مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
دشتکی
حوزههای تخصصی:
سید سند صدر الدین محمد دشتکی از سادات خاندان دشتکی است که با بیست و چند واسطه به زید بن علی بن حسین (ع) می رسد. وی از ذهنی بسیار نقّاد بهره مند بود. دروس حدیث و شرعیات را نزد پدرش غیاث الدین منصور فرا گرفت. سلسلة مسموعات او در علم کلام به امام محمد غزالی، امام فخر رازی و علامه حلی می رسد و در منطق و فلسفه به خواجه نصیر، بهمنیار و ابن سینا. دوران حیات او مصادف با فرمانروایی حسن بیگ و یعقوب میرزا بود (خواند میر، 3/605) از لحاظ مالی فرد متمکن بوده و در سال 883 ق دو هزار ذرع از املاک دشتک را خرید تا مدرسه بزرگ منصوریه را در آن بنا نهد. شیوه علمی او بیشتر شرح و تعلیقه نویسی توأم با نوآوری و ارائه نظرهای بکر است. تشابه نام وی با صدرالدین محمد شیرازی (ملاصدرا) گاه سبب شده که بعضی از کتابهای او، از جمله اثبات الواجب به ملاصدرا منسوب شود.
بررسی تطبیقی و تاریخی ساخت فعل ارگاتیو در گویش های اردکانی، دشتی، دشتکی، کلیمیان یزد و لاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارگاتیو اصطلاحی است که در زبان شناسی نوین و به ویژه در رده شناسی زبان به کار می رود و آن از یک فعل یونانی به معنی «سبب شدن، به وقوع رسانیدن، خلق کردن» گرفته شده است. این ویژگی حالتی است دستوری که ویژه فاعل فعل متعدی است و معمولا ویژه زبان هایی است که قدیمی ترند و کمتر دستخوش تحولات و دگرگونی های زبانی شده اند و به عبارتی محافظه کارترند و به صورت های باستانی خود گرایش دارند.
ارگاتیو در زبان هایی مانند سومری باستان، تبتی، برمه ای، بوروشاسکی، اسکیمو، باسک و برخی از زبان های استرالیایی، قفقازی، هندی و ایرانی، به جز زبان های آفریقایی، نمونه هایی از این ساخت دستوری یافت شده است.
هدف این مقاله بررسی تطبیقی ساخت ارگاتیو در گویش های جنوب غربی ایران است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که ارگاتیو در زبان فارسی باستان که زبانی است کاملا صرفی، به صورت کم رنگ نمود داشته است؛ اما در زبان فارسی میانه که دنباله فارسی باستان است و در آن حالات هشت گانه صرفی از بین رفته است، دارای نقشی کاملا برجسته و آشکار است؛ در تحول از ایرانی میانه به ایرانی نو، روش ساخت ماضی (ارگاتیو) دوره میانه به فارسی دری نرسیده است.
ساخت فعل ماضی ارگاتیو در گویش های اردکانی، دشتی، دشتکی، کلیمیان یزد و لاری که جزو گویش های جنوب غربی ایران اند دارای کاربردی وسیع و گسترده است و این گویش ها جزو گروه ارگاتیو کامل و مطلق اند.
تفاسیر ارائه شده از دیدگاه ابن سینا در خصوص شناخت انسان از وحدت و کثرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نظر ابن سینا کثرت نزد تخیل انسان ها و وحدت نزد عقل انسان ها اعرف است. این دیدگاه این گونه مورد اشکال قرار گرفت که اگر وحدت و کثرت به عنوان دو مفهوم کلی در نظر گرفته شوند، در عقل حضور دارند و اگر به عنوان آن چه در محسوسات حاصل اند ملاحظه گردند، در تخیل حضور دارند؛ از این رو تخصیص اعرفیت هر یک از آن ها به یکی از دو قوه خیال و عقل وجهی ندارد. با توجه به جایگاه والای علمی ابن سینا و دقت او در طرح مباحث، اندیشمندان بعدی به توضیح دیدگاه ابن سینا و دفع این اشکال پرداختند. نخستین کسی که به این اشکال پاسخ داد میرشریف جرجانی در شرح کتاب مواقف است. پاسخ جرجانی مورد مخالفت قوشچی در شرح جدید تجرید قرار گرفت. دوانی و دشتکی و دیگران نیز در پی تحلیل دیدگاه ابن سینا و پاسخ به اشکال قوشچی برآمدند. فیاض لاهیجی هم از جمله کسانی است که در توضیح دیدگاه ابن سینا دیدگاه جدیدی ارائه کرد. نتیجه این نزاع علمی پیدایش چهار ملاک برای توضیح اعرفیت وحدت برای عقل و اعرفیت کثرت برای خیال، در مقام فهم عبارت ابن سینا است. به نظر می رسد که نظریه ملاصدرا در توضیح دیدگاه ابن سینا، فهم صحیح تری از عبارت ابن سینا را ارائه می کند.
بررسی نظریه دشتکی در حدوث انسان با تأکید بر آیه «هَلْ أَتَی...»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
105-116
حوزههای تخصصی:
حکیم دشتکی، بر پایه آیه «هَلْ أَتَی عَلَی الْإِنْسَانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُنْ شَیْئًا مَذْکُورً» انسان را حادث می داند و تصریح می کند که انسان موجودی حادث أبدی است و أزلی نیست. در مقابل إبن عربی، انسان را موجودی أزلی و أبدی می داند. این مقاله با بررسی آراء برخی مفسران درباره دلالت آیه یادشده و نیز واکاوی أدله دشتکی و إبن عربی در خصوص معنای آیه است. بررسی إجمالی آیه مورد بحث، نظر تفسیری مفسران و برداشت دشتکی، در إبتدای أمر حدوث انسان إستنباط می شود اما دقت بیشتر در معنای آیه و أدله مفسران، باعث ایجاد تردید در نظریه حدوث می گردد. بر این بنیاد، مراد از حدوث، حدوث زمانی است؛ یعنی انسان موجودی حادث به حدوث ذاتی و قدیم به قدیم زمانی است. همچنین مراد از انسان، حقیقت انسان؛ یعنی نفس ناطقه و ماده أولیه او و نه صورت او است.
بررسی انتقادی دیدگاه غیاث الدین دشتکی نسبت به رویکرد ابن سینا در مسأله ی صدور کثیر از واحد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره نوزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۳
1 - 16
حوزههای تخصصی:
مسأله ی صدور کثرت از وحدت، ازجمله مباحث مهم و حیاتی و بحث برانگیز در میان فیلسوفان اسلامی است. ابن سینا با تمسک به قاعده ی الواحد سعی کرده است این مسأله را برهانی کند. در دیدگاه وی جهات و حیثیاتِ موجود در عقل اول، سبب ایجاد دو موجود دیگر یعنی عقل دوم و فلک اول می شود. وی در کلامی تفصیلی، به سه جهت در عقل اول قائل می شود که بر اساس آن، پس از ایجاد عقل دوم، جهت دوم نفس فلک و جهت سوم جرم فلک اول را محقق می شود. از منظر وی، وجود حیثیات و جهات گوناگون و مختلف در عقل اول، با قاعده ی الواحد منافاتی ندارد؛ زیرا این جهات و حیثیاتِ متعدد و متکثر، از لوازم مرتبه ی وجودیِ صادر اول هستند، نه آنکه واجب الوجود آن ها را حقیقتاً صادر کرده باشد. این مسأله در فیلسوفانِ پس از ابن سینا تأثیر بسزایی داشته است، به گونه ای که برخی اندیشمندان معتقدند طرز تبیین ابن سینا، با ابهام و اشکالات مختلفی مواجه است؛ ازجمله ی این اندیشمندان، غیاث الدین منصور دشتکی است. وی در کتاب الأمالی به ناتمام بودن این استدلال ابن سینا اشاره کرده است. نگارنده با روش تحلیلی- تطبیقی به بررسی این استدلال و کاوش در آن پرداخته است.
ناسازگاری ها در رهیافت صدرایی از قاعده فرعیه؛ برآیند جدال های دشتکی و دوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آثار ملاصدرا با دو مدل از قاعده فرعیه مواجه ایم. ملاصدرا در مواضعی، ثبوت ثابت در قاعده فرعیه را شرط و در برخی مواضع براساس عدم الزام ثبوت ثابت سخن می گوید. ملاصدرا در مواضع کاربست قاعده فرعیه نیز مختلف سخن می گوید و این نکته بر اهمیت موضوع می افزاید. این ناسازگاری ها به جدال دوانی و دشتکی درباب قاعده فرعیه باز می گردند و لازم است براساس متون آن ها، عبارات صدرا را تفسیر کرد. در این نوشتار سعی شده خوانشی نوین از ملاصدرا بر مدار منابع اندیشه او در حوزه فلسفی شیراز بدست داده و بر اساس نزاع دشتکی و دوانی در الزام یا عدم الزام ثبوت ثابت در قاعده فرعیه، چرایی این ناسازگاری را توضیح و دیدگاه دشتکی را به عنوان نظریه مختار ملاصدرا معرفی کرده و نشان دهیم که الزام ثبوت ثابت چه لوازمی را در فلسفه صدرایی به بار خواهد آورد.
امکان تغییر اخلاق از نگاه جلال الدین دوانی و غیاث الدین منصور دشتکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۴)
123 - 151
حوزههای تخصصی:
پایه علم اخلاق بر این اصل استوار است که تغییر اخلاق ممکن است و اگر انسان نتواند اخلاق خود را تغییر دهد آموزه های اخلاقی و توجه به آنها در علم اخلاق نتیجه ای نخواهد داشت. شبهه امکان تغییر اخلاق توسط فیلسوفان مختلف پاسخ داده شده است. جلال الدین دوانی و دشتکی با ذکر دلایل نقلی و عقلی، به طرح مسئله امکان تغییر اخلاق و شبهات پیرامون آن پرداخته اند. پاسخ های این دو فیلسوف نسبت به این شبهه متفاوت است. در این مقاله پس از تبیین دیدگاه این دو فیلسوف درباره تغییر پذیری اخلاق، دلایل و شواهد هر یک از آنها بر موضوع طرح، و سپس نقد و بررسی شده است. هدف از این مقاله توصیف دیدگاه این دو اندیشمند و سپس مقایسه آنها با هم است. روش این مقاله مبتنی بر توصیف، تحلیل و مقایسه است. با مقایسه پاسخ ها به این نتیجه می رسیم که دوانی معتقد است که تغییر برخی اخلاق ها امکان دارد اما تغییر برخی ممکن نیست، اما دشتکی معتقد به تغییر هر اخلاقی است. کلید واژه: تغییر اخلاق، دیدگاه ها، دوانی، دشتکی، اخلاق جلالی، اخلاق منصوری.
طبقات صدریّة و جلالیّة، تعداد، ترتیب و انگیزه نگارش
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۳ مرداد و شهریور ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۹۵)
149 - 164
حوزههای تخصصی:
شرح تجرید قوشچی از کتا بهایی است که مورد اهتمام علما قرار گرفته، شروح و حواشی متعددی بر آن نگاشته شده است. مرحوم صدر الدین محمد دشتکی و علامه دوانی چند حاشیه بر این کتاب به رشته تحریر درآورد هاند که تحت عنوان معرو فاند. این حواشی ناظر به » طبقات صدریّه و جلالیّه « یکدیگر بوده و م یتوان آن ها را مناظره علمی مکتوب میان این دو عالم مکتب شیراز قلمداد کرد. در تعداد و سیر تألیف این حواشی، میان اندیشمندان اختلاف نظر وجود دارد. برخی، تعداد حواشی صدر الدین دشتکی را دو و برخی دیگر سه حاشیه دانست هاند. در این نوشتار، علاوه بر معرفی اجمالی مکتب شیراز و سبک نگارش متون علمی در این دوره، با استناد به عباراتی که در این حواشی آمده است اثبات م یشود که مرحوم دشتکی دارای دو حاشیه و مرحوم دوانی دارای سه حاشیه است که مرحوم دوانی شروع کننده اولین حلقه از این سلسله حواشی است.همچنین غرض اصلی تألیف هر یک از حواشی مورد بررسی قرار گرفته است.
مسئله اتصاف ماهیت به وجود از دیدگاه سیدصدرالدین دشتکی و ارزیابی روایت ملاصدرا از او(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
103 - 120
حوزههای تخصصی:
حل مسئله اتصاف ماهیت به وجود در دیدگاه دشتکی، بصورت درهم تنیده یی با نظریه حمل، مشتق و قاعده فرعیه در ارتباط است. دشتکی با تفکیک وجود مصدری از وجود بمعنای موجود، و تمییز عروض نفس الامری از عروض بحسب اعتبار ذهن، به تحلیل مسئله اتصاف همسو با عناصر پیش گفته پرداخته است؛ او عروض وجود بر ماهیت را تنها در وجود بمعنای موجود و در ظرف اعتبار ذهن میپذیرد. ملاصدرا غالباً دیدگاه دشتکی در مورد اتصاف، نظریه حمل، مشتق و لزوم ثبوت مبدأ محمول برای موضوع را بطور ناقص روایت کرده و تنها در یک موضع به تبیین همه عناصر آن پرداخته است. او در تحلیل قاعده فرعیه کاملاً متأثر از دشتکی است. بنظر میرسد صدرالمتألهین برغم تلاش بسیار برای ارائه روایتی منسجم از دشتکی، نتوانسته برخی عناصر را بصورت سازگار در نظریه خویش حفظ نماید.