فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۷ مورد.
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
167 - 189
حوزههای تخصصی:
بازتاب الفاظ و مفاهیم آیات قرآن و احادیث به شیوه های مختلف همواره زینت بخش آثار اهلِ علم و ادب بوده است. این شیوه ها از منظر هنری و بلاغی در یک سطح نیستند؛ یعنی پی بردن به محتوای ارزشمند آن ها، گاه آشکار و گاه پنهان است. دستیابی به مفاهیم آشکار به صرف آشنایی ظاهری با آیات و روایات میسّر است، چنان که از قدیم فرقه ظاهریه به همین شهرت یافته اند. لکن دریافت اغراض پنهان از عهده کسانی بر می آید که پیش از مهارت در انواع فنون و صناعات ادبی، با علوم و ادبیات قرآن و حدیث اُنس داشته و عمر خود را در پیچ وخم این راه سپری کرده اند. مقامات حریری ازجمله آثاری است که از این منظر درخور توجه و بررسی است. رواج مفاهیم قرآنی در مقامات، از قرن پنجم به بعد و انس و الفت حریری با متون دینی و توجه وی به نکات اخلاقی اهمیت ویژه ای به این واکاوی می بخشد. حریری به دو شیوه لفظی و معنوی از قرآن کریم تأثیر پذیرفته است. این اثرپذیری در مقامات حریری بیشتر به شکل تلمیح، تأثیرِ تطبیقی، تأثیرِ واژگانی در انواعِ وام گیری و برایندسازی، تأثیر الهامی بنیادی و تأثیر گزارشی صورت گرفته است.
راه های شناسایی و کشف افزوده های واقع بر متون احادیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
59 - 79
حوزههای تخصصی:
«حدیث» به عنوان حکایتگر سنت، ازجمله مهم ترین منابع اصلی استنباط احکام و معارف اسلامی است. برخی از احادیث، در فرایند نقل وانتقالِ تُراث حدیثی تا عصر حاضر دچار عللی، ازجمله زیاده های واقع بر متن شده اند. تعداد این متون، اندک است؛ اما پژوهشگر در فرایند اعتباریابی و نیز فهم و ورود حدیث به چرخهٔ حجیت و عمل، ناگزیر از شناسایی این موارد است. این نوشتار در پیِ پاسخ به این سؤال است که راه های شناسایی و کشف افزوده های واقع بر احادیث چیست؟ نوشتار حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع مکتوب و اسناد موجود، به شناساندن راه های اساسی شناسایی و کشف افزوده های واقع بر متون احادیث اقدام کرده است. ازجمله راه های شناسایی و کشف افزوده های واقع بر روایات عبارت اند از: بهره گیری از نسخ خطی، تحلیل متن پژوهانه، بهره گیری از دانش تخریج و مصدریابی روایت، توجه به نقش راوی در فرایند انتقال تُراث حدیثی.
تحلیل فلسفی تندى و کندى زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرچه این مسأله که «آیا با ملاک های فلسفی زمان می تواند به تندى و کندى متصف شود؟» یکی از مسائل مهم فیزیک و فلسفه ی فیزیک در دنیای معاصر است، در طول تاریخ نیز برخی از فیلسوفان – گرچه به صورت سلبی – بدان پرداخته اند: آن ها معمولاً تعدد و تندى و کندى زمان را به عنوان یک احتمال مطرح کرده و سپس با ادله ی گوناگون به نقد آن پرداخته اند. در برابر، به ویژه برخی از فیلسوفان نوصدرایی تصریح کرده اند به شماره ی حرکت های موجود زمان های گوناگون وجود دارد. این زمان ها – به روشی متفاوت از فیزیک نسبیت – به تندی و کندی نیز متصف می شوند: هرچه حرکت تندتر باشد زمان نیز تندتر است. ما ادله ی فلسفی این دو دیدگاه رقیب را به روش تاریخی گردآورده و به روش عقلی و با ابزارهای منطقی آن ها را تحلیل کرده و سنجیده ایم. نتیجه و یافته ی پژوهش این است که ادله ی گوناگون مخالفان برجسته ی تعدد و تندى و کندى زمان – از جمله ارسطو، فلوطین، ابن سینا، ابوالبرکات بغدادی و فخررازی – از قوت چندانی برخوردار نبوده و در نهایت پذیرفتنی نیست. ولی از نظر فلسفی ادعای موافقان قابل بازسازی و تقویت است: چون زمان مقدار حرکت و حرکت نیز متعدد و تند/کند است، پس زمان نیز به تبع حرکت به تعدد و تندی/کندی متصف می شود.
کارکردگرایی کیفر در نگرش فقهی امامیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۶
63-93
حوزههای تخصصی:
ازجمله مباحث مهم در نگرش فقهی به مجازات ها توجه به کارکردها، آثار و پیامدهای آن هاست. این مسئله که تا چه حد در تجویز یا عدم تجویز استفاده از یک کیفر می توان به امور یادشده تمسک نمود از مسایلی است که به ویژه از منظر فقه جزایی حکومتی جای بررسی دارد. مقاله حاضر می کوشد با روشی توصیفی تحلیلی و بر اساس منابع شرعی و با تمسک به گزاره های موجود در آثار فقیهان، نگرشی کلان به این مهم داشته باشد. یافته های تحقیق بیانگر این است که افزون بر صراحت یا ظهوری که در ادله شرعی نسبت به کارکردهای مجازات به طور عام وجود دارد، فقیهان اسلامی به صراحت در نقد و بررسی مجازات ها از تحلیل کارکردی بهره جسته اند. بااین وجود تلقی فقیهان نسبت به هدف از حدود و تعزیرات، توانسته است، کم وبیش، به کارکردگرایی در مجازات های تعزیری بیانجامد؛ اما تأثیر چندانی بر مجازات های حدی نداشته است. همچنین فقیهان به آثار جانبی منفی مجازات های حدی و تعزیری توجه شایانی داشته اند حتی گاهی به دلیل این آثار منفی بر فرد یا جامعه، فتوا به ممنوعیت اجرای حد یا تأخیر آن داده اند. درهرحال، فقه اسلامی ظرفیت های بسیاری برای توجه به کارکردگرایی کیفر دارد اما آن چنانکه بایسته است این مهم موردتوجه و پژوهش قرار نگرفته است.
ضرورت واکاوی مناسبات تکنولوژی و ارزش ها در ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بررسی تاریخ تحولات علمی تکنیکی ایران حاکی از درک وارونه ما از تحولات دنیای غرب است؛ چراکه نخستین مسائل ما در سطح جهانی، مسئله تکنولوژی سپس نظام آموزشی (در قالب دارالفنون) و در ادامه نظام سیاسی (مشروطه) بود. آنگاه لایه های فلسفی و حقوقی آن به تدریج و با تاخیر بسیار از راه ترجمه پاره ای از مباحث معرفتی و فلسفی وارد ایران شد. ازجمله عوامل این آسیب شناختی و درک وارونه، فهم نادرست ماهیت تکنولوژی در ایران است. واکاوی نسبت میان تکنولوژی و ارزش ها، پیوستگی و تناسب لایه های تکنیکی دنیای غرب با لایه های معرفتی و نگرشی آن را آشکارتر و نوع مواجهه ما با تکنولوژی های غربی را عمیق تر می سازد. یافته های تحقیق نشان می دهد در زیست فرهنگی و اجتماعی کشور ما هنوز رویکرد غالب به تکنولوژی، یا ابزاری است یا جبرآمیز و همین امر درک مناسبات تکنولوژی و ارزش ها در ایران را با مشکلات جدی همراه ساخته؛ از این رو در این مقاله به روش اسنادی تحلیلی، نخست تعاریف مختلف تکنولوژی ناظر به مسئله مناسبات تکنولوژی و ارزش ها، صورت بندی سپس در پرتو تعریف برگزیده از تکنولوژی، ضرورتِ مسئله از منظر تاریخی، فرهنگی، حقوقی، آموزشی و واردات تکنولوژی در ایران ارائه شده. در پایان پیشنهادهای پژوهشی برای درک درست مسئله ی ذکرشده بیان شده است.
سایه نداشتن معصومان، نشانل امامت یا آموزه ای غالیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نوشتار پیش رو نگارنده با رویکرد سندی و محتوایی به بررسی احادیث سایه نداشتن معصومان پرداخته است. مقاله پیش رو، افزون بر نقد مستندات ناقدان این گروه از احادیث، از دو جهت دِلالت و صدور، به تبیین زوایای این احادیث پرداخته است. در آغاز، مفاد این روایات بر اساس دلالت آیات بشر بودن انبیاء، تبیین و سازگاری آن با عقل و علم تجربی به اثبات رسیده است. در ادامه کنکاش در اسناد با نگاه جریانی و غلوّپژوهانه، این نتیجه را رسانده است که برخی از اسناد این احادیث، از طریق راویان نام آور و فقیه به نسل های پسینی رسیده و دیگر اسانید نیز در جریان غالیانه جای ندارد.
واکاوی سندی و محتوایی گزاره حدیثی «یُقْتَلُ النَّاسُ حَتَّی لَا یَبْقَی إِلَّا دِیْنُ مُحَمَّدٍ...»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
199-220
حوزههای تخصصی:
مطابق آنچه در برخی از اخبارِ ناظر به وضعیت احوال آخرالزمان آمده است، در عصر ظهور، کشتار و قتل وسیعی در سطح جهانی رخ خواهد داد که متعاقب آن، هر فرقه و دینی، جز دین خاتم، محکوم به نابودی و هلاکت خواهد بود. این روایت که در تراث شیعی ناظر به مهدویت ذکر گردیده است، در جستار حاضر و در پژوهشی مسئله محور که به روش توصیفی-تحلیلی صورت پذیرفته است، نظر به اهمیت مسئله و خلاء پژوهشی موجود و ضرورت پاسخگویی به مناقشات مقوله مهدویت، به مثابه کلیدی ترین محور گفتمان شیعه در عصر حاضر، مورد ارزیابی و تحلیل سندی و دلالی قرار گرفته است. رهاورد پژوهش نشان می دهد افزون بر برخی از مناقشات سندی، خبر مزبور از حیث دلالت نیز با آموزه های اخلاقی و گفتمان و الگوی موجود در کتاب و سنت، ملائمت و همخوانی نداشته و لذا یا باید چنین روایتی را مطروح قلمداد کرد یا اینکه مدلول آن را ناظر به کفاری دانست که با داشتن عنصر «عناد» و منافع شخصی و غیرمشروع، به مواجهه با جبهه حق می پردازند.
بازپژوهی معناشناختی «قمار» در فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
193 - 211
حوزههای تخصصی:
«قِمار» به مثابه پدیده ای اقتصادی از دیرباز در حیات بشر رواج داشته و به دلیل آثار زیان بار فردی و اجتماعی آن در قرآن کریم به صراحت از آن با عنوان «مَیسِر» نهی شده است. رواج شکل پیچیده و مدرن بازی ها، به ویژه در میان نوجوانان و جوانان، خطر گرفتار شدن در دام اثرهای ویران کننده قمار را افزایش داده است. اما اختلاف در تعریف قمار و نبود سنجه های مشخص در این زمینه شناخت مصادیق قمار را بعضاً با مشکل مواجه ساخته است. به علاوه، احتمال انطباق پدیده های نوظهوری همچون «استخراج کوین ها» با قمار بیش ازپیش ضرورت تعیین ضابطه آن را آشکار می سازد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به تعریفی جامع ومانع از قمار دست یافته است. همچنین نتایج به دست آمده نشان می دهد که اولاً مقوّمات اصلی قمار «لعب»، «غلبه»، و به ویژه «رِهان» و «مخاطره» است و اساساً وجود ابزار قمار برخلاف آنچه بسیاری ادعا کرده اند مدخلیتی در تحقق مفهوم قمار ندارد؛ هرچند منشأ حرمت بازی با ابزار قمار بدون رهان و گروگذاری (مانند بازی با پاسور به شکل تفریحی) را می توان در دلایل دیگری همچون حرمت اشاعه فحشا جست وجو کرد. ثانیاً برخلاف تعاریف متداول قمار به بازی های دونفره اختصاص ندارد و می تواند طرف های بیشتری داشته باشد. ثالثاً «گرو» در قمار برخلاف آنچه از کلام مشهور فقها برمی آید تنها در مال خلاصه نمی شود، بلکه می تواند تعهدی بر انجام دادن کاری باشد.
طومار(7): نردبان شکسته 2: غلونامه بخاری نقدی بر کتاب «سیرة البخاری» مبارکفوری مدرسه بخاری از واقعیت تا غلو
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مهر و آبان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰۸)
319 - 350
حوزههای تخصصی:
این پژوهه بخشی از کتاب اسطوره بخارا است که به نقد تصویر غلو آمیز و اغراق آلود محمد بن اسماعیل بخاری در کتاب سیره البخاری می پردازد. این کتاب تالیف عبدالسّلام مبارکفوری است و از جمله مصادر کتاب دکتر عزازی (رساله دکتری ممتاز الازهر مصر) است. بازیابی و تحلیل انتقادی جلوه های غلو مبارکفوری درباره بخاری مسئله محوری این مقاله است. مبارکفوری در بخش خاتمه کتاب سیره البخاری با زبان استعاره و تشبیه تدریس بخاری را در مدرسه ای بزرگ با چند درب ورودی به تصویر می کشد. این مقاله به نقد این مدرسه نمادین بخاری به مثابه یکی از نمونه های برجسته غلو در کتاب مبارکفوری می پردازد، آسیب ها، چالش ها و کاستی ها آن را آشکار می سازد، از زمینه ها، اهداف پنهان و علل ایدئولوژیک مبارکفوری در این تصویر غلوآمیز از بخاری پرده بَر می دارد . برایند این پژوهش نشان می دهد که تصویر بخاری در کسوت یک مدرّس شهیر و نامدار، دارای شلوغ ترین حلقه تدریس در جهان اسلام، به آسیب زمان پریشی تاریخی دچار است، با داده های تاریخی ناسازگار است، انگاره ای خودشکن و در تناقض با سیر دانش اندوزی بخاری است، با سیر علمی بخاری انطباق ندارد، با قواعد تاریخ نگاری محلی در تعارض است. این نگاشته در امتداد مقالات نردبان شکسته اثبات می کند کتاب سیره الامام البخاری مبارکفوری، غلونامه ای بیش درباره شخصیت و اندیشه بخاری بیش نیست، اغراق در سراسر این کتاب از آغاز تا فرجام آن حضور جدی دارد، تصویر و تاریخ اسطوره ای از شخصیت بخاری ارائه می کند و این نگرش در کتاب عزازی نیز رخنه کرده است و کتاب عزازی چیزی جز تکرار غلوهای مبارکفوری نیست .
بررسی معنای کتاب در روایت علوی «هَذا کِتابُ ربّکُم کمَا اُنزِلَ علَی نَبیّکُم»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۲ «ویژه پژوهش های حدیثی»
51 - 66
حوزههای تخصصی:
روایت علوی «هَذا کِتابُ ربّکُم کمَا اُنزِلَ علَی نَبیّکُم» درکتاب الاعتقادات شیخ صدوق بدون ذکر سند نقل شده است. اما روایات هم خانواده و مشابه آن در کتاب اصول کافی و بصائرالدرجات صفار با سند متصل روایت شده است. هر چند این حدیث در رابطه با مصحف امیرمومنان (ع) در منابع شیعی به شکل پربسامدی منعکس شده و مورد استناد قرار گرفته است؛ اما تاکنون مستقلاً به بررسی محتوایی و دلالی آن پرداخته نشده است. پرسش اصلی این که از محتوای این روایت چه اطلاعاتی پیرامون مصحف حضرت به دست می آید؟ این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت پذیرفته و هدف از آن بررسی سندی و متنی روایت مذکور است. نتایج به دست آمده از آن روشن می سازد که محتوای مصحف حضرت از جنس وحیانی بوده و شامل تنزیل و تأویل می باشد، یعنی علاوه بر وحی قرآنی، وحی بیانی نیز در حاشیه مصحف حضرت ثبت شده است. امیرمومنان (ع) به آن مجموعه واژه «کتاب» اطلاق کرده است. پس واژه کتاب اعم از واژه قرآن بوده و رابطه بین کتاب و قرآن، عموم و خصوص مطلق است. از خلال بررسی این حدیث معنای واژه «کتاب» در حدیث ثقلین نیز روشن می گردد. که این مطلب دستاورد جدیدی در رابطه با مصحف حضرت می باشد.
ارزیابی فقهی تصرف در نفقه حج و سلب استطاعت مستطیع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
169 - 195
حوزههای تخصصی:
حج یکی از واجبات مشروط است و پس از تحقق استطاعت بر ذمه مکلف مستقر می شود. به اجماع فقها و با استناد به ادله متقن، مکلف پس از حصول استطاعت، مجاز به تصرف در اموال و سلب استطاعت از خود نیست. اما در اطلاق یا تقیید حرمت، بین فقها اختلاف نظر واقع شده و اقوالی مطرح است. برخی ملاک حرمت را تمکن از سفر و برخی خروج کاروان و برخی رسیدن به ماه های حج می دانند و بعضی دیگر قائل به اطلاق هستند. طبق یافته های این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و به شیوهٔ کتابخانه ای انجام شده است، پس از حصول استطاعت، مکلف از لحاظ زمانی، مطلقاً مجاز به سلب استطاعت از خود نیست. برخی از قائلان به اطلاق حرمت سلب استطاعت، آن را نسبت به شرایط مکلف تخصیص زده و مکلف را به هنگام ضرورت مجاز به تصرف دانسته اند که قول این دسته از فقها با استناد به دلیل روایی و قواعد فقهی پذیرفته شده است. از لحاظ حکم وضعی نیز معاملاتی که غیرضروری و با استفاده از نفقه حج صورت می گیرد، صحیح و نافذ است.
گونه شناسی و تحلیل انگاره های مثبت و منفی از تشبیه انسان به شتردر نهج البلاغه با تکیه بر شاخصه های گفتاری کهن عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
120 - 145
حوزههای تخصصی:
وجود تشبیه در متون، هر چند لازمه زیبایی سخن در هر زبانی است، اما گاه منجر به ایجاد شبهه و کژتابی در خوانش از متن صامت می شود. نهج البلاغه به عنوان متنی کهن، آمیخته از تشبیهاتی است که گاه فهم آنها مبهم می نماید. تشبیه انسان به حیوان از این سنخ است چرا که در فرهنگ معاصر، نامأنوس جلوه می کند. برای دستیابی به مقصود حقیقی متکلم و مفهوم شناسی صحیح آن، در نظر گرفتن فرهنگ رایج گفتاری عرب سده های نخستین، امری لازم و ضروری است. این پژوهش سعی دارد تا با روش توصیفی تحلیلی و توجه به فضا و سبب صدور متن و سیاق کلام، چرایی به کارگیری این نوع تشبیهات را به بحث گذارد و در ضمن زدودن شبهه توهین تابی کلام، معنای صحیحِ امروزیِ آن را ارائه دهد. ثمره این واکاوی، کشف چندکاربردی بودن «تشبیه انسان به شتر» در فرهنگ کلامی رایج در سده های نخستین است که فراتر از مفهوم ذم و مدح مخاطب، اغراض عقلایی دیگری همچون: تبیین و روشنگری، هشدار و غفلت زدایی به منظور اصلاح عمل و جلوگیری از وقوع خطا، ترغیب و تحضیض به جهت عزم در امور، توبیخ و سرزنش به همراه خیرخواهی و ... را در خود نهفته دارد.
تحلیل دستوری بلاغی جمله واره قرآنی «ما لکم» و همسان های آن و بازتاب آن در ترجمه های قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله پیش رو، نگارندگان انواع کاربست های الگوی «ما (ی پرسشی) + لام (حرف جر) + ضمیر یا اسم اشاره» را از قرآن کریم استخراج کرده و پس از طبقه بندی، تحلیل نحوی و بلاغی کرده و آنگاه گردانیده های فارسی این نمونه ها را از دو منظر بررسی کرده اند. یکی مطابقت مفهومی با نحو جمله و دیگر میزان بهره مندی از نکات بلاغیِ متنِ مبدأ. ازجمله نتایج این پژوهشِ مبتنی بر گزارش و تحلیل، آن است که مترجمان بیشتر با شمّ زبانی یا با ملاحظه قدر مشترکِ ترجمه های دیگر، پیام متن را به درستی دریافته و در متن مقصد گنجانیده اند؛ هرچند ممکن است استدلال یا تحلیل درستی در دفاع از ترجمه خود نداشته باشند. دیگر آنکه برخورداری از دانش زبانی کافی به زبان های هر دو سوی ترجمه، راه را بر نقدهای بی پایه و بی مایه می بندد و به مترجم کمک می کند در ترجمه خود از اختیارات بیشتری بهره مند باشد.
بازخوانی مبانی و اندیشه های رجالی شیخ مرتضی انصاری
منبع:
پژوهش های رجالی سال هفتم ۱۴۰۳ شماره ۷
65 - 94
حوزههای تخصصی:
کتب و نوشته های شیخ مرتضی انصاری همواره مورد رجوع و استفاده دانش پژوهانِ فقه و اصول بوده است. به رغم تصور مرسوم از ایشان، بهره گیری از دانش رجال که از علوم اثرگذار در استنباط علوم دینی است، در لابه لای بسیاری از آثار ایشان به وفور دیده می شود. این پژوهش با بررسی تمام آثار فقهی و اصولی شیخ، بر آن است تا نقش دانش رجال را در استنباط احکام، از منظر شیخ انصاری کشف نماید. همچنین با منقّح نمودن آن، تصویری روشن را از میزان آشنایی ایشان با این دانش، ارائه کند تا بتواند نسبت به تلقی معروف از شیخ که ایشان را کم آگاه نسبت به این دانش می داند، قضاوت دقیق تری داشته باشد. بر اساس این تلاش، شیخ انصاری به دوازده مورد از توثیقات عام در آثار خود اشاره و برخی را فراوان به کار گرفته ، و همچنین در توثیقات خاصّ راویانِ احادیث، با مراجعه به کتب متقدم و متأخر رجالی و جرح و تعدیل میان آنها برای بررسی وثاقت راویان و ذکر نکات پرشمار سندشناسانه، عمق آشنایی و توجه خود را به مباحث رجالی، نشان داده است.
ظرفیت شناسی مؤلفه های امامت در ایجاد نظم تمدنی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۳)
61 - 90
حوزههای تخصصی:
نظم در شمار کارکردهای مهم تمدن است. برای اینکه قابلیت تمدن زایی یک فرهنگ و اندیشه معلوم شود باید نسبت آن با این کارکرد تمدنی واکاوی شود و میزان کارآمدی آن در نظم دهی و نظام سازی تبیین گردد. باتوجه به جایگاه انقلاب اسلامی که در شرف تمدن سازی و در آستانه خیز تمدنی است، باید برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی، سرمایه های خود را در مصاف با رقیبان به میدان آورد و ظرفیت های آنها را بررسی کند. اندیشه امامت مهم ترین سرمایه نرم شیعه است که باید مؤلفه های اساسی آن برای ساخت تمدن نوین اسلامی ظرفیت سنجی و قابلیت های آن برای کارکرد تمدنی نظم معلوم شود. پژوهش حاضر با هدف تولید ادبیات نظری و بازتاب میزان کارآمدی اندیشه امامت در امتداد اجتماعی، به شیوه کتابخانه ای و با رویکرد تحلیلی پرداخته است. برخورداری انسان به مثابه محور تمدن، از ویژگی های مطلوبی، همچون علم مؤلفه اساسی تمدن و عامل سامان یافتگی و عصمت سبب نظام و قوام تمدن در فرایند طراحی، ساخت و مدیریت آن خواهد بود و خروجی آن، نظمی فراگیرتر از نظم قراردادی در اندیشه هابز و نظم اخلاقی در اندیشه دورکیم است.
انکشاف سعادت بر انسان صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
187 - 203
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین دغدغه های متفکران، مباحث اخلاقی است که غایت این مباحث سعادت بشر است. در میان آموزه های ناظر به سعادت در فلسفه اخلاق اسلامی، رویکرد صدرالمتألهین قابل تأمل است؛ چرا که سعادت از نظر وی با ادراک عقلانی وجود متناظر است. در این نوشتار، برآنیم تا بر پایه های سازنده نظام حکمت متعالیه، شاکله تفسیر صدرالمتألهین شیرازی را در مورد سعادت ترسیم کنیم. در پرتو نتایج این بازخوانی، نوآوری حکمت متعالیه در مسأله سعادت متجلی می گردد که آن «کشف المحجوب بودن سعادت بر انسان صدرایی» است، تفسیری که تاکنون نوشته های گذشته که به سعادت صدرایی پرداخته اند، بدان توجه نداشته اند. نگارنده با رویکردی تحلیلی و اکتشافی با ارائه مبانی لازم از نظام حکمت متعالیه، تشکیل مختصاتی را قصد دارد که خطوطش از سه شاخه وجودشناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی متعالیه نشأت بگیرد تا بتواند نظریه ی «انکشافی بودن سعادت انسان صدرایی» را به بار بنشاند. بر مبنای این نظریه، سعادت از منظر حکمت متعالیه، امری اکتسابی و عروضی نیست؛ بلکه انکشافی است و آشکارگشتگی کمالات باطنی نهفته ذات آدمی در حرکتی اظهاری اشتدادی است.
نقد سندی و دلالیِ روایات ناظر بر ضمیرفاعلی در فعلِ «جَعلا» در آیه 1۹۰ سوره اعراف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
251 - 274
حوزههای تخصصی:
تفاوت دیدگاه های تفسیریمی تواند ناشی از تفاوت در تشخیص اسم ظاهری باشد که ضمیر فاعلی جایگزین آن شده است. گاه تعیین این اسم ظاهر، تابع روایاتی که مفسر بر آن تکیه کرده است.برای نمونه،مفسران درخصوص ضمیرفاعلی در فعل «جَعلا» در آیه 190 سوره اعراف(فَلَمَّا آتاهُما صالِحاً جَعَلا لَهُ شُرَکاءَ فِیما آتاهُما فَتَعالَى اللَّهُ عَمَّا یشْرِکون )،تفاسیر مختلفی ارائه کرده اند. برخی مفسرانضمیر در این آیه را جایگزین دو اسمِآدمR و حوا دانسته اند،برخی ضمیر راجایگزین قریشودسته ای دیگر نیز ضمیر را جایگزین نوع انسان (دو جنس مذکر و مؤنث) می دانند. بر این اساس، پژوهش حاضربا روش توصیفی تحلیلی و رویکرد کتابخانه ای، ضمن بررسی دیدگاه مفسرانی که ضمیر در فعل جَعلا را جایگزین آدمR و حوا دانسته اند،به نقادی مستندات روایی آنان پرداخته و درنهایت به این نتیجه رسیده است که این دسته از روایات به لحاظ سندی و محتوایی، با نقدهای جدیمواجه اند.
پشتوانه های فقهی سیاست جنایی تقنینی ایران در جرم انگاری اقدامات تورم زا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ ضمیمه شماره ۵
537 - 544
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تأمین نظم و امنیت اقتصادی در جامعه از وظایف مهم دولت هاست و بر قانون گذاران فرض است که در برابر رفتارهای اخلال کننده در اوضاع اقتصادی، اقدام به سیاست گذاری کیفری نمایند. پر واضح است که سیاست گذاری ها در یک جامعه اسلامی باید دارای پشتوانه های فقهی و در تطابق با فرهنگ و باور آن جامعه باشد.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتاب خانه ای و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات انجام شده است.
ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش مقاله، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.
یافته ها: به نظر می رسد تحقیق در خور توجهی در این خصوص صورت نگرفته و جرم انگاری این قبیل رفتارها که به طور مشخص در بدنه تقنینی نظام کیفری ایران مغفول مانده است ضروری است. یافته ها حاکی از آن است که تجریم این قبیل رفتارها از پشتوانه های فقهی لازمی برخوردار است و اصول و قواعد فقهی در این زمینه عبارت از «حرمت اکل مال به باطل»، «لاضرر»، «حرمت تعاون بر اثم»، «حفظ نظم و امینت اقتصادی» و «مصلت گرایی» هستند.
نتیجه: اقدامات تورم زا باید از دیگر عناوین مجرمانه اقتصادی تفکیک و به عنوان یک رفتار مجرمانه مستقل شناخته شود و تأخیر در آن تبعات منفی گسترده ای بر جای خواهد گذاشت.
تفسیری تازه از ستیز غزالی با ابن سینا در حدوث و قدم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
265 - 280
حوزههای تخصصی:
این مسئله که آیا جهان هستی بی آغاز و ازلی است یا خداوند آن را از عدم به وجود آورده و حادث زمانی است، یکی از مسائلی است که از دیرباز تا امروز ذهن فیلسوفان و متکلمان را درگیر خود کرده است. بیشتر فیلسوفان جهان را ازلی دانسته و بیشتر متکلمان آن را حادث زمانی انگاشته اند. درگیری ها و ردیه نویسی ها میان طرف داران هر یک از این دو اردوگاه، پدیده ای دور از انتظار نبود. کتاب تهافت الفلاسفه امام محمد غزالی یکی از ردیه های نامبرداری ا ست که ضد ابن سینا و باورش به ازلیت عالم نوشته شده است. پژوهش پیشِ رو پس از به دست دادن خلاصه ای از آنچه در تاریخ تفکر بر سر این مسئله رفته است، به بازخوانی دوباره این ستیز پرداخته و در پی آن است که تفسیری تازه از این ستیز پیشکش کند. می توانیم ستیز درباره حدوث و قدم را این گونه بفهمیم که با اینکه در ظاهر مسئله ای است که برای شناختن جهان طراحی شده و به آن پاسخ داده شده، ولی هر یک از طرفداران حدوث یا قدم پیش فهم هایی الهیاتی داشتند و باطن این مسئله را یک انگاره های الهیاتی متفاوت تشکیل داده است. بدین سان می توان چنین ارزیابی کرد که گفت وگوها، روبنایی جهان شناسانه و زیربنایی خداشناسانه دارند. نوآوری مقاله هم در همین فهم و تفسیر تازه است؛ تفسیری که بر ما نمایان می کند که طرفداران ازلیت عالم با انگاره خدای غیرشخصی جهان را می فهمیدند، درصورتی که پیش فهم باورمندان به آفرینش از عدم این بود که خدا شخص است، همان شخصی که بیرون بودن از جهان مهم ترین ویژگی اوست. ناگفته نماند که مقاله یک یافته ضمنی نیز دارد و آن این است که ستیز غزالی با ابن سینا، ردیه جان فیلوپونوس را ضد پروکلس بازنمایی می کند.
رهیافتی نو بر تطبیق «حکمت»، «موعظیه حسنه» و «جدال احسن» در آییه 125 نحل، بر صناعات منطقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
5 - 28
حوزههای تخصصی:
بر اساس آییه ۱۲۵ سوریه نحل شیوه های دعوت قرآنی به دین، «حکمت»، «موعظیه حسنه» و «جدال احسن» است. برخی مفسران و منطق دانان، شیوه های مذکور را بر برهان، خطابه و جدل منطقی تطبیق نموده اند، لذا شایسته است نسبتِ شیوه های دعوت در قرآن و صناعت های منطقی بررسی گردد. تأمل در معنای لغوی و استعمالات قرآنیِ طرق سه گانیه دعوت به دین در آییه ۱۲۵ سوریه نحل، بیانگر آن است که این شیوه ها الزاماً منطبق بر صناعات منطقی نیستند. میان حکمت قرآنی و برهان منطقی از جهات مختلفی تفاوت وجود دارد. حکمت در لسان قرآن از نظر منشأ، طریق وصول به آن، گستریه کاربرد، دامنیه نتیجه و تأثیر در انسان، با برهان مصطلح منطقی متفاوت است. موعظیه حسنه نیز به جهت مقدمات و مبادی تشکیل دهنده، هدف و کیفیت اثربخشی آن با خطابیه منطقی اختلاف دارد. همچنین جدال احسن در فرهنگ قرآن علاوه بر اختلاف در مقدمات از جهت حق بودن یا نبودن، در انگیزه و غرض به کار گیری نیز با جدل منطقی متفاوت است.