قرائتی از همسازی اسلام و مدرنیته و در راستای فهم خوانشی بومی و دینی از حکومت مندی مدرن با اتکا به نص قرآن و روایات و تأکید بر جامعیت دین اسلام نسبت به اندیشه مدرن در غرب، عمده هدف نگارش آن بوده است. این رساله ضمن طرد رویکردهای غالب زمانه خود، یعنی دوره پیشامشروطه مبنی بر ناسازگاری دین و مدرنیته و استفاده ابزاری از دین، خوانش جدیدی از آن ارائه می دهد.
بررسی و نقد آراء شایگان در باب ایدئولوژیزاسیون سنّت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه اسلام ایدئولوژیک که نقش مهمی در بسیج توده ها و سیطره اسلام سیاسی بر اسلام سنتی در ایران داشته است و پیامدهای سیاسی و فرهنگی آن را می توان در سال های پس از انقلاب اسلامی هم مشاهده کرد از سوی برخی از روشنفکران معاصر مورد نقد قرار گرفته است. روش مورداستفاده در این بررسی نیز روش اسنادی تحلیلی است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که داریوش شایگان یکی از مهم ترین روشنفکران ایرانی منتقد اسلام ایدئولوژیک است. وی این فرایند را ایدئولوژی شدن سنت تلقی کرده و معتقد است که سنت ایدئولوژی شده نسبت خود را با معنویت شرقی از دست داده است و از طریق بازتولید سنت در یک قالب مدرن منطق درونی مدرنیته بدون آگاهی به آن را پذیرفته است.سنت ایدئولوژیک نمی تواند امکانی برای تولید معنویت فراهم کند و صرفاً کارکرد سیاسی برای رقابت با ایدئولوژی های مدرن خواهد داشت. وی ایدئولوژی را آگاهی کاذب می داند و معتقد است که تبدیل دین به ایدئولوژی یک واکنش سلبی نسبت به روند فروپاشی سنت های شرقی در مواجهه با هجوم عقلانیت عرفی و اسطوره ستیز مدرنیته است که در نهایت سنت را به یک ابزار سیاسی برای ازخودبیگانگی تاریخی تبدیل کرده و ظرفیت های معنوی آن را فدای اساطیر عرفی شده سیاسی دنیای مدرن می کند. تبدیل دین به ایدئولوژی به اعتقاد شایگان ناشی از فروپاشی مفاهیم عمیق معنوی ادیان در عصر جدید است.
مدرنیته و تحول کالبدی- فضایی سکونتگاه های روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۵ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۱۵۵
۵۰-۳۷
حوزه های تخصصی:
سکونتگاه های روستایی به صورت یکی از فضاهای جغرافیایی کشور، به ویژه در پنج دهه اخیر، شاهد تحولات فراوانی بوده است. این تحولات تحت تأثیر عوامل مختلفی بوده که در ابعاد گوناگون به خصوص در بعد کالبدی رخ داده است. در این میان، نفوذ تفکر مدرنیته (البته، وجهی از آن با عنوان مدرنیسم) در نظام سیاستگذاری و برنامه ریزی کشور اهمیت فراوانی دارد. این مقاله با لحاظ کردن تفاوت نظرها درباره توجه یا بی توجهی به تفکر مدرنیته، ضمن بیان تحولات رخ داده در روستاها که متأثر از این عامل هستند، به بررسی موضوع پرداخته است. در این بررسی، سعی شده است به دو سؤال پاسخ داده شود: آیا تحولات کالبدی فضایی رخ داده در روستاهای ایران متأثر از نفوذ تفکر مدرنیته در نظام برنامه ریزی کشور است یا متأثر از وجه غالب آن یعنی مدرنیزاسیون؟ و آیا تحول و نوگرایی در نظام کالبدی فضایی روستاهای ایران اساساً نامطلوب است و بایستی نگاهی نوستالوژیک به روستاها کرد؟ مقاله حاضر که ماهیتی نظری بنیادی دارد با روشی توصیفی تبیینی تدوین شده است. جامعه مطالعه سکونتگاه های روستایی ایران است. روش جمع آوری اطلاعات مبتنی بر روش کتابخانه ای (کتاب ها، مقاله ها و طرح های پژوهشی) است. برای تحلیل اطلاعات نیز با توجه به ماهیت نظری و مروری مقاله، از روش عقلانی و استدلالی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد تحول و نوگرایی (نه در چارچوب مدرنیته) امری محتوم و گریز ناپذیر برای روستاهای کشور است. با وجود این، هر گونه تحولی باید متناسب با شرایط و الزامات محیطی و اجتماعی اقتصادی روستاها صورت پذیرد. بدین معنا که نظام کالبدی فضایی روستاها دارای قواعدی است که به آن صفاتی خاص نظیر توازن و تعادل، کمال و وحدت، اعتدال و متانت، نماد گرایی و درون گرایی داده است. این قواعد و صفات برخاسته از فرهنگ محلی (سنتی)، تاریخ و بوم سرزمین ایران است که بی زمان و بی مکان است و فقط تجلی آن متناسب با شرایط زمانی و فرهنگی می تواند متفاوت باشد.
بررسی دگردیسی گونه غناییِ شعر عاشقانه در سایه مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی دگردیسی و تحوّل شعرِ عاشقانه معاصر فارسی، تحت تأثیر تفکّر مدرنیته بوده است. در این مقاله که از روش مطالعه اسنادی و تحلیل محتوای کیفی برای پاسخ به سؤال بنیادین تحقیق استفاده شده است، ابتدا تأثیرات اجتماعی مدرنیته بر عشق و رابطه عاشقانه را در نظرگاه اندیشمندان و جامعه شناسانی نظیر باومن (Bauman)، گیدِنز (Giddens)، تامپسون (Thompson) و بِرمَن (Bermun) نشان داده ایم و سپس دگرگونی های عاشقانه سروده ها در شعر فارسی تحت تأثیر این تفکّر در ده انگاره بررسی و تبیین شده است. پرسش و مسأله اصلی در این پژوهش آن است که گونه پرطرفدار عشق در ساحت ادب فارسی چگونه همگام با پدیده ها و تحوّلات اجتماعی دگردیسی یافته است. یافته ها نشان می دهد که انگاره هایی نظیر نسبیّت اندیشی، حضور پررنگ خود شاعر، گفتگوی دوسویه، برابری و آزادی، علم اندیشی و تجربه گرایی که مدرنیته آنها را برای زیستن در جهان معاصر پیشنهاد می کند عمیقاً گونه غناییِ عاشقانه را در شعر معاصر فارسی دگرگون کرده و با دیداری کردنِ مغازله و پیشنهاد عشقِ بی هاله گونه ای متفاوت ارائه داده است. اجتماع با پتانسیل سیّال خود و تغییر در نگرش انسان ها که ماهیّت شخصیّت آنها را تغییر داده است، بر ساحت عشق در ادب فارسی تأثیر گذاشته است. چنانکه جایگاه عشق را از حالت افسانه ای و اندرونی به حالت حقیقی و گاه اجتماعی و... تغییر داده است.
بررسی ورود مدرنیته در رمان نفرین زمین و خوشه های خشم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۱
99 - 120
حوزه های تخصصی:
جلال آل احمد روشنفکر، و نویسنده رمان «نقرین زمین» در دهه چهل است که دگرگونی ساختارهای اجتماعی- اقتصادی و نیز آشفتگی اخلاقی و معنوی مردم جامعه را در قالب جامعه روستایی در حال گذار از سنت به مدرنیته به رشته تحریر درآورد. از طرف دیگر جان اشتاین بک نویسنده اخلاق گرا و منتقد سرسخت آمریکایی در اوج فاجعه ای از تاریخ آمریکا به نام رکود بزرگ رمانی به نام «خوشه های خشم» را نگاشت. در این مقاله تلاش می گردد ضمن تعریف درون مایه، درون مایه های مشترک، ورود مدرنیته به جامعه سنتی، برخورد جامعه با مدرنیته و تأثیر مدرنیته و در پایان بیکاری و استثمار به عنوان نتایج لا ینفک ورود مدرنیته مورد بررسی قرار گیرد.
عصیان و سنت شکنی بودلر و نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
51 - 71
حوزه های تخصصی:
نیما همچون بودلر با دیدی نو و بافتی تازه، به شعر معاصر رنگی بدیع بخشید. ساختمان شعر او دارای وحدت است. از هنجارهای رمانتیسم، آگاهانه فاصله می گیرند و با تصاویری واقع گرایانه، نمادین و سوررئالیسمی، پرده از زشتی ها برمی دارند و دگرگونی های اجتماعی، صنعتی، و گمشدگی انسان آنان را آزرده خاطرکرده است. محوری ترین ویژگی این گونه اشعار بر اساس هنجارگریزی، ابهام و در نهایت شکستن قواعد و سنت های دست وپاگیر است زیرا عصر مکانیزاسیون و صنعت مدرن همه مرزهای اخلاقی، طبیعی، سنتی و ادبی را در هم شکسته است. حتی مفهوم عشق در دیدگاه مدرنیسم ها تغییر کرده و بودلر و نیما با بیان رمزآمیز در سوگ عشق نشسته اند. کاربرد رمزگرایی در اشعار معاصر، بیش تر نمود عصیان هنرمندان در برابر مکاتب واقع گرایی بود. در این مقاله با شیوه توصیفی- تحلیلی بر آن ایم تا تحول اشعار بودلر و نیما را در نوآوری و سیر به سوی رئالیسم و انعکاس جهان مدرن بیان کنیم. زیرا در مقایسه اشعار بودلر و نیما تا به حال تحقیق علمی صورت نگرفته است.
بررسی انتقادی موافقان فرا تجدد در ایران
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره پنجم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۰
9 - 37
حوزه های تخصصی:
پست مدرنیسم بیشتر به عنوان یک مکتب فکری و شکلی از اندیشه که نقدی فلسفی بر کلان روایت ها دارد، در جامعه علمی شناخته می شود. بنابراین تعبیر ما از این مقوله، همانند نظرفردریک جیمسون است که از پست مدرنیسم به منزله یک «گفتمان نظری» یاد می کند. حال این جریان که جایگاهی جدی در سیر تاریخی تفکر غرب یافته، همچون بسیاری دیگر از جریان های فکری به ایران راه یافته به طوری که امروزه کنکاش در مسائل پست مدرنیسم یکی از جریان های مهم اندیشگانی در ایران معاصر محسوب می شود. بر این اساس جریان شناسی موافقان حضور پست مدرنیسم در ایران و پیامدهای حاصل از آن، موضوع اصلی مقاله حاضر را تشکیل می دهد. در این خصوص ابتدا دیدگاه های موافق و شاخصه های منتسب به این جریان بررسی شده، سپس پیامدهای ناشی از این حضور همچون سنت انگاری پست مدرنیستی، حاکم شدن منطق نسبیت باوری، حفظ و نفی وضع موجود، رشد نیهیلیسم و شوق پُرسش و اندیشیدن بیان می شود. مقاله حاضر با بررسی میزان و چگونگی حضور پست مدرنیسم در ایران و کاوش پایه های فکری موافقان آن، در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که هر کدام از جریان های موافقی که با بهره بردن از این مکتب، در تقویت و پررنگی آن مؤثر بوده اند و حیات خود را در نسبت با این وضعیت جدید تعریف کرده اند، چه پیامدهای فکری- سیاسی در جامعه ایرانی بدنبال داشته است؟ نتایج حاصل از بررسی مسئله مورد اشاره به قرار ذیل است: الف. استفاده گزینشی از ابزارهای روش شناختی پست مدرنیسم برای نیل به مقصود در جریان های موافق، حضور پست مدرنیسم را ناقص و به صورتی شبه پست مدرن درآورد. ب. پیامدهای این جریان، فارغ از رشد و یا افول سنت، حفظ یا نفی وضع موجود، حاکم شدن نسبیت باوری و رشد بی مبنایی که ظهور و بروزشان وابسته به مکان های جغرافیایی و شرایط فکری و خاص نمی باشد، می تواند پیامدهای دیگر مختص زیست بوم ، داشته باشد. این امر در ایران با «روی آوری به تفکر» نمایان شد.
هویت ملی ایران و مدرنیته
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ششم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۳
49 - 72
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی جایگاه و تاثیر مدرنیته در هویت ملی ایران بود. بر این اساس، سوال اصلی تحقیق این است که مدرنیته از چه جایگاهی در هویت ملی ایران برخوردار بوده و چه تاثیری بر آن گذاشته است؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که مدرنیته علی رغم نداشتنِ ریشه ای پرقدمت در کشور ایران، به واقعیتی تاریخی و جریانی نیرومند و تاثیرگذار در عرصه هویت ملی ایران و به یکی از ارکان تشکیل دهنده ی آن تبدیل شده است. این پدیده از اوایل دوره ی قاجار و در نتیجه ی آشنایی ایرانیان با آن، بر اندیشه های سنتیِ تعلق به هویت ایرانی تاثیر گذاشته و در سیر تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عصر قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی ترکیب جدیدی به هویت ملی ایران بخشیده و نقش مهمی در تعریف ایرانیان از کیستیِ خود ایفا کرده و می کند، به طوری که آن چه امروزه از نظام تفکیک قوا، مجلس نمایندگان، شیوه اداره کشور، نظام آموزشی جدید، سبک زندگی نوین و... در اختیار ایرانیان است، از مظاهر اصلی مدرنیته به شمار می روند. به طور کلی این جایگاه و تاثیر مدرنیته در هویت ملی ایران، اتخاذ رویکرد متوازن نسبت به ارکان هویت ملی ایران را در سیاست گذاری های هویتیِ کشور ضروری ساخته است.
هویت دختران و زنان جوان ایرانی و نقش آنان در تمدن سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱ پاییز ۱۳۸۸ شماره ۱
137-157
حوزه های تخصصی:
هویت دارای ابعاد مختلفی است و مهم ترین بعد آن ?هویت فردی و اجتماعی است. جهت نقش پذیری و رسیدن به حقوق واقعی در اجتماع شناخت این هویت ها ضرورت دارد. یکی از مهم ترین مسائل در ارتباط با هویت?بحث هویت یابی دختران و زنان جوان است که این موضوع در بین دختران و زنان جوان ایرانی در مسیری حرکت کرده که بین تصور آنان و جامعه از خود فاصله وجود دارد. بنابراین مسئله ای که اکنون با آن مواجهند مربوط به هویت آنان می باشد هویتی که به دلیل آموزش های به دور از واقعیت های اجتماعی دچار بحران شده است و زمینه خلاقیت و سازندگی را از آن ها سلب نموده است. این نوشتار بر اساس مطالعات کتابخانه ای در پی بررسی این سوال است که : - دختران جوان ایرانی چه هویتی دارند وچه عواملی مانع شکل گیری هویت ایرانی – اسلامی در آنان می باشد؟ نائل شدن به هویت موفق در کشورهای در حال توسعه?کاری بس دشوار است زیرا معیارهای سنتی و مدرن درتعارض هم قرار دارند و جهت از بین بردن این تعارض و هویت یابی صحیح دختران جوان برای ایفای نقش در تمدن سازی?نقش خانواده?بهره بردن از دیدگاه های اسلامی و تجدیدنظر در سیاست های هویتی از سوی برنامه ریزان ذیربط ضروری به نظر می رسد.