فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۳۰٬۰۱۵ مورد.
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
51 - 80
حوزه های تخصصی:
We are witnessing a new phase of globalization that can be characterized as hybrid. This conceptualization follows the concept of hybrid warfare and essentially encompasses the tense process of ongoing globalization and simultaneous local and regional resistance to it. As a result, identities worldwide are becoming uncertain, fluid (Zygmunt Bauman), or even dissolved. This process of dissolution leads to fragmented identities, held together with difficulty by age-old ideologies - or by violence. An alternative way of securing identity in this process of dissolution is the mutual recognition of the world's civilizations, which tolerance necessarily presupposes. Tolerance, however, also implies drawing the line at what is not to be tolerated. It is precisely in a process of mutual recognition that differences must not be overlooked. For example, tolerance is understood as a right in the liberal understanding, but as a task and duty in Islamic thinking. But we must not stop at the differences. In this respect, a perspective of tolerance as a process is developed here and clarified with the concept of an ascending cycle. The concept of Mulla Sadra, the important Islamic philosopher, contains the seeds of a concept of tolerance that is indispensable for intercultural dialogue and preserving identity.
Pandemic, Protests, Paradoxical Reform, and Lingering Authoritarian in the Middle East(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
103 - 137
حوزه های تخصصی:
The COVID-19 pandemic has strengthened the hands of authoritarian regimes. Unlike those who have claimed that the outbreak tends to accelerate the movement toward greater geopolitical competition, we argue that the pandemic has necessitated further cooperation between democratic and authoritarian governments, thus enhancing the longevity of the latter. This explains why the global pandemic has caused no fundamental changes in the regional security dynamics of the Middle East and North Africa (MENA), in part because it has ironically prolonged the rule of authoritarian in the region in the name of providing public health. Despite the rhetoric of religious pluralism, moderation, as well as constitutional reforms, sentiments echoing narrow and virulent nationalism and right-wing populism have simultaneously prevailed. On balance, the persistent use of repression in liberalized autocracies in the region has manifested itself in the form of repressing protesters during tough economic times. For example, in protests against unemployment in Oman in 2018 or against tax reform in Jordan in 2019, and during Saudi Arabia’s 2017-20 Qatif unrest or in Algeria’s ongoing political protests, such patterns of behavior have been visible. Even in those regimes that have introduced constitutional reforms in the aftermath of the 2011 Arab Spring uprisings, when priority has been given to combating a global pandemic, a floundering economy, and other emerging threats, such as the campaign against terrorism, authoritarian regimes have wound up consolidating their rule, thus exploiting such crises in order to grab further power at home and seek geopolitical advantage in the region. However, it is short-sighted to underestimate the possibility of the spontaneous eruption of popular uprisings that could pose a destabilizing threat to authoritarian regimes at some point in the future.
The Role of National and International Tribunals in Protecting the Right to Fresh Water Access -Safe and Affordable(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
207 - 234
حوزه های تخصصی:
The purpose of this paper is to depict the link between human right principles and access to fresh water, which are intertwined and more importantly fresh water access is an integral part of universal human rights. It aims to convey that the provision of fresh water to people needs to be covered by relevant judiciary system, so that it can protect people of any denial/ hindrance to fresh water access and in the case of violation, how they can find legal solution. Consequently, point out how legal venues can be used to address any violations or shortcomings in regard to provision of fresh water to people. The notion that the people are rights holders and governments are deemed as primary duty bearers to provide fresh water safely and affordable requires recognizing the legality of it by local, national or state. In the nutshell, provision of fresh water is not an advantage given to the people, but is the people’s right, albeit observing affordability and safely factors. Every local and national governing bodies has to consider managing the supply of fresh water as well as incorporate the enforcement clauses in their legal system. In case local/national legal system does not have the framework to address the issues regarding potential denial/dispute about supply of fresh water, the Regional Human Right Courts and other remedial mechanisms are another legal venue to ensure that laws are interpreted consistently according to international human rights within the framework of holistic consideration of people’s dignity and equality.
رویکرد آینده نگرانه در تدوین برنامه هفتم توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
131 - 151
حوزه های تخصصی:
در تدوین سیاست های کلی برنامه هفتم توسعه باید به استعدادهای منطقه و مشارکت های محلی توجه ویژه نمود. هدف پژوهش حاضر بررسی رویکرد آینده نگر مناسب در تدوین برنامه هفتم توسعه بوده و آن را مورد بررسی تحلیلی قرار داده و به همراه آن راهکار های لازم را ارائه می دهد. پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و از منظر نحوه جمع آوری و تحلیل داده ها در حوزه مطالعات توصیفی است. مقاله حاضر ابتدا از طریق مطالعات کتابخانه اى و بررسى اسنادى به صورت نظرى و با استفاده از روش روش تجزیه و تحلیل شکاف به تحلیل شکاف بین وضعیت موجود با اهداف در نظر گرفته شده پرداخته است..نتایج تحقیق نشان می دهد که پی اده س ازی تفک ر توسعه منطقه ای در حوزه کارکردی فعالیتهای اقتصادی و اجتم اعی و با استفاده از رویکرد آینده نگاری منطقه ای قابلیت تحقق پیدا میکند و در این چرخه تمایزها و استعدادهای منطقه ای باید بصورت تفصیلی مورد توجه قرار گیرد.همچنین بایستی به منظور تامین عدالت مناطق و ایجاد فرصت برابر، دسترسی همگانی به خدمات و دستاوردهای توسعه و نیز در راستای اجرای سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی و به منظور ایجاد تعادل و بهره مندی از امکانات مناطق و ارتقای توانایی در برابر انواع تهدیدات، توجه به توسعه منطقه ای مورد توجه ویژه قرار گیرد.:یافته های این پژوهش با بررسی رویکرد آینده نگر توسعه در ایران قدرت مطالعه را در راستای یافتن نتایج معنی دار و کمک به برنامه ریزان و سیاستگذراران برنامه هفتم توسعه افزایش داده و از تحلیل آنها با تکیه بر مستندات جمع بندی مناسبی ارائه می دهد .
تهدیدهای ناتو و سیاست موازنه سازی روسیه در قطب شمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرهای زیست محیطی و گرم شدن آب وهوا، زمینه های رقابت فزاینده قدرت های منطقه ای به ویژه روسیه و کشورهای عضو ناتو را به منظور دسترسی به موقعیت ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک قطب شمال فراهم کرده است. در فرایند این رقابت، در سال های اخیر سیاست های ناتو در قطب شمال دشواری ها و محدودیت هایی را برای امنیت و منافع روسیه ایجاد کرده است. بر همین اساس در این نوشتار در پی پاسخ به این پرسش هستیم که روسیه چه راهبردی برای مقابله با تهدیدهای ناتو در منطقه قطب شمال دنبال کرده است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح شده است که: روسیه برای رویارویی با تهدیدهای نظامی ناتو، راهبرد موازنه قوا را با تقویت توازن نظامی در منطقه در دستور کار قرار داده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد مسکو با ایجاد ایستگاه های راداری، ایجاد سامانه های دفاع موشکی، افزایش نیروهای نظامی، تقویت و تجهیز نیروی دریاییِ معروف به ناوگان شمالی، نوسازی پایگاه های دریایی، برگزاری رزمایش های گوناگون نظامی و ایجاد فرودگاه های نظامی، توان نظامی خود را با هدف موازنه سازی در برابر تهدیدهای نظامی ناتو تقویت کرده است. روش پژوهش در این نوشتار از نوع کیفی است که با رویکرد تحلیل محتوای گزینشی داده ها و تحلیل های موجود انجام شده و از نظریه موازنه قوای کنت والتز برای تبیین موضوع بهره گرفته است.
بازاندیشی تاب آوری اقتصادی روسیه در برابر تحریم های غرب: الگو و درس هایی برای اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روسیه در سال های اخیر، به ویژه پس از بحران اوکراین در سال 2014 با چالش تحریم اقتصادی روبه رو بوده است. این کشور برای بی اثرکردن تحریم ها اقدام های مختلفی انجام داده است، اما برای رویارویی با تحریم می تواند از دیگر الگوهای اقتصادی نیز بهره برداری کند. این پرسش مطرح است که تاب آوری اقتصادی روسیه و تجربه این کشور در برابر تحریم های غربی چه درس هایی برای ایران دارد؟ با روش پژوهش کیفی و با مطالعه مقاله ها و منابع کتابخانه ای، داده های پژوهش را تجزیه و تحلیل می کنیم. با درنظرداشتن مفهوم تحریم اقتصادی و همچنین چارچوب های کلی این مفهوم، فرض بر این است که روسیه برای رویارویی با تحریم های غربی از سیاست های جانشینی واردات و چرخش به شرق بهره گرفته است. الگوی «ساخت چین- 2025» نیز می تواند برای روسیه کارآمد باشد. ایران نیز برای ایجاد اقتصاد قوی ضدتحریمی به سیاستی بلندمدت نیاز دارد که تجربه روسیه و همچنین سیاست «ساخت چین-2025» می تواند الگویی برای اقتصاد ایران باشد. در این نوشتار مشخص می شود که سیاست «ساخت چین-2025» هم به شکل اصولی تر سیاست جانشینی واردات را توسعه می دهد و هم عرصه را برای فناوری های پیشرفته و روزآمد هموار می کند. ساختار اقتصاد ایران و روسیه با وجود تفاوت های ساختاری از جهت هایی مانند نفتی بودن، دولتی بودن، زیر تحریم بودن، گرایش به تنوع بخشی و دیوان سالاری پیچیده شباهت هایی با یکدیگر دارند. بنابراین چنین الگویی می تواند در اقتصاد ایران هم استفاده شود که دچار چالش تحریم های غرب در اندازه و شدت بیشتر است.
همگرایی فرهنگی و بازتعریف هویت مشترک در سازمان همکاری اقتصادی (اکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکو خاطره گم شده هزاران سال هم زیستی ساکنان «قلب زمین» است. با شکل گیری سازمان همکاری اقتصادی، امیدهای فراوانی برای احیای امپراتوری های پرشکوه این جغرافیا در طول تاریخ، زنده شد. توان نهفته اکو برای تبدیل شدن به یک سازمان منطقه ای بر کسی پوشیده نیست. اما پس از حدود چهار دهه فعالیت، اکو به جایگاه تعیین شده نرسیده است. اینکه «چرا سازمان همکاری اقتصادی (اکو) پس از چهار دهه، به اتحادیه ای قدرتمند تبدیل نشده است؟» پرسشی است که در این نوشتار در پی پاسخ به آن هستیم. در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که «اکو برای تبدیل شدن به یک اتحادیه به بازتعریف هویت مشترک با واکاوی در ریشه ها، پیوندها و زمینه های فرهنگی خود نیاز دارد». یافته های نویسندگان نشان می دهد که هویت، ثابت و یکنواخت نیست. هویت اولیه سازمان های منطقه ای با هدف های ویژه ای شکل می گیرند. با مرور زمان و در اثر تحولات محیط بین الملل یا تغییرهای منافع ملی و به دنبال آن سیاست خارجی کشورهای عضو، هویت سازمان ها و اتحادیه های منطقه ای تغییر می کند. بنیانگذاران اکو پیش تر با هدف های سیاسی و امنیتی، همکاری های منطقه ای را تجربه کرده بودند. کشورهای عضو در جریان تحولات ساختاری و نهادی همکاری های خود، هدف های اقتصادی را بیشتر مورد توجه قرار دادند. این سازمان توان زیادی در گسترش همکاری های فرهنگی دارد. در این نوشتار با کمک مفهوم فرهنگ، بازتعریف هویت مشترک اکو را بررسی می کنیم. نظریه برساخته گرایی به عنوان چارچوب نظری، هدایتگر روند این پژوهش است. روش این پژوهش کیفی با رویکرد توصیفی- تحلیلی و بر اساس مطالعه موردی است. شیوه گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای و با استفاده از اینترنت است.
نقش صادرات انرژی در گسترش روابط ترکمنستان و هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این نوشتار بررسی توسعه روابط ترکمنستان و هند براساس صادرات انرژی است. امروزه نیاز به واردات گاز طبیعی قدرت های نوپدید مانند هند چندبرابر شده است و دستیابی به منابع مطمئن، ارزان قیمت و تنوع مسیرهای واردات در بالای هدف های این کشور قرار گرفته است. در این نوشتار به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که صادرات گاز طبیعی چه تأثیری در روابط هند و ترکمنستان داشته است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که صرف نظر از محدودیت های ساخت، خط لوله تاپی می تواند زمینه وابستگی متقابل و توسعه روابط اقتصادی دو کشور را فراهم کند. از چارچوب نظری وابستگی متقابل کوهن و نای در عصر جهانی شدن استفاده می کنیم. ابزار گردآوری اطلاعات من ابع کتابخان ه ای و اینترنت ی و روش پژوهش کیفی براساس تحلیل عمل گرایانه از گوان دافی است. یافته های پژوهشگر نشان می دهد که آسیای مرکزی شاه رگی حیاتی برای اتصال هند به شمال اروپا است و در این منطقه، ترکمنستان با منابع غنی گازی فرصت مناسبی برای هند ایجاد کرده است تا کالاهای خود را در این کشور و منطقه بفروشد و توافق هایی برای ساخت خط لوله تاپی هم انجام شده است. نتایج نوشتار نشان می دهد، اگرچه در بلندمدت صادرات گاز ترکمنستان رونق بیشتری می گیرد و به سود هند است، در حال حاضر موانعی برای هند وجود دارد، چون چین نفوذ بیشتری در آسیای مرکزی و ترکمنستان دارد. روسیه و ایران دیگر رقیبان هند در آسیای مرکزی برای واردات گاز از ترکمنستان هستند.
شاخصه های هویت دینی و انقلابی در تربیت و جامعه پذیری سیاسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
121 - 146
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف احصاء شاخصه های هویت دینی و انقلابی در تربیت و جامعه پذیری سیاسی ایران انجام گرفته است. روش این پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی و دسته بندی داده های گردآوری شده مبتنی بر شیوه کتابخانه ای مبتنی بر پایگاه های اطلاعاتی، منابع مکتوب و رساله های علمی بود که به بررسی هویت دینی و انقلابی از منظر امام خمینی(ره) پرداخته شد. یافته ها نشان دادکه شاخصه های هویت دینی و انقلابی عبارتند از: توکل، شهادت طلبی، باطل ستیزی، عزت و استقامت، عدالتخواهی و ظلم ستیزی، آزادگی و استقلال خواهی، ولایت مداری. همچنین راهکارهای انسجام هویت دینی و انقلابی در جامعه ایران عبارتند از: دشمن شناسی، تهذیب و تزکیه اخلاقی و حذف عوامل فساد، پیروی از ولایت و رهبری. آسیب شناسی دلایل و موانع دستیابی به هویت دینی و انقلابی در جامعه ایران شامل: ناکارآمدی رسانه های جمعی، ایجاد تنگناهای اقتصادی از سوی کشورهای معاند، مصرف گرایی، تجمل گرایی و عدم رعایت منافع عمومی بود. نتایج پژوهش بیانگر این است که دلایل و موانع دستیابی به هویت دینی و انقلابی در جامعه ایران و راهکارهای ارائه شده می تواند در شکل گیری هویت دینی و انقلابی تربیت سیاسی جامعه ایران مفید واقع شود.
اتحاد اسرائیل و آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران از منظر موازنه تهدید
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه در دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، رژیم اسرائیل به عنوان موجودیتی نامشروع و اشغالگر تلقی شده و یکی از سیاست های اصولی جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه در حمایت از جنبش های مقاومت بر علیه اسرائیل قرار دارد، این رژیم با احساس تهدید مواجه بوده و همواره تلاش داشته است تا در برابر این تهدید به ایجاد موازنه بپردازد. لذا این پژوهش با مبنا قرار دادن نظریه موازنه تهدید استفن والت و با پژوهشی تئوریک در پی پاسخ به این پرسش اصلی می باشد که؛ عوامل مؤثر بر احساس تهدید و هراس رژیم اسرائیل از جمهوری اسلامی ایران و دلایل نزدیکی آن به ایالات متحده آمریکا از دیدگاه نظریه موازنه ی تهدید چیست؟ در پاسخ به سؤال اصلی این فرضیه مورد آزمون قرار می گیرد که؛ حمایت جمهوری اسلامی ایران از جنبش های مقاومت و قطع ارتباط و اعلام عدم مشروعیت رژیم اسرائیل در دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تلاش برای افزایش قدرت و دست یابی به انرژی هسته ای و تشکیک در موضوع هولوکاست که بهانه اشغال سرزمین ملت فلسطین است، موجب شده که این رژیم، جمهوری اسلامی ایران را تهدیدی علیه موجودیت خود قلمداد کند. این امر موجب نزدیکی بیش از پیش این رژیم به ایالات متحده بر علیه جمهوری اسلامی ایران با هدف کاستن از تهدیدات مزبور شده است.
تحلیل حقوقی-اقتصادی رمزارزش ها و ظهور ساختارهای نوین نظام مالی، پولی و ارزی مجازی در اقتصاد بین الملل (مطالعه موردی کشور آمریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه با گسترش فن آوری های ارتباطی و اطلاعاتی، شاهد ظهور تأثیرات فضای مجازی در گستره های مختلف زندگی می باشیم، به گونه ای که توسعه ی اقتصاد فضای مجازی، دنیای اقتصاد را با پدیده ای نوین به نام رمزارزش ها روبرو کرده که با گسترش آن ها، حکمرانی پولی دولت ها در حال کاهش است و در نظام پولی مجازی نوین، بازیگران جدیدی وارد شده و موازنه ی میان قدرت های اقتصادی-سیاسی، مخصوصاً کشور آمریکا را به عنوان یکی از سلطه گران نظام مالی بین الملل، برهم زده اند. لذا سوال مهم این است که رویکرد مواجهه آمریکا با فرصت ها و تهدیدهای این تحول در نظام مالی و اقتصادی چگونه بوده است. در این مقاله سعی شده با روش تحلیل استنادی مبتنی بر رویکرد تحلیلی- توصیفی ضمن بررسی ساختارهای نوین نظام پولی و ارزی مجازی در اقتصاد بین الملل به تحلیل نحوه ی اعمال سیاست های آمریکا و مقررات حقوقی ناظر به رمزارزش ها پرداخته شود. در پایان نیز راه حل های پیشنهادی برای استفاده حداکثری از فرصت ها و کاهش تهدیدات در مواجهه با این تحولات ارائه گردید که نتایج نشان می دهد که اولاً ماهیت غیرمتمرکز رمزارزش ها، قانون گذاری را سخت تر از دیگر مسائل مالی و پولی کرده، اما می توان گفت باتوجه به گستردگی و تنوع انواع رمزارزش ها، برخی ماهیت پولی و برخی دیگر ماهیت دارایی دارند. لذا از این رو رویکرد پنج دستگاه دولتی آمریکا در خصوص رمزارزش ها در داخل کشور باتوجه به اهداف مختلف، متفاوت هستند. ثانیاً در سطح بین المللی به صورت کلی کشور آمریکا با رویکرد حفظ هژمونی دلار اقدام به حمایت از رمزارزش های مبتنی بر دلار (مانند تِتِر) نموده است و با جریمه رقبای این رمز ارزها پازل را به سمت حفظ هژمونی دلار بهم زده است. از سوی دیگر با حمایت از شرکت های فناوری که در حوزه رصد و پایش مبادلات رمزارزش ها هستند، اقدام به کنترل و نظارت بر بازیگران این حوزه نموده است.
بررسی تقابل ایالات متحده و فدراسیون روسیه در بحران اوکراین از دریچه فرهنگ راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
29 - 52
حوزه های تخصصی:
علی رغم وجود مسائل متعدد در روابط میان فدراسیون روسیه و ایالات متحده، بحران 2022 اوکراین ازجمله محورهای مهمی است که طی مدت زمان اخیر نه تنها موجبات رویارویی مجدد واشنگتن و مسکو را فراهم آورده، بلکه دامنه آن از قلمرو ملی خارج شده و به مسئله ای مهم در تعاملات منطقه ای و بین المللی مبدل ساخته است. با توجه به اهمیت چگونگی کنشگری فدراسیون روسیه و ایالات متحده در بحران مذکور و همچنین نتایج حاصل از آن، نگارندگان پژوهش حاضر کوشیده اند تا با روش کیفی و رویکردی توصیفی تحلیلی، به این پرسش پاسخ گویند که مؤلفه های فرهنگ راهبردی چه تأثیری بر الگوهای رفتاری دولتمردان روس و آمریکایی در قبال بحران اوکراین 2022 داشته است؟ فرضیه ای که در مقابل پرسش مذکور مطرح شده ناظر بر آن است که تقابل دو کشور در صحنه اوکراین را می توان به شدت متأثر از مبانی فرهنگی، ارزشی، ژئوپلیتیکی و تاریخی دو کشور دانست و بر این اساس است که جنگ، توسل به زور، بازدارندگی و استراتژی معنا یافته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است در بحران اوکراین رؤیای قدرت بزرگ و بازگشت به شکوه امپراتوری، مسائل ژئوپلیتیکی، نگرش منفی نسبت به نیات کنشگران رقیب، سنت های مربوط به کلیسای ارتدکس و ملی گرایی روسی، در مقابل باور به قدرت مطلق ایالات متحده در عرصه سیاست و روابط بین الملل، استثناگرایی، توجه ویژه به ارزش های لیبرال دموکراسی و ادامه جنگ تا تسلیم بی قیدوشرط دشمن، قرار گرفته است. در قالب این مؤلفه ها، الگوی رفتاری هریک از طرفین به سمت الگوی تقابل حداکثری و بازی با حاصل جمع صفر کشیده شده است
پیامدهای سیاسی و اجتماعی امنیتی شدن اعتراضات در جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۳
233 - 263
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی پیامدهای سیاسی و اجتماعی امنیتی شدن اعتراضات در جمهوری اسلامی ایران است. امنیتی شدن فضای اعتراضات توسط دستگاه های اجرایی و امنیتی نظام سیاسی، خود یکی از عواملی است که پیامدهای سیاسی و اجتماعی بسیاری برای دولت ها دارد؛ از این رو لازم است نخست آسیب شناسی شود که این پیامدها چیست و چگونه بر کارامدی نظام های سیاسی تأثیرگذار است؟ سپس بایستی راه حلی برای برون رفت از این مسئله یافت. بررسی های این پژوهش بر مبنای توصیفی-تحلیلی و طبق چهارچوب مکتب کپنهاک نشان می دهد که پیامدهای امنیتی اعتراضات نه فقط خشم و بی اعتمادی مردم به مسئولان، بلکه به ارزش های بنیادین جامعه همچون اعتقادات دینی را نیز افزایش داده است. در کنار پیامدهای سیاسی و اجتماعی، امنیتی شدن اعتراضات برای کشور پیامدهای اقتصادی نیز در پی دارد. در نهایت می توان گفت در جمهوری اسلامی ایران، امنیتی سازی اعتراضات به عنوان ابزاری جهت سوءاستفاده برخی افراد که منافعشان در سرکوب و سکوت مردم است، تبدیل شده و هر نهادی در شرایط بحرانی، با امنیتی کردن فضا، خشم معترضان را بیشتر و آنها را تحریک کرده است و مردم را در مقابل یکدیگر و نظام سیاسی قرار می دهد. در این موقعیت نظام سیاسی، یکی از مهم ترین ابزارهای مشروع، ولی خارج از قانون خود را برای مواقع بحرانی از دست داده و دیگر نمی تواند با استفاده از سرمایه های اجتماعی، پشتیبانی مردم را هنگام تهدید امنیتی داشته باشد. در نتیجه آتش اعتراضات می تواند پایه های نظام سیاسی ایران را تهدید و به نابودی کشاند.
رقابت استراتژیک آمریکا و چین و تأثیر آن بر سیاست هندو- پاسیفیک ایالات متحده: درس آموخته های راهبردی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
28 - 56
حوزه های تخصصی:
رقابت استراتژیک ایالات متحده و چین که از قبل آغاز شده بود، از ابتدای دهه دوم هزاره جدید شکل جدی تری به خود گرفته است. این رقابت استراتژیک که تأثیرهای زیادی بر سیاست هندو- پاسیفیک آمریکا داشته است، باعث چرخش استراتژیک واشنگتن به منطقه پاسیفیک شده است. واشنگتن به منظور موازنه چین در شرق آسیا، از حضور گسترده خود در بسیاری از مناطق جهان ازجمله خاورمیانه و اروپا کاسته است و بر منطقه هندو- پاسیفیک تمرکز کرده است. بنابراین مسئله اصلی این مقاله بررسی تأثیر رقابت استراتژیک آمریکا و چین بر سیاست هندو- پاسیفیک ایالات متحده است. مقاله در پی پاسخ به این سؤال است که رقابت استراتژیک آمریکا و چین چه تأثیری بر سیاست هندو- پاسیفیک ایالات متحده و رقابت منطقه ای و بازیگری ایران داشته است؟ فرضیه اصلی این پژوهش این است که رقابت استراتژیک آمریکا و چین باعث چرخش آمریکا از غرب آسیا به منطقه هندو- پاسیفیک و ائتلاف سازی برای جلوگیری از قدرت یابی و گسترش حوزه نفوذ چین شده و افزایش رقابت منطقه ای و تنش های سینوسی بین جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده را در خاورمیانه در پی داشته است. روش بکار رفته برای انجام این پژوهش، روش کیفی با رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری داده ها از منابع کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده و تلاش شده تا به تحلیل منابع و آزمون فرضیه پرداخته شود.
چالش های اساسی حکمرانی جهانی در نبود دولت جهانی حق بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
237 - 256
حوزه های تخصصی:
چالش های فراملی عصر حاضر اعم از مسائل صلح و امنیت، توسعه و رفاه، حقوق بشر، محیط زیست، مهاجرت، تروریسم، سلامت و.. غالبا به دلیل مشکلات ساختاری و هنجاری نظام حکمرانی جهانی حل نشده باقیمانده و با مصادیقی مانند تکثر و تعدد نهادها ، همکاری ضعیف و عملکرد ناهماهنگ آنها، ناکافی بودن ترتیبات سنتی برای مدیریت مسائل در عرصه فراملی، ناپایداری در توازن قوا، نبود جامعیت در کارگزاری حکمرانی جهانی، غایت آنارشیک، سوگیری لیبرال، تضادهای هنجاری در حوزه اجرای حقوق بشر، مشروعیت و نقص دمکراتیک،انطباق و بازماندگی از تحولات جهانی و.. مورد شناسایی قرار گرفته است که دولت جهانی حق بنیاد به دلیل خصیصه های منحصر به فرد خود، توانایی انسجام بخشی، مدیریت هماهنگ و ایجاد سیستم همکاری سلسله مراتبی در بین بازیگران این حوزه را داشته و جامعیت و وحدت ساختار و رویه ها را ایجاد و بر همین اساس توانایی مدیریت و حل چالش های فوق را داراست. در مقاله پیش رو پرسش اصلی آن است که حکمرانی جهانی در وضعیت فعلی و در نبود دولت جهانی حق بنیاد دچار چه چالش های اساسی شده است؟ در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی با هدف شناسایی ابعاد حکمرانی نامطلوب جهانی لزوم استقرار دولت جهانی حق بنیاد برای رفع چالش های اساسی این حکمرانی مورد بحث قرار می گیرد. نتیجه پژوهش،گویای چالشهای ساختاری،هنجاری و.. حکمرانی جهانی است که استقرار یک دولت فراگیر را برای رفع این چالش های اساسی اجتناب ناپذیر می کند.
ایران و نظم بین المللی جدید در پرتو وضعیت سه گانه سازنده، مخالف و پذیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوران گذار در نظم بین المللی دورانی یکسره در چالش یا صرف فرصت برای کشورهایی با سطوح متفاوت قدرت نیست. این دوران بسته به هوشمندی رهبران و تصمیم گیران کشورها در تدوین هوشمندانه استراتژی کلان یا غفلت از این امر می تواند سرشار از فرصت برای ارتقای جایگاه یا افول آن کشور در مناسبات بین المللی باشد. این مقاله به دنبال بازشناسی نقش های مختلف کنشگران دولتی در نظم بین المللی درحال تغییر است. نویسندگان ضمن مفهوم پردازی و تدقیق مفهومی نظم بین المللی، برآنند که کنشگران دولتی به سه دسته سازنده نظم، مخالف نظم و پذیرنده نظم تقسیم می شوند. در این میان نقطه ادعایی مقاله این است که یک دولت در هر سطحی از قدرت باشد می تواند با در پیش گرفتن الزاماتی استراتژیک در یک یا چند بُعد از نظم درحال تغییر، نقش سازنده ایفا کند. بدیهی است در جهان دائم متحول و پویای مناسبات چندسطحی دولت ها، پذیرفتن هر نقش، الزامات داخلی و ساختاری را بر یک کشور ضروری می سازد. در این میان، جمهوری اسلامی ایران با پذیرش هریک از موقعیت های فوق در نظم درحال تغییر بین المللی، باید بایسته ها و الزاماتی را در حوزه تدوین و اجرای استراتژی درپیش بگیرد. در این مقاله با اتکا به صورت بندی وضعیت نظم درحال گذار بین المللی از نگاه آیت الله خامنه ای به عنوان تصمیم گیر کلیدی ایران امروز، بعد از طراحی چهارچوب مفهومی دوران گذار، به این پرسش اساسی پاسخ داده است که الگوی کلیدی بایسته های کلان ایران در انتخاب نقش سازنده نظم بین المللی و استراتژی متناسب با این نقش، در سه دسته «مؤلفه بنیادین نقش آفرینی»، «پیش شرط اثرگذاری» و «الزامات شناختی» چگونه تببین شدنی است؟ برای پاسخ به این پرسش، پژوهش حاضر نوعی پژوهش نظری کاربردی به حساب می آید که با بهره گیری از توصیف، تبیین و تحلیل منطقی منابع کتابخانه ای، واکاوی نظری و تجربی مسئله و مصداق پژوهش را دنبال کرده است. منابع کتابخانه ای با رویکردی انتقادی فیش برداری شده و در خدمت طرح مفهومی تازه برای بایسته های جمهوری اسلامی ایران است.
تحلیلِ نهادگرایانه مسیر توسعه ترکیه (1923- 2015)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سودای توسعه در ترکیه از زمان شکلگیری جمهوری آغاز و امروز این روند از سوی دولت در دستور حکومت قرار گرفته است. اما پویش توسعه در ترکیه تنها از دهه 80 به بعد روندی موفقیتآمیزی تا سال 2015 داشته است. مقاله حاضر با هدف نشان دادن چگونگی فرآیند و در مسیر قرار گرفتن توسعه اقتصادی و سیاسی در ترکیه نوشته شده است. پژوهش حاضر با اتخاذ چارچوب نظری اقتصاد سیاسی نهادگرای عجماوغلو - رابینسون این پرسش را پی میگیرد که نهادهای سیاسی و اقتصادی ترکیه چگونه در فرایند توسعه این کشور تأثیر گذاردهاند؟ داده های مورد نیاز این مقاله با روش اسنادی گردآوری شده و روش تحلیل مقاله ردیابی فرایند است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که حرکت نهادهای سیاسی- اقتصادی ترکیه به سوی فراگیری بیشتر، فرایند توسعه را در ترکیه تقویت کرده است؛ به نحوی که با تثبیت نهاد مالکیت، افزایش نقش بخش خصوصی، استقلال نظام قضایی، کاهش قدرت نظامیان، گشودگی بیشتر سیاسی و گسترش جامعه مدنی کشور ترکیه به سمت فراگیری نهادی حرکت کرده است که پیامد آن گسترش انگیزههای فعالیت و مشارکت اقتصادی شهروندان و مآلاً رونق اقتصادی افزون تر است
مؤلفه های کارآمدی نظام سیاسی دینی از دیدگاه مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
577 - 604
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه کارآمدی، مقوله ای زمینه مند است، بررسی آن در چهارچوب مبانی نظری هر نظام سیاسی ضروری است. براین اساس در این نوشتار تلاش شده به این سؤال که مؤلفه های کارآمدی نظام سیاسی دینی در گفتمان مقام معظم رهبری چیست؟ پاسخ داده شود. برای این منظور از نظریه چهار سطحی از کارآمدی (که برای کارآمدی مؤلفه هایی مختلف در چهار بُعد اساسی ایده، ساختار، کارگزار و عملکرد قائل است) به عنوان نظریه مبنا استفاده شده است. از روش پدام نیز به عنوان روش تحلیل بهره برداری شده تا پاسخ سؤال اصلی ارائه شود. تحلیل، دیدگاه های رهبر معظم انقلاب نشان می دهد که ایده اصلی ایشان، مقوله حکومت اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه است و کارآمدی نظام سیاسی در سطوح چهارگانه نیز مبتنی بر این ایده سامان یافته اند. مؤلفه هایی مانند پاسخگویی به نیازهای زمانه در سطح ایده، ساختار مبتنی بر عدالت و شایستگی در سطح ساختار، ساده زیستی و شجاعت در سطح کارگزار و قانون گرایی در سطح عملکرد، مؤلفه های کارآمدی شناسایی شده اند.
سیاست همسایگی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران؛ الگوی پیشنهادی و توصیه های سیاستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۰)
57 - 81
حوزه های تخصصی:
سیاست همسایگی مناسب و به دنبال آن ایجاد همگرایی منطقه ای بر اساس مدل و الگوی بومی و منطقه ای، همواره برای جمهوری اسلامی ایران امری مهم بوده که با گذشت زمان اهمیتی مضاعف یافته تا جایی که امروز به عنوان راهبرد اصلی سیاست خارجی دولت سیزدهم تعیین شده است. سؤال این است که «الگوی بومی سیاست همسایگی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران چیست؟». حاصل این تحقیق ارائه الگوی سه بُعدی در ابعاد مفاهمه، معامله و مقابله، مبتنی بر تعاملات جمهوری اسلامی ایران با همسایگان است. این پژوهش همچنین جهت ارتقای روابط با همسایگان در سطوح مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی، توصیه ها و راهکارهایی را به دستگاه سیاست خارجی کشور پیشنهاد نموده است. برای گردآوری داده های این پژوهش از روش اسنادی و مصاحبه عمیق با نخبگان دانشگاهی و اجرایی سیاست خارجی کشور و برای تحلیل داده ها نیز از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است.
سناریوهای آینده نظم بین المللی برپایه ساختار و راهبرد بازیگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست جهانی، پس از فروپاشی نظام دوقطبی، به مرحله نوینی از زیست خود گام نهاده است که به دلیل پیچیدگی و افزایش عدم قطعیت های محیط بین المللی، شکست یکجانبه گرایی و افول نسبی هژمونی، تنوع در کنشگران رسمی و غیررسمی، چرخش های نظری، مفهومی، و معنایی در روابط بین الملل و پیدایش قدرت های نوظهور، بر آشوبناکی این محیط بیش از پیش افزوده شده است. تأمل و تفکر درباره اینکه آینده نظم بین المللی پس از سپری کردن دوران گذار به چه سویی خواهد رفت و کشورها و قدرت های نوظهور در آن چه جایگاهی خواهند داشت، به یکی از مسائل و مباحث نظری مهم در میان اندیشمندان و سیاستمداران تبدیل شده و همه کشورها، خواهان دستیابی به جایگاه مطلوب تر و سهم بیشتری برای نقش آفرینی در آینده نظام بین الملل هستند. پژوهش حاضر، در پی پاسخ گویی به این پرسش است که «براساس چشم اندازها و روایت های مطرح شده درباره آینده نظم جهانی و برپایه همگرایی و واگرایی میان قدرت های نوظهور و سنتی نظام بین الملل، چه نظم هایی در آینده نظام بین الملل، از مطلوبیت بیشتری برخوردار خواهند بود؟» و «سناریوهای برتر آینده نظم بین المللی، چه سناریوهایی هستند؟» پژوهش حاضر، دارای رویکرد آینده پژوهی بوده و از روش تحلیل ساختار و راهبرد بازیگران استفاده کرده است. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار مکتور انجام شده و جامعه آماری پژوهش، تعداد 25 نفر از خبرگان دانشگاهی را که به صورت نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب شده اند، دربرمی گیرد. یافته های پژوهش، بیانگر این است که اگرچه آینده نظم بین الملل، به دلیل پیچیدگی و سیال بودن محیط و عدم قطعیت های پرشمار، دچار ابهام است، اما برپایه کنشگری قدرت های نوظهور در تعامل و رقابت با قدرت های سنتی، تمایل بازیگران به وقوع نظام چندقطبی، چندمرکزی، و جهان مناطق، بیش از سایر چشم اندازها است.