فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۰۱ تا ۲٬۸۲۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
97 - 12
حوزههای تخصصی:
ارتکابی وی مطابقت داشته باشد، در بحث تخفیف مجازات این مسئله مهم است که در صورت وجود عوامل مختلف از قبیل موقعیت اجتماعی، همکاری با دادگاه، سوابق کیفری و ... مجازات مرتکب را به نحوی مورد تخفیف قرارداد تا متهم بتواند با به دست آوردن فرصت دیگر آینده موفقی در زندگی خود داشته باشد. تخفیف مجازات در بسیاری از آیات قرآن مورد تأکید قرار گرفته ؛ از جمله تخفیف در تکالیف شرعیه در زمانی که انسان در مشقت و سختی است و یا مخیر بودن اولیاء دم در امور سه - گانه (قصاص ، دیه و عفو) که نوعی تخفیف محسوب میگردد و همچنین تخفیف در مجازات سرپیچی کنندگان در جنگ احد و ..... . باتوجه به اینکه توبه ، نوعی تخفیف می باشد و به طور کلی بنای شارع در مجازاتهای حدود بر تخفیف است ، و بدین وسیله توبه نیز عاملی جهت تخفیف در این مجازاتها میگردد، بنابراین چنانچه شخصی که مرتکب جرمی شده که حد بر او واجب گردیده ، اگر توبه نماید در مجازات او تخفیف داده خواهد شد؛ از جمله ی این حدود که با توبه ی شخص شامل تخفیف میگردد، حد زنای غیرمحصنه و مرد غیرمحصن ، سرقت ، قذف ، محاربه و ارتداد است.
ملاصدرا و مسئله زمان موهوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۳)
101-112
حوزههای تخصصی:
یکی از جدال برانگیزترین مسائل فلسفی کلامی در تاریخ اندیشه اسلامی، تحلیل مسئله حدوث و قدم عالم بوده است. اغلب متکلمان مسلمان قائل به حدوث زمانی عالم هستند و زمانِ پیش از عالم را «زمانِ موهوم» میدانند. ملاصدرا، در مقام بزرگترین فیلسوف حکمت متعالیه نیز در آثار خود بصورت پراکنده از زمان موهوم بحث کرده است. او در برابر این نظریه دو موضع متفاوت اتخاذ کرده، اما نظر خویش را بصراحت بیان نمیکند. پژوهش حاضر به شرح آراء ملاصدرا درباب نظریه زمان موهوم و تبیین دو موضعِ اتخاذشده از سوی وی در اینباره میپردازد، تا در نهایت به این پرسش پاسخ دهد که موضع نهایی ملاصدرا درباره زمان موهوم چیست؟ برای تبیین موضع نهایی وی، به مباحث پراکنده یی که در آثارش بیان کرده، مراجعه نموده و پس از تحقیق و تبیین ارتباط بین مطالب و جمعبندی آنها، به تشریح دیدگاه نهایی او میپردازیم. اگرچه ملاصدرا در یک موضع سعی بر توجیه نظریه زمان موهوم بر اساس مبانی و اصول خویش نموده، اما با توجه به عبارات وی در نفی واسطه بین عالم هستی و واجب تعالی، و همچنین اثبات وجود زمان و رد دلایل منکران زمان، میتوان نتیجه گرفت که نظر نهایی او، نفی زمان موهوم است.
بررسی تأثیر حکمت متعالیه و اندیشه های ملاصدرا بر تفقه در دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۱
223 - 245
حوزههای تخصصی:
حکمت نظری و حکمت عملی نقش دو بال در تعالی جامعه اسلامی را دارد .امروزه حکمت عملی بیشتر در علم فقه نمود دارد.وظیفه فقه در رویکرد کنونی استنباط احکام فرعی از منابع اسلامی است. در این مقاله به بررسی تأثیر حکمت متعالیه صدرایی بر تفقه در دین و نقش فقه در نظام حکمت متعالیه پرداخته شده است.مساله اصلی این مقاله چرایی برخی آسیب های موجود فقه رایج است و در این راستا به این نتیجه رسیده ایم که فقه را نباید گسسته از وجودشناسی دنبال کرد . الهیات باید محور کار فقه باشد و دید حاشیه ای و تشریفاتی به آن آسیب زاست.در این راستا هدف اصلی مقاله نشان دادن تأثیر وجود شناسی( در قالب حکمت متعالیه) بر فقاهت است در این راستا ضمن تبیین چیستی علم فقه به تبیین منبع عقل و الزامات محوریت عقل به عنوان منبع مشترک فقه و فلسفه و تعریف آن از نظر فقه و فلسفه پرداخته شده است.،فقه مد نظر حکمت متعالیه غایتی وجودی در عرصه فردی و اجتماعی داشته و بر بصیرت در دین و خشیت تأکید می ورزد. در نظام حکمت متعالیه، فقه زیرمجموعه الهیات بوده و در این راستا تعریف و احکام آن بررسی می گردد. در سیستم صدرایی، فقه و عرفان و حکمت جدای از هم نیست و همه، لایه ها و مراتب دین است که این اصل بر تبیین صحیح قلمرو و حدود و ثغور فقه تأثیرگذار است. فقه تمدن ساز و ظلم ستیز از شاخصه های تفقه صدرایی است. از طرف دیگر فقه به عنوان زیرمجموعه حکمت عملی فردی و اجتماعی نیز محسوب شده و تبیین ملاصدرا از حکمت عملی در جهت دهی فقهی او بسیار مؤثر است. این رویکرد سیر معرفتی جامعه اسلامی را تسریع کرده و از برخی آسیب ها جلوگیری می کند.چنان که در سیره فقیه صدرایی معاصر – امام خمینی ( ره ) – این تأثیر باعث رشد جامعه مسلمانان شد. در انتهای این مقاله این تأثیرات در قالب رویکرد فقهی شهید مطهری به صورت محسوس تری آمده است.
مبانی جرم انگاری قوّادی در فضای مجازی
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره سوم اسفند ۱۴۰۲ شماره ویژه حقوق جزا
81 - 94
حوزههای تخصصی:
قیادت، به معنای بهم رسانیدن زنان و مردان به یکدیگر به منظور انجام اعمال جنسی نامشروع از جمله زنا یا لواط و مطابق برخی از نظرات، مساحقه است. دستگاه تقنینی کشور ایران با پذیرش مبانی و احکام شریعت اسلام، در مواد 242 و 243 قانون مجازات اسلامی مصوّب 1392، به جرم انگاری قوّادی به طور عام پرداخته است. حال پرسش اصلی این مقاله، آن است که آیا اساساً ارتکاب این رفتار از نظر مقنن کشور ایران علاوه بر فضای حقیقی، در فضای مجازی نیز جرم می باشد یا خیر؟ به نظر می رسد از باب مبانی فقهی، اطلاق معانی و مفاهیم آیات و روایات موجود در خصوص انجام قوّادی و همچنین وجود ادله عقلی به عنوان مهم ترین دلیل فقهی در این زمینه، انجام عمل قیادت به هر شکل و در هر فضایی را مذموم و قبیح تلقی کرده است. از باب مبانی حقوقی نیز، دلایلی همچون اطلاق و عمومیت لفظ «بهم رسانیدن» در ماده 242 قانون مجازات اسلامی مصوّب 1392 و قابلیت تحقّق عناصر سه گانه جرم در فضای مجازی و در کنار آن، جرم انگاری ارتکاب جرایم موضوع قانون مجازات اسلامی به وسیله سامانه های الکترونیکی به موجب ماده 52 قانون جرایم رایانه ای مصوّب 1388، همگی دلالت بر امکان جرم انگاری این رفتار را در فضای مجازی را دارند.
استماع شهادت شهود از راه دور به روش های نوین ادله اثبات و چالش های آن
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره سوم اسفند ۱۴۰۲ شماره ویژه حقوق جزا
275 - 285
حوزههای تخصصی:
شهادت شهود یکی از ادله مهم در حقوق کیفری است. کیفیت شهادت دادن به صورت حضوری یا غیرحضوری و از طریق روش های نوین الکترونیکی از مسائل مهمی است که محل بحث و نظر است. هدف مقاله حاضر بررسی استماع شهادت شهود به روش های نوین ادله اثبات و چالش های آن است. بر همین اساس سؤال مقاله بدین شکل قابل طرح است که استماع شهادت شهود به روش های نوین چگونه بوده و چالش های آن کدام است؟ مقاله حاضر توصیفی تحلیلی بوده و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی سؤال مورد اشاره پرداخته است. یافته ها بر این امر دلالت دارد که شهادت شهود به روش های نوین ادله اثبات درصورت احراز همه شرایط، ازجمله شرایط شاهد شرعی، شرایط شهادت، شرایط اختصاصی شهادت از راه دور، یعنی احراز تعذر شهود در مرجع قضایی و همچنین احراز صحت انتساب شهادت به گواهان حجیت داشته و می تواند در رسیدگی های کیفری مورد استفاده قرار گیرد. ماده 186 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392 و مقررات قانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال 1392، ازجمله تبصره 2 ذیل ماده 204 این قانون، مبنای قانونی استماع شهادت شهود به روش های نوین ادله اثبات است. استماع شهادت شهود به روش های نوین ادله اثبات دارای مزیت هایی چون تسریع روند رسیدگی، ارزش اقتصادی و نگهداری طولانی مدت است. این روش، البته با چالش هایی مانند تعارض با اصول دادرسی، مشکلات فنی و مشکلات مرتبط با دلایل الکترونیکی مواجه است.
کشف و مجازات جرایم رایانه ای و مجازی (سایبری) با رویکردی به ارز دیجیتال
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره سوم اسفند ۱۴۰۲ شماره ویژه حقوق جزا
339 - 349
حوزههای تخصصی:
ارز دیجیتال از موضوعات مهمی است که دارای ابعاد مختلف حقوقی است و از جهات مختلف حقوقی محل بحث و اختلاف نظر است. هدف مقاله حاضر بررسی این سؤال مهم است که جرایم رایانه ای و مجازی (سایبری) و راهکارهای کشف این جرایم چگونه است؟ مقاله پیش رو توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی سؤال مورد اشاره پرداخته شده است. یافته ها نشان داد ارزهای دیجیتال ویژگی هایی دارند که آن ها را به گزینه های مناسبی برای پول شویی و انتقال مبالغ غیرقانونی تبدیل می کند. ردیابی و کشف این جرایم این ارزها سخت است، تراکنش های آن ها ناشناس است، هزینه انتقال آن ها پایین است، بدون نیاز به واسطه منتقل می شوند، می توان در چند دقیقه آن ها را از کشوری به کشور دیگر منتقل کرد و به سایر ارزهای دیجیتال یا حتی دارایی های ملموس تبدیل کرد. شیوه ها و تکنیک هایی که پلیس و نهادهای نظارتی برای مقابله با جرایم استفاده می کنند، بسیار مهم هستند، اما آن ها باید برای بهینه سازی تکنیک های خود و نتیجه گیری حداکثری، ابتدا به درک درستی از مفهوم ارزهای دیجیتال برسند و دانش ابتدایی خود را در این زمینه تقویت کنند. متأسفانه این امکان وجود دارد که مقامات ارشد پلیس به علت جدیدبودن حوزه ارزهای دیجیتال، ضرورت آموزش در این حوزه را به طوری که باید درک نکنند. باتوجه به افزایش کاربرد و محبوبیت ارزهای دیجیتال، نهادهای اعمال قانون باید برای استخدام کارشناسان نخبه و ایجاد واحدهای تخصصی هوش دیجیتال تلاش کنند. کشف جرایم این حوزه مستلزم تکامل ابزارهای اعمال قانون، آموزش و راهبردهای مبتنی بر هوش دیجیتال و تحلیل داده هاست.
نقش عرفان در ادبیات امام خمینی (ره) در دوران مبارزه سیاسی قبل از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
123 - 146
حوزههای تخصصی:
امام خمینی (ره) در حوزه های مختلف علومی چون فقه، فلسفه، عرفان، تفسیر و سیاست به اذعان و اقرار اهالی فن و تخصص صاحب نظر و اندیشه بوده اند و به تبع آن آثار گرانبهایی اعم از گفتاری و نوشتاری از ایشان برای اهالی فکر و اندیشه به یادگار مانده است. امام خمینی(ره)، فقیهی جامع الشرایط و مجتهدی آگاه به مقتضیات زمانه بودند. تسلط کم مانند بر مباحث فقهی از یک سو و توانایی تحلیل درست مسائل روز، از سوی دیگر، آثار نوشتاری ایشان را در زمره بهترین و تأثیرگذارترین آثار قرارداده است. در مقاله حاضر به بررسی نقش عرفان در ادبیات امام خمینی (ره) در دوران مبارزه سیاسی قبل از انقلاب اسلامی پرداخته شده است. مقاله حاضر توصیفی تحلیلی بوده و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی موضوع مورد اشاره پرداخته است. نتایج تحقیق بیانگر این امر است که عرفان در ادبیات امام خمینی (ره) در دوران مبارزه سیاسی قبل از انقلاب اسلامی نقش تاثیرگذاری داشته است. بر این اساس امام خمینی (ره) در دوران مبارزه سیاسی قبل از انقلاب اسلامی در تعامل با روحانیون، حجاب اکبر، اجتهاد پویا و سنتی، دانشجویان داخل و خارج از کشور، عموم مردم، ارتش و در جریان کاپیتولاسیون و قیام 15 خرداد از ادبیات عرفانی بهره گرفته اند.
نقد تحلیلی شبهات متنوع ابن تیمیه مربوط به آیه «مودّت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲شماره ۵۲
169 - 202
حوزههای تخصصی:
یکی از آیات مورد استناد دانشوران شیعی در جهت وجوب مودّت به اهل بیت (علیهم السلام) و اطاعت از آنان؛ و نیز اثبات امامت ائمه معصومین (علیهم السلام)، آیه23/ شوری معروف به آیه «مودّت» است؛ ابن تیمیه از جمله دانشوران اهل سنت است که با طرح شبهات متنوع تاریخی، مفهومی، مصداقی، ادبی و کلامی؛ تلاش نموده است تا مفهوم واقعی تعبیر«موده فی القربی» را، محدود به حفظ رابطه خویشاوندی با خویشان پیامبر(ص) و عدم آزار رسانی به آنان نماید؛ و دلالت این آیه بر لزوم رجوع مردم به اهلبیت (علیهم السلام) برای آگاهی از تفسیر قرآن و دین و پذیرش امامت آن بزرگواران را منکر شود؛ از این رو این نوشتار که با استفاده از منابع کتابخانه ای و به شیوه توصیفی تحلیلی، به قصد اثبات بنیادی ترین ارمغان واقعه غدیر (یعنی محبت به اهل بیت و قبول امامت آنان) تدوین یافته؛ در پی پاسخ به این پرسش است: شبهات ابن تیمیه درباره آیه مودّت و نقد وارد بر آنها چیست؟ یافته های پژوهش حاکی از این است که: ابن تیمیه در هریک از امور پیرامونی آیه «مودّت»:(شأن نزول، مکان نزول؛ مفاهیم، مدالیل و مصادیق و...)، ایجاد شبهه نموده؛ و مدعی اجماع بر تکذیب روایات متواتر موافق با دیدگاه شیعه گردیده، و درستی گفتار علامه حلّی، و دلالت ادله عقلی قطعی و سیاق آیه بر دیدگاه شیعه را مورد تردید و انکار قرار داده است؛ وی در مقام تفسیر آیه «مودّت»، بر مبنای متعصبانه خویش، به گونه ای مرتکب تفسیر به رأی شده که حتّی اقوال افراد شاخص مورد وثوق خویش مانند ابن عباس، طبری، حاکم نیشابوری و... را نیز انکار نموده است؛ در ضمن، اموری همچون: وجود اجماع بر قول شیعه، نقل روایات متواتر همخوان با دیدگاه شیعه در منابع معتبر اهل سنت، و...؛ موجب بطلان قول ابن تیمیه و صحّت قول شیعه خواهند بود.
تحلیل برهان عدل الهی در امتناع تکلیفِ فراتر از طاقت در کلام امام رضا «علیه السلام» و لوازم آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۱
67 - 91
حوزههای تخصصی:
تکلیف در حد وسع در پنج آیه قرآنی آمده و در تاریخ دانش های تفسیر و کلام نیز چالش های فراوانی ایجاد کرده و دانشمندان مسلمان را به گروه بندی کشانده است. چالش ها در تکلیف در حد وسع اغلب در چهار مسئله عقلی و سمعی، امکان و امتناع، وقوع و عدم وقوع و حسن و قبح آن است. در دو حدیث از امام رضا (ع) به این چالش ها پاسخ داده می شود. به رغم اهمیت این دو حدیث تاکنون تحقیق مستقلی در تحلیل مفهومی و گزاره ای و لوازم منطقی آن ها منتشر نشده است. مسئله اصلی این تحقیق، فرایند دلیل آوری و مأخذ برهان در دو حدیث رضوی با بررسی تأثیر مأخذ برهان در این دو حدیث بر میراث تفسیری شیعه و مقایسه آن با تفاسیر اهل سنت است. تفاوت مأخذ برهان در بیان امام رضا(ع) یعنی «عدالت» با مأخذ برهان با تفاسیر اهل سنت یعنی «رحمت» تفاوت مفهومی تکلیف در حد وسع را نشان می دهد. مفاد این حدیث نقش راهبردی در سلامت و سرآمدی نظام های حقوقی، تربیتی و اخلاقی دارد. عادلانه بودن تکلیف در این روایت می تواند به منزله شاخصی برای ارزیابی در وظایف حرفه ای به کار رود.
مشروعیت مداخلات حکومت در تربیت دینی شهروندان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال نهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۰
63 - 100
حوزههای تخصصی:
پس از انقلاب اسلامی، همواره پرسش های فروانی درباره شیوه حکومت داری اسلامی و برخورد چنین حکومتی با هنجارها و ناهنجارهای اجتماعی وجود داشت و اکنون نیز همچنان این پرسش ها ادامه دارد. یکی از این پرسش های اساسی، آن است که نقش حکومت اسلامی در تربیت دینی افراد جامعه چه مقدار است و آیا حکومت شایستگی تربیت افراد جامعه را دارد و می تواند در تربیت شهروندان خود دخالت کند یا نه؟ در این نوشتار با استفاده از روش کتابخانه ای و بر اساس شیوه اجتهادی شیعه و با رویکرد فقهی، ابتدا ادلّه عدم صلاحیت حکومت در امر تربیت دینی بیان گردیده و به آنها پاسخ داده شده است و سپس ادلّه عقلی و نقلی گوناگونی برای اثبات صلاحیت، مطرح گردیده و مورد تأیید یا نقد قرار گرفته است. برآیند کلّی این تحقیق به این نتیجه می رسد که بر اساس چارچوب ها و قواعد مرسوم در استنباط فقهی، ادلّه عدم صلاحیت کافی نیست؛ ولی در مقابل، ادلّه و مؤیّدهای متعدّدی برای صلاحیت وجود دارد که هرچند برخی از آنها پذیرفتنی نیستند، ولی بسیاری از آنها نیز تمام و قانع کننده اند و ازاین رو، می توان به شایستگی عقلی و شرعی حکومت برای امر تربیت دینی شهروندان حکم کرد. البتّه این حکم فقط از حیث حکم اوّلی است و با در نظر گرفتن عناوین ثانوی و شرایط خاصّی که ممکن است در جامعه وجود داشته باشد، می توان به عدم جواز آن حکم نمود.
زمینه ها و بسترهای اجتماعی و فرهنگی نظم و امنیت در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افغانستان، کشوری با قومیت های متعدد و چندفرهنگی است. این کشور بیش از چهار دهه، گرفتار جنگ و ناامنی بوده است. یکی از دلائل اساسی استمرار جنگ و ناامنی در این کشور بی توجهی به زمینه ها و ابعاد اجتماعی و فرهنگی ناامنی است. بنابراین هدف اصلی در این مقاله، فهم زمینه ها و بسترهای اجتماعی و فرهنگی نظم و امنیت در افغانستان است. روش این پژوهش کیفی است و با رویکرد نظریه داده بنیاد انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کارشناسان امور اجتماعی و فرهنگی افغانستان هستند و نمونه ها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و تا اشباع نظری با 18 نفر مصاحبه کیفی ادامه یافته است. داده ها با کدگذاری باز، محوری و گزینشی تجزیه و تحلیل شده است. یافته های پژوهش در قالب شش مقوله اصلی این گونه استنتاج شده اند: نبود تفاهم نمادی و بی نظمی فرهنگی، تعاملات ضعیف و پرتنش گروه های قومی، نابرابری ها و تبعیض در توزیع منابع ملی، سرمایه فرهنگی ستیزه جویانه، سرمایه اجتماعی متمرکز بر قوم و قبیله و شکل نگرفتن عرصه عمومی. پدیده مرکزی این پژوهش، حک شدگی نظم و امنیت در بسترهای اجتماعی و فرهنگی جامعه افغانستان شناخته شده است. بنابراین نتیجه گرفته می شود که راه حل اساسی تأمین نظم و امنیت در این کشور، برچیدن بسترهای فرهنگی و اجتماعی جنگ و ناامنی است.
مطالعه تطبیقی نظریه «عدم مجامع فلسفی» با آیات «عمومیت وجه» و «استهلاک عمومی هستی» از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
29 - 59
حوزههای تخصصی:
موضوع عدم و اقسام آن، عدم مقابل و عدم مجامع، از مسائلِ حدوث و قدم در فلسفه و کلام است. عدم مجامع با محتوای برخی آیات قرآن کریم بسیار همخوانی دارد، مضافا بر اینکه از تلفیق برخی آیات با آیات دیگر که از آن به تفسیر قرآن به قرآن نام برده می شود، باورمندی شفاف تری نسبت به متون دینی و مدعیات حکمی محقق می شود. در دو آیه از آیات قرآن کریم معنایی مورد لحاظ قرار گرفته است که در فلسفه اسلامی آن را عدم مجامع نام نهاده اند، دو آیه ی که در کنار هم معنایی جهان شناسانه و فراگیر را با توجه به وجود بما هو وجود القاء می کند. آیت الله جوادی آملی با تسلط بر مبانی قرآنی و برهانی، در کتاب تسنیم (شرح مبسوط بر قرآن کریم) بر همسانی نظریه عدم مجامع و آیات فوق نظر داشته است. ایشان هلاکت عمومی هستی در عین حال پدیداری عمومی هستی را توامان با هم قبال تعریف دانسته اند، ادعایی که قرآن کریم و براهین عقلی در نهایت همسانی با هم پیش می روند.در صورت هم معنا بودن این دو آیه با نظریه عدم مجامع و هماهنگی بین حکم قرآنی و مدعای فلسفی، می توان به یکی از مصادیق ادعای عدم فرق بین قرآن و برهان تایید کرد. در این نوشتار به روش توصیفی/تحلیلی و با ابزار کتابخانه ی سعی در تبیین چگونگی جمع بین هستی و نیستی با تاکید بر آیات قرآن کریم شده است.
نقش تربیتی مدارا در تحکیم نظام خانواده از منظر صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفق و مدارا یکی از عناصر مهم وکلیدی در تمدن سازی و نهادهای اجتماعی، بویژه در نظام خانواده است. ازطرفی صحیفه سجادیه، به عنوان یکی ازمستندترین منابع اسلامی است که به طور مشخص به مساله خانواده پرداخته، و مرجع معتبر برای استخراج مولفه های اخلاقی و تربیتی در این حوزه محسوب می شود. هدف از این پژوهش استخراج نظرامام سجادعلیه السلام در صحیفه سجادیه در خصوص رفق و مدارا در تحکیم خانواده است. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده و از منابع کتابخانه ای برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دادکه، مدارا به عنوان یک مولفه کارآمد، همواره مورد تاکید امام سجادعلیه السلام در صحیفه سجادیه بوده که شامل، مدارای خدا با بندگان ومدارای انسان با اعضای خانواده بویژه ارحام و خویشاوندان ، پدر و مادر، فرزندان و همسر می گردد. همچنین، تبیین راهکارهای پیشنهادی از جمله ترویج عفو وگذشت، ترجیح رحمت بر نقمت و پرورش حس فضیلت جویی، می تواند به حل مشکلات انبوه نهاد خانواده در دنیای امروز کمک شایانی نموده و از معضلاتی همچون اختلافات، طلاق عاطفی و جدایی و مشکلات ناشی از آن پیشگیری نماید.
حقوق الأسره أثناء النزاعات المسلحه الدولیّه؛ مع الترکیز على القانون الدولیّ الإنسانيّ الإسلاميّ
حوزههای تخصصی:
إنّ القانون الدولیّ الإنسانیّ هو عامل قانونیّ یحظر ویحدُّ من أطراف النزاعات الدولیّه، والذی یحاول - بغض النظر عن شرعیّه اللجوء إلى القوّه - الحدّ من الآثار الجانبیّه للنزاعات، تمّ إجراء البحث الحالی بطریقه وصفیّه تحلیلیّه بهدف تقییم جدوى الاهتمام بالأسره أثناء النزاعات المسلّحه واستقراء حقوق حمایه الأسره فی النزاعات؛ لهذا الغرض تمّ جمع المعلومات البحثیّه من مصادر مکتوبه فی مجال القانون، وأظهرت التحقیقات أنّ الأسره - ککلّ مستقلٍّ - لیست موضوعًا لدعم المنظمات الدولیّه وتدابیرها المعیاریّه والإجرائیّه، ولکن فی بعض الوثائق الدولیّه القائمه، هناک متطلّبات صغیره لکنّها مهمّه لحمایه الأسره (بما هی أسره) أثناء النزاعات المسلحه، بینما فی الإسلام فقد طرح نظریّه الحقوق الإنسانیّه بشأن الأسره، کما أظهرت النتائج أنّه یمکن اقتراح الحقوق الإنسانیّه المتعلقه بالأسره، بحیث یمکن لبعضها أن یحظر ویحدّ من النزاعات المسلحه، مثل حقّ "الجینوم" وبعض هذه الحقوق لها طبیعه تعویضیّه مثل الوصول إلى الجثث أو الحقّ فی معرفه الحقیقه.
بررسی دعوی ورود و جلب ثالث در حقوق ایران و آمریکا (فدرال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۱
80 - 89
حوزههای تخصصی:
هر دعوایی دو طرف دارد، خواهان و خوانده اصلی دعوا؛ شاید کسانی هم مانند وکیل، وصی، قیم، ورثه یا قائم مقام هم در دعوا نقش داشته باشند اما آنها هم در واقع به تبع همان خواهان و خوانده اصلی وارد دعوا می شوند. اگر غیر از خواهان و خوانده اصلی (وابستگان آنها)، شخص دیگری هم در دعوا ذی نفع باشد، باید با عنوان «ثالث» وارد دعوا شود؛ «ورود ثالث» یا «جلب ثالث» دارای مقررات خاصی خواهد بود. نتایج این تحقیق نشان داد که در حقوق ایران در مواد قانونی مربوط به دعوای جلب ثالث، شرایط اقامه دعوای مذکور ذکر نشده است. ولی دو شرط مرتبط و یا هم منشا وجود دارد. قانون گذار آمریکا برای اقامه این دعاوی سه شرط عمل و یا واقعه حقوقی مشترک، امر مشترک حکمی یا موضوعی و داشتن نفع در موضوع اصلی را برای اقامه این سه دعوا پیش بینی کرده است که این شروط قانون فدرال آمریکا با قانون آیین دادرسی ایران مشابه است. درباره وارد ثالث وضع کمی متفاوت است. وارد ثالث را همواره نمی توان خوانده محسوب کرد که این امر هم در آیین دادرسی مدنی ایران و هم در قانون فدرال آمریکا اثبات شده است.
بررسی نسبت واژه تسالم با مفاهیم مشابه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۳۲
137 - 158
حوزههای تخصصی:
مفهوم شناسی درست و فهم صحیح از لفظ، بحثی علمی است؛ ازآن رو که شناخت مفاهیم، نقش اصلی در ارزش یابی های علمی دارد. واژهٔ تسالم از کلمات پرکاربرد در متون فقهی معاصر است که شناسایی جایگاه و چگونگی کاربست آن می تواند نقش مهمی در فهم مطالب فقهی و ارزش گذاری راجع به آن داشته باشد. در این نوشتار به شیوهٔ توصیفی تحلیلی به بازشناسی این مفهوم و بررسی نسبت آن با مفاهیم مشابه دیگر نظیر اجماع، عدم خلاف، اتفاق، شهرت فتوایی و ضرورت پرداخته ایم. یافته ها بیانگر آن است که تسالم ازنظرِ بار مفهومیِ فقهی با تمام کلمات به ظاهر مشابه متفاوت است. اجماع نیاز به کاشفیت از رأی معصوم دارد و مدرکی بودن یا نبودن اجماع در حجیت آن مؤثر است. از اتفاق و عدم خلاف نیز یا مراتب پایین تر از اجماع در کلمات فقها اراده شده است یا کلمه ای هم معنای اجماع که می بایست شرایط اجماع را داشته باشد. شهرت فتوایی نیز به دلیل اینکه اعتبارش از عدم خلاف پایین تر است از مقایسه با تسالم خارج می شود. نسبت تسالم با ضرورت فقهی نیز با وجود شباهت بیشتر نسبت به بقیه تفاوت دارد؛ ازجمله ازنظرِ جزئیت تطبیقی و شمول نسبت به همهٔ فروعات، مسلّم بودنِ مسئله نزد خود فقیهی که ادعای تسالم کرده و نیز شمول آن نسبت به مسائل اصولی افزون بر فقهی. درنتیجه تسالم با هیچ کدام از مفاهیم یادشده قرابت معنایی یا ترادف ندارد.
مصداق و مفهوم «ارتداد» در قرآن در اندیشه مفسّران فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
105 - 116
حوزههای تخصصی:
عالمان اسلامی همواره بر سر تبیین دایره مفهومی «ارتداد» و تعیین مصادیقِ آن با یک دیگر اختلاف نظر داشته اند. نگاهی به تفاسیر فریقین نشان از آن دارد که مفسّران در تبیین آرای خویش در زمینه احکام مربوط به ارتداد و شخص مرتدّ بر سه مبنای «آیات قرآن»، «روایات»، و گاه «پیشینه تاریخی ارتداد» تکیه داشته اند. بخشی از دستاوردهای پژوهش پیش رو نشان از آن دارد که گستره مفهومی واژه «ارتداد» در قرآن کریم عام تر از مفهوم و کاربستِ فقهی آن بوده است. سیاق و ترکیب عبارات مرتبط با این موضوع با تکیه بر «قیود شرط» جنبه حُکمی یافته است؛ از این رو، پاره ای از مفسّران، با استناد به «اطلاقات ادلّه توبه»، بر این باورند که توبه مرتدّ مطلقاً مجاز است؛ اعم از آنکه ارتداد فطری باشد یا ملّی یا آنکه مرتدّ مرد باشد یا زن یا آنکه «کفر» با نیّت و نیز گفتار کفرآمیز روی داده باشد یا با کاری مستلزمِ کفر. «ارتداد» در قرآن کریم و احادیث و سیره معصومان(ع) صرفاً به معنایِ بازگشت از دین و تغییر عقیده نیست، بلکه «مرتدّ» کسی است که پس از پذیرشِ آگاهانه دین از روی لجاجت و عناد و به قصدِ ضربه زدن به دین به انکار «حق» روی آوَرَد و الوهیّت خداوند یا رسالت نبی اسلام(ص) را برنتابد. خاستگاهِ اصلی اختلاف در صدور حکم «ارتداد» دو عامل «اختلاف مبنایی» و نیز «شیوه استنباط از آیات» است.
واکاوی چرایی موضع گیری دوگانۀ عالمان اهل سنت در مواجهه با هشام بن محمدبن کلبی (م 204ق)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هشام بن محمد معروف به ابن کلبی، مورخ برجسته نیمه دوم قرن دوم هجری و مؤلف پرآوازه ای است که بیش از 150 کتاب در موضوعات تاریخ اسلام، انساب و تاریخ پیش از اسلام نوشته است. عالمان اهل سنت در ارزیابی شخصیت علمی هشام موضع گیری دوگانه ای در پیش گرفته اند. آنان هشام را در زمینه تاریخ جاهلیت و انساب، سرآمد و صاحب نظر معرفی می کنند؛ اما در زمینه تاریخ اسلام و حدیث، ضعیف ارزیابی کرده اند! با توجه به پیوند ناگسستنی علم تاریخ و حدیث در مبانی فراگیری، این پرسش به وجود می آید که چرا هشام در تاریخ غیر اسلام مورد تأیید است؛ ولی در تاریخ اسلام تضعیف شده است. بررسی های انجام گرفته در این مقاله حاکی از آن است که سه عامل موجب این ارزیابی متضاد شده است: 1. جایگاه برجسته هشام؛ 2. مذهب هشام؛ 3. روایات تاریخی غیراسلامی هشام. هشام که از دیدگاه عالمان اهل سنت، شیعی مذهب است، به دلیل گستردگی دایره تحقیقات و تألیفات متعدد، مورد قضاوت عالمان تنگ نظر معاصر خود قرار گرفته و به بهانه نقل اخبار جاهلیت که اسلام خط بطلان بر آنها کشیده، در شمار راویان ضعیف گنجانده شده است. در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و استناد بی واسطه به منابع دست اول اهل سنت، افزون بر واکاوی دیدگاه عالمان اهل سنت درباره هشام، برخی روایات او نیز مورد پژوهش قرار گرفته و وجود انگیزه های غیرعلمی در تضعیف او اثبات شده است.
بررسی انتقادی دیدگاه حسن حنفی در مورد عالم قبر و برزخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۳۰۵
85-97
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در اعتقادات اسلامی، بحث معاد بوده و مسئله عالم قبر و برزخ نیز جزء چالش برانگیزترین مباحث معاد است. در میان جریان نومعتزله، حسن حنفی جایگاه ویژه ای دارد. ایشان عالم قبر را فاقد حقیقت عینی دانسته و آن را زاییده ذهن بشر می داند. وی عذاب قبر را یک تصور عامیانه می داند که انسان آنچه را که در محسوسات می بیند، به عالم قبر که از دید پنهان است، نسبت می دهد. به اعتقاد وی باور به عالم قبر در اسلام، برگرفته از ادیان گذشته ازجمله یهودیت و مسیحیت و اقوام گذشته، نظیر مصریان است. همچنین ایشان به مباحث مطرح شده در مورد عالم قبر و برزخ مانند نحوه و هدف از پرسش و پاسخ، چگونگی پاداش و جزا در عالم قبر و برزخ، اشکالات متعددی وارد می کند و ادله عقلی و نقلی در این زمینه را به چالش می کشد. البته مدعیات حسن حنفی در باب عالم قبر و برزخ مبتنی بر مبانی فکری غلطی است که اتخاذ کرده است و در این پژوهش به روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی، به آنها پاسخ داده شده است.
ارزش زیبایی شناختی سبک زندگی اسلامی از نگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ تیر ۱۴۰۲ شماره ۳۰۷
75-84
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر پاسخ به این سؤال است که چگونه زیبایی های سبک زندگی اسلامی با نگاه انسان شناختی صدرالمتألهین تبیین می شود؟ برای پاسخ، بعد از توضیح مفاهیم اصلی همچون سبک زندگی و زیبایی، عناصر زیبایی شناختی سبک زندگی در انسان شناسی بررسی گردید. سپس با توجه به اقسام زیبایی حسی، خیالی و عقلی، نسبت حس، خیال و عقل در سبک زندگی و انسان شناسی تبیین شد. در ادامه با روش توصیفی تحلیلی جایگاه انواع زیبایی های سبک زندگی در حیات بشر مشخص گردید. بر پایه بررسی های انجام شده این نتیجه به دست آمد که همواره سعادت حسی و خیالی افراد جامعه، منوط به ادراک صورت های ظاهری و تصویرسازی زیباست. بنابراین به سبب لزوم مدارا با دیگران در سبک زندگی اسلامی، آراستگی ظاهری و خیالی بخشی از وظیفه اجتماعی فرد نسبت به دیگران شمرده می شود. زیبایی های عقلی نیز همان مطلوب های فطرت سلیم انسانی هستند. حرکت در مسیر فطرت، روش وصول به مرتبه برتر انسانی یعنی مدرکات عالی عقل نظری است. با حصول چنین مرتبه ای سلامت روحی و معنوی انسان تضمین شده و در نتیجه زیبایی های عقلانی سبک زندگی که همان مطلوبات فطری انسان هستند، بروز و ظهور می یابند. این مرتبه از سبک زندگی، جامع همه زیبایی های مراتب پایین تر نیز هست.