فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۷۵٬۹۲۵ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
287 - 308
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک، امروز وجه غالب تفکر فلسفی غرب و روشی بسیار مهم در مطالعات علوم انسانی است؛ چنان که در حوزه ادبیات از آن برای معناکاوی و شرح متن، با تمرکز بر فهم متن استفاده می شود. در این مقاله، غزل «عزای تو حماسه است» از حسین منزوی، به شیوه تحلیلی توصیفی بر اساس نظریه هرمنوتیک مدرن بررسی شده است. بر همین اساس ابتدا رمزگشایی معنای ظاهر شعر صورت گرفته سپس از دلالت های تحت اللفظی به دست آمده سطوح دلالت ضمنی متن آشکارشده است. یافته های پژوهش نشان می دهد منزوی با تلفیق اساطیر، زمان ها و مکان ها را درهم شکسته منطق معمول روایت را فروریخته و درواقع اسطوره ها را به نوعی بازآفرینی کرده است. هم چنین روایت های تاریخی را در بافتی نو با ظرفیت های معنایی تازه بازتولیدکرده است. وی در رویکرد به موضوع جنگ و دفاع مقدس که بر سروده های آن دوره (دهه 60) حاکم بوده است از شگرد تلفیق اسطوره سیاوش و حماسه تاریخی عاشورا و شباهت های وقایع و افکار این دو حادثه بهره برده است تا فضا و لحن سروده های خویش را در مسیر حماسه تقویت کند و از این راه احساسات خوانندگان شعرهایش (رزمندگان جبهه ها و مردم عادی در پشت جبهه ها) را تهییج کند و آنان را به حفظ روحیه پایداری، پاسداری از میهن و حتی حفظ ارزش های مذهبی، ملی و فرهنگی خود ترغیب نماید.
تحلیل و بررسی عینیت و مثلیت ابدان اخروی با ابدان دنیوی از منظر صدرالمتالّهین با تقریر آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۲
109 - 139
حوزههای تخصصی:
از مهمترین اصول اسلامی، مسأله معاد است و از مسائل مهم در کیفیت معاد، روحانی یا جسمانی بودن آن است که از منکران تا مثبِتان عقلانی یا وحیانی طرفدارانی دارد. یکی از چالش های مهم در معاد جسمانی، اینهمانی و عینیت ابدان است. هدف پژوهش حاضر، که با استفاده از گردآوری داده های پژوهشی اسنادی و کتابخانه ای انجام شده و از روش تحلیلی- توصیفی بهره گرفته است، تبیین و توصیف دو رویکرد عینیت و مثلیت در رابطه ابدان اخروی با ابدان دنیوی و تحلیل منظر صدرالمتالّهین شیرازی با تقریر آیت الله جوادی آملی –دام ظله- در این چالش است. پرسش پژوهش این است که تناسب ابدان اخروی محشور در قیامت، با ابدان دنیوی، چیست و نظر نهایی صدرالمتالهین شیرازی - با توجه به اختلاف محتوایی متون- چه می باشد؟ یافته ها حکایت از آن دارد مرحوم صدرالمتالّهین با استفاده از اصول فلسفی خود در حکمت متعالیه اثبات می کند همانگونه که احکام و اوصاف دنیا با آخرت متفاوت است همینطور ابدان محشور در آخرت با ابدان موجود در دنیا تغایر دارند لذا اگر مراد از اینهمانی ابدان، تشخّص انسان باشد عینیت ثابت و مستدلّ است واگر مراد، حفظ بدن عنصری در آخرت باشد، عینیت محال و بلکه مثلیت بین ابدان اخروی با دنیوی ثابت خواهد بود و آیت الله جوادی آملی نیز با تبیین رابطه نفس و بدن و بیان مختصّات آخرت و مستدلّ بودن عقلانی معاد جسمانی، بر همین یافته صدرایی تأکید دارند.
تحلیل شبکه مضامین اندیشه ورزی در آثار شهید مطهری (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
149 - 176
حوزههای تخصصی:
اندیشه ورزی امروزه به مثابه یک ضرورت پایه در نظام های تربیتی و آموزشی مطرح می شود. حرکت در مسیر تمدن سازی مستلزم برخورداری از نظام آموزش وپرورشی است که تصویر روشنی از مفاهیم پایه و رایج داشته و الگوی برجسته ی خود را ارایه نماید. این پژوهش با هدف تدوین شبکه مضمونی اندیشه ورزی در آثار شهید مطهری صورت گرفته است. پس از بررسی اسنادی منابع مکتوب شهید مطهری، بر اساس اصول روش تحلیل مضمون (روش اترید-استرلینگ)، مفاهیم مرتبط با موضوع اندیشه ورزی در آرای ایشان دسته بندی شد. نتایج پژوهش در قالب 59 مضمون پایه ظاهر شدند و در گام بعدی 12 مضمون سازمان دهنده شناسایی گردید: استقلال فکری، توانایی تدبر، تصمیم گیری منطقی، روشن اندیشی، خوداصلاحی، نقادی، تجزیه و تحلیل، استدلال، کل نگری، خلاقیت، شخصیت توسعه یافته و ارزیابی. تعامل مضمون های ظهوریافته در قالب شبکه مضمونی اندیشه ورزی (مضمون مرکزی) ارایه شده است و زمینه ی نظری مناسبی برای پژوهش های میدانی و محتوایی در نظام آموزش وپرورش محسوب می گردد. شکل گیری این زنجیره مطالعاتی می تواند جایگاه اندیشه ورزی را در تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش تصریح کند.
مشایخ قزوینی شیخ صدوق و نقش آنان در شکلگیری منظومه روایی وی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
237 - 258
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو سعی دارد با استخراج مشایخ صدوق از قزوین و روایات و نظرات آنان به نقشی که محدثان این دیار در شکل گیری آثار حدیثی صدوق دارد بپردازد. صدوق با تلمذ نزد محدثانِ قزوینی در ری و بلخ و قم از میراث حدیثی این حوزه استفاده نموده است. نتایج این مقاله روشنگر آن است که کمترین میزان استفاده از اخبار این بلد در کتب فقهی صدوق شده است؛ اما در عوض کتب علل الشرایع و معانی الاخبار ؛ روایات بیشتری از راویان قزوینی را به خود اختصاص داده. در بین محدثان قزوینی حمزه العلوی نقل بیشتری را در کتب صدوق به خود اختصاص داده. نقل های صدوق از این محدثان؛ داده های رجالی و تاریخی قابل توجه و گاه منحصر به فردی از آنان را خصوصاً در شناسایی مشایخشان به ما ارائه می دهد. این مطالعه همچنین بیش از 150 روایت صدوق از مشایخ قزوینی و نقش این روایات در شکل گیری منظومه روایی و فکری صدوق را شناسانده است.
تبیین فلسفی نسبت میان حیا و حجاب و دلالت های تربیتی آن در تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۵
29 - 55
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین فلسفی نسبت میان حیا و حجاب در تربیت اسلامی و ارائه دلالت های تربیتی این رابطه است. پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش توصیفی−تحلیلی انجام شد. ابتدا به شیوه توصیفی به بررسی مفهوم و جایگاه حیا و حجاب در متون تربیت اسلامی با بهره گیری از آیات قرآن، احادیث و روایات مبادرت شد. سپس تحلیل ها در ارتباط با نسبت میان حیا و حجاب به عمل آمد. نتایج نشان داد حیا در مقایسه با حجاب امری فطری، درونی و زیربنایی است. نسبت میان حیا و حجاب به شیوه ای نمادین اینگونه است که حجاب لباس حیا بوده و امری بیرونی و روبنایی است. هر چند حفظ آن در جامعه اسلامی ارزش محسوب شده و واجب است. لذا بیدارساختن و زنده نگاه داشتن فطرت حیا مقدم بر توصیه صرف به حجاب است. نتیجه آنکه از منظر تربیت اسلامی، دستور مستقیم به رعایت حجاب بدون پرورش بعد فطری حیا که از دوران کودکی صورت می گیرد، نوعی شتابزدگی در تربیت به حساب می آید. براین اساس، پیشنهاد می شود در برنامه ها و اقدامات تربیتی، توصیه به رعایت حجاب همراه با بیدار ساختن امر فطری حیا صورت گیرد و بدون پرورش فطرت حیا و بدون ملاحظه نقش مقدمه ای حیا، اقدامات در خصوص توصیه به رعایت حجاب مؤثر نخواهد بود.
تبیین چارچوب نظری تربیت اعتقادی از رهیافت انسان شناسی فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۵
107 - 129
حوزههای تخصصی:
تربیت اعتقادی به عنوان مهم ترین بخش تربیت دینی، بر مبانی مختلفی استوار است که تبیین کننده فرایند عملی آن خواهد بود. عدم انتخاب و تبیین صحیح مبانی نظری از رهیافت انسان شناسی ناقص، آسیب هایی از جمله یکسونگری و غالب شدن فرهنگ آموزشگری صرف را در تربیت اعتقادی به دنبال دارد. پژوهش حاضر درصدد است با تبیین چارچوب نظری تربیت اعتقادی از رهیافت انسان شناسی دینی، مبانی این ساحت تربیتی و مدلول های آن را ذیل فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی با تأکید بر دیدگاه علامه مصباح یزدی استنتاج نماید. رویکرد پژوهش، نظری است و با روش تحلیلی استنتاجی اقدام به توصیف، تحلیل و درنهایت استنتاج می نماید. مبانی به دست آمده به عنوان یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که استقلال ابعاد سه گانه نفس−بینش، گرایش و توانش− در مقام نظر است و در مقام عمل، نباید جدای از هم در نظر گرفته شود؛ عمل تربیتی حاصل درهم آمیختگی همه ابعاد است و در تربیت انسان نقش مؤثر دارند. در این میان، بعد گرایشی، پل ارتباطی بین بعدشناختی و بعد رفتاری است و غفلت و کم توجهی به این بعد در تربیت اعتقادی موجب یک سونگری وتنزل به آموزش گری صرف و درنهایت عدم دستیابی به هدف غایی تربیت اعتقادی یعنی ایمان می شود. ازاین رو، مقصد تربیت اعتقادی، ایجاد رفتارهای ارادی هماهنگ با آموزه های اعتقادی خواهد بود.
بررسی انتقادی راهکارِ جان مارتین فیشر در حل معضل بخت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و هفتم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
84 - 113
حوزههای تخصصی:
مسئلهٔ اساسی این پژوهش تحلیل و نقد راهکار جان مارتین فیشر در حل معضل بخت و هدف از آن نشان دادن ناکارآمدی این راهکار به روش توصیفی - تحلیلی است. بر اساس معضل بخت، نفی تعین گروی در پیدایش یک کنش به سلب آزادی و مسئولیت اخلاقی کنشگر می انجامد. فیشر تلاش می کند بر اساس بازسازی یکی از مثال های فرانکفورتی در جهانی نامتعین، معضل بخت را بر پایه ترسیم دو جهان حل کند. جهان 1 متعین، اما جهان 2 بر اساس ماشین تصادفی نامتعین است. کنشگر در جهان ممکن اول بر اساس مثال های فرانکفورتی مسئول است. در جهان دوم با خاموش ماندن ماشین به نحو تصادفی، جهان 1 و 2 این همان و درنتیجه کنشگر مسئول خواهد بود. در این پژوهش آشکار می شود: الف) تقریر فیشر از معضل بخت، نسخه ای از صورت بندیِ مبتنی بر فقدان علیت است و پاسخ فیشر حتی کارآمدی لازم برای حل این صورت بندی را ندارد. ب) علیت حاکم بر جهان 2 فیشر، متفاوت با علیت ناتعین گروانه ای است که اختیارگروان حامی علیت مبتنی بر رویداد مد نظر دارند. از نظر آنها، قرارگرفتن علیت ناتعین گروانهٔ فعال در سلسلهٔ علی یک کنش، شرط اساسی پرداختن به معضل بخت است؛ اما در سلسلهٔ علی کنش در جهان دوم فیشر، هیچ گونه علیت ناتعین گروانهٔ فعالی وجود ندارد. درنتیجه فیشر اساساً با معضل بختی که اختیارگرویِ علیت مبتنی بر رویداد را تهدید می کند، مواجه نشده است که بخواهد آن را حل کند.
نقش ترجمه و الزامات آن در تحقق تمدن نوین اسلامی
منبع:
مدیریت دانش اسلامی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
43 - 79
حوزههای تخصصی:
در تاریخ ایران، سه دوره نهضت ترجمه مشاهده شده است که در دوره ساسانی و عباسی به نهضت علمی و تمدنی انجامیده، اما نهضت ترجمه قاجاری به نتیجه مطلوب نرسیده است. نهضت علمی در دوره عباسی با تجمیع دانش بشری، در آغاز سده سوم هجری، همراه با معارف و علوم اسلامی، بنیان تشکیل تمدن بزرگ اسلامی را فراهم کرد. بررسی خط مشی و شناسایی نقاط ضعف و قوت جنبش های قبلی، می تواند راهکارهای مواجهه با مسائل کنونی کشور را نشان داده و خط مشی جدیدی برای نهضت علمی تعریف کند. پرسش این است که الزامات حوزه ترجمه باتوجه به آموزه های نهضت های قبلی چیست و چه راهکارهایی می توان متناسب با آن تعریف کرد؟ در مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی جنبش های علمی گذشته بررسی شدند و الزامات حوزه ترجمه و حوزه نشر علم برای تحقق تمدن نوین اسلامی - ایرانی استخراج شدند. نهضت های پیشین دارای روند مشابه ای بودند که شامل مرحله احساس نیاز، مرحله ابتدایی یا تحصیل، مرحله نهضت ترجمه و مرحله شکوفایی یا تمدن سازی می شود. الزامات حوزه ترجمه شامل: استقرار سازمان ترجمه، تخصیص بودجه کافی، گزینش کتب و مترجمین، پاسداری از زبان فارسی، دقت و بازنگری در ترجمه، هوشیاری در برابر ترجمه زدگی و استمرار ترجمه شناسایی شدند.
تحلیل "تصریف معنا" در قرآن کریم؛ مطالعه موردی تصریف کلمات
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
7 - 39
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم با روش های گوناگونی به بیان معنا پرداخته است و از اسلوب و تاکتیک های گوناگونی در ارائه معنا استفاده کرده که یکی از اسلوب هایش برای ارائه معنا، تصریف است. تصریف، عبارت از بیان یک معنا با روش های مختلف و اسلوب های گوناگون است. قرآن کریم با بیان های گوناگون، آدمی را به یک معنا راهنمایی می کند. شناخت انواع این بیان ها در فهم بهتر و روشن تر قرآن کریم تأثیر فراوانی دارد. نگرش ناظر به مطالعه معنا در قرآن کریم و بررسی لایه های گوناگون عینی آن از موضوعات دارای اهمیت در قرآن شناسی است. پژوهش حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی به بررسی معناپردازی در قرآن کریم با اسلوب تصریف و با محوریت کلمات می پردازد. یافته های پژوهش حاضر شامل سه نوع تصریف کلمات می شود: نوع اول، تصریف معنا بر پایه مترادفات یک واژه؛ نوع دوم، تصریف یک معنا بر پایه اشتقاق صرفی واژه ها؛ نوع سوم، تصریف کلمات بر پایه اوزان و اسلوب های معناساز (مطالعه موردی: اسماء الحسنی) که هفت الگو برای آن انتخاب شده است؛ 1. افعل تفضیل + اسم فاعل؛ 2. خیر + اسم فاعل جمع (جمع مذکر سالم)؛ 3. احسن + اسم فاعل؛ 4. من+ افعل التفضل + من الله+ مصدر ثلاثی؛ 5. نعم + مصدر؛ 6. خیر به تنهایی؛ 7. افعل التفضیل به تنهایی. نتیجه آنکه قرآن کریم با اسلوب تصریف به الگوهای گوناگون بر پایه کلمات معناپردازی کرده است که این نوع معناپردازی در فهم بهتر، روشن تر و آشکارتر مخاطبان قرآن کریم تأثیر شایان و به سزایی دارد که با دقت در هر مرتبه بیانی و زبانی، به طور یقین حقیقتی از حقایق الهی بهتر فهمیده می شود.
جایگاه دختر و نقش سیاسی و اقتصادی ازدواج وی در قبایل مغول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۸
۱۳۸-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
معمولاً نام مغولان در اذهان عمومی با صفاتی چون خشونت و بی رحمی همراه است و گاهی این سؤال پیش می آید که آیا آنها در خانواده های خود نیز به چنین صفاتی مُتّصف بوده اند؟ با مطالعه منابع آن دوره می توان به جایگاه خانواده نزد مغولان پی برد و دریافت که دختران به عنوان عضوی از نهاد خانواده، در قبایل مغول دارای جایگاه و منزلت خاصی بودند. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که چرا در بین مغولان با چنین پدیده ای که حتی در برخی جوامع به ظاهر متمدن نیز غیرمتعارف بوده است، مواجه ایم؟ ریشه اصلی و عوامل مؤثر در جایگاه والای دختران در قبایل مغول چه بوده است؟ در این مقاله ضمن پاسخ گویی به سؤالات مذکور، به بررسی کارکرد دختران در زمینه های گوناگون نیز پرداخته ایم. دستاوردهای تحقیق حاضر را می توان در مواردی چون حضور برابر و یکسان دختران و پسران در عرصه های گوناگون، پویا و فعال بودن دختران و به عبارتی عدم انزواگزینی و گوشه نشینی آنها براساس سنت های قبیله ای و زندگی عشیره ای آنها مطرح کرد. سرمنشأ بسیاری از موارد مذکور را می توان در افسانه ها، سنت ها و آداب و رسوم آنان دید. با توجه به اینکه برای مغولان رسم دختر گرفتن از قبایل دیگر، امری حیاتی تلقی می شد و با اهداف مختلف انجام می گرفت، باید گفت ازدواج دختران یکی از عوامل پیونددهنده و متحدکننده قبایل به شمار می رفت و تمکّن مالی و ثروت قبایل را به همراه داشت. در این پژوهش تلاش شده است از روش تاریخی با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با بهره مندی از شیوه کتابخانه ای استفاده شود.
بررسی انتقادی یک نقد درباره سمانتیک نظام تابع ارزشی: آیا نتیجه استدلال می تواند مستقل از مقدمه ها باشد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
441 - 463
حوزههای تخصصی:
در منطق کلاسیک، استدلال معتبر است اگر و تنها اگر استدلال فاقد سطر نمونه خلاف باشد، فرقی نمی کند نتیجه مستقل از مقدمه ها باشد یا نباشد. بر اساس این تعریف، استدلال های و معتبر ارزیابی می شوند. شهود طبیعی اما اعتبار این دو استدلال را تایید نمی کند. نویسنده در کتاب طرحی نو از اصول و مبانی منطق (۱۴۰۱) با افزودن دو شرط جدید، تعریفی نو از اعتبار استدلال ارائه کرده است که راه های اثبات اعتبار این دو استدلال را مسدود می کند. این تعریف مستلزم تجدید نظر در ارزیابی برخی استدلال ها، تعریف قاعده جانشینی، تعریف صدق منطقی همتای استنتاج، شیوه تعیین اعتبار و عدم اعتبار استدلال، فرآیند اثبات بهنجاری و تمامیت منطق کلاسیک است که به تأسیس نظریه نظام تابع ارزشی منطق پایه گزاره ها انجامیده است. اسدالله فلاحی در مقاله «سمانتیک تابع ارزشی حاج حسینی» که در مجله فلسفه و کلام اسلامی، ۱۴۰۲، دوره ۵۶، شماره اول منتشر شده است، بی آنکه موضع خود را در قبال استدلال های فوق مشخص نماید، با طرح انتقادات پراکنده، این نظریه را نقد نموده است. در این مقاله این نقدها را در چهار گروه «ابهام در برخی مفاهیم سمانتیک نظام تابع ارزشی»، «اعتبار، صدق نگهداری و مدل»، «پیامدهای تعریف اعتبار و عدم اعتبار استدلال»و «فراقضایای بهنجاری و تمامیت» بررسی می کنیم و نشان می دهیم به جز یک نقد که مستلزم اصلاح یک خطای سهوی است و هیچ آسیبی به اصل نظریه نمی زند، سایر نقدها ناشی از کاربرد شگردهای مغالطی، اتهام های خودساخته، عدول از برخی الزامات نقد، صورت بندی نادرست از تعریف استدلال معتبر و عدم توجه به برخی پیامدهای شروط جدید تعریف اعتبار استدلال است.
اعتقاد به عاملیت الهی از رهاورد استجابت دعا و عدم تنافی آن با قوانین حاکم بر طبیعت از منظر علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ مهر ۱۴۰۲ شماره ۳۱۰
21 - 29
حوزههای تخصصی:
اعتقاد به دعا و استجابت آن از زوایای مختلفی نیازمند تحلیل است؛ زیرا از سویی نشانگر عاملیت الهی در جهان بوده و از سوی دیگر، فرایند آن در نظامی رخ می دهد که قانون علیت از اصول بنیادین آن است. برهمین اساس، پذیرش تحقق پدیده ای در پرتو استجابت دعا با چالش هایی مواجه است؛ به طوری که برخی، استجابت دعا را برآمده از دخالت باری تعالی دانسته و آن را ناقض قوانین طبیعت می دانند. در مقابل برخی تحقق یک پدیده در عالم قانون مند طبیعت را به عنوان برآیندی از استجابت دعا، انکار کرده اند. با توجه به تأثیرات عمیق نهاد دعا در نظام اعتقادی، ارائه دیدگاهی منجسم در چگونگی اثرگذاری دعا امری ضروری است. بدین منظور در نوشتار پیش رو که با روش توصیفی تحلیلی بوده و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات آیت الله مصباح یزدی صورت گرفته است؛ استجابت دعا به عنوان بستر عاملیت الهی در منظومه قوانین حاکم بر طبیعت، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که استجابت دعا برآیند اثرگذاری طولی علل فراطبیعی بر علل مادی، در فرایند قوانین حاکم بر طبیعت است.
معرفت شناسی گواهی سهروردی؛ رویکردی تحلیلی و تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
59 - 81
حوزههای تخصصی:
با اینکه ما بسیاری از آگاهی ها و معرفت های خود را از گواهی گرفته ایم، آن هیچ گاه به صورت جدّی در معرفت-شناسی مطرح نبوده است مگر در چند دهه ی اخیر. اما در جهان اسلام گواهی به ضرورت بیشتر محلّ توجّه بوده است، و در این میان سهروردی باز هم به ضرورت بیشتر به آن پرداخته است. او در سه موضع از گواهی سخن گفته است: در منطق (شامل معرفت شناسی گذشتگان)، در اصول فقه، و در الهیات. در این جستار، با دو رویکرد تحلیلی و تاریخی مساهمت سهروردی در این بحث را نشان خواهیم داد. در منطق، او بر شانه ی فارابی و ابن سینا ایستاده است، اما تفاوت های جدّی با آنها دارد و توگویی می خواهد یقین را در متواترات برآمده از تراکم ظنون بداند. در اصول فقه، سراسر از غزالی متأثّر است و این تأثیر به منطق او نیز راه یافته است. در الهیات، اما، نوآورانه و برای نخستین بار بحث از گواهی را پیش می کشد تا ارزش معرفت شناختی تجربه ی دینی برای غیرتجربه گر را اثبات کند.
بررسی تحلیلی فرهنگ انتظار پادشاهی خداوند در عهد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
181 - 202
حوزههای تخصصی:
یکی از آموزه های مشترک بین ادیان ابراهیمی آموزه اعتقاد به ظهور منجی و موعود آخرالزمانی است. مسیحیان معتقد عیسی مسیح؟ع؟ سه روز پس از مصلوب شدن زنده شد و مدتی بعد به آسمان عروج کرد و در آخرالزمان دوباره از آسمان باز خواهد گشت و پادشاهی خداوند را بنا خواهد نهاد. در عهدین آموزش داده شده که مؤمنین هر لحظه و هر روز منتظر آمدن پادشاهی خداوند باشند و ایمانداران براساس فرهنگ انتظار تربیت شدند. در مسیحیت نخستین افرادی بودند که به نام منتظران پادشاهی خداوند شناخته می شدند و امروزه یکی از مراسمات دینی و دعا های بسیار مهم و اساسی در مسیحیت مراسم عشای ربانی است که در حقیقت به نوعی مراسم دعا برای آمدن پادشاهی خداوند شناخته می شود. در این تحقیق درصدد بررسی فرهنگ انتظار مسیحیت مطابق با مبانی عهد جدید می باشیم. هدف از این پژوهش تقویت نقاط مشترک دو دین اسلام و مسیحیت در مسئله اعتقاد به موعود و انتظار و آمادگی برای آمدن موعود می باشد. روش پژوهش مطالعات متنی با تمرکز بر متون مقدس مسیحیت می باشد.
مقایسه تحلیلی بسترشناسانه و انگیزه شناختی مهدویت نگاری نعمانی و شیخ طوسی در کتاب الغیبه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
203 - 224
حوزههای تخصصی:
جناب نعمانی و شیخ طوسی از مهدویت نگاران متقدم شیعی، هردو، اثری به نام الغیبه از خود به جای گذاشته اند. با هدف آشنایی روش مند با منابع در زمینه مهدویت و تسهیل در امر مهدویت پژوهی، به روش توصیفی _ تحلیلی، این دو کتاب ایشان، با محوریت دو عامل زمان و انگیزه، بررسی ساختارشناسانه، محتواشناختی و روش شناختی گردید؛ تا ضمن به دست آوردن افتراقات و اشتراکات، نوع نگاه ایشان در پردازش به آموزه های مهدویتی تبیین گردد. در این مقایسه، برخی نقطه تفاوت های دو کتاب از حیث میزان و نوع پرداختن به مواردی مانند مسئله ولادت، ردّ فرقه های مدعی مهدویت و... مورد تحلیل قرار گرفت. بررسی انجام شده به دست داد که نعمانی به شیوه نقلی و با بیان خطابی و احساسی؛ و شیخ طوسی با روش عقلی _ نقلی آموزه های مهدویتی را طرح کرده اند. اما عواملی چون بستر زمان و اقتضائات آن، نیازها و ضروریات وقت، انگیزه و رویکرد نقلی و دغدغه ایمانی نعمانی و رویکرد عقلی و دغدغه کلامی طوسی در میزان، گزینش، پردازش و نحوه ورود ایشان به این آموزه ها تأثیر داشته است.
نقش حاجت در اعتبار ادله اثبات در امور کیفری
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
91 - 68
حوزههای تخصصی:
تحولات جوامع بشری موجب ایجاد حاجت های مختلفی شده که برآورده نکردنشان متضمن عسر و حرج بوده؛ لذا فقه اسلامی در تشریع احکام، توجه ویژه ای به رفع حاجات مردم نموده است. این اهتمام از طرف همه مذاهب با وجود تفاوت نگرش آنان در طول تاریخ قابل مشاهده است؛ هرچند که میزان توجه به این مسأله در میان فقهای اهل سنت بیش از فقهای امامیه بوده و این امر در فتاوی و احکام قضایی آنها نمود بیشتری داشته است. یکی از عرصه های توجه به حاجت، بحث ادله اثبات دعوا به صورت کلی و ادله اثبات جرم به طور خاص است. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای انجام شده، بیان می دارد؛ باتوجه به این که بیّنه هر چیزی است که حقیقت را آشکار می کند، به نظر می رسد با پذیرش قراین به عنوان دلیل و مشروعیت استنباط حکم بنا بر وجود حاجت که از فقهای متقدم و در ابواب مختلف فقهی صورت گرفته، امکان تعمیم آن در توسعه ادله اثبات جرایم کیفری نیز وجود داشته باشد؛ به ویژه زمانی که بیشترین یا تنها ادله اثبات، دلایلی باشد که مبتنی بر حاجات مردم است. بنابراین استناد به حاجت برای جواز بهره گیری از ابزار و شیوه های جدید اثبات جرم همانند تصویر، صدا و امثال آنها نه تنها با مقاصد شریعت منافاتی ندارد بلکه در راستای تحقق عدالت می باشد. بدیهی است در کنار استفاده از ادله سنتی، موارد جدید نقش مکمل و در صورت نبودشان، بنابر حاجت، نقش جایگزین دارند؛ و زمانی می توان به آنها به عنوان دلیل شرعی استناد جست که در صحت انتسابشان به فرد تردیدی نباشد.
سبک زندگی منتظرانه راهبرد مقابله با فرقه های انحرافی مهدویت در دوران معاصر
منبع:
جامعه مهدوی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸)
110 - 132
حوزههای تخصصی:
با وجود آنکه آموزه مهدویت از معارف مؤثر در فرد و جامعه است، اما فرقه های انحرافی منسوب به مهدویت ازجمله عوامل آسیب زایی هستند که سبب می شوند تا فرد و جامعه دینی نه تنها نتواند از این آموزه سترگ آن طور که شایسته است بهره کافی را ببرد؛ بلکه خود بر مشکلات علمی و عملی در جامعه معتقد بر مهدویت خواهند افزود. در این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی، تلاش شده است تا سبک زندگی منتظرانه را، یکی از پاسخ های راهبردی در مواجهه با چگونگی برخورد با آسیب های فرقه های انحرافی مهدویت، معرفی نماید؛ زیرا ماهیت جهادگونه برآمده از ماهیت انتظار مطرح شده از جانب معصومین ع، پشتوانه عظیمی است که منتظران با متخلق شدن با آن می توانند در سه عرصه: جهاد بینشی، جهاد گرایشی و جهاد کنشی در تقابل با تهدیدات فرقه های انحرافی از حقیقت مهدویت و باورها و ارزش های برآمده از آن محافظت و موجبات اصلاح و ارتقای بینش ها، گرایش ها و کنش های منتظران را فراهم نمایند.
بررسی انسجام متنی سوره عادیات به روش حلقه های معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۷)
37 - 56
حوزههای تخصصی:
سوره عادیات با پنج آیه قسم آغاز شده است. در تفسیر و نحوه ارتباط آیات قسم با دیگر آیات این سوره، دیدگاه های مختلفی مطرح شده است. عده ای بر این باورند که انتخاب و چینش آیات قسم در پی یکدیگر، نمایانگر تصویری قابل فهم است تا مضمون جواب قسم را باورپذیر نماید. نوشتار حاضر، ضمن بیان این دیدگاه، محتوای سوره عادیات را مورد واکاوی قرار داده تا از رهگذر روش توصیفی- تحلیلی، به این پرسش پاسخ دهد که انسجام متنی سوره عادیات چگونه است؟ به همین منظور، پس از تحلیل معنا و ارتباط آیات با یکدیگر، آیات مرتبط و همگون سوره را تفکیک و در سه حلقه معنایی جای می دهد تا به ارتباط این سه حلقه معنایی دست یابد. در نهایت، این نتیجه حاصل شد که اسبان دونده، تمثیل و استعاره از انسان هایی است که شیفته دنیا شده و از یاد خداوند غافل شده اند و هنگامی متوجه خطایشان می شوند که زمان مرگشان فرا رسیده است. به همین خاطر، در حلقه جواب قسم به مذمت این گونه انسان ها پرداخته و در سومین حلقه، عقوبت چنین انسان هایی را بیان نموده است.
پاکی یا ناپاکی ذاتی انسان مشرک از منظر فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
259 - 276
حوزههای تخصصی:
یکی از مسایل مورد بحث نزد فقیهان امامیه، پاکی یا ناپاکی ذاتی انسان مشرک است. آنها می گویند: انسان مشرک، دارای ناپاکی ذاتی است و همانند سگ و خوک نجس العین می باشد، بلکه برخی از آنها در این مسئله ادعای اجماع و حتی ضرورت مذهب را نموده و دلایل متعددی از آیات و روایات برای اثبات ناپاکی ذاتی کافر که شامل انسان مشرک نیز می شود، اقامه کرده اند. در این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی و با گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، ضمن بازخوانی کلمات فقها، دلایل یاد شده مورد بررسی قرار گرفته و اثبات گردیده که ادّله یاد شده تمام نمی باشند، دلالت آیات مورد استناد بر ناپاکی ذاتی انسان مشرک تمام نیست، روایات مورد استناد نیز برخی از آنها از نظر سند، مخدوش بوده و برخی از نظر دلالت بر مدّعا تمام نمی باشند، اجماع مورد ادّعا نیز اوّلاً: از نظر تحقق، مشکوک است، ثانیاً: در مسأله ای که این همه آیات و روایات، مطرح است ، این اجماع مدرکی یا محتمل المدرکیه است، که در هر صورت حجّت نیست، بنابراین ادّله ای که اثبات ناپاکی ذاتی انسان مشرک اقامه شده اند، ناتمام و مخدوش می باشند، حال اگر در این مسئله، ضرورت مذهب، وجود داشته باشد ، همان متبع خواهد بود و گرنه دلایل اقامه شده برای اثبات ناپاکی ذاتی انسان مشرک، تمام نمی باشد.
اسلوب آموزشی رسول الله (ص) در تعامل با قشرهای اجتماعی
حوزههای تخصصی:
سیره رسول الله در ابعاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی برای مسلمانان الگوی حسنه محسوب می شود. آن حضرت در زمینه های مختلف و به ویژه جذب قلوب گروه های مختلف اجتماعی از روش های بدیع استفاده می کرد. پیامبر(ص) برای ابلاغ رسالت و تبلیغ تعالیم اسلام نیز اسلوب ویژه ای به کار گرفتند. در این پژوهش در پی پاسخ به این سوال هستیم که رسول خدا در تعامل با اقشار گوناگون اجتماعی عصر خود از چه اسلوب هایی بهره گرفته اند؟ این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با کمک منابع کتابخانه ای به این نتیجه رسید که رسول الله با شناخت کامل از مخاطبان برای هدایت آنها شیوه های متفاوتی به کار گرفت. آن حضرت توانست ویژگی گروه های مختلف مخاطبان اعم از عامه مردم، خطاکاران، دشمنان و کافران، پیروان سایر مذاهب و قبایل را شناسایی کرده و جداگانه با هر گروه تعامل داشته باشد و آموزش های ویژه ای برای هر یک در نظر بگیرد. اسلوب های آموزشی خلاقانه پیامبر(ص) متناسب با ظرفیت های فردی و اجتماعی اقشار گوناگون اجتماعی و متأثر از فضای آن زمان بود و موجب گسترش اسلام پذیری جامعه شد.