مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
معناشناسی شناختی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ادعا می شود که روش متعارف در سنت دستوری یعنی ارائه یک فهرست طولانی از معانی برای حروف اضافه مکانی- که تلویحاً به معنای آن است که این معانی با هم ارتباطی ندارند- روشی ناکارآمد است. روش کارآمدتر ارائه شبکه معانی مرتبط و مبتنی بر معنای نوع نخست است. همچنین به طور خاص با بحث در مورد حرف اضافه در در زبان فارسی ادعا می کنیم که معانی حروف اضافه نتیجه تجربیات روزمره فیزیکی ما در جهان و مفهوم سازی ما از این تجربیات است. همچنین نشان داده می شود که رویکرد معناشناسی شناختی که در این مقاله از آن استفاده شده است تبیین بهتری از ساختار معنایی حروف اضافه مکانی به طور کلی و در به طور خاص ارائه می دهد تبیینی که می تواند در امر آموزش حروف اضافه بسیار مفید باشد.
روایت شناسی شناختی (کاربست نظریه آمیختگی مفهومی بر قصه های عامیانة ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت شناسی شناختی از رویکردهای نظام مند در چند دهه اخیر است که با توجه به دستاوردهای زبان شناسی و معناشناسی شناختی، نقش مؤثری در تبیین ماهیت و کارکرد متون روایی داشته است. ج. فوکونیه و م. ترنر چارچوب نظری آمیختگی مفهومی را به تفصیل بررسی کرده اند. مقاله حاضر، پس از معرفی رویکرد نظری آمیختگی مفهومی، به تبیین چگونگی فرایند معناسازی و شخصیت پردازی در دو قصه عامیانه ایرانی می پردازد. فرض ما این است که خلاقیت و پویایی فرایندهای معناساز موجود در قصه های عامیانه با استناد به انگاره های نظریه آمیختگی قابل تبیین است. هدف این تحقیق، تبیین فرایند تخیل و فرایندهای معناسازی در قصه های عامیانه است تا شاید براساس آن بتوان به تحلیل و خوانش دقیق¬تری از این روایت¬ها دست یافت.
روایت شناسی شناختی (کاربست نظریه آمیختگی مفهومی بر قصه های عامیانة ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت شناسی شناختی از رویکردهای نظام مند در چند دهه اخیر است که با توجه به دستاوردهای زبان شناسی و معناشناسی شناختی، نقش مؤثری در تبیین ماهیت و کارکرد متون روایی داشته است. ج. فوکونیه و م. ترنر چارچوب نظری آمیختگی مفهومی را به تفصیل بررسی کرده اند. مقاله حاضر، پس از معرفی رویکرد نظری آمیختگی مفهومی، به تبیین چگونگی فرایند معناسازی و شخصیت پردازی در دو قصه عامیانه ایرانی می پردازد. فرض ما این است که خلاقیت و پویایی فرایندهای معناساز موجود در قصه های عامیانه با استناد به انگاره های نظریه آمیختگی قابل تبیین است. هدف این تحقیق، تبیین فرایند تخیل و فرایندهای معناسازی در قصه های عامیانه است تا شاید براساس آن بتوان به تحلیل و خوانش دقیق¬تری از این روایت¬ها دست یافت.
بررسی معناشناختی استعاره زمان در داستان های کودک به زبان فارسی (گروه های سنی الف، ب، ج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعاره یکی از مهم ترین موضوعات مورد بحث در زبان شناسی شناختی است. هدف از مقاله حاضر بررسی وجود و کیفیت استعاره ی مفهومی «گذر زمان به مثابه حرکت در مکان» در قصه های کودک در گروه های سنی الف، ب و ج، در چارچوب معناشناسی شناختی بر اساس نظریه معاصر استعاره ی لیکاف است.
روش انجام این مقاله به صورت توصیفی– تحلیلی بوده است. در این مقاله داده ها به روش کتابخانه ای و از 60 کتاب کودک گرفته شده است.
به طور کلی می توان از این مقاله چنین نتیجه گیری کرد که: الف) به نظر می رسد، کودک فارسی زبان، در گروه های سنی مورد بررسی، مفهوم زمان را به واسطه ی حرکت در مکان درک می کند و این نه تنها از طریق حرکت خطی، در راستای افقی و عمودی امکان پذیر است بلکه جهت حرکت از لحاظ کیفی می تواند متفاوت باشد؛ بدین معنی که حرکت می تواند به صورت حجمی، فضا یا ظرفی را پُر کند، سطحی را بپوشاند یا به صورت تغییر حالت و وضعیت خود را نشان دهد. ب) کودک فارسی زبان، در گروه های سنی مورد بررسی، نه تنها مفهوم زمان را به واسطه ی حرکت در مکان درک می کند بلکه عملکرد الگوی نگاشت "" زمان چیز است""، ""آن چیز در حرکت است"" در استعاره زمان، با فرافکنی هستی شناسانه به ماه و خورشید و اشیاء پیرامون کودک وابسته است و بر درک مفهوم زمان تأثیر مستقیم دارد.
بررسی طرح های تصوری در معناشناسی شناختی واژگان قرآن (با تمرکز بر طرح حجمی، حرکتی و قدرتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معنا شناسی به بررسی معنا و مفهوم نشانه های مختلف می پردازد. یکی از انواع مختلف معنا شناسی که در تحلیل آیات قرآن می توان به کار گرفت، معنا شناسی شناختی است. معنا شناسی شناختی به شاخه های متعدد تقسیم شده که یکی از آن ها را می توان طرح های تصوری نام برد که باعث فهم بهتر قرآن می گردد.
مقاله ی حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد قرآنی، به بررسی طرح های تصوری معنا شناسی شناختی در واژگان قرآن کریم پرداخته و در انتها به این نتیجه دست می یابد که: در قرآن کریم خداوند از روش های گوناگونی برای بیان آیات استفاده کرده است تا بتواند منظور خود را بهتر و راحت تر به انسان ها بفهماند و انسان ها مشکلی در دریافت معنا و مفهوم آیات نداشته و به دنبال بهانه ای برای دوری کردن از قرآن و آموزه های اسلامی نباشند.
یکی از این روش ها، طرح های تصوری است که خداوند مفاهیم آیات قرآن را برای مخلوقات به تصویر می کشد. طرح های تصوری معنا شناسی شناختی، به سه نوع حجمی، حرکتی و قدرتی تقسیم شده و پدیده های جهان هستی را این گونه قابل لمس و متصور می کنند.
بررسی معناشناختی استعاره های چند شبکه ای در دیوان شمس (از مراحل نطفه بستن تا فطام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربردِ استعاره های گسترده و گوناگون در متونِ عرفانی موجب شده است که دیدگاه های نوی پیش روی مخاطب باز شود و فهمِ افراد در بابِ عالم معانی گسترش یابد. در واقع، استعاره به سبب عملکردِ تداعی گری-اش در متونِ عرفانی به تسهیل شماری از تجارب نو کمک می کند؛ تجاربی که از دایره تجربه مستقیم فرد خارج است. این پژوهش بر اساسِ دیدگاه های لیکاف و جانسون، دو نظریه پرداز معنی شناسی شناخت گرا، انجام شده است. این دو نظریه پرداز بر این باورند که استدلال و مفهوم سازی بستگی لاینفک با ویژگی های فیزیکی و محیطی دارند. در اشعار مولوی مجموعِ مفهوم سازی ها و استدلال ها با توجه به قابلیت های بیولوژیکی و تجربه-های جسمانی و اجتماعی انسان طرح شده است. شبکه ای از روابطِ استعاری در نظامِ شناختی مولوی وجود دارد که به شکلِ «زنجیره ای» از زمانِ نطفه بستن و تشکیلِ جنین در رحم آغاز و تا فطامِ کودک ادامه می-یابد. افزون بر این، بارداری مریم(س) و زایشِ عیسی(ع)، یکی از پرکاربرد ترین استعاره ها برای تبیین معانی و معارفِ مولوی از جمله «وحدت اولیا» است. همچنین در درون این شبکه، مولوی از رابطه «مادر و کودک» برای تبیین و تفهیمِ رابطه «خداوند و انسان» استفاده می کند. در این مقاله، برای رسیدن به نتیجه بهتر، پیوندهای مادر و همه تصویرهای مرتبط با آن (از جمله پستان و شیر) تحلیل، و در صورتِ لزوم به ابیاتِ مثنوی نیز استناد شده است. مولوی توانسته است در زبان هنری خود، مراحلِ سیر و سلوک و احوال روحانی را با طبیعی ترین تجربه های فیزیکی انسان، یعنی مراحل رشد وی، تبیین کند.
پیوستگی معنایی متن از منظر نظریه آمیختگی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله که بخشی از پژوهشی وسیع دربارة میزان کارایی نظریة آمیختگی مفهومی در تبیین مؤلفة شناختی فرآیند ساخت معنا در قصه های عامیانه است، می کوشیم با توجه به مبانی نظریة «آمیختگی مفهومی»، پیوستگی معنایی را که یکی از مهم ترین عوامل ساخت معناست، در قصه ای از قصه های عامیانه ایرانی بررسی کنیم. دو پرسش اصلی این مقاله عبارت اند از این که آیا به استناد مبانی و قواعد نظریه آمیختگی مفهومی می توان پیوستگی معنایی در قصه ها را تحلیل کرد؟ و دیگر این که تا چه اندازه یافته های حاصل از این تحلیل قابل تعمیم هستند؟
فرض ما بر این است که با استفاده از چارچوب نظریة آمیختگی مفهومی- که توسط ژ. فوکونیه و م. ترنر(2002) مطرح شده است- می توان چگونگی ایجاد و حفظ پیوستگی معنایی متن را در قصه های عامیانه تبیین کرد. نتایج این بررسی نشان می دهد که کاربست نظریة آمیختگی مفهومی می تواند در تحلیل پیوستگی معنایی و تفسیر متن از منظر معنا شناسی شناختی راهگشا باشد؛ علاوه برآن که با استفاده از انگارة چهار فضایی مطرح شده در این نظریه می توان چگونگی تصویرسازی در ذهن مخاطب و پیوستگی معنایی این تصاویر را با هم نشان داد.
بررسیِ حرفِ اضافه (از) در چارچوب معناشناسیِ شناختی و مقایسه آن با رویکردِ سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش در بر آنیم که نشان دهیم روشِ متعارفِ کتاب های دستورِ زبانِ فارسی در ارائه معانیِ حروفِ اضافه زبانِ فارسی، تنها محدود به فهرست کردن کاربردهای آنهاست بدونِ آن که از ارتباط میان آن ها و برانگیختگیِ معانی گفتگویی به میان آید. این پژوهش روشِ کفایت مندتر را معرفی می کند که بر پایه یک شبکه معنایی مبتنی بر شباهت های خانوادگیِ نوعِ نخست محور شکل گرفته است و روابطِ مفهومیِ میان این معانی را نیز ظاهر می سازد. در نتیجه این تصور را که معانیِ حروف اضافه کاملا دلبخواهی هستند، رد می کند
حرکت فرضی در زبان فارسی: رویکردی شناختی به مسیرهای گسترشی
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش مهم درک حرکت و بازنمایی آن در زبان و شناخت، مقاله حاضر به گونه خاصی از حرکت می پردازد که حرکت فرضی نام دارد. در حرکت فرضی که یکی از انواع بازنمودهای مجازی حرکت در زبان است، حرکت به پدیده ها و اشیائی که فاقد توانایی حرکت هستند، نسبت داده می شود. بر این اساس با توجه به این که تاکنون پژوهشی درباره حرکت فرضی در زبان فارسی صورت نگرفته است، این مقاله می کوشد تا به طبقه بندی و ماهیت حرکت فرضی از نوع مسیرهای گسترشی در زبان فارسی بپردازد. البته باید توجه داشت که حرکت فرضی تفاوتی بنیادی با حرکت در معنای استعاری آن دارد. این پژوهش در قالب یک بررسی پیکره بنیاد می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که آیا در زبان فارسی برای اشاره به موجودیت های ساکن از افعال حرکتی استفاده می شود؟ مطابق نتایج به دست آمده، زبان فارسی در مقایسه با زبانی مانند انگلیسی، گرایش چندانی به کاربرد عبارات بیان گر حرکت فرضی ندارد. البته این نتیجه درباره گونه محاوره ای زبان فارسی صدق می کند و بازنمود حرکت فرضی در گونه ادبی زبان فارسی می تواند موضوع بررسی دیگری قرار گیرد. نتایج به دست آمده از این بررسی در کنار نتایجی که از مطالعه حرکت فرضی در زبا ن های انگلیسی، اسپانیایی، چینی ماندارین و لهستانی به دست آمده است، می تواند جایگاه حرکت فرضی در مفهوم سازی را به مثابه یک ویژگی جهانی یا یک گرایش رده شناختی مطرح کند.
بررسی معنایی سه حرف اضافه wæl، tɑ و ærɑ در کردی گورانی ازدیدگاه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش پیش رو، سه حرف اضافه مکانی wæl، tɑ و ærɑ از گویش کردی گورانی را ازدیدگاه معناشناسی شناختی بررسی می کنیم. یکی از تازه ترین الگوهای مطرح شده در بررسی معنایی حروف اضافه، الگوی چندمعنایی سامان مند (تایلر و ایوانز، 2001، 2003؛ ایوانز و تایلر، a2004، b2004؛ ایوانز، 2004، 2005، 2006) است که معیارهای کاربردی و روشنی را برای شناسایی معنا های مجزا و معنای اولیه حروف اضافه پیشنهاد می دهد. هدف ما این است که با بهره گیری از این الگو، سه حرف اضافه نام برده را واکاوی معنایی کنیم و پس از شناسایی معناهای مجزا و معنای اولیه هریک از آن ها، شبکه معنایی آن را رسم نماییم. یافته های پژوهش نشان می دهند که معنای اولیه wæl «همراهی» است و در شبکه معنایی آن نه معنای مجزا و دو خوشه معنایی وجود دارد، معنای اولیه tɑ «پایان» است و در شبکه معنایی آن چهار معنای مجزا دیده می شود و معنای اولیه ærɑ «برای و به خاطر» است و شبکه معنایی آن دارای چهار معنای مجزا و یک خوشه معنایی است.
بررسی فرایند رشد درک استعاره ی بدن مند درکودکان2 تا5 ساله ی فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام مفهومی ما که بر اساس آن فکر و عمل می کنیم، ماهیتی اساساً مبتنی بر استعاره دارد. کودک نیز از آغاز زبان آموزی با این تعامل شناختی روبه رو است. بر همین اساس بر پایة دانش اندک خود از محیط و واژگان، از نظام استعاری بزرگ سالان نیز بهره می برد. کودک امروز دارای دانش شناختی متفاوتی از کودک زمان پیاژه و حتی پس از آن است. وسایل ارتباط جمعی، اسباب بازی های مدرن مانند ایکس باکس و تبلت، کتاب های مصوّر و انواع پازل ها همگی دنیای شناختی کودک را متحول ساخته است. به همین منظور، بازبینی زمان درک استعاری کودک، موضوع قابل توجهی است که پژوهش حاضر به آن پرداخته است. در این پژوهش میدانی، 60 کودک دختر و پسر 2 - 5 ساله در شرایط آزمونی قرار گرفتند. برای انجام پژوهش حاضر، آزمون خودساخته ای بر مبنای گردآوری عبارات استعاری کودک فارسی زبان و پژوهش میدانی بیالکا- پیکال (2003) صورت گرفت. یافته های پژوهش، حاوی زمان درک عبارات استعاری بدن مند و علاوه بر آن، میزان درک کودک با توجه به متغیر سن می باشد. نتایج پژوهش حاضر با نتایج بررسی بیالکا- پیکال (2003) همسو بوده است؛ با این تفاوت که پژوهش بیالکا- پیکال کودکان را از سه سال و سه ماهگی مورد بررسی قرار داده و پژوهش حاضر، کودکان فارسی زبان را از سن دوسالگی دارای درک عبارات استعاری بدن مند می داند. در این بررسی مشخص گردید که میزان درک با توجه به متغیر سن و علایق شناختی کودک رو به افزایش است.
مفهوم سازی کلام الهی در قرآن بر اساس ارتباط شناسی و استعاره مفهومی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۵ شماره ۶۸
حوزه های تخصصی:
رابطه وحیانی خدا با بشر حقیقتی شهودی است که فقط برای کسی که آن را دریافت می کند معلوم است. تحقیق در این حقیقت شهودی برای ما، مستلزم مراجعه به مجموعه قراینی است که از آیات و روایات به دست می آید. تتبع حاضر می کوشد نشان دهد که نزدیک ترین معنا برای تکلیم الهی این است که «کلام الهی همان رابطه کلامی» است. این پژوهش برای توضیح این معنا، از روش معناشناسی شناختی بهره می جوید و تبیین خود را با تکیه بر دو الگوی ارتباطِ شناختی و استعاره مفهومی به انجام می رساند. الگوی ارتباط شناختی ویژگی های ارتباط کلامی را برای ما مشخص می کند و الگوی استعاره مفهومی راه ما را به معارف دینی که خصلتی استعاری دارند، باز می کند. ترسیم نگاشت بین قلمرو ارتباط کلامی با قلمرو تکلیم الهی به ما نشان می دهد که مشابهت های بسیاری را می توان بین این دو قلمرو کشف کرد و برای آن، مؤیدهایی از قرآن و روایات فراهم نمود. نتیجه این کاوش به سه اصل منجر می شود: نخست اینکه بین خدا و انسان رابطه کلامی وجود دارد؛ دوم آنکه این ارتباط حقیقی است و انتزاعی نیست و نهایتا آنکه رابطه کلامی خدا با بشر از جنس افعال گفتاری است.
ابعاد معنایی مکان واژه «زیر» براساس مدل چندمعنایی قاعده مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله از منظر مدل چندمعنایی قاعده مند به بررسی ابعاد معنایی واژة «زیر» به عنوان یکی از واژه های مکانی پرکاربرد در فارسی می پردازد. داده ها شامل نمونه های وقوع «زیر» در بافتهای متنوع فارسی است و ابزار تحلیلی مدل چندمعنایی قاعده مند است. هدف این است که ضمن مطالعه تنوع و انعطاف معنایی این مکان واژه، نحوه عملکرد این ابزار تحلیلی در تعیین معنای اولیه و سایر معانی متمایز بررسی گردد. در واقع، تلاش می شود تا جنبه های قوت و ضعف این مدل شناختی، به ویژه جایگاه نظری آن به چندمعنایی حروف مکان بیشتر مورد توجه قرار گیرد. پس از تحلیل نمونه های کاربرد مکان واژة «زیر» ابتدا معنای مکانی اولیه آن تعیین شد و سپس چهار معنای متمایز دیگر مشخص گردید که شامل معنای کمتر، تحت تأثیر/کنترل، درخفا و پنهانی، و معنای پوشیده شده هستند. نتایج تحلیل معنایی «زیر» حاکی از آن است که مدل چندمعنایی قاعده مند از دو جنبه دارای وجه امتیاز نسبت به آثار پیشین از جمله لیکاف (۱۹۸۷) است؛ یکی در تعیین معنای اولیه بخاطر ارائه ملاک های مدون زبانی، و دیگری در محدودسازی تعدد معانی به سبب برقراری نوعی اعتدالگرایی در چندمعنایی. بررسی ابعاد معنایی «زیر» نشانگر برخی چالشها نیز هست که تحلیل حاضر تحت این مدل با آن روبروست. اهم این چالشها یکی ابهامات شناختیِ معانی متمایز بدست آمده و دیگری ماهیت وابسته به بافت آنها است که با ملاک استقلال بافتی معنا ناهمسو است. به عبارتی، نتایج این پژوهش بیان می کند مدل چندمعنایی قاعده مند که از نظر روش شناسانه حائز برخی مزیت ها است، از لحاظ نظری بویژه از جنبة هویت معنایی غیرمستقل و ساختیِ حروف مکان و نیز واقعیت روانشناختی معناهای متمایز ارائه شده با ابهامات و مسائلی روبروست.
بررسی معناشناختی «جعل امامت» (با تکیه بر اصل اصالت تعبیرهای قرآنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی معناشناختی واژگان و عبارات قرآن، یکی از راه های جدید مطالعات قرآنی است. هدف نگارندگان در مقاله حاضر، بررسی این مسئله است که چرا خداوند در قرآن برای نصب امام از واژه جعل بهره جسته و از واژگانی که در حوزه معنایی آن هستند، مانند «اجتباء، اصطفاء، اختیار، فَعَلَ، صَنَعَ، خَلَقَ، وَضَعَ» استفاده نکرده است؟ برای وصول به این هدف، کلیه آیات مربوط به «جعل» و 6 آیه مربوط به «جعل امامت» مورد بررسی قرار گرفت و روشن گردید که واژه «جعل» در قرآن، هم به خداوند و هم به انسان نسبت داده شده است، ولی عبارت «جعل امامت» فقط به خداوند نسبت داده شده که بیانگر اراده و امر اوست. همچنین از طریق تحلیل سیاق و استخراج مفاهیم جانشین و همنشین «جعل»، ویژگی ها و مؤلفه های معنایی «جعل امامت» مشخص شد و با استفاده از اصل معناشناسی شناختیِ «اصالت تعبیرهای قرآنی»، روشن گردید که هیچ یک از واژه های نام برده نمی توانند جانشین واژه «جعل» محسوب شده و رساننده سطوح و لایه های معنایی آن باشند.
بررسی قواعد گسترش معنایی حرف «عن» در قرآن با رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
حوزه های تخصصی:
حروف اضافه مکانی منبع غنی در فهم و تفسیر قرآن به روش شناختی هستند. در نوشتار حاضر با محوریت حرف «عن»، یکی از پرکاربردترین حروف در قرآن، کوشش شده است که معانی این حرف و نحوه گسترش آنها با تکیه بر اصول و قواعد گسترش معنا در رویکرد معناشناسی شناختی، بررسی و تحلیل شود. بدین منظور، به روش توصیفی- تحلیلی کاربردهای حرف «عن» در آیات بررسی شده و پس از مروری بر مبانی نظری پژوهش، چون شناسایی مسیرپیما و مرزنما و اثبات وجود شبکه ای از مفاهیم که به معنای پیش نمونه پیوند خورده اند، معنای کانونی این حرف معرفی شده است. بر این اساس، نحوه گسترش معنای حرف «عن» در عبارات قرآنی، تحلیل و ارزیابی شده و قواعدی بدین منظور پیشنهاد شده است، از جمله این قواعد: مسئله انطباق، مسئله منطقه فعال و پویایی معنا است که هرکدام دارای مؤلّفه های دیگری است که موجب بسط و توسعه معنای این حرف در آیات قرآنی شده است.
جستاری در معناشناسی شناختی و کارآیی آن در خوانش قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معناشناسی شناختی متأخرترین و هم زمان مطرح ترین دیدگاه در میان نظریه های معناشناسی معاصر است که طی چهار دهة گذشته نشو و نما یافته است. در اهمیت این نظریه همین بس که ذهن اندیشمندان گوناگونی را به خود معطوف کرده است. مبانی و مؤلفه های این نظریه کدام است؟ آیا می توان این دیدگاه را پارادایمی موجه در زبان شناسی و معناشناسی دانست که پاسخ گوی مسائل حوزة زبان و معناست؟ نیز این پرسش برای پژوهش گران مسلمان بسی مهم است که آیا می توان این نظریه را چهارچوبی رسا و استوار در خوانش مفاهیم قرآن و معنا شناسی معارف آن انگاشت؟ این جستار تلاشی است برای پاسخ به پرسش های فوق که به روش تحلیلی تطبیقی تکوین یافته است. مؤلف، ضمن بازخوانی عناصر اصلی نظریة معناشناسی شناختی، به بررسی آن ها به ویژه از منظر فلسفة علمی می پردازد و سپس توان و ظرفیت این نظریه را در بازنمایی فرهنگ قرآن مجید و عوالم معنایی آن می سنجد.
کاربست انتقادی نظریه آمیختگی مفهومی در خوانش «خزائن الهی» در المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی سال اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
123-144
حوزه های تخصصی:
فهم معنای «خزائن الهی» با این مسأله روبرو است که چگونه می توان نزد خدا (عند الله) خزائنی برای اشیاء تصور کرد؟ خزائن ظرف مکان برای اندوخته های مادی نظیر گنج و ثروت و خدا موجودی غیرجسمانی، نامحدود و بدون مکان است. برای پاسخ به این سوال در مقام کشف علت (و نه دلیل) می توان از نظریه آمیختگی مفهومی بهره برد؛ کاربست انتقادی این نظریه نشان می دهد با بازسازی برخی سازوکارهای این رویکرد شناختی و توجه به گفتمان قرآنی در فعال نمودن فضای ذهنیِ «الهی» می توان به معانی نوظهور در فضای آمیخته نهایی دست یافت؛ مطابق خوانش المیزان از خزائن الهی، رابطه خزائن الهی و اشیاء، رابطه نامحدود و محدود تلقی شده است؛ از این جهت همچنان می توان خزائن الهی را واقعاً خزانه هایی برای موجودات دانست و در عین حال عینیت ظرف و مظروف را لحاظ نمود.
کاربرد استعاره های مفهومی در تیترهای خبر 30: 20 شبکه دو سیما، مطالعه ای در چهارچوب معناشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر، مطالعه استعاره های مفهومی در تیترهای خبر 20:30 شبکه دو سیما در چهارچوب معناشناسی شناختی است. در این رویکرد، استعاره یک فرایند شناختی عمده در نظام مفهومی زبان است که با استفاده از آن، مفاهیم انتزاعی بر اساس مفاهیم عینی تر درک می شوند. از طرفی، کاربرد استعاره در تیتر خبر تلویزیونی، به عنوان اولین نقطه درگیری مخاطب با متن خبر، نوعی فرایند فعال ذهنی است که مقوله ای مهم در مطالعات زبان شناختی محسوب می شود. در پژوهش حاضر تلاش شده است به این پرسش پاسخ داده شود که کاربرد جلوه های انواع استعاره های مفهومی در تیترهای این بخش خبری چگونه است. برای این منظور تعداد 67 نمونه از تیترهای خبر 20:30 در دی ماه 1394 به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و با روش توصیفی تحلیلی و براساس نظریه استعاره لیکاف و جانسون (1980) بررسی شده اند. یافته ها نشان می دهد که استعاره های مطرح در نظریه یاد شده، با جلوه های مختلف در تیترهای خبری حضور دارند؛ ضمن اینکه برای هر سه نوع استعاره مفهومی ساختاری، هستی شناختی و جهتی نیز در تیترهای خبری نمونه های مناسبی یافت می شود که در این بین استعاره های هستی شناختی دارای بالاترین میزان وقوع هستند.
بازنمایی ایدئولوژیک مطبوعات انگلستان و ایران با نگاه تحلیل انتقادی استعاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل انتقادی استعاره با استفاده از روش التقاطی، شامل تحلیل گفتمان انتقادی، زبان شناسی شناختی، کاربردشناختی و غیره است و سعی در روشن سازی گفتمان، بازنمایی و بازتولید ایدئولوژی و روابط پنهان قدرت دارد. یک روش گفتمانی بسیار قدرتمند استفاده از استعاره است که قدرت پوشانندگی و متقاعدسازی بسیار بالایی دارد. در این پژوهش سعی شد با استفاده از ترکیب روش شناختی لیکاف و کاربردشناختی کامرون، آن چنان که چارتریس بلک مدنظر دارد، به صورت رویکردی تلفیقی، به تحلیل انتقادی استعاره در متون سیاسی روزنامه های متقابل مردم سالاریو کیهاندر ایران و میررو تلگرافدر انگلستان بپردازد؛ در حالی که هر یک از روزنامه ها نماینده احزاب مقابل در کشورشان به شمار می آیند. هدف این پژوهش آشکار شدن تفاوت ها و شباهت های میان حوزه استعاره ها و استعاره های مفهومی گفتمان های رقیب در هر کشور و رسانه های احزاب مهم سیاسی ایران و انگلستان از منظر انتقادی است. از این رو، بخش های سیاسی این روزنامه ها با در نظر گرفتن دال های مرکزی هر حزب و نیز با تمرکز بر پنج حوزه مبدأ تنازع، ساختمان، سفر، مذهب و گیاهان تحلیل شد. نتیجه این پژوهش نشان داد که احزاب و زبان ها از وجه نوع به کارگیری حوزه مبدأ و تواتر به سبب مسائل فرا زبانی ِاجتماع، تاریخ و فرهنگ با هم تفاوت دارند و نقطه مشترک زبان ها در این است که همواره واقعیت سیاسی یکسان به دلیل شرایط ایدئولوژیک متضاد، به صورتی متفاوت بازنمود می شود. این تحلیل در روشن کردن روابط پنهان قدرت گامی مؤثر است.
تبیین معناشناسی شناختی مفاهیم «راع» و «رعیت» بر مبنای حدیث نبوی و ارتباط آن با حقوق شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفاهیم در هر زبانی به مثابه دال ها یا نشانه هایی هستند که بر معانی دلالت دارند. آن ها اعتبار بشری هستند و تحت تأثیر عوامل گوناگون، گاه گرفتار دگردیسی می شوند. از شاخص ترین این مفاهیم که دچار نوسان گفتمانی عرضی و قلب معنا شده، واژه های«رعیت» و «راع» است که نخستین بار در سخنان رسول الله (ص) به کار رفته است؛ اما به تدریج در عرصه معناشناسی سیاسی دگرگونی یافته و گفتمان الگوی منفی شبانی حکومت و ناتوانی مردم در تدبیر سرنوشت خویش را در پی داشته است. با توجه به اهمیت این فرهنگ واژه های سیاسی و تأثیر دگردیسی معنای آن ها از یک سو و اهمیت مسئله حقوق شهروندی و ارتباط آن با این مفاهیم از سوی دیگر، این پرسش مطرح می شود که در نگرش معناشناسی شناختی، مفاهیم راع و رعیت چگونه تعبیر می شوند و معانی راستین آن ها در عرصه سیاست چیست. هدف نوشتار حاضر تبیین معناشناسی ساختاری حدیث نبوی راع در جهت شناخت حقیقت گفتمان شبانی است. یافته های تحقیق که با رویکرد تحلیلی حدیث نبوی «کلکم راع» و بر مبنای نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون از طریق داده های کتابخانه ای به دست آمده، بیانگر این است که کاربرد این مفاهیم در متن حدیث استعاره مفهومی ساختاری بوده و دارای معنای ارزشی و انتزاعی نگهبانی و رعایت است. بنابراین، گفتمان شبانی (راع – رعیت) در اصل به مفهوم «نگهبانی» و «خدمت» و درنتیجه «پذیرش مسئولیت» و «تحقق حقوق شهروندی» بر مبنای مصالح و شئون شهروندان یا اصطلاحاً رعیت است و برابرنهاد گفتمان سلطه و نیاز یا استبداد بوده ودرنتیجه گفتمان پاسخ گویی وامانتداری و نگهبانی عمومی است.