مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۶۱.
۳۶۲.
۳۶۳.
۳۶۴.
۳۶۵.
۳۶۶.
۳۶۷.
۳۶۸.
۳۶۹.
۳۷۰.
۳۷۱.
۳۷۲.
۳۷۳.
۳۷۴.
۳۷۵.
۳۷۶.
۳۷۷.
۳۷۸.
۳۷۹.
۳۸۰.
مدرنیته
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
5 - 24
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است تا نشان دهد که جنسیت به عنوان یک برساخته گفتمانی چگونه از دو ده? پیش از انقلاب اسلامی و دوران استقرار نظام جمهوری اسلامی در سرمای? کلامی امام خمینی (ره) به گونه ای متفاوت از ظرفیت نظام زبانی، مناسبات قدرت، مقاومت مندرج در گفتمان های سنتی و مدرنیزاسیون دوران پیش از انقلاب درون بستری از رخدادهای سیاسی و اجتماعی ساخته شده و مرزهای مألوف و تعیین کنند? هویت های زنانه/ مردانه را تثبیت یا متحول نموده است. به این منظور، معنای مدلول زنانه/ مردانه در گفتار ایشان را به عنوان مهمترین الیت سیاسی و سمبلیک در گفتمان نواندیشی دینی و انقلابی، در پیوند با دال های کانونی گفتار های رقیب حاضر در متن منازع? سیاسی شامل گفتار رسمی حکومت پهلوی و روحانیت سنتی و با استفاده از روش و نظریه تحلیل تاریخی- گفتمانی روث وداک مورد مطالعه و بررسی قرار داده و دریافته ایم که زن در آینه کلام امام خمینی(ره) در پیوند با مقولاتی چون ارزش های اسلامی، انسانیت، آزادی، برابری، شجاعت، حق و حتی تکلیف مشارکت در تعیین سرنوشت خود و... بر خلاف دو نظام معنایی سنتی و مدرن، به عنوان سوژه ای فعال، آگاه، انتخابگر و مسئول ساخته شده است و نه در مقابل بلکه در کنار مرد و نه در عرصه ای خاص که در همه شئون زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی عهده دار وظیفه ساخت و حفاظت از نظم سیاسی مبتنی بر اسلام و ارزش های الهی آن معرفی می شود.
تحلیل جامعه شناختی تأثیرات مدرن شدن بر خانواده ایرانی و ضرورت تدوین الگوی ایرانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
63 - 84
حوزه های تخصصی:
نهادهای اجتماعی جامعه ایران در سیر تحولات ناشی از مدرنیته به طور کامل، یک سان و هم زمان دچار تغییر نشدند. در این میان، سطوح خرد، میانه و کلان در ساختار خانواده به گونه ای ناهماهنگ نسبت به تغییرات جامعه، متأثر گردید. از این رو، امروزه شاهد برهم کنشی ناسازگار بین برخی از اجزای مرتبط با خانواده سنتی با پاره ای از ارزش های برخاسته از مدرنیته می باشیم. هم چنین، به دلیل عدم سنخیت برخی از تحولات خانواده با تغییرات فعلی جامعه، این امر به منشأیی برای بروز آسیب ها و مسائل اجتماعی شده است. در چنین وضعیتی، نه می توان خانواده ها را به نظام هنجاری سنتی خانواده ترغیب کرد و نه می توان پذیرش نظام هنجاری مدرن را مطلوب دانست. آنچه در این مقاله در خلال طرح مناقشات نظری درباره وضعیت و چشم انداز خانواده پیشنهاد می شود، ضرورت شکل گیری الگویی از خانواده است که ضمن سازگاری با دو مؤلفه هویتی جامعه ایران؛ یعنی دین و فرهنگ ملّی، از توان جذب مؤلفه های جدید متناسب با تحولات اخیر نیز برخوردار باشد و بتواند با فراهم آوردن برخی قابلیت ها، از مسائل اجتماعی در خانواده، پیشگیری نماید.
نگرش جامعه شناختی بر تأثیر فرهنگ مدرن از منظر جنسیتی بر تحولات خانواده در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
183 - 198
حوزه های تخصصی:
تحول خانواده در جهان معاصر از مباحث کانونی جامعه شناسی خانواده طی دهه های اخیر است. تأثیر مدرنیته، به خصوص از بُعد فرهنگی آن، بر تحولات خانواده در غرب، که به شکل گیری و تکوین خانواده مدرن و پست مدرن منجر گردیده است، موضوع تتبعات نظری و پژوهش های تجربی فراوانی بوده است. این مقاله در پی آن است که این موضوع را در جامعه ایران از منظر کنشگران اجتماعی، به ویژه از دیدگاه جنسیتی، بررسی و مهم ترین عوامل مؤثر بر این تحولات را شناسایی کرده و پیامدهای تأثیرات ناشی از آن را تحلیل نماید. این پژوهش به روش کیفی با نمونه های گزینشی و محدود در سطح شهر تهران انجام شده و جمع آوری داده ها با مصاحبه های عمیق صورت گرفته است. تحلیل یافته ها نشان می دهد، به لحاظ جنسیتی، تفاوت های درخور ملاحظه ای بین زنان و مردان در تعریف ویژگی های خانواده سنتی و مدرن، روایت آنان از دگرگونی ساختار و روابط خانوادگی در جریان تحول خانواده، نحوه مواجهه و میزان پذیرش این تغییرات، و شکل گیری گفتمان های مختلف در این زمینه وجود دارد.
تحلیل و بررسی پیامدهای اومانیسم از دیدگاه علامه طباطبایی با تکیه بر تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال هشتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
59 - 94
حوزه های تخصصی:
اومانیسم هر نظام فلسفی، سیاسی، اقتصادی، اخلاقی یا اجتماعی است که هسته مرکزی آن انسان باشد. این مکتب بشر را به رویگردانی از خالق خویش و اهمیت دادن به خود وجودی فرا می خواند و در شکل افراطی اش هرگونه اندیشه متافیزیکی را انکار می کند. این نگرش تا آنجا پیش رفته که با نفی ارزش های دینی و اخلاقی پیوند خورده است، بنابراین بررسی این مکتب از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف اصلی این مقاله، تحلیل پیامدهای اومانیسم از دیدگاه علامه طباطبایی با تکیه بر «تفسیر المیزان» می باشد. روش تحقیق، به صورت توصیفی- تحلیلی است. علامه بر این عقیده است که میان اصالت انسان و ایمان به خدا تضادی وجود ندارد، بلکه تنها در رابطه با خداست که انسان می تواند اصالت پیدا کند و اگر اعتقاد به معاد نباشد هیچ اصل دیگری نیست که بشر را از پیروی هوای نفس باز بدارد و نیز در مورد تساهل با کفار بیان می کند که از اصول الهی نباید دست برداشت و در این راستا دفع بدی ها به بهترین وجه باید صورت پذیرد.
بحران معنویت و پیام عارفان مسلمان به انسان مدرن (با تأکید بر دیدگاه مولوی و حافظ)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال دوم پاییز ۱۳۸۷ شماره ۱
87 - 101
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مسئله بحران معنویت در جوامع مدرن امروزی پرداخته است . در ای ن پژوهش، نگارنده ابتدا با بحثی پیرامون انسان مدرن، به بررسی تحولات دوران مدرنیته و تاثیر آن در جوامع بشری و تغییرات نگرش انسانها پیرامون جهان هستی پرداخته و در این راستا به ارائه ویژگیها و مولفه های انسان مدرن و منشا بحران دوران مدرنیته و ابعاد بحرانهای انسان مدرن می پردازد؛ در ادامه به بحث پیرامون جوامع اسلامی و معنویت مسلمان پرداخته و در این راه از پیام عارفان مسلمان، بخصوص مولوی و حافظ شیرازی بهره جسته و با استفاده از دیدگاههای عارفان اسلامی به ارائه نمایی از یک جامعه معنوی پرداخته و تاثیرات نگاه عرفا نی را در زندگی بشر بررسی نموده است . در پایان، پژوهشگر راه ر هایی از رنج و خلأهای روحی و معنوی انسان امروز را بازگشت به معنویت و تغییر و تحول در بینش و نگرش انسان به خود، خدا، هستی و طبیعت م یداند .
نسبت اخلاق و سیاست در گفتمان های اندیشه ای معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۸
1 - 25
حوزه های تخصصی:
تاریخ اندیشه سیاسی نویسی در ایران تاکنون عمدتاً از منظر رابطه سنت و مدرنیته نگاشته شده است و بدون اغراق می توان گفت که خود این شیوه نگارش اندیشه سیاسی به گفتمان مسلط و هژمونیک تبدیل شده است که امکان بروز گفتمان های دیگر را بر همین اساس سخت و دشوار کرده است. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی در تلاش است تا از طریق بررسی نسبت اخلاق و سیاست پرتو تازه ای به گفتمان های اندیشه ای ایران معاصر بیفکند: گفتمان اسلام سیاسی، لیبرالیسم و مارکسیسم. از لحاظ نظری، سه نسبت میان اخلاق و سیاست وجود دارد: متافیزیک حداکثری، متافیزیک حداقلی و عدم رابطه بین اخلاق و سیاست. یافته های تحقیق نشان می دهد که گفتمان اسلام گرا از حیث نسبت اخلاق و سیاست، متافیزیک حداکثری است و از این رو خواهان دخالت حداکثری اخلاق گرایانه در حوزه سیاست است؛ گفتمان لیبرالیسم ایرانی، از این حیث، متافیزیک حداقلی است و خواهان کمترین دخالت اخلاق گرایانه در ساحت هایی از زندگی بشری است. گفتمان مارکسیسم ایرانی با توجه به بنیادهای نظری خاصی که بر آنها استوار شده است، معتقد به جدایی حوزه اخلاق از سیاست است.
بازخوانی و تحلیل نقش مطبوعات بوشهر در جنبش مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
111 - 134
حوزه های تخصصی:
مطبوعات به عنوان یکی از ارکان اطلاع رسانی و از مؤثرترین رسانه های گروهی، نقش تعیین کننده ای در تحولات سیاسی و اجتماعی کشورها دارد. درتاریخ معاصر کشور ما نیز مطبوعات از جایگاه برجسته ای برخوردارند و مطالعه تحولات مربوط به تاریخ معاصر کشورمان بدون در نظرگرفتن نقش مطبوعات ناقص خواهد بود. بندر بوشهر در شمار شهرهای پیشتاز در عرصه مطبوعات، خبرنگاری و خبرنویسی است. نقش مطبوعات در این شهر در فراهم کردن زمینه های فکری و فرهنگی جنبش مشروطیت اهمیت بسزایی دارد. به باور محققان، روزنامه مظفری را باید مهم ترین و پیشرفته ترین روزنامه انقلابی، آزادی خواه و ضدانگلیسی بوشهر در سرتاسر عصر مشروطیت تلقی کرد. این مطالعه با هدف بررسی و تحلیل نقش مطبوعات بوشهر در فراهم کردن زمینه های فکری و اجتماعی جنبش مشروطیت در عهد قاجار تدوین شده است. روش مطالعه اسنادی و کتابخانه ایست. نتایح نشان می دهد روزنامه های چاپ شده در بندر بوشهر در ارتباط نزدیکی با مطبوعات درتبعید مانند حبل المتین در هندوستان بوده است و انتشار آن محدود به این بندر نبوده بلکه در مقیاس فرامنطقه ای منتشر شده بود. همچنین پرداختن به موضوع زنان، وطن پرستی و تحولات جهانی مانند جنگ روسیه و ژاپن و درعین حال حساسیت به اخبار و وقایع اتفاق افتاده در این دیار و در مقیاس ملی از جمله ویزگی های این مطبوعات مانند روزنامه مظفری است. روزنامه و مطبوعات بوشهر همانند دیگر عناصر مدرن در ارتباط با روند مدرنیسم و کشورهای استعمارگر مانند انگلستان در بوشهر رونق گرفت اما در همان آغاز هویت خود را با آزادی خواهی و در رویارویی با استعمار و استبداد تعریف کرد. همچنین این مطبوعات در سوق دادن اقشار مختلف جامعه از جمله زنان به مشارکت در حیات سیاسی و اجتماعی نقش مؤثری ایفا کرده اند.
سیطره غریزه بر آگاهی در نقد نیچه به سوبژکتیویسم مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
211 - 232
حوزه های تخصصی:
این مقاله تلاش می کند تا انسان گرایی مدرن و جایگاه مفهوم سوژه را از نگاه نقادانه نیچه را با توجه به اهمیت و جایگاه غریزه درز مقایسه با آگاهی بررسی کند. انسان به مثابه سوژه و فاعل شناخت در متافیزیک مدرن از جایگاه ممتازی برخوردار است و اساساً مدرنیته پیوند گسست ناپذیری با سوژه و آگاهی دارد. نقد نیچه به مفهوم سوبژکتیو انسان مدرن و احیاء عنصر غریزه در ترسیم سیمای انسانی، در حقیقت نقد بنیادین مدرنیته تلقی می شود. در این پژوهش ابتدا در مبانی نظری نسبت غریزه با آگاهی با محوریت اندیشه روسو و شوپنهاور موردبررسی قرا می گیرد و سپس به بررسی رابطه غریزه با ارزش های اخلاقی و همچنین خواست حقیقت در نگاه نیچه پرداخته می شود. نیچه تقلیل انسان به آگاهی (سوژه شناسنده) را مستلزم نادیده انگاشتن سایر ابعاد وجودی انسان نظیر ابعاد جسمانی، غریزی، عاطفی و تاریخی می داند و درنتیجه تصویر انسان مدرن به عنوان سوژه را صورتی ناقص از انسان تلقی می کند که با وجود محوریت شناختی و اخلاقی که در متافیزیک مدرن دارد وجوه مهمی از ابعاد وجودی و طبیعی انسان را که می تواند به شکوفایی وی منجر گردد نادیده گرفته است. این مقاله درنهایت به جایگاه جسم و غریزه به عنوان ابعاد طبیعی وجود انسان و اولویت آن ها نسبت به ذهن و آگاهی سوبژکتیو در انسانی شناسی نیچه می پردازد.
تحولات فرهنگی متأثر از مدرنیته بر محتوای معماری مدارس ایران و ژاپن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم مهر ۱۴۰۲ شماره ۱۲۴
33 - 48
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: در هر دوره ای، آموزش و فضاهای آموزشی، یکی از ارکان اساسی تکوین، توسعه و انتقال مؤلفه های فرهنگی هر جامعه بوده است. در حقیقت، مدرسه فضایی است که در طی دوره های مختلف و تحت تأثیر عوامل گوناگون دست خوش تغییرات اساسی شده است. اما در کنار این پیشرفت و فناوری، در معماری امروز ایران، ارزش ها و مفاهیم فرهنگی ریشه دار در یک معماری کم رنگ است.هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی تحولات حاصل از مدرنیته بر معماری مدارس در ایران و ژاپن است؛ تا تحولات معماری و محتوای فرهنگی مرتبط با آن را در ایران و ژاپن طی دوره های گوناگون بررسی کند. علت انتخاب این دو کشور به خاطر وجود پیشینه غنی از معماری سنتی در هر دو بوده است.روش پژوهش: روش تحقیق کیفی و از نوع تطبیقی به شیوه هم سنجی لنزی بوده و اطلاعات به صورت کتابخانه ای، از طریق استناد به کتاب ها و پژوهش های پیشین در دوره های مختلف گردآوری شده و پس از تعیین مشخصه هایی که باید مورد بررسی قرار گیرد درنهایت، توصیف و تحلیل مفاهیم و اصول فضاسازی در معماری این مدارس انجام شده است.نتیجه گیری: بازبینی ها نشان دهنده ناپیوستگی در توالی فرهنگی در آغاز مدرنیته در کشورها است که این مقوله باعث محرومیت فرهنگ بومی در میان فرهنگ های تازه وارد بوده است. اما کشوری همانند ژاپن، پس از گذشت دوره ای به بررسی دوباره عوامل گوناگون پرداخته و سعی در استفاده از فرهنگ بومی در دوران جدید به شکلی نو و متناسب با فرهنگ جامعه داشته که این مسیر باعث شکل گیری فرهنگی زنده در آن دوران بوده است. اما، این روند در ایران مسیر درستی را طی نکرده و موجب شکست در انتقال فرهنگ غنی به دوران جدید بوده است و در نهایت جهت حفظ پیوستگی در توالی فرهنگی در هرزمان لازم است تا ویژگی های اصلی هر دوره بررسی شده و خصوصیات فرهنگی، متناسب با آن دوره به شکلی جدید انتقال پیدا کند.
عوامل موثر بر تحولات معماری اوایل قاجار منطقه ی آذربایجان در بازخوانی فرایند شکل گیری مدرنیته در معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با نگاهی انتقادی بر روایت های موجود از نحوه شکل گیری مدرنیته در معماری ایران، در تلاش است تا روایتی نو از طریق شناخت مولفه های موثر و تبیین نحوه تأثیر آنها بر این فرایند ارائه دهد. با توجه به یافته های اولیه به عنوان فرضیه تحقیق، می توان تحولات صورت گرفته در معماری آذربایجان در اوایل قاجار (قرن 19م) را هم راستا با فرایند شکل گیری مدرنیته در معماری ایران دانست. لذا سوال کلیدی پژوهش این است که تا چه میزان می توان آغاز ورود مفاهیم مدرن به معماری ایران را ناشی از درک نیاز به آن، توسط سران و سیاستمداران روشنفکر در آذربایجان دانست؟ این تحقیق به روش تفسیری- تاریخی با استناد به منابع دست اول، داده های جمع آوری شده را در سه مرحله (آگاهی یافتن از معماری نوین دنیا بخصوص جهان غرب، احساس نیازبه آن و اقدام مشابه) مورد تحلیل قرار داده تا به مرحله ی اشباع نظری متکی بر داده ها برسد. بر طبق این بررسی و تحلیل ها، عوامل زمینه ای (جنگ با روسیه و موقعیت ژئوپلیتیکی آذربایجان) و افرادِ تأثیرگذار (عباس میرزا، روشنفکران ایرانی اوایل قاجار، مشاوران خارجی و حتی فتحعلی شاه) در شکل گیری فرایند مدرنیته در معماری آذربایجان نقش اصلی را عهده دار بوده اند. پیامد این فرایند در دو بخش کلی اصلاح نواقص کاربری های موجود و ایجاد بناها با کاربری های جدید مورد نیاز در آذربایجان، بررسی و معرفی شده اند.
حماسه درون- مولوی، فردوسی و انسان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
73 - 95
حوزه های تخصصی:
مدرنیته، در پی رنسانس و روشنگری در قرون هفدهم و هجدهم پدید آمد و بر زندگی انسان معاصر تأثیر فراوان گذاشت. انسان امروز سعادت خود را بیرون از خویش جستوجو میکند و به دنیای درون بیتوجه است. حماسه درون یا نفس با نگرش دینی و ساحت فلسفه مفاهیم خاص مییابد. از نظر فلسفی، نفس به جسم و از منظر جوهری مستقل و قائم به ذات است. نفس و درون یک چیز است، گاهی تعلق به بدن و گاهی جنبه جوهری آن منظور است. از منظر دین، نوری از انوار الهی که تابشگاه آن خداوند و فرودگاه آن کالبد انسانی است. نفس را میتوان به روان و درون تعبیر کرد که با تمام پیچیدگیهایش انسان مدرن را بر سر دو راهی سنت و مدرنیته قرار داده و این دوگانگی، سبب تشتت او گشته، صنعت هم به جای دستگیری، دست اندازش شده است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی سعی در یافتن وجوه مشترک مربوط به درون و روان آدمی در منظومه حماسی شاه نامه فردوسی و منظومه عرفانی مثنوی مولانا دارد تا چگونگی تقابل انسان معاصر با سنت و پیشینه دور و دراز خود با دنیای مدرن را بیان کند. درون در متون حماسی عرفانی به دل، قلب، روح، روان و جان تعبیر می گردد. فردوسی از روان به جای درون نام می برد. به زعم مولوی انسان معاصر از طریق نبرد با نفس یا درون خود می تواند حماسه ای بیافریند و با سفر از جهان ماده به عالم معنا راهی به روی خود بگشاید. حال آنکه فردوسی روان آدمی را وسیله خرد و خوش حالی او می داند.
مطالعه تجربه زیسته حاشیه نشینی در کلان شهر تهران از چشم انداز شکاف سنت و مدرنیته(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۵
139 - 155
حوزه های تخصصی:
حاشیه نشینی در سطح جهان به ویژه در مناطق درحال توسعه، ارتباطی ناگسستنی با شهرنشینی مدرن دارد و در روند خود، به تکوین انواعی از شکاف های اجتماعی منتهی شده است. هدف این پژوهش بررسی حاشیه نشینی از منظر شکاف سنت و مدرنیته در پیرامون کلان شهر تهران است که به صورت توصیفی تحلیلی و با دو روش مطالعه کتابخانه ای و ثانویه از طریق کلان داده ها، انجام شده است. مبنای کلان داده ها، مطالعات پیمایشی در دو منطقه حاشیه نشین جنوب شرقی تهران (خاتون آباد و حصار امیر) بود که با تفسیر کلیت سبک زندگی رایج در منطقه، مظاهر تلاقی سنت و مدرنیته مورد توجه قرار گرفت. بر اساس یافته های پژوهش، زمینه های حاشیه نشینی در تهران با برچیده شدن حصارهای ناصری در دوره پهلوی اول فراهم شد و با رشد شهرنشینی مدرن، تکنولوژی های صنعتی و... در دهه های بعد، سیل مهاجران به پیرامون این شهر سرازیر شدند. با تحولات ادراکی شناختی در میان ساکنان جدید، صورت بندی نوینی از شکاف ها با محوریت سنت و مدرنیته در کلان شهر تهران تکوین یافت.
جایگاه سنت و مدرنیته در آثار و اندیشه داریوش شایگان قبل از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۴
38 - 55
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار درصدد بررسی مفهوم سنت و مدرنیته در اندیشه داریوش شایگان بر اساس ترکیبی از روانکاوی جمعی «کارل گوستاویونگ» و نظریه هرمنوتیک «هایدگر» خواهیم بود که مبنای احیاء معنویت شرقی در مقابل سیطره مدرنیته بر فرهنگ های غیراروپایی است. بر اساس این استدلال هرمنوتیک درصدد تأویل و تفسیر متن و توضیح روند فهمیدن هستند. هرمنوتیک سنت تفکر و تأملی فلسفی است که می کوشد مفهوم فهمیدن را روشن کند و به این پرسش پاسخ دهد که چه چیزی سازنده معنای هر چیز معنادار است. ازاین رو در حوزه هایی مانند فلسفه، الهیات، نقد ادبی، علوم اجتماعی و فلسفه علم شاهد کاربرد روزافزون هرمنوتیک و مباحث مربوط به آن هستیم. «داریوش شایگان» از جمله معدود اندیشمندان و روشنفکران در 5 دهه اخیر در ایران است که هم عصر با روشنفکرانی همچون «سید حسین نصر»، «رضا داوری اردکانی»، «داریوش آشوری»، «احسان نراقی» و ...است و ویژگی های منحصربه فردی که شایگان دارد، وی را از هم عصران خود متمایز می کند. از مباحث مهم و کلیدی در آثار شایگان و روشنفکران هم عصر خود می توان به مسئله سنت و مدرنیته در مواجهه شدن مردم ایران با این مسئله اشاره کرد. این مقاله درصدد پاسخ به این پرسش است که سنت و مدرنیته چه تأثیری در اندیشه شایگان داشته است؟ فرضیه مطرح این است که آیا اندیشه های شرقی و غربی موجب خودآگاهی و روشنگری شایگان نسبت به غرب ستیزی و سنت گرایی شده است.
ژانوس مدرنیته و بازنمایی آن در رفتارشناسی سیاسی داعش
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۰
39 - 62
حوزه های تخصصی:
مدرنیته به عنوان یکی از پدیده های بنیادین و تاثیرگذار در دنیای معاصر و به ویژه در فضای سیاست، اساسا دارای پیامدهایی متفاوت و دوگانه است، که می توان از با عنوان چهره "ژانوسی" مدرنیته یادکرد. مدرنیته از یک سو دارای وجهی توسعه بخش و از سویی دیگر دارای وجهی تاریک و گونه ای از توتالیتاریانسم می باشد. بدین ترتیب محوریت مقاله حاضر اساسا بررسی این چهره ژانوسی مدرنیته و بازنمایی آن در رفتارشناسی یکی از جریانات رادیکال اسلامی در منطقه خاورمیانه یعنی داعش است. بنابراین سوال اصلی مقاله آن است که چهره ژانوسی مدرنیته چه تاثیرات و پیامدهایی بر رفتارهای سیاسی داعش داشته است؟ و آیا اساسا می توان پارادوکس یا چالش میان سنت و مدرنیسم در رفتارشناسی سیاسی داعش را بازتابی از چهره ژانوسی مدرنیته دانست؟ چارچوب نظری مقاله، مبتنی بر نظریه های مدرنیستی و رهیافت های انتقادی آن است. برای نگارش مقاله و گردآوری داده ها از منایع کتابخانه ای و روش توصیفی -تحلیلی استفاده شده است. یافته های مقاله حاکی از آن است که رفتارهای پارادوکسییکال داعش، محصول دوگانگی یا چهره ژانوسی مدرنیته بوده و تعامل مدرنیته با داعش، کشاکشی از سنت و تجدد را در عملکرد آن ایجاد کرده است.
روشنگری و مسئله معنویت: بررسی نقش روشنگری در ظهور معنویت مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با محتوای بنیادی/ نظری با روش توصیفی/ تحلیلی، مبتنی بر چارچوب نظری مفهومی با طرح مسئله روشنگری و معنویت مدرن عهده دار پاسخ به این سوال است که چگونه روشنگری با اتکا بر عناصری چون ( خرد، ایده، پیشرفت و دین طبیعی) زمینه های ظهور معنویت مدرن را ایجاد نموده است؟ حاصل این پژوهش آنکه: روشنگری با گذر از سه سنت تاریخی ( انگلیسی، فرانسوی و آلمانی) و با سه رویکرد متفاوت: پالایش دینی، دشمنی با دین، استعلا و عمق بخشیدن به آن با چهار گرایش متفاوت دئیسم، دین قلبی، فدئیسم و آتئیسم در متن مدرنتیه غربی با اصولی چون (عقل گرایی، کثرت گرایی، مدارای دینی، قداستزدایی، انکار وجه وحیانی دین، انکار ربوبیت خدا در جهان در قالب استعاره ساعت ساز) ظهور و بروز معنویت مدرن در قالب دو شعار: معنویت بدون مذهب، معنویت به جای مذهب و معنویت به دور از وابستگی به نهادهای دینی، را فراهم آورده است.
ارزیابی بازآفرینی شهری در بافت تاریخی شهر تبریز با رویکرد فرهنگ محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینه و هدف: فرهنگ مفهوم و ارزش زندگی، رویکرد به زندگی و خلق معنا را در بر می گیرد. بنابراین، فرهنگ به «عزت نفس» یک منطقه کمک می کند و یک جامعه را از نظر اجتماعی توسعه می دهد. علاوه بر این، منبعی برای اطمینان و امنیت مردم است. طرح های شهری و مدل های جدید توسعه اقتصادی شهری در 20 سال گذشته که همراه با موج پنجم توسعه اقتصادی ظهور کرده اند. و به طور فزاینده ای، پیشرفت های قابل توجهی در درک ما از توسعه فرهنگی، طراحی های شهری، اقتصاد و چرخه های زندگی، از تلاش های اولیه برای پذیرش فرهنگ و هنر برای دستیابی به بازآفرینی شهری تا فضای عمومی، هنر عمومی، و احیای خیابان ها و توسعه صنایع فرهنگی به دست داده است. در پایان قرن گذشته، بازآفرینی شهری پایدار، که به حفاظت از ارزش های تاریخی- فرهنگی و حفظ بافت اجتماعی اهمیت می داد، به تدریج تبدیل به جریان اصلی شد. منطقه 8 تبریز هم به عنوان بافت تاریخی-فرهنگی شهر در روند مدرنیته و نوسازی شهری دچار تحولات زیادی شده و بسیاری از آثار تاریخی-فرهنگی منطقه یا از بین رفته اند یا به حالت رکود و سکون در آمده اند. بنابراین در این مطالعه، بازآفرینی شهری فرهنگ محور با در نظر گرفتن بهبود فضای فیزیکی و میراث فرهنگی در شهر تبریز و با توجه به رابطه مرتبط آن ها به عنوان سنگ بنای توسعه شهری، مورد بررسی قرار خواهیم داد. مواد و روش ها: روش تحقیق بصورت توصیفی- اکتشافی، پیمایی بوده و بر مبنای پرسشنامه محقق یافته است و مولفه ها و شاخص های مورد دسته بندی شدند. جامعه آماری تحقیق خبرگان شهر تبریز است و حجم نمونه شامل 40 نفر می باشد که شامل20 نفر از اساتید شهرسازی و برنامه ریزی شهری و 20 نفر هم از مدیران و متخصصان در رابطه با بافت تاریخی شهر تبریز می باشد. در این تحقیق برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد. روش معادلات ساختاری تکنیک تحلیل قدرتمندی است که روابط بین چندین متغیر را توضیح می دهد. معادلات ساختاری قادر به بررسی بیش از یک رابطه به طور هم زمان است که متفاوت از سایر آزمون های چند متغیره است. مدل سنجش و مدل ساختاری دو جزء اصلی معادلات ساختاری هستند. مدل سنجش به بررسی رابطه بین مؤلفه های سنجیده شده و متغیر مکنون می پردازد، درحالی که مدل ساختاری به سنجش روابط بینابینی در بین متغیرهای مکنون می پردازد برای درک مفهومی بهتر این مدل، متغیرهای مکنون به دو نوع تقسیم می شوند: متغیرهای درون زا و برون زا. معادلات ساختاری به کمک مدل پایه زیر تعریف می شود.یافته ها و بحث: نتایج نشان دادند که 16 ویژگی را می توان برای ارزیابی سطح رضایت از سه متغیر مکنون در سطح معناداری 001/0 به کار برد. درنتیجه، این ویژگی ها را پارامترهای قابل قبول و رضایت بخشی می دانند که امکان استفاده از آن ها برای ارزیابی بازآفرینی شهری با رویکرد فرهنگ محور ی یا فرهنگ گرا وجود دارد. در ادامه نتایج نشان دادند که فرم حداکثر مقدار تخمین را (85/0=γ) به دست آورد و بعد از آن "عملکرد" (78/0=γ)، "معنا" (69/0=γ) قرار دارند. تناظر بالایی بین متغیرهای مکنون عملکرد و معنا با بارگذاری (715/0=γ) وجود دارد.نتیجه گیری: در نتیجه، دخالت مستقیم شهروندان در ایجاد رویدادها و فعالیتهای فرهنگی از جمله عوامل مهم هستند که بر بازآفرینی شهری برمبنای فرهنگ محور تأثیر می گذارند. ویژگی "مشارکت اجتماعی" بارگذاری کمتری از سایر عوامل دارد. منابع فرهنگی بیشتر مربوط به تجارب شخصی و احساسات ساکنان هستند، که به احتمال زیاد با ساکنان طنین انداز می شوند و عمق فرهنگ شهری را منعکس می کنند. به عنوان بخش پیشرو در "احیای قسمت تاریخی شهر"، انتظار می رود بازآفرینی شهری فرهنگ گرا مشکلات واقعی قابلیت فهم نبودن اطلاعات فرهنگی، عدم دسترسی به مکان های فرهنگی، و عدم استفاده از منابع فرهنگی را حل کند و سپس منطقه درونشهر را تحریک می کنند تا از تخریب فرهنگی دور شوند.
نقد جامعه شناختی فیلمنامه های «اسکی باز» و «یار دوازدهم» براساس دیدگاه آنتونی گیدنز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرایند مدرنیته شدن جوامع، بسیاری از عناصر فرهنگی، نقش ها و ساختارهای اجتماعی دچار تغییر و دگرگونی می شوند. این دگرگونی ها با توجه به فرم و ساختار جوامع، نوع و نقش عناصر و شیوه رویارویی و نوع درکِ نقش های اجتماعی از ماهیت مدرنیته، متفاوت شکل می گیرند. جامعه ایلی بختیاری با ساختاری کاملاً سنتی و به عنوان بخشی از ساختار جامعه ایرانی در دهه های اخیر مسیر تحول و دگرگونی را با سرعت سپری می کند که این تغییرات در ساختارهای مختلف ایلی و طایفه ای، خانوادگی، انواع روابط میان نقش های اجتماعی، آداب و سنن و به شکل فراگیر، تمامی عناصر فرهنگی خود را نشان می دهد. برای بررسی جامعه شناختی این تغییرات علاوه بر مطالعات و پژوهش های میدانی، با نگاهی به ادبیات و هنر به عنوان آینه تمام نما از فرهنگ عامه جامعه مورد بررسی، می توان به نتایج قابل توجهی دست یافت. در پژوهش حاضر با شیوه تحلیل محتوا، دو فیلمنامه اسکی باز و یارِ دوازدهم به کارگردانی فریدون نجفی از منظر جامعه شناسی آنتونی گیدنز1 و براساس چهار مؤلفه ای که گیدنز برای سنت ها ذکر می کند، مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرند. نتایج پژوهش نشان می دهد که مولفه های چهارگانه سنت از دیدگاه گیدنز در دو فیلمنامه اسکی باز و یارِ دوازدهم دیده می شود. سنت ها در میان مردمان بختیاری نه تنها ازبین نرفته اند، بلکه نگهبانانی دارند که حافظ آن ها هستند. این سنّت ها طبق نظر گیدنز به صورت دسته جمعی برگزار می شوند و به نوعی با هویّت افراد (ایل بختیاری) پیوندی ناگسستنی دارند و در حوزه های مختلف تکرار و بازتکرار می شوند.
مشابهت چالش ها و تنگناهای مفهومی فناوری و تعلیم و تربیت در ایران
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۲ زمستان ۱۳۸۳ شماره ۵
35 - 43
حوزه های تخصصی:
امروزه بحث جهانی شدن که پیامد تاریخی بحث مدرنیته است، دو ساختار تکنولوژی و تعلیم و تربیت را تحت تاثیر قرار می دهد. آشنایی با دنیای مدرن و ورود به آن در طی بیش از یک سده تماس فکری، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی با غرب، نظام اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران را از ساحتی سنتی به ساحتی جدید مبدل ساخته است. این تحولات بیش از آن که تنها یک ساحت را تحت تاثیر قرار دهد، تحولاتی نه خودانگیخته و مدیریت شده، بلکه نامتوازن و غیرهندسی در فضای مناسبات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی است. این تحولات ریشه در چگونگی و ماهیت تماس کشور ایران با غرب دارد. تماسی که خود تحت سیطره الزامات درونی و بیرونی از آن ناگزیر بوده یا ناگزیر شده است. ساحت صنعت و آموزش و پرورش، اگرچه به ظاهر تحت تاثیر عوامل متفاوتی از این تحولات هستند؛ اما بازبینی مسیر تحولات هر دو ساحت، ما را به یکپارچگی این تغییرات رهنمون می سازد و اینکه دارای مولفه های مشابه در ساختار هر دو موضوع هستند. اساس این تحولات، برخاسته از نگرشی است که دامنه آن به حوزه اندیشه و فکر باز می گردد و آنچه که در بازبینی این تحولات نهفته است، دیوارهای برکشیده گذشته را فرومی کشد و ما را در پدیده جدیدی که از آغاز ورود به دنیای جدید یا مدرن همراهی می کرده و امروز بازتاب های فشار آن به چندین برابر رسیده است و آن را "جهانی شدن" (Globalization) می نامند، هدایت و بینایی بیشتری می بخشد. عناوین زیرمحورهای اصلی این بحث هستند: - تکنولوژی چیست و نسبت آن با صنعت کدام است؟ - تعلیم و تربیت چیست و نسبت آن با آموزش و پرورش کدام است؟ - مدرنیته چیست و نسبت آن با مدرنیزم کدام است؟ - چالش های مفهومی مشترک در موضوعات تعلیم و تربیت و تکنولوژی کدامند؟ - تنگناهای مشترک صنعت و آموزش و پرورش کدامند؟ - راه برون رفت را چگونه می توان یافت؟
اعتباربخشی به سیالیت حقوق بین الملل با تأکید بر نظریات پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۵ ویژه نامه فقه و حقوق نو ۱۴۰۲
635 - 654
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : رویکرد پست مدرن در حوزه حقوق بین الملل معرفت شناسی ماقبل خود را در بحران شناختی می دید و مدعی شد مبانی روش های قبل دچار خدشه است. هدف مقاله حاضر بررسی اعتباربخشی به سیالیت حقوق بین الملل با تأکید بر نظریات پست مدرنیسم است.
مواد و روش ها : مقاله حاضر توصیفی-تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی : در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها : پست مدرنیسم در حقوق بین الملل یک مکتب سلبی به حساب می آید. به این تفسیر که به دنبال ایجاد یک نظام مفهومی و اجرایی در حوزه حقوق نیست و از برآیند آن نمی توان یک نظام متحد و منظم کارکردی به دست آورد. اما به هر صورت این رویه در روند استدلال های حقوقی به کار گرفته می شود و این به کارگیری منجر به تعدیل بسیاری از نظریات افراطی در مکاتب مختلف حقوقی شده است.
نتیجه : استفاده محدود از پست مدرنیسم آن هم به عنوان نقد قسمتی از قواعد حاضر نظام حقوق بین الملل منجر به ظهور مکتبی زیر عنوان کثرت گرایی حقوقی می شود و بر همین اساس حقوق بین الملل از منظر پست مدرنیسم بر تنوع فرهنگی تأکید دارد.
بازخوانی تجربه مدرنیته روستایی در ایران (مطالعه موردی: روستاهای استان مرکزی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
Objectives: Nowadays, Due to Promotion of Media institutions the Range of Modernity and experiencing it in social life has influenced not only Urban areas, but also rural areas and contexts. Rural Areas and people, as like as Urban areas and people, exprience the modern social life which is different from previous Decades. Method: the Method used in this research was survey Along with Descriptive and Analytical approaches. The house hold headers Resident in rural areas of 10 towns of Markazi province consisting the Statistical population of this research that among which 1261 persons have been selected as the sample size according to cochran formula. Findings: Modernity experience in Markazi province, rural areas showed the in complement rural welfare (Lag of economic and cultural welfare from social welfare), high level of immigration, excessive dependence to Government, weak performance of media including Seda and Sima and press, and weak performance Goverment institutions including islamic rural councils and Rural or Agricultural Co-operatives. Conclusion: The non Comprehensive experience of Modernity in Markazi province has resulted in incompletiveness of modernity project and finally, the Phenomena Deviated modernity of in this rural areas as result to the social, cultural and economic Backgrounds, (wished or unwished) We are facing with the formation and continuity of various social problems in rural areas.