مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
قوشچی
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، آرای دو متکلم برجسته جهان اسلام از دو مکتب امامیه و اشاعره، در ذیل آیات امامت مقایسه و بررسی شده است.
محقق طوسی -از علمای قرن هفتم- مهم ترین اندیشه های کلامی خویش را به طور موجز در تجرید الاعتقاد آورده است. محقق قوشچی -از اشاعره قرن نهم هجری- اندیشه های اشعری خود را در شرح تجرید الاعتقاد بیان کرده است. از این رو این متن و شرح، نمایانگر منازعات دو فرقه مهم کلامی شیعه امامیه و اشاعره به شمار می آید.
در این پژوهش، چهار آیه ولایت (مائده / 55)، امامت (بقره / 124)، اولی الامر (نساء / 59) و همراهی با صادقین (توبه / 119) از منظر این دو محقق بررسی و سپس به شبهات قوشچی پاسخ داده شده است.
بررسی نقش ملاعلی قوشچی در انتقال دانش از مدرسه سمرقند به امپراطوری عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست گذاری علمی و نوع روابط حاکمان با یکدیگر در پیشرفت و انتقال دانش و فرهنگ اثرگذار است. حکومت عثمانی معمولاً با تیموریان روزگار را به صلح می گذرانید. این موضوع موجب به وجود آمدن ارتباطات علمی و فرهنگی بین دو سرزمین تحت سیطره این دو امپراطوری بود. تمرکز این مقاله بر روی نقش ملاعلی قوشچی در انتقال دانش ستاره شناسی و ریاضیات از مدرسه سمرقند به مدارس عثمانی است. نشان داده خواهد شد که قوشچی چگونه با فروپاشی مدرسه و رصدخانه سمرقند پس از مرگ بنیان گذار آن یعنی الغ بیگ حجم عظیمی از اطّلاعات علمی را به کشور عثمانی انتقال داد، به طوری که اثرات آن حتّی در ابتدای دوران انقلاب علمی اروپا نیز مشاهده می شود. اثرگذاری قوشچی نه تنها در انتقال دانش ریاضیات و ستاره شناسی بلکه در شکل گیری مدارس علمی نوین در سرزمین عثمانی قابل ملاحظه است. همچنین خواهیم دید که چگونه فروپاشی یک مدرسه علمی موجب رونق گیری مدارس علمی جدید در سرزمینی دیگر می گردد.
مقایسه دیدگاه فاضل قوشچی و ملاصدرا پیرامون وجود ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتقاد به حصول ماهیت اشیاء در ذهن، در بحث وجود ذهنی، سبب طرح اشکالات متعددی در این زمینه گردیده است که از آن جمله می توان به اتصاف ذهن به امور متضاد، اتصاف ذهن به لوازم ماهیت و مهم تر از همه اجتماع دو مقوله اشاره کرد. اندیشمندان زیادی در پی پاسخ به این اشکالات برآمده اند. یکی از این پاسخ ها متعلق به فاضل قوشچی در شرح بر تجرید الاعتقاد است. وی می کوشد با بیان تمایز بین دو امر حاصل در ذهن و قایم به ذهن این مشکلات را حل نماید که سبب شکل گیری دیدگاهی جدید در مورد وجود ذهنی گردیده است. دو موضع در باب دیدگاه وی مطرح شده است: جوادی آملی دیدگاه وی را تا حدی متمایز از نظر ملاصدرا بیان می کند ولی در عین حال با تمایز بین چهار امرِ وجود علم، ماهیت علم، وجود ذهنی معلوم و ماهیت معلوم، آن را قابل پذیرش می داند. حسن زاده آملی دیدگاه قوشچی را با دیدگاه ملاصدرا یکی دانسته و اختلاف آن ها را تنها در تعبیر می داند و دلیل اشکال ملاصدرا بر وی را عدم بیان تعبیر صحیح قوشچی مطرح می کند. در این پژوهش با بازخوانی نظریه فاضل و پذیرش هر دو تفسیر ارائه شده، دیدگاه وی را زمینه ساز شکل گیری نظرات بعدی معرفی می نماییم. این تحقیق نشان می دهد دیدگاه قوشچی قابلیت پاسخ به شبهات مطروحه در بحث وجود ذهنی را دارد و می توان آن را بر دیدگاه های متأخرین تطبیق کرد.
مسأله بساطت فلک محدّدالجهات و مناقشه قوشچی در آن (با تأکید بر مقصد دوّم از فصل دوّم شرح تجرید الاعتقاد )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۱۳ بهار و تابستان۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
133 - 145
استفاده از مفهوم فلک برای تبیین حرکت سیّارات و همچنین مفهوم آن در فلسفه طبیعی به یونان باستان باز می گردد. افلاطون و ارسطو مفاهیم فلسفی و ائودوکسوس و بطلمیوس مفاهیم نجومی آن را تبیین کردند. فلاسفه و ستاره شناسان دوره اسلامی مفهوم فلک را توسعه دادند و مفاهیم فلسفی تازه ای را با استفاده از آن بنا نهادند. دانشمندان اسلامی فلکی را به افلاک بطلمیوسی، که تعداد آنها هشت بود، افزودند و احتمالاً نخستین بار ابن سینا این فلک را با عنوان محدّدالجهات خوانده است. ابن سینا و پیروانش مستقیم و غیرمستقیم به بساطت فلک محدّدالجهات اشاره می کردند و بنای بعضی از مفاهیم فلسفی-کلامی را بر این اعتقاد نهادند. مفهوم بساطت فلک محدّدالجهات را ملّا علی قوشچی، در کتاب شرح تجریدالاعتقاد نقد کرده است. قوشچی در نقدهای خود به نظریات فلسفه طبیعی به همین یک مورد بسنده نکرده است، امّا در این مقاله تنها به استدلال های او در مورد بساطت محدّدالجهات اشاره خواهد شد.
کیهان شناسی قوشچی؛ نجات پدیدارها به جای نظریه پردازی در مورد حرکات اجرام آسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ستاره شناسان در دوره های متأخر نجوم اسلامی بیشتر تحت تأثیر فلسفه طبیعی ابن سینا قرار داشند. بنابراین بر روی استفاده از مبانی فلسفه طبیعی در تئوری های نجومی متمرکز شدند و همین موضوع باعث نقد به مسأله معدل المسیر بطلمیوس و ابداع مدل های جایگزین شد. ریشه ابداع این مدل ها را باید در علاقه مسلمانان به قائل شدن طبیعت مادی برای افلاک و در نتیجه جست وجوی علل پدیده ها در مبانی فلسفی دید. این درحالی است که بطلمیوس از مدل های خود تنها برای تبیین جهان بهره می برد و ظاهراَ حداقل در مجسطی به دنبال یافتن علل حرکات نبود. اعتقادات فلسفی ستاره شناسان درخصوص حرکت افلاک را در مباحث دیگری چون جنس افلاک، بساطت آنها و نوع حرکات آنها می توان ملاحظه کرد که همگی ریشه درتلاش برای یافتن علل حرکات سیارات و افلاک دارد. علاءالدین علی قوشچی دانشمندی است که در انتهای دوره درخشش نجوم اسلامی سعی در نوعی بازگشت به تبیین پدیدارها به جای جست وجو در علل مبتنی بر فلسفه طبیعی دارد. دلیل این موضوع را باید در بی اعتمادی به مبانی فلسفی دانست که خود ریشه در تجربیات و نگرش های خاص قوشچی دارد که در این مقاله به آنها پرداخته خواهد شد.
طبقات صدریّة و جلالیّة، تعداد، ترتیب و انگیزه نگارش
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۳ مرداد و شهریور ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۹۵)
149 - 164
حوزه های تخصصی:
شرح تجرید قوشچی از کتا بهایی است که مورد اهتمام علما قرار گرفته، شروح و حواشی متعددی بر آن نگاشته شده است. مرحوم صدر الدین محمد دشتکی و علامه دوانی چند حاشیه بر این کتاب به رشته تحریر درآورد هاند که تحت عنوان معرو فاند. این حواشی ناظر به » طبقات صدریّه و جلالیّه « یکدیگر بوده و م یتوان آن ها را مناظره علمی مکتوب میان این دو عالم مکتب شیراز قلمداد کرد. در تعداد و سیر تألیف این حواشی، میان اندیشمندان اختلاف نظر وجود دارد. برخی، تعداد حواشی صدر الدین دشتکی را دو و برخی دیگر سه حاشیه دانست هاند. در این نوشتار، علاوه بر معرفی اجمالی مکتب شیراز و سبک نگارش متون علمی در این دوره، با استناد به عباراتی که در این حواشی آمده است اثبات م یشود که مرحوم دشتکی دارای دو حاشیه و مرحوم دوانی دارای سه حاشیه است که مرحوم دوانی شروع کننده اولین حلقه از این سلسله حواشی است.همچنین غرض اصلی تألیف هر یک از حواشی مورد بررسی قرار گرفته است.
شکار با قوش در عصر قاجار و کارکردهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر قاجار، شکار و شکارگری یکی از شیوه های متداول تفریح و سرگرمی محسوب می شد. در این دوره، شاه و اعضای خاندانش و حکام برخی مناطق، علاقه فراوانی به صید داشتند و به شیوه های متنوعی شکار می کردند. در این میان شکار با قوش، جایگاه ویژه ای در گذراندن اوقات درباریان و اعیان، به خصوص در عصر ناصرالدین شاه قاجار داشت. در این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی، به دنبال پاسخگویی به این پرسشیم که شکار با قوش، چه جایگاه و کارکردی (فردی و اجتماعی) در دوره قاجار داشت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد قوش های شکاری در عصر قاجار، گونه های مختلفی داشتند و به راحتی قابلیت دسترسی نداشتند؛ به همین علت کسانی که با صرف هزینه های زیاد، قادر به تهیه پرندگان شکاری بودند، با استخدام قوشچی های ماهر، آنها را برای انواع شکار در شکارگاه مهیا می کردند. به دلیل هزینه های گزاف و سختی های مربوط به تعلیم و نگهداری از قوش، این شیوه شکار به یکی از سخت ترین شیوه های شکار تبدیل شده بود و تنها پادشاهان، حکام و شاهزادگان به طور گسترده، قادر به انجام این نوع شکار بودند. شکار با قوش در راستای اهدافی همچون تفریح و سرگرمی و نمایش بزرگی و مهارت فردی در شکار به کار گرفته می شد.