مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
نمایشنامه
حوزه های تخصصی:
"با بررسی ادبیات ایرانی و آلمانی دیده می شود که چارچوب داستان در داستان‘که روشی شرقی است و از راه ایران به ادبیات اروپایی راه یافته در ایران و اروپا با هدف های مختلفی به کار برده شده است. در اروپا روش داستان در داستان گونه جدیدی در ادبیات داستانی را پدید آورد که در آغاز به عنوان یکی از ویژگیهای گونه ادبی نوول (داستان کوتاه) شناخته شد. (تئوری) نظریه شهباز(سمبل نقطه عطف یا چرخش داستان) که برای نوول ارائه شد به عقیده برخی از ادبا لازم دانسته شده است‘ ولی برخی دیگر از ادبا به آن چندان پایبند و معتقد نبوده اند مانند تئودر اشترمTheodor ، Storm . گوته بر این باور بوده است که گونه ادبی نوول باید حاوی واقعه ای باشد که «هرگز تا کنون شنیده نشده باشد» (فون ویزه‘1971‘ص5) . در ادبیات ایرانی سازندگان این گونه داستان ها با بکار گیری روش داستان در داستان‘ بیشتر قصد روان درمانی فرد روان پریش را دنبال می کردند. در صورتی که نویسندگان اروپایی در بکارگیری داستان در داستان هدف دیگری را مد نظر داشته اند که با هدف نویسندگان ایرانی‘ در کاربرد این روش‘ تا اندازه ای متفاوت است. این تفاوت در دوره های مختلف ادبی اروپا نیزاز یکدیگر متمایزند.
"
سام شپرد و ادبیات نمایشی مدرن و پست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات نمایشی آمریکا از روزهای آغازین، همواره سیر تکاملی را پشت سر گذاشته است. این نوع ادبیات، که به صورت جدی در قرن بیستم آغاز می شود با نمایشنامه های یوجین او نیل شناخته می شود. همزمان و پس از او نمایشنامه نویسان متعددی ظهور کردند که برجسته ترین آنها تنسی ویلیامز و آرتور میلر هستند. این دو به همراه او نیل نمایشنامه نویسان مدرنیست محسوب می شوند . با ظهور ادوارد البی نوع جدیدی از این ادبیات ظهور می کند که ناشی از تئاتر آبسورد اروپاست. پس از البی، نمایشنامه نویسان مطرح دیگری که با آغاز پست مدرنیسم پا به عرصه نمایشنامه نویسی...
انسان گرایی در نمایشنامه های توفیق الحکیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توفیق الحکیم، نمایشنامه نویس معاصر مصری، که به عنوان پدر نمایشنامه نویسی عربی شناخته شده است، با درک نیاز عصر حاضر به لزوم جستجوی بیشتر در شناخت ابعاد وجودی انسان و کوشش برای پرورش او، درونمایه اصلی نمایشنامه های خود را پرداختن به شخصیت انسان قرار داده است. وی با بهره گیری از نظریه های انسان گرایی در برخی مکاتب ادبی- فلسفی غرب و آمیختن آن با آموزه های دینی و اسطوره های شرقی، بر آن بود تا به طور غیرمستقیم، الگوی مطلوبی از یک انسان را به خوانندگان آثار خود معرفی نماید و بر آنان تاثیر گذارد. در این نوشتار درونمایه های انسانی نمایشنامه های وی مورد بررسی قرار گرفته و کوشش شده تا آن دسته از ابعاد وجودی انسان که مورد توجه توفیق الحکیم بوده است، مورد بازخوانی قرار گیرد.
کاربرد تحلیلِ ساختاری روایت: تحلیل روایی نمایش نامه ملاقات بانوی سالخورده اثر «فریدریش دورنمات»، با تکیه بر دیدگاه رولان بارت (عنوان عربی: النقد البنیوی للروایة فی ظل التحلیل الروائی لمسرحیة زیارة السیدة العجوز لفردریش دورنمارت بالنظر إلی آراء رولان بارت)
حوزه های تخصصی:
نمایشنامه ملاقات بانوی سالخورده که فریدریش دورنمات (1990- 1921) در سال 1955 آن را به رشته تحریر درآورد، ازسوی بسیاری از منتقدان ادبی به عنوان بهترین اثر وی شناخته و سبب شد تا این نویسنده شهیر سوئیسی شهرتی جهانی کسب کند. در این مقاله، با کاربرد تحلیل ساختاری روایت و به طور خاص رویکرد رولان بارت فرانسوی در این باب، به تحلیل روایی این نمایشنامه پرداخته و ضمن کاوش در کارکردها و کنش های- این نمایشنامه به منزله یک روایت- لایه های زیرین این روایت، کنکاش و دلالت ها و معانی پنهان آن کشف و آشکارسازی می شود؛ آنچه رولان بارت در تحلیل روایت در پی آن است. در واقع آنچه پس از خوانش این روایت رویت پذیر میشود، منفعت جویی و سست بودن باورهای افراد جامعه است؛ افرادی که برای سود اقتصادی، به راحتی اصول اخلاقی را زیر پا می گذارند و بدین منظور، برخلاف آنچه در ظاهر می گویند، در پی کسب منفعت و نفع شخصی، حتی حاضر می شوند دست به جنایت بزنند.چکیده عربی:اعتبر کثیر من نقاد الأدب مسرحیة زیارة السیدة العجوز من أکثر نتاجات فردریش دورنمارت (1912ـ1990) جودة.کتب دورنمارت هذه المسرحیة عام 1950 وأحرز هذا الکاتب السویسری، شهرة عالمیة بعد کتابتها. یقوم هذا المقال بالتحلیل الروائی لهذه المسرحیة باستخدام أسالیب النقد البنیوی للروایة، ووفقا لمدرسة رولان بارت النقدیة.وبعد أن یدرس ما تؤدیه هذه المسرحیة کروایة، یدرس المقال الطبقات السفلیة لها، لتوضیح معانیها الخفیة الکامنة. وفی الحقیقة ما یمکن رؤیته بعد قراءة هذه الروایة هو اهتمام أفراد المجتمع بالمنافع الشخصیة، وضعف العقائد عندهم؛ هؤلاء هم الذین لایقیمون وزنا للأصول الأخلاقیة لأجل المقاصد الاقتصادیة بل یرتکبون أبشع الجرائم فی سبیل تلک الأغراض المادیة خلاف ما یقولون فی الظاهر.
رئالیسم جادویی در آثار غلامحسین ساعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در برخی از آثار ساعدی اعم از نمایشنامه و داستان، بیش از همه ویژگی های رئالیسم جادویی، آفرینش موجودات وهمی و استحاله شخصیّت ها مدّنظر قرار گرفته است. برخی از وجوه این سبک، در آثار برجسته او مانند عزاداران بَیل، مولوس کورپوس، آشفته حالان بیدار بخت و ترس و لرز منعکس است. از جمله این وجوه، عناصر نامتجانس؛ بویژه موجودات عجیب و ترکیبی میان انسان و حیوان در آثار اوست. در این مقاله، برای نخستین بار در نقد ادبی، انواع گوناگون این موجودات و دگردیسی های انسانی، در قالب این سبک بررسی می شود. به نظر می رسد که دلیل گرایش نویسنده، به این شیوه، شرایط دشوار سیاسی و اجتماعی روشنفکری در دهه های سی، چهل و پنجاه باشد.
بن مایه های افسانه شهرزاد ایرانی در نمایشنامه شهرزاد توفیق الحکیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افسانه شهرزاد، مشهورترین افسانه هزار و یک شب ، الهام بخش آثار ادبی فراوانی در ادبیات عرب گشته است. توفیق الحکیم با الهام از این اثر، نمایشنامه زیبای خود را با نام شهرزاد آفرید که ارزیابان ادبی آن را شاهکاری در نمایشنامه نویسی دانسته اند. تحلیل این نمایشنامه و مقایسه آن با افسانه شهرزاد هزار و یک شب براساس روش ادبیات تطبیقی، بیانگر آن است که حکیم شخصیت شهرزاد را ژرف ساخت نمایشنامه خود قرار داده است و با تصرفی ادیبانه در آن، به نمایشنامه خود صورت نمادین و عرفانی بخشیده است و هزار و یک شب را در حد اعتلای عظمت فکری نشان داده است. مقایسه این دو نوع رویداد ادبی و فرهنگی، نه تنها تاثیر فرهنگ ایرانی بر ادبیات جهان را نشان می دهد، بلکه برخی تشابه ها و تفاوت های فرهنگی ایران و عرب را نیز آشکار می نماید. برای روشن شدن این موضوع، در این مقاله به روش تطبیقی و تحلیل مضامین، مشابهت ها و تفاوت های محتوایی و ساختاری دو اثر نشان داده می شود.
بررسی و تحقیق هنر نویسندگی آنتون پاولویچ چخوف براساس نامه های نویسنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه سبکهای مختلف (داستان ‘ نمایشنامه ‘ نامه ) یک نویسنده ‘ جایگاه ویژه ای را در ادبیات تطبیقی به خود اختصاص داده است . در مقاله حاضر نامه های آنتون پاولویچ چخوف ‘ نویسنده برجسته روسیه با نمایشنامه ها و داستانهایش مقایسه و بررسی شده است . با بررسی ویژگیهای سبکهای مختلف آثار ادبی نویسنده و همچنین مکاتباتش ‘ سعی شده نشان داده شود که چخوف یک انسان تئاتری بود و فرم خاص نمایشنامه که دارای نثری پرانرژی و پرتحرک است ‘ همیشه توجه او را به خود جلب می کرد . با توجه به این مطلب یعنی علاقه زیاد چخوف به نمایشنامه نویسی ‘ تلاش شده است ضمن نقد و بررسی در داستانها و مکاتباتش عناصری را که مخصوص سبک نمایشنامه است ‘ نشان بدهیم .
بررسی و نقد ترجمة بین زبانی و ترجمة بین نشانه ای «مرگ دستفروش» از دیدگاه نشانه شناسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به بررسی و نقد نمایشنامة «مرگ فروشنده»، ترجمة بین زبانی آن به فارسی و ترجمه بین فرهنگی- بین نشانه ای آن به یک تله تئاتر ایرانی می پردازد. نمایشنامه از زبان انگلیسی به فارسی ترجمه شده و ترجمة فارسی مبنای ترجمة بین نشانه ای آن بوده است. بر این اساس نگارنده هر دو ترجمه را با متن های پیشین مربوطه مقایسه کرده و در هر دو ترجمه، نشانه هایی که مشخصاً کارکرد ایدئولوژیک دارند تعیین و بررسی شدند. سپس با بسط نظریه نشانه شناسی انتقادی برای نقد ترجمه، انواع این نشانه ها و چگونگی تغییرات و حفظ این نشانه ها در تله تئاتر تحلیل و نقد شده اند. یافته های به دست آمده نشان داد که در ترجمة بین زبانی هیچ سانسوری وجود نداشته ولی در تله تئاتر تقریباً همة نشانه های دارای کارکرد ایدئولوژیک خاص حذف شده اند و در واقع متن آنقدر سانسور شده که گاهی حتی انسجام خود را از دست داده است. مترجم/ کارگردان سعی کرده تا جایی که می تواند متن را مطابق فرهنگ مقصد تغییر دهد و از طریق حذف و اضافه کردن نشانه های منطبق با دیدگاه ها و سنت های غالب متن مقصد و حذف کامل نشانه هایی که با این دیدگاه ها منطبق نیستند و در حقیقت از طریق حذف و اضافه های کاملاً مشهود با کارکردهای ایدئولوژیک مشخص دیدگاه های فرهنگ و سنت غالب جامعة مقصد را از طریق ترجمه به دریافت کنندگان اعمال کند؛ به همین دلیل متنی آفریده که در برخی موارد کاملاً انسجام خود را از دست داده و یا نسبت به متن پیشین معناهای متفاوتی پیدا کرده که گاه حتی در تضاد کامل با معناهای موردنظر متن اصلی بوده اند.
جنبه های نمایشی اشعار احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احمد شاملو از معدود شاعرانی است که قابلیت های نمایشی را در اشعار خود به نمایش گذاشته است. مطالعه ی نقاط اشتراک دو حوزه ی نمایش و شعر، به شناخت عناصر نمایشی موجود در آثار احمد شاملو کمک شایانی می کند. اکثر اشعار شاملو، در قالب «شعر سپید» سروده شده که شعر سپید، قالب مورد علاقه ی سرایندگان «شعر نمایشی»، همچون شکسپیر است. دیالوگ، مونولوگ، دستور صحنه، روایت، صوت نمایشی و همچنین توجه به دکلماسیون شعر ، از عناصر نمایشی موجود در اشعار شاملو هستند. مرحله ی اول، خوانش صحیح و درک معنای هر شعر است؛ مرحله ی دوم، تحلیل عناصر نمایشی و زدن اتود تئاتری بر مفهوم هر شعر و مرحله ی نهایی، استخراج طرح نمایشی از آن شعر است. این پژوهش، از حیث ماهیت و هدف، از نوع تحلیلی و تبیینی است و به روش کتابخانه ای انجام پذیرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، تهیه ی فیش از منابع مکتوب، انجام مصاحبه و مشاهده ی نمایش است.
کارکرد سنت در نمایشنامه الملک هو الملک اثر سعدالله ونّوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از میـانه ســده نوزده میـلادی تاکنون، نمایشــنامه عربی ارتباطی تنـگاتنگ با «سنــت» داشــته اسـت. یکـی از مشهورترین نمایشنامه هایی که نویسنده آن از سنت بهره برده است، الملک هو الملک اثر نمایشنامه نویس سوری، سعدالله ونّوس، است. نویسنده، در این اثر، از ساختار داستان «النائم و الیقظان»، یکی از داستان های مشهور هزارویک شب، الهام گرفته است. در این پژوهش برآنیم تا کارکرد سنت در نمایشنامه الملک هو الملک را بررسی، و صور تغییر و تحول آن را ارزیابی کنیم؛ ازاین رو، تمام عناصر این نمایشنامه، از جمله «پیرنگ»، «اندیشه اصلی» (= «اندرینه»)، «شخصیت» ها، «زبان» و «گفت وگو» و غیره را مورد کندوکاو قرار دادیم و چگونگی کارکرد سنت در هریک از آن ها را استخراج نمودیم؛ و به این نتیجه رسیدیم که ونّوس در الهام از داستان «النائم و الیقظان» بسیاری از عناصر این داستان را متحول ساخته است. اهمیت دستیابی به این نتیجه باعث می شود که خواننده نمایشنامه الملک هو الملک به آسانی بتواند وجوه اشتراک و اختلاف نمایشنامه را با اصل آن دریابد و کارکرد سنت در تک تک اجزای آن را نیز درک نماید.
کاربست نظریه های زبان شناسی در تحلیل اثر هنری کاربرد نقض اصل ادب در تحلیل نمایشنامة وای بر مغلوب غلامحسین ساعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربردشناسی1 مطالعه معنی است؛ معنایی که فرستندة پیام آن را منتقل و گیرنده، آن را برداشت می کند. از سرفصل های اصلی این رویکرد مباحث ادب2، اصول همکاری در مکالمه3، بهره گیری از قواعد نوبت گیری4 و همچنین کنش های گفتاری5 است. در میان اصول فوق، اصل نقض ادب در نمایشنامة وای بر مغلوب (1349) غلامحسین ساعدی (1364-1314) بروز بیشتری دارد. به همین علت در این پژوهش برآنیم تا شیوة شخصیت پردازی در آثار او را از این منظر مورد بررسی قرار دهیم. در تاریخ ادبیات نمایشی ایران، «ساعدی» را به عنوان چهرة نوگرای این عرصه می شناسند. از این رو پژوهش حاضر می کوشد با الگوهای منتج از دانش کاربردشناسی زبان، فارغ از ساختار نمایشی اثر، تم و سایر عناصر شکل دهنده به درام، نشان دهد نوگرایی، چگونه در زبان نمایشی او جلوه گر است و نیز به این پرسش پاسخ دهد چگونه شخصیت هایی که متعلق به طبقات فرودست جامعه هستند، با بهره گیری از زبان به عنوان یک ابزار بر دیگر شخصیت هایی که به طبقات فرادست اجتماع تعلق دارند چیرگی پیدا می کنند. تحلیل مبحث نقض ادب در این نمایشنامه نشان می دهد به طور نسبی، میزان بهره گیری هر شخصیت از این اصل، رابطه مستقیمی با میزان قدرت او در هر مقطع از نمایشنامه دارد. به عبارتی، شخصیت های مقتدر که لزوماً از شأن و طبقة اجتماعی بالاتری برخوردار نیستند، به طور گسترده تری اصول ادب را نقض می کنند. می توان چنین مدعی شد به نوعی ساختارهای تثبیت شدة نظام قدرت در این اثر رنگ باخته است.
إطلالة نقدیة علی نشأة المسرحیة التاریخیة فی إیران (نگرشی منتقدانه بر پیدایش نمایشنامه تاریخی در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمایش ایرانی از آغاز پیدایش، با تاریخ و موضوعات تاریخی همراه بود، و نمایشنامه نویسان از زمان آشنایی با نمایشهای غربی با انگیزه های مختلف، در نمایشنامه های خود از تاریخ الهام می گرفتند؛ انگیزه هایی چون شوق و اشتیاق به گذشته که آکنده از داستان های شگفت انگیز و قهرمانان بزرگ و شخصیت های نادر است، و نیز به انگیزه آگاهی بخشی به مردم و شوراندن آنها علیه حکومتهای طاغوتی و ظالم و کشورهای استعمارگر، و یا به هدف بهره گیری از تاریخ برای به نمایش گذاشتن حوادث معاصر و یا بررسی حوادث امروزی با نقاب تاریخ و برانگیختن مخاطبان برای موضع گیری در برابر اتفاقات روز از طریق تصویرسازی و تجسم گذشته و تاریخ.
مقاله پیش رو، با نگاهی به پیدایش نمایشنامه تاریخی در ایران، به بررسی عوامل گرایش نمایشنامه نویسان به این نوع از نمایشنامه می پردازد، و در ادامه روند پیشرفت این نوع ادبی در مراحل مختلف را رصد می کند و در نهایت نمایشنامه های تاریخی آن دوره را با روش توصیفی و تحلیلی نقد و بررسی می کند.
بررسی نمایشنامه لیلی ومجنون اثر پری صابری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظومه های عاشقانه نظامی تحولات عظیمی در فضای ادبی ایران پدید آورد و این مسئله در آثار ادبی بعد از او خود را نشان داد. لیلی و مجنون نام نمایشنامه ای ست از پری صابری که برمبنای لیلی ومجنون نظامی گنجوی نوشته شده است. هدف مقاله حاضر ارائه عناصر لازم در این متن نمایشی و بازنمایی این عناصر در نوشته وی می باشد. در کل می توان گفت صاحب اثر توانسته مطابق با اصول نمایشنامه نویسی پیش رود وضمن تغییراتی که درمتن ایجاد کرده آن را از حالت یکدستی خارج کند. پردازش اثر ازجهت سازماندهی نمایشنامه منسجم ودقیق شکل گرفته؛ البته قطعا لازم است به فضاسازی ها و شخصیت پردازی ها بیشتر پرداخته شود . در این مقاله پیوند ادبیات کلاسیک و نمایشنامه نویسی مدرن بر اساس نمایشنامه پری صابری نشان داده شده است و سعی شده که از منظرنقد و بررسی عناصرداستانی شیوه ی انعکاس اثر نظامی در اثر مذکور به روش تحلیلی ارائه شود.
اسطوره قربانی در آثار «بهرام بیضایی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیین قربانی از کهن ترین آیین هایی است که در میان ادیان و ملل مختلف مورد توجه بوده است. انسان ها در تمامی اعصار تلاش کرده اند تا با دادن هدیه و قربانی به پیشگاه خدایان، خشنودی شان را جلب نموده، از خشم شان در امان باشند. هدف پژوهش حاضر، تحلیل «اسطوره قربانی» در فیلم نامه ها و نمایشنامه های «بهرام بیضایی» است. وی با شناخت گسترده ای که از اسطوره ها دارد، در نگارش آثار ادبی خود از انواع آن ها بهره می برد. او در نگاشته هایش، به دو شیوه از «اسطوره قربانی» استفاده می کند. نخست، در خلال داستان به شکل صریح به اجرای این آیین، آن هم به اشکال گوناگون و برای اهداف مختلف پرداخته است. دوم، نمایشنامه ها یا فیلم نامه هایی آفریده که در دل روایت، «قهرمان قربانی» را جای داده اند. البته این نویسنده خلاق گاهی از هر دو شیوه، استفاده می کند. در این بررسی، نمایشنامه «فتح نامه کلات» و فیلم نامه های «قصه های میرکفن پوش»، «زمین»، «طلحک و دیگران» و «طومار شیخ شرزین» تحلیل شده اند. نتیجة این بررسی نشان می دهد «بیضایی» از انواع قربانی، در بخشِ «مناسک قربانی» استفاده کرده است: پیشکش های «خونی انسانی»؛ پیشکش های «خونی حیوانی» و پیشکش های «غیرخونی»، از نوع آشامیدنی ها. بیضایی از سه نوع «هدف قربانی» در روایت هایش بهره برده است: «کفاره ای»، «توسلی» و «شکرگزاری». شیوه دوم یعنی «قهرمان قربانی» نیز در آثار او چشمگیر است.
نقد تطبیقی ترجمه های آیتی و شریعت از نمایشنامة «شهرزاد» توفیق الحکیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمایشنامه از انواع ویژة ادبی است که ضمن در بر داشتن خصایص یک متن ادبی، خصوصیت های دراماتیک منحصر به فردی دارد که تنها بر صحنة اجرا، تمام و کامل می شود. «شهرزاد» اثر ماندگار پدر نمایشنامه نویسی عربی، یعنی توفیق الحکیم، با استناد به داستان هزار ویک شب در جامه ای فلسفی ابداع شده است و نه تنها در بُعد اندیشگانی، بلکه از نظر ادبی نیز حائز اهمیت است. این اثر دو بار به زبان فارسی از سوی آقایان آیتی و شریعت ترجمه شده است. اما از آنجا که ترجمة نمایشنامه با حفظ تمام خصایص ویژة آن، کاری بسیار پیچیده و ظریف است، ضمن رعایت ترجمة خوب، پویا و متعادل ادبی، باید خاصیت اجراپذیری و دراماتیک موقعیت و کنش نیز در آن ترجمه شود. این جستار می کوشد با روش توصیفی تحلیلی به بازخوانی این دو ترجمه از منظر ویژگی های سبکی و ادبی و نیز عناصر دراماتیک نمایشی بپردازد تا ضمن بررسی مشکلات ترجمة نمایشنامه، چالش های این دو اثر را در هزار توی ترجمة نمایشنامه مدّ نظر قرار دهد. نتایج حاکی از آن است که این دو ترجمه کوشیده اند در ترجمه ای متعادل، پیام و ساختار شکلی اثر را منتقل کنند و سبک نویسنده را برای ایجاد اثری مشابه در مخاطبان زبان مقصد بازنمایی نمایند. اما در بخش ترجمه، جنبه های اجراپذیری اثر، اغلب ترجمة شریعت موفق تر عمل کرده است و زیر متن، لحن، ریتم، کنش کلامی و غیرکلامی دیالوگ را رعایت نموده است و کوشیده تا کلامی متناسب با شخصیت های اثر نمایشی ارائه دهد.
معانی نمادین پرنده و گنجشک در نمایشنامه «گنجشک گوژپشت» محمد ماغوط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرنده از جمله نمادهایی است که در ادبیات ملل مختلف جهان از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این نماد در آئینه ی ادبیات معاصر عربی نیز متجلی است. شاعران و نویسندگان عرب، به دلایل مختلفی، از رمز به عنوان ابزاری برای انتقاد از وضعیت نابسامان جامعه بهره می برند. این مقاله بر آن است تا پس از تبیین مفهوم نماد و بررسی عواملی که منجر به نمادین بودن آثار در ادبیات معاصر می شود، با روش توصیفی – تحلیلی و کتابخانه ای به رمزگشایی یکی از نمایشنامه های معروف محمد ماغوط بپردازد. «گنجشک گوژپشت» چنانکه از نامش پیداست، اثری کاملا نمادین و مشتمل بر مضامین مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. از مهمترین نمادهای این نمایشنامه که نسبت به بقیه نمادها بسامد بیشتری دارد، گنجشک است. این نماد از اول تا آخر نمایشنامه حضور داشته و در معانی متفاوت و گاه متضاد به کار رفته است. از مهمترین نتایج این پژوهش می توان به غلبه معانی مثبت پرنده بر معانی منفی آن اشاره کرد.
بررسی و مقایسه موقعیت های طنز آمیز در داستان ها و نمایشنامه های محمود دولت آبادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
محمود دولت آبادی از نویسندگان پر آوازه معاصر است که در آثار داستانی و نمایشی خود با دیدگاهی واقع گرایانه به بررسی معضلات و مشکلات جامعه پرداخته است و گاه برای به تصویر کشیدن معضلات اجتماعی از موقعیت های طنز آمیز سود جسته است. طنز موقعیت طنزی برگرفته از تصویر ها، تصور ها و مفاهیم است که می تواند آمیزه ای از رفتار، موقعیت، صحنه و گفتار باشد. در تحقیق حاضر تلاش می شود تا شگردهای ایجاد موقعیت های طنز آمیز در داستان ها و نمایشنامه های دولت آبادی با تکیه بر دو اثر داستانی و دو اثر نمایشی، بررسی و مقایسه شوند. با تفحص در موقعیت های موجود در چهار اثر می بینیم که عامل کلیدی ایجاد موقعیت های طنز آمیز در شبکه ارتباطی بین آنها آن-هاست که علاوه بر خنده انگیزی با ظرافت سیستم فرهنگی یا سیاسی جامعه را به سخره می گیرند. مهمترین موضوعاتی که نویسنده در قالب موقعیت های طنز آمیز به آنها توجه دارد عبارتنداز: معضلات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، بی-عدالتی و وجود فساد در بین ارگان های مختلف اداری.
بررسی الگوی روایی زمان در نمایشنامه « عکس عروسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
7 - 27
حوزه های تخصصی:
نمایشِ الگوهای روایی یک مجموعه، گامی مهم در بازنمایی شبکه ای از عناصر روایی و ساختارمند ذهن بشر است. روایت شناسی، روشی علمی است که در پی دست یابی به الگوهایی روایی است. این دانش توانسته است با وجود تفاوت های نگرشی و بینشیِ میان متن ها و آثار ادبی، دیدگاه تازه ای را در نقد ادبی و در پیوند با دستور زبان جهانی روایت بازنمایی کند. نمایشنامه، یکی از کهن ترین آثار ادبی بشر است که با کاربرد عناصر روایی - همانند داستان- گنجایش هایی ویژه ای در بهره گیری از مؤلفه های روایی دارد. در این پژوهش از روش تحلیلی- اسنادی بهره گرفته شده است تا ضمن بررسی مؤلفه های پست مدرن، نمایشنامه عکس عروسی نوشته چیستا یثربی (Yasrebi, 2004)، بر پایه نظریه روایی ژرار ژنت مورد واکاوی قرار گیرد. این پژوهش بر مؤلفه زمان تمرکز دارد که مشتمل بر نظم، تداوم و بسامد است. یافته های پژوهش نشان می دهد در نمایشنامه یادشده،گذشته نگری، آینده نگری، تداوم و بسامد به گونه ای برجسته سازی شده در خدمتِ اندیشه های عمیق روان شناسی نویسنده قرار گرفته اند. به گونه ای که زمانِ به ظاهر پریشان نمایشنامه در قالب حوادث متن، ارتباطی پیوستاری با سایر عناصر روایی دارد.