مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مشارکت عمومی
حوزه های تخصصی:
نویسنده، در این مقاله، درصدد آن است تا روشن نماید که جامعه تنها روی رستگاری را در صورتی خواهد دید که به معنویت رویکرد نماید و همراه با نظامهای مادی جامعه، نظام اخوت دینی را سرلوحهی زندگی سازد. در سایهی چنین نظام اخلاقی - اجتماعی خواهد بود که تمام اهداف مترقی جامعه، همچون صلح، همبستگی و مشارکت عمومی و سایر آرمانهای آن به صورت تضمین شده و پایداری تحقق خواهد یافت.
او ابتدا به تشریح جامعه به لحاظ نوع مناسبات آن میپردازد. سپس به نوع بینش انسان شناختی اسلام نظر میافکند که به انسان - به خصوص افراد جامعهی دینی - به عنوان انسان فرا سرزمینی مینگرد، که در عین حال به مثابه اندام واحدی میباشند. آنگاه فرایند جامعه و ضرورت داشتن نظام - مادی و معنوی - را مورد بررسی قرار میدهد، که ارگانیسم اخوت دینی در جامعهی دینی نقش نظام دومی را ایفا مینماید.
در واقع، بحث در اینجا حالت کارکردی به خود میگیرد و آثار رفتاری چنین نظامی همچون صلح، همبستگی و مشارکت در اصلاح و انجام امور جامعهی خود و چگونگی تحقق آنها، و میزان نقشی که در حوزهی خود ایفا مینمایند، را به عنوان ثمراتی که مترتب بر آن است و ارمغانی ارزنده از آن میباشد، مطرح میسازد، و بحث خود را با یک نکتهی راهبردی در مورد کیفیت تبدیل تئوری به عمل به پایان میبرد.
بررسی رابطه بین پاسخ گویی عمومی، مشارکت عمومی و اعتماد عمومی در سازمان های دولتی مناطق 22 گانه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به دنبال بررسی پاسخ گویی عمومی و پیامدهای آن می باشد. پاسخ گویی عمومی از نشانه های اداره مدرن و دموکراتیک می باشد. اگر دولت هایی که قدرت دارند در رابطه با اعمال، اشتباهات و تصمیم گیری های خود به مردم پاسخگو نباشند، دموکراسی و مردم سالاری در حد حرف و شعار باقی می ماند. بنابراین پاسخ گویی عمومی به عنوان یک نهاد، مکمل مدیریت دولتی در یک حکومت دموکراتیک و مردم سالار می باشد. دولت پاسخگو در یک جامعه شرایط جلب اعتماد عمومی شهروندان را فراهم کرده و در نهایت باعث افزایش مشارکت عمومی شهروندان در امور سیاسی و اجتماعی از قبیل انتخابات می شود. در این صورت تحقیق حاضر با هدف شناسایی تأثیر پاسخ گویی عمومی بر افزایش اعتماد عمومی و هم چنین مشارکت عمومی شهروندان در مناطق 22 گانه تهران انجام شده است. روش تحقیق مورد استفاده پیمایشی- همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری می باشد. بر این اساس پنج مدل ساختاری از چگونگی روابط متفاوت میان این سه متغیر در نرم افزار لیزرل اجرا شد. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که یکی از مدل ها بهتر از بقیه این روابط را تبیین می کند.
بررسی تاثیر نقش عدالت زبانی در ارتقای اعتماد عمومی و مشارکت عمومی شهروندان (مورد مطالعه: منطقه 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت زبانی یکی از مفاهیم نوظهور در حوزه عدالت اجتماعی و سازمانی است. این مفهوم بر رعایت عدالت در کاربرد زبان دلالت دارد؛ حالات متفاوت مکالمات تحقیرآمیز یا تملّق آمیز را نفی می کند؛ و بر ضرورت رعایت عدالت در کلیه ابرازات کلامی و زبانی تأکید می نماید. در واقع، وقتی که شهروندان حضور عدالت را در گفتار و کردار مدیران دولتی جامعه خویش درک نکنند و ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎی آن را ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺴﺘﻘیﻢ یﺎ ﻏیﺮﻣﺴﺘﻘیﻢ ﻣﺸﺎﻫﺪه ننمایند، اعتماد آنها نسبت به مدیران دولتی کاهش پیدا می کند و به تبع آن مشارکت عمومی کاهش می یابد. لذا تحقیق حاضر با هدف شناسایی تأثیر عدالت زبانی بر افزایش اعتماد عمومی و همچنین مشارکت عمومی شهروندان در منطقه 5 شهر تهران انجام شده است. روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی- همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری می باشد. بر این اساس، مدل ساختاری از چگونگی روابط میان این سه متغیّر در نرم افزار لیزرل اجرا شد. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که بین این سه متغیّر، رابطه معناداری وجود دارد و به مدیران دولتی توصیه می شود با پرهیز از کلیه واژگان، اطوار و رفتارهای تحقیرآمیز و تملّق آمیز در برابر دیگران و حق محوری در گفتار خود، زمینه ساز افزایش سطح اعتماد عمومی و مشارکت شهروندان باشند.
ارزیابی میزان تأثیر شهرسازی مشارکتی بر کیفیت های تنوع و احساس امنیت محلات مسکونی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنوع و احساس امنیت، از مهمترین کیفیت های به وجود آورنده سرزندگی در هر محله مسکونی می باشند. مشارکت عمومی در برنامه های محلی یکی از ابزارهای تاثیر گذار بر سطح سرزندگی محلی و فاکتورهای آن است. امروزه به علت گسترده شدن انتظارات و مسائل محیط شهری، تخصصی شدن، مقیاس برنامه ریزی، کمبود زمان و. ..، از جنبه مشارکت مردمی کاسته شده است. به علت همین دوری مردم از طرح های شهری، شهرها تنها تبلوری کالبدی از تقاضاهای ظاهری افراد شده و به نیازهای اصیل و مهم آنها نمی پردازند. در این پژوهش سعی شده، دریابیم مشارکت در چه سطوحی و به چه میزان قادر به ایجاد و بهبود این کیفیت ها در محله های مسکونی امروز است. این پژوهش از نوع کاربردی و شیوه انجام این پژوهش با آمار استنباطی است. در ابتدا با استفاده از مطالعات نظری انجام شده، مهمترین شاخص های سرزندگی در محله شناسایی شده؛ و با استفاده از آزمون خی دو، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون ساده به بررسی رابطه آنها با مشارکت مردمی در نمونه موردی اقدام گردیده است. با استناد به نتایج پژوهش، مشخص شد که ارتباطی معنی دار و مستقیم بین سطح تنوع و ایمنی/ امنیت (به عنوان مهمترین عوامل سرزندگی در یک محله شهری) و مشارکت مردم برای تحقق آنها وجود دارد. همچنین مقدار ثابت و ضریب اثر بدست آمده در دو رابطه نشان می دهد که تاثیرپذیری متغیر ایمنی/ امنیت از میزان مشارکت ساکنین محله، به طرز معنا داری بیشتر از تاثیرپذیری متغیر تنوع می باشد. بدین معنی که مشارکت مردمی تاثیر چشمگیری بر امنیت محلی دارد.
نقش رسانه ها در پیشگیری از سوءمصرف مواد مخدر
حوزه های تخصصی:
اعتیاد به مواد مخدر علاوه بر زیان های جدی و خطرناک جسمی و روحی، عوارض و مشکلات فراوان اجتماعی و اقتصادی از قبیل افزایش جرم های مرتبط با مواد مخدر مانند جنایت و سرقت، فقر و تکدی گری و هدررفتن سرمایه های کلان مادی کشورها و سقوط بسیاری از ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و اخلاقی را نیز به دنبال دارد. اکنون وضعیت اسفناک اپیدمی اعتیاد به صورت یک پدیده فراکنترل، جامعه ما را به شدت تهدید می کند و جهت رویارویی با این مشکل و تعدیل صدمات و تبعات ناشی از آن، ضروری است تا به ابزارها و راهکارهای بدیع متوسل شویم. یکی از مهمترین ابزارهایی که می تواند در پیشگیری و مقابله با شیوع و سوءمصرف مواد مخدر مؤثر باشد، بکارگیری هوشمندانه و کارآمد رسانه های ارتباط جمعی است. بدون برنامه ریزی برای ایجاد یک ارتباط مناسب از طریق رسانه ها، پیام های پیشگیری و مبارزه با مواد مخدر به مخاطبان نخواهد رسید و ارتباط گران نیز نخواهند توانست در نگرش ها و عقاید مخاطبان خود تغییرات لازم را ایجاد کنند. کارکردهای اطلاع رسانی، آموزشی، سرگرمی، تبلیغاتی، مشارکت و بسیج اجتماعی توسط رسانه ها، نیاز به این ابزارها در راستای دستیابی به اهداف پیشگیرانه و مقابله ای سوءمصرف مواد مخدر را روشن می سازد. بنابراین، هدف این پژوهش که به صورت اسنادی به انجام رسیده است، مطالعه نقش و کارکرد پیشگیرانه رسانه های سنتی در زمینه استفاده از مواد مخدر است.
مناظره و امنیت ملی؛ کارک ردها و چهارچ وب ها
حوزه های تخصصی:
امنیت ملی از مفاهیم رایج در علوم اجتماعی می باشد. که تعاریف گوناگونی از آن ارائه شده است. امنیت ملی بر ارکانی استوار است که یکی از این ارکان مشروعیت مردمی حکومت و دولت است. نمود این امر در مشارکت سایسی و اجتماعی مردم پدیدار می گردد. این مهم محقق نمی شود مگر با آگاهی افکار عمومی از شرایط جامعه که این آگاهی زمینه ای برای احساس مسئولیت و مشارکت فراهم می آورد. مناظره و گفتگوی آزاد اندیشانه در صورت مقید شدن به اصول و چارچوبهای علمی می تواند منجر به مشارکت مدنی و مردمی در سطح خرد و کلان گردد.
بررسی راهکارهای توسعه مشارکت عمومی در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت عمومی، ملازمه نزدیک و تنگاتنگی با جامعه مدنی دارد؛ جامعه ای که اساس قدرت را بر مردم استوار گردانیده است. این امر پاسداشت حقوق کسانی است که در یک جامعه انسانی عضو هستند. بی شک، در چنین جامعه ای ساختار قدرت از قاعده آن نیرو می گیرد. در کشور ما نیز علی رغم وجود زمینه ها و پیشینه مشارکت و روحیه همکاری و تعاون در عرصه های مختلف، این خصیصه اجتماعی تاکنون فرصت بروز و ظهور کافی و فراگیر نیافته و به تقویت، حمایت و گسترش سامانه های نوین در این زمینه نیازمند است. در واقع هدف کلی این پژوهش مشخص نمودن و اولویت بندی نقاط قوّت، ضعف، فرصت ها و تهدیدات پیش روی توسعه مشارکت عمومی در استان گلستان است. روش تحقیق، ترکیبی از روش های توصیفی-تحلیلی و ژرفانگر بوده و دارای ماهیتی کاربردی است. اطلاعات به شیوه پیمایشی- کتابخانه ای جمع آوری شده و جامعه آماری مورد استفاده را کارشناسان و اساتید خبره در زمینه های توسعه مشارکت عمومی تشکیل می دهند. در این پژوهش سعی شده است با استفاده و بهره گیری از مدل تحلیلی (SWOT) به شناسایی مسائل اساسی در بخش های مرتبط و تأثیرگذار در توسعه مشارکت عمومی در استان گلستان پرداخته شود، سپس برای درک بهتر موضوع به رتبه بندی مؤلفه ها و معرفه ها توسعه مشارکت عمومی با استفاده از مدل سلسله مراتب فازی (FAHP) پرداخته ایم. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که عامل وجود فرهنگ کار، اعتماد به نفس و اعتماد ملی و همچنین گرایش مردم و سازمان های مردم نهاد به مشارکت به عنوان بااهمیت ترین عوامل در زمینه توسعه مشارکت مطرح هستند.
بررسی و تحلیل مشارکت شهروندی و رابطه آن با تکالیف و رضایتمندی شهروندان در شهر جدید گلبهار (با تأکید بر مشارکت در کاربری اراضی)
حوزه های تخصصی:
بعد از جنگ جهانی دوم و به دنبال افزایش سریع جمعیت و گسترش مشکلات شهری، ایجاد شهرهای جدید به عنوان یکی از مهم ترین سیاست های شهری برای کاهش این مشکلات در شهرهای بزرگ مطرح گردید. اما این سیاست ها در کشورهای درحال توسعه به خصوص ایران، به دلیل فقدان برنامه های دقیق و عدم توجه به نیازها و خواست های شهروندان با شکست مواجه شدند و به نظر می رسد که با توجه به استراتژی ایجاد شهرهای جدید و اهداف آن، شهرهای جدید به اهداف خود نرسیده اند. ازاین رو باید برنامه های دقیق در پیش گیریم تا علاوه بر اینکه جمعیت موجود شهرهای جدید حفظ گردند، بلکه به جمعیت آن ها نیز، افزوده شود. مشارکت مردم در امر برنامه ریزی و احترام به آراء و عقاید آن ها، شاید اولین گام برای رسیدن به هدف های برنامه ریزی شهری باشد بنابراین با توجه به اهمیت مشارکت شهروندی در موفقیت طرح های شهری، در این پژوهش، مشارکت شهروندان در کاربری اراضی شهری در شهر جدید گلبهار بررسی می شود تا شاید راه و حلی برای مشکلات شهرهای جدید باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده، جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه انجام شده است و داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون های رگرسیون، t-test, crosstabs, chi square و Spearman، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که میزان مشارکت شهروندان در شهر جدید گلبهار در سطح پایینی است و کمترین میزان آن مربوط به کاربری اراضی است و همچنین میزان رضایتمندی آنان نیز از خدمات ارائه شده سطح پایینی را نشان می دهد. طبق نتایج، رابطه معناداری میان رضایتمندی، تکالیف، سن، تحصیلات، مدت اقامت و شغل با مشارکت وجود دارد اما رابطه میان جنس و تأهل با مشارکت معنادار نیست.
مدیریت سکونتگاههای غیررسمی شهری با مشارکت عمومی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
اسکان غیررسمی در اغلب کشورها، بعنوان یک مشکل و پدیده غیرقابل پذیرشی تلقی شده و مدیران شهری تعامل مطلوب و سازنده ای با ساکنان آن ندارند. در این مقاله، بر تغییر نگرش و رفتار مدیرت شهری نسبت به سکونتگاه های غیررسمی تاکید شده است. با این هدف که شیوه های برقراری روابط بین مردم و مدیریت را بررسی و امکان ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی در پرتو مشارکت مردمی را مطالعه کند. پرسش این است که نوع مداخله و نحوه عملکرد مدیران شهری، چه تاثیری بر میزان اعتماد و مشارکت مردم در بهبود آثار این پدیده خواهد داشت؟ جامعه آماری شامل مردم ساکن در منطقه میان آباد اسلامشهر در حوزه کلانشهری تهران- بعنوان مهم ترین محله دارای اسکان غیررسمی در این شهر- بوده است. تعداد 400 نمونه آماری از این میان انتخاب و بررسی برروی آن در دو دوره زمانی متفاوت (1386 و 1388)، انجام شد و سپس با نرم افزارهای spss و excel تحلیل صورت گرفت. نتایج تحقیق بیان کننده بروز تغییرات مثبتی در دو دوره زمانی است. بدین صورت که ارزیابی مثبت مردم از کیفیت خدمات ارائه شده از سوی مدیریت شهری، از 7 به 20 درصد افزایش یافته، رضایتمندی مردم از 18 درصد، به 38 درصد، تغییر یافته است، میزان اعتماد و باور مردم نسبت به مدیریت شهری از 16 به 27 درصد رسیده و میزان تمایل افراد به مشارکت های گوناگون در ساماندهی محله، از 15 به 33 درصد افزایش نشان می دهد.
بکارگیری حق تعیین سرنوشت داخلی به عنوان راهکاری موثر در در مبارزه با فساد و تحقق حق بر توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق عمومی سال بیستم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶۰
69 - 97
حوزه های تخصصی:
پدیده فساد یکی از مهمترین موانع بر سر راه تحقق برخی از مصادیق حقوق بشر در جوامع امروزی، بویژه حق بر توسعه محسوب می شود. تمرکز قدرت و ثروت عمومی در دست عده ای محدود، نبود امکان شایسته بازخواست عمومی از دولتمردان و عدم شفافیت در عملکرد ایشان از مهم ترین بسترهای بروز فساد محسوب می شود. بنابراین جلوگیری از تمرکز قدرت، امکان بازخواست مؤثر از دولتمردان توسط شهروندان و شفافیت در عملکرد آن ها، تأثیر بسیار مثبتی در مبارزه با فساد خواهد داشت. ایجاد شرایط فوق تا حد گسترده ای در گرو تأمین مشارکت عمومی شهروندان در امور مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه و تحقق عناصر آن، همچون حق بر انتخاب کردن و انتخاب شدن برای همه، جامعه مدنی نیرومند و دسترسی آزاد به اطلاعات خواهد بود. مسئله ای که با توجه به تلقی مشارکت عمومی به عنوان هدف غایی حق بر تعیین سرنوشت داخلی، یعنی امکان مشارکت هر فرد در فرایند تصمیم گیری در مورد امور عمومی جامعه، تحقق این حق را به راهکاری مهم در مسیر مبارزه با فساد و نیز از بین بردن برخی از مهم ترین بسترهای بروز آن و به تبع آن، تسهیل در تحقق حقوق بشر شهروندان، بویژه حق بر توسعه تبدیل می کند.
تعامل رسانه ها با سیاست کیفری ایران در قبال جرایم مواد مخدر
حوزه های تخصصی:
مواد مخدر به کلیه ی مواد طبیعی و شیمیایی گفته می شود که اعتیادآور باشد و مصرف آن ها در انسان حالاتی غیرعادی ایجاد کند. این حالات که عموماً لذت بخش هستند، به صورت موقت و کاذب ایجاد می شوند .اعتیاد نوعی بیماری مغزی مزمن، پیشرونده و عود کننده است که باعث می شود با وجود پیآمدهای ناگوار مصرف مواد، فرد معتاد باز هم برای به دست آوردن یا مصرف مواد مخدر خود را به هر دری بزند.اعتیاد به مواد مخدر علاوه بر زیان های جدی و خطرناک جسمی و روحی، عوارض و مشکلات فراوان اجتماعی و اقتصادی از قبیل افزایش جرم های مرتبط با مواد مخدر مانند جنایت و سرقت، فقر و تکدی گری و هدر رفتن سرمایه های کلان مادی کشورها و سقوط بسیاری از ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و اخلاقی را نیز به دنبال دارد. یکی از مهمترین ابزارهایی که می تواند در پیشگیری و مقابله با شیوع و سوء مصرف مواد مخدر موثر باشد، بکارگیری هوشمندانه و کارآمد رسانه های ارتباط جمعی است. بدون برنامه ریزی برای ایجاد یک ارتباط مناسب از طریق رسانه ها، پیام های پیشگیری و مبارزه با موادمخدر به مخاطبان نخواهد رسید و ارتباط گران نیز نخواهند توانست در نگرش ها و عقاید مخاطبان خود تغییرات لازم را ایجاد کنند.
راهبرهای پلیس محله محور و تأمین امنیت در پرتو موازین حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال هشتم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
163 - 190
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کنترل جرم و تأمین امنیت به عنوان یکی از دغدغه های اصلی دولت مردان و نهادهای رسمی نظام عدالت کیفری است. محدودیت منابع و امکانات مراجع رسمی، اندیشه بهره مندی از ظرفیت های جامعه و نهادهای غیر رسمی را مطرح کرده است. پلیس محله محور با رویکرد جامعوی در یک چارچوب مبتنی بر تعامل خلاق با شهروندان می تواند به حل مسائل و مشکلات جامعه معاصر درخصوص بی نظمی های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، کمک ویژه ای کند و در موضوعاتی مانند پیشگیری از جرم و کنترل آن موفقیت های بیشتری کسب کند.<br /> روش شناسی: در این پژوهش که از نظر هدف کاربردی است، نگارندگان به شیوه توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابع مکتوب سعی کرده اند با تشریح راهبردهای امنیت محله محور در رویکرد جامعوی پلیس، هم سویی آن با معیارهای حقوق بشری را ارزیابی کنند.<br /> یافته ها: در راهبردهای پلیس جامعه محور ثبات و نظم از پایداری بیشتری برخوردار بوده و از این طریق احساس همدلی بین شهروندان و پلیس افزایش خواهد یافت؛ بنابراین در این رویکرد تأمین امنیت بر پایه مشارکت بخش های مختلف جامعه دارای وجهه حقوق بشری است که بر نیازها و دغدغه های های اصلی شهروندان تأکید دارد؛ به نحوی که می توان سیاست های تمامیت خواه را تقلیل داده و به استقرار امنیت در چهارچوب اسناد حقوق بشری دست یافت؛ امنیتی که نه تنها اولویت های جامعه، بلکه دغدغه های فردی شهروندان و نیازهای پایه ای آنها را نیز مدنظر قرار خواهد داد.<br /> نتیجه گیری: پرهیز از رویکردهای صرفاً امنیت گرا و دوری جستن از قضاوت های عجولانه و یک سویه نسبت به شهروندان، زمینه ساز ایجاد امنیت مستمر است که با سهیم کردن آنان در طراحی و اجرای برنامه های پیشگیری از جرم میسر می شود و لازمه این امر ایجاد اعتماد دو سویه بین پلیس و مردم و فراهم آوردن بسترهای اجرایی و تقنینی و حذف موانع ساختاری در پلیس و نهادهای جامعوی است.
طراحی الگوی عوامل مؤثر بر بهبود نظارت همگانی در شهرداری تهران با استفاده از روش الگوسازی ساختاری-تفسیری
حوزه های تخصصی:
از تأسیس سامانه نظارت همگانی شهرداری تهران سالیان زیادی نمی گذرد. با توجه به تأثیر بسزای این سامانه در جلب رضایت شهروندان از شهرداری تهران، مطالعه آن برای پژوهشگران حوزه مدیریت دولتی و عمومی ضرورت بیشتری یافته است. عوامل متعددی در بهبود نظارت همگانی تأثیرگذار بوده اند که تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته اند. همچنین عوامل دیگری نیز ممکن است موجبات تضعیف این سامانه را فراهم آورند. شناسایی عوامل مؤثر بر بهبود نظارت همگانی می تواند این سامانه را به جایگاه واقعی خود رسانده و آن را حفظ کند. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از طریق مصاحبه با مدیران این سامانه گردآوری شده و با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و با استفاده از روش الگوسازی ساختاری- تفسیری، الگوی نهایی ارائه شده است. عوامل مؤثر شناسایی شده به ترتیب اولویت به این شرح هستند: جایگاه سازمانی، برنامه ریزی راهبردی، زیرساخت فنی، تجربه شهروندان، مدیران ارشد، قوانین و مقررات، فرهنگ نخبگان، شرح وظایف، فرهنگ عمومی، توانمندی عمومی، نیروی انسانی، فرهنگ سازمانی و مدیریت شهری.
آگاهی از حقوق و تکالیف شهری و عوامل مرتبط با آن مورد مطالعه: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر موضوع حقوق و تکالیف شهروندی به یکی از پیچیده ترین مسائل سیاسی و اجتماعی تبدیل شده و توجه زیادی را به خود جلب کرده است. به دلیل اهمیت موضوع، پژوهش حاضر میزان آگاهی شهروندان مشهدی از حقوق و تکالیف شهری خود و عوامل مؤثر بر آن را بررسی کرده است. برای شناسایی مهم ترین متغیرهای مؤثر، نظریه های مرتبط همچون نظریه های مارشال، جانوسکی، پارسونز، هابرماس، ترنر و پژوهش های پیشین مطالعه شد. پژوهش به روش کمی و با استفاده از ابزار پرسش نامه انجام شد. جامعه آماری شهروندان بالای 15 سال شهر مشهد بود که از بین آنها 1200 نفر برای نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری نیز خوشه ای چندمرحله ای بود. نتایج نشان می دهند میانگین آگاهی از حقوق و تکالیف شهری به ترتیب با 48/24 و 4/23 در حد بالا قرار دارد. متغیرهای مستقل به ترتیب حدود 58 و 14 درصد از واریانس متغیرهای آگاهی از حقوق و تکالیف شهری را پیش بینی کردند. قوی ترین پیش بینی کننده های متغیر آگاهی از حقوق شهری به ترتیب دین داری (بتا=744/0)، جامعه پذیری در خانواده (بتا=121/0)، مشارکت عمومی (بتا=060/0)، استفاده از رسانه خارجی (بتا=058/0) و استفاده از رسانه داخلی (بتا=053/0) هستند. این در حالی است که جامعه پذیری در خانواده (بتا=182/0)، دین داری (بتا=154/0)، استفاده از رسانه داخلی (بتا=093/0) و استفاده از رسانه خارجی (بتا=089/0) بیشترین تأثیر را بر متغیر آگاهی از تکالیف شهری داشته اند.
تحلیل مشارکت شهروندی و رابطه آن با تکالیف و رضایتمندی شهروندان در شهر جدید گلبهار (با تأکید بر مشارکت در کاربری اراضی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
35 - 49
حوزه های تخصصی:
بعد از جنگ جهانی دوم و به دنبال افزایش سریع جمعیت و گسترش مشکلات شهری، ایجاد شهرهای جدید به عنوان یکی از مهم ترین سیاست های شهری برای کاهش این مشکلات در شهرهای بزرگ مطرح گردید. اما این سیاست ها در کشورهای درحال توسعه به خصوص ایران، به دلیل فقدان برنامه های دقیق و عدم توجه به نیازها و خواست های شهروندان با شکست مواجه شدند و به نظر می رسد که با توجه به استراتژی ایجاد شهرهای جدید و اهداف آن، شهرهای جدید به اهداف خود نرسیده اند. ازاین رو باید برنامه های دقیق در پیش گیریم تا علاوه بر اینکه جمعیت موجود شهرهای جدید حفظ گردند، بلکه به جمعیت آن ها نیز، افزوده شود. مشارکت مردم در امر برنامه ریزی و احترام به آراء و عقاید آن ها، شاید اولین گام برای رسیدن به هدف های برنامه ریزی شهری باشد بنابراین با توجه به اهمیت مشارکت شهروندی در موفقیت طرح های شهری، در این پژوهش، مشارکت شهروندان در کاربری اراضی شهری در شهر جدید گلبهار بررسی می شود تا شاید راه و حلی برای مشکلات شهرهای جدید باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده، جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه انجام شده است و داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون های رگرسیون، t-test, crosstabs, chi square و Spearman، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که میزان مشارکت شهروندان در شهر جدید گلبهار در سطح پایینی است و کمترین میزان آن مربوط به کاربری اراضی است و همچنین میزان رضایتمندی آنان نیز از خدمات ارائه شده سطح پایینی را نشان می دهد. طبق نتایج، رابطه معناداری میان رضایتمندی، تکالیف، سن، تحصیلات، مدت اقامت و شغل با مشارکت وجود دارد اما رابطه میان جنس و تأهل با مشارکت معنادار نیست.
حق بر توسعه و تأثیر آن بر تحقق بعد داخلی حق بر تعیین سرنوشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
637 - 658
حوزه های تخصصی:
«حق بر توسعه»، از مصادیق نسل سوم حقوق بشر است که به موجب آن تمامی شهروندان یک جامعه از استحقاق مشارکت در توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه خود، همچنین بهره برداری از نتایج حاصل از چنین توسعه ای برخوردارند. حق مزبور گردآورنده حقوق مدنی و سیاسی از یک سو با حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از سوی دیگر بوده و تحقق کامل آن تأثیر عمیقی بر تحقق دیگر مصادیق حقوق بشر بر جای خواهد گذاشت. در این میان به نظر می رسد از مهم ترین موارد این تأثیرگذاری، تأثیر مثبت تحقق حق بر توسعه بر محقق شدن «حق تعیین سرنوشت داخلی»، به معنای امکان مشارکت عمومی و آزادانه شهروندان در امور مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه است؛ حقی که در فراهم شدن امکان اعمال آن عنصر مشارکت عمومی، نقش اساسی ایفا می کند و بر این اساس محقق شدن برخی از شاخصه های مهم در برآورده شدن حق بر توسعه همچون گسترش آموزش همگانی، توزیع عادلانه درآمدها و اشتغال مناسب، از طریق تقویت عنصر مشارکت عمومی شهروندان و ابزارهای حیاتی برای اعمال آن همچون سیستم انتخابات آزاد، جامعه مدنی و جریان آزاد اطلاعات، نقشی مؤثر در تحقق آن ایفا خواهند کرد.
ثبات سیاسی تاجیکستان پس از فروپاشی شوروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجزیه اتحاد جماهیر شوروی و ظهور دولت های مستقل مشترک المنافع، عدیده ای را به طور اعم برای تمامی جمهوری های استقلال یافته و به طور اخص برای کشورهای جدید التاسیس آسیای مرکزی ایجاد نمود و به ناچار هر کدام قدم به راهی گذاشتند که قبلاً تجربه ای در آن نداشتند. وابستگی شدید اقتصادی به مرکزیت سابق، فقدان مشکلات سیاسی وهرج و مرج اجتماعی در داخل چنین کشورهایی موجب شده بود تا گروه ها و احزاب برای رسیدن به قدرت تلاش نمایند و زمینه را برای تزلزل سیاسی فراهم آورند.تاجیکستان که از نظر جغرافیایی دارای ویژگی ها و مختصات خاص خود بوده و این ویژگی ها، شرایط متفاوتی را برای این جمهوری در آسیای مرکزی فراهم کرده، مورد کنکاش و تحقیق در این رساله قرار خواهد گرفت.تاجیکستان که از نظر اقتصادی جزء محروم ترین جمهوری های شوروی بود، با مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ویژه خود مواجه بود، اما هیچ گاه تا قبل از استقلال، ثبات سیاسی کشور دچار تزلزل نگردید. پس از اضمحلال شوروی همه چیز به ناگهان دستخوش تحول شد. گروه های قومی- محلی و احزاب ملی، مذهبی و دمکرات به مبارزه با نخبگان کمونیست سنتی سابق پرداختند و همین امر موجب شد تا نزاع ها و کشمکش های داخلی در نقاط مختلف تاجیکستان با انگیزه های ملی، مذهبی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بوجو آید. به طور کلی، نزاع های مذکور نه تنها به ثبات سیاسی دولت کمک ننمود بلکه موجب افزایش مشکلات شد. به طوری که برخی از تحلیل گرایان مطرح نمودند که با استحکام نهضت های مخالف و مهم تر از همه با رادیکالیزه شدن اسلام در تاجیکستان، نه تنها کشور مذکور بلکه منطقه، دستخوش بی ثباتی خواهد گشت.
مدل سیاستگذاری مشارکتی چندسطحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
423 - 446
حوزه های تخصصی:
یکی از نارسایی های دموکراسی نمایندگی کاهش انگیزه شهروندان برای مشارکت سیاسی است. تحلیلگران، بازیگران و نمایندگان دولت با این مسئله دست به گریبان بوده و درصدد پاسخ به این پرسش هستند که چگونه به بهترین شکل می توان شهروندان را در فرایندهای تصمیم گیری و سیاستگذاری مشارکت داد. طبق بررسی ما اگرچه برخی تحقیقات اخیر به مسئله مشارکت دموکراتیک سیاستی پرداخته اند، تعداد بسیار محدودی از آنها بر درک طبیعت، محرکه ها و روش های مشارکت سیاستی تأکید دارند و به بررسی خصوصیات و فضاهای نهادی که ارتباطات مشارکتی در آنها روی می دهند، پرداخته اند. به نظر می رسد تسهیل و افزایش مشارکت سیاستی مستلزم شکل جدیدی از رابطه بین دولت و جامعه است که می توان با وضع ترتیبات نهادی در سه سطح ماهوی، سطح رویه ای و سطح عملیاتی آن را حل کرد. برای تسهیل و افزایش مشارکت سیاستی در هر سه سطح دگرگونی و تحولاتی لازم است که هر کدام فلسفه، سازوکارها، ترتیبات و تفاوت های با هم دارند.
نقش کانون هاى تفکر در تقویت سرمایه اجتماعى با تمهید گسترش مشارکت اقشار مختلف جامعه در فراگرد تصمیم سازى(مقاله علمی وزارت علوم)
مشارکت هر چه بیشتر نخبگان و عامه مردم، علاوه بر کاهش خطا در فراگرد خط مشی گذاری حکومت، موجب می شود سرمایه اجتماعی، به عنوان یکی از مهم ترین عوامل موثر در توسعه اقتصادی، ارتقا یابد. در این مقاله، با استفاده از تجزیه شبکه تحلیل گران فناوری ایران عنوان یکی از اولین کانون های تفکر در ایران، الگوی ایفای نقش واسط برای تحقق مشارکت نخبگان و عامه مردم، توسط شبکه های کانون های تفکر مدل سازی شده است. علاوه بر مطالعه موردی شبکه مذکور، جهت افزایش دقت، مدل طراحی شده به استادان رشته های گوناگون ارائه شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد برای تحقق اهداف مذکور، شبکه کانون های تفکر باید با ارکان اصلی جامعه یعنی عامه مردم، دانشگاه ها و مراکز علمی، محافل نخبگی، اجزای گوناگون حکومت و رسانه ها، ارتباط مستمر داشته باشند.
رابطه مشارکت اجتماعی و احساس امنیت در زنان شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
215 - 254
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه مشارکت اجتماعی زنان با احساس امنیت آنان در شهر ایلام انجام شده است. این پژوهش توصیفی- تحلیلی، به روش ترکیبی (کیفی – کمی) صورت گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه زنان 18 سال به بالای ساکن شهر ایلام بوده و حجم نمونه در مرحله کیفی (20 نفر به روش نمونه گیری گلوله برفی) و کمی (400 نفر با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای) است. داده ها در مرحله اول (کیفی) با استفاده از پرسشنامه نیمه ساختاریافته و در مرحله دوم (کمی) با تدوین پرسشنامه به کمک استخراج گویه از مصاحبه های مرحله کیفی گردآوری شد. روایی پرسشنامه ها با استفاده از اعتبار محتوایی و پایایی آلفای کرونباخ به میزان 92/0 و 72/0 به ترتیب برای پرسشنامه مشارکت اجتماعی و احساس امنیت تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss انجام شد. یافته ها نشان داد که بین دو متغیر مشارکت اجتماعی و احساس امنیت رابطه معنادار وجود دارد. همچنین بین ابعاد مختلف مشارکت اجتماعی ( مشارکت عمومی، مشارکت سیاسی، مشارکت انجمنی) و احساس امنیت رابطه معنادار یافت شد.