نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۷۶٬۸۹۰ مورد.
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
205 - 240
حوزههای تخصصی:
تأکیدات فراوان نسبت به زمامداری و نقش زمامداران در سعادت جامعه، چه در منابع دینی و چه در اندیشه های رهبران جمهوری اسلامی، نشان از ضرورت تدوین برنامه ای جامع برای تربیت زمامداران دارد که تدوین آن علاوه بر نیاز به مبانی مبتنی بر قرآن و سیره معصومین (علیهم السلام)، به استفاده از اندیشه های متفکران مسلمانی که در راستای کاربست مبانی اسلامی در اندیشه خود تلاش نموده اند؛ نیز محتاج است. در این میان اندیشه های فارابی به عنوان مؤسس فلسفه اسلامی حائز اهمیت ویژه ای است به خصوص آنکه زمامدار و تربیت وی، به تبعیت از افلاطون، دغدغه اصلی فارابی نیز بوده است. بر این اساس تلاش این پژوهش بر این خواهد بود که با استفاده از آثار و تالیفات فارابی مروری بر اندیشه های او دررابطه با تربیت زمامدار داشته باشد و به عبارت دقیقتر این پژوهش به دنبال پاسخی برای این سؤال است که «اندیشه فارابی چه دلالت هایی برای تربیت زمامداران دارد؟» این پژوهش برای پاسخ به این سوال با استفاده از روئش دلالت پژوهی به استخراج و تحلیل سهم یاری ها و سپس دلالت های مرتبط با تربیت زمامداران از اندیشه فارابی پرداخته و در نهایت تلاش کرده است این دلالت ها را در قالب یک نمودار مفهومی ارائه نماید.
A Critical Reflection on "Education and Curricular Perspectives in the Qur'an" by Sarah Risha(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی انتقادی رهیافت های مکتب کنش متقابل نمادین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مکتب کنش متقابل نمادین تلاشش بر این بود که رویکرد جدیدی مغایر با رویکرد پوزیتیویستی ترسیم کند؛ تا از رهگذر آن برخی زوایای تاریک شکل گیری کنش اجتماعی را روشن سازد. این مکتب با تأکید بر این نکته مرکزی و مهم که انسان برخلاف جانوران پست تر موجودی متفکر و دارای نظام معنایی است، درصدد برآمد نقش نماد و معانی در باز تعریف مقوله آگاهی در خارج از چارچوب پوزیتیویسم ارائه دهد. لذا تلاش این مکتب در چارچوب رهیافت های متنوع آن برای بیان نقش نمادها و معانی در ایجاد کنش و در تحلیل زوایای آن در همین راستا صورت گرفته است. از جمله رهاوردهای این مکتب اینکه توانست رویکردهای خردبینانه را وارد ادبیات جامعه شناسی کند و توجه محققان را به سمت افراد و انگیزه های کنش معطوف سازد. از سوی دیگر، این مکتب دارای نقاط ضعف و رخنه های متعدد و بنیادینی است که به نظر می رسد ریشه در مبانی پراگماتیستی و مادی این مکتب دارد. از جمله نقدهای وارد بر این مکتب، فقدان تبیین علّی، نپرداختن به ابعاد پنهان کنش، انکارگرایش های فطری، انفعال در برابر اقتضائات جامعه و تقلیل معرفت به ساحت های اجتماعی است.
آسیب شناسی مسأله بدبینی مردم نسبت به اسلام با تشکیل حکومت دینی در عصر غیبت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکومت اسلامی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
159-189
حوزههای تخصصی:
یکی از شبهاتی که در سطحی وسیع بر ضد مبانی فکری حکومت اسلامی به ویژه مسأله ولایت فقیه ترویج می شود، این است که تشکیل حکومت در دوره غیبت، موجب بدبینی مردم نسبت به اسلام می شود؛ زیرا در این دوره به سبب غیبت امام معصوم، با تشکیل حکومت دینی، خطاهایی توسط مسؤولین حکومتی رخ می دهد که مردم خطاهای آنان را به حساب اسلام می گذارند و نسبت به اسلام بدبین می شوند و طبعاً بدبینی مردم نسبت به اسلام، مفسده بالاتری در بر دارد. شبهه مذکور علاوه بر آن که منطبق بر هیچ یک از حجج اربعه نیست، مخالف سیره و برخی واقعیت های دوره معصومین: نیز می باشد و با برخی قواعد اصول فقه؛ مانند قاعده «میسور» نیز مخالف است که در این پژوهش، شبهه مذکور بر اساس ادلّه فوق، واکاوی و نقد شده است.
بررسی مقایسه ای اخلاص از نگاه خواجه عبدالله انصاری در منازل السائرین و بحیی بن پقوده در الهدایة الی فرائض القلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۹
93 - 112
حوزههای تخصصی:
اخلاص از فضائل برجسته ی اخلاقی انسان در ادیان یهود و اسلام است که خواجه عبدالله انصاری (396-481 ق) عارف مسلمان در منازل السائرین و بحیی بن پقوده عارف یهودی معاصر وی در الهدایه الی فرائض القلوب آن را از جمله ابواب سلوکی قرار داده اند. یافته های این پژوهش که بر پایه ی مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی - تحلیلی صورت پذیرفته نشان می دهد که این دو عارف با وجود اشتراک در تعریف اخلاص، در بیان جزئیات اختلاف دارند. خواجه اخلاص را بیست و چهارمین منزل از منازل یک صدگانه ی سلوکی به سوی توحید قرارداده، اما ابن پقوده آن را باب پنجم از ابواب ده گانه به محبت الهی معرفی کرده است. خواجه که بنیان سلوکی خود در منازل السائرین را بر کتاب و نقل استوار نموده، در بیان مختصر خود آخرین درجه ی اخلاص را بر اساس درجات سه گانه ی سالکان رهایی عمل می داند، اما بحیی در قالب بیانی مبسوط و متأثر از منابع اسلامی، با تأکید بر استفاده از سه منبع عقل، کتاب و نقل، حصول کمال اخلاص را نتیجه ی پیمودن ده مرحله دانسته و به طور مفصّل به آسیب شناسی عمل خالصانه می پردازد.
تحلیلی بر هویت معرفتی دانش اخلاق کاربردی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
45 - 62
حوزههای تخصصی:
اخلاق کاربردی را می توان به عنوان شاخه ای از اخلاق هنجاری شناخت که عهده دار حل مسائل اخلاقی به ویژه در دوراهی ها و تعارض های اخلاقی است. این شاخه از اخلاق را می توان با سنجه آموزه های اسلامی مورد بازخوانی و بازسازی قرارداد. در این صورت می توان از امکان اخلاق کاربردی اسلامی سخن گفت. اخلاق کاربردی اسلامی می تواند در تمام مراحل حل یک مسئله اخلاقی از تصور، داوری و قضاوت، حکم اخلاقی، تصمیم و اجرای آن پیشنهاداتی را ارائه کند. در این صورت می توان برای اخلاق کاربردی اسلامی ضمن بیان تعریف کاربردی و عملیاتی، به منابع، مبانی، اصول و روش های حل مسائل اخلاقی در موقعیت های خاص و دشوار پرداخت. این مقاله عهده دار تبیین این مسئله در عرصه امکان و عمل و ارائه ی یک الگوی حداقلی از اخلاق کاربردی اسلامی و ارائه یک تعریف پیشنهادی است. این دانش مرتبط با حوزه علوم اسلامی می تواند ظرفیت عظیمی را برای عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی و حرفه ها برای گره گشایی در مسائل اخلاقی فراهم کند.
بازخوانش پندار دوگانگی فاعلیت انحصاری حضرت حق و سببیت اشیاء در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
107 - 122
حوزههای تخصصی:
Allah's exclusive agency from one side and the simultaneous causation of things on the other side is one of the most profound and difficult theological issues for thinkers to face. Commentators, theologians, philosophers and mystics have tried to analyze the issue in one way or another. The complexity of this question has made some who defend Allah's efficiency attribute the agency exclusively to Him denying the causality of things. On the contrary, some others have delegated the efficacy and agency entirely to things and human voluntary acts abandoning or denying Allah's efficiency completely. Relying on intellectual proofs and benefiting from revelations and mystical visions, Mulla Sadra considers Allah's efficiency to be compatible with that of things.
In his paper, the author has explained the issue through two philosophical and mystical approaches. In the philosophical approach, he has adopted a realistic attitude, based himself on the principle of causality, that the system of causes and effects is hierarchical and separated the real agent from preparing causes. In the mystical approach, having related the principle of causality to manifestation and state theory (i.e. effect is a manifestation or state of the cause) and based himself on the principle of "There is no active agent in existence except Allah", this issue has been investigated, without involving the idea of dualism or polytheism in creation. The examination of this subject in Sadra's theosophy leads to a profound and accurate understanding of many disciplines, such as: ontology, how the world is created and managed, the problem of evil in the world and how to attribute it to God, anthropology, especially human free will.
In addition to these cases, such an attitude can be regarded as one of the epistemic foundations for exegeses in understanding verses of the Qur'an as to creation, efficacy, unification of Divine Acts and unity of Lordship. Adopting such an attitude to the agency of Allah Almighty, in addition to the cognitive and theoretical aspects, plays a significant role in wiping polytheism off the globe and training monotheists.
ماهیّت کتاب اربعین اسعد بن ابراهیم اربلی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ مهر و آبان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۰۲)
151 - 171
حوزههای تخصصی:
کتابِ اربعین اسعد بن ابراهیم اربلی درباره فضائل امیر المؤمنین (ع) دستِ کم از قرن هشتم در میان نویسندگان شیعه شهرت یافته است. ناشناخته بودن اربلی در میانِ شیعیان متأخر و رخ دادن تصحیفاتی در نام او کتاب شناسانِ شیعه را در شناختِ او دچار سرگردانی کرده و باعث پدید آمدن دو شخصیتِ «اسعد بن ابراهیم الحلی» و «سعد الإربلی» شده است. مقایسه داده های درون متنی کتاب اربعین با اطلاعات تاریخی نشان می دهد که مقصود از اسعد بن ابراهیم اربلی، کسی جز ابو المجد النشابی، شاعر، نویسنده و دیوان سالار برجسته قرن هفتم نیست. از سوی دیگر با مقایسه اربعین اربلی با اربعین محمد بن ابی مسلم بن ابی الفوارس می توان دریافت که اربعین اربلی در واقع تحریری تحریف شده از اربعین ابن ابی الفوارس است. حتی مقدمه اربعین اربلی ساختگی است و بر اساسِ مقدمه اربعین ابن ابی الفوارس تنظیم شده است. تغییراتِ تحریر اربلی بسیار گسترده است و از الگوهای نسبتاً روشنی پیروی می کند. در نهایت با توجه به گرایش مذهبی و سیاسی اسعد بن ابراهیم و ویژگی های شخصی، اجتماعی و ادبی او به نظر می رسد که انتسابِ این کتاب به او نادرست است. احتمالاً جاعلی متمایل به غلو در قرن هفتم با دست برد در اربعین ابن ابی الفوارس، تحریری جدید از آن را به اسعد بن ابراهیم نسبت داده است.
اصول و قواعد حاکم بر اساسی سازی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (رهیافت ها و دریافت ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اعلام سیاست خارجی شامل اصولی است که تبیین کننده مبانی و اهداف برآمده از مکتب اسلام و انقلاب اسلامی و دارای ماهیت خاص مذهبی و سیاسی است که آن را از سایر قوانین اساسی نظام های سیاسی تا حدود زیادی متمایز می کند. با اینکه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اصول راهبردی سیاست خارجی احصا شده است، تأمل در خصوص ارزیابی نظام مند تنظیم و اجرای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران براساس میزان التزام مجریان سیاست خارجی به اصول و موازین قانون اساسی حوزه ای است که هنوز آن طور که باید مورد توجه پژوهشگران عرصه سیاست خارجی قرار نگرفته است. با وجود این، مروری بر ورودی های قانون اساسی مربوط به موضوعات سیاست خارجی نشان دهنده نبود منابع خاص پژوهشی در راستای عینیت بخشیدن به ظرفیت های موجود در قانون اساسی (اساسی سازی) برای ارتقای سیاست خارجی با هدف تأمین بیش از پیش منافع ملی در چارچوب حقوق اساسی است. این امر نشان می دهد که در این زمینه دست کم کم کار شده است. با آگاهی از این وضعیت در قالب این پژوهش به این پرسش پاسخ می دهیم که تأثیرپذیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی از قانون اساسی در چارچوب اساسی گرایی چگونه است؟ در این زمینه، با استفاده از منابع کتابخانه ای، اسنادی و اینترنتی توضیح داده می شود که با توجه به ظرفیت های همه جانبه قانون اساسی، سیر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در راستای تأمین منافع ملی با تأکید بر واژه سعادت بشری از جمله هر ایرانی در چارچوب قانون اساسی، تکاملی است.
اندیشه ای در پرواز! مروری انتقادی بر ترجمه کتاب امام قاسم بن ابراهیم و اصول اعتقادی زیدیه
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۹۹)
209 - 225
حوزههای تخصصی:
کتاب امام قاسم بن ابراهیم و اصول اعتقادی زیدیّه یکی از آثار درخور توجّه ویلفِرد مادِلونگ، اسلام پژوه دانشور و نامور معاصر است. پس از گذشت بیش از نیم قرن از انتشار اصل این کتاب به زبان آلمانی، به تازگی، برگردانی فارسی از آن به قلم خانم شیرین شادفر نشر یافته است. ترجمه نامبرده، چنانچه با دقّت و صحّت و بازبینی افزون تری صورت می پذیرفت، اثری سودمندتر و پسندیده تر می نمود. برخی از مهمترین اشکالات عیان در این برگردان عبارتست از: نارسا و نامفهوم بودن شمار زیادی از جملات و عبارات، نثر مغلق و پریشان و غیر روان، ترجمه های نادرست یا غیر دقیق، لغزش در ضبط اسامی و اَعلام، و خطاهای ویرایشی و نگارشی و حروف نگاشتی.
«وسیلهُ الشِّفاء» کتابی دیگر از محمّدصالح رضوی (با مروری بر احوال و آثار وی)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۹۹)
251 - 270
حوزههای تخصصی:
محمّدصالح رضوی(زنده در 1104 ق) فرزند میرزا محمّدباقر متولّی و برادر میر شاه تقی الدین محمّد متولّی است. از وی چهار مجموعه شعر به نام های جواهرالخیال، دقایق الخیال، معارج الخیال(هر سه، رباعی نامه) و لطایف الخیال(برگزیده غزل های شاعران عهد صفوی) بازمانده و شناخته شده است. امّا محمّدصالح کتابی دیگر نیز دارد که تا کنون جزو آثار او شمرده نشده است. علّت این امر، آمیختگی نام و شرح احوال وی با میرزا (ابو)صالح رضوی صدرالممالک(فوت: 1090 ق) است که فرزند میرزا محسن نوّاب رضوی و نواده دختریِ شاه عباس اوّل بوده و به تولیت آستان قدس اشتغال داشته و مدرسه صالحیه نوّاب و ایوان مصلّی در مشهد مقدّس به امر وی ساخته شده است. در این مقاله ضمن اشاره به آمیختگی نام و شرح حال این دو، کتاب «وسیلهُ الشِّفاء» محمّدصالح رضوی و نسخه های آن را معرّفی می کنیم.
بسط نظریه بسیج سیاسی سالاری برای تحلیل فرآیند گذار به مردم
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
137 - 163
حوزههای تخصصی:
گذار به مردم سالاری در حال حاضر به یکی از مهم ترین مباحث در مطالعات سیاسی تبدیل شده است. تا کنون گرایش ادبیات گذار بیشتر تاریخی و توصیفی بوده و در عمل، با ایجاد تعداد زیادی متغیر و ترکیب های محتمل، رسیدن به درکی از پیش بینی پذیری یا سازگاری منطقی ، یا معنایی از الگوی پویای عام را دشوار ساخته است. تحلیل پدیده های اجتماعی و سیاسی نیازمند تنظیم چارچوب نظری مناسب بوده و انتخاب مناسب ترین تئوری از میان تئوری های موجود یا تئوری سازی یکی از مراحل مهم تحقیق علمی است. مقاله حاضر تلاشی است برای بسط و ایجاد زمینه کاربست یکی از دستگاه های نظری بزرگ در مطالعات سیاسی انقلاب ها برای تحلیل فرایند گذار به مردم سالاری. مدعای پژوهش حاضر این است که ظرفیت های موجود در نظریه بسیج سیاسی این امکان را برای پژوهشگر فراهم می نماید تا کل فرایند گذار به مردم سالاری را از مرحله شکست نظام اقتدارگرای پیشین تا استقرار و تثبیت مردم سالاری، در یک مدل نظری منتظم به شیرازه درآورد.
جایگاه حق سرگرمی در منظومه حقوق اخلاقی انسان از نگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
201-217
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت فناوری و پدید آمدن سرگرمی های جدید و اهمیت یافتن سرگرمی در سبک زندگی انسان امروزی، سرگرمی به عنوان یک حق برای بشر و نه صرفاً یک فعالیت اختیاری مطرح شده است. اینکه سرگرمی از منظر اسلامی یک حق برای انسان محسوب می شود یا خیر و اینکه در صورت وجود این حق، جایگاه آن در منظومه حقوق اخلاقی انسان چیست، از اهمیت بسزایی برخوردار است. پژوهش حاضر، با روش توصیفی تحلیلی به دنبال روشن ساختن این جایگاه است. در این پژوهش، این نتایج حاصل شد که از منظر اسلامی، سرگرمی یک حق در منظومه حقوق اخلاقی انسان محسوب می شود و این حق، یک حق فطری و ازجمله حقوق طبیعی انسان است؛ بنابراین نیاز به سرگرمی یک نیاز توهمی و القایی نیست و ریشه در طبیعت انسان دارد و جایگاه آن تا جایی است که به مسئولیت های اساسی انسان، ازجمله مسئولیت های کاری، اجتماعی، خانوادگی، سیاسی و در رأس آن ها مسئولیت های دینی آسیب نزند و موجب تجدیدقوا برای این مسئولیت ها شود.
بررسی رویکرد تحلیلی در علوم شناختی به مسئله «معرفت به اذهان دیگر»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
75 - 90
حوزههای تخصصی:
One of the most important topics of contemporary cognitive sciences is how "we know other minds" in other words, "social cognition". Cognitive sciences, chiefly with an analytical philosophy approach, have raised the issue of other minds and social cognition under the title of "theory of mind". "Theory of mind" is an important social-cognitive skill that covers the ability to think about mental states of oneself and others. In this paper and through library reference, we will describe and explain the theories proposed under this title, i.e. "theory of the theory of mind" and "simulation of the theory of mind" and their branches. Then through an analytical method, we will study their claims.
Findings of the research are that the two mentioned theories, with all their branches, have taken a useful step in the field of artificial intelligence and computer sciences; nonetheless, they are facing a series of sub-structural and super-structural problems to be repaired and corrected merely with a profound and correct philosophical view.
Failing to pay attention to the "direct and present perception of internal states in the very individual in TT", "the challenge of justification in the explicit version of simulation" and "the immateriality of the category of knowledge and perception in the implicit version of simulation" are among the sub-structural problems of the aforementioned approaches.
خشیت الهی: ملاک علم، عالم و دانشگاه اخلاق مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر خشیت الهی متمرکز است و آن را به عنوان کلید اصلی و ملاک حقیقی و بنیادین علم، عالم و دانشگاه اخلاق مدار، هدفگذاری می کند. بر این اساس، شناسایی پژوهش های کلیدی مرتبط جهت فراهم سازی مبانی نظری با نقطه نظر تحلیل محتوا، سنتز و تفسیر، هدفگذاری شده است. به واسطه پایگاه های معتبر در دسترس، مقالات معتبر با محوریت خشیت الهی به واسطه رویکرد گلوله برفی یا زنجیری، مورد جستجو و شناسایی قرار گرفته اند. خشیت الهی یا خداباوری و خداترسی، مفهومی بنیادین و راهگشا در سیر و سلوک و بندگی مبنی بر تسلیم، تعظیم و تکریم منسوب به عظمت و مهابت خداوند متعال و هم چنین خودباختگی، افتادگی و فروتنی منتج از علم و معرفت حقیقی و راستین است. مراد از عامل تحقق بخش خشیت، معرفت علمی متبلور در باور و عمل است که تلقی از آن، علم اخلاق مدار و عالم به آن، عالم اخلاق مدار به عنوان پیش نیاز دانشگاه اخلاق مدار است که با مختصات و ویژگی هایی که دارند، بینشی وسیع را عرضه داشته و در خدمت سعادت بشریت خواهند بود. این چنین، علم، عالم و دانشگاه اخلاق مدار، خشیت آفرین، تزکیه کننده، هدایت آفرین، مسئولیت پذیر، عمل گرا، پاسخگو، جامع نگر، تخصصی، نافع، فرازمان، فرامکان، یقینی و اصیل و در یکپارچگی با ایمان به مفهوم درک معنای جهان خواهند بود.
مفاهیم مقوم فرایند وحى یابى عرضى تشریعى رسالى از منظر دیالکتیک الهى ابن عربى(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
113 - 124
حوزههای تخصصی:
فرایند وحی یابی، در نظام عرفانی ابن عربی با پنج مفهوم قوام می یابد. مسئله اصلی در این مقاله، چیستی این مفاهیم و چگونگی قوام بخشی آن به فرایند ایحاء و وحی یابی نبی، در شبکه پیچیده و درهم تنیده مفاهیم ذومعنا و تفسیرپذیر منظومه معرفتی ابن عربی است. رهیافت های به دست آمده در این پژوهش نشان می دهد، پنج مفهوم «دقیقه»، «رقیقه»، «روح»، «نور» و «نکته»، در فرایند وحی ، معطوف و مکملِ معنایی یکدیگرند. دقیقه، امکان هرگونه آگاهى و ظهور؛ من جمله امکان ظهور آگاهى وحیانى تشریعى رسالى را فراهم می آورد و رقیقه (تعین بخش اسماء) شعاع هاى داده هاى حقایق أسمائی است که طرف سازى تضایف اشراقى را به انجام می رساند و در فرایند وحى، اسماء دخیل در وحی؛ یعنى حى، نور، علیم، حکیم، متکلم، سمیع و بصیر را در مبدأ قابلى مرآتی قلبى متعین می سازد و وساطت می کند. روح، همان رقایق اسماء الهى (حقیقت) خصوصا اسم الحى است که تعین یافتگى حقیقت معدوم العین و معقول؛ اما مؤثر اسم الحى را در مرائی أعیان، خصوصا مرات قلب نبى وساطت می کند و نور؛ همان افاضه و اضافه اشراقى حقیقت اسم النور است که جنبه آشکارگى کنه ذات براى خویش و بالتبع آن، براى ظهورات خویشتن را عهده دار است و شعاع هاى ریسمان مانند او، روابط و مناسبات رقایقى و ظهور اطوار تکلمى و علمى وحى نبوى را به نحو فعل گفتارى در مرآت قلب نبى میسر می سازد. نکته، رد و اثرى است که از انعکاس حقایق أسمائی در مرائی قوابل وضع و رفع می شود.
نسخه ای بین المذاهبی ومعرفی دو تقریظ شیعی از سدۀ هفتم
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ مرداد و شهریور ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۱)
259 - 274
حوزههای تخصصی:
اندرزنامه ها نمونه های برجسته و ارزشمندی از میراث ادبی شرقیان و دارای جایگاهی ویژه در زبان و ادبیات عربی و فارسی هستند. معمولا این گونه آثار به دور از سوگیری های ایدئولوژیک، تلاش دارند ارتباطی مؤثر و پایدار را با مخاطبین خود برقرار سازند و در این راستا از همه ی بنمایه های فرهنگی بشری بهره می جویند . نوشتار حاضر به شناساندن یکی از همین گونه آثار یعنی کتاب «آداب السیاسه بالعدل وتبیین الصادق الکریم الرفیع بالعقل من الأحمق اللئیم الوضیع بالجهل» نوشته ی المبارک بن الخلیل الخازندار البدری الموصلی الأرموی و نسخه ای گرانمایه و تازه یافت از این کتاب می پردازد . این نسخه به غیر از متن کتاب در بردارنده ی ویژگی های بی مانندی چون تقاریظی از علمای شیعی چون علی بن عیسی اربلی و عبد الکریم بن طاووس به دست نوشته خود ایشان هست
مقایسه «عقل اوّل» در فلسفه ابن سینا، با «روح پیامبر اکرم(ص)»، و «عقل»، به عنوانِ «نخستین مخلوقات» در آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخ الرئیس ابوعلی سینا، «صادر اوّل» در فلسفه خود را «عقل اوّل» می نامد و برای آن اوصاف خاصّی قائل است. از سوی دیگر در دین تعابیر مختلفی درباره «نخستین مخلوق» آمده است، که از آن جمله، «عقل» و «روح رسول اکرم؟ص؟» است. ابن سینا، برای نشان دادنِ سازگاری نظریه خود با آموزه های دینی، روایات مربوط به «اوّلیّتِ عقل» را شاهد صحّتِ نظریه «اوّلیّتِ عقل اوّل» می آورد. نگارنده در این مقاله به موضوع ادعای مطابقتِ «عقل اوّل» با دو تعبیر دینیِ مذکور پرداخته و کوشیده ثابت کند که: اوّلاً معنای اصطلاح «عقل» در نظامِ آفرینش فلسفه ابن سینا، با معنای آن در آیات و روایات، و نیز معنای «اوّلیّتِ عقل» در این دو نظام، کاملاً با هم متفاوت اند و از این رو این دو غیر قابل تطبیق با یکدیگرند. ثانیاً ابن سینا هیچ ذکری از احادیث نخستین مخلوق بودنِ «روح پیامبر اکرم؟ص؟» نمی کند و نمی کوشد روح آن حضرت را با «عقل اوّل» تطبیق دهد، زیرا چنین تطبیقی مستلزم اشکالات متعددی است، و چه بسا وی به برخی از آنها آگاه بوده که ادعای آن را نکرده است. عمده ترین این اشکالات، مسأله «تقدم نفس بر بدن» است که شیخ الرئیس آن را قبول ندارد، در حالی که روایاتِ متواتر، به صراحت بر آن دلالت دارند. از این رو نمی توان ادعا کرد که «عقل اوّل» _ که در فلسفه بوعلی بر همه مخلوقات تقدم دارد _ همان «روح حضرت رسول؟ص؟ » است، که شیخ آن را حادث به حدوثِ بدن، و نه مقدم بر آن می داند. در متن مقاله، بعضی دیگر از اشکالات مطابقتِ «عقل اوّل» با «روح» آن حضرت و ناسازگاری این ادعا با آموزه های وحیانی نشان داده شده است.
حفظ تمامیت سرزمینی کشور با اتکا به آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقض مکرر تمامیت سرزمینی کشور ها طی یکصد سال گذشته و همچنین سربرآوردن گروه های تجزیه طلب متعدد در دارای قومیت ها و مذاهب، موجب گردیده بررسی مبانی و منابع شریعت اسلامی در حفاظت از تمامیت سرزمینی، بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد. در این رابطه، اولین مرجع استنباط احکام، کتاب خداست. گرچه قرآن کریم در مورد مقابله با جدایی طلبان به طور مستقیم حکمی بیان نفرموده است؛ اما با ذکر آیاتی از جمله آیه 103 از سوره آل عمران و بسیاری دیگر از آیات قرآن همچون آیه 103 از سوره النساء، آیه 43 سوره الانفال و بیشتر آیات سوره الحجرات، انسان ها و جوامع انسانی را به همگرایی، وحدت و اخوات و دوری از تفرقه فراخوانده است. این دلالت غیرمستقیم آیات قرآن کریم که ضمن محترم شمردن آزادی و برابری انسان ها ایشان را مکلف به حفظ اتحاد و وحدت در سایه تعالیم الهی می نماید، با روایات و سنن متعددی از معصومان( قرین گردیده است. این تحقیق می کوشد با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی نگاه آیات الهی قرآن کریم به موضوع حفاظت و حراست از تمامیت سرزمینی کشور را ارزیابی نماید.
مستندیابی و کارکردشناسی معنای کثرت برای واژه «امر» در آیه ۱۶ سوره اسراء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه دستوردادن برای واژه امر، ترجمه ای است که در بادی امر به ذهن مترجم خطور می کند. در آیه 16 سوره اسراء از آنجا که متعلق امر، فسق و مخاطب امر، مترفان هستند، مفهومی که ایفاد می شود آن است که خداوند به مترفان دستور به فسق می دهد و نهایتاً پس از عمل به فسق، آنان را نابود می سازد. پژوهش حاضر معنای کثرت را به جای دستور دادن برای واژه امر پیشنهاد می کند و با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی، مستندات این معنا را احصا و مورد بحث قرار می دهد. شواهد لغوی وجود دارد که اثبات می کند، این معنا مسبوق به سابقه بوده است. هم چنین قرائاتی به جز قرائت حفص که گاه در قالب روایت از امامان شیعه نیز نقل شده، تأییدی دیگر بر این معناست. علاوه بر آن شواهدی در قرآن وجود دارد که کثرت مترفان و کثرت اموال آن ها ارتباط مستقیمی با عذابشان دارد. روایاتی نیز در همین راستا نقل شده است. از طرفی دیگر، اتخاذ این معنا تا اندازه زیادی شبهاتی که پیرامون این آیه مطرح است از جمله شبهه جبر را دفع می کند. بررسی مهم ترین ترجمه های فارسی نشان می دهد این معنا مغفول واقع شده و تعداد اندکی از مترجمین به آن توجه داشته اند. بیش از نیمی از ترجمه ها معنای دستور دادن را برگزیده اند. معانی دیگری از جمله وادارکردن، میدان دادن، امارت دادن نیز توسط مترجمین فارسی مورد استفاده قرار گرفته است.