غرب شناسی بنیادی

غرب شناسی بنیادی

غرب شناسی بنیادی سال 15 بهار و تابستان 1403 شماره 1 (پیاپی 29) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بازخوانی شرط بندی پاسکال در بستر الهیاتی آگوستینی- یانسنیستی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شرط بندی پاسکال استدلال شرط بندی الهیات آگوستینی الهیات یانسنیستی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۲۶
«شرط بندی»، در نظر پاسکال، نه استدلالی جداگانه برای اثبات حقانیت ایمان مسیحی بلکه تنها شیوه ای برای توصیف دوگانگی انسان هبوط کرده بر اثر گناه اولیه است که باید آن را در کنار دیگر فقرات متن اندیشه ها و با توجه ویژه به کارکرد دوگانه قوه قلب درنظرگرفت. شرط بندی همچنین از موادی است که پاسکال در برنامه دفاعیه خود درصدد آن بوده تا آموزه هبوط مسیحیت را در مقام بهترین تبیینش عرضه کند. تضادی که در منطق شرط بندی در خصوص مسئله درخواست تضعیف انفعالات از سوی پاسکال و در عین حال عدم امکان این امر به موجل فساد ذاتی اراده انسان، و حتی تضاد دیگری که در سطحی بالاتر میان جبری بودن ایمان و نفس دفاعیه نویسی پاسکال به چشم می خورد نه ناشی از بی توجهی یا غفلت پاسکال و نشانه شکست وی در برنامه دفاعیه اش بلکه آگاهانه و در سازگاری کامل با انسان شناسی و مبانی الهیاتی آگوستینی-یانسنیستی ای می باشد که پاسکال خود را بدان متعهد می دانسته است. و تنها بدین نحو است که می توان فهم صحیحی از «شرط بندی پاسکال» بدست آورد و آن را به دقت از «استدلال شرط بندی» متمایز ساخت.
۲.

تحلیلی بر خوانش دکتر داوری از مناسبات فلسفۀ اسلامی و عالم معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه اسلامی داوری اردکانی شرق شناسی معاصرت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۱۹
تامل در باب امکانات و محدودیت های سنت فلسفه اسلامی درعالم معاصر یکی از مضامین محوری جریان های فکری عالم اسلام و به وِیژه ایران امروز است .هر چند عمده آثار دکتر داوری اردکانی به عنوان یکی از فلاسفه معاصر ایران در باب فلسفه و علوم انسانی غرب بوده و اساسا تحصیلات و سوابق آموزشی ایشان در گروه فلسفه غرب دانشگاه تهران است معهذا از زمان دفاع از رساله دکتری با عنوان «حکمت عملی افلاطون و ارسطو و تأثیر آن در فلسفه سیاسی فارابی » در سال 1346 تا زمان انتشار کتاب «گفت و گوهایی با سایه ام » (1402)- بیش از پنج دهه- همواره به وضع فلسفه اسلامی در گفتمان فکری معاصر اندیشیده است. دکتر داوری همه تلاش خود را مصروف این نکته کرده تا از این خوانش شرق شناسانه عبور کند که فلسفه اسلامی را مقلد صِرف سنت فلسفی یونان جلوه دهد د فلسفه در عالم اسلامی به صرف انتقال و ترجمه آثار فیلسوفان سلف پایان نیافت بلکه این رویکرد تاریخی به تفکر یونانی با تفسیر تازه ای که از مبادی شد به پدید آمدن صورت دیگری از فلسفه مجال داد.
۳.

تحلیل گفتمان انتقادی در عرصۀ عمل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان ساختار گرایی سیاست واقعی کارگزاری سیاسی گفتمان انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۴
عرصه تعاملات سیاسی، عرصه کارگزاری انسان هاست و ابزار تعامل کارگزاران انسانی نهایتاً «زبان» است. نظریات مختلف در رشته های متنوع علوم انسانی می تواند ما را در فهم زمینه شکل گیری این تعاملات زبانی یاری کند؛ اما هیچ تحلیل سیاسی ای نمی تواند خود را صرفاً به این سطح پیرامونی محدود کند. تحلیل گران همواره با متونی مواجه اند و تحلیل آن ها نیز نیازمند نظم روش شناختی است تا به فهم روشن از این تعاملات زبانی برسد. رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی واجد یک جعبه ابزار روش شناختی مجهز است که آشنایی با آن می تواند ما را در فهم تعاملات زبانی در عرصه سیاسی یاری کند. رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی همچنین درک کارکردی بسیار منظمی از عرصه گفتمان دارد و گفتمان ها را بر این اساس خالقِ یک جهان و عرصه تعامل معرفی می کند. جهانی که واجد قواعدِ بازی و تعامل مشخص است و کارگزاران انسانی و نهادی در این جهانِ بازنمایی و معرفی شده در هر گفتمان، هریک واجد سهمی مشخص از قدرت اند. براساس بازنمایی از جهان است که سنخ خاصی از رابطه قدرت بین کارگزاران شکل می گیرد. کالبدشکافی گفتمان ها براساس این کارکردها می تواند پژوهشگر علوم اجتماعی را قادر به فهم روشن تر از بازی های زبانی و معانی ای کند که هر دال یا واژه در این بازی ها واجد آن است.
۴.

امر اجتماعی و زندگی روزمره در ریختارِ فکری مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امراجتماعی زندگی روزمره دازاین هستی مارتین هایدگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۰
در ریختار فکری مارتین هایدگر، امر اجتماعی و زندگی روزمره با تأکید بر مفاهیم بنیادینی چون "دازاین"، "اصالت"، و "هستی" بررسی می شوند. هایدگر معتقد است که زندگی روزمره معمولاً به صورت غیر اصیل سپری می شود، جایی که انسان ها در چارچوب هنجارها و انتظارات از پیش تعیین شده عمل می کنند، بدون آنکه به معنای عمیق تر هستی خود توجه کنند. این نوع زندگی، که هایدگر آن را "افتادگی" می نامد، به نوعی غفلت از حقیقت وجودی منجر می شود. به همین منظور پرسش اصلی مقاله بدین صورت است که امراجتماعی و زندگی روزمره در ذهنیت و اندیشه هایدگر به چه معناست و چه نسبتی با عصر کنونی دارد؟ امر اجتماعی در اندیشه هایدگر به عنوان فضایی تلقی می شود که در آن ساختارهای قدرت، هنجارهای فرهنگی، و روابط اجتماعی به گونه ای عمل می کنند که می توانند به پنهان سازی حقیقت و محدود کردن امکان تجربه زندگی اصیل منجر شوند. با این حال، هایدگر بر این باور است که انسان، با آگاهی از مرگ و گذر زمان، می تواند از این وضعیت فراتر رفته و به سوی زندگی اصیل حرکت کند. این آگاهی به فرد اجازه می دهد تا از پیروی ناآگاهانه از هنجارها و رژیم های حقیقتِ ثابت و محدود کننده فاصله بگیرد و به جستجوی معنای واقعی تر و عمیق تر زندگی بپردازد.
۵.

بازنگری جای فضا در فلسفۀ دیرند برگسن و دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دیرند توالی فضایی همبودی فضایی سیاست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۲۷
دیرند در فلسفه برگسن به نحوی مفهوم سازی شده است که گویا مفهومی غیرفضایی و بدون فضا قابل تصور است و در فلسفه دلوز به نحوی کاملاً مستقل از فضا و به مثابه علت تمام تفاوت یابی و کثرت کیفی خود مفهوم سازی می شود، گویی که فضا فاقد اثر علی بر فرایند تفاوت یابی کیفی دیرند است. این شیوه مفهوم سازی باعث می شود که فضا دارای موقعیت فرعی در فلسفه دیرند برگسن و دلوز باشد و از سوی دیگر، دیرند در چارچوب رویکرد اتمی، فردگرایانه و فارغ از مناسبات اجتماعی و قدرت مطرح شود. هدف مقاله حاضر این بود که با قراردادن برگسن علیه دلوز و دلوز علیه برگسن، دیرند را با اتکاء به دیدگاه دلوز به مثابه یک همبودیِ فضایی مطرح کند تا از این طریق، ابعاد فضایی دیرند برجسته شود و از سوی دیگر، با اتکاء به دیدگاه برگسن، علت تفاوت یابی دیرند را نه آن گونه که دلوز مدعی است تماماً درونی، بلکه بخشی از آن را بیرونی و در فضا قرار بدهد. این استراتژی موجب می شود تا در گام اول جای فضا در فلسفه دیرند با تأکید بر فضا به مثابه علت تفاوت یابی دیرند برجسته شود و درگام دوم دیرند از حوزه خصوصی وارد حوزه عمومی، سیاست و برساخت گرایی اجتماعی شود.
۶.

پی جویی ریشه های تاریخی روایت ستایش مغان در اندیشۀ مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مغ ستایش مغان انجیل متی اندیشه مسیحی اپیفانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۲۴
مغان که در ایران به عنوان کارگزار آیین های دینی، و پیشگویان و آموزگاران درباری، و در سرزمین های همجوار به سان اخترشناسانی خردمند نام دار بودند، در انجیل متی سفری را برای ستایش عیسای نوزاد آغاز می کنند. نوشتار حاضر تلاش دارد خاستگاه های این روایت را پی جویی و خوانشی مستند درباره دلایل اهمیت آن نزد مسیحیان پیشنهاد کند. پاره آغازین نسخه متی که پس از ویرانی اورشلیم خطاب به یهودیان و نومسیحیان تحت سیطره روم نوشته شده، زاده رنج این دوران است، و سعی در ترسیم یک خط مشی سیاسی و امیدبخشی به نودینان دارد. از این رو پس از رساندن نسب عیسی به شاهان بنی اسرائیل، از شهادت مغان شرق در بارگاه حاکم رومی برای اثبات حقانیت پادشاهی عیسی بر یهودیان بهره می جوید. بیشتر شارحان کتاب مقدس خاستگاه این مسافران را ایران دانسته اند؛ کشوری که یک بار یهودیان را از اسارت بابلی رهانیده بود، و در آن روزگار نیز به یهودیان و مسیحیان پناه می داد و هم آورد دشمن مشترک آنها بود. یادگار ستایش مغان در جشن اپیفانی، هنوز هم برای بسیاری از مسیحیان جهان همان کارکرد سیاسی نیرومندی را دارد که پدران کلیسا در سده های نخست از آن طلب می کردند: این دین آوازه اش را تا دوردست ها گسترده و پادشاهی پیامبرش از سوی داورانی خردمند برحق دانسته شده است.
۷.

عقلانی شدن اندیشه سیاسی در غرب؛ گسست سیاست از الهیات مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقلانیت افسون زدایی روش تجربی قرارداد اجتماعی اشکال آگاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۳۰
مطالعه روند عقلانی شدن سیاست در غرب، برای درک ماهیت دولت های مدرن و فهم مولفه هایی چون دموکراسی و جامعه مدنی از ضرورتی اساسی برخوردار است. سیر عقلانی شدن اندیشه سیاسی در غرب، به آرامی، از اواخر قرون وسطا آغاز شد و پس از رنسانس با غلبه روش های نوین علمی ادامه یافت. پیدایش روش تجربی در این دوره و نگاه این جهانی به کل هستی، به حوزه فلسفه سیاسی نیز راه پیدا کرد و به افسون زدایی از جامعه سیاسی انجامید. در نتیجه، جامعه سیاسی، از امری الهی به قراردادی اجتماعی تبدیل شد. پرسش اصلی مقاله این است که اندیشه سیاسی غرب در دوران مدرن، چگونه توانست بر مبنای افسون زدایی و نحوه تحول اشکال آگاهی، عقلانی شود؟ فرضیه ما این است که اندیشه سیاسی غربی به سبب گسست از الهیات قرون وسطا و پیوند خوردن به شکل آگاهی فلسفی، توانست راه را برای عقلانی سازی سیاست هموار سازد. روش مورد استفاده ما در این پژوهش، روش تفسیری است. به باور پیروان این روش، واقعیت ها و روابط اجتماعی، دارای استقلال نیستند و برساخته انسان ها به حساب می آیند. بنابراین، برای فهم این واقعیت ها به ناچار، باید به شناسایی تحولات ذهنی در طول حیات بشر پرداخت.
۸.

آیا برگسون پدیدارشناس است؟ مطلقِ داده شده و تضایف اندیشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برگسون پدیدارشناسی رئالیسم مطلقِ داده شده تضایف اندیشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۳۲
انتقاد همیشگی پدیدارشناسان از فلسفه برگسون این بوده که او با وجود آفرین انگیزی در میانه راهِ پدیدارشناسی از پیمودن طریق درست بازمانده و سرانجام در نوعی رئالیسم ساده انگارانه متوقف شده است. از سوی دیگر، رئالیست ها نیز هرگاه خواسته اند فلسفه برگسون را نقد کنند آن را نوعی تضایف باوری شمرده اند که با پدیدارشناسی، نه به صورت ماهوی، بلکه تنها به کمابیشی و در درجه تفاوت دارد. رئالیسم و تضایف باوری دو سوی متقابل بوده اند که فلسفه برگسون گاه به این و گاه به آن بازبرده شده است. از این رو، پاسخ به پرسش از این که برگسون پدیدارشناس است یا نه ناگزیر باید پاسخ به این پرسش نیز باشد که آیا او، آن گونه که پدیدارشناسان می انگارند، رئالیست نیز هست یا نه. بدین سان، پرسش این نوشته آن است که آیا اندیشه برگسون را می توان از گونه تضایف باوری و نوعی پدیدارشناسیِ نارس به شمار آورد یا باید آن را دارای تفاوت ماهوی (نه درجه ای) با پدیدارشناسی شمرد؛ و نیز اگر فلسفه برگسون را نمی توان از گونه پدیدارشناسی دانست، آیا ناگزیر باید اندیشه او را همنوا با بعضی پدیدارشناسان نوعی رئالیسم خام دستانه دانست یا نه. یافته این نوشته آن است که برگسون با اندیشه مطلق داده شده از این دوگانه درگذشته و هر دو را دربرگرفته است.
۹.

ماهیت شعر و تفکر شاعرانه از منظر هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیدگر زبان شعر تفکر شاعرانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۶
هیدگر با التفات به موضوع زبان در دوران متأخر حیات فکری خود، برخلاف اغلب فیلسوفان قاره ای، در حوزه ای قدم نهاد که عمدتاً در قرن بیستم محل توجه فیلسوفان تحلیلی واقع شده بود. هیدگر ضمن تأکید بر خاصیت آشکارساز زبان در قیاس با کارکرد ارتباطی آن، زبان را به مثابه یکی از انحاء آشکارگی وجود، رهین شعر می انگارد. شعر از منظر هیدگر نمایش رخداد حقیقت در ساحت زبان است. حقیقت اشیاء آنگاه که در شعر انعکاس می یابد، زبان را ممکن می سازد و به تفکر اصیلِ وجوداندیش مجال بروز می دهد. بر این اساس، عقل و تفکر فلسفی، ذاتی شاعرانه می یابد. پیوند میان شعر و تفکر که عمدتاً از دهه سوم قرن بیستم در آثار هیدگر پدیدار می شود به گونه ای از تفکر موسوم به تفکر شاعرانه موضوعیت می بخشد. تفکر شاعرانه به مثابه سازوکاری در جهت تقرب به امر رازآمیز، مواجهه ای شهودی با امر مقدس را سامان می بخشد و اینچنین در پرتو گوش سپاری به خطابات وجود، مجالی برای آشکارگی آن از رهگذر زبان فراهم می آورد. فهم دقیق ماهیت شعر و تفکر شاعرانه نزد هیدگر، موقوف آشنایی با مفاهیم دیگری در فلسفه متأخر او است که از میان آنها دوگانه های «اقامت گزیدن بی خانمانی» و «وارستگی جنون» در این مقاله محل بحث واقع شده است.
۱۰.

آیا علم مدرن قادر به حل مسائل انسان است؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهایی بخشی مدرنیته علوم مدرن انسان سرگشته انسان افسون زده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۱۹
یکی از ادعاهای مدرنیته توانایی انسان در پیدا کردن پاسخ برای تمام پرسش ها و حل تمام مسائل بشر ازطریق علوم مدرن است. امّا عملاً آنچه از تحقق مدرنیته در جوامع مدرن ملاحظه می شود، خلاف این ادعا را نشان می دهد. به گونه ای که دو نفر ار فیلسوفان بزرگ غربی (نیچه و هایدگر) انسان مدرن را «سرگشته» و «افسون زده» توصیف می کنند. در این مقاله، با روشی تحلیلی فلسفی می خواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که چرا ادعای مذکور نمی تواند صادق باشد. به بیان دیگر، چرا علوم مدرن نمی توانند به جهان معنا دهند؟ در این راستا، واکاوی چیستی علوم مدرن و بررسی نقاط ضعف آنها لازم است. به عبارتی، آیا تاکنون پرسیده ایم باوجود نظریات متعدد «رقیب» و متناقض، آیا اعتماد پذیری و روایی علوم مدرن ممکن است؟ یا آیا علوم انسانی مدرن تمام، منسجم و رهایی بخش هستند؟ ازاین رو، لازم است ابتدا به مطالعه خاستگاه و شکل گیری علم مدرن و مدرنیته پرداخته شود و نسبت آنها با یکدیگر بررسی شود. سپس با استفاده از اصول علم مدرن، به پرسش اصلی مقاله در مورد توانایی علوم مدرن در حل مسائل بشر پاسخ داده می شود.
۱۱.

چیستی تجربه در هرمونتیک وجودی مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه هرمنوتیک وجودی دازاین هایدگر فهم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۴
تجربه در اندیشه هایدگر نه به عنوان فرآیندی صرفاً حسی یا ذهنی، بلکه به عنوان نحوه ای از بودن انسان در جهان مطرح می شود. هایدگر با محوریت مفهوم دازاین (Dasein)، تجربه را به عنوان گشودگی وجودی انسان نسبت به هستی و جهان توصیف می کند. وی ساختار صوری پرسش از وجود را در قالب سه مؤلفه اصلی: موضوع پرسش، مرجع پرسش، و مقصد پرسش تبیین می کند و نشان می دهد که تجربه، همواره در چارچوب فهم و تفسیر بنیادین انسان از هستی رخ می دهد. همچنین ضمن مقایسه هرمنوتیک وجودی هایدگر با هرمنوتیک کلاسیک، نشان می دهد که هایدگر فهم را از سطح بازسازی نیت مؤلف فراتر برده و به سطحی وجودی ارتقا می دهد. همچنین، با نقد متافیزیک غربی و برجسته سازی مفهوم «فراموشی وجود» به تحلیل نقش تجربه در آشکارسازی حقیقت هستی پرداخته می شود. هایدگر زمان مندی، جهان مندی، و در-جهان-بودن را ساختارهای بنیادین دازاین می داند که تجربه انسان را در پیوندی عمیق با افق تاریخی و وجودی قرار می دهد. در نهایت، مقاله نتیجه می گیرد که تجربه از منظر هرمنوتیک وجودی هایدگر، نه تنها امری شناختی یا حسی، بلکه یک فرآیند وجودی است که در آن انسان از طریق فهم و تفسیر، به آشکارسازی حقیقت هستی و معنای خود و جهان می پردازد.
۱۲.

نقش شخصیّت پردازی در شکل گیری دیالکتیک در تسلّای فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بوئثیوس تسلای فلسفه دیالکتیک زندانی شخصیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۲۶
تسلای فلسفه تسلّایی ادبی است. این رساله گفتگوی بین بوئثیوس و فلسفه شخصی شده ای است که به نظم و نثر ارائه می شود. در این مقاله شش مؤلفه تحلیل سبکی: رسانه متنی، رمز زیانی-جامعه شناختی، زاویه دید، شخصیّت پردازی، ساختار متنی و بینامتنیّت در تسلای فلسفه بررسی می شوند. در بین این مؤلفه ها، مشخصاً شخصیّت پردازی در تسلّای فلسفه، بخشی از مسئله این پژوهش را تشکیل می دهد؛ زیرا آنچه به ما زاویه دید راوی را ارائه می کند و موجب برقراری دیالکتیک می شود، شخصیّت است و از آنجایی که تحلیل سبکی که منجر به تجزیه و تحلیل یک متن می شود، برآیند بررسی هر شش مؤلفه است، بررسی پنج مؤلفه دیگر به عنوان روش این پژوهش انجام می شود. در این رساله شخصیّت برای هدفی غیر از شخصیّت پردازی و به منظور انتقال هدف نویسنده خلق شده است. به نظر می رسد بوئثیوس در این اثر به ادبیات نگاه ابزاری دارد و با استفاده از عناصر ادبی ای همچون شعر و موسیقی و توصیفات مطابق با سنت ادبیات تصویری باستانی به دنبال القای تفکرات فلسفی خود است. در تسلای فلسفه موضوع گفتمان پیوند با ابدیّت و امر جاودانه، مفهوم گفتمان مفهومی انسان گرایانه متکی بر مسائلی همچون عدالت، مشیّت، خیر، حقیقت، جبر و اراده آزاد است که این دو مؤلفه حاکی از زاویه دید ایدئولوژیکی تسلای فلسفه است. در این رساله نه تنها شیوه گفتمان، دیالکتیک است، بلکه دیالکتیک به معنی نوافلاطونی آن یعنی «سیر» نیز هست که به نور حقیقی می رسد.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۲۹