مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
ابن حزم
حوزههای تخصصی:
متکلمان مسلمان کوشیده اند باورهای مذهبی خود را بر یقینیات استوار سازند. از سوی دیگر ظنی بودن بیشتر گزاره های تاریخی ما را به این پرسش روبرو می سازد که آیا متکلمان نمی توانسته اند هیچ یک از رویدادهای تاریخی را مبنای باورهای خود قرار دهند؟ در حالی که تأثیر پاره ای رویدادهای تاریخی بر شکل گیری یک باور مذهبی بر کسی پوشیده نیست. این مقاله می کوشد با یک رویکرد مقایسه ای روش سه تن از متلکمان جهان اسلامی یعنی شیخ مفید (م413 ق) قاضی عبدالجبار (م415 ق) و ابن حزم اندلسی (م456 ق) را برای دست یافنن به آن دسته از گزاره های یقینی تاریخی که بخشی از باورهای فکری آنها را تشکیل می دهد مورد بررسی قرار دهد. چنین به نظر می رسد که آنان از جهت روش شناسی تاریخی برای دست یابی به تاریخ یقینی به هم نزدیک شده اند اما بر خلاف انتظار، اشکالاتی متوجه هر یک است که راه حل آنان را ناکارآمد می گذارد و این موضوع هم چنان برای گفت وگوی بیشتر و عمیق تر پیش روی تاریخ پژوهان است.
تکافوء ادله در حقانیت ادیان ازنظر ابن حزم اندلسی
حوزههای تخصصی:
وجود تنوع دینی در حوزه مطالعات دینی، از مسائل مهمی است که محققین این حوزه ضرورتا به آن توجه دارند. این مطالعه باطرح مباحثی نظیر حقانیت ادیان ،نجات پیروان ادیان ورویکردپیروان یک دین به مطالعه پیرامون ادیان می پردازد.وجود این سؤالات در باب ادیان و تلاش برای پاسخ گویی به آن ها، بحث در زمینه ادیان را که پلورالیزم دینی از آن جمله است،ضرور ی می سازد.یکی از عمده ترین مباحث در این زمینه، بحث تکافؤادله در حقانیت ادیان است که در طول تاریخ حامیان و دافعانی داشته است،ابن حزم متکلم اندلسی در کتاب خود، تحت عنوان الفصل فی الملل و الاهواء و النحل بخشی را تحت عنوان «من قال بتکافؤادله» به این بحث اختصاص داده است. وی ضمن تقسیم بندی سه گانه خود قاِئلین به تکافو ادله را به سه گروه تقسیم نموده وبه بررسی نظریات آن ها می پردازد.ابن حزم ضمن اعتقاد به تحریف تورات و انجیل ، تنها دین راستین را اسلام و یگانه راه رستگاری و نجات را در پیروی از آیین اسلام می داند . این تحقیق بر آن است که ضمن بررسی نظریات ابن حزم به بررسی بستر تاریخی آن در حوزه ادیان بپردازد.
ایمان گروی اعتدالی ابن حزم، طریق تحصیل باورهای دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
25 - 58
حوزههای تخصصی:
ابن حزم اندلسی دو رویکرد به مسأله معرفت شناسی دارد. رویکرد اول مبتنی بر منطق ارسطویی است و رویکرد دوم بر مبانی فکری ظاهریه استوار است. تأکید او در رویکرد اخیر، بر طریق چهارم از راه های تحصیل معرفت است. بر اساس آن آدمی با تصدیق پیامبر (ص) و ایمانی که خداوند در دل او می آفریند، به کسب معارفی خاص نائل می گردد. او، بر طبق روش معناشناسی اش، راه چهارم را از عبارات وحیانی و باورهای مبتنی بر آن گرفته است. با مراجعه به اندیشه های ظاهریه حزمیه مشخص می شود که آنچه از طریق ایمان به پیامبر بدست می آید، مجموعه ای کامل، متناهی، مشخص و تضمین کننده سعادت آدمی است و قابل حصول از طرق دیگر نیست. باوجود این، او وحی را نخستین منبع همه معارف به حساب نمی آورد. از نظر او باور مرتبه ای بالاتر از معرفت می باشد و تفاوت تعداد راه های کسب معرفت در دو رویکرد را باید در این نکته جستجو کرد. این دیدگاه او را «ایمان گروی اعتدالی» نام نهاده ایم.
عشق و زن از نگاه دانشمند بزرگ اندلسی ابن حزم (متوفی 456) در کتاب طَوق الحَمامَه فی الاُلفَه و الاُلاّف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب طَوق الحَمامَه فی الاُلفه و الاُلاّف ، تألیف ابن حزم اندلسی، اثری است درباره ماهیت و معنا و معایب و محاسن عشق. نویسنده برای بهتر رساندن مراد خویش در موضوع عشق، علاوه بر شواهد قرآنی، حدیثی و شعری، از حکایت نیز بهره برده است، حکایت هایی که برخلاف شیوه متداول اسلاف مؤلف، برگرفته از حوادث دوره زندگی نویسنده و دارای شخصیتهای واقعی است. زنان (آزاد یا کنیز) در این داستانها اغلب یکی از دو نقش اصلی عاشق یا معشوق را ایفا می کنند. گرچه ابن حزم آشکارا به سبک زندگی و عادات و رفتار زنان روزگار خود در قرطبه اشاره نکرده، اما می توان از لابه لای این حکایت ها تصویری کلی از بخشی از زندگی این زنان ارائه کرد. نگارندگان در این پژوهش کوشیده اند تا با معرفی این کتاب و بررسی حکایت هایش از بخشی از زندگی زنان قرطبی پرده بردارند، زنانی که به دو طبقه کلی اشراف زادگان و جاریه ها (کنیزان) دسته بندی شده و هر کدام رفتار و جایگاه طبقاتی خاصی داشته اند.
نظریه معرفت شناسی ابن حزم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۷
19 - 42
حوزههای تخصصی:
در نظریه معرفت شناسی ابن حزم اندلسی، هم چون دیگر نظریه های مبناگروان سنتی در حوزه ی شناخت، معارف به باورهای پایه (معارف اوّلیه) و باورهای غیر پایه (معرفت تالیه) تقسیم شده است. او مجموعه ای از موادّ قیاس در منطق ارسطویی را، با مصادیقی متفاوت با دیدگاه رایج، به عنوان معرفت فطری و معرفت حسّی معرفی می کند. دیگر معارف (باورهای غیر پایه) نیز در قالب برهان ضروری بر آن مقدمات یقینی ابتنا دارند. در این مقاله نظریه ی معرفت شناسی ابن حزم به همراه نکته نظرات او درباره ی ادراک حسی، ادراک عقلی و ویژگی ها، توانایی ها و محدودیت های این ادراک از آثار منطقی، کلامی و اصولی او استخراج شده است. غرض ابن حزم از ارائه نظریه شناسایی، کاربرد آن در بیان اعتقادات مذهب ظاهری و دفاع از آن، نقد مخالفان و ایجاد پشتوانه ای محکم برای علوم بشری- که از نظر او تماماً می توانند کاربرد دینی داشته باشند- بوده است. بر این اساس این نظریه را باید یکی از مؤلفه های نظام منسجم فکری وی به شمار آورد. او مفاد نظریه را سازگار با آیات قرآن کریم و ابزار شناخت آن را موهبتی الهی و در راستای غایت آفرینش انسان می دانسته است. در نگاهی اجمالی، تنها نقاط ضعف و قوّت این نظریه – به لحاظ انسجام درونی- بیان شده است.
تحلیل انتقادی علم دینی در اندیشG ابن حزم قرطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
مسئله اصلی این پژوهش، چیستی علم دینی با مطالعه موردی دیدگاه ابن حزم قرطبی است. یافته اصلی این پژوهش که به شیوه کتابخانه ای در جمع آوری مطالب و توصیف و تحلیل عقلانی داده ها به نگارش درآمده آن است که از دیدگاه ابن حزم، ملاک دینی بودنِ علم این است که علم از طریق منبع یا غایت خود با دین در ارتباط باشد و همین مطلب وجه تمایز ابن حزم با دیدگاه برخی از اندیشمندان معاصر مانند آیت الله جوادی آملی است که ملاک دینی بودنِ علم را به موضوع یا همان معلوم می دانند. ابن حزم براساس اهداف بشری، علوم را به دو دسته دنیوی و اخروی تقسیم می کند و علم اخروی را به نام «علم شریعت» معرفی می نماید. به اعتقاد او، علم شریعت به علاوه همه علومی که در خدمت علم شریعت هستند، به میزانی که به علم شریعت خدمت می کنند، علم دینی به شمار می آیند؛ درحالی که وی از اشتراک لفظی معنای دنیا و آخرت غافل بوده است.
توقیفیت اسماء و صفات الهی در اندیشه ی ابن حزم قرطبی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
279 - 261
مسئله ی اصلی این پژوهش بررسی نظریه ی توقیفیت اسماء و صفات الهی با مطالعه ی موردی دیدگاهها و افکار دو اندیشمند مسلمان یعنی ابن حزم قرطبی و ملاصدرا شیرازی است. یافته های این پژوهش عبارت است از اینکه ابن حزم بر این باور است که صفات الهی قابل شناخت نیست و از همین رو نمی توان خداوند را جز به صفاتی که در قرآن و کلمات پیامبر آمده است، متصف نمود. ملاصدرا معتقد است که خداوند به کمالات حقیقی متصف می شود اگر چه این کمالات در زبان شریعت نیامده باشد. به علاوه خداوند در تمام تجلیات خود حاضر است و به همین سبب در مقام مجلا و مظهر به صفات خلقیه هم متصف می شود. مضافاً بر اینکه اطلاق و لابشرطیتِ وجود خداوند اقتضا می کند که او هر آنچه را که موجود است - اعم از ذات اشیاء و آثار و صفات آنها– در بربگیرد. در عین حال حتی اگر قائل به عدم توقیفیت اسماء و صفات الهی باشیم، ادب بندگی اقتضا می کند که او را به صفاتی که خود در قرآن کریم ذکر کرده است، بخوانیم.
بازخوانی انتقادی دیدگاه ابن حزم در مسئله ی علیت فاعلی خداوند بر اساس مبانی صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
85 - 108
حوزههای تخصصی:
ابن حزم متکلم سرشناسی است که توجه امروزه اندیشمندان مسلمان در جهان عرب به دیدگاه های او، بازخوانی تحلیلی دیدگاه های وی را ضروری می کند. او خداوند را علت عالم نمی داند، زیرا از طرفی معتقد است که اسمای الهی توقیفی است و از طرف دیگر علیت خداوند را مستلزم امور محالی از قبیل سلب اراده از خداوند، محدودیت قدرت و فعل الهی، منفعل بودن حق تعالی، ازلی بودن عالم و وجود بالقوه عالم در ذات خداوند می داند. ابن حزم غالب آرای خود در این مسئله را در انتقادات خویش بر کندی – بدون اینکه شخص کندی موضوعیت داشته باشد - ابراز می کند و ضمن تکفیر وی، اصل علیت را از خداوند نفی می کند. در مقابل، ملاصدرا – که بر اساس مبانی او دیدگاه ابن حزم مورد نقد قرار می گیرد - نه تنها اسمای الهی را توقیفی نمی داند، بلکه هر صفت کمالی و وجودی را بعد از اسقاط اضافات برای حق تعالی اثبات می کند. مبانی فکری ملاصدرا دیدگاه های ابن حزم را کاملاً انکار می کند و علیت را موجب سلب اراده از خداوند یا محدودیت قدرت او نمی داند. انفعال علت از معلول تنها در عالم مادی و آن هم از جهتی غیر از جهت اثرگذاری علت معقول است. این مقاله در جمع آوری مطالب به شیوه ی اسنادی و در پردازش داده ها از شیوه ی توصیفی و با تحلیل منطقی و عقلانی آن ها به نگارش درآمده است.