فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۲۱ تا ۶٬۰۴۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
نشست تخصّصی «هستی شناسی و فلسفه هویت در فراجهان (متاورس)» دوشنبه، 26 اردیبهشت 1401 شمسی، به دو صورتِ برخط و حضوری در سالن گلستان هنرِ فرهنگستان هنر، با حضور و سخنرانی متخصّصان و صاحب نظران این حوزه: دکتر یونس سخاوت (معاون گروه تخصّصی چندرسانه ای فرهنگستان هنر)، دکتر مظفر پاسدار (معاون پیشین توسعه مدیریت و منابع انسانی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران)، دکتر شمس الملوک مصطفوی (رئیس گروه تخصّصی فلسفه هنرِ فرهنگستان هنر) و دکتر حمید شهریاری برگزار شد. آنچه در ذیل از نظر شما خوانندگان گرامی می گذرد، شرح بیانات دبیرکل مجمع تقریب مذاهب اسلامی و استادیار پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم اسلامی و انسانی (سمت)، دکتر حمید شهریاری است که به بیان مفهوم متاوِرس، ویژگی ها و چالش های اصلی آن پرداخته شده است.
طبقات صدریّة و جلالیّة، تعداد، ترتیب و انگیزه نگارش
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۳ مرداد و شهریور ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۹۵)
149 - 164
حوزههای تخصصی:
شرح تجرید قوشچی از کتا بهایی است که مورد اهتمام علما قرار گرفته، شروح و حواشی متعددی بر آن نگاشته شده است. مرحوم صدر الدین محمد دشتکی و علامه دوانی چند حاشیه بر این کتاب به رشته تحریر درآورد هاند که تحت عنوان معرو فاند. این حواشی ناظر به » طبقات صدریّه و جلالیّه « یکدیگر بوده و م یتوان آن ها را مناظره علمی مکتوب میان این دو عالم مکتب شیراز قلمداد کرد. در تعداد و سیر تألیف این حواشی، میان اندیشمندان اختلاف نظر وجود دارد. برخی، تعداد حواشی صدر الدین دشتکی را دو و برخی دیگر سه حاشیه دانست هاند. در این نوشتار، علاوه بر معرفی اجمالی مکتب شیراز و سبک نگارش متون علمی در این دوره، با استناد به عباراتی که در این حواشی آمده است اثبات م یشود که مرحوم دشتکی دارای دو حاشیه و مرحوم دوانی دارای سه حاشیه است که مرحوم دوانی شروع کننده اولین حلقه از این سلسله حواشی است.همچنین غرض اصلی تألیف هر یک از حواشی مورد بررسی قرار گرفته است.
تحلیل اخلاقی دوگانه عدالت و مصلحت با تأکید بر اندیشه امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۷
۴۸-۲۷
حوزههای تخصصی:
سالیان متمادی این مسئله اخلاقی مطرح است که چگونه می توان بین عدالت و مصلحت ارتباط برقرار کرد؛ برهمین اساس، عدالت و مصلحت از موضوعات شاخصی است که در کلام امام علی× به آن پرداخته شده است. تعاریف مختلفی از عدالت مانند «یَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا»، «إِعطَاءُ کُلِّ ذِی حَقٍ حَقَّهُ» در کلام حضرت بیان گردیده و امام× با عباراتی مانند «صَلاحُ الرّعیّهِ بِالعَدلِ» به مصلحت عدالت بنیان اشاره نموده است. از طرف دیگر، موانع اخلاقی مختلفی در راه اجرای عدالت اجتماعی وجود دارد. در این پژوهش تلاش شده تا با روش توصیفی تحلیلی ترابط عدالت امام علی× و مصلحت با رویکردی اخلاقی مورد کاوش قرار گیرد. از یافته های این پژوهش این است که عدالت، مقوم اخلاق و سبک زندگی اسلامی بوده و حیات اجتماعی بدون عدالت امکان پذیر نخواهد بود. علاوه بر آن، در تهافت میان عدالت و مصلحت، عدالت با در نظر گرفتن مصلحت مقدّم می گردد.
تجزیه سیاسی ماوراءالنهر در ادوار سه گانه ازبکی، تزاری و بلشویکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرزمین ماوراءالنهر با وجود پیوستگی جغرافیایی - فرهنگی و سیاسی با ایران، پس از قرون میانه سرنوشت متفاوتی یافت. مهم ترین وجه تمایز آن دو، در یکپارچگی قدرت سیاسی در ایران و تکثّر حوزه های قدرت در ماوراءالنهر بود. این سرزمین در قرون گذشته بارها تمرکز سیاسی را تجربه کرده بود، اما قرن دهم قمری را باید نقطه پایان یکپارچگی سرزمینی آن بدانیم. از این زمان، در طول چهار قرن تجزیه سیاسی و سرزمینی به تدریج بسط یافت و در نهایت در گسترده ترین شکلش در دوران شوروی تثبیت و در قالب نزاع های داخلی به امروز نیز کشیده شد. مسئله اصلی نوشتار حاضر این است که علل تداوم و تثبیت تجزیه قدرت سیاسی در دوران جدید تاریخ این سرزمین چه بوده است؟ پاسخ آغازین ما این است که «غلبه ساختار سیاسی بدوی در میان ازبکان، نگرانی از واکنش قدرت های رقیب به تصرف یکپارچه منطقه در عهد تزاری، بیم شکل گیری هویت یگانه ملی و خروج از سلطه استعماری در این دوره و عهد شوروی، موجب تداوم تکثر سیاسی و حتی تمرکز ستیزی گردید».
بازپژوهی ادلۀ حرمت نکاح با زن کافر غیرکتابی (با تأکید بر مصلحت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
319 - 340
حوزههای تخصصی:
امکان ازدواج با زنان غیرمسلمان در طول تاریخ اسلامی، مسئله ای بحث برانگیز بوده که در برخی ابعاد آن مثل ممنوعیت ازدواج با کفار غیرکتابی، ادعای اجماع امامیه و اهل سنت مطرح شده است، با توجه به ارتباطات روزافزون جوامع امروزی به خصوص با کشورهای شرق آسیا که نوعاً غیرکتابی محسوب می شوند و لزوم توجه به نیازهای جنسی حلال، بازپژوهی این ازدواج ضروری است. بنابراین با تحلیل ادلۀ حرمت چنین ازدواجی، از جمله مدرکی بودن اجماع بر حرمت و عدم احراز حرمت نکاح با زن کافر غیرکتابی از ادلۀ دیگر مثل آیات و روایات و همچنین وجود اماراتی مانند اصاله الحلیت در ازدواج و احتمال مشرک بودن مجوس و جواز نکاح با زنان آنها، به عنوان کافر غیرکتابی، از منظر برخی فقها امکان جواز چنین نکاحی ولو موقت در فقه امامیه، دور از مصلحت نیست. از طرفی با توجه به مبانی برخی مذاهب فقهی مبتنی بر حجیت مصالح مرسله، با توجه به امکان اثبات عدم ظهور نصوص در حرمت نکاح با زنان کافر غیرکتابی و همچنین وجود مصالحی مانند نیاز به ارتفاع امیال جنسی حلال مردان مسلمان، در کشورهایی که مردم آن کافر غیرکتابی اند، جواز نکاح با زنان غیرکتابی بعید نیست..
عملکرد رصدخانه مراغه در گسترش دستاوردهای علم نجوم در عصر ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۱
55 - 79
حوزههای تخصصی:
رصدخانه مراغه از مهم ترین رصدخانه های دوره اسلامی است که در سده هفتم هجری قمری و در زمان سیطره ایلخانیان بر ایران ساخته شد. پایه گذاری رصدخانه مراغه به مثابه مرکزی آموزشی و پژوهشی؛ زمینه های گردهمایی دانشمندان، گردآوری اسناد و کتب علمی معتبر و انجام پژوهش در فضایی آزاد به همراه امکانات لازم را فراهم ساخت. نتیجه آنکه ارائه دستاوردها و کشفیات این مرکز علمی در جهان آن روز است. آوازه و شهرت این مرکز علمی باعث گردید تا توجه بسیاری از سرزمین ها را به سوی خود جلب سازد تا جایی که بعضی حکمرانان، آرزو می کردند تا بتوانند نظیر چنین مرکزی را در سرزمین خویش برپا ساز ند. حال با توجه به اهمیت این مجموعه پر ارزش از نظر تاریخ علم ایران و جهان، سؤالی که ضرورت پاسخ گویی به آن وجود دارد، این است که عملکرد رصدخانه مراغه به عنوان مهم ترین مرکز علمی پژوهشی دوره ایلخانان<strong> </strong>در گسترش علم نجوم چگونه بوده که به الگویی برای ساخت رصدخانه های دیگر تبدیل شده است؟ پژوهش حاضر قصد دارد با روش توصیفی-تحلیلی و با اتکا به منابع کتابخانه ای به این سؤال پاسخ بدهد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که رصدخانه مراغه به تمام معنی یک مرکز علمی پژوهشی و آموزشی بود. این بنیاد علمی بی نظیر همچون فرهنگستان های پیشرفته امروزه، فضای بسیار وسیعی را در جای مناسبی در مراغه به خود اختصاص داده بود که باعث گردید این رصدخانه به عنوان مهم ترین مرکز علمی پژوهشی و نجومی دوره ایلخانان در سده هفتم هجری قمری شناخته شود.
تبیین اجمالی نظریه طراحی هوشمند ناظر به نظریه تکامل داروینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ شماره ۲۹۶
25-38
حوزههای تخصصی:
نظریه طراحی هوشمند به عنوان نظریه ای علمی که منتقد نگاه های داروینی به مسئله چگونگی پیدایش موجودات زنده است، از سوی افرادی همچون استیون مَیر، ویلیام دِمبسکی و مایکل بِهی در اواخر قرن بیستم مطرح شد. این جریان، که هم روش مطالعه و سبک بیانِ ادعا و هم نحوه استدلال آوری اش، همان روش رایج علمی است، توانسته در قرن حاضر طرفداران قابل توجهی در سرتاسر عالم بیابد. براساس مدعای طرفداران این نظریه، وقتی به ابعاد مختلف طبیعت نگاه می کنیم، می یابیم که پیچیدگی های تقلیل ناپذیر یا تعیین شده در ساختار زیستی جانداران وجود دارد؛ پیچیدگی هایی که بدون در نظر گرفتن مؤلفه های «هدف»، «طراحی»، «عامل شخصی هوشمند» و... نمی توان با روش صحیح علمی آنها را توضیح داد. هدف از این پژوهش، آشنایی مخاطبان به ویژه مخاطبان رشته های الهیاتی با این دیدگاه علمی ضد نظر تکامل داروینی است. ازاین رو، پژوهش حاضر با استفاده از روشی توصیفی، ابتدا به طور مختصر دیدگاه داروین را ارائه می کند؛ سپس نظریه طراحی هوشمند و مؤلفه های مهم این دیدگاه درباره منشأ پیدایش موجودات زنده را، براساس گفته ها و استدلال های دانشمندان مطرح آن تبیین می کند؛ در پایان نیز میزان سازگاری این دو دیدگاه بررسی می شود.
رابطه باورهای دینی قوم مایا با سه هنر معماری، سفالگری و پیکرتراشی
حوزههای تخصصی:
مایا نام گرومی از سرخپوستان آمریکای مرکزی است که به گویش های متعدد زبان مایایی تکلم می کردند و نوعی خط ابتدایی هیروگلیفی داشتند که آثار و متون دینی خود را بر اساس آن می نگاشتند. آنها در زمینه های ادبیات نوشتار، هنر و معماری، شهرسازی، ریاضیات و ستاره شناسی به پیشرفت های قابل توجهی نائل آمدند و توانستند بر سایر تمدن های آمریکای مرکزی برتری و تفوق یابند. دین و شکوفایی هنر و معماری این قوم که پس از عصر سکنی گزینی در جنوب مکزیک صورت گرفت، در تاریخ تفکر بشری درخشش قابل توجهی دارد. میتوان پرسید که هنر و معماری تمدن مایا ریشه در چه نوعی باوری داشته است که اثرات گسترده آن تا به امروز ذهن مورخان، باستان شناسان، دین شناسان هنرمندان و معماران را به خود مشغول نموده است؟ و چه ویژگی های فوق العاده ای را می توان در نمادها و هنر این تمدن مشاهده نمود که سایر فرهنگ ها را تحت تاثیر قرار داده است؟ قطعا سبک گرایش به خدایان و نمادگرائی های موجود در تمدن مایا نشان نوعی خلاقیت ذهنی و اعتقادی است که مسلماً پیوند مستحکمی نه تنها با شرایط اقلیمی، بلکه با باورهای دینی آنها دارد. به طور قطع آنچه مایا را به تفوق یک تمدن در گستره تاریخی- فرهنگی رسانده است، رابطه توأمان دین، هنر و معماری است که قرن های متمادی است شکوه و عظمت خود را نگه داشته اند. ما در این پژوهش به بررسی ریشه های اعتقادات دینی و تاثیر آنها بر هنرهای این قوم خواهیم پرداخت.
واکاوی مراد از استوای الهی بر عرش با توجه به ویژگی های آن در آیات قرآن
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
335 - 365
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل تفسیری، مسأله عرش و ویژگی های آن در قرآن کریم است که از جهات مختلف قابلیت بررسی و نظریه پردازی دارد. از این رو نظرات مختلفی در این زمینه وجود دارد؛ برخی از دانشمندان عرش را صرفاً مادی و جسمانی دانسته، استوای الهی بر عرش را مانند نشستن بر تخت پادشاهی می دانند؛ این در حالی است که برخی دیگر عرش را فرامادی و از عالم مجردات می دانند. همچنین بعضی از علما عرش را به معنای علم و مرکز تدبیر نیز می دانند. هدف از این تحقیق این است که مفهوم حقیقی عرش را با بررسی و دقت در آیات تبیین نموده، این مسأله را که یکی از معارف الهی است و تأثیر بسیار زیادی در نوع شناخت ربّانیت و عظمت الهی دارد، شناسایی کنیم تا ابهامات در خصوص جهان شناسی و خداشناسی پاسخ داده شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با استناد بر منابع کتابخانه ای انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد عرش الهی حقیقتی مستقل و در مرتبه عوالم مجردات است. مراد از حقیقت عرش، جایگاهِ تدبیر و مدیریت و ربوبیت الهی می باشد. مقامی است که منشأ صدور اح کام ع الم است و همه اوامر و نواهی الهی به آن منتهی می شود.
مطالعه تطبیقی حدوث جسمانی نفس در کلام اسلامی و حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
99 - 117
حوزههای تخصصی:
«حدوث جسمانی نفس» از جمله مباحث مشترک کلام اسلامی و حکمت متعالیه است. در کلام اسلامی، دو رویکرد تَبَعی و اَصالی در این باب مطرح است؛ رویکرد تبعی، نفس را مشروط به حدوث مزاج معتدل در بدن، حادث دانسته و رویکرد اصالی، نفس را همچون دیگر اجسام و به نحو مطلق حادث می داند. دیدگاه حدوث اصالی نفس نیز نسبت به نحوه حدوث، تفسیرهای مختلفی ارائه کرده است؛ عرض بودن، یکسانی با هیکل محسوس، جسم لطیف بودن، جزء اصلی بدن، و جزء لایتجزا بودن نفس از آن جمله است. دلیل اصلی متکلمان بر حدوث مبتنی بر ناسازگاری قِدَم نفس با صفاتی چون قادر مختار بودن خداوند است. در مقابل، ملاصدرا معتقد به ناسازگاری میان حدوث زمانی نفس و تجرد ذاتی آن بوده و بر انگاره «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء» تأکید دارد. مسئله تحقیق، مطالعه تطبیقی و تحلیل دیدگاه کلام اسلامی و حکمت متعالیه در مسئله حدوث نفس است. تفاوت میان رویکرد کلامی و فلسفی به مبانی هستی شناختی و انسان شناختی آن دو بازمی گردد. نظریه حدوث جسمانی نفس در کلام و فلسفه، علاوه بر اشتراک در برخی لوازم، دارای پیامدهای متفاوتی همچون تفاوت در ملاک هویت شخصی است. در این مقاله با روش تحلیلی تطبیقی، حدوث جسمانی نفس از دیدگاه کلام اسلامی و حکمت متعالیه مورد واکاوی قرار گرفته و نقاط تلاقی و تمایز آن دو در مبانی و لوازم برجسته گردیده است.
زیباشناسى در سروده هاى پایدارى غازى قصیبى با محوریت وطن
حوزههای تخصصی:
غازى قصیبى شاعر معاصر عربستان سعودى است که به مضامین مختلفى؛ مانند وطن، پایدارى و نظایر آن پرداخته است. اگر سروده هاى این شاعر مورد درنگ قرار گیرد، سرشار از ظرایف ادبى است و از لحاظ زیبایى شناسى قابلیّت بررسى را دارد. خواننده با مطالعه دقیق سروده هاى وى درمى یابد که این شاعر توانمندى شگرفى در پرداختن موضوعى با بیانى زیبا داشته و موجى از آرایه ها را به خواننده نمایان مى سازد. توجه شاعر به مسائل سیاسى و وقایع رخ داده در منطقه با توجّه به وضعیت این کشورها و وجود بحران ها در آن، به سروده هایش رنگ و لعابى سیاسى بخشیده است. سادگى و صراحت از جمله ویژگى هاى سروده هاى این شاعر است. این مقاله بر آن است عناصرزیباشناختى را در سروده هاى قصیبى با محوریت وطن بررسى نماید. البته این عناصر در بررسی زیبایی شناسی یک شعر، کاملاً درست و بدون تغییر نیستند، زیرا بخشی از زیبایی شعر به میزان وجود عناصر و آرایه ها در آن، و بخش دیگرش به عناصری که احساس می شوند بستگی دارد. این مقاله به بررسى فنون زیبایى شناسى در سروده های قصیبى با محوریت وطن پرداخته و با بهره گیرى از روش توصیفی – تحلیلی، شگردهاى زیباشناسانه وى براى مخاطبان بیان مى نماید.
نقش شناخت در ترجیح امیال متعالی انسان از دیدگاه قرآن با تأکید بر دیدگاه علامه مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی نقش شناخت در ترجیح امیال متعالی انسان با تأکید بر دیدگاه علامه مصباح یزدی پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شناخت های بنیادین بر حسب متعلقاتش در شناخت مبدأ، معاد، راهنما و انسان خلاصه می شود. انسان با شناخت اسما و صفات الهی، تمسک به آنها، شناخت رابطه بین خالق و مخلوق و در نتیجه افزایش محبت به خداوند، هنگام تزاحم امیال، انتخاب صحیح تری خواهد داشت. شناخت ماهیت و ویژگی های زندگی اخروی، مثل آگاهی از ارجحیت حیات اخروی، بروز ملکات در آن عالم و تجسم اعمال و نیز آگاهی نسبت به ثواب و عقاب الهی موجب ترجیح امیال متعالی خواهد بود. آگاهی از جایگاه راهنمایان دین و شاهد بودن آنان نسبت به اعمال جوانحی و جوارحی و نیز آگاهی از تعالیم آنان زمینه ترجیح امیال عالی را برای انسان فراهم می سازد. کسب آگاهی نسبت به سرشت مشترک انسان و کرامت ذاتی و اکتسابی او نقش بسزایی در هنگام تزاحم امیال ایفا می نماید. این مقاله به شیوه مطالعه کتابخانه ای و روش توصیفی و تحلیلی این موضوع را بررسی می کند.
دراسه دلالیه سردیه فی قصیده شجره القمر لنازک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
63 - 74
حوزههای تخصصی:
اتجه الشعر المعاصر إلی اتجاهات عده لها أصول فی اللغه العربیه والدراسات الغربیه الحدیثه، حیث مزجت التراث العربی القدیم بالرؤی الحدیثه. ومن هذه الآراء نظریه جیرار جینیت حول السردیه ومکوناتها التی تنطلق منها الدراسات حول الراوی والمروی والزمان والمکان والأحداث. من هذا المنطلق، البناء السردی فی الشعر القصصی له أهمیه کبری فی الدراسات الأدبیه، حیث تختلف منهجیه الحکی عن السرد فی دراسه الأشعار. ففی موضوع البحث، نلاحظ أن قصیده شجره القمر للشاعره العراقیه، نازک الملائکه، قصیده قصصیه تحتوی علی مکونات السرد القصصی، حیث تتجه الدراسه نحو بنیه العنوان والحکایه السردیه فی الشعر القصصی فی الزمن السردی والاسترجاعی والاستباقی. فالقصه التی نظمتها نازک الملائکه شعراً قصصیاً مثقله باستعارات ورموز کثیره. تهدف هذه الدراسه إلی تحلیل البنیه السردیه فی القصیده، وذلک بالاعتماد على المنهج الوصفی التحلیلی. ومن نتائج البحث أنّ الدیمومه والتکرار السردی هما المکوّنان الأساسان للسرد القصصی فی قصیده شجره القمر ، والشاعره ربطت الأصوات وموسیقی الشعر الداخلیه والخارجیه بشعور وانفعالات مؤثّره فی القصه الشعریه الخیالیه، فالبنیه السردیه فی القصیده متماسکها فی دیمومتها وسردها التکراری.
An Explanation for Omitting and Writing Alif in Some Words of the Qurʼan Based on the Ancient Manuscripts
حوزههای تخصصی:
Examining the orthography of the Qurʼan shows that the letter alif was omitted in some words, while it was not omitted in similar words. Scholars have offered various reasons for eliminating alif since the early centuries. Some of them regarded the way of writing the Qurʼan as sacred or proposed ideological explanations for it. However studying these justifications shows that they are not subject to scientific linguistic rules and are mostly personal opinions. Because based on the ancient manuscripts of the Qurʼan, we can find many contradictions for the proposed reasons, which shows that they are not general and true in many cases. Using the reasons presented in the books of Qurʼanic sciences and some interpretations of the Qurʼan and comparing them with the orthography in the manuscripts, this study shows that the orthography of the Qurʼan, especially in the case of writing alif, is a linguistic and scribal phenomenon subjected by some factors that developed the Arabic script in its early stages.
در حضور مولانا: سیاحتى در عالم معنا
حوزههای تخصصی:
مراسم سماع که بسیاری از طریقت های عرفانی آن را برگزار می کنند، یکی از راه هایی است که به نظر پیروان این طریقت ها می تواند انسانِ سالک را به خداوند نزدیک کند. این مراسم در میان مولویان دارای چهار بخش است که گویا هر بخشِ آن تجلیِ یکی از سَفَرهای چهارگانه ای است که ابن عربی گفته و ملاصدرا نیز نام کتاب عظیم خود را بر اساس همین سفرهای چهارگانه «الحکمه المتعالیه فی الأسفار العقلیه الأربعه» نهاده است: سَفَر اول از خلق به حق و سفر دوم از حق به حق با حق و سفر سوم از حق به خلق با حق و در خاتمه سفر چهارم است یعنی از خلق به خلق با حق. پیشینه تاریخیِ این مراسم معنوی به زمان مولانا جلال الدین محمد بلخی برمی گردد که پس از دیدار با شمس تبریزی دچار تحولی روحی و معنوی شد. این تحول ژرف باعث شد که مولانا تأملات گسترده ای درباره دین و متون مقدس دینی و آثار عارفان از سر بگذراند و تفسیری نسبتاً تازه از دین ارائه دهد که نشانه های این تفسیر تازه معنویت محور در جای جای نوشته ها و سرودهای او، به خصوص کتاب عظیم «مثنوی»، مشهود است. بسیاری از علاقه مندان به دین و معنویت برای زیارت مولانا و سیاحت در عالم معنا رهسپار قونیه می شوند و نوشته حاضر حاصل همین نوع سیاحت است. بخش پایانی این نوشته نقدی بر تصوف و تبدیل شدن مشایخ طریقت به بُت هایی فرازمینی در ذهن مریدان است. در این بخش تأکید شده است که موروثی شدن رهبری در طریقت های صوفیه و احترام بیش از حد به انتساب به بنیانگذاران طریقت یکی از دلایل انحراف طریقت های عرفانی و خالی شدن آن از معنا است.
انگاره های اقتباس نام محمد و احمد(ص) از عناصر سریانی- مسیحی در ترازوی نقد
حوزههای تخصصی:
سیره و تاریخ زندگی پیامبر اسلام یکی از عرصه های مطالعاتی خاورشناسان و اسلام پژوهان نوین است. نتایج حاصله از این پژوهش ها در اغلب موارد دچار نقصان است. اخیرا شبهه ای در این خصوص مطرح شده است که نام های محمد و احمد از عناصر سریانی- مسیحی اقتباس شده و ارتباط این دو نام با پیامبر اسلام را منتفی دانسته است. این دیدگاه مستند به شواهد متعدد ادبی ، تاریخی، قرآنی و باستان شناسی است. در مقوله ادبی، علمیت واژه های محمد و احمد نفی و وصفیت آنها اثبات گردیده است و بر همین فرض واژه محمد را همسو با واژه مِحمِت در زبان آرامی دانسته که در خصوص مسیح است. همچنین عبارات منقوش در کتیبه باستانی اورشلیم را نیز در مورد مسیح دانسته است. در مقوله قرآن، از سکوت آیات مکی در خصوص نام پیامبر اسلام سخن رانده و نام پیامبر را متاثر از تعالیم انجیل دانسته است. در این جستار به روش تحلیلی – توصیفی ادله نظریه اقتباس مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است. بر اساس یافته های این پژوهش، مسئله علمیت اسم های محمد و احمد اثبات و به شهرت پذیرش آن اشاره شده است. همچنین مسئله همسو انگاری این اسامی با عناصر مسیحی- سریانی نفی گردیده است. از سویی دیگر عبارات کتیبه باستانی مورد تحلیل قرار گرفته و در شان پیامبر اسلام معنا شده است. مسئله تاثیر پیامبر از تعالیم مسیحی نیز مورد نقد و بررسی قرار گرفته و در خصوص سایر ادله قرآنی و تاریخی دیگر نیز پاسخ های مستدلی ارائه گردیده است.
تحلیلٌ سیاسی لحرکه عاشوراء من وجهه نظر المستشرقین الألمان والإنکلیز
منبع:
المصطفی المجلد ۳ ربیع و صیف ۲۰۲۲ العدد ۴ (الإمام الحسین علیه السلام و ملحمة عاشوراء)
223 - 252
حوزههای تخصصی:
إنَّ النظره السیاسیّه للمستشرقین الألمان والإنکلیز حول مدرسه عاشوراء لها العدید من التقلّبات والتحدّیات؛ فقد حاول علماء الألمان والإنکلیز، کروّاد الدراسات الإسلامیّه بشکلٍ عامٍّ، ودراسه عاشوراء بشکلٍ خاصٍّ، التحقیق فی شخصیّه الإمام الحسین علیه السلام وأهداف ومعطیات نهضته من منظورٍ مادّیٍّ ومستقلٍّ عن الدین؛ ونظرًا لحقیقه أنّ العالم الإسلامیّ والمصادر المتاحه کانت تحت سیطره الجماعه السنّیّه منذ البدایه، وأنّ المصادر الشیعیّه کانت معرَّضه للتحریف أو قَلَّما رأت اهتمامًا، نشهد فی الغالب نتائج متحیّزه وغیر منصفه، فمن ناحیه ینظر المستشرقون إلى الإمام الحسین علیه السلام على أنّه عضو من مُعارضی الحکومه المرکزیّه ولدیه أفکار معادیه للعلمانیّه، فیخلطون بین أفکاره الدینیّه والعقدیّه وآرائه السیاسیّه والاقتصادیّه، ومن ناحیه أخرى فمن الصعب العثور علی مستشرق لم یتأثّر بالعواطف الشخصیّه والوطنیّه والدینیّه أثناء دراسته لهذه الحرکه والتحقیق فیها من وجهه نظر علمیّه بحته. والغرض من هذا البحث هو دراسه مقارنه للمواقف السیاسیّه للمستشرقین الألمان والإنکلیز فیما یتعلّق بحادثه عاشوراء بجانب دراسه المبادئ الفکریّه والمنهج العملیّ لهم، وفی هذا البحث یتمّ السعی من خلال منهج تحلیلیّ وتوضیحیّ، الإجابه عن هذه الأسئله: ما الموقف السیاسیّ للمستشرقین الألمان والإنکلیز من حادثه کربلاء؟ کیف کانت الأسس الفکریه لدراسات عاشوراء من الناحیه السیاسیّه؟ وفقًا لباحثی الشیعه البارزین والعدید من معاهد البحوث الإسلامیّه الشیعیّه، من المحتمل جدًّا أن المستشرقین الألمان والإنکلیز قد أهملوا البعد العقدیّ لحرکه کربلاء تحت تأثیر الوطأه السیاسیّه.
نقد دیدگاه مارتین لینگز درباره نقش امیرالمؤمنین علی (ع) در مهم ترین جنگ های عصر پیامبر اعظم(ص)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مارتین لینگز از معدود خاورپژوهانی است که از مسیحیت به اسلام گرویده است. یکی از مهم ترین آثار وی، کتابی است با عنوان محمد(ص) بر پایه کهن ترین منابع. وی در این کتاب به بررسی زندگی پیامبر اعظم(ص)پرداخته و گزارش نسبتاً جامعی در این زمینه ارائه داده است. این کتاب، شرح حال برخی صحابه مشهور و نقش و جایگاه آنان را نیز به تفصیل بیان کرده است. تأملات روش شناختی و محتوایی زیادی درباره کتاب مطرح است که یکی از آن ها، «نقش علی(ع)در مهم ترین جنگ های عصر نبوی» است. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل تاریخی و بر اساس سنجه های روش تاریخی، به نقد و بررسی این بخش از کتاب پرداخته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مارتین لینگز با گزینش بدون منطقِ برخی گزارش ها، عدم توجه به همه شواهد و منابع موجود، نادیده گرفتن برخی گزارش ها و بزرگ نمایی گزارش های دیگر و سرانجام تحمیل پیش فرض های خود بر تاریخ، عملا از اصول و معیارهای پژوهش تاریخی فاصله گرفته و تقریری ناقص از نقش علی(ع) در این جنگ ها ارائه کرده است.
نقش فرهنگی و اجتماعی حرم مطهر حضرت شاهچراغ (ع) در جریان های سیاسی کشور
حوزههای تخصصی:
فراخواندن اجباری امام رضا علیه السّلام به طوس منجر به مهاجرت سادات بسیاری به ایران شد. یکی از این سادات حضرت احمد بن موسی علیه السلام است. بیش از هزار و دویست سال است که منطقه فارس متبرّک به وجود احمد بن موسی (ع) است. او یکی از شخصیتهای معنوی و بزرگ شیعه به شمار میرود. حضرت سید امیر احمد (علیه السلام) ملقب به «شاهچراغ» و «سید السادات الاعاظم»، فرزند بزرگوار امام کاظم (علیه السلام) و برادر امام رضا (علیه السلام) است. نقش حرم مطهر شاهچراغ (ع) در اوضاع سیاسی و اجتماعی شهر شیراز بسیار پررنگ است. در وقایع سیاسی ایران، شیراز، مرکزی برای بستنشینی، فرماندهی نیروها، اجتماع معترضان سیاسی و بسیج تودههای اجتماعی بوده است. با توجه به جریانهای سیاسی کشور و اهمیت مبارزات سیاسی مردمی در این مقاله با بررسی بستنشینیها در شاهچراغ به نقش فرهنگی و اجتماعی حرم مطهر شاهچراغ (ع) در جریانهای سیاسی کشور پرداخته میشود.
تحلیل دعاها و مناجات های عرفانی مثنوی معنوی براساس نظریه کنش های گفتاری سرل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۲
67 - 82
حوزههای تخصصی:
دعا و مناجات با پروردگار، از روحانی ترین لحظات زندگی هر انسان خداشناس و دین مدار است و مثنوی معنوی نیز به عنوان شاهکار عرفانی زبان فارسی سرشار از دعا و مناجات هایی است که مولانا گاه از زبان خود و گاه از زبان شخصیت های مثنوی بیان نموده است. دعا و مناجات های مثنوی ، دارای کنش های گفتاری خاصی است که نشانگر معنی ثانوی آن هاست. نظریه «کنش گفتاری» به عنوان یکی از مباحث مهم تحلیل گفتمان در حوزه دانش زبان شناسی در آغاز توسط «آستین» مطرح شد و سپس، «سرل» طبقه بندی پنج گانه ای را برای آن ارائه داد. پایه نظریه کنش گفتاری سرل بر این استوار است که نقش های فعل و به دنبال آن جمله را در فرایند گفتمان می توان به پنج دسته کنش های اظهاری، عاطفی، ترغیبی، تعهّدی و اعلامی تقسیم بندی کرد. در پژوهش حاضر تلاش شده است به شیوه تحلیل محتوایی و برمبنای تئوری کنش های گفتاری سرل، به تحلیل دعاها و مناجات های مثنوی پرداخته شود. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد، هریک از دعاها و مناجات های مولانا دارای کنش گفتاری خاصی است و از میان طبقه بندی پنجگانه سرل، «کنش ترغیبی» نسبت به دیگر کنش های گفتاری بسامد بالایی دارد و «کنش اعلامی» در آن ها به کارنرفته است.