مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
روسیه تزاری
حوزه های تخصصی:
در مقاله پیش رو، نقش و جایگاه علما و مراجع مشروطه خواه عظام شیعه (با محوریت آخوند ملامحمدکاظم آخوند خراسانی) در مقابله با بحران ها و مشکلات عمدتاً سیاسی مبتلابه نظام مشروطه ایران، در فاصله فتح تهران در جمادی الثانی 1327 تا هنگام رحلت وی در ذی حجه 1329، با استناد به منابع و اسناد متقن، مورد بررسی و ارزیابی توصیفی- تحلیلی تاریخی قرار گرفته است. علما و مراجع شیعه در این برهه بس حساس و دشوار، هم چنان، مهم ترین و تأثیرگذارترین حامیان مشروطه ایران محسوب می شدند و در راستای دفاع از دستاوردهای مشروطیت و مقابله با بحران ها و مشکلات داخلی روزافزون دامنگیر نظام مشروطه، و نیز مبارزه با تجاوزات پایان ناپذیر دو کشور روسیه تزاری و انگلستان در شئون گوناگون کشور، بس فعال و مؤثر ظاهر شدند. با رحلت ناگهانی آخوندخراسانی، نظام مشروطه ایران، بزرگ ترین و تأثیرگذارترین حامیان خود در میان علما و مراجع شیعه را از دست داد.
نقش و مواضع محمد خان قاجار ایروانی در نخستین جنگ های ایران و روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلمرو خان نشین ایروان(1160-1244ق./1747-1828م.)، در قرن سیزدهم هجری شاهد جنگ ها و قشون کشی از دو سوی مرزهای شمالی و جنوبی از طرف دول روسیه تزاری و ایران قاجاریه بود. خان نشین مذکور به سبب موقعیت جغرافیای خاص و قرار داشتن در همجواری دولت های ایران و عثمانی مورد توجه دولت روسیه تزاری قرار گرفت. وجود گروه قومی اقلیت ارامنه مسیحی زمینه مداخله را به بهانه حمایت از عیسویان به روس ها در زمان خانی محمد خان قاجار ایروانی(1198-1220ق./1784-1805م.)، داد تا با دخالت در مسائل مربوط به ایروان باعث جنگ های طولانی با دولت قاجاریه ایران شود. در طی این جنگ ها محمد خان ایروانی سیاست دوگانه ای اتخاذ نمود، بطوری که هم با روس ها و هم با ایرانی ها رابطه سیاسی برقرار کرد. سئوال اصلی مقاله این است چرا خان ایروان در نخستین جنگ های ایران و روس موضع دوگانه ای اتخاذ نمود و هدف اش از برقراری رابطه سیاسی همزمان با دولت های مزبور چه بود؟ یافته های این پژوهش نشان می هد که خان ایروان پیوسته برای بقاء و حیات سیاسی خویش با استفاده از سیاست توازان قوا سعی می کرد از تضاد منافع دولت های ایران و روس برای حصول خودمختاری سیاسی حکومت خویش بهره برداری نماید. لذا، با مشاهده قدرت برتر و تغییر موازنه قوا منطقه ای مدام بین دو دولت تغییر موضع می داد. لذا در این تحقیق بر آنیم تا نقش و مواضع محمد خان ایروانی را در نخستین جنگ های ایران و روسیه را با تکیه بر منابع تاریخنگاری قاجاری و روسی و با روش توصیفی - تحلیلی مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم.
الکسی پترویچ یرملوف و مدیریت استعمار تزاری در جنوب قفقاز (1231/1816-1242/1827)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران دوره جدید تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲ (پیاپی ۱۳۲)
149 - 171
حوزه های تخصصی:
اشغال نظامی تفلیس و ولایات ایرانیِ آن سوی ارس در ربع نخست سده سیزدهم/نوزدهم گام نخست روسیه تزاری در جهت تأسیس یک نظم جدید استعماری در جنوب قفقاز بود. این نظم جدید استعماری، زمینه ای فراهم کرد که در بستر آن روند تغییر نظام سیاسی، اداری و اجتماعیِ حاکم بر اراضی تصرف شده و الحاق ساختاری آن به امپراتوری تزاری مدیریت شود. در پژوهش پیشِ رو کوشش شده است ماهیت راهبرد استعماریِ روسیه تزاری در قبال حوزه مسلمان نشین جنوب قفقاز و سازوکار عملیاتی آن در مراحل آغازین، بر محور رفتار و اقدامات یک چهره محوری آن یعنی الکسی پترویچ یرملوف بررسی شود. پرسشِ محوری تحقیق ناظر بر تبیین رابطه ای است که می توان میان اقدامات یک فرماندار نظامی و سیاست کشور متبوع وی جهت ایجاد یک ساختار استعماری تشخیص داد. این بررسی با رویکرد تاریخ سیاسی و اداری و با تکیه بر اطلاعات موجود در گزارش ها و اسناد آرشیوی به زبان های مختلف از جمله روسی انجام شده است. مقاله در سه بخش تنظیم شده است: بخش نخست به اقدامات سیاسی و نظامی یرملوف اختصاص یافته، بخش دوم، سیاست وی در جهت پی ریزی یک ساختار اداری جدید را می کاود و در بخش سوم، تدابیر اقتصادی وی بررسی شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که نظم استعماری روسی در جنوب قفقاز، به ویژه در مراحل نخست تأسیس آن، سرشتی نظامی، دستوری و شخصیت محور داشت. به بیان دیگر، فرماندهان نظامی روس و اقدامات شخصی آنها در شکل گیری و توسعه این نظم استعماری نقشِ محوری داشت.
انعکاس مضامین تاریخی اجتماعی در رمان «وقت جنگ دوتارت را کوک کن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال سوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۷)
91 - 112
حوزه های تخصصی:
رمان «وقت جنگ دوتارت را کوک کن» نوشته یوسف قوجق (1394)، رمانی اقلیمی، تاریخی است که توسعه طلبی های روسیه تزاری در بیابان های شرقی دریای خزر را در روایتی ادبی بازگو می کند. این رمان نخستین اثر ادبی است که با رویکرد رئالیسم اجتماعی، حقایق تاریخی، سیاسی و اجتماعی از نسل کشی مشهور به منطقه گوک تپه را بیان می کند. در این پژوهش به شیوه تحلیل محتوا با رویکرد توصیفی تفسیری، انعکاس رویدادی تاریخی در این اثر ادبی بررسی شده است. نقطه عزیمت پژوهش بر دو پرسش قرار گرفته که آیا نویسنده توانسته با پرهیز از احساسات صرف، واقعه ای تاریخی را انعکاس دهد؟ همچنین میزان ارجاعات تاریخی این رمان تا چه اندازه با اسناد تاریخی مطابقت دارد؟ تحلیل یافته ها نشان می دهد، نویسنده با انعکاس دقیق زمینه های حمله قشون روسیه تزاری طی سه نبرد با مردم ترکمن صحرا در سال های 1873، 1878 و 1881میلادی، روایتی ادبی منطبق با اسناد تاریخی از چگونگی واقعه گوک تپه و مرگ قریب به پانزده هزار نفر در میان سکوت دولت قاجار و سرانجام انعقاد قرارداد آخال برای واگذاری بخشی از سرزمین ایران به روسیه تزاری را پدید آورده است.
استیلای روسیه تزاری بر قفقاز جنوبی و اعمال اصلاحات اداری - سیاسی در آن منطقه
منبع:
پژوهش در تاریخ سال پنجم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۴)
112 - 130
حوزه های تخصصی:
اقدامات پتر کبیر در جهت ایجاد اتحاد درونی در میان اقوام روس و ترسیم چشم انداز توسعه طلبی برای آینده، نقطه عطفی در تاریخ روسیه محسوب می شود. بعد از مرگ پتر، زمامداران کرملین همواره در راستای دست یابی به آبهای گرم و نیز منابع و بازارهای تجاری سرزمینهای دیگر با دولتهای ایران در ستیز بودند. در نهایت بعد از مرگ آغامحمدخان قاجار قسمت وسیعی از سرزمینهای شمال غربی و شرقی ایران به تصرف روسیه درآمد. البته جغرافیای انسانی نامتناجس (متشکل از اقوام و ملیتهای مختلف با دین و زبان و قومیت متنوع) در منطقه قفقاز، اشغالگران روس را مجبور نمود تا در سیستم اداری و سیاسی سنتی منطقه تغییر و تحول گسترده ای ایجاد نمایند. اصلاحات اداری مذکور که بویژه بعد از اصلاحات سیاسی 1854 م. شدت یافته بود، بدون درک صحیح موزائیک قومی و مذهبی قفقاز اعمال می شد و سرزمینهای مسلمان نشین و مسیحی نشین را دستخوش ناهماهنگیهای ادری – سیاسی قرار می داد. از این روی، انجام اصلاحات مذکور همواره مخالفت مردم منطقه، بویژه مسلمانان را در پی داشت.
هویت دوگانه در خدمت راهبرد استعماری: پاول سیسیانوف و پی ریزی استعمار تزاری در جنوب قفقاز (1803 1806/ 1217 1223)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال سوم تابستان ۱۳۹۸ شماره . (پیاپی ۸)
129 - 150
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، جلوه ای متفاوت از شخصیت پاول سیسیانف بررسی شده است. تفاوت برجسته این چهره نظامی با فرمانداران قبل و بعد از وی در قفقاز، تبار گرجی و هویت دوگانه اش بود. پرسش محوری این پژوهش نیز ناظر بر همین ویژگی شخصیت سیسیانف است؛ این که چه پیوندی می توان میان هویت دوگانه سیسیانوف با خط مشی وی در پیشبرد راهبرد استعماری روسیه تزاری در قفقاز تشخیص داد؟ مبنای این پژوهش اطلاعاتی است که از منابع دست اول و اسناد آرشیوی به زبان های فارسی، لاتین و روسی، گردآوری و در جهت ارائه پاسخ به پرسش محوری آن تحلیل شده است. این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی است و هدف آن است که ضمن ارائه یک گزارش توصیفی از اقدامات سیسیانف، ذهنیت فرهنگی و رفتار نظامی وی در ربط با مسأله پژوهش تحلیل شود. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که می توان ارتباط معناداری میان خاستگاه فرهنگی دوگانه و منش فرهنگی سیسیانف با الگوی رفتار وی تشخیص داد. درواقع، برخورد خشن و تحقیرآمیز سیسیانف با خاندان پادشاهی گرجستان و خوانین ایرانی جنوب قفقاز و استفاده اش از شگردهای سنتی برای پیشبرد سیاست روسیه در این حوزه، بیانی از هویت دوگانه وی و جلوه ای از تناقض های راهبرد استعماری روسیه در جنوب قفقاز بود.
توسعه طلبی روسیه تزاری و تغییر ژئوپلیتیک جایگاه دریای خزر از چشم انداز نظام جهانی مدرن (1550 تا1800)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تا پیش از تسلط روسیه تزاری بر دریای خزر، این دریا بخشی از قلمرو جهان اسلام و حلقه اتصال مردم مسلمانی بود که پیرامون آن می زیستند. در منابع جغرافیایی اسلامی اطلاعات چشمگیری درباره تجارت در این دریا و کانون ها و مسیرهای اصلی آن آمده است که از جایگاه مهم آن به عنوان کانون تجارت پررونق منطقه ای در سده های چهارم تا ششم هجری حکایت دارد. از نیمه سده دهم/شانزدهم، به دنبال پیشروی نظامی روسیه در مسیر ولگا و دشت قبچاق و تصرف حاجی طرخان، روندی آغاز شد که سرانجام به فرادستی و اشراف روسیه تزاری بر این دریا و سرزمین های مسلمان نشین پیرامون آن انجامید. نتیجه تدریجی این روند، تغییر موقعیت ژئوپلیتیک دریای خزر در عرصه جهانی بود که آن را می توان در چارچوب نظریه نظام جهانی والرشتاین تبیین کرد. در نوشتار پیش رو تلاش می شود از همین منظر تحول موقعیت ژئوپلیتیک دریای خزر از کانون تجارت دریایی در بخشی از جهان اسلام به محور سیاست استعماری روسیه تزاری در شرق بررسی شود. هدف آن است که با تمرکز بر یکی از کانون های ارتباطی جهان اسلام، جلوه ای از نقش عامل استعمار در افول اقتصادی و تمدنی جهان اسلام بررسی شود. این بررسی با رویکردی بین رشته ای و مبتنی بر تحلیل و تفسیر اطلاعات موجود در منابع نوشتاری و اسناد دست اول در چارچوب نظریه نظام جهانی مدرن انجام شده است. نتیجه بررسی نشان می دهد که موقعیت ژئوپلیتیک دریای خزر در فاصله نیمه سده دهم/شانزدهم تا آستانه سده سیزدهم/نوزدهم تغییر کرد. علت محوری این تغییر، راهبرد توسعه طلبانه و تلاش نظام مند حاکمان روسیه برای تعریف جایگاه این کشور در اقتصاد جهانی و اهمیت یافتن تجارت با شرق بود که دریای خزر محور اصلی آن به شمار می رفت.
از تلاش برای ائتلاف تا تیرگی مناسبات؛ تحول روابط ایران و روسیه در سده هفدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند همسایگی ایران و روسیه در نیمه سده شانزدهم آغاز و تا اواخر همان سده عملی شد. در این فاصله دو طرف دیپلماسی را با پشتوانه دشمنان مشترک و انگیزه های تجاری به کار گرفتند. از دهه های نخست همسایگی نشانه های توسعه طلبی روس ها در زمین های قفقازی ایران آشکار شد. قلمروی که در بخش عمده دوره یادشده در اشغال عثمانی بود. در نیمه اول سده هفدهم با بازیابی حاکمیت ایران بر قلمرو قفقازی اش و تداوم تکاپوهای روسیه در رخنه به داغستان و گرجستان، ظرفیت های تنش آشکار شد. با این حال، توازن قوای دو طرف مانع بحرانی شدن شرایط بود. این وضعیت تا قدرت گیری پتر در واپسین سال های سده هفدهم ادامه داشت. در این نوشتار کوشیدیم که تحول روابط ایران و روسیه از تلاش برای همکاری نظامی تا بروز درگیری های مستقیم و غیرمستقیم در سده هفدهم را بررسی کنیم. روش نوشتار، توصیفی تحلیلی بر مبنای تحلیل داده های استخراج شده از منابع دست اول و پژوهش های معتبر است. در این نوشتار می کوشیم به این پرسش پاسخ دهیم که چرا در فرایند شکل گیری روابط ایران و روسیه با وجود پیشران های همکاری، ظرفیت های تنش به بروز درگیری هایی بین دو طرف منجر شد؟ نتیجه این بررسی نشان می دهد که روسیه درسده هفدهم قدرت رویارویی مستقیم با ایران را نداشت. در نتیجه، در حاشیه خزر از تحرک های آزاردهنده اتباع خویش به ویژه قزاق های دُن بهره می برد و در موضوع های قفقازی نیز با برقراری ارتباط و جذب حاکمان محلی، به ویژه ناراضی ها از ایران و قلعه سازی در زمین های حائل بین قلمرو خویش و ایران مشغول پیشروی بود. هدف اصلی روسیه تسلط بر بخش راهبردی راهروی شمال جنوب در دریا و خشکی بود.
سیاست عثمانی گرایی تا روس گرایی در مناسبات جعفرقلی خان دنبلی با حکومت قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جعفرقلی خان دنبلی از افراد تأثیرگذار خاندان دنبلی در صحنۀ تحولات سیاسی آذربایجان و قفقاز، در دورۀ حکومت قاجاریه بود. او در وقایع پس از قتل پدرش، احمدخان، و در تحکیم پایه های حکمرانی برادرش، حسین خان، و احیای شوکت خاندان دنبلی نقش مهمی داشت؛ اما رویکرد او در مناسبات با حکومت قاجار، تنش زا و سیاستی توأم با ناپایداری بود. او برخلاف رویۀ فرمان برداری از حکومت آقامحمدخان، در دورۀ حکمرانی فتحعلی شاه برای به چالش کشاندن اقتدار او درآذربایجان، با در پیش گرفتن سیاست تقابل گرایی، می کوشید پای دولت های عثمانی و روسیه تزاری را به این مسئله باز کند. حال این پرسش ها مطرح است: مناسبات جعفرقلی خان با حکومت قاجاریه چگونه بود؟ چه عواملی در گرایش او به دولت های عثمانی و روسیه تزاری تأثیر داشت؟ یافته ها از آن حکایت دارد که جعفرقلی خان برای مقابله با سیاست ادغام نخبگان محلی در ساختار قدرت مرکزی و حفظ حکمرانی محلی خاندان دنبلی، به شورش علیه حکومت قاجاریه اقدام کرد. از این رو پس از ناکامی در تقابل نظامی با دولت قاجاریه و حمایت نکردن دولت عثمانی، با مشاهدۀ قدرت روس ها، رو به آن دولت آورد. هدف اصلی پژوهش بررسی ماهیت روابط خصمانۀ جعفرقلی خان با حکومت قاجاریه و نقش دولت های عثمانی و روسیه در این مسئله است. این پژوهش تلاش می کند با تکیه بر اسناد روسی و عثمانی و تاریخ نگاری ایرانی و با روش توصیفی تبیینی، مسئلۀ مدنظر را بررسی کند.
نقش بیماری های همه گیر در تغییر سیاستهای دولت روسیه تزاری نسبت به سفر حج در منطقه قفقاز (۱۸۶۰- ۱۹۱۷م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۱
۱۳۴-۱۰۹
حوزه های تخصصی:
حج گزاری در منطقه قفقاز در سال های 1860-1917م. در سایه رشد تکنولوژی و گسترش شبکه ریلی، با تغییر و تحولات زیادی همراه بود که رهاورد آن کاهش هزینه و افزایش سرعت، امنیت و آسایش حجاج بود. از طرف دیگر، راه های سنتی سفر حج دچار تحول بزرگی شد و قفقاز در کانون اصلی این راه ها قرار گرفت و اهمیتی دوچندان یافت. در این شرایط، سفر حج برای آحاد ملت مسلمان قفقاز، آسیای میانه، چین، افغانستان و ایران آرزویی دست یافتنی و به پدیده نوظهور حج گسترده منجر شد. این پدیده نوظهور با شیوع مرگبار بیماری همه گیر وبا توأم شد که با ورود و دخالت های دولت روسیه تزاری به چالش های بزرگی میان مسلمانان و دولت تبدیل گردید. هدف اصلی این پژوهش که با رویکرد توصیفی-تحلیلی و براساس منابع کتابخانه ای انجام شده، پاسخ به این سؤال مهم است که نقش بیماری های همه گیر بر سفر حج در منطقه قفقاز چگونه بوده است؟ با بررسی شواهد به این نتیجه رسیده ایم که دولت روسیه از بیماری های همه گیر به عنوان یک حربه برای محدود کردن سفر حج به بهانه های گوناگون و در مقاطع مختلف استفاده می کرد. سفر حج به بهانه بیماری ها با محدودیت های زیادی مواجه شد، اما در سایه گسترش شبکه ریلی، جمعیت حجاج حاضر در حجاز از مناطق قفقاز و آسیای میانه رشد زیادی داشت.
تحلیل نقش قدرت های بزرگ در ایجاد مرز دیورند و تأثیر آن بر روابط افغانستان و پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد کشورها بر بنیاد مرزها محصول نیمه دوم سده نوزدهم است، افغانستان یکی از اولین کشورهایی است که بر این بنیاد ایجادشده است. مرزهای سیاسی کنونی افغانستان از نوع مرزهای تحمیلی بوده که عمدتاً تحت تأثیر منازعات و رقابت های سیاسی بین دو قدرت انگلیس و روسیه تزاری در قرن 19 و در جریان بازی بزرگ جهت جلوگیری از رویارویی مستقیم این دو قدرت در منطقه آسیای مرکزی به وجود آمده است و در این دوره افغانستان را به عنوان یک منطقه حایل بین خودشان قرار داده و مرزهای سیاسی آن کشور را طی چندین معاهده تعیین و تثبیت نمودند. در این میان معاهده دیورند و مسئله پشتونستان بسیار بااهمیت است زیرا تحولات افغانستان بعد از عقد معاهده دیورند وارد فاز جدیدی شد که باگذشت زمان و تغییرات بزرگی چون خروج انگلیس از شبه قاره و استقلال هند نه تنها نتوانست اصل و ماهیت منازعات مرتبط به مرزهای جنوبی افغانستان را حل وفصل نماید بلکه با ظهور کشور پاکستان و تضاد منافع بین این دو کشور همسایه، بر پیچیدگی حوادث و رخدادها افزوده شد که تا به امروز نیز ادامه دارد. تحقیق حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با استناد به منابع معتبر کتابخانه ای به دنبال بررسی نقش قدرت های بزرگ همچون انگلیس و روسیه در شکل گیری مرزهای سیاسی افغانستان به ویژه مرز دیورند و پیامدهای منفی آن برای کشور افغانستان و نقش آن در ایجاد اختلاف بین افغانستان و پاکستان می باشد. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که در شکل گیری مرزهای افغانستان قدرت های منطقه و فرامنطقه به ویژه انگلیس نقش داشتند و معمای دیورند یکی از باقی مانده های استعمار هند بریتانیایی است که در حال حاضر به عامل اختلاف بین افغانستان و پاکستان تبدیل شده است و پیامدهای منفی آن برای افغانستان شامل، محصور شدن در خشکی و عدم دسترسی به آب های آزاد، حمایت و تشدید بی ثباتی سیاسی در افغانستان، ناامنی سراسری، فروپاشی نظام اجتماعی و... بوده است.
جنبش آلاش و تکوین قزاقستان؛ در تکاپوی گذار از جامعه ایلی به دولت-ملت (1917-1920)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۴
۱۶۶-۱۴۵
جنبش آلاش در اوایل سده بیستم میلادی توسط گروهی از روشنفکران قزاق در مستملکات آسیایی امپراتوری روسیه شکل گرفت، در پی تحولات سال 1917 هیئتی سیاسی یافت و حکومت «آلاش اوردا» از دل آن زاده شد. حاکمیت روس ها به خصوص سیاست آنان در تصاحب اراضی و اسکان مهاجران، قزاق ها را با مسائل تازه ای مواجه ساخت. روشنفکران به عنوان نیروی نوین سیاسی-فرهنگی کوشیدند در برهه انقلاب 1905 و جنگ جهانی اول به سخنگوی مطالبات قزاق ها تبدیل شوند. با بروز انقلاب های فوریه و اکتبر 1917، روشنفکران قزاق با فرصت ها و چالش های پیش بینی نشده ای روبه رو شدند و کوشیدند در فترت پیش آمده، رهبری سیاسی قزاق ها و پی ریزی یک دولت-ملت مدرن را برعهده گیرند. حکومت آلاش -گرفتار میان طرف های درگیر در جنگ داخلی روسیه- می بایست بر مجموعه ای از مشکلات داخلی و رقابت های درونی فائق آید و در عین حال، امکان بهره مندی از حمایت خارجی را نداشت. آلاش اوردا سرانجام در سال 1920 تسلیم بلشویک ها شد. با وجود این ، بازخوانی میراث سیاسی و فکری آن در قزاقستان پس از استقلال همچنان ادامه دارد.
تجزیه سیاسی ماوراءالنهر در ادوار سه گانه ازبکی، تزاری و بلشویکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرزمین ماوراءالنهر با وجود پیوستگی جغرافیایی - فرهنگی و سیاسی با ایران، پس از قرون میانه سرنوشت متفاوتی یافت. مهم ترین وجه تمایز آن دو، در یکپارچگی قدرت سیاسی در ایران و تکثّر حوزه های قدرت در ماوراءالنهر بود. این سرزمین در قرون گذشته بارها تمرکز سیاسی را تجربه کرده بود، اما قرن دهم قمری را باید نقطه پایان یکپارچگی سرزمینی آن بدانیم. از این زمان، در طول چهار قرن تجزیه سیاسی و سرزمینی به تدریج بسط یافت و در نهایت در گسترده ترین شکلش در دوران شوروی تثبیت و در قالب نزاع های داخلی به امروز نیز کشیده شد. مسئله اصلی نوشتار حاضر این است که علل تداوم و تثبیت تجزیه قدرت سیاسی در دوران جدید تاریخ این سرزمین چه بوده است؟ پاسخ آغازین ما این است که «غلبه ساختار سیاسی بدوی در میان ازبکان، نگرانی از واکنش قدرت های رقیب به تصرف یکپارچه منطقه در عهد تزاری، بیم شکل گیری هویت یگانه ملی و خروج از سلطه استعماری در این دوره و عهد شوروی، موجب تداوم تکثر سیاسی و حتی تمرکز ستیزی گردید».
صنایع دستی و نقش آن در اقتصاد خانواده قفقازی دوره روسیه تزاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرایط جغرافیایی، اقلیمی و فرهنگی متنوع و وجود منابع اولیه غنی، شرایط مناسبی برای رونق صنایع دستی مختلف در قفقاز فراهم کرده بود. این صنعت پیوند عمیقی با فرهنگ و اجتماع داشت و جایگاه مهمی را در اقتصاد منطقه به خود اختصاص داده بود. هرچند شیوه مدیریت خانواده در این دوره دچار تغییرهای زیادی شد و نگاه استعمارگرایانه دولت روسیه بر اقتصاد منطقه در دوره های مختلف سایه افکنده بود، بیشتر اعضای یک خانواده قفقازی به پشتوانه صنایع دستی، نقش مهمی در تقویت اقتصاد خانواده و تضمین دوام و بقای آن داشتند. محصولات تولیدشده در این منطقه، بیشتر به مصرف داخلی می رسید و غیر از محصولات ابریشمی و قالی، در اقتصاد و تجارت خارجی اهمیت زیادی نداشت. با رویکرد توصیفی تحلیلی در پی پاسخ این پرسش هستیم که صنایع دستی در آخرین دهه های روسیه تزاری، چه نقشی در اقتصاد خانواده قفقازی داشت؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که با توجه به ساختار اجتماعی، تنوع آب وهوایی، مواد خام در دسترس و شرایط سیاسی ایجادشده در قفقاز زیر سلطه روسیه، صنایع دستی با گسترش روحیه مشارکت پذیری اعضای خانواده و بالابردن سطح اشتغال و افزایش درآمد سرانه، بخش قابل توجهی از بار اقتصادی منطقه را بر دوش می کشید. این نوشتار با روش کیفی مبتنی بر تحلیل محتوا و ابزار آن داده های تاریخی تنظیم شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد صنایع دستی در زندگی مردم قفقاز جنوبی بیشتر از قفقاز شمالی تأثیر داشت و نزدیک به ۳۰ درصد درآمد سالانه یک خانواده را تشکیل می داد.
واکاوی علل مهاجرت نیروی کار ایرانی به قفقاز (نیمه دوم قرن سیزدهم قمری/نوزدهم میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
57 - 77
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که حکومت قاجاریه با آن مواجه شد، مهاجرت توده های مردم بود؛ مهاجرتی که از 1266ق/ 1850م، و به نسبتی گسترده تر از 1286ق/ 1870م، از ایالات مختلف به خارج از ایران به خصوص نواحی جنوب قفقاز اتفاق افتاد، تا جایی که سالی چند هزار نفر ترک وطن می کردند و در کارخانه ها، صنایع نفت، دهکده ها، مزارع، اسکله ها و غیره در بدترین شرایط مشغول به کار می شدند. در این مقاله کوشش شده است با رویکردی توصیفی تحلیلی، مبتنی بر گردآوری داده ها از منابع آرشیوی و با اتخاذ چارچوب نظری مدل های جاذبه و دافعه براساس آرای متفکرانی چون روانشتاین، دروتی توماس و اورت اس. لی، چرایی مهاجرت نیروی کار ایرانی به قفقاز تبیین شود. مدعای پژوهش این است که عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، به عنوان عوامل فشار و کشش، در مبدأ و مقصد نوعی عدم تعادل ایجاد کردند که موجب مهاجرت نیروی کار ایرانی به قفقاز شد و طی سال ها این روند ادامه داشت.
زمینه های شکل گیری واحد اداری- سرزمینی قفقاز در جغرافیای سیاسی امپراتوری روسیه تزاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
85 - 106
حوزه های تخصصی:
گام نخست توسعه طلبی روس ها در قفقاز، بر مبنای شناخت سرزمین و مردمان بود که خود را در قالب شرق شناسی نشان داد. ارتباط با قومیت ها و خوانین منطقه، ایجاد خط دفاعی قفقاز و گسترش آن به جنوب، گام مهم و نهایی در فتح قفقاز بود . روس ها برای تثبیت حاکمیت خود در قفقاز و بهره برداری از منابع آن، به برپایی سیستم اداری جدیدی در قالب واحد اداری سرزمینی قفقاز دست زدند. این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که واحد اداری-سرزمینی قفقاز چگونه در جغرافیای سیاسی روسیه تزاری شکل گرفت؟ یافته ها نشان می دهد که فرایند ادغام قفقاز در قلمرو روسیه تزاری، یک فرایند تدریجی در قالب یک راهبرد بلندمدت بود؛ این مهم با تلفیق دستاوردهای علمی شرق شناسان با کنش قوای نظامی روس تحقق یاقت. ایجاد پایگاه نظامی در نقاط راهبردی و استقرار اقوام مسیحی در این نقاط، در تثبیت و تحکیم خط دفاعی قفقاز بسیار مؤثر بود.