فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۷۵٬۹۲۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر ارائه الگوی معادلات ساختاری تاثیر تجربه حسی برند بر ارزش ویژه برند با تاکید بر نقش میانجی دلبستگی شناختی، عاطفی و رفتاری مشتری در بازار محصولات آرایشی است. در پژوهش حاضر از روش توصیفی-پیمایشی بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش، مشتریان محصولات آرایشی در تهران بزرگ بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب گردیده اند. براساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر از مشتریان محصولات آرایشی در شهر تهران به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از پرسشنامه هیپولا و همکاران (2017) استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که تجربه حسی برند بر ارزش ویژه برند با تاکید بر نقش میانجی دلبستگی شناختی، عاطفی و رفتاری مشتری در بازار محصولات آرایشی تاثیر مثبت و معنادار دارد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی با داده های این مطالعه دارای برازش مطلوبی است و می تواند 50 درصد واریانس دلبستگی شناختی، 40 درصد دلبستگی عاطفی، 36 درصد دلبستگی رفتاری و 62 درصد واریانس ارزش ویژه برند را تبیین کند.
تجلی اربعین حسینی از منظر ولایت مداری
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال هشتم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۱
7 - 26
حوزههای تخصصی:
واقعه اربعین حسینی در سایه ولایت و ولایت مداری تبیین می شود. در این نوشتار با استناد به آیات و روایات به صورت تحلیلی- تبیینی سعی بر آن بوده تا این واقعه به نحو شایسته بررسی و تحلیل شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که پدیده اربعین حسینی روشنگر مکتب اسلام و بیانگر فرهنگ عاشورایی است. ایّام اربعین تداعی گر واقعه کربلا است. واقعه ای که تمام عالمیان در عزای آن ماتم گرفته و پیوسته گریستند. در این ایام همه زائران از اقصی نقاط جهان به سوی مقصدی واحد حرکت می کنند. از آنان فریاد عدالت خواهی و بیزاری از شرک، کفر، ظلم و فساد به عرش الهی می رسد. شعائر اربعین سرشار از مکارم اخلاقی است و به همگان از هر دین و مسلکی که باشند، انسانیت را تعلیم می دهد. با استناد به این نتایج می توان گفت که پدیده اربعین به ما می آموزد که رشد و تعالی آدمی تنها با ولایت مداریِ حجت خدا در روی زمین به کمال می رسد. در حقیقت، جانشین خداوند متعال، مظهر سلطه و قدرت عادلانه الهی است و همه فعالیت های فکری و عملی را رهبری و تدبیر می کند. در مقابل ولایت طاغوت و شیطان و پذیرش آن عین گمراهی و ضلالت است. با ولایت خداوند و جانشینان او، اتحاد، انسجام و استقلال مسلمین عملاً تبلور می یابد.
استخراج مسئلۀ عوض الهی در آلام از دعای پانزدهم صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۵)
81 - 98
حوزههای تخصصی:
گاه انسان با بیماری یا رنج هایی مواجه می شود که خود او و اختیارش در آن دخیل نیست و مستقیم از جانب خداوند به او رسیده است. در این گونه موارد، که از آنها به آلام ابتدایی تعبیر می شود، از جانب خداوند آیا می بایست جبرانی برای این فرد صورت پذیرد؟ متکلمان اسلامی، در مبحث عوض به این موضوع پرداخته اند. نوشتار حاضر نخست با روش تحلیلی و تطبیقی ضمن تعریف عوض از دیدگاه برخی متکلمان شیعی و معتزلی، شرایط، حدود و اوصاف آن را بیان نمود. و در نهایت با توجه به نظرات کسانی که مسئله عوض الهی را قبول دارند، به بررسی فراز های دعای پانزدهم صحیفه سجادیه پرداخته و ثابت کرده است که حضرت سجاد علیه السلام نیز در قالب دعا و مناجات، عوض الهی را مطرح نموده اند.
مبانی تفسیری تفهیم القرآن
حوزههای تخصصی:
تفسیر تفهیم القرآن تألیف مفسّر و متفکر نوپرداز هندی پاکستانی معاصر، ابوالاعلی مودودی است که از تفاسیر معتبر و مورد استقبال قشر جوان در شبه قاره هند و اخیراً در کشورهای اسلامی است. با توجه به این جایگاه و موقعیت، پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی عهده دار تبیین مبانی تفسیری تفهیم القرآن است. مودودی در کتاب تفسیر خویش صراحتاً به مبانی تفسیری خویش اشاره ننموده است اما با تتبع انجام شده در تفسیر تفهیم القرآن، مهم ترین مبانی تفسیری وی که هم نوا با مبانی اکثر مفسرین فریقین است: تحریف ناپذیری قرآن و صحّت همه مطالب آن، حکیمانه بودن قرآن، فصاحت قرآن، تدقیق لفظی و بلاغت قرآن، کامل و تمام نبودن معنای برخی آیات، جامعیت قرآن، جهانی بودن قرآن، نیازمندی متن قرآن به تفسیر بنابر اهمیّت، ضرورت و فوریت آن، امکان تفسیر متن قرآن، تعدّد لایه های معنایی قرآن، کلی گویی قرآن و ارتباط مفاهیم قرآن با فرهنگ زمانه خویش اند.
حدود مصلحت صغیر در جرایم کیفری از نظر فقهای معاصر
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره سوم اسفند ۱۴۰۲ شماره ویژه حقوق جزا
53 - 64
حوزههای تخصصی:
ولایت بر صغار تا زمان بلوغ بر عهده پدر، جد پدری، وصی، قیم و حاکم است که این ولایت مشروط به عدم مفسده و ضرر، رعایت اصلحیت و مصلحت برای صغار است و تنها چیزی که اختیارات ولی را محدود می سازد، مصلحت و غبطه صغیر است. لذا باید در اعمال و تصمیمات خود، مصلحت مولی علیه را رعایت نماید. در خصوص قصاص و جرایم کیفری نیز این مصلحت در عدم قصاص به صورت طلب دیه می باشد از نظر فقها معاصر غالباً أخذ دیه به مصلحت صغار است، ولی در مواردی ممکن است مصلحت صغار در عفو یا قصاص باشد. هدف از این پژوهش، تبیین نظریات فقهای معاصر است. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی به موضوع مصلحت صغار از نظر فقهای معاصر می پردازیم. اگر طفلی در اثر جنایت عمدی یا غیرعمدی به قتل برسد، اختیار قصاص یا أخذ دیه یا عفو با ولی او است، اما اگر جنایت بر صغیر، ضرب وجرحی باشد که موجب قصاص یا دیه گردد، قانون مجازات اسلامی در این مورد ساکت است و باید طبق اصل 167 قانون اساسی به فتوای مشهور فقها مراجعه نمود. در نتیجه در مورد قصاص، حق عفو برای ولی ثابت نیست و نسبت به گذشت از دیه هم، تنها در جایی ولی این حق را دارد که عفو برای صغیر مصلحت داشته باشد، نه برای خود ولی. فقهای معاصر در خصوص مصلحت صغیر نظریات متفاوتی دارند.
میانجی گری در فقه و حقوق کیفری ایران و نقش آن در تراکم زدایی در مرحله تعقیب جرم
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره سوم اسفند ۱۴۰۲ شماره ویژه حقوق جزا
219 - 232
حوزههای تخصصی:
میانجی گری از موضوعات مهمی و تأثیرگذار در قضازدایی است که همواره محل توجه و بحث و نظر بوده است. باوجود نقش مهم، آن گونه که شایسته است از منظر فقه و حقوق مورد بررسی قرار نگرفته است. ازاین رو هدف پژوهش حاضر، بررسی تطبیقی نقش میانجی گری و انواع آنان در آموزه های فقهی و نظام کیفری ایران در راستای تراکم زدایی در مرحله تعقیب جرم است. این مقاله نظری بوده و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و به صورت کتابخانه ای به بررسی موضوع مورد اشاره پرداخته است. یافته ها بر این امر دلالت دارد که در فقه میانجی گری به این مفهوم که در حقوق رایج است، در فقه مطرح نشده است و مفاهیمی چون شفاعت، جمیت، مذاکره و سازش بیشترین ارتباط مفهومی با میانجی گری دارد. کاربرد میانجی گری در جرایم شرعی مؤید آن است که در حدود دو نوع میانجی گری وجود دارد: میانجی گری نزد شاکی و میانجی گری نزد حاکم که از نوع اخیر تحت عنوان شفاعت یاد می شود. بر این اساس، در کلیه حدود ناظر به حق الناس مانند حد قذف و سرقت قبل از شکایت نزد حاکم و حتی کلیه تعزیرات ناظر به حق الناس، می توان نزد شاکی میانجی گری کرد، لذا ادله ممنوعیت از شفاعت در حدود، شامل حدود ناظر به حق الناس نمی شود، ولی در نظام حقوق ایران میانجی گری، صرفاً معطوف به جرایم تعزیری کم اهمیت شده است.
رابطه دین و فطرت (مطالعه موردی آیه فطرت با نگاهی بر آرای تفسیری علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی)
منبع:
کلام اهل بیت سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
103 - 119
حوزههای تخصصی:
انسان و کمال غایی او، اصلی ترین موضوع قرآن است و فلسفه بعثت انبیا و تشریع ادیان و شرایع، راهبری او به سوی سعادت ابدی است. خالق و رب انسان برای طی طریق و سیر در مسیر سعادت، او را به جهازی مجهز کرده است که بتواند مطلوب را حاصل نماید. شاید بتوان گفت که اصلی ترین این تجهیزات، سرشتن انسان بر فطرت باشد. از سوی دیگر، خداوند با ارسال رُسُل و تشریع دین، هدف غایی دین را رسیدن به کمال مطلوب معرفی می کند. آیه 30 سوره مبارکه روم که به «آیه فطرت» نامیده شده است، تنها آیه از قرآن کریم می باشد که در آن، کلمه دین و فطرت باهم آمده است؛ ازاین رو، لازم است رابطه بین آنها را با یکدیگر بررسی کرد. در این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی، رابطه بین دین و فطرت در آیه 30 سوره روم از دیدگاه دو مفسر بزرگ، علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی بررسی و تحلیل شد. نتیجه آنکه فطرت نوع خاصی از خلقت بوده و دین مجموعه قوانینی است که انسان را بر سرشت مفطور خود راهنمایی می نماید و در واقع، فطرت چیزی فراتر از دین است. در واقع هدایت فطری بستری برای هدایت وحیانی، و هدایت نبوی و وحیانی بوده و مدخلی است برای بازگشت به هدایت فطری که هدایتی درونی و شهودی است و بالاتر از آن تصور نمی شود. بدیهی است که نقطه کانونی هدایت انبیا، بیداری فطرت انسان برای رسیدن به کمال و اصل خویش است.
افزایش مهریه پس از عقد از منظر فقه امامیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۴)
126 - 152
حوزههای تخصصی:
امکان یا عدم امکان افزایش مهریه بعد از انعقاد عقد یکی از مسائل چالش برانگیز در فقه است. عده ای با استناد به برخی عمومات مثل قاعده تسلیط و ارائه برخی از موارد قیاس اولویت و جواب های نقضی نظیر تلازم حکم به تغییر پذیری مهریه در موارد محاسبه به نرخ روز که بیشتر شکل حقوقی دارد، با قول به افزایش مهریه بعدالقعد، به امکان افزایش قائل شده اند. در مقابل برخی مهریه را جزئی از یک عقد لازم دانسته و همان طور که اصل عقد قابل تغییر نیست، مهریه را هم تغییر پذیر نمی دانند. عده ای هم تفصیل داده و در صورت قید شدن شرط افزایش در ضمن عقد، افزایش بعد العقد را مجاز دانسته اند. در این نوشتار با رویکرد توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش کیفی در تجزیه و تحلیل اطلاعات، نگارنده ضمن بررسی آرا و استدلال های مهم فقهی موجود در مسئله، نقد اقوال و ادله و با ابتنا بر ماهیّت عقود لازمه، قواعد فقهی باب مهریه، ماهیت شروط ضمن العقد و قاعده لاضرر و نهی غرر، به تفصیل به پنج فرض رسیده و در برخی موارد افزایش را مشروع دانسته است.
مؤلفه های کنش های اجتماعی اسلامی و مقایسه سبک های هویت بر اساس آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر استخراج مؤلفه های کنش اجتماعی اسلامی و مقایسه آن با سبک های هویت است. روش این پژوهش مقایسه ای و از نوع تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل واریانس است. اینکه کنش اجتماعی اسلامی از چه مؤلفه هایی تشکیل شده و ارتباط آن با سبک های هویت، چه تفاوت هایی در مقایسه با هم دارند؟ از پرسش های این پژوهش است. جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسش نامه کنش های اجتماعی اسلامی (بر اساس برداشت تفسیری از آیات و روایات) و نیز بر پایه پرسش نامه سبک های هویت انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش طلاب و دانشجویان شهر قم است که از میان آنها 388 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس، انتخاب گردیدند. یافته ها نشان می دهد که کنش های اجتماعی اسلامی دارای چهار مؤلفه (عامل) مجزا در بین کنشگران اجتماعی است. هنجارمندی دینی، خودشیفته گریزی در روابط اجتماعی، ارتباط جویی دین محور و مرزیابی اخلاق مدار، از این سازه به دست آمد. این سازه از کنش اجتماعی اسلامی در ارتباط با هویت سه گانه چنین است که سبک های هویت اطلاعاتی و هنجاری تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند، اما هر کدام از آنها با سبک هویت اجتنابی تفاوت معناداری دارند؛ یعنی افراد با سبک هویت اطلاعاتی و هنجاری، سطوح بالاتری از کنش های اجتماعی اسلامی را از خود نشان می دهند و دارندگان سبک هویت اجتنابی درجات ضعیفی از کنش اجتماعی اسلامی را دارا می باشند.
بررسی مقایسه ای آرا و اندیشه های استاد مرتضی مطهری و هربرت اسپنسر در باب تکامل اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال دهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
133 - 157
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، مقایسه ای میان تکامل اجتماعی با تفسیر و بیان استاد مطهری و دیدگاه هربرت اسپنسر است. روش مورد استفاده در این مطالعه، توصیفی-تطبیقی بوده و ابزار جمع آوری اطلاعات، اسناد، مدارک، کتاب ها و مقالات معتبر و با روش کتابخانه ای بوده است. مطابق با نتایج این پژوهش، گرچه رویکرد تکاملی اسپنسر با نگاه استاد مطهری به مفهوم تکامل، متفاوت است، هر دو با دو نگاه متفاوت به این مفهوم پرداخته اند؛ یکی با نگاه دینی متأثر از آموزه های دینی اسلام و برخی از اندیشمندان اجتماعی و دینی همچون علامه طباطبایی ره و دیگری با رویکرد جامعه شناختی و تحت تأثیر اندیشه های داروین و لامارک به این موضوع پرداخته است؛ برای نمونه هر دو در تعریف تکامل اجتماعی که به معنای تنوع و تقسیم کار بیشتر است و همچنین اعتقادنداشتن به تکامل تک خطی با هم اشتراک دارند؛ اما از دیدگاه استاد مطهری تکامل اجتماعی از راه وفاق ها و سازگاری های جمعی پدید می آید، نه از راه تفاوت ها و تضادها؛ ولی اسپنسر تکامل جامعه را نتیجه جنگ های سیاسی و منطقه ای می داند.
امکان سنجی اجرای مجدد مجازات سالب حیات از دیدگاه فقه و حقوق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۱
110 - 139
حوزههای تخصصی:
مجازات های سالب حیات، در قصاص نفس، اعدام حدی و تعزیری اجرا می شوند. در برخی موارد پس از اجرای مجازات و تایید مرگ مجرم به وسیله پزشک قانونی، نشانه های حیات در مجرم پدیدار می شود که حاکی از بقاء حیات اوست. اکنون سوال این است که آیا می توان دومرتبه مجازات را اجرا نمود یا خیر ؟ پژوهش حاضر با روش تحلیل متن و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای واسنادی، در صدد پاسخ به این مسئله است. مشهور فقهای امامیه و به تبع آنها ماده 438 قانون مجازات اسلامی، حق قصاص نفس را برای ولیّ دم محفوظ می دانند از دیدگاه نگارنده ولیّ دم حق قصاص مجدد دارد دلیل این امر آیات، تصریح و تعمیم روایات می باشد. اما در تمام موارد اعدام تعزیری با توجه به نبود مستندات معتبر برای اصل و تجدید این نوع اعدام، اجرای مجدد آن جایز نیست و در اعدام حدی فقط در فرض ثبوت جرم بوسیله اقرار و اجرای صحیح مجازات و کشیدن درد آن، تجدید مجازات جایز نیست.
نظام نیازهای انسان در پرتو تفسیر نیایشی آیه «انتم الفقراء» با بهره گیری از نیایش های صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله اوصافی که قرآن کریم انسان را بدان وصف می کند صفت «فقر» است، که در آیه 15 سوره فاطر با عبارت «انتم الفقراء» از آن یاد شده است. برای شناخت انسانِ فقیر باید مصادیق فقر را شناخت، تا هم با شناخت مصادیق اوج احتیاج انسان نمایانده شود و هم به راهکارهای رفع نیازها برسد. مراجعه به تفاسیر ذیل این آیه تنها کلیاتی در باب انواع فقر به دست می دهند و مصادیق دقیق و ابعاد نیازمندی را روشن نمی سازند، اما سؤال اصلی این است که مصادیق این فقر و نیازمندی چیست. نیایش ها، از جمله نیایش های پربار صحیفه سجادیه، مصادیق دقیق تری از فقر را بیان می کنند و در پرتو تفسیری نیایشی آیه، نظام نیازهای انسان شناخته می شود، نظامی که در یک نگاه قابل دسته بندی به نیازها، از جمله: نیازهای بنیادین مانند روزی، نیرو، انگیزشی: مانند عفو، امید، انس و عملکردی مانند بصیرت، اطاعت، توکل، ذکر و فرانیازها، از جمله: رحمت، بخشش و محبت هستند. این پژوهش بر آن است تا با روش تحلیل محتوای مضمونی و با گردآوری مطالب به صورت کتابخانه ای، به تفسیر نیایشی این آیه و ترسیم یک نوع از نظام نیازها، با کاربست نیایش های صحیفه بپردازد و ظرفیت این نوع تفسیر را در حد توان خویش روشن سازد.
تحلیل و بررسی آراء مفسران درباره «وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیَمَ مَثَلًا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
27 - 54
حوزههای تخصصی:
آیه 57 سوره زخرف، از مَثَلی حکایت دارد که مورد تمسخر و استهزاء مشرکان قرار گرفته است و آنان با پیامبر(ص) به جدال پرداخته اند. مفسران در اینکه مراد از مَثَل زده شده چیست و این آیه چه معنا و مفهومی دارد، همسو و هم صدا نبوده و دیدگاه هایی را مطرح ساخته اند که هریک با نوعی چالش مواجه است. پژوهه حاضر با روشی توصیفی تحلیلی و انتقادی کوشیده است با بررسی این آیه و دیگر آیات و تحلیل تفاسیر و روایاتی که ذیل آیه مطرح هستند، مناسب ترین تفسیر را ارائه دهد. نتایج نشان می دهد که میان دو نوع روایت مربوط به سبب نزول، نوعی خلط صورت گرفته و بی توجهی به این نکته موجب شده که فهم آیه دشوارتر شود. از این رو نقلی که مَثَل مورد نظر را به مشرکان و نه لزوماً ابن زبعری منتسب می داند، صحیح تر و در عین حال با سیاق و بافت خود آیات نیز سازگارتر است. همین نکته می تواند نقدی قرآنی، مبتنی بر بررسی روایات وارده بر مفسرانی که مَثَل زده شده را از جانب خداوند می دانند، به حساب آید.
بازنمایی اخلاقی گفتمان انبیاء(ع) در قرآن کریم با خوانش سبک شناسی نحوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
297 - 326
حوزههای تخصصی:
در میان گفتمان های قرآنی، کنش گفتاری انبیاء(ع) از بسامد بالایی در کاربست تکنیک های سبک ساز جهت بازنمایی آموزه های اخلاقی برخوردار است.در میان سبک های آوایی، واژگانی، نحوی و بلاغی، لایه نحوی با خوانش روابط پرتکرار نظام های نشانه ای دستوری، به معانی نهفته ای اشاره دارد که مدلی روشمند در تفسیر و ترجمه گفتمان های قرآنی فراهم می آورد. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، به دنبال پاسخ به این سٶال است که چگونه تکنیک های برجسته ساز نحوی، زوایای اخلاقی گفتمان انبیاء(ع) را در موقعیت های گوناگون برجسته می سازد؟ رهیافت های حاصل آنکه واکاوی گزینش های سبک ساز در قالب سازه هایی جهتمند، مانند «حذف صدای دستوری»، «افزایش ظرفیت جمله»، «تقدیم و تأخیر»، «ضمیرگردانی» و «نوعیت جمله»، آموزه هایی اخلاقی همچون «حفظ قداست حریم الهی»، «تسلیم کامل در برابر حق»، «ادب و عفت رفتاری»، «خشوع و تواضع» و «تمسک شدید به آیین الهی» را به تصویر کشیده که افزون بر تبلور سیره انبیاء و ارائه الگوی رفتاری قرآنی، در روشمندسازی تحلیل قرآن یاری می رساند. همچنین این امر، ابعادی از اعجاز زبانی قرآن را در زایش ظرافت های معنایی نمایان می سازد.
نقد مقاله «عیارسنجی رویکرد سکوت گرا در برابر انگاره اتحاد عاقل و معقول»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
229 - 244
حوزههای تخصصی:
در مقاله ای مهم ترین ادله اثبات و ابطال انگاره اتحاد عاقل و معقول را بررسی کردم، نشان دادم هیچ یک از آنها تامّ نیست و در انتها چنین نتیجه گرفتم که در مورد این نظریه باید سکوت کرد. این رویکرد سکوت گرا موردنقد پژوهشِ دیگری قرارگرفته است که تگارنده آن تلاش کرده است برهان تضایف را از اشکال های مقاله ام نجات دهد. در این مقاله با عیارسنجی تلاش های پژوهش مذکور، نشان دادم که:1-این تلاش ها درواقع دست کشیدن از برهان تضایف و اقامه برهآنهای دیگری است که خود صدرا به آنها اشاره هم نکرده است؛ 2-این برهانها در اثبات اتحاد ماده و صورتی که مورد ادعای نظریه اتحاد عاقل و معقول است، ناتوان است؛ 3-هیچ یک از اشکال های پژوهش مذکور به مقاله اول، وارد نیست. برای پاسخ به اشکال ها، در این پژوهش نشان می دهم تجرد شرط معلوم بودن نیست و این مطلب با تجرد صور ادراکی منافاتی ندارد، زیرا بحث در بابِ علم حضوری است، نه علم حصولی. همچنین روشن می کنم شرط بالفعل و بالذات معقول بودن، «جوهر مجرد بودن» است؛ زیرا اوّلاً خودِ صدرا علم حضوریِ «عرض» به خودش را ردّ کرده است؛ ثانیاً پذیرشِ چنین دیدگاهی، مسئله را از حوزه بحثِ آن خارج می کند، زیرا حوزه بحث در مسئله «اتحاد عاقل و معقول»، علم حصولی به غیر است، نه علم حضوری عرض به خود.
إستراتیجیات عملیه التحدث فیما یتعلّق ب «الاعتذار» لدى الناطقین بالعربیه بمدینه أهواز من منظور علم اللغه الاجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
125 - 140
حوزههای تخصصی:
الاعتذار من أهم الظواهر اللغویه التی تأثرت بشکل کبیر من الظروف الاجتماعیه والثقافیه السائده فی المجتمع. فی کل مجتمع، سواء أکان صغیراً أم کبیراً، نجد الناس فی مواقف مختلفه، وفقاً لمکونات، مثل العمر و الجنسانیه والوضع الاجتماعی وما إلى ذلک، یقومون باستخدام الکلمات والتعبیرات وأحیاناً السلوکیات الخاصه لتقدیم الاعتذار. الدراسه الحالیه هی من النوع الکمی (المسح) والنوعی (المقابله)، وقد تمّ عمل جمع البیانات بمساعده استبانه إکمال المحادثه، وبلغ المجتمع الإحصائی لهذه الدراسه 150 ناطقاً باللغه العربیه فی مدینه أهواز بإیران بأعداد متساویه من الذکور والإناث. وتسعى هذه الدراسه إلى التحقق من دور الجنسانیه فی کمیه ونوعیه استخدام الکلمات والتفسیرات التی تشیر إلى الاعتذار فی المواقف المختلفه من قبل المتحدثین باللغه العربیه. وبالتالی، خلص منجزو هذه الدراسه، بعد مراجعه نتائج الاستبانه ومقابله المجتمع الإحصائی، إلى أنّ المرأه العربیه فی المواقف المناسبه کانت أکثر میلاً لتقدیم الاعتذار الذی یرافقه تأکید وإصرار، وأظهرت الدراسه أن معظم النساء تحمّلن المسؤولیه عن أخطائهن، بینما کان الرجال العرب أکثر میلاً لعدم الاعتراف بأخطائهم وکانوا یلقون باللوم على الآخرین، حیث تتأثر جمیع استخدامات اللغه هذه بالجنسانیه والجانب العاطفی لشخصیه المرأه، وفی المقابل، میل الرجال للسلطه والحفاظ على المکانه الاجتماعیه.
تبیین میدان معناشناسی واژه عفت در قرآن و روایات از منظر محور هم نشینی و جانشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
183-200
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین روش های شناخت معنای واژه ای در زبان، استفاده از مفاهیم هم نشین و جانشین آن واژه است. دیدگاه معناشناختی با توجه به روابط هم نشینی و جانشینی، می تواند دیدگاه قرآن و روایات را درباره مفاهیم اخلاقی و ارزشی تبیین کند. عفت واژه اى است که بر گونه ای از بازدارندگی و خویشتن داری در انجام فعل حرام و زشت یا گدایی و درخواست بی مورد دلالت دارد. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای با تأکید بر حوزه معناشناختی به بررسی واژه عفت درآیات و روایات پرداخته و با عنایت به روابط مفهومی عفت با دیگر مفاهیم هم نشین و جانشین، گستره معنایی این واژه و مفاهیم نو و کارآمد و چرایی هم نشینی و جانشینی این واژگان را به جای عفت بیان کرده که برای تعیین حدودوثغور این واژه و جلوگیری از سوء برداشت های شخصی ضروری است. بر اساس یافته های این پژوهش تعدادی از مفاهیم همچون هتک، حرص، شهوت رانی و گدایی مفاهیم متقابل عفت هستند و قناعت، نشانه اسلام و تشیع، غیرت، عقل و بهترین عبادت، مفاهیم غیرمتقابل و هم نشین عفت هستند که ارتباط معنایی وثیقی با عفت دارند و واژههای کف، امتناع، صبر و حفظ و آیات یا جملاتی در قرآن کریم جانشین واژه عفت هستند.
بررسی آیات موهِم تعدد سرشت انسان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
139 - 156
حوزههای تخصصی:
سرشت انسان نحوه وجودی و نوع آفرینش اوست که در قرآن از آن به «فطرت» یاد شده و آیاتی بر وجود آن دلالت دارد. از سوی دیگر برداشتی سطحی از آیاتی همچون آیه شاکله (اسراء: 84)، آیه تقسیم کننده انسان ها به دو گروه مؤمن و کافر در آغاز آفرینش (تغابن: 2)، نیز آیات بیانگر برخی از ویژگی های انسان (همچون جزوع، منوع، ظلوم، جهول، مفسد و خونریز بودن) ممکن است موهم اثبات چنین سرشتی دست کم در گروهی از انسان ها تلقی شود. این پژوهش با هدف دستیابی به دیدگاه قرآن و با روش توصیفی تحلیلی به دلالت شناسی این قبیل آیات و وجه جمع میان آنها سامان یافته و به این نتیجه رسیده که آیات یادشده بیانگر خاستگاه تکوینی چنین صفاتی در انسان نیست و بر این اساس نمی توان از آنها تعدد سرشت آدمیان را اثبات کرد.
دارایِ وجود بودنِ وجود و استدلال تسلسل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
165 - 188
حوزههای تخصصی:
صدرا در أسفار استدلالی را علیه موجودیت وجود به سهروردی نسبت می دهد که از این قرار است: «موجود» یعنی دارای وجود؛ حال اگر وجود موجود باشد دارای وجود است و از تکرار این استدلال، تسلسل وجودها لازم می آید؛ پس وجود موجود نیست. حامیان حکمت متعالیه پس از صدرا و تقریباً همه معاصران این استدلال را به تبع صدرا به سهروردی نسبت داده اند. دلایلی تاریخی می آورم که این استدلال از آنِ سهروردی نیست. مشخصاً سهروردی نسخه های متفاوت این استدلال را به مخالفان اتباع مشائیان و خصوصاً ابن سهلان نسبت می دهد. بیش از این، او اظهار می کند که اتباع مشائیان به این استدلال ها پاسخ های درخور داده اند. شواهدی ارائه می کنم این انتساب های سهروردی مقرون به صحت هستند. همچنین با تحلیل استدلال های تسلسل سهروردی نشان می دهم که هیچ کدام از استدلال های تسلسلی که سهروردی بر آن صحه گذاشته است، مبتنی بر مقدمه ای درباره مفهوم «موجود» نیستند. به جای آن این استدلال ها همگی دارای مقدمه های متافیزیکی اصیلی هستند. از این یافته ها نتیجه می گیرم که استدلال تسلسل یاده شده تفسیر نادرستی از متن سهروردی در حکمه الإشراق است. ریشه این تفسیر نادرست را می توان تا شرح قطب رازی ردیابی کرد. در ادامه تفسیر مطلوبی از استدلال او در حکمه الإشراق ارائه می کنم. دلایلی اقامه می کنم که این استدلال دشوارتر از آن است که از ابتدا به نظر می رسیده است: به نظر می رسد که این استدلال تسلسل راه گریز ساده ای جز قائل شدن به وحدت شخصی وجود برای حامی موجودیت وجود باقی نمی گذارد.
ردپای اندیشه های بودایی در انگاره ها و آثار فرهنگی عصر ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین بودا در قرن هفتم هجری همراه سپاهیان مغول و در دوره دوم هجوم آنها به فرماندهی هلاکو وارد ایران شد. دین بودا دارای سه فرقه اصلی تیره واده (هینه یانه)، مهایانه و وجریانه است. از زمان هلاکو به بعد، ایران یکی از مراکز مهم رشد و گسترش افکار بودایی بوده است و ازآنجاکه بسیاری از ایلخانان مغول پیرو وجریانه بودند، سعی و تلاش فراوانی برای بسط دین بودایی به کار بردند و در اندک زمانی سیل بخشیان، لاماهای تبتی و راهبانان بودایی تبت، مغولستان، سرزمین اویغور و حتی هند به ایران سرازیر شد. آباقاخان و ارغون در رواج دین بودایی تلاش فراوانی مبذول داشتند و در دوره آنان دین بودایی در ایران گسترش زیادی یافت. درباره حضور و نفوذ این آیین در ایران دست کم در دوره حضور ایلخانان تحقیقاتی انجام شده؛ اما هدف اصلی پژوهش حاضر واکاوی مؤلفه های اثرپذیر در فرهنگ ایرانی از آیین بودا در دوره تاریخی مورد بحث است. مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی مبتنی بر یک مطالعه تاریخی، به بازشناسایی ردپای مفاهیم آیین بودایی در آثار فرهنگی عهد ایلخانی می پردازد. دستاورد مهم پژوهش این بوده است که در تاریخ ایران عصر ایلخانی می توان در مواضع متعددی ردپای بودیسم را در آثار فرهنگی، نظیر نوشته های نخبگان و اندیشمندان علمی و ادبی، تصوف، معماری معابد و هنر نقاشی مشاهده کرد که این موضوعات تاکنون کمتر مورد توجه محققان واقع شده است. بدین لحاظ، رهیافت پژوهشی مقاله ارائه مصادیقی از این اثرپذیری انگاره های فرهنگی با مستندات تاریخی مبرهن است، که زوایا و افق های جدیدی را در پژوهش های تاریخ ادیان به روی محققان به تصویر خواهد کشید.