مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مکتب کپنهاگ
حوزه های تخصصی:
پایان جنگ سرد به منزله ورود عرصه مطالعات امنیتی به مرحله ای جدید به شمار می-رود. با توجه به تحولات شگرف پدیدآمده در عرصه نظام بین الملل، رویکردهای سنتی در مطالعه و تحلیل پویش های امنیتی از جمله تعریف امنیت، دامنه شمول و سطوح تحلیل آن مورد بازبینی گسترده ای قرار گرفت. نیاز به بازاندیشی نظری و تبیین مناسب ابعاد مختلف مفهوم امنیت در سپهر جدید سیاست بین الملل، منجر به پیدایش مکاتب نظری مختلفی گشت. مکتب کپنهاگ از جمله مکاتبی است که در این عرصه با ارائه تعریف موسع و چندبعدی از مفهوم امنیت و توجه به سطح تحلیل منطقه ای از جایگاه برجسته ای در عرصه علمی مطالعات امنیتی در طی دو دهه اخیر برخوردار شده است. در این میان، نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای، از مهم ترین دستاوردهای این مکتب به شمار می رود که از سوی چهره شاخص مکتب کپنهاگ، بری بوزان، برای تبیین پویش-های امنیتی در مناطق مختلف جهان مطرح شده است. با توجه به جایگاه و اهمیت و نیز ادعای این نظریه در تبیین بهتر تحولات امنیتی در جهان پس از جنگ سرد، این نوشتار بر آن است تا با مبنا قرار دادن تحولات و پویش های امنیتی منطقه قفقاز جنوبی به عنوان یکی از مناطق پرتنش و چالش برانگیز جهان در طی دو دهه اخیر، بر مبنای نقد تجربی به آزمون مبانی و مؤلفه های اصلی نظریه مجموعه امنیتی منطقه-ای بپردازد؛ تا ضمن سنجش مفروضه های انتزاعی این نظریه با واقعیات عینی، با کاربست این رهیافت نظری، درک بهتری از تحولات پیچیده امنیتی در منطقه قفقاز جنوبی نیز حاصل شود.
بیداری اسلامی و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات اخیر در خاورمیانه از جنبه های مختلف داخلی و بین المللی قابل بررسی و توجه است؛ تأثیرگذاری خیزش های مردمی سراسر خاورمیانه بر امنیت ملی کشورمان یکی از حوزه هایی است که علیرغم اهمیت آن، کمتر مورد بحث و کنکاش قرار گرفته است. در این مقاله ضمن ارائه تعریفی جامع از مفهوم امنیت و با تمرکز بر تعریف ارائه شده از سوی مکتب کپنهاگ، اثرات مثبت و منفی امنیتی حاصل از این تحولات بر امنیت ملی ایران در قالب دو بخش فرصت ها و چالش ها مطرح شده است. در این مقاله علاوه بر معرفی فرصت های پیش روی دستگاه دیپلماسی کشور برای استفاده از این تحولات در راستای تقویت امنیت ملی کشور، چالش های امنیتی ناشی از این تحولات گسترده در سطح منطقه ای نیز توضیح داده شده است.
تحلیل ابعاد امنیت دولت در ایران قرن بیست ویکم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از جنگ دوم جهانی، آن چه که مُولدِ امنیت تلقی می شد، وجود ظرفیت بالای نظامی بود. با فروپاشی شوروی سطوح گوناگونی از امنیت ظهور یافتند که دیگر مطالعات امنیتی را تنها به بُعد نظامی تقلیل نمی دادند. امروزه موضوعات متعدد امنیت در جهان معاصر جایگاه قابل توجهی را دارا هستند و در طول سال های اخیر به شکل قابل توجهی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته اند. برای فهم موضوع امنیت و اقدام در جهت تامین آن باید نگاه متکثری به امنیت داشت؛ که این مهم با تمرکزی همه جانبه بر جوانب متکثر امنیتی میسر می شود. از همین رو هدف این پژوهش، پردازش مهم ترین چالش های امنیتی پیش روی جمهوری اسلامی ایران در قرن 21 است. هم چنین روش تحقیق در پژوهش حاضر، بر اساس پارادیم اثباتی و رویکردی تبیینی-تحلیلیِ مکتب کپنهاگ و دید موسع آن بوده و از این طریق به ارزیابی این چالش ها و نحوه اثرگذاری آنها پرداخته است. یافته های موجود نشان از آن دارد، که جمهوری اسلامی ایران در عصر کنونی با انواعی از چالش های امنیتی در ابعاد مختلف نظامی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و زیست محیطی مواجه است که حل آن ها، نیازمند راهکارهای عاجلی توسط دولت مردان و سیاستگذاران است.
نظام امنیت منطقه ای در خلیج فارس و تأثیر آن بر امنیت ملی عراق پساصدام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فروپاشی نظام دوقطبی زمینه ورود به عرصه جدیدی از مطالعات امنیتی به شمار می رود. ناتوانی جریان غالب در تعریفی موسع و چندبعدی از مفهوم امنیت، منجر به پیدایش مکاتب نظری جدیدی در عرصه روابط بین الملل شد. مکتب کپنهاک از جمله این مکاتب نظری است. این مکتب با تحلیل در سطح منطقه ای به مطالعه امنیت ملی کشورها می پردازد. یکی از مواردی که بر امنیت ملی کشورها تأثیری عمده می گذارد، کیفیت نظام امنیتی منطقه ای است. ساختار نظام امنیت منطقه ای از سوی دولت های واقع در یک منطقه خاص جغرافیایی و با هدف تأمین امنیت در آن منطقه شکل می گیرد، چگونگی شکل گیری ساختارهای امنیت منطقه ای هم می تواند موجبات ارتقای سطح امنیت ملی بازیگران را فراهم کرده و هم کاهش ضریب امنیت ملی را موجب شود. مقاله حاضر با رویکردی سازه انگارانه و در چارچوب ساختار نظام امنیت منطقه ای که متکی بر نظریه امنیت مورد نظر «باری بوزان» است، با روش تبیین علّی به واکاوی این پرسش ها می پردازد که نظام امنیت منطقه ای خلیج فارس در دوره پساصدام چه تأثیری بر امنیت ملی این کشور داشته است؟ نقش قدرت های منطقه ای و آمریکا در ایجاد این نظم چه بوده است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که نظام امنیت منطقه ای در دوره پساصدام بر پایه توازن قدرت میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان شکل گرفته است. توازن جدید به تشدید رقابت های قومی- مذهبی در صحنه داخلی عراق و شکست فرایند دولت سازی و همچنین ناکامی در طرح ریزی سیاست خارجی و منطقه ای منظم و مدون در این کشور انجامیده است که با حضور قدرت فرامنطقه ای چون ایالات متحده آمریکا به عنوان بازیگری موازنه بخش بر کاهش ضریب امنیت ملی این کشور بیش از پیش افزوده است. هدف اصلی نوشتار حاضر این است که روندها و عوامل مؤثر در شکل گیری نظم امنیتی نوین را تشریح کرده و پیامدهای این نظم بر امنیت ملی عراق را مورد بررسی قرار دهد.
تبیین تهدیدات امنیتی توافقنامه مشارکت استراتژیک آمریکا افغانستان بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توافق نامه مشارکت استراتژیک آمریکا- افغانستان یک پیمان راهبردی است که به منظور استقرار امنیت، ثبات و بهبود وضعیت اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و فرهنگی در افغانستان، به امضا رسید. با توجه به روابطه خصمانه آمریکا و ایران و همجواری ایران با افغانستان، این توافق نامه استراتژیک تهدیداتی را متوجه امنیت ملی ایران خواهد کرد. اما پرسش اصلی این است که این توافق نامه استراتژیک که باعث حضور بلند مدت آمریکا در افغانستان و مزرهای ایران می شود چه تهدیداتی علیه امنیت ملی ایران خواهد داشت؟ در پاسخ به این سؤال این فرضیه مورد آزمون قرار گرفته است که تهدیدات ناشی از این توافق نامه در سطوح مختلف سیاسی، امنیتی نظامی، اقتصادی، اجتماعی خواهد بود. روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی و با استفاده از فیش برداری کتابخانه ای می باشد.
امنیت جامعه ای و سیاسی از ره گذر سیاست گذاری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست گذاری اجتماعی از راه تأمین نیازهای مردم و تمهید زندگی برخوردار و معطوف به عدالت، پیدایش نظام سیاسی اجتماعی متعادل و متوازن را باعث می شود که امنیت نتیجه قهری آن است. این نوشته با الهام از رویکرد امنیت ملی گسترده مکتب کپنهاگ از یک سو و آرای بلند و لیکورس در خصوص ابعاد جامعه ای سیاست گذاری اجتماعی، نسبت امنیت ملی و سیاست اجتماعی را مطالعه می کند. فرضیه این نوشتار براین گزاره استوار است که سیاست اجتماعی از ره گذر ارتقاء کیفیت زندگی، تأمین حقوق اجتماعی شهروندی، تحقق برابری، آزادی، عدالت، انصاف، ایجاد دولت فراگیر، تحقق حکم رانی خوب، حذف نابرابری های ساختاری و ارتقاء سرمایه اجتماعی و از طریق ایجاد هویت مستحکم ملی، به تحقق امنیت ملی پایدار می انجامد.
مؤلفه های اساسی محیط امنیتی ایران و سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه که در نوشته ی حاضر به طور مفصل مورد بحث قرار گرفته، بررسی چرایی و دلایل تبدیل
شدن سوریه به یک مسئله ی مهم امنیتی برای ایران است. با توجه به روابط تاریخی بین ایران و
سوریه، ظهور بحران در این کشور، ایران را به تکاپویی سخت و سنگین برای مقابله با قدرت غرب
واداشته است چرا که کوتاهی در این امر بهایی گزاف را برای جمهوری اسلامی ایران به همراه
خواهد داشت. مقاله ی حاضر چهار دلیل مهم را که به عنوان دلایل اهمیت امنیتی سوریه برای ایران
محسوب می شوند، مورد بحث و بررسی قرار داده است. سوریه به عنوان سد نفوذ سیاست های ضد
ایرانی آمریکا در خاورمیانه، هممرز بودن با حزبالله و اسرائیل، و همچنین به عنوان محلی برای
اتخاذ استراتژی دفاع – تهاجم ایدئولوژیک، و قرارگرفتن در محل تلاقی و اتصال دو ایدئولوژی
ایران اسلامی و ناسیونالیسم عربی می توانند عوامل اصلی شکل دهی به محیط امنیتی ایران و سوریه
باشند. سوریه به عنوان متحد ایران برای جلوگیری از دستبرد کامل منطقه توسط غرب، میتواند به
عنوان یک عامل کلیدی و با توجه به چهار مؤلفه ی ذکر شده، حمایت همه جانبه ی ایران از سوریه
را در خلال بحران سوریه توجیه و بازتعریف کند.
بحران سوریه و امنیت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با توجه به جایگاه سوریه در سیاست های منطقه ای جمهوری اسلامی ایران، در پی پاسخگویی به این پرسش است که بحران سوریه چه تأثیری بر امنیت منطقه ای ایران خواهد داشت؟ در مقام پاسخ به پرسش یادشده فرضیه پژوهش این است که بحران سوریه به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک این کشور و جایگاه آن در حلقه اصلی محور مقاومت می تواند باعث تضعیف ضریب امنیت منطقه ای ایران گردد. هدف اصلی نوشتار حاضر تجزیه و تحلیل امنیت منطقه ای ایران در پرتو تحولات سوریه است. پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است و می کوشد تأثیرات متغیر مستقل یعنی بحران سوریه را بر امنیت منطقه ای ایران به منزله متغیر وابسته به بحث و بررسی گذارد. یافته های این پژوهش بر این دلالت می کنند که با تداوم یافتن بحران سوریه، امنیت منطقه ایران با تهدیداتی از جنس؛ تضعیف محور مقاومت، شکل گیری منازعات گفتمانی و تشدید تنش های فرقه ای و مذهبی، برهم زدن ساختار قدرت و موازنه قوا و بالا گرفتن رقابت تسلیحاتی در منطقه مواجه خواهد شد. تمهیدات تئوریک پژوهش نیز برگرفته از نظریات اندیشمندان«مکتب کپنهاگ» پیرامون امنیت منطقه ای است.
بررسی روند امنیتی سازی فعالیت هسته ای جمهوری اسلامی ایران توسط لابی طرفدار اسرائیل در آمریکا از منظر مکتب کپنهاگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در نظر دارد تا با استفاده از گزاره های مکتب امنیتی کپنهاگ به بررسی فعالیت لابی طرفدار اسرائیل در ایالات متحده آمریکا در جهت امنیتی سازی فعالیت هسته ای جمهوری اسلامی ایران و تهدید قلمداد نمودن آن بپردازد. فرضیه مقاله بر این اساس است که رژیم صهیونیستی اسرائیل با بهره گیری از ظرفیت لابی گری در ایالات متحده آمریکا اقدام به امنیتی سازی فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ایران نموده و از این طریق تلاش نموده تا مانع پیشرفت برنامه هسته ای ایران گردد.
.
.
.
این مقاله در نظر دارد تا با استفاده از گزاره های مکتب امنیتی کپنهاگ به بررسی فعالیت لابی طرفدار اسرائیل در ایالات متحده آمریکا در جهت امنیتی سازی فعالیت هسته ای جمهوری اسلامی ایران و تهدید قلمداد نمودن آن بپردازد. فرضیه مقاله بر این اساس است که رژیم صهیونیستی اسرائیل با بهره گیری از ظرفیت لابی گری در ایالات متحده آمریکا اقدام به امنیتی سازی فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ایران نموده و از این طریق تلاش نموده تا مانع پیشرفت برنامه هسته ای ایران گردد.
داعش و امنیت ایران با تکیه بر مکتب کپنهاگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نسل نوین مطالعات امنیتی، نتیجه گذر از جنگ سرد است که مفاهیم و تعاریف سنتی از امنیت را به سوی جنبه های متنوعی مانند امنیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی معطوف کرد. این مقاله می کوشد تا تاثیر یکی از خطرناک ترین و پیچیده ترین تهدیدات امنیتی بین المللی یعنی داعش بر امنیت جمهوری اسلامی ایران را تحلیل کند. سؤال اساسی این است که «پدیده داعش به عنوان یک تهدید؛ چه نسبتی با امنیت ایران دارد؟» تجزیه و تحلیل داده های موجود نمایانگر آن است که حضور و نفوذ داعش در منطقه از منظر امنیتی به مثابه شمشیری دو لبه برای امنیت ایران عمل می نماید که در صورت عدم توجه به هر تیغه ، تحلیل تأثیر وجود داعش بر امنیت ایران ناقص و نارسا خواهد بود. این مقاله می کوشد با روش پژوهش تبیینی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای و فیش برداری منابع داخلی و خارجی، تأثیر متغیر مستقل «تهدید داعش» بر «امنیت ایران» را واکاوی کند.
تحلیل موضوع های امنیتی قفقاز جنوبی بر اساس نظریه امنیتی مکتب کپنهاگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از فروپاشی اتحاد شوروی، استقلال کشورهای قفقاز جنوبی (جمهوری آذربایجان، ارمنستان، گرجستان) با مسائل تنش زا مانند اختلاف های قومی و ارضی همراه بود. بحران قره باغ، آبخازیا، اوستیای جنوبی، نمونه این اختلاف ها هستند که تا به امروز حل نشده و باقی مانده اند. سؤال اصلی این است که دلیل حل نشدن این اختلاف ها چیست؟ در چه شرایطی منطقه قفقاز جنوبی به صلح و آرامش می رسد؟ پاسخ احتمالی به این پرسش این است که یکی از مهم ترین دلایل این امر برجسته شدن امنیت نظامی در دوران پس از جنگ سرد در قفقاز جنوبی است و درصورتی که سایر مسائل مانند موضوع های اقتصادی- اجتماعی مورد توجه کشورهای منطقه قرار گیرد می توان به گرم تر شدن روابط امیدوار بود. روش این نوشتارتوصیفی- تحلیلی است.
جریان های رادیکالیسم اسلامی در بلوچستان و چگونگی تهدید امنیتی ج.ا. ایران
سرزمین بلوچستان سه کشور ایران، پاکستان و افغانستان را در برگرفته و به علت قرارگیری مابین سه موقعیت جغرافیایی آسیای میانه، خاورمیانه و فلات ایران دارای اهمیت فراوان سوق الجیشی است. گوناگونی های قومی و مذهبی و فراوانی جمعیت ساکن در منطقه، تفاوت در استراتژی کشورهای منطقه در قبال این سرزمین و بازیگری موثر کشورهای فرامنطقه-ای در طول زمان آن را تبدیل به محل بحران و تنش کرده است و به دلیل نوع ماهیت بحران زای آن، عمدتاً کشورهای مجاور بیشترین تأثیر منفی را متحمل شده اند. این مقاله درصدد است تا در قدم اول با شناسایی ریشه های بحران و در قدم دوم با به کارگیری تئوری های نوین در حوزه امنیت منطقه ای و امنیت بین المللی به بررسی چگونگی پیدایش تروریسم مذهبی در سرزمین بلوچستان، چگونگی تأثیرش بر بلوچستان ایران و به شناسایی گروه های تروریستی فعال در ایران بپردازد. همچنین در نهایت بتواند با تصویرسازی از آینده بحران سرزمین بلوچستان، تأثیر این بحران بر منطقه و نقش ایران در باثبات سازی بلوچستان، به ارائه راهکار مناسب بپردازد. استفاده از آمار، به کارگیری تئوری هایی در بحث امنیت موسع و امنیت مضیق و همچنین بررسی موضوعی سرزمین بلوچستان با تأکید بر مسئله تروریسم، این مقاله را با تحقیقات مشابه در این زمینه متفاوت کرده است. لازم به ذکر است سفر به بلوچستان ایران و تحقیقات میدانی نیز به فهم کلی و پیشرفت کار نویسندگان در تحقیق کمک شایانی نموده است.
چالش های امنیتی روابط ایران و پاکستان در منطقه بلوچستان پس از 11 سپتامبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد رابطه حسنه با پاکستان همسایه شرقی ایران، همواره از دغدغه های مسئولان و سیاستگذاران ایران بوده است. ایران نیز به عنوان کشور هم مرز پاکستان، از موقعیت ژئوپلتیک بالایی برخوردار است و با توجه به ویژگیهای ژئواستراتژیک خود کشور مهمی در منطقه محسوب می شود، جایگاه ویژه ای در سیاست خارجی و امنیت ملی پاکستان دارا می باشد. اما نکته مهم این است که در سالهای اخیر روابط دو کشور در منطقه بلوچستان دو سوی مرز با چالش هایی روبرو بوده است. این پژوهش می کوشد به بررسی تهدیدات امنیتی موجود در منطقه بلوچستان و اثرات آن در روابط بین دو کشور ایران و پاکستان با تکیه به مفاهیم امنیتی مکتب کپنهاگ بپردازد. سؤال اساسی این تحقیق این است که با توجه به مفاهیم امنیت در مکتب کپنهاگ چه موانع در روابط دو کشور می تواند دخیل باشد؟ فرضیه اصلی این پژوهش این است که منطقه بلوچستان بر امنیت دو کشور و در حوزه های نظامی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی تهدید ایجاد می کند. از این رو، در این پژوهش به تبیین تهدیدات منطقه بلوچستان و تأثیر آن بر روابط ایران و پاکستان با تکیه بر مکتب کپنهاگ می پردازد.
نقدی بر کتاب «چارچوبی تازه برای تحلیل امنیت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال هفدهم بهمن ۱۳۹۶ شماره ۸ (پیاپی ۵۱)
179-200
امروزه دو مکتب فکری در حوزه مطالعات امنیتی وجود دارد: سنت گرایان که موضوع امنیت را فقط به مسائل امنیتی – سیاسی محدود می کنند و دوم گروهی که دیدگاهی موسعی از مفهوم امنیت دارند و بر این نظرند که امنیت در بخش های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی هم وجود دارد. در این مقاله که به نقد و ارزیابی کتاب چارچوبی تازه برای تحلیل امنیت اختصاص دارد،ضمن بررسی هر دو دیدگاه، علاوه بر اینکه تحلیل جامعی از مطالعات امنیتی ارائه می شود،دستور کار وسیع تری در این زمینه به دست می دهد. هدف مقاله حاضر معرفی و نقد مکتب امنیتی کپنهاگ در روابط بین الملل است و بر همین اساس مطالب آن به شش مبحث تقسیم می شود.در مبحث نخست مقاله معرفی کلی کتاب چارچوبی تازه برای تحلیل امنیت انجام می پذیرد و زیست نامه نویسندگان کتاب که همان نمایندگان فکری مکتب کپنهاگ هستند به صورت اجمالی ارائه می شود. در مبحث دوم به نقد و تحلیل خاستگاه اثر پرداخته می شود،در مبحث سوم به نقد و ارزیابی شکلی اثر پرداخته می شود، در مبحث چهارم و پنجم به ترتیب نقد و ارزیابی محتوایی و روش شناختی اثر از منظر درونی ارائه می شود و مبحث ششم هم به نقد و ارزیابی محتوایی اثر به صورت خاص و مکتب کپنهاگ به صورت عام از منظر بیرونی اختصاص می یابد.
سیاست خارجی و امنیتی اسرائیل در قبال محور مقاومت
از آغاز شکل گیری رژیم صهیونیستی در سال 1948، همواره احساس ناامنی و تهدیدات ناشی از همسایگان عرب مسلمان، امنیت و بقاء آن را تهدید کرده و سیاست خارجی و امنیتی این رژیم را متاثر ساخته است. با وجود کم رنگ شدن سطح منازعات اسرائیل با همسایگان عرب، پیروزی انقلاب اسلامی ایران و ظهور گفتمان مقاومت، سبب شکل گیری قطب بندی جدیدی در مجموعه امنیتی خاورمیانه تحت عنوان محور مقاومت گردید که امنیت و موجودیت اسرائیل را به مخاطره انداخته است. این امر بیش از هر چیز سیاست خارجی اسرائیل را، بخصوص در سال های پس از 2000 و همزمان با افزایش قدرت محور مقاومت و خروج این رژیم از بخش زیادی از اراضی اشغالی جنوب لبنان متاثر ساخته است. لذا این پژوهش بر آن است تا به بررسی سیاست خارجی اسرائیل در قبال محور مقاومت و تغییر و تحولات صورت پذیرفته در دکترین امنیتی اسرائیل در قبال بازیگران مجموعه امنیتی خاورمیانه بپردازد. برای بررسی این موضوع، مکتب امنیتی کپنهاگ، بعنوان چارچوب نظری این پژوهش مورد توجه قرار گرفته است که بطور قابل ملاحظه ای امکان بررسی سیاست خارجی و امنیتی اسرائیل در قبال محور مقاومت را ممکن ساخته است. لذا باتوجه به وابستگی متقابل امنیتی منفی میان اسرائیل و محور مقاومت، فرضیه این پژوهش عبارت است از اینکه: افزایش قدرت محور مقاومت در سال های پس از 2000 و کاهش ضریب امنیت ملی اسرائیل و به چالش کشیده شدن مفاهیم دکترین امنیتی اسرائیل سبب سیاست خارجی تهاجمی تر این رژیم در قبال محور مقاومت گردیده است.
واکاوی تهدیدات امنیتی داعش بر محور مقاومت و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی تهدیدات امنیتی گروه سلفی جهادی داعش بر محور مقاومت و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تنظیم شده است و تلاش اصلی نویسندگان در این پژوهش ارائه پاسخی علمی و عینی بدین سؤال است که گروه سلفی جهادی داعش با عقایدی ضد شیعه چه تهدیداتی را می تواند علیه محور مقاومت وامنیت ملی جمهوری اسلامی ایران داشته باشد؟ فرضیه پژوهش حاکی از آن است که تهدیدات ناشی از این گروه در سطوح مختلف سیاسی، امنیتی، نظامی، اقتصادی، اجتماعی خواهد بود، وحضور داعش به عنوان عامل تهدید در ژئوپلیتیک شیعه باعث صدمه به وجاهت رحمانی اسلام، تضعیف محور مقاومت، چرخش توازن قدرت به سمت رژیم غاصب صهیونیست و اعراب محافظه کار و حضور دوباره آمریکا در قالب اتحاد علیه داعش و محاصره فیزیکی ایران در ژئوپلیتیک شیعه می شود. این پژوهش با استفاده از مکتب کپنهاگ به روش توصیفی تحلیلی با ابزار کتابخانه ای تهدیدات داعش بر امنیت ملی ج. ا ایران و محور مقاومت را مورد بررسی قرار داده است.
بحران امنیتی در غرب آسیا و قدرت یابی احزاب راست افراطی اروپایی
حوزه های تخصصی:
بروز بحران امنیتی در غرب آسیا و سرریز شدن آوارگان و پناه جویان به اروپا موجب بروز مشکلات مختلفی برای کشورهای اروپایی شده است. احزاب راست افراطی معتقدند که حضور پناه جویان در کشورهای اروپایی چالش ها و خطرات امنیتی، هویتی و اقتصادی برای جوامع آن ها ایجاد می کند. مخالفت آن ها منجر به سردادن شعارهای ضد مهاجرتی و تحریک احساسات ملی گرایانه و امنیتی شدن حضور مهاجران شده است. ازاین رو، احزاب راست افراطی به هر فرد خارجی که بخواهد در کشورشان مقیم شود یا به کشورشان مهاجرت کند، به عنوان یک تهدید می نگرند و تلاش می کنند با بزرگ نمایی و انتساب هر مشکل کشور به شهروندان خارجی ترس، دلهره و تنفر را در مردم کشورشان بوجود آورند. اگرچه سابقه شکل گیری احزاب راست با یکدیگر متفاوت است، ولی جریان راست افراطی در اروپا توانسته است تا از یک روش مشابه و از طریق امنیتی سازی مهاجران، در انتخابات ملی و انتخابات پارلمانی آرا قابل توجهی را کسب کند. پرسش اصلی مقاله، روش تحلیلی– توصیفی، این است که بحران امنیتی در غرب آسیا چه تأثیری بر قدرت گیری احزاب راست افراطی در اروپا داشته است. در پاسخ به پرسش مطرح شده این فرضیه مطرح شده است که با بحران امنیتی در خاورمیانه و سرریز شدن مهاجران به کشورهای اروپایی مشکلات امنیتی، هویتی و اقتصادی باعث شده است که باامنیتی کردن مهاجران به عنوان تهدید امنیتی، در انتخابات به موفقیت های قابل توجهی برسند.
مخالفت حزب آزادی اتریش با کشور ترکیه (2016 -2008)
حوزه های تخصصی:
حزب آزادی اتریش با رویکردی ضد اسلامی توانسته است تا توجه مردم و احزاب اصلی را به مسئله مهاجرت و مسلمانان جلب نماید اما آنچه به عنوان موضوع قابل توجه و تأمل در رویکرد این حزب وجود دارد مخالفت شدید این حزب با ترکیه است. با توجه به اینکه کشور ترکیه با اتریش دارای روابط تاریخی گسترده ای بوده و امروزه جمعیت قابل توجهی از اقوام حاضر در کشور اتریش را ترک تبارها تشکیل می دهند و هرروز بر میزان جمعیت آن ها به واسطه مهاجرت یا تولید نسل افزوده می شود از همین رو، توجه حزب راست آزادی اتریش به این اقلیت معطوف شده است. از طرفی کشور ترکیه نیز در تلاش است تا به عضویت اتحادیه اروپا درآید و بدین ترتیب به طور سرسخت با مخالفت عضویت در اتحادیه اروپا مواجه شده است. مقاله حاضر با روش تحلیلی و توصیفی گردآوری شده است و پرسش اصلی این است که علت مخالف حزب آزادی اتریش با دولت ترکیه چیست؟ در پاسخ به این پرسش این فرضیه مطرح شده است که حزب آزادی اتریش با تاکید بر دلایل تاریخی، اجتماعی، فرهنگی-ایدئولوژیک و برای جلب نظر رأی دهندگان در انتخابات با ترکیه مخالفت می کند.
راهبرد دیپلماسی عمومی ایران در آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال شانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
275 - 304
حوزه های تخصصی:
استفاده از ابزارها و روش های موثر برای ایجاد چهره مثبت از یک کشور، موضوع مهمی است که در دیپلماسی عمومی مدنظر قرار می گیرد. با توجه به اینکه آفریقا یکی از حوزه های راهبردی ج.ا.ایران می باشد، اما ج.ا.ایران نتوانسته است از این ظرفیت به خوبی استفاده نماید و در زمینه دیپلماسی عمومی موفق عمل کند. این موضوع از آنجا اهمیت می یابد که حضور کشورهای رقیب با ج.ا.ایران در آفریقا در ایجاد چالش هایی برای ایران در این قاره تاثیرگذار بوده اند و موجب شده اند تا نگاه امنیتی نسبت به اقدامات ایران در آفریقا شکل بگیرد و ایران نتواند در حوزه تاثیرگذاری بر افکار عمومی آفریقا و پیشبرد اهداف و منافع مورد نظر خود عملکرد بهتری داشته باشد. اکنون این پرسش مطرح می شود که راهبرد موثر جمهوری اسلامی ایران برای موفقیت دیپلماسی عمومی در آفریقا چیست؟ در پژوهش پیش رو در ابتدا با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای به واکاوای دیپلماسی عمومی ایران در آفریقا و نگاه امنیتی شکل گرفته در این خصوص با استفاده از ((مکتب کپنهاگ)) پرداخته شده است. سپس با استفاده از مصاحبه عمقی(یکی از مجموعه های روش پیمایشی) با بیست فرد متخصص در حوزه آفریقا و دیپلماسی عمومی و همچنین روش تحلیل ماتریس سوات تلاش شد تا داده های گردآوری شده مورد بررسی قرار گیرند که نوآوری مقاله حاضر می باشد. از اینرو نتایج به دست آمده دلالت بر آن دارد که راهبرد واکنشی یا بازنگری، با تضعیف نگاه امنیتی شکل گرفته نسبت به فعالیت های ایران در آفریقا، می تواند موجبات ارتقاء و موفقیت دیپلماسی عمومی ایران در این قاره را فراهم آورد.
امنیتی سازی و چالش های آب های فرامرزی در جنوب آسیا: مطالعه موردی پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و دوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۸۵)
135 - 158
حوزه های تخصصی:
امروزه موضوع آب های فرامرزی در برخی مناطق به چالشی برای روابط کشورها تبدیل شده و به امنیت ملی آنها پیوند خورده است. یکی از این مناطق، منطقه جنوب آسیاست. پاکستان ازجمله کشورهای این منطقه است که آب های مشترک خود با هند در رودخانه سند را به امنیت ملی خود پیونده داده و این، موجب امنیتی سازی این آب ها شده است. این نوشتار در نظر دارد تا با استفاده از نظریه امنیتی سازی، به بررسی اقدامات و فعالیت های پاکستان در راستای تهدید قلمدادکردن فعالیت های آبی هند و امنیتی سازی آب های مشترک با این کشور در رودخانه سند بپردازد. یافته های مقاله نشان می دهد که کنشگران پاکستان با استفاده از ساختارهای زبانی از جمله قالب بندی و کاربرد استعاره، به امنیتی سازی آب های رودخانه ای مشترک خود با هند پرداخته اند.