مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
علامه حلی
حوزه های تخصصی:
ارسطو در آغاز کتاب قیاس (تحلیل اولی) گزارة حملی را به دو قسم مسور و مهمل طبقه¬بندی می¬کند. منطق¬دانان پیشین در دورة اسلامی، طبقه¬بندی گزارة حملی را در "کتاب عبارت"طرح و آن را به سه قسم شخصی، مسور و مهمل افزایش دادند. منطق¬دانان دو بخشی متأخر (از سده هفتم به بعد) طبیعیه را نیز بر آنها افزودند. علامه حلی طبقه¬بندی پنج¬گانه¬ای را ارائه می¬دهد. امروزه یدگاه رایج از آن منطق¬دانان دو بخشی متأخر است. اما دیدگاه علامه حلی نزد اصولیان مؤثر افتاد. تبیین تطور تاریخی طبقه¬بندی گزارة حملی و نقد و تحلیل این دیدگاه مسأله تحقیق حاضر است. در پرتو نقد ملاک تقسیم¬بندی و با توجه به اصل ارجاع مهمل به جزیی و طبیعیه به شخصی می¬توان به تقسیم¬بندی دوگانه¬ای رسید. قضیه یا شخصی و در حکم شخصی، یا مسور و در حکم مسور است. همچنین ملاک تقسیم در این طبقه¬بندی قابل نقد است. در پرتو این نقد روشن می¬شود که این طبقه¬بندی فراتر از ملاک موضوع بر تمایز ساختاری استوار است.
علامه حلی متکلم یا فیلسوف اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله می کوشیم با استناد به آثار خود علامه بررسی کنیم که آیا او در حقیقت یک متکلم است، یا یک فیلسوف. بر اساس این پژوهش، فقط در هشت مورد علامه در مواجهه با فلاسفه آراء متکلمین را بر فلاسفه ترجیح داده است. البته سه مورد از آنها مخدوش بوده و متکلم خواندن علامه موجه نیست. همچنین بیست و یک مورد از مواردی که علامه در رویارویی با آراء کلامی، نظرات فلاسفه را بر نظرات متکلمین ترجیح داده، ذکر شده است. در بخشی از مقاله، دیدگاه اشمیتکه مبنی بر متکلم بودن علامه بررسی و نقد شده و در پایان بر این نکته تاکید شده است که علامه قطعاً یک فیلسوف اسلامی است، نه متکلم و انتساب علامه به هر دو حوزه به جهت اختلاف شدید در آراء بنیادین کلامی و فلسفی ممکن نیست.
سیر تکاملی ابعاد اجتماعی ولایت فقیه از دوران مغول تا مشروطه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پذیرش مردمی ولایت فقیه یک روند تاریخی داشته است که بیشترین تلاش برای طرح اجتماعی آن از دوره مغول و همزمان با سقوط خلافت توسط علمای بزرگی همچون شهید اول، خواجه نصیر الدین طوسی، علامه حلی و ... برداشته شد. این عالمان شیعی، ابتدا با نفوذ در حکومت مغول و سپس، با شیعه کردن حاکم مغول، همچنین اعمال ولایت در حکومت های شیعی صفویه و دخالت مستقیم در جامعه، توانستند جامعه را با ولایت فقیه در عرض ولایت سیاست حکام آشنا سازند.این آشنایی آن گاه همگانی شد که در دوره قاجاریه با پیروزی اصولیون، ولایت سیاسی – مذهبی علما در عرض حکومتِ سیاسی شاهان قاجار تأسیس شد. ولایت فقیه در نهضت تنباکو و مشروطه فراگیر و صورت بین المللی به خود گرفت. انقلاب اسلامی نمونه کامل ولایتی بود که علمای سابق پایه های اجتماعی آن را استحکا بخشیده بودند.
بررسی استدلال ها و مباحث کلامی علامه حلی دربارة هویت انسان در قیامت و امکان اعادة معدوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع امکان اعادة معدوم و هویت انسان در قیامت، یکی از مهم ترین و در عین حال چالش برانگیزترین مباحث فلسفی و کلامی در تفکر اسلامی است. این موضوع با همة انضمام ها و بایسته های آن در تقریرات فلاسفة مسلمان به شکل ها و صورت های متنوعی آورده شده و مورد بحث قرار گرفته است. آرای علامه حلی به عنوان یکی از دانشمندان مسلمان به سبب غنای مطالب و شرح پیوستة آن ها با سایر موضوعات، بسیار مورد توجه است. وی نوع دیدگاهی که یک متفکر دربارة ماهیت انسان دارد را در نگاه به هویت او در قیامت بسیار مؤثر دانسته است. علامه حلی درنهایت با انتخاب رویکردی جسمانی محور به حقیقت انسان، بدن معادی وی را متشکل از اجزای اصلی غیر فانی محسوب و امکان اعادة معدوم را باطل می شمارد
معرفت شناسی دینی؛ مقایسه دیدگاه های قاضی عضدالدین ایجی و علامه حلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معرفت شناسی دینی درواقع محصول رویکرد معرفت شناختی به معارف دینی است. در سنت اسلامی، دغدغه طرح منسجم مباحث معرفت شناسی دینی در میان متکلمان بیش از فیلسوفان مسلمان به چشم می خورد. با توجه به ضرورت طرح و بررسی مباحث معرفت شناسی دینی متکلمان، مقاله حاضر با استخراج و تحلیل دیدگاههای دو متکلم برجسته یعنی علامه حلی و قاضی عضدالدین ایجی ، می کوشد به مقایسه منظومه معرفت شناختی آن ها بپردازد. نتیجه این مطالعه مقایسه ای نشان می دهد که هر دو متکلم به مسائل مهمی در حوزه معرفت شناسی (به طور عام) و نیز معرفت شناسی دینی (به طور خاص) از جمله تعریف علم، اقسام علم، امکان دستیابی به علم، تعریف نظر، وجوب نظر و... پرداخته اند. هر چند در بسیاری از این مباحث معرفت شناختی این دو متکلم رویکرد کما بیش مشابهی اتخاذ کرده اند مهم ترین اختلاف آن ها بر سر نحوه وجوب نظر است؛ ایجی به پیروی از غالب متکلمان اشعری از شرعی بودن وجوب نظر دفاع می کند در حالی که علامه حلی به مثابه یک متکلم امامی که قایل به حسن و قبح عقلی است به عقلی بودن این وجوب باور دارد.
تحلیل موقعیت شناخت های غیر واقعی در گستره انکشافی عقل کلی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۵ شماره ۶۷
حوزه های تخصصی:
عقل کلی عبارت از جوهری است که به هیچ وجهی تعلق به اجسام ندارد؛ نه از جهت وجود مانند اعراض، نه از جهت فعل و تصرف مانند نفوس، و نه به جزئیت و امتزاج مانند ماده و صورت. عقل کلی به جهت گستره و احاطه علمی و مخزنیت آن نسبت به ادراکات عقلی، توسط حکیمانی نظیر علامه طوسی به عنوان نفس الأمر صور و احکام ذهنیه دانسته شده است. علامه حلی در زمان استفاده از محضر علامه طوسی این نظریه را نقد کرده است که لازمه گفتار حکیمان این است که صور کاذبه نیز در عقل فعّال منتقش باشند. بیان علامه طوسی و نقد شاگرد ایشان علامه حلی، سرآغاز یکی از مهم ترین مباحث فلسفی شده است و فیلسوفان و حکیمان را به تفکر و ارائه راه حل برای مشکل احاطه علمی عقل فعال نسبت به احکام کاذبه واداشته است. در این نوشتار پس از تبیین و سنجش و بررسی مهم ترین این راه حل ها، تحلیلی وجودی بر پایه حکمت متعالیه، برای حل مشکل احاطه علمی عقل کلی بر صور و احکام کاذب و غیر واقعی ارائه شده است.
مقایسه تطبیقی نظریه محقق طوسی و علامه حلّی در معاد جسمانی با نظریه شبیه سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۲
139-156
حوزه های تخصصی:
مهم ترین چالش معاد جسمانی که از طرف برخی از فیلسوفان الهی مخالف، مطرح شده، این است که بدن مادی، چون جسمانی است، چگونه می تواند پس از جدایی از روح، بعینه دوباره محشور شود و همان روح به او بازگردد؟ آبا بازگشت عین بدن، در قیامت، مبتلا به شبهات فلسفی، مانند شبهه آکل و ماکول، حشر انسان عظیم و ...، نمی شود؟ ما در این مقاله، سعی خواهیم کرد با روش تحقیق بنیادی، توصیفی و پس از بررسی نظریات سه گانه (عینیت، مثلیت و نظریه ملاصدرا) پیرامون معاد جسمانی و انطباق آنها با قرآن و روایات، ثابت کنیم که نظریه محقق طوسی و علامه حلی، تحت عنوان بازگشت اجزاء اصلی بدن، علاوه بر انطباق با نظریه شبیه سازی، با برخی از ظواهر آیات و روایات نیز تطبیق دارد. بنابراین، بدن انسان در قیامت، می تواند عین بدن دنیوی باشد، بدین نحو که از جزء اصلی بدن دنیوی که همان DNA است، چیزی باقی می ماند که در آخرت، محشور شده و بدن اخروی انسان، از آن تشکیل می شود.
Iğtihād und Reform im Zwölferschiismus(مقاله علمی وزارت علوم)
Oft wird angenommen, dass Iğtihād von Schiiten praktiziert wird und dass die Tore des Iğtihād im sunnitischen Islam verschlossen sind. Neuere Forschungen haben letzteren Teil dieser Annahme hinterfragt. Allerdings wurde bislang die Geschichte des Iğtihād im Schiismus nur wenig untersucht. Dieses Kapitel behandelt die Entwicklung und graduelle Entfaltung des Iğtihād im Schiismus durch schiitische Juristen. Es wird sich zeigen, dass die meisten der frühen schiitischen Juristen Iğtihād ablehnten, und dass sowohl das Vakuum, das durch die Verborgenheit des Imams hervorgerufen wurde, als auch die Notwendigkeit, auf die zunehmenden Bedürfnisse der Gemeinschaft einzugehen, die Juristen zwang Prinzipien des Iğtihād im schiitischen Islam aufzunehmen.
قوای نظری و عملی و نقش آنها در حق و تکلیف انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از حلقات اندیشه ای علوم انسانی ساحت انسان شناساسانه آن است. در ترسیم نظام هنجاری و فلسفه ارزش نیز یافته های انسان شناسانه فلسفی ، کلامی و تجربی بسیار تعیین کننده اند. در این مقاله که به بخشی از این برنامه پژوهشی می پردازد ، پرسش اصلی این است که قوای نظری و عملی نفس ناطقه، چه نقش و تأثیری در شکل گیری نظام تشریعی حق ها و تکلیف های انسانی دارند؟ پاسخ به این پرسش، هدف این نوشتار است که از سویی به پژوهش های فلسفی۔کلامی و از جانب دیگر به فلسفه ارزش و به ویژه ارزش های اخلاقی و حقوقی پیوند خورده است. این بررسی ناگزیر به شیوه تحلیلی و تطبیقی به انجام خواهد رسید و با توجه به دامنه گسترده این پرسش ، لاجرم قلمرو آن به آرای سه صاحب نظر برجسته ؛ یعنی خواجه نصیر الدین طوسی ، علامه حلّی و ملاصدرا محدود می شود. ترتیب منطقی اقتضاء می کند که پس از طرح مسئله ، نخست مبادی تصوری و تصدیقی آن تبیین شود و سپس چرایی و چگونگی ابتنای هریک از حق و تکلیف بر قوای نظری و عملی نفس انسانی جداگانه شرح داده شود. حاصل این مطالعه ثابت می کند که بدون وجود قوای نظری و عملی در نفس انسانی نظام تشریعی حق و تکلیف مصداق ندارد و قابل توجیه نیست.
نقش علامه حلی در رشد و پیشرفت کلام شیعی
منبع:
سیره پژوهی اهل بیت سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵
65 - 77
حوزه های تخصصی:
علم کلام، شاخه ای از علوم اسلامی است که به منظور تبیین و تفسیر عقاید اسلامی و نیز اثبات حقانیت معارف اسلامی شکل گرفت. عالم به این علم به خوبی می دانست که مذاهب و فرق گوناگون اسلامی و علمای این مذاهب در باب هر مسئله ای چه نظری دارند. علم کلام ، در واقع بدان جهت بود که علما به نقاط قوت و ضعف خود و دیگران آگاه باشند تا مخالفتشان با سایر مذاهب از روی جهالت و تعصب نباشد. از جمله سرآمدان این علم می توان به علامه حلی اشاره کرد. وی از بزرگترین متکلمان شیعی قرن هفتم بود که در رسمی نمودن تشیع در آن عهد نقشی مؤثر داشت. این پژوهش در پی آن است تا بهره گیری از روش توصیفی_ تحلیلی و مطالعه کتابخانه ای به این پرسشها پاسخ دهد: اوضاع سیاسی ایران مقارن علامه حلی چگونه بود؟ علامه حلی چه نقشی در رشد کلام شیعی در تمدن اسلامی داشت؟ به نظر می رسد که علامه حلی از طریق مناظرات و مباحثات خود در حضور سلطان محمد خدابنده با رهبران سایر مذاهب و تربیت شاگردان و تألیفات کلامی مهم موجب گسترش کلام شیعی در تمدن اسلامی شد.
نوبختی، متکلمی اندیشمند و نوآور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیستم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
54 - 80
حوزه های تخصصی:
ابو اسحاق ابراهیم بن نوبخت از متکلم فیلسوفانی است که درباره تاریخ زندگانی او اختلاف نظر بسیار است. در این مقاله، با شواهد گوناگونی نشان داده می شود که نوبختی اندیشمند معاصر سید مرتضی و ابوالحسین بصری است. همچنین تلاش می شود با مقایسه آرای او با سید مرتضی از متکلمان متقدم و نیز علامه حلّی از متکلمان متأخر، تأثیرگذاری های کلامی ایشان بر مباحث کلامی به ویژه مباحث متأخران و نیز اهمیت و جایگاه تاریخی علمی او با دقت بیشتری بررسی گردد.
تحول معرفت شناختی کلام امامیّه در دوران میانی و نقش ابن سینا در آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیستم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
81 - 114
حوزه های تخصصی:
ابن سینا بر متکلمان شیعه و سنّی از مهم ترین مباحث مطرح در ابن سینا پژوهی و کلام پژوهی است. یکی از پیامدهای گسترش فکر فلسفی ابن سینا در دوران میانی، تکوین مکتب کلام فلسفی در میان اهل سنت به همت فخر رازی و نزد امامیه به دست نصیر الدین طوسی بود. ورود آموزه های فلسفی ابن سینا به مجادله های کلامی، سبب تحولاتی شگرف در نحوه پرداخت متکلمان امامی به مسائل مختلف کلامی شد. در مقاله حاضر با مقایسه مباحث معرفت شناختیِ کلام پیشا فلسفی امامیّه موسوم به مکتب امامی بغداد با مباحث مطرح در این زمینه در مکتب کلام فلسفی امامیه، تأثیرات گوناگون سنت فلسفی ابن سینا بر این مباحث در کلام دوران میانی امامیّه تبیین می شود. پیدایش تحولات معنایی در برخی از اصطلاح های حوزه معرفت شناسی، ارائه دسته بندی های جدید برای علم، طرح برخی قواعد معرفت شناختی، تبیین مسائلی از جمله چگونگی دستیابی انسان به علم و طرح موضوع های جدید در حوزه معرفت شناسی از جمله مهم ترین ابعاد تحول اساسی یادشده است.
کتاب الفین علامه حلی و نقد ترجمه های آن
حوزه های تخصصی:
یکی از تألیفات علامه حلی، کتاب الالفین الفارق بین الصدق و المین است که به طور مستقل درباره امامت به رشته تحریر درآمده است. نویسنده در نوشتار حاضر پس از بیان اطلاعاتی در خصوص محتوا و تاریخ های مختلف کتابت و نیز چاپ نسخه های این کتاب، از کتاب نورالعین فی ترجمه الالفین یاد کرده و بخش هایی از این ترجمه را بیان می دارد. سپس در ادامه دو ترجمه جدید از کتاب، تهیه شده توسط آقای وجدانی و آقای رحمتی شهرضا را مورد مداقه قرار داده و با ارائه استدلال ها و شاهد مثال هایی از متن ترجمه شده آقای رحمتی، ترجمه وی را در بوته نقد و بررسی قرار می دهد. نویسنده پس از بیان نمونه هایی از غلط های ترجمه ای مندرج در کتاب، صورت صحیح ترجمه را نیز بیان می کند.
نگرشی بر نگارش های کلامی(1) نهج المسترشدین فی اصول الدّینِ علّامه حلّی و شروح آن
حوزه های تخصصی:
«نگرشی بر نگارشهای کلامی» عنوان کلی مجموعه یادداشتهای سلسله واری است که در راستای تعریف و بازشناسی میراث کلامی اسلامی منتشر خواهد شد. نویسنده در این گفتارها می کوشد متون کلامی مهمّ فرقه های مختلف اسلامی بویژه مکتب تشیّع را معرّفی و ابعاد گونه گون آنها را بررسی نماید. وی همچنین از خصائص ساختاری و محتوائی متون سخن به میان آورده و جایگاه و اهمیّت آنها را در منظومه نگارش های کلامی تشریح می کند. در نهایت، ویراست یا ویراست های مختلف این آثار را توصیف و در بوته نقد و ارزیابی قرار می دهد. نویسنده در نخستین نوشتار از سلسله نگارش های مذکور، کتاب نهج المسترشدین فی اصول الدین علامه حلی و شروح نگاشته شده بر آن را مورد مداقه قرار می دهد.
نگرشی بر نگارشهای کلامی (2): معرّفی انتقادیِ ویراست تذکره الواصلین فی شرح نهج المسترشدین
منبع:
آینه پژوهش سال ۲۷ خرداد و تیر ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۵۸)
70 - 88
حوزه های تخصصی:
نویسنده در نوشتار حاضر به معرفی و نقد تصحیحی از کتاب تذکره الواصلین فی شرح نهج المسترشدین نوشته عبدالحمید بن اعرجی حسینی که شرحی بر رساله کلامی نهج المسترشدین علامه حلی است، می پردازد. کتاب مذکور با تحقیق طاهر السلامی از سوی المرکز الاسلامی للدراسات الاستراتیجیه در سال 1436 ه.ق. به زیور طبع آراسته شده است. نویسنده نوشتار در راستای هدف مذکور، نخست نکاتی پیرامون کتاب تذکره الواصلین و نویسنده آن و همچنین دست نوشتهای بازمانده از آن بیان می کند. پس از آن به ارزیابی و نقد ویراست ارائه شده از این اثر می پردازد. وی با ارائه شاهدمثال هایی از متن تحصیح کتاب، کاستی های آن را بر می شمرد.
نگرشی بر نگارش های کلامی (4) الأبحاث المفیده فی تحصیل العقیده
منبع:
آینه پژوهش سال ۲۷ مهر و آبان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۱۶۰)
84 - 90
حوزه های تخصصی:
علامه حلی از برجسته ترین متکلمان امامی حوزه حله بشمار می آید که با نگارش آثار کلامی پرشمار در موضوعات مختلف عقیدتی، نقش مهمی در تبیین کلام امامیه در عصر خودش ایفا نمود. نگاشته های کلامی علامه از حیث هدف نگارش، حجم و سطح طرح مباحث و مخاطبان گوناگون اند. پاره ای از آنها همچون الأبحاث المفیده فی تحصیل العقیده رساله های کم حجمی هستند که علامه در آنها از حد طرح اصل عقیده فراتر رفته و ضمن بیان مختصر اقوال مشهور در هر مسأله، به نقل عقیده مختار و ادله منتخب خود پرداخته است. نویسنده در نوشتار حاضر به معرفی رساله کلامی به نسبت مختصر علامه حلی موسوم به الأبحاث المفیده فی تحصیل العقیده پرداخته و برخی از ویژگی های آن را برمی شمارد. وی مطالب شایان توجه پیرامون این رساله را در قالب چند مبحث ارائه می نماید: نام و صحت انتساب رساله، نسخ خطی، شروح، چاپ ها، ارزیابی چاپ های اثر، ساختار و محتوای رساله.
نگرشی بر نگارشهای کلامی 6 الرساله السَّعدیه
منبع:
آینه پژوهش سال ۲۷ بهمن و اسفند ۱۳۹۵ شماره ۶ (پیاپی ۱۶۲)
81 - 92
حوزه های تخصصی:
یکی از تألیفات ارزشمند علامه حسن بن یوسف بن علی بن مطهر حلی، اثری است چنددانشی و در عین حال نسبتاً مختصر به نام «الرساله السعدیه » که گاه آن را «السعدیه » نیز خواند هاند. این رساله با بیان مقدماتی از دانش اصول فقه آغاز م یشود و پس از آن، فصلی در باب اصول پن جگانه اعتقادی آمده که همراه آن، چند موضوع فقهی نیز مطرح شده است. در نهایت، رساله، با دو فصل کوتاه در خصوص ترغیب به انجام برخی از اعمال عبادی و اخلاقی و تحذیر از ارتکاب پار های از منکرات خاتمه م ییابد. بدی نسان، رساله سعدیه مشتمل است بر مباحثی چند از علوم اصول فقه و کلام و فقه و اخلاق. علامه، چنانکه در دو موضع از مقدمه رساله تصریح کرده، این اثر را برای سعدالدین محمد بن علی ساوجی (آوجی) نگاشته و ثواب نگارش آن را به همو تقدیم کرده است. نا مگرفتن رساله مزبور به عنوان «سعدیه » نیز طبعاً به همین مناسبت است. نویسنده، نوشتار حاضر را با هدف معرفی رساله مذکور و بیان برخی از ویژگی ها و مختصات نگارشی آن، به رشته تحریر درآورده است. وی در راستای این هدف، نخست مسئله انتساب رساله سعدیه به علامه حلی و تاریخ نگارش آن را مورد دقت نظر قرار داده است. در ادامه، مباحث مربوط به ساختار، محتوا، نسخه ها، ترجمه ها، شروح و منتخبات، و چاپ ها را مطرح می نماید. در نهایت، ویراست دوم تصحیح عبدالحسین محمدعلی بقال از رساله سعدیه را در بوته نقد و بررسی قرار داده و با ارائه شاهد مثال هایی، نمونه هایی از این اغلاط را بازگو می کند.
مسئله تجرد نفس از دیدگاه سید مرتضی و علامه حلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال شانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۱
93 - 116
حوزه های تخصصی:
تجرد نفس از مباحث مهم در فلسفه و کلام اسلامی است. سید مرتضی و علامه حلی، دو متکلم برجسته شیعه، درباره ماهیت نفس دیدگاه متفاوتی دارند. سید مرتضی تجرد نفس را انکار کرده و قول به جوهر بسیط بودن نفس را باطل خوانده است. مهم ترین دلیل او پیوستگی و وابستگی اعمال فکری و عقلی به امور بدنی است. امّا علامه حلی گویا تجرد نفس را می پذیرد. این مقاله در پی آن است که دلایل انکار تجرد نفس از منظر سید مرتضی را بررسی کند و دیدگاه علامه حلی را نشان دهد. چنان که خواهیم دید، علامه حلی دلایل متکلمان و حکما، از جمله دیدگاه سید مرتضی، را در کتب خود آورده و نقد کرده و معتقد است ادله هر دو قوت و ضعف هایی دارد. علامه مهم ترین دلیل در تجرد نفس را تجرد ادراک می داند، ولی گویا در اعتقاد به مجرد بودن یا نبودن آن تردید دارد؛ او در مقام متکلم رویکرد جسمانیت نفس (نظریه اجزای اصلیه) را می پروراند.
تحول نظام مُفتی مُستفتی تشیع در ایران روزگار مغولان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از سقوط خلافت (656 ق)، دگرگونی بزرگی در جهان اسلام رخ نمود؛ به ویژه بر اثر روی گردانی مغولان از تسنن، گرایش برخی از ایلخانان به تشیع و فراهم آمدن زمینه نشاط علمی برای فقیهان اصولی شیعه، اوضاعی پدیدار شد که ساختار بسیط نخستین و نامتمرکز نظام مفتی مستفتی شیعه را به ساختاری منسجم و متمرکز بدل کرد. این دوره را می توان دوره نظام مند شدن فقه سیاسی شیعی در چهارچوب فقه اجتهادی دانست. ساختار مرجعیت، حلقه اتصال سنّت کهن به سنّت جدید در این دوره بود. از این رو، موازی با تغییر و تحولات نوپدید، آرام آرام آثاری در اندیشه شیعی در این برهه تاریخی، تولید یا باز تولید یا نقد می شد. این دوره به سبب اوضاع اجتماعی و تاریخی اش، نظریه و عمل عالمان شیعه را به یک دیگر نزدیک کرد؛ چنان که علمای شیعی برای پاسخ گویی به نیازهای جدید جامعه، اندیشه فقهی و کلامی را بیشتر در حوزه عمل اجتماعی و سیاسی امامیه به خدمت می گرفتند. بی گمان آغازگر این روند در دوره مغولان، علمایی همچون خواجه نصیرالدین طوسی (م 672 ق)، محقق حلی (م 674 ق)، علامه حلی (م 726 ق) و شهید اول (م 786 ق) بودند که با نزدیک شدن به ساختار قدرت سیاسی و بهره گیری از اوضاع یاد شده و با تلاشی گسترده توانستند به نشر و پراکنش تفکر شیعی بپردازند. این مقاله، علل این تحول بنیادین (تغییر روی کرد سیاسی و کنش گری اجتماعی فقه شیعی) را تبیین و تحلیل می کند. بر پایه یافته های این پژوهش، دگرگونی های سیاسی، فکری و فرهنگی پس از سقوط خلافت عباسی، به نظام مند شدن فقه سیاسی شیعی و تحول در نظام مفتی مستفتی انجامید و موجب شد که عالمان شیعه از حوزه مباحث نظری فقهی و کلامی محض، به عرصه سیاسی و کنش های اجتماعی رو کنند.
بررسی عوامل مؤثر بر گرایش ایلخانان مغول به مزارات شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال پنجم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۸
85-110
حوزه های تخصصی:
پس از فروپاشی دستگاه خلافت عباسی و تأسیس دولت ایلخانان در ایران، شیعیان در شهرهای ایران و عراق با آزادی عمل بیشتر به اجرای مراسم و مناسک مذهبی خود پرداختند. آنها به کمک خواجه نصیرالدین طوسی و عالمان شیعه در عراق برای جلوگیری از ویرانی مقابر متبرکه در عتبات عالیات تلاش کردند. از آن پس عالمان شیعه، با نفوذ در دربار ایلخانان و نیز نگارش رساله ها و برگزاری مجالس مناظره در روی آوری سلاطین مغول به مقابر اهل بیت : یاری رساندند. دولتمردان و وزیران ایرانی نیز با انجام برنامه های عمرانی در شهرهای مقدس و اجرای مراسم زیارت در این امر، نقشی مهم ایفا کردند. بدین ترتیب در دوره غازان و الجایتو، رونق شهرهای زیارتی بالا گرفت و در کنار بارگاه ائمه شیعه : عمران و آبادی و جنب و جوش علمی، اقتصادی و مذهبی شیعیان و سادات افزایش یافت. پژوهش حاضر درصدد است ضمن توجه به نقش عوامل مؤثر بر گرایش ایلخانان به مزارات شیعه، پیامدهای آن را بر روند تحولات بعدی جامعه ایران و همچنین تأثیر آن را بر رویکرد و عملکرد ایلخانان بررسی کند. این پژوهش نشان می دهد که چگونه با نقش آفرینی عالمان شیعه و دولتمردان ایرانی، ایلخانان مغول نه تنها یکی از دیرپاترین سنت های مغولی یعنی مخفی نگاه داشتن مدفن بزرگان خود، همچون چنگیز و ایلخانان اولیه را رها ساختند، بلکه سلاطینی مانند غازان و اولجایتو، افزون بر آبادانی شهرهای زیارتی، با ساخت آرامگاه های باشکوه برای خود به رونق فرهنگی و اقتصادی اماکن پیرامون آن و تأسیس بناهای خیریه، مدارس، دارالکتب و... یاری رساندند.