مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
خواجه نصیرالدین طوسی
حوزه های تخصصی:
در تحلیل شرطی های سالبه کلیه، میان ابن سینا و خواجه نصیر اختلافی وجود دارد: ابن سینا این شرطی ها را از باب «سلب لزوم» گرفته است و خواجه نصیر از باب «لزوم سلب». خواجه نصیر بر تفاوت میان سلب لزوم و لزوم سلب تاکید کرده و اولی را عام تر از دومی به شمار آورده است. این در حالی است که قطب رازی، با استناد به آثار ابن سینا، مدعی شده است که سلب لزوم و لزوم سلب، هر چند به لحاظ مفهوم یکی نیستند، اما هم ارز و متلازم اند، بنابراین، هیچ یک عام تر از دیگری نیست.
در این مقاله، اولا، نشان داده ایم که در نزاع میان خواجه نصیر و قطب رازی، حق با خواجه نصیر است و سلب لزوم عام تر از لزوم سلب می باشد، ثانیا، با فرمول بندی عبارت ابن سینا، نشان داده ایم که تحلیل وی ایراد صوری مهمی دارد، ثالثا، نشان داده ایم که پاسخ های ابن سینا به آن ایراد، پذیرفتنی نیستند، رابعا، به کمک تحلیل ابن سینا از موجبه کلیه، پاسخ دیگری برای ایراد مورد نظر یافته، اما نشان داده ایم که این پاسخ نیز توان دفع ایراد را ندارد. در پایان، حل نهایی مساله را، به عنوان مساله ای باز، فراروی پژوهندگان قرار داده ایم.
معقول ثانی فلسفی در فلسفه مشایی- اشراقی (از خواجه نصیر تا میرداماد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
با ظهور خواجه نصیرالدین طوسی، جریانی فلسفی شکل می گیرد که به میرداماد ختم می شود، این جریان به رغم بهره گیری از تحیل های فلسفی مشایی، فراوان، تحت تاثیر فلسفه اشراق قرار داشته است. خواجه نصیر در زمینه مفاهیم فلسفی، به دیدگاه شیخ اشراق قائل است و این گونه مفاهیم را ذهنی محض می داند. اما برخی که سرآغاز آنان قوشچی است، این مفاهیم را ناظر به خارج پنداشته و حمل آنها را به ملاک جهات خارجی موضوع دانسته اند، برای مثال، دوانی (از پیشگامان این اعتقاد) معقول ثانی را چنان معنا کرده است که مستلزم خارجی نبودن مفاهیم فلسفی نیست. این در حالی است که میرداماد دریافته است که معقول ثانی به معنای عام را باید به دو دسته معقول ثانی «منطقی» و «فلسفی» تقسیم کرد: در دسته نخست، عروض و اتصاف ذهنی می باشد، ولی در دسته دوم، تنها عروض است که ذهنی می باشد. بدین ترتیب، اصطلاح «معقول ثانی» در این دوره- به تدریج- دستخوش تحول می گردد و سرانجام به دو گروه تقسیم می شود.
آیا می توان خواجه نصیرالدین طوسی را معتقد به منطق سه ارزشی دانست؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک ۱۳۸۸ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
خواجه نصیرالدین طوسی (یکی از بزرگترین منطق دانان در تاریخ جهان اسلام) در کتاب اساس الاقتباس تحلیلی از گزاره های شرطیه متصله دارد که به تحلیل های منطق های سه ارزشی از گزاره های شرطی شبیه است. بنابراین، این پرسش پیش می آید که آیا خواجه نصیرالدین طوسی به ارزش سومی برای جمله ها قایل بوده است یا خیر؟ در این مقاله، ما با بررسی نظر خواجه و همچنین شاگردان او و مقایسه این نظرات با نظرات منطق دانان سه ارزشی، نشان می دهیم که خواجه به ارزش سومی غیر از صدق و کذب معتقد نبوده است. همچنین نشان می دهیم که در تحلیل خواجه از شرطی های متصل کلمه «صدق» نه به معنای عام صدق، بلکه به معنای صدق در گزاره های تحلیلی و کلمه «کذب» نه به معنای عام کذب، بلکه به معنای کذب در گزاره های تحلیلی به کار رفته است. بنابراین، در نزد خواجه کلمه «صدق» بین صدق به معنای عام آن و صدق تحلیلی و «کذب» بین کذب به معنای عام آن و کذب تحلیلی مشترک لفظی است.
خواجه نصیرالدین طوسی و فتح بغداد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سیل خروشان قتل و غارت مغولان از آسیای میانه تا ایران را در کام خود فرو برد و حتی شهر بغداد را به آتش و غارت و بیداد خود سوزاند. عده ای از نویسندگان شیعه و سنی باعث حادثه خونین بغداد را خواجه نصیرالدین طوسی می دانند؛ شیعیان هدف خواجه را از این کار، گامی به سود جهان اسلام، و سنیان نابودی اسلام می دانند. خواجه نصیرالدین طوسی اندیشمندی بلند مرتبه است که مقام مهم اداری وی در دستگاه مغولان و هماهنگی او با حمله هلاکو خان به بغداد از یک سو، فعالیت های گسترده او در زمینه های علمی و فنی و نجومی از سوی دیگر موضعی جدال انگیز را درباره او پدید آورده است. به نظر می رسد که طوسی هم از سوی ممدوحان خود و هم از طرف منتقدانش تا حدودی مورد قضاوت نادرست قرار گرفته است. در این نوشتار به میزان نقش یا عدم نقش خواجه نصیرالدین طوسی در یورش مغولان به بغداد پرداخته است
امنیت در اندیشه فارابی و محقق طوسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
امنیت از مفاهیم بسیار با اهمیت و متطوری است که در گذشته و حال در حیات سیاسی و اجتماعی کلیه جوامع، مطرح بوده است. این واژه ها با مشتقاتش به کرات در کلام الهی و سایر منابع اسلامی آمده است . دو اندیشه پرداز و حکیم بزرگ ایرانی؛ یعنی ابونصر فارابی و خواجه نصیرالدین طوسی نیز این مفهوم را به روشنی مورد توجه عمیق خویش قرار داده اند. با توجه به جایگاه ویژه امنیت در تفکر و حوزه عمل اسلامی، این مقاله تلاش دارد تا ضمن بررسی نوع تفکر این دو اندیشمند، درباره امنیت و سازوکارهای تامین آن، هم سنخی و هم پیوندی اندیشه ای آنها را نشان دهد و بر غیر انتزاعی بودن و تجویزی بودن آرای ایشان در این باره تاکید ورزد و همچنین نوآوری ها و برخی ابداعات خاص این دو حکیم متاله را که مشابه دیدگاههای امروزی و این عصری است، خاطرنشان سازد
طبقات اجتماعی در نظرگاه خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خواجه نصیرالدین طوسی از جمله بزرگ ترین اندیشمندان قرون میانه است که در زمینه علم و ادب جایگاه رفیعی داشته و از شهرت جهانی برخوردار است. نصیرالدین طوسی تنها به علم و اندیشه اکتفا نمی کرد و در سیاست عملی نیز دخیل بود. دو دهه آخر حیات خواجه نصیر در دستگاه ایلخانان، دوران فعالیت علمی و عملی خواجه بود و در مهار رفتار مغو ل ها و احیای فرهنگی ایران نقش مؤثری داشت. شخصیت متساهل و مدارای اعتقادی خواجه که زمینه های فعالیت او را با اندیشمندان سایر اقوام و ملل هموار میکرد نیز در موفقیت و ارتقای موقعیت او سهم زیادی داشت. خواجه نصیر دانشمندی جامع الاطراف بود و در زمینه دانش های مختلف، از جمله حکمت نظری و عملی خبرگی تام داشت. نصیرالدین طوسی در حکمت عملی، وجوه مختلف ساختار حیات اجتماعی را بررسی کرده و در ذیل حکمت مدنی به طبقات اجتماعی و جایگاه آن ها در اجتماع پرداخته است. در میان فلاسفه و اندیشمندان مسلمان دوران میانه، خواجه نصیرالدین طوسی کامل ترین دیدگاه را نسبت به مقوله عدل داشته و با در نظر داشتن وجوه نظری و عملیِ مفهوم عدل، به طبقات اجتماعی و جایگاه آن ها در دوران میانه پرداخته است. به ظن نگارنده جایگاه عدل در اندیشه های ایرانشهری و مهم تر از آن تأکید مبانی اسلامی و به ویژه تشیع بر این مقوله موجب نگاه خاص خواجه نصیر به طبقات اجتماعی و جایگاه آن ها در جامعه (از منظر حکمت عملی) شده است. این مقاله پس از مختصر نگاهی به جامعه و حکومت در عصر خواجه نصیر، به جایگاه و کارکرد فرهنگی او پرداخته و سپس ساخت طبقاتی را در نظرگاه وی بررسی میکند.
عرفان خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دانشمندان بزرگ اسلامی که در رشته های مختلف علوم متداول صاحب نظر بوده ‘ استاد البشر و عقل حادی عشر خواجه نصیرالدین طوسی – قدس سره – است . این دانشمند والا مقام در منطق و ریاضیات و فلسفه و کلام و هیأت و نجوم و اخلاق و عرفان نظری تألیفات ارزشمندی دارد که وی را در میان مؤلفان و دانشمندان اسلامی ممتاز ساخته است . باوجود این خواجه در زمینه های عملی همچون سیر و سلوک و تخلق به اخلاق و ملکات عالیه و دارا بودن مقامات و طی منازل نیز ممتاز بوده است و تألیفات ارزشمند وی در این باب همچون رسائل ((اوصاف الاشراف)) و ((آغاز وانجام )) و ((شرح انماط ثلاثه اشارات و تنبیهات)) بر این مدعا دلالت دارد وکسی که این مراحل را طی نکرده باشد نمی تواند بدین زیبایی و دقت به توصیف آنها بپردازد . بعد عرفانی شخصیت خواجه نصیرالدین طوسی در میان دانشمندان غربی نیز مسلم و مورد توجه بوده است .
تربیت اخلاقی؛ بررسی تطبیقی دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی و کلبرگ(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با روش تحلیلی ـ توصیفی به بررسی تربیت اخلاقی از منظر خواجه نصیرالدین طوسی و کلبرگ در سه بخشِ مبانی، هدف و روش های تربیت اخلاقی میپردازد. مبنای تربیت اخلاقی از دیدگاه کلبرگ، درک و استدلال مخاطبان بوده که شش مرحله را در رشد اخلاقی معرفی کرده، ولی از دیدگاه خواجه نصیر، نفس انسانی مبنای تربیت اخلاقی است. هدف تربیت اخلاقی از دیدگاه خواجه نصیر، رسیدن به قرب الاهی ولی از دیدگاه کلبرگ، دست یافتن به عدالت برای همه مردم و تحقق ارزش های عالی انسانی در زندگی آنهاست. روش تربیت اخلاقی از نظر کلبرگ، تربیت اخلاقی نه به وسیله آموزش، بلکه انتقال دانش آموز از مرحله های پایین رشد اخلاقی به مرحله بالاتر از طریق وادار کردن آنها به بحث درباره مشکلات اخلاقی است. ولی خواجه نصیر تأدیب، عادت دادن و بهره بردن از تشویق و تنبیه را اساسیترین روش های تربیت، و روش های عام شامل، پرهیز از گوش دادن به حرف های ناشایست، برقررای اعتدال در دو قوه شهویه، غضبیه و روش های خاص شامل معالجه برخی رذایل میداند.
مسئله تشخص از منظر خواجه طوسی و ملاصدرای شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش از تشخص در فلسفة اسلامی بر خلاف فلسفة مسیحی، در بستری کاملاً فلسفی جوانه زد و آهسته آهسته رشد کرد. شکل سادة آن در آثار فارابی و ابن سینا دیده می شود و شکل کامل شدة آن در نوشتة بهمنیار. در ادامه، سهروردی با رویکردی کاملاً متفاوت به آن نگریست و در مبنا و دلیل، از مشائیان فاصله گرفت. پس از سهروردی، مسئلة تشخص، بیش از همه، در ذهن و زبان خواجة طوسی و ملاصدرای شیرازی بروز و نمود پیدا کرد. در بحث تشخص، اختلافات ملاصدرا و خواجة طوسی، بیش از مشترکات آن هاست. مجموعة مباحث تشخص را در چهار بحث زیر می توان جای داد: مبادی تصوری تشخص، مبادی تصدیقی تشخص، ملاک تشخص، و توجیه این ملاک. هرچند خواجه نصیر و صدرالمتألهین در مبادی تصدیقی، تقریباً دیدگاهی مشترک دارند، در یکی از مبادی تصوری بحث تشخص، یعنی معقولات ثانوی، اختلافشان جدی است. در ملاک تشخص، خواجه به سه ملاک اشاره می کند و ملاصدرا آن سه را به پنج مورد افزایش می دهد؛ در میان سه ملاک مشترک بین خواجه و صدرالدین شیرازی، یک ملاک محل نزاع این دو حکیم را مبرهن می کند و آن ملاک، «ماهیت» است. بر مبنای نظر خواجه، ماهیت شایستگی آن را دارد که ملاک تشخص باشد، ولی به نظر ملاصدرا، این شأنیت از آن وجود است نه ماهیت.
خواجه نصیرالدین طوسی و نظریة عدالت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، نظریة سیاسی خواجه نصیرالدین طوسی در قالب یک نظریة عدالت ارائه می شود. نظریة وی طی چند گام شکل می گیرد. وی در گام نخست، موضوع «تکامل پذیر» بودن انسان را مطرح می کند. گام دوم، مطرح نمودن این واقعیت است که تحقق کمال انسانی در درون زندگی دسته جمعی میسّر می شود. در گام سوم، خواجه نصیر به وضعیت طبیعی جامعة انسانی که مشحون از تنازع و افساد است، اشاره می کند. در گام چهارمِ استدلال، خواجه نصیر، نیاز زندگی اجتماعی به اصول عدالت را به منظور حل مشکل تنازع و افساد طبیعی شرح می دهد. خواجه نصیر در گام پنجم، به ضرورت تأسیس حکومت و قدرت سیاسی به منظور برقراری عدالت می رسد و بالأخره، گام ششم استدلال وی، این ایده را مطرح می کند که حکومت خوب، حکومتی است که دینی باشد و فرمانروایش یا رسولی الهی، یا امامی معصوم و یا فقیهی جامع الشرائط باشد. در همین گام، خواجه نصیر، در کنار اصل ولایت، ضرورت برقراری توازن میان قوای اجتماعی توسط رئیس مدینه را مطرح می کند و خواجه نصیرالدین طوسی، این چنین، نظریة سیاسی خویش را، همچون «افلاطون» و «جان رالز»، با محوریت عدالت اجتماعی بنا می سازد.
مقایسه دیدگاه کانت وخواجه نصیرالدین طوسی در زمینه تربیت اخلاقی
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به معرفی و مقایسه دیدگاه کانت و خواجه نصیرالدین طوسی در خصوص تربیت اخلاقی می پردازد. هدف از نگارش آن بررسی تطبیقی نظرگاه کانت به عنوان فیلسوف معرف جهان غرب و خواجه نصیرالدین طوسی به عنوان یک متفکر اسلامی است تا از رهگذر آن بتوان راهبردها و راهکارهای عملی در تربیت اخلاقی را استنباط کرد.
در این مقاله به ترتیب به معرفی و مقایسه نظرات این دو درباره ماهیت اخلاق، هدف های تربیت اخلاقی و روش های اساسی تربیت اخلاقی با استناد به آثار و نوشته های اصلی آنها اشاره شده و در پایان نیز نتیجه گیری کلی بیان می گردد.
نقش خواجه نصیر طوسی در تعامل پارادایم های سه گانه فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غرض از نگارش نوشتار حاضر، مطالعه و بررسی جایگاه خواجه نصیرالدین طوسی در ظهور، رشد و بالندگی پارادایم های سه گانه فلسفه اسلامی یعنی مشاء، اشراق و حکمت متعالیه است؛ از این رو، ابتدا ضمن ارائه توضیحات مختصری درباره مفهوم واژه «پارادایم» و سه مکتب فلسفی مذکور، بر معنای مختار از این واژه استوار می شود و سپس نقش خواجه نصیر طوسی در تطوّر این سه پارادایم تحلیل خواهد شد. نگارنده بر این باور است که خواجه نصیر با اتخاذ رویکردی تعامل-محور، به رهیافتی جدید در فهم پارادایم ها نائل شده است. وی در زمره اندیشمندانی است که با ایجاد تعامل سازنده و ترابط اثربخش میان دو پارادایم مشاء و اشراق، زمینه ظهور پارادایم حکمت متعالیه را فراهم آوردند. این مسئله، هم از حیث مفهوم سازیِ اصطلاح «حکمت متعالیه» و هم از لحاظ رهیافت معرفتی قابل تبیین است. تأثّر نظام حکمت صدرایی از خواجه نصیر طوسی در مسائل مختلف نیز چشمگیر و قابل تأمل است.
نظام اخلاقی خواجه نصیرالدین طوسی از منظر واقع گرایی اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به مقوله واقع گرایی اخلاقی در تفکرات اخلاقی خواجه نصیرالدین طوسی پرداخته می شود. نظام اخلاقی خواجه نصیر، نظامی فضیلت گرا می باشد که مبتنی بر نفس شناسی شکل گرفته است. تحلیل کامل نفس شناسی خواجه نحوه شکل گیری فضائل اخلاقی و تشریح کامل نظام اخلاقی عناصر واقع گرایانه نظام اخلاقی وی مشخص کرده و بر این اساس به دیدگاه ایشان یعنی دیدگاه فضیلت گرا صحه خواهیم گذاشت.
دستاورد حافظان فرهنگ و تمدن ایرانی ـ اسلامی در دوره ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستاوردهای تمدنی هر ملتی، برای مردمش، موجودیتی فراهم می سازد که شناخت آن بسی مهم است. ازجمله این دستاوردها برای مردم ایران در دوره ایلخانی، رصدخانه مراغه و ربع رشیدی بوده که در اثر همت مردانی عالم، چون نصیرالدین طوسی و به تبع آن رشیدالدین همدانی، در ایران عصر ایلخانی ایجاد شدند. خواجه نصیر در آن برهه زمانی تمدنی بنا نهاد که پس از یک فترت فرهنگی کوتاه مدت، رشیدالدین ادامه دهنده آن گردید. با عنایت به این موضوع پژوهش حاضر درصدد است، به روش توصیفی ـ تحلیلی و بر مبنای منابع دست اول تاریخی و مکتوب به نمودهای تمدنی ایران در دوره ایلخانی و مقایسه تطبیقی شباهت ها و تفاوت های این نمودها و ارتباط آنها با یکدیگر بپردازد.
مواضع خواجه نصیرالدین طوسی در قبال یورش هلاکوخان به ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یورش مغول، نخبگان و توده های جامعه اسلامی را با آزمون بزرگی روبرو کرد که از پذیرش ایلی(تسلیم شدن) تا مقاومت را دربر می گرفت.هر چه از زمان یورش های اولیه می گذشت، به همان نسبت روحیه مقاومت جای خود را بر ایلی می داد.خواجه نصرالدین طوسی از جمله نخبگانی بود که در آخرین یورش هدایت شده از دربار مغولستان در معرض این آزمون قرار گرفت.این مقاله در صدد تبیین و تحلیل مواضع خواجه در قبال یورش هلاکو و چرایی آن است که با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی بدان پاسخ دهد و بر این فرض استوار است که او، علی رغم ادعای برخی منابع، نقشی در حمله نداشت اما در سقوط خلافت و فروگرفتن خلیفه مؤثر بود و از راه ارتباط سازنده با مغولان توانست جان شیعیان بغداد را حفظ کند.سخت گیری های خلیفه علیه شیعیان، ضعف مدیریت او و فساد سیاسی گسترده در مرکز عالم اسلام خواجه را به این نتیجه رسانده بود که همکاری با یورش مهارناشدنی می تواند از تبعات پیش بینی ناپذیر جلوگیری کند.از این رو، همکاری محدود و مشروط او با مغولان برای جلوگیری از تخریب ایران و نابودی شیعیان و عالمان بود.حفظ و تداوم بخشی فرهنگ و تمدن اسلامی مدیون تشخیص و رفتار مداراگرایانه افرادی چون خواجه نصیرالدین طوسی است.
رازگشایی وقوع خطا در ادراکات حسی در اندیشة خواجه نصیرالدین طوسی و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقوع خطا در ادراک حسی، به کرات برای همگان رخ می دهد و رمز گشایی از کیفیت و منشأ وقوع آن می تواند در بسیاری از مسائل معرفت شناسی مؤثر باشد. با مراجعه به آثار فلاسفه ای هم چون خواجه نصیر الدین طوسی و علامه طباطبایی روشن می شود که هر دو فیلسوف معتقدند ادراک حسی حاصل تأثیر امر محسوس در اندام قوة حسی است. به گفتة خواجه و همچنین علامه، خطای در احساس امکان پذیر نیست بلکه منشأ وقوع خطا در ادراکات حسی را باید در تطبیق دادن محسوس با واقعیت خارجی جست وجو کرد که این امر در اصل از شئون عقل به شمار می رود، منتهی ادراک حسی از شرایط حصول حکم عقلی است. از نظر علامه، ادراکات حسی به علم حضوری برمی گردد و این، می تواند تأکیدی بر خطاناپذیری ادراک حسی باشد، ولی تصریحی در این مورد در آثار خواجه دیده نمی شود.
گستره عصمت انبیا از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی نبی کیست، وحی چیست
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی عصمت و معانی آن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات متکلمین
خواجه طوسی در مرحله عصمت انبیا به اعتبار بُعد نظری، معتقد است که پیامبر در دریافت، حفظ و انتقال وحی کاملاً معصوم است و هیچ گونه خطایی نه سهواً و نه عمداً از او صادر نمی شود اما به اعتبار بُعد عملی، معتقد است که عصمت شامل قبل از بعثت و بعد از بعثت، گناهان کبیره و صغیره، عمدی و سهوی، نفرت آور و غیرنفرت آور و حتی داوری در منازعات، تشخیص موضوعات احکام دینی، مسائل اجتماعی و تشخیص مصالح و مفاسد امور و مسائل عادی زندگانی هم می شود. او با تأکید بر لطف بودن «عصمت» در حقّ دارنده آن بیان می کند که عصمت این گونه است: عبد معصوم، در عین قدرت بر انجام معصیت، انگیزه ترک دارد و به سمت طاعات ترغیب می شود. ازآنجاکه خواجه حصول وثوق و اعتماد کامل به انبیا را که تأمین کننده غرض از رسالت ایشان است بدون تصور عصمت امکان پذیر نمی داند، «عصمت» را عقلاً و نقلاً به طور مطلق ضروری می شمارد. ایشان به دلایل نقلی نظیر آیات ناظر به عدم نفوذ شیطان نسبت به مخلصان و مطهران، هدایت یافتگی انبیا، و نرسیدن عهد الهی به ظالمان، و دلایل عقلی نظیر لزوم وثوق و اطمینان، لزوم تکلیف به محال، و لزوم مخالفت با پیامبر در صورت عدم عصمت استناد می کند.
واکاوی نظریه اخلاقی خواجه نصیر با رویکردی معرفت شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
نظریه اخلاقی خواجه نصیرالدین طوسی، یکی از مهم ترین و قابل تأمل ترین نظریات در حوزه اخلاق فلسفی اسلامی است. در این نوشتار، نظریه اخلاقی وی را از منظر معرفت شناسی اخلاق که خود یکی از شاخه های اصلی فرااخلاق است بررسی می کنیم. مسئله ابتدایی، امکان معرفت اخلاقی در نظریه اوست. با توجه به اینکه وی حسن و قبح افعال را عقلی می داند، می توان نتیجه گرفت که معرفت به درستی یا نادرستی، احکام اخلاقی را امکان پذیر لحاظ می کند. دومین مسئله ، روش توجیه احکام اخلاقی است. بر مبنای یافته های این پژوهش، وی درباره توجیه گزاره های اخلاقی، تعریف گرای طبیعت گرا است. درنهایت نیز با توجه به اهمیت مسئله نسبی گرایی در معرفت شناسی اخلاق، مطلق یا نسبی بودن نظریه اخلاقی خواجه نصیر ارزیابی خواهد شد. بر اساس مبانی اصلی نظریه اخلاقی وی می توان نتیجه گرفت که وی نسبی گرایی اخلاقی را رد می کند و کلیت و جهان شمولی احکام اخلاقی را می پذیرد.
دفاع از ادله ضرورت عصمت امام در مواجهه با اشکالات فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازنظر علمای امامیه، برخلاف اهل سنت، عصمت ومصونیت جانشین رسول خدا صلی الله علیه وآله ازهر نوع لغزش، گناه وخطاازشروط لازم وضروری است. براین اساس ائمه سلام الله علیهم باید معصوم ومصونازگناه وخطاباشند. متکلم ها و علمای امامیه، به ویژهخواجه نصیرالدین طوسی، ادله متعدد عقلی ونقلی بر لزوم عصمت امام علیه السلام که جانشین پیامبراکرمصلی الله علیه وآله است، ارائه کرده اند.براین اساس، هرگونه عدم توجه به احکام و دستورات الهی، عمدی یاسهوی، آشکار یانهان باتصدی منصب امامت وجانشینی پیامبرصلی الله علیه وآله درتضاد است،امافخررازی و پیروان او لزوم شرط عصمت برای جانشین پیامبر را مورد تردید وحتی انکار قرارداده اند ونهایتاً عصمت را به عدالت تقلیل می دهند. دراین مقاله، اهم ادله متکلم های اسلامی به ویژه محقق طوسی بروجوب و ضرورت عصمت تبیین شده است وسپس اهم ایرادات وشبهات فخر رازی برآن ادله، نقد و رد شده است و نتیجه گرفته می شود که عصمت شرط لازم و ضروری برای جانشینی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله است.
بررسی و تحلیل نظریه خواجه نصیرالدین طوسی در عقیده بداء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
خواجه نصیرالدین طوسی از برجسته ترین متکلمان شیعی است که آثار و آرای او همواره مورد توجه اندیشمندان بوده است. خواجه در برخی تصنیفاتش در باب عقیده بداء مطالبی دارد که موضع گیری های متفاوتی را نسبت به او در پی داشته است؛ برخی عالمان مشابه سخنان او را گفته اند، برخی دیگر او را نقد کرده و عده ای نیز در مقام توجیه نظریه خواجه برآمده اند. بررسی ها نشان می دهد که نقد به خواجه وارد بوده و از مطالب وی انکار بداء به دست می آید. با وجود این، برخی متکلمانِ پیش و پس از خواجه نیز بداء را رد کرده اند و او نظریه جدیدی ارائه نکرده است. به نظر می رسد آنچه خواجه و متکلمانی چون شیخ طوسی و سید مرتضی در مسئله بداء گفته اند، یک دیدگاه شیعی نیست، بلکه تأثیر اندیشه قاضی عبدالجبار معتزلی در دیدگاه شاگردش سید مرتضی است که از ایشان به دیگر متکلمان شیعی سرایت کرده است.