مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
حسن زاده آملی
حوزه های تخصصی:
مسأله ی تناهی یا عدم تناهی عالم طبیعت که از جمله مسائل مطرح شده در هندسه و در طبیعیات قدیم بوده،یکى از مسائل فلسفى به شمار می آید که با استعانت و استمداد از قضایاى ریاضى مبرهن شده است. غرض از بیان این مسأله، اثبات محدودیت عالم جسم و جسمانى و تعیین پایان و منتهی الیه جهان ماده و عالم طبیعت بوده است. اما نه از این حیث که چون هر جسمی، ابعاد سه گانه ی محدودی دارد، پس عالم نیز محدود خواهد بود، چون عالم چیزی نیست جز موجودات آن، بلکه سخن روی افلاک، به ویژه محدد الجهات متمرکز شده است، که اصولاً ماوراء افلاک و اصطلاحاً فراتر از سطح فلک الافلاک چست؟ آیا خلاء است یا ملاء؟ یا نه خلاء است و نه ملاء؟ اگر خلاء است آیا می توان در آنجا امتدادی را تصویر نمود؟ اگر چنین است، از چه نوع امتدادی است؟ طبیعی دانان در پاسخ به سؤالات فوق براهینی آورده اند که منتج به اثبات مسأله ی تناهی ابعاد شده است. نوشتار حاضر، پس از بیان دیدگاه ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا به نمایندگی از فلسفه ی مشاء، فلسفه ی اشراق و حکمت متعالیه، به بیان نقدهای علامه حسن زاده بر این براهین پرداخته است. از نظر ایشان چون براهین مذکور در اثبات تناهی عالم جسمانی ناتوانند و از آنجا که آثار و افعال الهى منحصر به عالم شهادت مطلقه نیست، بلکه ورای عالم جسم، عالم یا عوالم دیگری نیز وجود دارد با مخلوقات خاص هر عالم،ما را به این حقیقت می رساند که نه تنها کلمات وجودی خداوند سبحان که اطوار و شئون اسمائى او هستند، غیرمتناهى اند، بلکه کلمات عالم جسمانى، و همچنین عالم جسمانی نیز غیرمتناهى است.
نقد و بررسی کتاب شرح نفس شفا جلد اول، نوشته داود صمدی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم فروردین ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
191-213
تأکید بر ضرورت معرفت نفس از مشترکات میان همه مکتب ها و دین هاست. علم النفس یکی از قسمت های مهم در نظام های فلسفی بسیاری از فیلسوفان است که از یک جهت به طبیعیات و از جهتی دیگر به الهیات (مابعدالطبیعه) تعلق دارد. طیف وسیعی از نوشته های فیلسوفان از زمان افلاطون و ارسطو تا امروز به علم النفس اختصاص یافته است. علم النفس شفا ی بوعلی درواقع این علم را، هم سو با ارسطو، به منزله بخشی از طبیعیات مورد بحث قرار می دهد. کتاب شرح نفس شفا ، به قلم استاد داوود صمدی آملی، درواقع اثری عالمانه با دقتی بالا و حاوی نکاتی بسیار نغز و آموزنده در ساحت های ترجمه فارسی، نحو عربی، اصطلاح شناسی فلسفی، و شرح متن نفس ابن سیناست. این کتاب نقص هایی نیز دارد که در این مقاله به آن ها اشاره شده است. مهم ترین ایراد محتوایی کتاب آقای صمدی این است که در حال و هوایی مشایی و سینوی نوشته نشده است.
بررسی هستی شناسی قوه خیال از منظر حسن زاده آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال شانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۱
117 - 134
حوزه های تخصصی:
هستی شناسی قوه خیال و اثبات کارکردهای ادراکی آن، یکی از اساسی ترین معضلات علمی در علم النفس فلسفی است و هر یک از مکاتب مشاء و اشراق و حکمت متعالیه، رویکردهای متفاوتی درباره تجرد یا مادی انگاری خیال، مدرک بودن و ماهیت صور خیالی برگزیده اند. در مقاله حاضر، هستی شناسی خیال از دیدگاه حسن زاده آملی بررسی شده است. خیال در دیدگاه وی، صرفاً در قوه ای باطنی که حافظ صور باشد، محدود نمی شود و متأثر از مبنای وحدت شخصیه، محدوده ای فراتر از تعاریف رایج مشائی و صدرایی دارد. ابعاد ماهوی خیال و کارکردهای این قوه نیز متأثر از این نوع نگاه، متمایز از سایر دیدگاه ها است. در دیدگاه ح سن زاده آملی ، فاعلیت قوه خیال در پرتو مقام انشائی آن معنا می یابد که بدون دریافت های شهودی حاصل نمی شود. تبیین مقام انشاء اسمایی این قوه، از اساسی ترین کارکردهای خیال از نگاه او است. در دیدگاه وی، صور خیالی موجود در عالم خیال نفسانی با عوالم ماورایی رابطه ای دوسویه دارد.
بررسی و تحلیل دیدگاه علامه حسن زاده آملی درباره عالم مثال منفصل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
161 - 180
حوزه های تخصصی:
باور یا عدم باور به وجود عالم مثال که در واقع حد وسط و برزخ میان عالم عقل و عالم ماده است، از جمله مسائل مهم و اساسی است که از نوع بینش فلسفی و روش خاص هر فیلسوف ناشی می شود. برخی از حکما به وجود این عالم باور داشته و برخی دیگر آن را نفی کرده و در صدد انکار آن برآمده اند. حسن زاده آملی از جمله فیلسوفانی است که به وجود عالم مثال باور داشته و سعی در اثبات آن کرده است. وی همانند ملاصدرا، دلیلی را که شیخ اشراق برای اثبات این عالم اقامه کرده است، ناکافی و ناتمام دانسته است. افزون بر این، وی کوشیده است به برخی از استدلال های منکران این عالم پاسخ دهد که این مطلب از مواجهه وی با دیدگاه ملاعبدالرزاق لاهیجی دانسته می شود. در همین راستا در این مقاله تلاش شده است تصویر کامل و روشنی از دیدگاه حسن زاده آملی در ضمن بیان چند مسئله پیرامون عالم مثال ارائه شود و در برخی موارد، مطالب وی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
بررسی و نقد «فص حکمت عصمتی در کلمۀ فاطمی(س)»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فص حکمه عصمتیه فی کلمه فاطمیه عنوان اثری است از استاد حسن زاده آملی که بسیاق فصوص الحکم ابن عربی و بعنوان مکمل و تتمه آن نوشته شده است. در این کتاب به ابعاد و زوایای شخصیت اسرارآمیز و در عین حال همه جانبه فاطمه زهرا (س) در مقام انسانی کامل و معصوم پرداخته شده است. چنین مبحثی در عرفان نظری گرچه از جهاتی مدعایی ابداعی است اما با اشکالاتی روبروست: 1) در نقل احادیث و مستندات روایی آن عموماً دقت کافی صورت نگرفته است؛ برخی از احادیث مورد ادعا در منابع روایی یافت نمیشود و برخی دیگر از منابع روایی نامعتبر نقل شده اند؛ 2) ملکه عصمت اختصاص به فاطمه (س) ندارد، بنابرین اختصاص یافتن چنین فصی به ایشان نادرست بنظر میرسد؛ 3) فصوص الحکم با فص آدمی(ع) شروع شده و با فص محمدی(ص) خاتمه می یابد، و از آنجا که وارثین حقیقی پیامبر اسلام (ص) در ظهورات اسمائی، تابع ایشان هستند، احکام و مسائل عرفانی مرتبط با حضرت فاطمه (س) در فص محمدی (ص) جای میگیرد و نیازی به فصی جداگانه و متمایز نیست.
تحلیل مکتب تاویلی ایت الله حسن زاده آملی
منبع:
پژوهشنامه تأویلات قرآنی دوره ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
289 - 310
آیت الله حسن زاده آملی، از زمره علمایی است که از جامعیت علمی برخوردار است هم در علوم و عرفانی. افزون بر این مکتب تاویلی ایشان در رسیدن به تاویل (تفسیر انفسی کتاب تکوین عقلی و نقلی و هم در سیر و سلوک و کشف و شهود مراتب عالیه را طی کرده اند. مکتب تاویلی ایشان با مستندات عقلی و نقلی و تدوین الهی) مد نظر قرآن و ائمه معصومین(ع) که در طول تاریخ مورد عنایت دانشمندان و محققان اسلامی بوده می تواند کمک شایانی در فهم اسرار و حقایق باشد. علامه حسن زاده آملی هرجا سخن از اسرار و حقایق به میان می آورد التفات ویژه ای به طهارت نفس، سیر و سلوک و کشف و شود می کنند. تاویل روشی برای رسیدن به لایه های باطنی و معانی ژرف و عمیقی است که در کتاب تکوینی و تدوینی وجود دارد. و نه برای انسان حد یقف است و نه برای قرآن. چراکه برای قرآن، قرآن مادی، قرآن مثالی، قرآن عقلی و قرآن الهی هست وآیات و درجات قرآن، زمانی برای انسان تجلی می کند و اسرار و حقایق خود را به او نشان می دهد که انسان اسما و صفات الهی را در خودش پیاده کند لذا معرفت فکری
راه حل ملاهادی سبزواری و حسن زاده آملی برای معضل فاعل بالعنایه در اندیشه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۱)
71 - 88
حوزه های تخصصی:
بحث از فاعلیت الهی و نحوه آفرینش موجودات، همواره از مباحث چالش برانگیز بوده و هر متفکری بر اساس نظام فکری خود، نظری در اینباره ارائه داده است. در این میان، ملاصدرا درباره نحوه فاعلیت خداوند در آثار مختلف خود، گاهی قائل به فاعلیت بالعنایه شده است و گاهی قائل به فاعلیت بالتجلی. این دو نظریه بظاهر متناقض، سبب شده تا شارحان آثار وی تلاش کنند مقصود اصلی و نهایی او را برملا سازند. در این مقاله که بروش توصیفی تحلیلی نگاشته شده، به نظر ملاهادی سبزواری و علامه حسن زاده آملی، در مقام دو شارح مهم مکتب حکمت متعالیه، پرداخته شده و روشن میشود که سبزواری با ارجاع فاعلیت بالتجلی به عنایت بالمعنی الاعم، سعی در ایجاد سازگاری بین این دو نظریه دارد، ولی حسن زاده آملی با تفسیری خاص که از نظر مشائین درباره فاعلیت خداوند ارائه میدهد، فاعلیت بالعنایه را با فاعلیت بالتجلی یکسان میداند. اما بنظر نگارنده، مقوم اصلی فاعل بالعنایه که باعث شده ملاصدرا قائل به آن شود، علم فعلی است؛ بهمین دلیل او با پذیرش فاعل بالعنایه، اموری همچون زیادت علم بر ذات که مشائین در اینباره مطرح کرده اند را پذیرفته است. با این بیان میتوان بین عبارات مختلف صدرالمتألهین درباره نحوه فاعلیت الهی جمع کرد و دیدگاه وی را ناظر به علم فعلی دانست که این علم فعلی در فاعل بالعنایه نیز وجود دارد؛ بهمین دلیل است که وی در فاعلیت خداوند از فاعلیت بالعنایه سخن میگوید و این امر تعارضی با فاعلیت بالتجلی ندارد.