فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۰۱ تا ۱٬۶۲۰ مورد از کل ۷۵٬۹۲۵ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
164-178
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: با توجه به وجود چندهزار روایت طبی و همچنین گسترش روزافزون استفاده های علمی و عملی از این روایات، بحث از روش فهم و برداشت از آنها امری ضروری است. برداشت از روایات طبی نیازمند ضوابطی است که در مواردی مستقل از ضوابط فهم روایات فقهی است. یکی از مهم ترین کتاب های طب مستنبط از روایات کتاب «دراسه فی طب الرسول المصطفی» است که نویسنده آن بر مبنای روش اجتهاد خود در این کتاب، اقدام به شاگردپروری و درمان بیماران نموده است. با توجه به تأثیر واقعی این روش اجتهاد بر زندگی افراد، هدف پژوهش حاضر بررسی میزان روایی این روش در حوزه روایات طبی بود. روش کار: پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و با استناد به متن کتاب مورد بحث و همچنین کتب تخصصی فقه و اصول و فقه الحدیث، به نقد و بررسی میزان روایی روش فهم روایات طبی در کتاب دراسه پرداخته است. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که نقدهای وارد بر روش اجتهاد از روایات طبی در کتاب دراسه شامل دو نوع کلی 1) رعایت نکردن ضوابط عمومی فهم روایات شامل: نص گرایی بدون فحص از قرائن، تلاش نکردن برای بازسازی روایات تقطیع شده، بررسی نکردن کافی لفظی و موضوع شناسانه، تخصیص ها یا تعمیم های حدسی، حمل معانی روایات بر امور مادی، تجربی و فیزیکی؛ و 2) رعایت نکردن ضوابط اختصاصی فهم روایات طبی شامل: تسامح در تمییز قضیه حقیقیه از قضیه خارجیه و شخصیه، تمسک ناتمام به اطلاق و عموم می شود. نتیجه گیری: بررسی نمونه هایی از شیوه و سبک صاحب کتاب «دراسه» در فهم روایات طبی برای شناسایی و درمان بیماری ها، نشان می دهد موارد بسیار متعددی از استنباط های ایشان به دلیل بی توجهی به ضوابط اولیه و عمومی دانش فقه الحدیث قابل اعتماد نیستند. ازآنجاکه مسئله تشخیص و درمان بیماری ها تأثیر واقعی در زندگی انسان ها دارد و منجزیت و معذّریت عندالله در اینجا مطرح نیست، نمی توان بدون بررسی صحت فهم صاحب «دراسه» از احادیث به آن اعتماد نمود.
امکان پیش بینی در علوم اجتماعی از منظر حکمت صدرایی با تأکید بر دیدگاه علامه مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی پدیده های اجتماعی موجب افزایش قدرت پایش محیط اجتماعی می شود. اما پیش از آن، ضروری است امکان پیش بینی بررسی شود. مسئله این پژوهش بررسی امکان پیش بینی در علوم اجتماعی از منظر حکمت صدرایی است، اما با توجه به اختلاف نظر در برخی از دیدگاه های ملاصدرا، در این موارد، از دیدگاه علامه مصباح یزدی به مثابه یکی از شارحان حکمت صدرایی استفاده می شود. این تحقیق با روش «تحلیل منطقی» در گام اول، مفاهیم اصلی را به بحث گذارده و در گام دوم، با استخراج گزاره های مربوط به مفاهیم درباره آنها بحث کرده و در گام سوم، لوازم منطقی این گزاره ها را به صورت نظامی منسجم بیان داشته است. مبتنی بر یافته های این تحقیق، تکثر پدیده های اجتماعی بر مبنای تشکیک وجود توضیح داده شده است و بر مبنای قاعده «سنخیت علت و معلول»، با شناخت هر مرتبه از وجود، می توان آثار آن مرتبه را پیش بینی کرد. البته آنچه پیش بینی می شود، سنخ وجودی معلول است، نه فرد یا ماهیت آن و پیش بینی فرد یا ماهیت به علت اختصاص آن فرد یا ماهیت به وجود معلول است.
مقایسه ادله ابعاد عالم جسمانی از منظر حکمت متعالیه و فیزیک جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۱)
7 - 26
حوزههای تخصصی:
براهین تشکیک وجود، مسامته، سلمی، تطبیق، لام الفی و سبزواری برای اثبات تناهی عالم مطرح شده است. گذشته از اینکه این براهین، در برخی مقدمات دچار اشکال بوده و تصور صحیحی از معنای نامتناهی کمّی نداشته اند، حداکثر تناهی ابعاد جسم را اثبات می کنند نه تناهی ابعاد عالم. براهین سنخیت، سبر و تقسیم، تام الافاضه بودن واجب، امکان عالم نامتناهی، وحدت تشکیکی، ظل بودن عالم، قدم عالم و ابداعی بودن عالم نیز برای اثبات عدم تناهی عالم ذکر شده است. این ادله دچار مغالطه اشتراک لفظ هستند و نامتناهی در کمالات را با نامتناهی در مادیات اشتباه کرده اند. انبساط عالم، نسبیت عام، مرگ حرارتی، افق ذره و تعبیر دوم متناقض نمای اولبرس به دلیل مخدوش بودن برخی مقدمات، در اثبات تناهی ابعاد ناتوان اند. تعبیر اول متناقض نمای اولبرس و اصل کیهان شناسی که برای اثبات عدم تناهی به کار می روند، به دلیل تکیه بر نظرات غیریقینی و مشاهدات حاوی خطا فاقد اعتبارند. بنابراین هیچ کدام از ادله تناهی یا عدم تناهی در فیزیک و فلسفه اثبات کننده مدعا نیستند.
نقش لذت طلبی فطری در کمال انسان از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی با استناد به آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ شهریور ۱۴۰۲ شماره ۳۰۹
9 - 19
حوزههای تخصصی:
از میان مباحث انسان شناسی، موضوع فطرت انسان و در مسائل فطرت، گرایش لذت طلبی نقش محوری در کمال آدمی دارد. از منظر علامه مصباح یزدی لذت طلبی پنج قلمرو حسی، خیالی، عقلی، وهمی و روحی دارد که هرکدام با تفاوت رتبه، در کمال انسان نقش آفرین هستند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی تأثیر این پنج نوع گرایش در کمال انسان از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی می پردازد. در منظر معظم له گرایش به لذت حسی دو نقش در کمال انسان دارد: 1. مثبت: که موجب آرامش او می شود؛ 2. منفی: که مانعیت برای شکوفایی لذت های برتر انسان است. لذت خیالی، هم نقش زمینه ای برای تسلط شیطان بر انسان و هم نقش انگیزشی در رفتار انسان در دستیابی به کمال دارد. گرایش به لذت عقلی نیز سه نقش انگیزشی در تحصیل معرفت، و زمینه ای در ترجیح لذت های عالی، و نقش مدیریتی در هدایت لذت ها به سوی کمال انسان دارد. لذت وهمی عامل مؤثری در نشاط معنوی برای رسیدن به کمال برتر است و از طرفی مایه سلب آرامش نفس می شود. اما لذت طلبی روحی، دو نقش انگیزشی و مدیریتی برای رسیدن به کمال ایفا می کند، از سویی قوی ترین انگیزه برای دستیابی به کمال است و از جهتی لذت ها را در جهت شکوفایی استعدادِ لذت های اصیل، مدیریت می کند.
تأثیرپذیری اخلاق و رفتار انسان از تغذیه (بر اساس آیات و روایات)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از جمله موضوعات مورد تأکید در اسلام، تغذیه انسان است که حاکی از تأثیرگذاری عمیق تغذیه بر سرنوست انسان، سلامتی جسمی و روحی، به ویژه اخلاق و رفتار او است. این پژوهش مولفه های تأثیرپذیری اخلاق و رفتار انسان از تغذیه را از منظر آیات و روایات مورد بررسی قرار می دهد تا روشن شود نوع تغذیه و کمیت و کیفیت آن، چه تأثیرات مثبت یا منفی بر اخلاق و رفتار انسان می تواند داشته باشد. در این مطالعه با بررسی آیات و روایات وارده در این خصوص تأثیرپذیری اخلاق و رفتار انسان از کمیت، کیفیت و نوع تغذیه او بررسی شده است. یافته های پژوهش این است که کمیت و کیفیت تغذیه و چگونگی منابع تغذیه در اخلاق و رفتار انسان تأثیرگذار بوده و زمینه ساز بروز ویژگی های خوب یا زشت اخلاقی و رفتاری در انسان می گردد؛ به گونه ای که زمینه ساز انجام کارهای شایسته، مصونیت از وسوسه های شیطانی و اجابت دعای انسان گردیده، حتی بر نسل های بعدی نیز تأثیرگذار بوده و برخی ویژگی های اخلاقی از طریق تغذیه به آنها منتقل می شود.
اصطلاح شناسی میزان و نقش عقل در آیه 25 سوره حدید با تکیه بر آراء مفسران و دین پژوهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عمقِ پایان ناپذیر آموزه های قرآن سبب شده است که همواره با تأمل در آیات و واژگان آن، دریافت بدیعی از این کتاب آسمانی حاصل شود. در این نوشتار با بررسی اقوال تفسیری در مورد واژه «میزان» ذیل آیه 25 سوره حدید، یک دیدگاه تفسیری، به مثابه مصداق ارجح مطرح گردید. مفسران در تفسیر این واژه نظریات متفاوتی بیان کرده اند که عبارتند از: ترازوی سنجش کالا، عدل، امام، حق، دین و عقل. نتایج پژوهش پس از تحلیل تفسیری آیه نشان می دهد که عقل نه تنها یکی از بهترین مصادیق تفسیری برای واژه «میزان» است، بلکه معیار تشخیص میزان بودن دیگر نظریات تفسیری نیز به شرط پذیرش تنها به وسیله عقل صورت می گیرد. تَتَبُّع متون دینی و آموزه های آن نیز مؤیِّد این دیدگاه تفسیری قرار گرفت. تبیین و تأیید جایگاه عقل در منظومه دین و نقش منحصر به فرد آن در اصول و فروع احکام از دیگر دستاوردهای این پژوهش است. با توجه به اینکه از منظر تعدادی مفسران آیه ی 25 سوره حدید بیانگر رسالت انبیاء در برقرای عدالت اجتماعی است، تفسیر میزان به عقل، منجر به تبیین نقش خاصِ آن در به دست آوردن این آرمان بشر خواهد شد. زیرا یکی از کاربردهای عقل تطبیق آموزه های وحی با مقتضیات زمان است. به عبارت دیگر به نظر می رسد برقراری عدالت اجتماعی بدون ابزار عقل، در کنارِ بیِّنه و کتاب امکان پذیر نیست.
واکاوی نقش امر به معروف و نهی از منکر در رشد جامعه اسلامی (مبتنی بر رویکرد قرآنی و با تأکید بر دیدگاه آیت الله خامنه ای)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
171-192
حوزههای تخصصی:
امر به معروف و نهی از منکر به دلیل نقشی که در رشد جامعه دارند، از مسائل مهم مورد اشاره قرآن هستند. در قرآن کریم، امر به معروف به معنای فرمان دادن به هر کاری که عقل و شرع آن را خوب بداند و نهی از منکر به معنای نهی از هر کاری که عقل یا شرع آن را بد بداند، آمده است. مکتب حیات بخش اسلام، با نگاه کلان به زندگی اجتماعی انسان، جایگاه برجسته ای را به این دو امر اختصاص داده و آنها را از مهم ترین ساز و کارها برای تداوم ارزش ها و هنجارها و از بزرگ ترین اصول نظارتی در جامعه اسلامی دانسته است. مقاله حاضر با روش کتابخانه ای و رویکردی توصیفی، با هدف بیان نقش امر به معروف و نهی از منکر در رشد جامعه، بر اساس مستندات قرآنی و با تأکید بر دیدگاه مقام معظم رهبری به مواردی همچون: ایجاد وحدت، اقامه قسط و عدل، ایجاد امنیت در جامعه، اعتلای سطح بینش اجتماعی، سالم سازی محیط جامعه و بصیرت نسبت به توطئه های دشمنان پرداخته است.
مطالعه تطبیقی اجرای مجازاتهای حدی بر غیر مسلمانان در فقه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی سال ۱۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
119 - 133
حوزههای تخصصی:
امروزه در هر کشور اسلامی، افراد غیرمسلمان با عقاید گوناگون حضور دارند و در کنار مسلمانان زندگی می کنند. آمارها نشان می دهد ارتکاب جرائم، توسط بزهکاران غیرمسلمان، امری شایع است. مجموعه احکام کیفری موجود در مذاهب فقهی اسلامی و بررسی مبانی این احکام، می تواند خط مشی مفیدی برای قانونگذاران اسلامی در تصویب قوانین کیفری برای غیرمسلمانان باشد. لذا بررسی تطبیقی احکام فقهی در رابطه با جرائم حدی غیرمسلمانان در جامعه اسلامی ضروری به نظر می آید. جرائمی که میزان مجازات آن در شریعت اسلامی معین باشد، جرائم حدی است. جرائم حدی مورد اتفاق فقهای اسلامی عبارتند از: قذف، شرب خمر، زنا، سرقت و محاربه. فقهای اسلامی، احکام کیفری مسلمانان و غیرمسلمانان را در پاره ای از مجازاتهای حدی متفاوت دانسته اند. با تغییر تعابیر قلمرو کشورهای اسلامی، به وجود آمدن مفاهیم جدید دولت، ملت، شهروند، قوانین بین المللی و مشارکت غیرمسلمانان در دفاع از کشور اسلامی به نظر می رسد موضوعیت قرارداد ذمه و پرداخت جزیه و تفاوت در نظام حقوقی و کیفری به خاطر باور فرد مجرم، به پایان رسیده است. فرامین قرآن در برپایی عدالت اجتماعی، مقتضی مساوات اجرای احکام کیفری بر مسلمانان و غیرمسلمانان است. می توان گفت مجرمین مسلمان و غیرمسلمان در ارتکاب جرائم حدی قذف، زنا، سرقت و محاربه به صورت یکسان مجازات می گردند. در جرم شرب خمر به دلیل عدم اعتقاد غیرمسلمانان به حرمت این ماده، مجازات حدی فقط در صورت تظاهر بدان، اجرا می شود. این پژوهش، ضمن بررسی نظریات فقهای هفت مذهب امامیه، حنفیه، زیدیه، مالکیه، شافعیه، حنابله و ظاهریه به شیوه توصیفی تحلیلی نشان می دهد دین و باور مجرم در اجرای مجازات حدی مؤثر نیست.
مطالعه تطبیقی شرایط نشر حرمت ناشی از رضاع در فقه امامیه و فقه اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی سال ۱۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
134 - 147
حوزههای تخصصی:
رضاع، به عنوان نهادی خاص در نشر حرمت، استثنایی بر جایز بودن نکاح است؛ به همین دلیل ضروری است حدود و شرایط آن مورد توجه قرار گیرد. این شرایط، هم در فقه امامیه و هم در فقه اهل سنت بیان شده است؛ با این تفاوت که رویکرد فقه امامیه بر سخت گیری تحقق رضاع و نشر حرمت ناشی از آن است و لازم است شرایط هفت گانه، به طور دقیق احراز شود، اما در فقه اهل سنت، تحقق رضاع با سهولت بیشتری ممکن تلقی شده است و حتی گاه، شرط سن یا مقدار شیر در احراز رضاع موضوعیت ندارد. در پژوهش حاضر، قول مشهور امامیه و مذاهب چهارگانه اهل سنت با بیان مستندات از قرآن، روایات، اجماع و اصول عملیه، به روش توصیفی تحلیلی بیان شده است، سپس تحلیل مناسبی همراه با تطبیق بین دیدگاههای فقه امامیه و فقه اهل سنت صورت گرفته است. نظر به اینکه حرمت ناشی از رضاع، محدود نیست و طیف گسترده ای از افراد را در روابط طولی و عرضی در بر می گیرد و به نوعی عارض بر اصل اولیه جواز و اباحه محسوب می شود، به نظر می رسد رویکرد موسع در تحقق رضاع، برخلاف اصل، مفاد روایات صحیح و تحلیل منطقی بوده، لازم است شرایط آن به دقت احراز شود.
عطوفت در اوج قدرت: شیوه رفتاری پیامبر(ص) در همگرا کردن مخالفان و نومسلمانان با جامعه اسلامی
حوزههای تخصصی:
رشد قدرت سیاسی و نظامی پیامبر(ص) در مدینه به گونه ای بود که در مدت کوتاهی منطقه حجاز را به پذیرش وضع موجود و حتی تسلیم در برابر اسلام واداشت. پیامبر(ص) در شیوه برخورد با مخالفان و نومسلمانان برای همگرا کردن آنان با جامعه اسلامی، از سوی برخی از مسلمانان با چالش هایی مواجه شد. این امر دو طیف فکری را در جامعه اسلامی به وجود آورد که یکی قائل به عطوفت در اوج قدرت و دیگری قائل به اعمال قدرت، خشونت و شدت عمل بود. مقاله پیش رو تلاش دارد چالش های این دو طیف فکری را با روش تحلیل تاریخی مورد بحث قرار دهد و به این پرسش بپردازد که شیوه های رفتاری پیامبر(ص) برای همگرا کردن مخالفان و نومسلمانان با جامعه اسلامی با وجود مانع تراشی طیف تندروی مسلمان چگونه بود؟ یافته پژوهش نشان می دهد که طیف فکری تندرو با افکار خشن در پوشش دین، قائل به برخورد شدید با مخالفان و دشمنانِ تسلیم شده بود و چنین اندیشه ای را در موقعیت های متفاوت در قالب مفاهیمی چون: کشتن، گردن زدن، انتقام گرفتن، خوار کردن و مانند اینها بروز می داد. در مقابل، طیف معتدل با پیشگامی رسول اکرم رفتار مسالمت جویانه در قالب عفو و بخشش، صیانت از شخصیت و کرامت انسانی مخالفان و نومسلمانان، استفاده از توانمندی و تجارب آنان و مانند اینها را در پیش گرفت و توانست با استفاده از ظرفیت های انسانی موجود در میان مخالفان و نومسلمانان، ضمن اعتمادسازی زمینه همگرایی آنان را با جامعه اسلامی فراهم آورد.
لوازم انسان شناختی نظریه اعتباریات علامه طباطبایی با نظر به انسان شناسی فلسفی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
5 - 25
حوزههای تخصصی:
نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی فی نفسه در حوزه حکمت عملی جای می گیرد، اما این نظریه لوازم انسان شناختی جدی و مهمی دارد؛ جدی ست، زیرا این لوازم کاربردی و پردامنه هستند؛ مهم است، زیرا در مقایسه با انسان شناسی کلاسیک سنت فلسفه اسلامی ، افق های جدیدی را در حوزه انسان شناسی عملی گشوده است. ماحصل انسان شناختی نظریه اعتباریات را می توان در این قالب صورت بندی کرد که انسان موجودی است اعتبارساز. اعتبار علاوه بر این که خود از سنخ فعالیت ذهنی است، اساساً در حیطه فعالیت و عمل انسانی قرار می گیرد و از نوع ادراکات عملی است. لذا انسان در پس و پشت این نظریه، از حیث فعالیت و عمل مد نظر است. این انسان شناسی عملی برآمده از نظریه اعتباریات، به جهات گوناگون، امروزین و قابل مقایسه با نظریات جدید است. از مهم ترین وجوه فارق این نوع انسان شناسی جدید با انسان شناسی کلاسیک می توان این موارد را برشمرد: پسین، تجربی و عملی بودن. مؤلفه های اصلی عملی بودن عبارتند از: تقدم طبیعت بر بعد نفسانی در انسان و استخدام گر بودن انسان. همچنین در پرتو اعتباریات، اجتماعی بودن، فرهنگی بودن و سوژه بودن انسان هم در تعریف انسان راه می یابند و این همه در انسان شناسی فلسفی جدید هم مدنظر بوده است.
بینش توحیدی و کارکردهای آن در تفسیر با تکیه بر آرای تفسیری آیت الله علوی سبزواری
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
69 - 101
حوزههای تخصصی:
بینش توحیدی در جایگاه بنیادی ترین مفهوم نظری، آثار سازنده ای در ساحات گوناگون زندگی دارد و نبود آن، باعث پیامدهای زیانباری خواهد شد. نظر به اهمیت و جایگاه والای این مفهوم، پژوهش حاضر درصدد است با معرفی این بینش به عنوان مفهومی بنیادی و بسیار اثرگذار، آثار آن را در ساحت تفسیر پیگیری کند. این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی، یادداشت هایی را از برگه های تفسیری آیت الله علوی سبزواری گردآوری کرده و با توصیف و تحلیل آنها بدین نتیجه رسیده است که بینش توحیدی آثاری زیاد و مهم در ساحت تفسیر بر جای می گذارد و ذهن مفسر را به سوی مهم ترین مفاهیم چون «خدامحوری»، «ربوبیت توحیدی»، «اولویت مندی دین»، «ولایت مداری»، «اخلاص»، «آخرت مداری»، «معنویت مداری»، «ایمان مداری»، «حق مداری»، «تقدس الفاظ قرآن» و ... گرا می دهد.
مبانی فکری جریان ضدّ شعوبی سده های نخستین اسلامی با تکیه بر آرای ابن قتیبه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)
149 - 180
حوزههای تخصصی:
پس از تأسیس خلافت عباسی، دو جریان فکری «شعوبی» و «ضدّ شعوبی» در جهان اسلام به معارضه با یکدیگر برخاستند. جنبش شعوبیه ایرانی، به پیشینه تاریخی و تمدنی کهن ایران استناد می کرد و در پی ارتقای جایگاه سیاسی و اجتماعی خود در نظم سیاسی نوین بود. جریان ضدّ شعوبی که امتداد اندیشه سیاسی امویان محسوب می شد، به دلیل از دست دادن منزلت سیاسی و اجتماعی پیشین، در پی القا و تداوم اندیشه برتری عرب بر غیرعرب بود.این پژوهش، در پی بازسازی مبانی فکری جریان ضدّ شعوبی در سده های نخستین اسلامی با تکیه بر آرای ابن قتیبه از حامیان جدی اندیشه مزبور است. دلیل انتخاب ابن قتیبه، به عنوان نماینده جریان تفکر ضدّ شعوبی، باقی ماندن کتاب فضل العرب اوست که حاوی صورت بندی کاملی از مبانی ضدّ شعوبی هاست. یافته های پژوهش نشان می دهد که مبانی فکری جریان ضدّ شعوبی بر اساس آرای ابن قتیبه، دارای دو محور کانونی اثبات برتری قوم عرب بر سایر اقوام و اثبات فرومایگی جایگاه اجتماعی، سیاسی و تاریخی ایرانیان و شعوبی مسلکان بوده که هریک مبتنی بر چندین اصل است. نوشتار حاضر، از نوع تحقیقات تاریخی است و با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای، به ویژه کتاب فضل العرب، به نگارش درآمده است.
تحلیل مثلیّت در قرآن کریم با تکیه بر هم نشین ها و کنش گفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه مِثل و جمع آن امثال به ترتیب 75 و 7 بار در قرآن کریم به کار رفته است که بیشتر در معنای، همانندی در نظر گرفته شده است. در پژوهش حاضر که به روش تحلیلی- توصیفی نگاشته شده است تلاش شده تا به تحلیل و بررسی معنای مِثل با استفاده از واژگان همنشین آن و نیز کنش گفتاری پرداخته شود. از موارد برجسته استعمال واژه مثل در قرآن کریم، کاربرد آن در آیات تحدی، آیه 275 بقره(انما البیع مثل الربوا)، آیه 12 سوره طلاق و آیه 194 بقره است. در قرآن کریم واژه مِثل در مجاورت اسمی با واژه هایی چون( بیع)،( ربا) و (قصاص) و در مجاورت فعلی با فعل (اتی)،( یأتون)،(فأتوا بسوره) و(فلیأتوا بحدیث) آمده است. بر اساس نظریه کنش گفتاری آستین و طبقه بندی پنج گانه سرل، کنش گفتاری شامل کنش ترغیبی، تعهدی، اظهاری، اعلامی و عاطفی چه به صورت مستقیم و غیر مستقیم و نیز ساده و پیچیده است. بر اساس یافته های تحقیق، در آیه 194 سوره بقره، مثلیت در همنشینی و مجاورت با قصاص قرار دارد که نشان از همانندی در تکالیف و وظایف است و کنش غالب در این آیه ترغیبی - اظهاری با گفتمان تبیین و هشدارست، همچنین آیه 12 سوره طلاق، همانندی را به شکل عددی بیان می کند که با کنش گفتاری اظهاری همراه با مدح و تبیین همراه است. آیات تحدی، مثلیت و همانندی عام یعنی همانندی در همه جنبه ها را که هشدار و سرزنش و تبیین و به نوعی کنش تعهدی - اظهاری را در بر دارد مشخص می نماید و کنش گفتاری حاکم در آیه 275 بقره، سرزنش و تعجب و هشدار است و نوعی از کنش عاطفی - ترغیبی که مثلیت و همانندی در امور مشترک است را تبیین می نماید.
ارزیابی حدیث عبدالله بن بکیر در قاعده ی لاضرر به روش تحلیل فهرستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهمترین مستندات قاعده ی لاضرر روایت داستان سمره بن جندب است که معتبرترین طریق آن به عبدالله بن بکیر منتهی می شود. . مستندات قاعده لاضرر به ادعای تواتر یا اعتبار، غالبا مورد ارزیابی قرار نمی گیرند. در موارد ارزیابی شده تلاش شده تا روایات مربوط بر اساس روش های مرسوم رجالی تصحیح گردد. در این مقاله به روش تحلیل فهرستی به ارزیابی روایت عبدالله بن بکیر درباره قاعده ی لاضرر پرداخته می شود. تحلیل فهرستی در تقریر مختار مشتمل بر چهار مرحله بررسی رجالی و فهرستی اولیه، مطالعه فضای صدور، بررسی موضع امامان(ع) و مطالعه مرحله انتقال از حدیث به فتوا می باشد که در این پژوهش این چهار مرحله بر حدیث عبدالله بن بکیر پیاده سازی شده است. بررسی رجالی سند موجود در کافی، ضعف آن را آشکار می کند. از جهت دیگر، با بررسی فهرستی، اعتبار فهرستی در زمان تألیف کتاب کافی احراز می گردد. با تتبع حدیث در تراث اهل سنت کاملا آشکار است که فقره ی «لاضرر و لا ضرار» در فضای مدینه در قرن اول و مخصوصا در نیمه ی دوم آن شهرت داشته است. در قرن دوم، عالمان اهل سنت تلاش کردند اسناد آن را ذکر نمایند. اینان در قرن سوم، حدیث لاضرر را منقطع دانسته و از نقل آن خودداری کرده اند و در قرنهای بعد، آن را قبول کردند. با بررسی موضع اهل بیت ع نسبت به این حدیث تأیید اصل انتساب فقره ی «لاضرر و لاضرار» به رسول الله ص توسط ایشان قابل احراز است.
تحلیل مفهوم عقل از دیدگاه امام علی علیه السلام و استنتاج دلالت های آن در مبانی و اصول تربیت عقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تحلیل مفهوم عقل از دیدگاه امام علی علیه السلام و استنتاج دلالت های آن در مبانی و اصول تربیت عقلانی است. از آنجا که اندیشه ورزی و تفکر یکی از مهم ترین عوامل نیل به هدایت و راهبری بسوی کمال شایسته آدمی می باشد از این رو بررسی و تحلیل این عنصر سترگ نظام تربیت در هندسه تربیت علوی از اهمیت شایانی برخوردار می باشد. در این پژوهش با استفاده از روش های توصیفی ، تحلیلی و استنتاجی به واکاوی سخنان آن حضرت در این خصوص پرداخته شد و مبانی و اصول ناظر بر تربیت عقلانی احصاء گردید در ارتباط با مبنای قابلیت عقل در نیل به شناخت، اصل عقل ورزی معطوف به شناخت و هدایت و در ارتباط با مبنای محدودیت عقل ،اصل اندیشه ورزی در حیطه عقل مطرح گردید همچنین اصول کسب دانش و تجربه، اصل مشورت، اصل گشودگی و اصل پیوند جویی با آموزه های وحیانی در ذیل مبنای قابلیت استکمال عقل و اصول تربیتی غلبه بر هوای نفس، پرهیز از خود بنیادی و کنترل حب و بغض در ارتباط با مبنای قابلیت زوال عقل بررسی گردید و در نهایت نیز با نظر به ویژگی ذو مراتب بودن عقل، اصل رعایت اقتضائات هر مرتبه و اصل تعالی یافتن در مراتب عقلی احصاء گردید.
تبیین برهان صدیقین و شواهد قرآنی آن از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
5 - 29
حوزههای تخصصی:
برهان صدیقین در مقام اثبات وجود خدا بدون وساطت مخلوقات است. فارابی، این منهج را طرح و ابن سینا با تقریر برهان «امکان و وجوب» مدعی اقامه این برهان شد، که صدیقین بودن آن، مورد اعتراض ملا صدرا قرار گرفت و نهایتاً خودِ ملا صدرا و پس از ایشان، علامه طباطبایی هر یک تقریر جدیدی از این برهان را ارائه فرمودند. حضرت آیت الله جوادی آملی از طرفی در مباحث برهانی، با همان ملاکی که ملا صدرا در صدیقین بودن برهان ابن سینا مناقشه کرده بود، در خود برهان ملا صدرا مناقشه نموده اند و نهایتاً بر برهان علامه طباطبایی تأکید می ورزند و از طرفی دیگر در مباحث تفسیری به بیان شواهد قرآنی بر این برهان پرداخته اند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی در صدد پاسخ به این سوال قرار گرفته است: تبیین برهان صدیقین و شواهد قرآنی آن از منظر آیت الله جوادی آملی چگونه است؟ که در مقام پاسخ پس از تقریر برهان صدیقین از منظر آیت الله جوادی آملی، به تبیین شواهد قرآنی آن با توجه به آیه 45 سوره فرقان و 53 سوره فصلت و توضیح وجه شهادت و دلالت هر کدام از آیات بر مدّعا، همت گمارده است، تا اولاً نمونه ای از عقلانی بودنِ مفاهیم قرآن، ثانیاً جلوه ای از تفکیک ناپذیری قرآن و برهان به صورت عینی و مصداقی، و ثالثاً جنبه ای از اعجاز علمی این کتاب آسمانی را نمایان سازد.
مفهوم، ماهیت و مصادیق «حقوق مصرف کننده» در حوزه اینترنت اشیاء در حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حقوق مصرف کننده از مباحثی است که پس از انقلاب صنعتی و افزایش توان بشر در تولید کالا و ارائه خدمات و توجه به حقوق بشر مطرح شده و با به روز شدن فناوری های نوین نیز نیازمند تحول است. یکی از این فناوری ها، اینترنت اشیاء است که به جهت عدم کنترل مستقیم انسان بر آن و نفوذ آن در ابعاد مختلف زندگی بشری با حقوق مصرف کننده پیوندی قوی دارد. بر همین اساس، سؤال اساسی این پژوهش درباره ماهیت، محتوا و مصادیق حقوق مصرف کننده در حوزه اینترنت اشیاء است. روش گردآوری داده در این پژوهش کتابخانه ای است که با توصیف دیدگاه ها و تحلیل آن ها همراه گشته است و هدف از این پژوهش، دستیابی به تعریف مناسب از اینترنت اشیاء و حقوق مصرف کننده و سپس تعیین ماهیت، مصادیق و محتوای حقوق مصرف کننده در حوزه اینترنت اشیاء است. اینترنت اشیاء خدمتی مبتنی بر اینترنت است که پیوند میان انسان با اشیاء یا حتی حیوانات را در بستر اینترنت فراهم می کند. در این گستره است که مصارف گوناگون این فناوری تحقق می یابد و درنتیجه، موضوع حقوق مصرف کننده در آن معنا می یابد. ابعاد حقوق مصرف کننده در حوزه اینترنت اشیاء با توجه به ماهیت آن نسبت به سایر موارد پیچیده تر است و ابعادی چون امنیت، سلامت، آگاهی و غیره را در برگرفته است که عمدتاً در قوانین ایران به صورت کلی مورداشاره واقع شده اند و درنتیجه، برای اینترنت اشیاء می توانند کاربرد داشته باشند. برخی نیز مانند حق انتخاب، حق مالکیت و انتقال داده و غیره باید مدنظر قانونگذار قرار گیرند تا زمینه استیفای این ابعاد از حقوق مصرف کننده فراهم شود. برخی دیگر نیز به جهت ماهیت این حق نمی توانند در محتوای آن داخل شوند.
بررسی فقهی حقوقی ضمانت اجرای کیفری شرط عدم طلاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آموزه های فقه و حقوق جزاء سال دوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶)
103 - 118
حوزههای تخصصی:
بر اساس آیات و روایات، حق طلاق در اختیار مرد است که گاه، برخی از مردان از این حق، به سوء، استفاده می کنند. برای جلوگیری از سوء استفاده از حق طلاق، می توان به صورت قراردادی حق طلاق مرد را ذیل عقد نکاح و به صورت شرط ضمن عقد، محدود کرد. در مشروعیت تحدید قراردادی حق طلاق زوج به صورت شرط فعل، تردید وجود ندارد؛ به این معنا که زوج متعهد می گردد جز در موارد خاص، از قبیل: نافرمانی و یا ناتوانی زوجه از مسائل خاص زناشویی، همسر خویش را طلاق ندهد. شرط عدم طلاق، ضمن عقد نکاح، شرط ترک فعل حقوقی است؛ زیرا طلاق، یک عمل حقوقی و شرط ترک آن، شرط ترک فعل حقوقی است؛ لذا به لحاظ مدنی و کیفری، می تواند از ضمانت اجرا برخوردار گردد. می توان غیر از ضمانت های اجرای مدنی، از قبیل: جبران خسارت معنوی، بطلان و عدم نفوذ فعل و اقدام برای متخلف از شرط عدم طلاق، ضمانت اجرای کیفری، همانند: تعزیر مالی، عدم ثبت طلاق را نیز مورد توجه قرار داد. پژوهش حاضر، به بررسی این دسته از ضمانت اجرای کیفری شرط عدم طلاق می پردازد.
معیارهای تفکیک اطلاق مقامی و کلامی در تفسیر ارادۀ قانونگذار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۰
33 - 56
حوزههای تخصصی:
اطلاق مقامی و کلامی، دو اصل از اصول تفسیری اراده قانونگذار در قلمرو اطلاق و تقیید هستند. اگرچه هر دو اصل مزبور به هنگام شکّ در مراد قانونگذار از اطلاق و تقیید کاربرد دارند ولی بین این دو اصل در اثبات اطلاق و تقیید، تفاوت جدّی وجود دارد. گاهی مشاهده می شود که در تمسّک به اطلاق مقامی و کلامی برای تفسیر اراده قانونگذار و شارع در قلمرو اطلاق و تقیید، خلط شده یا مورد غفلت قرار گرفته است. این مسأله موجب طرح این سؤال اصلی تحقیق شده است که «معیارهای تفکیک اطلاق مقامی و اطلاق کلامی در تفسیر اراده قانونگذار چیست؟» ضرورت تحقیق، علاوه بر کاربردی بودن پژوهش حاضر، آن است که تاکنون کسی به این مسأله نپرداخته است. مقاله حاضر درصدد این کار با روش تحلیلی و استنادی کتابخانه ای برآمده و نوزده معیار تفکیک برای تمسّک به اطلاق مقامی و کلامی در تفسیر اراده قانونگذار ارائه داده است.