مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
عصر صفوی
حوزه های تخصصی:
بررسی سبک شناختی آثار ادبی به منزله ابزاری برای کشف روابط بین عناصر سازنده متن، زمانی ثمربخش خواهد بود که نسبت اثر با ذهنیت هنری شاعر از یک سو و اوضاع فرهنگی - اجتماعی زمان خلق اثر، از سوی دیگر سنجیده شود. اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری قمری زمانه ای است که ایران آبستن دگرگونی هانی شگرفی سیاسی و اجتماعی است. روی کار آمدن سلسله صفوی و رسمیت یافتن مذهب تشیع شرایط فرهنگی را برای شاعران به گونه ای رقم زد که تا پیش از آن عصر، سابقه نداشت. بابا فغانی شیرازی از شاعران نام آشنای نیمه دوم قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری در همان اوان می زیست. از لحاظ ادبی دوره او، دوره افول سبک عراقی و پیدایی طرزی نو بود که در روزگار ما آن را با عنوان «سبک هندی» می شناسند. بابا فغانی شیرازی از معدود شاعرانی است که قضاوت اغلب منتقدان و شاعران درباره او یک سویه است. کمتر منتقدی را می توان یافت که در تذکره یا در خلال مباحث انتقادی، زبان را خصمانه به نکویش یا جانبدارانه به ستایش بابا فغانی نگشوده باشد. به تعبیری ساده، گویا قضاوت درباره بابا فعانی حد وسط ندارند. شاعران و سخنوران پس از او، یا او را می ستایند یا او را و شعرش را خوار می شمارند. این نوع نگرش به فغانی، باعث شده که او را در کانون ادبی روز گارش فردی موثر بدانیم. پیروزی اغراق آمیز وی از حافظ و تلاشش برای پای ریزی شیوه ای نو در غزل باعث شد که نگارنده در صدد بررسی سبکی دیوان او برآید و نتیجه را در این جستار عرضه کند.
بررسی چگونگی ورود پرتغالی ها به خلیج فارس و تصرف جزیره هرموز(مقاله علمی وزارت علوم)
در مورد چگونگی ورود پرتغالی ها به خلیج فارس و جزیره هرموز فرضیه های گوناگونی وجود دارد. برخی از پژوهشگران ورود پرتغالی ها را از نظر اقتصادی و برخی دیگر از نظر ایدئولوژی دینی بررسی می کنند.با تلفیقی از دو نگاه اقتصادی و مذهبی، می توان زمینه ورود پرتغالی ها را بررسی کرد. مقاله حاضر در پی این است که به چگونگی ورود پرتغالی ها به خلیج فارس، نقش خواجه عطا در شکست اولیه پرتغالی ها در هرموز و انگیزه تصرف جزیره به دست آلبوکرک در سال های 1507 و 1514 بپردازد.
کنکاشی در ویژگی های خیابان صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با کنکاشی در تاریخ شهرسازی ایران و مکاتب آن در ادوار گوناگون، آنگاه که معماری و شهرسازی صفوی را مرور می کنیم با مفهومی به نام خیابان مواجه می شویم که به لحاظ تعریف تشابه زیادی با سبز راه در معنای امروزی دارد، به طوری که می توان سبز راه را مصداقی مدرن برای خیابان های صفوی دانست. این در حالی است که در دستور زبان طراحان منظر و شهرسازان ایرانی، این مفهوم ساختاری کمتر راه می یابد.طی مقاله حاضر کوشش شده است از طریق نگاه تحلیلی به اسناد مکتوب و مصور بجا مانده، تصویری روشن از این عنصر ارزشمند ترسیم شده و اصول مشترک حاکم بر این گونه محورهای مستقیم شهری در عصر صفوی مورد بازشناسی قرار گیرد. در این میان برای دست یافتن به الفبای خیابان های صفوی و بازشناسی اصول حاکم بر آنها جستجو در میان یادداشت های سفرنامه نویسان اروپایی که در عصر طلایی صفوی در ایران گام نهاده اند و تحت تاثیر جاذبه قوی این خیابان ها توصیفاتی دقیق از آنها برجای گذاشته اند راهگشا خواهد بود. چرا که امروزه عمده این خیابان ها یا به کلی از میان رفته اند یا چنان دستخوش تغییر شده اند که به آسانی قابل شناسایی نیستند. در ادامه پس از بیان کلیاتی در باب خیابان صفوی و سیر تحول آن، بر اساس برخی از این توصیفات مشتمل بر پنج خیابان که حاصل کنکاش نویسنده در میان اسناد مکتوب و مصور از ایران عهد صفوی می باشد، اصول کلی حاکم بر این یادگار ارزشمند از معماری و شهرسازی صفوی در دو بخش کالبدی و عملکردی استخراج و تدوین شده است: ویژگی های عملکردی: 1. برقراری اتصال میان عناصر همجوار به ویژه باغات شاهی و تداعی باغی در مقیاس شهر. 2. گردش و تفرج شهروندان و فراهم آوردن بستری که می توان آن را گردشگاه عمومی شهر نامید. 3. ایجاد سلسله مراتب قوی و تاکید بر جایگاه عنصر قطبی کننده (باغ شاهی یا عنصر مذهبی) که در انتهای مسیر استقرار می یافته است. اجزا و عناصر کالبدی: همانگونه که عناصر اصلی باغ ایرانی در سه گروه آب، گیاه و بنا قابل شناسایی هستند، این طبقه بندی را می توان به عناصر کالبدی خیابان صفوی نیز تعمیم داد. جایگاه در ساختار شهر: این خیابان ها عمدتا در حاشیه شهرها و در میان مجموعه ای از باغات احداث می شده اند. به طوری که در دوره های بعدی زمینه توسعه شهرها به خارج از باروهای شهر کهن را فراهم ساخته اند.
ﺗﺄثیر بابا فغانی بر جریان های شعری عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بابا فغانی شیرازی (م.925ق) از شاعران دوران ساز ادبیات فارسی است. طرز تازه او 200 سال شعر فارسی را به انحای گوناگون تحت ﺗﺄثیر خود قرار داده است. شاعران بسیاری در عصر صفوی دیوان او را تتبّع کرده و در زمین غزل های او غزل سروده اند. بررسی دواوین تنها هفت تن از شاعران عصر صفوی؛ یعنی عرفی، نظیری، شانی تکلو، شاپور تهرانی، شفایی، طالب آملی و صاﺋﺐ حاکی از آن است که این شعرا حدود هزار غزل در جواب اشعار بابا سروده اند و این تعداد با بررسی دیوان سایر شعرای این عصر افزایش خواهد یافت. شعر فغانی به عنوان یک نقطه تحوّل در غزل فارسی نیازمند بررسی است. ما در این مقاله دورنمایی از ﺗﺄثیر او بر شاعران عصر صفوی در ایران و شبه قاره ترسیم کرده از دیدگاه ترکیب و انتخاب شعر او را با شاعران پیش و پس از او مورد مقایسه قرار داده ایم.
بررسی حجاب و نوع پوشش زنان زرتشتی در ایران عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت صفویه، هویت جدیدی را برای سرزمین و مردم ایران به وجود آورد که محوریت آن بر پایه مذهب تشیع بود. آموزه های این مذهب به مرور در گفتار ورفتار جامعه تجلی پیدا کرد؛ با این وجود، برخی از گروه های غیرمسلمان در شهر ها و مناطق مختلف ساکن بودند که به شکل معمول، به اعتقادات دینی خود و باور ها و رفتارهای مذهبی خویش پایبند بودند. زرتشتی ها از مهم ترین این گروه ها بودند که نوع زندگی و آداب و رسوم و اعتقادات آنها مورد توجه تاریخ نگاران به ویژه سیاحان اروپایی عصر صفوی قرار گرفته است. توجه به نوع پوشش و حجاب زنان زرتشتی و تصویری که از این رفتار اجتماعی آنها در منابع این دوره وجود دارد، این پرسش را ایجاد می کند که چه متغیرهایی در نوع حجاب و پوشش زنان زرتشتی عصر صفوی نقش داشته اند؟
برای پاسخگویی به این پرسش که هدف اصلی این مقاله است، فرضیه ذیل به آزمون گذاشته شد: «آموزه های دینی زرتشت و تاکید بر حجاب در این آیین و جایگاه حجاب در ایران به عنوان یک ضرورت برای زنان، همراه با آموزه های شیعی رایج در عصر صفوی در انتخاب نوع حجاب و پوشش زنان زرتشتی آن دوره نقش اساسی داشته است».
موضوع این بررسی در حوزه جامعه شناسی تاریخی قرار می گیرد. در این بررسی از روش تحقیق تاریخی استفاده شده و جمع آوری داده ها بر اساس نوشته های سیاحان اروپایی و مورخان ایرانی عصر صفوی صورت پذیرفته است. در تحلیل نظری موضوع، یافته های تاریخی با استفاده از نظریات کارکرد گرایی در حوزه جامعه شناسی مورد بررسی قرار گرفته است. بر مبنای این دو نوع بررسی، یافته اساسی تحقیق، فرضیه فوق را تایید می کند و نشان می دهد چگونه این سه عامل اساسی در پدیداری نوع حجاب و پوشش زنان زرتشتی عصر صفوی موثر بوده اند.
نقاشی عصر صفوی (مکتب تبریز و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ ایران، وقایع مهم سیاسی همیشه بر تحولات نقاشی ایران تاثیر بسیاری نهاده و تغییر حکومت ها اغلب با جابه جایی هنرمندان و ادغام سنت های هنری همراه بوده است؛ برای مثال با تشکیل حکومت صفوی و فتح تبریز و هرات توسط شاه اسماعیل اول صفوی، شاهد انتقال هنرمندان مکتب هرات و در پی آن شکل گیری مکتب دوم تبریز هستیم. دو جریان عمده در شکل گیری این مکتب تاثیر داشته که عبارت است از:
1. سبک خیال پردازانه و زیبای ترکمانان با ویژگی هایی، چون منظره نگاری خیال انگیز، فضاسازی مفهومی و... که نماینده برجسته آن سلطان محمد تبریزی است.
2. سبک طبیعتگرا و آکادمیک هرات با ویژگی هایی، چون فضاسازی، اهمیت دادن به انسان و... که نماینده شاخص آن کمال الدین بهزاد هراتی است.
از هم آمیزی این دو جریان، سبک قوی و پرمایه مکتب تبریز شکل می گیرد که نتیجه آن به خوبی در کتاب های ارزشمند «شاهنامه شاه تهماسبی»، «خمسه نظامی» و «هفت اورنگ جامی» مشاهده می شود. اما دیری از تکمیل این کتاب ها نگذشته بود که شاه تهماسب از پشتیبانی این هنرها دست کشید و به زهد و تقوا گرایید. در نتیجه، تحولاتی در هنر نقاشی به وقوع پیوست که حاصل آن مهاجرت بسیاری از هنرمندان به کشورهای دیگر، از جمله هند و عثمانی بود و بسیاری دیگر نیز در جست و جوی کار به شهرهای دیگر رفتند و برخی هم به صورت مستقل مشغول به کار شدند؛ درنتیجه، ساختار نظام اجتماعی نقاشی متحول شد. با به حکومت رسیدن شاه عباس اول صفوی هنرهای ایران از نو رونق یافتند و این خود زمینه ای شد برای تشکیل مکتب اصفهان به عنوان آخرین بارقه نگارگری اصیل ایرانی. در این مقاله مشخصات سبک «بهزاد»، «سلطان محمد» و «رضا عباسی» در مقام هنرمندان شاخص مکتب های تبریز و اصفهان بیان می شود.
نقش عوامل طبیعی در توسعه و رکود قزوین در دوران صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قزوین از جمله شهرهایی است، که پس از انتخاب آن به عنوان پایتخت عصر صفوی، اهمیت ویژه و منحصر به فردی یافت و دوره درخشانی از عمران و توسعه شهری را در زمان شاه تهماسب آغاز کرد. از نظر روند توسعه، در این دوره ساخت بناهای مختلف و گسترش فضای شهری جلوه ای خاص به این شهر بخشید. اما با گذشت نیم قرن و سعی و تلاش دولتمردان صفوی در گسترش و رونق شهری به دلایل مختلف، این شهر نتوانست تغییرات چندانی را به خود بگیرد، که از جمله آنها عوامل محیطی و بروز حوادث طبیعی بوده است، از این رو در دوره حکومت شاه عباس اول، پایتخت از این شهر به اصفهان انتقال یافت. بررسی عوامل محیطی چون، موقعیت جغرافیایی و استراتژیکی، خاک منطقه، آب و هوا، منابع آب وحوادثی چون زلزله، سیل و شیوع بیماریها در توسعه و رکود شهری قزوین در دوره پایتختی و پس از آن تأثیر زیادی داشته است و در خور پژوهشی جدی است. از این رو در این تحقیق تلاش گردیده است تا نقش این عوامل از زوایای مختلف مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
برخی نکات و بن مایه های داستانی منظومه پهلوانی- نقالی زرین قبا نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زرین قبانامهمنظومه بلندی در 23,133 بیت است که احتمالاً در عصر صفویه سروده شده است. سرایندة اثر گمنام است و موضوع آن با آمدن فرستاده حضرت سلیمان(ع) به نام زرین قبا به دربار کیخسرو و رویارویی او با ایرانیان آغاز می شود. پس از آن، حوادث متعددی به شیوه داستان در داستان پیش می آید و نقش ورزان اصلی آن ها نیز پهلوانان سیستان (رستم و فرزندان و فرزندزادگان او) هستند. ساختار، محتوا و زبان این منظومه به طور کلی نقالی- عامیانه است و از این نظر، بررسی نکات و مضامین داستانی مهم آن در بازشناسی و تکمیل بن مایه های ادب عامیانه- نقالی ایران در موضوع پهلوانی مفید خواهد بود. در این مقاله، شماری از این گونه موضوعات را ذیل چهار عنوانِ عناصر سامی و اسلامی، اشارات نادر و یگانه، موضوعات و مضامین دیگر، والگوگیری از داستان های دیگر بررسی کرده ایم.
بازشناخت «نامه نامی» اثری ناشناخته از خواندمیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترسل یا شیوه نامه نگاری از گونه های مهم ادبیات منثور است که در دوره صفوی شکوه و رونقی تازه می یابد و آثار متعددی هم در این باره تألیف شده است. از این میان، نامه نامی اثر خواندمیر متوفی قرن دهم، دارای اهمیت والایی است و با این حال در بین متون سبک منشیانه کمتر به آن پرداخته شده است. این اثر مجموعه ای است از مراسلات و منشآت که آن ها را خواندمیر به عنوان دستور کتابت و انشا برای منشیان و مترسلان، از رسایل و مکاتبات رسمی و درباری پیشینیان جمع کرده است. این اثر یکی از متون تاریخی دوران تیموری و آغاز دوران صفوی است و علاوه بر داشتن جنبه ادبی، از نظر تاریخی نیز حائز اهمیت است. نثر این کتاب نمونه زیبایی از نثر منشیانه و مسجع فارسی است.
تتبع در اشعار ملاصدرا از منظر توصیف برخی گروه های اجتماعی عصر وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملاّصدرا یکی از فیلسوفان بزرگ عصر صفوی است که صوفیان و دانشمندان صاحب قدرت این روزگار را در قالب آثار مختلف خود توصیف، ترسیم و نقد می کند. وی مانند بسیاری از حکما و فلاسفة شیعه در این دوره، مشربی ذوقی و صوفیانه اتّخاذ می نماید و در مقام دفاع از تصوّف و ردّ و انکار تشرّع خشک ظاهری و فقهای منسوب به حکومت برمی آید و با تلفیق و ترکیب متناسبی از براهین عقلی و کشف و شهودهای عرفانی موجد حکمت صدرایی و عرفان فلسفی و تصوّف شیعی می گردد که بازتاب این تفکّرات در آثار گوناگون وی دیده می شود. از جمله آثار ذوقی ملاّصدرا که جلوه گاه اندیشه های ناب و متعالی اوست، مجموعه اشعار صوفیانة وی می باشد که در عین حال، آیینة تمام نمایی از روزگار و ابنای زمانة اوست و سرشار است از بُن مایه های کلّی تصوّف با رویکردی جدید که عبارتست از ترکیب تعالیم نظری تصوّف با عرفان عملی و فلسفه. این پژوهش بابررسی اشعارصوفیانةا و به روش تحلیلم حتوا ضمن استخراج ومعرّفی این موتیف های صوفیانه،در صدد پاسخ به این پرسش است که چگونه ملاّصدرا بابه کارگیری برخی از موتیف ها، اصطلاحات ورمزهای ادبیّات تصوّف چون عشق، می وساقی وخرابات و...درمنظومةتداعی های عارفانه به توصیف برخی از گروه های اجتماع عصر خویش می پردازد و تا اندازه ای، بعضی منش هاوکنش های صوفیان،عالمان،فقیهان ومتشرّعان زمانةخویش را بازمی نمایاند.
The Impact of Timurid Gardens in Samarkand on Safavid Gardens in Isfahan (Chaharbagh) (تأثیرات باغ های تیموری در سمرقند بر باغ های صفوی )در اصفهان (خیابان چهارباغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ یکی از زیباترین فعالیت های انسان، آفرینش باغ بوده است. هنر باغ سازی یکی از کهن ترین هنرهای ایرانیان است که دارای سنت های ارزشمند و قدرتی معنوی است. قدم نهادن در باغ های ایرانی، ما را به این اندیشه وا می دارد که چه رمز و رازی در پس ظاهر آراستة آنها نهفته است که بعد از گذشت قرن ها کهنه نمی شوند و همچنان با منظری جذاب، انسان امروز را به سوی خود دعوت می کنند. شکل باغ در ایران از دیرباز تاکنون با طبیعت و میزان آب تناسبی کامل داشته است. اطلاعات درباره باغ های سمرقند به گزارش های کلاویخو و تعدادی مقاله محدود شده و در حال حاضر اثری از بیشتر باغ های سمرقند و اصفهان دیده نمی شود. هدف اصلی این مقاله بررسی ساختار فیزیکی باغ های سمرقند و اصفهان و تأثیرات باغ های تیموری در سمرقند بر باغ های خیابان چهارباغ اصفهان در دوره صفوی است تا اینکه محتوای این مطالعات، گامی در جهت مطالعات بیشتر در این زمینه باشد.
در این راستا با رویکرد توصیفی- تاریخی، مروری به شناخت عناصر شکل دهنده باغ های دو دوره تیموری و صفوی و شباهت ها و تفاوت ها در این باغ ها با دو دوره زمانی متفاوت پرداخته می شود و در واقع توصیفاتی که درباره باغ های این دوران (تیموری - صفوی) شده، بسیار مفصل تر از توصیفاتی است که از باغ های دورانی قبلی شده و این، کمک بزرگی به شناخت باغ های این دو دوره تاریخی کرده است و به این سؤال که باغ های دورة تیموری و به ویژه باغ هایی که تیمور در سمرقند ایجاد کرد، تا چه اندازه بر باغ های بعد از خود در دوره صفوی تأثیر داشته ، پاسخ داده می شود. برای بررسی باغ های این دو دوره از منابع تاریخی و سفرنامه ها و اسناد و مدارک به جا مانده از آن دوران و نتایج و مطالعات انجام شده توسط پژوهشگران معاصر استفاده شده و به این نتیجه رسیده که باغ سازی به شیوه صفوی و به طور خاص خیابان چهارباغ ریشه در دوران تیموری داشته است.
سیادت و جنسیت؛ بررسی مفهوم سیادت در دو نسخه خطی نویافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم نیازمند بررسی در تاریخ اسلام و ایران، به ویژه در دورة صفوی، مفهوم سیادت است. گرچه این مفهوم از آغاز تا دورة صفویه مسیری انقباضی (هاشمی، طالبی، علوی، و فاطمی) طی کرد، دربارة انتساب سیادت (پدری یا مادری) دیدگاه های تازه ای نیز پدید آمد. نگارندگان این مقاله موفق شدند دو رساله به نام های الاشراف علی سیادة الاشراف تألیف سیدحسین بن مجتهد کرکی (د 1001ق) و رسالة فی اولاد البنات یا اثبات سیادة اولاد الاناث تألیف سیداحمد بن زین العابدین علوی عاملی (د 1060ق) را بازشناسی کنند که نویسندگان آن ها درصددند ره یافتی متفاوت با گفتمان غالب عصر خویش دربارة انتساب سیادت ارائه دهند. هم چنین در این پژوهش برآنیم ضمن بازشناسی و معرفی این دو نسخة خطی با تکیه بر تحلیل تاریخی مفهومی و متنی نسخ فوق به بررسی اندیشه های مؤلفان آن دربارة مفهوم سیادت بپردازیم.
تحلیل کیفیت بازنمایی مقام سلطنت در گفتمان سفرنامه نویسی عصر صفوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نهاد سلطنت در دولت ملی، مقتدر و دارای ایدئولوژی تمایزبخش صفویه که در شخص پادشاه نمود داشت، یکی از کانون های توجه سفرنامه نویسان خارجی آن روزگار است. پژوهش پیش رو، می کوشد با بهره گیری از روش شناسی تحلیل گفتمان انتقادی، به ویژه خوانش تئو فن لیوون از مفهوم بازنمایی، به بازنمایی تصویری بپردازد که گفتمان سفرنامه نویسی عصر صفوی از نهاد سلطنت ارائه می دهد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در این سفرنامه ها فراگرد بازنمایی شاه صفوی در دو زاویه به انجام رسیده است: نخست، بازنمایی نهاد سلطنت به عنوان امری ناظر بر متافیزیک و سنّت، و دوم، بازنمایی مقام سلطنت به عنوان نهاد و جایگاهی معطوف به کارآمدی و کارایی. تصویر برآمده از بازنمایی در این سفرنامه ها، دایره ای گسترده ای از معنادهی و انتساب دال ها به مدلول ها و مصادیق را دربرمی گیرد. در این منطق، مقام سلطنت در عصر صفوی، دارای دو کیان مادی و فرامادی تصویر شده است. در این بازنمایی، شاه در نسبت با پنج منبع مشروعیت بخش این خاندان، یعنی: تصوف، تشیع، سنّت ایران شهری (شاه آرمانی ایرانی)، خوانش ایرانی شیعی از خلافت اسلامی و امواج اوّلیه مشروعیت مبتنی بر کارآمدی برآمده از موج نوپدید مدرنیته غربی تصویر شده است. این سفرنامه نویسان، کوشیده اند تا در کنار وصف شخص شاه، کیفیت ارتباط وی با دربار، نخبگان و طبقات و شئون اجتماعی را نیز بازنمایی کنند. از دید آنان، رابطه میان نهاد سلطنت و دیگر طبقات، به جز سلسله علما و فقهای شیعه، عموماً یک سویه، خطی و از بالا به پایین بوده است.
بازتاب زندگی اجتماعی زنان عصر صفوی در سفینه فطرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از حکایات و داستان ها غالباً به عنوان منبعی تاریخی یاد نمی شود و کمتر جایگاهی در مطالعات تاریخی دارند. یکی از معدود حکایت نامه های باقیمانده از عصر صفوی، کتاب «سفینه فطرت» است. این اثر منحصر بفرد که بخشی داستان، بخشی مطایبه و لطیفه و بخشی هزل است، نه تنها به بازگویی برخی داستان ها و حکایات پیشین پرداخته است، بلکه حکایت هایی را از عصر خود و منسوب به شخصیت های آن دوره روایت کرده است. در این اثر زن نقش فعالی در جامعه دارد. در کوچه و بازار گردش می کند و مایحتاج خود را به ذوق و سلیقه خویش انتخاب می کند، همراه همسر و حتی تنها به سفر می رود و نهایتاً زنی خانه نشین و به دور از مسائل جامعه خویش نیست. عبارات بکار رفته و واژه هایی که برای نامیدن زنان بیان شده و نیز فضاسازی داستان همه حکایت از نوعی تسامح و حتی شاید کنار گذاشتن چارچوب های اجتماعی متداول عصر نویسنده است. در این جا این سوال مطرح است که نگاه فطرت به نقش زن و جایگاه او در جامعه چگونه بوده است؟ فرضیه ارائه شده آن است که: فضای فکری نویسنده که نیمی از عمر خویش را در هندوستان گذرانده است بر بینش او تاثیر قابل توجهی داشته و نوعی تسامح در گفتارش به وجود آورده است. تسامحی که در نوشتار دیگر نویسندگان دیگر به چشم نمی خورد.
طاعون در ایران عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پاسخ گویی به نیازهای طبی در هر جامعه ای در قالب نظام طبی آن جامعه عملی می گردد لذا پژوهش حاضر براساس این مسئله شکل گرفته است که رویکرد شناختی و رفتاری در مقابله با بیماری مسری طاعون در جامعه ایران عصر صفوی در چه فضایی از گفتمان طبی و بر اساس چه روش هایی صورت می گرفت و بروز آن چه مصائبی را به دنبال داشت؟ یافته های پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی-تحلیلی نشان می دهد که نظام طب ایران عصر صفوی در مواجهه با بیماری طاعون از حوزه های مختلف معرفتی طب جالینوسی با طرز تفکر اخلاطی، طب مبتنی بر اصول تفکر اسلامی و طب عامیانه رایج در میان مردم بهره می برد. به لحاظ شناختی، عدم شناخت و ناآگاهی نسبت به عامل بیماری زا، سردرگمی در رویکرد رفتاری و شیوه های درمانی را به دنبال داشت ازاین رو پیشگیری از ابتلا به بیماری به شکل های گوناگون در اولویت قرار داشت و شیوه های مختلف درمانی نیز نه برای علاج منشأ و اصل بیماری که اغلب برای رفع عوارض و نشانه ها مورداستفاده قرار می گرفت. نتیجه متعاقب بروز طاعون در جامعه عصر صفوی، تلفات جمعیتی، مشکلات اقتصادی، قحطی و ناامنی راه ها بود.
نقالی؛ گفتمان فرهنگ دینی در عصر صفوی واکاوی نقل دینی در منظومه زَرّین قَبانامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زرین قبانامه، از سَراینده ای ناشناس، یکی از متون منظوم پهلوانیِ نقالی/عامیانه در دوره ی صفوی است. ناظم زَرّین قَبانامه، گاهی داستان های متن را از زبان پیر گوهرفروش و ترجمان نقل کرده است که قرینه ای بر شفاهی/ شنیداری بودن روایات منظومه به شمار می آید. پرسش اصلی مقاله ی حاضر این است که: منظومه های نقالی- از جمله زرین قبانامه- چه نقش و تأثیری در گفتمان فرهنگ دینی عصر صفوی داشته اند؟ در پاسخ به این پرسش، به شیوه ی تحلیلی و با روش کمی در گزینش داده ها، و با روش کیفی در تحلیل یافته ها، به بررسی موضوع مقاله پرداخته شده و این نتیجه به دست آمده است که نقالی راهی برای تبلیغ و ترویج مذهب در دوره ی صفوی بوده است. تاریخ نقالی در ایران نشان می دهد از قرن سوم هجری که ایرانیان به نقل داستان ها و حکایت های حماسی می پرداختند تا با نفوذ اعراب مبارزه کنند؛ با پیدایش گرایش شیعه و سنی که دو گروه مناقب خوان و فضایل خوان را دربرابر هم قرار داد، نقالی پیشه ای تأثیر گذار بر گفتمان دینی عصر خود بوده است؛ به ویژه در دوران صفوی که عصر رونق شاهنامه خوانان و نقالان است و گاه میان روایت های حماسی یلان و پهلوانان با مذهب رایج احساس تعارض ایجاد می شده است، نقالی، گفتمان فرهنگ دینی به شمار می آید.
جریان شناسی نثر ادبی در دوره صفوی، با تکیه بر آثار نصیرای همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۹۶
23-53
حوزه های تخصصی:
در میان زوایای تاریک تاریخ ادبیات فارسی، جریان انشانویسی و متعلقات ان به ویژه در دوره صفوی بسیار مهم و قابل تحقیق است. صرف نظر از این که هنوز بسیاری از اطلاعات ما در باب انواع ادبی منثور کلاسیکمان ناقص و بعضاً اشتباه است، باید گفت که در دوره مورد بحث، خلاف تصور رایج، جریان انشانویسی از مهم ترین فعالیت های ادبی به شمار می رفته و خلاف شعر که زمام اختیارش درست یا غلط بعضاً در دست عوام افتاده بود و مدعیانی بی وجه پیدا کرده بود، نثرنویسی شان خود را هم چنان از لحاظ ادبی و اجتماعی حفظ کرده بوده؛ به گونه ای که بی هیچ ارزش گذاری باید گفت که انشاء همچنان نشانه فضل و کمال حقیقی بود. برخی از ادبای این عصر مانند ظهوری ترشیزی، میرزا جلالا و طغرای مشهدی در حکم سلسله داران جریان نثرنویسی به شمار می امدند که نصیرای همدانی از برجسته ترین ایشان است. از این شخص و اثار وی تا به امروز اطلاعات بسیار اندک و مغشوشی به دست رسیده است؛ بهخصوص ان که به واسطه تشابه نام و تخلص و تقریب زمانی با شخصیت های ادبی دیگری درامیخته است. تحقیق حاضر که در اصل کوششی است برای یافتن حلقه های مفقوده جریان های ادبی تاریخ ادبیات فارسی و شناخت و معرفی گم نامان بزرگ ادوار مهم این حوزه ، مبتنی بر اطلاعات دست اول از اثار خطی نصیرا و منابع ادبی-تاریخی ان روزگار است. این پژوهش عملاً نخستین تلاش برای روشن شدن ابهامات زندگی و اثار این نویسنده دوره صفوی است که شاعر برجسته و سخته ای نیز در این دوره به شمار می اید.
سابقه و سبب برگزاری سیزده بدر در سنت های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ششم خرداد و تیر ۱۳۹۷ شماره ۲۰
136-168
حوزه های تخصصی:
در ایران و کشورهای متأثر از فرهنگ ایرانی، روز سیزدهم فروردین ماه هر سال مردم از خانه ها بیرون می روند و از بام تا شام به گردش و شادی می گذرانند. این روز که اصطلاحاً «سیزده بدر» نامیده می شود و یکی از مشهورترین آیین های نوروزی است هیچ سابقه مکتوبی در منابع ادبی و تاریخی قدیمی ندارد و کهن ترین اسناد مربوط به آن ظاهراً از دوره فتحعلی شاه قاجار است. خاطرات و سفرنامه های عصر قاجار نشان می دهد که هم شاه و رجال درباری و هم عامه مردم، مراسم روز سیزدهم فروردین را به صورت رسمی و گسترده اجرا می کردند. در باورهای باستانی ایرانیان روز «سیزدهم» تیرماه بدشگون بوده و از سوی دیگر بنا بر اقوال و احادیثی روز «سیزدهم» همه ماه های ایرانی بد و نحس است. با این پیشینه و پشتوانه برای نحوست روز «سیزدهم»، ایرانیان دوره قاجار معتقد بودند که در روز سیزده فروردین احتمال دارد خانه هایشان ویران شود و نیز بلاهای سال جدید در این روز تقدیر و تعیین می شود. به همین دلیل برای در امان ماندن از زیان های این روز و راندن نحسی آن، به دشت و باغ می رفتند و تفرج می کردند. محققان معاصر هم حدس ها و نظریات گوناگونی (حداقل چهارده دیدگاه) درباره علت مراسم «سیزده بدر» مطرح کرده اند که از آن میان نمادینگی روز سیزدهم برای هزاره سیزدهم در باورهای ایرانی- که زمان پایان عمر دوازده هزار ساله گیتی و آغاز آشوب و تباهی نهایی است- محتمل تر می نماید. در نگارش این مقاله بسیاری از مآخذ ادبی و تاریخی و نوشته ها و پژوهش های معاصران با استقصایی تقریباً تام (در متون چاپی، پیکره های زبانی و نرم افزارها) بررسی و سپس بر اساس شواهد به دست آمده، درباره سابقه و سبب برگزاری «سیزده بدر» بحث و نتیجه گیری شده است.
پژوهشی بر نگاره های نسخه خطی دیوان حافظ کتابخانه پرینستون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
88 - 103
حوزه های تخصصی:
اشعار حافظ به دلیل ابهامات پیچیده، معنای غیرصریح و امکانات تفسیری گوناگون قابلیت تصویری کمتری نسبت به شعر دیگر شاعران فارسی زبان دارند؛ از این رو نسخه های مصور کم شماری از دیوان وی در دست است و عمده نمونه های تصویرشده نیز متعلق به عصر صفوی و پس از آن می باشند. مسئله اصلی در پژوهش حاضر معرفی و مطالعه یکی از این نمونه های نفیس و مهجور است که در سال 926 ه.ق پدید آمده و هم اکنون در کتابخانه دانشگاه پرینستون آمریکا نگهداری می شود. این نسخه ارزشمند شش نگاره را در خود جای داده است که کشف تعاملات میان متن شعر و تصویر و همچنین مداقه در ویژگی های بصری آن هدف نوشتار پیش رو می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و گردآوری اطلاعات از طریق منابع کتابخانه ای و مشاهده مستقیم صورت پذیرفته است و در پی پاسخگویی به این سوالات است که 1. نحوه تأثیر پذیری نگارگر از متن شعر به چه صورت بوده است؟ 2. مشخصه های بصری و مضمونی نگاره های این دیوان چیست؟ نتایج نشان داد هنرمند نگارگر حتی المقدور و به شیوه قراردادی مرسوم، وفاداری اش را به متن شعر نشان داده است. وی با بهره گیری از چیدمان مارپیچ عناصر انسانی، گزینش نمادین رنگ ها و فضاسازی تمثیلی، سعی در القای تصویری هماهنگ با مفاهیم عرفانی اشعار حافظ داشته و با تکرار نمادپردازی ها و صورت ها در موضوعات مشابه فضای تجسمی متناسب با مضمون را پدید آورده است.
یادمانی ناشناخته در زاوغان: مسجد جمعه یا عمارت؟
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال سوم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۸
127-140
حوزه های تخصصی:
واقعیت این است که تعدادی از یادمان های باستانی مشهود ایران، ناشناخته مانده است و علّت آن نیز نامنظم بودن فعالیت های باستان شناسی در ایران است که باعث شده تا از یک طرف بسیاری از مناطق به دلیل فقدان پژوهش های هدف مند و علمی باستان شناختی همچنان ناشناخته باقی بمانند و ازطرفی در مناطقی که پژوهش ها تمرکز داشته، تأکید بر دوره ای خاص صورت گیرد. برخی از این یادمان ها که در دهه های اخیر کشف شده، کاربری نامشخص داشته اند. یکی از این آثار، بنایی است منسوب به مسجد جامع زاوغان که در کوچه باغ های ورودی شهر سمنان واقع شده است. پژوهش حاضر توصیفی است از بقایای اندکی از این بنا؛ سازه ای که تنها یک سردر مرتفع و چند حجره از آن باقی مانده و اهالی به آن «مسجد جامع» می گویند و تا کنون کتیبه ای و یا آثار تکمیلی از آن یافت نشده است تا مسجد بودن آن را اثبات کند؛ حتی در ورودی یا احتمالاً ایوان صحنِ آن نیز کمی اختلاف درجه با قبله وجود دارد که باعث شده نگارندگان با دیده تردید به وجود کاربری مسجد بنگرند. هدف اصلی این پژوهش نیز معرفی این بنای نسبتاً نویافته است ازطریق مطالعات میدانی که شامل کاوش های پی گردی، بررسی سطح الأرضی، مشاهدات مستقیم و مستندنگاری. مهم ترین نتایج این پژوهش نشان می دهند که این عمارت دروازه ای در جاده خراسان بزرگ بوده که رو به سوی شهرری داشته و در دوره تیموری و صفویه دایر بوده است. در حین بحث درمورد این عمارت، راهکار هایی برای نگهداری و مرمت بنا نیز ارائه می شود. با این حال این ابتدای کار پژوهش و کاوش در این محل و بنا بوده و امیدواریم که تداوم یابد.