فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۶۱ تا ۲٬۷۸۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۶ مورد.
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۳)
117 - 136
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین الگوی معناشناسی سیستمی متن، بر فهم نظام مند معنا در قرآن کریم تمرکز دارد. معناشناسی از مباحث اصلی زبان شناسی معاصر است که به جنبه های سیاق، موقعیت و گفتمان توجه کرده، ولی بیشتر با رویکرد تک بعدی به زبان و معنا پرداخته است؛ اما نظریه وضع گروی قصدپایه که ریشه در سنت زبان شناسی اسلامی دارد، با تحلیل عقلانی زبان، معنای زبانی را در لایه های پلکانی مترتب، از سطح واژه تا ساختار جمله و اراده متکلم، ارزیابی کرده است. کارکرد این دیدگاه، در مواجهه با ساختار نظام مند زبان قرآن، ضرورت تکمیل آن را آشکار می سازد. این تحقیق توصیفی تحلیلی با اتکا بر اصول عقلانی دلالت های زبان و مبانی قرآنی، تفقه معناشناختی در سطح کلان متن را مبتنی بر مدل انسجام سیستمی می داند. این روش بر کلیت نظام مند معنا در سطح کلان متن تأکید دارد و اجزای متن را در چهارچوب یک نظام معرفتی کل نگر بررسی می کند. روابط درونی ساختار متن، پیوند مفهومی اجزا با نظام درونی و ساختار شبکه ای معنا، مؤلفه های این الگو هستند. معناشناسی سیستمی ضمن بهره مندی از اصول تحلیل مفهومی سیاقی، راهبردی ژرف تر را در نظر دارد که برای کشف هر نظریه یا انتساب هر دیدگاه به قرآن ضروری است. این رویکرد می تواند افقی نو در تفسیر ساختارمند قرآن بگشاید و بنیانی مفهومی برای نظریه پردازی در قلمرو معارف و علوم انسانی قرآن بنیاد فراهم آورد.
دفاع از اشکال های استاد مصباح به دو برهان صدرا برای اثبات اتحاد عاقل و معقول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
313 - 328
حوزههای تخصصی:
در مقاله ای چهار اشکال استاد مصباح به برهان تضایف ملاصدرا برای اثبات اتحاد عاقل و معقول و یک اشکال ایشان به برهان نور و ظلمت که ملاصدرا در ضمن برهان تضایف به آن اشاره کرده است، بدون اینکه به عنوان برهان مستقلی از آن یاد کند، مورد نقد قرارگرفته است. در مقاله حاضر که به روش تحلیلی-اسنادی نوشته شده است، با عیارسنجی نقد های مذکور، معلوم شده است که هیچ یک از این نقد ها وارد نیست. البته در عبارات استاد مصباح در دو مورد سهو واقع شده است، ولی این دو مورد به راحتی از عبارات ایشان قابل حذف است و حذف آنها به اصل اشکال ایشان ضرری نمی زند. بنابراین، هر دو مقدمه برهان تضایف مخدوش است. اشکال مقدمه اول این است که صورت معقول، درصورتی که خارج ازآن، عاقلی نباشد، بالذات معقول نیست، زیرا اگر صورت معقول عرض باشد، بدون معروضش یعنی عاقل، اصلاً وجود ندارد و صورت معقولی که وجود ندارد، بالذات معقول نیست. بنابراین، نمی توان گفت: صورت معقول صرف نظر از اغیار؛ یعنی، خواه خارج از آن، عاقلی باشد و خواه نباشد، بالذات معقول است. اشکال مقدمه دوم این است که متضایفان در وجود، متکافی نیستند. برهان نور و ظلمت هم مردود است، زیرا تمثیل نفس به چشم نابینا، قیاس مع الفارق است.
تحلیل تقابل آنتاگونیستی سازمان مجاهدین خلق و جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۳
141 - 170
حوزههای تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ائتلاف میان گفتمان های انقلابی به افتراق مبدل گردید. در این دوران حاملان گفتمان اسلام سیاسی- فقاهتی درون حاکمیت و اسلام انقلابی مجاهدین خلق، هر یک، مبنا و غایت انقلاب را متفاوت با دیگری تعریف نموده و خود را عامل و رهبر انقلاب و دیگری را مانعی در جهت نیل به اهداف انقلاب می دانست. این امر به ناگزیر آنان را در تقابل با یکدیگر قرار داد. هر چه شدت و جدیت این تقابل افزایش یافت، خشونت نیز تشدید گردید. تقابل آنتاگونیستی میان نیروهای سیاسی و حاکمیت، خسارات فراوان سیاسی و انسانی به انقلاب نوپای ایران وارد آورد. پرسش پژوهش حاضر این است که دلایل تقابل آنتاگونیستی میان حاکمیت و مجاهدین خلق چه بوده است؟ این پژوهش در راستای پاسخ به این سؤال از نظریه و روش تحلیل گفتمان لاکلائو و موف استفاده کرده است. در این پژوهش نشان داده شده است هر یک از گفتمان های اسلام سیاسی- فقاهتی و اسلام انقلابی مجاهدین، «دیگری» را به عنوان «بیگانه» و «دشمن» انقلاب تلقی نموده و درصدد طرد و حذف آن برآمد؛ بدین ترتیب میان دو دشمن نبرد مسلحانه به وقوع پیوست.
شایستگی های مورد نیاز مربّی برای گذار از نظریه به عمل تربیتی؛ تبیینی مبتنی بر حکمت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۷
7 - 31
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مسئله های مورد دغدغه معلمّان و مربیان این است که چگونه می توانند در موقعیت های عملی، از آموخته های نظری خود (که معمولاً کلّی و ناوابسته به موقعیت هستند) استفاده کرده و بتوانند به درستی تشخیص دهند که به صورت خاص، چه باید کنند؟ در میان اندیشنمدان تعلیم و تربیت مدرن، برخی به پیش بینیِ یک قلمروی معرفتیِ واسطه میان نظریه های کلی و عمل تربیتی یا پیشنهاد مجموعه ای از دستورالعمل ها برای پیمودن این فاصله پرداخته اند و برخی نیز، بعضی از ویژگی های شخصیتی معلم را به عنوان عامل پل زدن میان نظریه و عمل معرفی نموده اند و برخی رویکردها نیز از اساس، توجه اندکی به این چالش داشته اند. پژوهش حاضر می کوشد با بررسی و تحلیل دیدگاه های فیلسوفان مسلمان درباره ی پاره ای حقایق انسانی مرتبط همانند انواع و مراتب علوم، فعل ارادی انسان و مقدمات آن، عقل عملی و ملکات عملی، به استخراج مهم ترین شایستگی های مورد نیاز مربی برای گذار از نظریه به عمل تربیتی بپردازد. روش تحقیق: روش استفاده شده در پژوهش، روش تحلیل محتوای کیفی است. یافته ها: براساس یافته ها، مربی علاوه بر مجموعه ای از شناخت های کلّی، نیازمند شایستگی هایی همانند تجربه ی عملی، تروّی (به معنای کلّی توانایی تأمل و اندیشه ورزی در یک موقعیت عملیِ جزئی)، برخورداری از ملکات اخلاقی و حرفه ای مرتبط و همچنین تقواست. آنچه شکاف میان نظر تربیتی (که همیشه از جنس دانش حصولی و غالباً کلّی است) و عمل تربیتی (به معنای تشخیص مصداقی در موقعیت عمل) را پر می کند، شخصیتی برخوردار از این مجموعه شایستگی هاست که توانایی شناساییِ شایسته ترین اقدام را داراست.
امکان سنجی الگوبرداری ایران از مدل توسعه اقتصادی چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جستجوی الگوی توسعه اقتصادی مناسب ایران، همواره محل بحث بوده است. روند الگو برداری نه تنها متوقف نشده، بلکه از سوی ایران در قالب همکاری اقتصادی با چین مورد توجه قرار گرفته است. پیرو تاکید فوق، سوال اصلی پژوهش این است، تا چه حد امکان الگو برداری ایران از مدل توسعه اقتصادی چین وجود دارد؟ چه زمینه ها و موانعی در رویکرد الگوبرداری ایران از چین به خصوص در زمینه توسعه اقتصادی وجود دارد؟ بنا بر فرضیه، نیازهای متقابل اقتصادی ایران و چین، انتقاد مشترک به نظم بین المللی موجود، نقش مهم چین در جذب سرمایه گذاری خارجی، طرح اقتصادی یک کمربند/ یک راه، جایگاه خاورمیانه در تامین انرژی چین و همکاری های سیاسی و امنیتی به عنوان زمینه های الگوبرداری اشاره داشت. در مقابل متغییرهای؛ ساختار فرهنگی متفاوت دو کشور ، نهادگریزی در اقتصاد ایران، ساختار کمی و کیفی متفاوت جمعیتی دو کشور، ساختار اقتصادی متفاوت، بی اعتمادی اجتماعی ایرانی ها نسبت به همکاری اقتصادی با چین، تجربه تحریم های بین المللی، در هم تنیدگی اقتصاد چین با امریکا به عنوان یک قدرت تحریم گرا، تاکید چین بر جغرافیای سیاسی کشورها در امر توسعه اقتصادی و عدم الگو پذیری آن و ابهام در مبانی و نیت واقعی مدل توسعه اقتصادی چین، به عنوان موانع مهم امکان سنجی الگوبرداری از مدل توسعه اقتصادی چین به بحث گذاشته می شود. روش طرح پژوهش فوق، توصیفی تحلیلی است و در چارچوب نظریه وابستگی متقابل به بحث گذاشته می شود. اطلاعات و داده های این پژوهش به صورت کیفی با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی جمع آوری می شود. روش ارزیابی منابع گرداوری شده نیز به صورت کیفی خواهد بود.
ارزیابی روایات اسرائیلی ابن عباس (م 68ق) و انگاره اثرپذیری وی از تعالیم یهود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
7 - 34
حوزههای تخصصی:
عبدالله بن عباس (م 68ق) از مفسران برجسته قرآن که میراث حدیثی و تفسیری او سهم بزرگی در تکوین علوم مختلف اسلامی ازجمله تفسیر داشته مورد توثیق رجال شناسان فریقین قرار گرفته است؛ اما برخی از عالمان مسلمان و خاورشناسان با استناد رجوع ابن عباس به علمای یهود برای درک برخی مفاهیم و حتی واژگان قرآنی، او را متهم به نشر اسرائیلیات کرده و در وثاقت او ایجاد تردید نموده اند. درمقاله پیش رو، با به کارگیری روش تحلیل اسنادی و محتوایی در استناد به منابع و تحلیل و نقد، صحت یا سقم این ادعا بررسی شده و این نتیجه به دست آمده که نه تنها دلایل و مستندات آنان ناتمام بوده است، بلکه با مطالعه سیره عملی ابن عباس روشن می گردد که او خود از سردمداران مبارزه با اسرائیلیات پراکنان بوده و مردم را از رجوع به آنان بازداشته و با اقامه براهین و ادله، دروغ گویی افرادی چون کعب الاحبار را برملا کرده است و حتی اگر بتوان پذیرفت که ابن عباس به علمای یهود رجوع داشته، در مسائل کم اهمیتی چون عدد اصحاب کهف و ... بوده که در وثاقت و اهمیت جایگاه ابن عباس خللی ایجاد نکرده است.
معناشناسی واژه «حُکم» در قرآن کریم و امکان سنجی دلالت آن بر حکومت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه «حُکم» سی بار در قرآن کریم به کار رفته است. باوجود کاربردهای پربسامد این واژه و سایر مشتقات آن در قرآن کریم که تفاوت های معنایی روشن یا مبهمی را در این متن مقدّس به نمایش می گذارد، لغت شناسان و صاحبان کتب وجوه و نظائر در عمل معانی کلّی و محدودی را برای آن گزارش کرده اند. این پژوهش سعی دارد علاوه بر پیجویی همزادهای این واژه در زبان های سامی، با توجه به هم نشین های این واژه و بافت کاربرد آن در قرآن کریم، برخی معانی را معرفی کند که لغت شناسان به آن توجه نکرده اند. براساس این، علاوه بر داوری که قطعی ترین و پرکاربردترین معنای این واژه در عربی قرآنی است، معانی توانایی داوریِ صحیح، فرمان و دستور، مسئولیت و مأموریت و احتمالاً فرمانروایی از معانی دیگر این واژه در قرآن کریم است. همچنین، کاربرد «حُکم» در معنای حکومت و فرمانروایی که در عربی کلاسیک و معاصر گسترش آن را شاهدیم، در قرآن کریم محدود و غیرقطعی به نظر می رسد و دالّ اصلی این معنا در قرآن کریم «مُلک» و مشتقات آن است.
رابطه زبان با زیست انسانی بر مبنای نظریه زبانی سوسور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۳)
172 - 192
حوزههای تخصصی:
زبان از بنیادی ترین ساحت هایی است که می تواند موضوع تفکر انسان قرار گیرد. فلسفه زبان و زبان شناسی با پرسش هایی اساسی مواجهند؛ همچون اینکه چه نسبتی میان ذهن و زبان برقرار است، آیا زبان ابزاری صرف برای مکالمه و مفاهمه است یا قوه ای دارای قدرت تاثیرگذاری بر درک انسان از واقعیت، یا این پرسش که زبان یک جامعه چه تاثیری بر زیست افراد آن دارد. مقاله حاضر بر آن است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، رابطه زبان با زیست انسانی را بر مبنای آرا زبان شناختی سوسور مورد پژوهش قرار دهد. در این مقاله خواهیم دید که می توان زبان را در قامت نظامی که واجد قدرت تاثیرگذاری بر اذهان است، به منزله یکی از عوامل پیشینی شکل گیری اندیشه های کاربران زبانی در نظر آورد و ساختارهای موجود در نظام یک زبان را نه به مثابه عوامل محدودکننده اندیشه و اراده بلکه به مثابه اموری مورد خوانش قرار داد که می توان از آنها برای رشد آگاهی و ناخودآگاه فردی و جمعی افراد بهره جست. از این منظر، زبان مطلوب زبانی خواهد بود که مفاهیم و تمایزات معنایی کارآمدی را با واژه های خود قاب بندی کند، موضوعیت ببخشد و به ذهن کاربر خود منتقل سازد.
The Future of the World under the Leadership of Imam Mahdi (AS) in the Quran and the Gospel(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
113 - 137
حوزههای تخصصی:
Significant advancements in empirical sciences have intensified feelings of self-forgetfulness, emptiness, meaninglessness, stress, and loneliness in humans. As a result, individuals in our time more than any other time need a solid foundation for guidance. The belief in "Mahdism," which is a common belief among all Abrahamic religions and has a special prominence in Shia Islam, can serve as a strong and salvific foundation against cognitive, ethical, and psychological crises with utmost effectiveness. In this article, we delve into the various dimensions of this idea from the perspective of Quranic verses and Islamic narrations and its role in addressing various crises in modern society, as well as addressing some intellectual doubts rose against this idea. By referencing religious and rational sources, we will analyze and elucidate the Islamic perspective on the Mahdi and his revolutionary efforts. Modern humans desire peace, wisdom, and justice, which are lofty ideals. Based on historical texts and religious narrations, Imam Mahdi is a figure who will realize these ideals and overthrow the adversaries. Imam Mahdi will establish a government based on justice that will encompass the entire world. He will actualize the Quranic invitation: "Say, O! People of the Book come to a word that is equitable between us and you." (Quran, 3:64). Religious evidence indicates that Imam Mahdi establishes an ideal relationship among individuals and eliminates discord, oppression, and ignorance. He establishes a government based on kindness and mercy by actualizing the Quranic verse "The believers are brothers" (Quran, 49:10). There are over three thousand hadiths from the Prophet of Islam (PBUH) and the impeccable Imams specifically related to the topic of the Imam of the Time. These hadiths can be found in Shia and Sunni texts. It is noteworthy that many renowned Sunni scholars have published specialized books on the topic of the Imam Zaman (AS). Throughout history, the concept of anticipation and hope for a brighter future has been a common belief among nations and religions and will continue to be so. This outlook is intrinsic to humanity. However, the difference lies in the representative of civilization and the leader of global sovereignty. Within the framework of Shia thought, emphasis is placed on the honorable Imam who experiences the hardships of life like any other individual. He holds authority among the people and is a partner in their joys and sorrows. There are two distinct forms of anticipation. The first type is recognized as effective, empowering, and enduring anticipation, which can even be considered a form of selflessness and service to the truth. On the other hand, the second type of anticipation is deemed sinful, destructive, and paralyzing, ultimately leading to captivity. In the contemporary era, there is an increasing consensus that a global leader is necessary to address the multiple crises we are facing. This leader will have the ability to eradicate wars, conflicts, power abuse, colonialism, and other forms of injustice and inequality. However, it is essential to identify an individual with the necessary qualities to fulfill this important role. The global leader who will bear this immense responsibility must serve as a role model. Critics of Shiism believe that according to the beliefs of this school of thought, the hidden Imam must now have lived for almost twelve centuries, which is impossible for any human being. In response, it must be clarified that this criticism is merely based on the improbability of such a scenario, not its impossibility. In fact, a lifespan of this length or even longer is usually impossible, but not logically impossible. However, those who delve into the hadiths of the Prophet of Islam and the impeccable Imams find that they describe this life as miraculous. A miracle is by no means impossible, and it cannot be refuted with scientific arguments. Furthermore, it is strange that these criticisms arise from the People of the Book, including Jews, Christians, and some Muslims, as they themselves accept the miracles of the prophets of God based on their holy scriptures. According to the Islamic traditions and Quranic verses, it can be concluded that Imam Mahdi will appear to restore the position of the heavenly book and the teachings of the Prophet of Islam. He will establish global justice and renew the spiritual essence of the religious community. These are issues that no prophet has succeeded in fully realizing. The real life of the book and tradition lies in implementing global justice. The ultimate goal and purpose of God in creation will be fully realized through the most selfless servants, reformers, and devoted followers of the Prophet of Islam. Imam Mahdi will begin his mission by inviting people to a healthy and civilized life through faith. People worldwide, tired of the trials and tribulations of life and disillusioned with the emptiness of human ideologies, will respond eagerly and wholeheartedly to the call of Mahdi and strive to develop their mental powers and deepen their religious knowledge. Therefore, with determined resolve, leadership, and steadfast support from his loyal followers, Mahdi is poised to create a fundamental framework for a global governing body that upholds justice. The ultimate goal of Islam is to establish global justice (Quran, 57:25). God's definitive promise of victory guarantees the completion of Islam's historical philosophy, especially the triumph of the oppressed: "We wanted to bestow favor upon those who were oppressed in the land and make them leaders and inheritors." (Quran, 28:5) Belief in the Mahdi not only guarantees a hopeful outlook on the future of the world and humanity but also signifies a fundamental progress towards intellectual growth and maturity.
نقش شیعه در پیدایش و گسترش مدرسه حدیثی قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
66 - 89
حوزههای تخصصی:
همزمان با آغاز سده سوم هجری، جمعیت یکدست شیعى قم، تعداد نسبتا زیاد عالمان و محدّثان، دور بودن از ستمگرى های حاکمان عبّاسى وپدیدارى روحیه دانش گسترى، باعث شد که فعالیت حدیثی عالمان این شهر روزبه روز پر فایده تر شود به طورى که حرکت رو به کمال خود را تا پایان سده چهارم، در حدود 200 سال، ادامه دهد و در این بازه زمانى به یکى از اصلى ترین حوزه هاى حدیثى مکتب تشیّع تبدیل شود. تعداد راویان و محدثان قمى تا زمان شیخ طوسی و نجاشی نزدیک به 400 نفر است که 36 تن از آنها از مشاهیر و شخصیت هاى بزرگ هستند. این راویان و عالمان پرشمار امّا تألیفات و نگاشته هاى حدیثى بسى فراوان تر داشته اند چرا که گاهى یکى از آنها ده ها کتاب تألیف کرده است. در کتاب رجال نجاشى 67 عالم و محدّث قمى معرفى شده اندکه 537 کتاب را تألیف کرده اند. البته تعداد واقعى نگاشته هاى آنها بیش از این مقدار است. برخى از آن آثار تا زمان ما باقى مانده است و در جهت نشر معارف اهل بیت(ع) نور افشانى مى کند. همچنین تشکیل بیوتات و خاندان های علمی نشانه دیگری بر رونق علم و حدیث در این شهر در آن دوران است.
چند جاینام دیگر شاهنامه
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۰۵)
191 - 205
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تعدادی دیگر از جای نام های شاهنامه از کتاب داود منشی زاده درباره جغرافیای شاهنامه به فارسی ترجمه شده است. جاینام هایی که در این مقاله درباره آنها بحث شده، عبارت اند از: کوه سپند، کلات، چَرَم، لادن/ لاین، مَیَم، بیژن. نویسنده در ضمن بحث اطلاعات کتاب های پهلوی و اوستایی و نوشته های جغرافیایی و تاریخی فارسی و عربی را با آگاهی های مندرج در شاهنامه سنجیده تا جای دقیق یا تقریبی این مکان ها را به دست آورد.
بررسی منظومه دلالت های تربیتی ارتباط وجودی در ساحت قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
191-210
حوزههای تخصصی:
رابطه با خدا از حاجت های ضروری در حیات بشری است. این نوع رابطه فواید زیادی برای آدمی به دنبال دارد، بلکه اساساً زندگی انسان را معنادار می نماید. انسان با توجه به استعدادها و حقایق نهفته، گمشده ای را در خود احساس می کند و لذا به هر کمالی که برسد کمالی برتر در نظرش از دور جلوه می کند و به این ترتیب همواره در تلاش و حرکت و کوشش است تا اینکه خود را به کامل مطلق نزدیک نماید. برای وصول به چنین قرب معنوی که ماهیتی روحانی و نفسانی دارد، به نماز، دعا، نجوی و مانند آنها روی می آورد تا بتواند به رضایت کامل مطلق تقرب پیدا کند. با واکاوی معارف دینی انواع ارتباط با خدا و مراحل آن کشف می شود که هر کدام دارای دلالت های تربیتی خاص خود است. لذا برای طی مراحل قربی شناسایی این مراحل و ویژگی های آن ضروری است. در این مقاله با روش توصیفی_تحلیلی، منظومه دلالت های تربیتی ارتباط وجودی در دو ساحت دلالت ها و ویژگی ها در دیدگاه دین مورد بررسی قرار گرفته که هر کدام مستقلا پردازش شده است.
تحلیل تکامل اجتماعی انسان بر اساس «حکمت متعالیه نبوی و ولایی» از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
47 - 62
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تکامل اجتماعی انسان بر اساس «حکمت متعالیه نبوی و ولایی» از دیدگاه صدرالمتألهین شیرازی، بروش تحلیلی توصیفی پرداخته است. اهمیت و ضرورت بحث از آن جهت است که شناخت بسیاری از مقوله های اجتماعی، ازجمله «معیار شقاوت و سعادت حقیقی»، «نحوه تعامل فرهنگ و سنن جامعه با رفتارهای اجتماعی»، «آزادیهای فردی و اجتماعی»، «حقوق شهروندی» و...، متوقف بر تبیین علت و شاخصه ها و آثار تکامل اجتماعی انسان است. در مباحث مطروحه، ضمن آنکه به بررسی مفاهیم کاربردی از کمال و تکامل، حقیقی و اعتباری بودن جامعه و جایگاه انبیا و وارثان آنان توجه شده است، بتبع نظریات ملاصدرا درباب صیرورت نفس ناطقه و حرکت اشتدادی وجود، اتصال انسان به «عقل فعال» و بتبعیت از آن، شکوفایی عقلی، دلیل تکامل برای نوع انسان شمرده شده است. از نظر ملاصدرا، مهمترین شاخصه های تحقق کمالات عقلی برای نوع بشر، عبارتند از: متابعت از نبی و ولیّ، تشبه به معبود و تخلّق به اخلاق الله. یافته این تحقیق بر این نکته تمرکز دارد که صدرالمتألهین در مباحث جامعه شناسی، با ارتقای حکمت متعالیه خود به «حکمت متعالیه نبوی و ولایی»، آثار تکامل اجتماعی انسان را در چهار مقوله «ایجاد مدینه فاضله یا امت واحده»، «کشف و نمایش گنجینه های عقلی توسط نبی و ولیّ»، «طلب آخرت و اعراض از حب دنیا» و «تشکیل تمدن متعالی» دنبال مینماید.
تأثیر چالش های فقهی و حقوقی ناباروری بر روابط زوجین شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر معضلات فقهی و حقوقی ناباروری بر روابط زوجین شهر اصفهان انجام شد. روش پژوهش با توجه به هدف مقاله، کاربردی، و شیوه جمع آوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی نابارورانی است که به مراکز درمان ناباروری واقع در شهر اصفهان مراجعه کرده بودند و با نمونه گیری خوشه ای، 201 نفر برای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل دو پرسش نامه، یکی محقق ساخته و دیگری پرسش نامه استاندارد سازگاری زناشویی اسپانیر (1976) صورت گرفت. اطلاعات جمع آوری شده ازطریق آزمون t تک نمونه ای و رگرسیون چندگانه با نرم افزار کمی SPSS25 تحلیل شد. یافته های بخش کمی نشان می دهد که خشونت با میانگین 16/4 بیشترین و طلاق با میانگین 69/3 کمترین چالش میان زوجین ناباور است. چالش های حقوقی، تأثیر منفی بر روابط زوجین دارد؛ ولی چالش های فقهی تأثیر معناداری بر روابط زوجین ندارد؛ بنابراین نمی توان گفت با افزایش یا کاهش چالش های فقهی روابط زوجین تحت تأثیر قرار می گیرد.
ارجاع دعاوی ناشی از ضمانت نامه های بانکی به داوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
131 - 144
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در عصر حاضر، ضمانت نامه های بانکی به عنوان یکی از ابزارهای مهم در تجارت بین المللی و داخلی مورد استفاده قرار می گیرند. تحقیق حاضر موضوع ارجاع دعاوی ناشی از ضمانت نامه های بانکی به داوری را مورد بررسی قرار می دهد.مواد و روش: این تحقیق از نوع نظری بوده و روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات صورت گرفته است.ملاحظات اخلاقی: در تحقیق حاضر، اصل امانتداری، صداقت، بی طرفی و اصالت اثر رعایت شده است.یافته ها: ارجاع دعاوی ناشی از ضمانت نامه های بانکی به داوری می تواند به عنوان یک راهکار مؤثر برای حل این اختلافات مورد استفاده قرار گیرد.نتیجه: سرعت بیشتر، حفظ حریم خصوصی، انعطاف پذیری، تخصص و اجرای قرارداد، از جمله مزایایی هستند که باعث می شوند داوری به عنوان یک روش جایگزین برای حل اختلافات ناشی از ضمانت نامه های بانکی مورد توجه قرار گیرد.
فقه فرهنگ؛ ضرورت راهبردی- تمدنی مکتب فقهی امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
111 - 127
حوزههای تخصصی:
دانش فقه، علم به احکام شرعی فرعی از ادله تفصیلی است و همچون هر علم دیگری، شناخت موضوعات و قلمروی ورود به آنها از جمله مسائل اساسی این دانش است؛ حال، پاسخ گویی فقه به چگونگی تنظیم روابط و مناسبات حوزه فرهنگ و نسبت آن با حوزه تمدنی اسلام نیز در همین راستا قابل تحلیل است. با وجود این، براساس مبانی سه گانه حیات تمدنی، تلازم آن با وجود چارچوب قانونی در زندگی اجتماعی و جایگاه فرهنگ به عنوان متغیری اساسی در این حوزه، بحث از نسبت فقه فرهنگ با تمدن اسلامی اهمیتی ویژه می یابد. پژوهش حاضر با توجه به اختلاف مفهومی فرهنگ میان اندیشمندان از یک سو و گستردگی حوزه فرهنگ از سوی دیگر، در مقام پاسخ به چگونگی تمایز فقه فرهنگ از سایر انواع فقه مضاف برآمده است؛ لذا با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی اسناد، پس از تبیین مفهوم فقه و فقه فرهنگ، تلازم حقوق و فقه به عنوان دو دانش کاربردی و نزدیک به یکدیگر را بررسی نموده است؛ آنگاه با تبیین جزئیت فرهنگ در تمدن و لازمه تمدنی بودن قانون، حکم به لازمه فرهنگ بودن قانون نموده است. با استدلال عقلی و استناد به منابع قرآنی و روایی، هویت تمدنی فرهنگ را وجه تمایز فقه فرهنگ از سایر شاخه های فقه مضاف دانسته است. ثمره چنین گزاره ای اولاً در گستره فقه فرهنگ و ثانیاً بر محدوده مسائل آن نمایان خواهد شد.
عقلانیت باور دینی از نگاه جان گرکو و لیندا زاگزبسکی: دفاعی نابسنده بر پایه معرفت شناسی گواهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
285 - 305
حوزههای تخصصی:
عقلانیت باورهای دینی در درازنای تاریخ موضوع بررسی های فلسفی بوده است. در روزگار حاضر دو تن از برجسته ترین معرفت شناسان، یعنی جان گرکو و لیندا زاگزبسکی، در چارچوب معرفت شناسی گواهی از آن دفاع کرده اند. گرکو با درانداختن طرح فراگیر پادفروکاست گروی اش ادّعا می کند که معرفت دینی از طریق کانال های انتقال اعتمادپذیر به دریافت کنندگان فرافرستاده می شود. زاگزبسکی با توجیه مرجعیت دینی از طریق اَپِستام [=اطمینان] خودسگالانه ی وظیفه شناسانه به دیگری، در حالی که این اَپِستام از اَپِستام به خود برآمده است، عقلانیت باور دینی را نتیجه می گیرد؛ استدلالی که دلیلی ژرف سنجانه است. ما با رویکردی تحلیلی-انتقادی، همراه با جنیفر لکی، نابسندگی سخن ایشان را نشان می دهیم. به عبارت دیگر، هدف ما این است تا با تحلیل دیدگاه این دو اندیشمند به لوازمِ منطقیِ غیرقابل پذیرشی که به دنبال دارد به نقد ایشان بپردازیم و نشان دهیم که اثبات عقلانیت باور دینی، آنگونه که ایشان تقریر کرده اند، معتبر نیست. به این ترتیب، سه اشکال در گفته ی گرکو شناسایی می شود: ۱. جلوی بخت را نمی گیرد؛ ۲. در باورهای دینی بنیادی، که شرط ورود در اجتماعات دینی هستند، کابردپذیر نیست؛ ۳. با مسئله زباله مواجه است که نمی تواند آن را حلّ کند. نیز سه اشکال در سخن زاگزبسکی شناسایی می شود: ۱. باید باورهای جوامعی چون تروریست ها و نژادپرستان را عقلانی بداند؛ ۲. باید گواهی مرجعیت را حتی در جایی که آشکارا خطاست بپذیرد؛ ۳. در پرسش های مهمّ دلیل ژرف سنجانه کافی نیست. بنابراین، اثبات عقلانیت باور دینی از طریق معرفت شناسی گواهی، دست کم به تقریر گرکو و زاگزبسکی، به بن بست می خورد.
ظاهرة القرآنيَّة فی الشعر العراقي الحديث شعر مهدی النَهيريّ أُنموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۶
75 - 89
حوزههای تخصصی:
تمثلت أهمیّه "القرآنیَّه" فی أنها تقنیه من التقنیات التی یتوصل بها الشاعر إلى زخرفه نصوصه الإبداعیه وجعلها زاخره بالتصویر الجمالی والواقعی ونظراً للمکانه الهامّه والمقدّسه التی احتلّها القرآن الکریم فی حیاه البشر عامه والمسلمین خاصه، واندفاع المبدعین عامه والشعراء خاصه للتروی من هذا النص المقدس ولرفد أشعارهم منه، وبسبب الأهمیه الکبیره لهذا الموضوع والتی تبین التفاعل الکبیر بین النصّ القرآنیّ والنصّ الشعریّ؛ فقد وقع اختیارنا على هذا الموضوع.کما أنّ هذا البحث یهدف إلى إبراز القیمه الجمالیه والفنیه للقرآنیه "التناص القرآنیّ" فی الشعر العراقی المعاصر من خلال شعر مهدی النَهیریّ أنموذجاً، وکشف أبعادها لدى الشاعر، وقد اتبع الباحث المنهج الوصفی التحلیلی الذی یقوم بتحلیل الظواهر ومقارنتها بشکل أکثر تفصیلاً، من خلال عرض النصوص الشعریه التی تحمل ظاهرا أو باطناً ظاهره "القرآنیَّه" أو دلالاتها، وبیان فاعلیه "القرآنیَّه" فی تلک النصوص.وقد توصل البحث إلى عده نتائج أهمها: إنّ "القرآنیَّه" باتت تمثل ظاهرهً من ظواهر تولید النصّ الإبداعیّ لدى شاعرنا، وجعلت نصّه الشعریّ منفتحاً وذا دلالات وإیحاءات یستطیع المتلقی القارئ وغیر القارئ الإمساک بها، فضلاً عن أنها نمّت الذاکره الشعریه للشاعر ومخیلته وتقوّیها من خلال التناص مع معانی ومفردات وصور النصّ المقدّس وجعلت نصّه ملتصقاً بالماضی، فهی حبل متین بین الماضی والحاضر، وقد شکّلت "القرآنیَّه" قیمًا بمحاور تتراوح بین إبقاء بنیه النصّ القرآنیّ والمحافظه على علاقته الداخلیه لفظاً ومعنىً، أو محاوله انتزاعها والتعدیل علیها فی إطارها الأول، والمصاحبات الدلالیه المعنویه فی إقامه أنساق جدیده من العلاقات ضمن المنجز الشعریّ.
التّكافؤ المعجميّ في التّرجمة العربيّة لديوان عبد القادر الجيلانيّ بناءً علي نظريّة مُني بيكر (ترجمة منال اليمنيّ عبد العزيز أنموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
109 - 141
حوزههای تخصصی:
تسعی عملیّه التّرجمه إلى تحویل النّص من لغه إلى أخرى مع نقل المعنی والنّغمه والأسلوب بدقّه. فهی تأخذ حیزا تواصلیا حاسما من خلال سدّ الفجوه بین اللّغات المختلفه وتسهیل التّفاهم عبر الثّقافات والمجتمعات المتنوعه. وفی الغالب تشکّل اللّامتکافئات عوائق لهذه العملیّه، حیث تُبذل جهود جباره لإیجاد مکافئ أنسب لکلّ مقام. وکان نموذج التّکافؤ الوظیفیّ لمنی بیکر یشتمل علی خمسه مستویات، وهو عملیّه یفهم فیها المترجم مفهوم النّص المصدر ویجد طریقه مناسبه للتّعبیر عن نفس المفهوم فی نص الهدف. ویحاول بحثنا هذا، معتمداً المنهج الوصفیّ – التّحلیلیّ، أن یدرس التّرجمه العربیه لدیوان عبد القادر الجیلانیّ وفق التّکافؤ المعجمی. ویتبین من خلال البحث أنّ تقنیه الاقتراض کانت أکثر التّقنیات توظیفا؛ وجاءت تقنیه الکلمه العامه أو الخاصه فی المرکز التّالی استخدمها المترجم عند مواجهه البنیه المختلفه فی اللّغتین العربیّه والفارسیّه، والأسلوب والسّیاق الشّعریّ المتمایز. ثمّ جاءت تقنیه الحیادیه لتدلّ علی التزام عبد العزیز بالحفاظ على الفروق الدقیقه والتّعقیدات فی الماده المصدر. وشغلت تقنیه البدیل الثّقافیّ المرکز الرابع وهی من النّقاط الّتی تؤخذ علی المترجم. وجاءت تقنیه الشّرح وصیاغه مفردات ذات علاقه فی المرتبه التالیه وکانت خیارات المترجم فیها موفقه وناجحه. ثمّ جاءت تقنیه التّرجمه الإیضاحیه ، وتقنیه الحذف فی المرتبتین التالیتین، وهذه الأخیره نشأت من الفهم الخاطئ لتحلیل المفرده ومن تجنّب التّکرار. والمرکز الأخیر اختص بتقنیه التّرجمه الشّارحه بصیاغه کلمه لیس لها صله.
آسیب شناسی عملکرد مترجمان قرآن در برگردان رابط ها بر اساس انسجام پیوندی (واکاوی موردی: فولادوند، خرمشاهی و مکارم شیرازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از سال 1976 و با طرح نظریه انسجام از سوی هلیدی و رقیه حسن این نظریه مبنای بسیاری از پژوهش های تحلیل گفتمانی قرار گرفت. قرآن کریم نیز به عنوان متنی وحیانی قرن های متمادین است که عرصه بررسی های زیبایی شناختی قرار می گیرد و به گواهی قرآن پژوهان پیشین و پسین نظم هوشمندانه و ترتیب شگرف عبارات قرآنی در کنار شیوایی الفاظ و بلندی مضامین از جمله نشانه های انسجام متن و از وجوه اعجاز قرآن به شمار می رود. از جمله مؤلفه های انسجام، اصلی با عنوان انسجام پیوندی است که از نقش رابط ها در ایجاد پیوستگی میان عبارات سخن می گوید؛ همان عنصری که در کنار عناصر واژی- دستوری، ارتباط منطقی میان اجزای صورت متن را رقم می زند. هلیدی و رقیه حسن در این نظریه، ابزارهای ایجاد انسجام پیوندی را به چهار نوع اضافی، تقابلی، سببی و زمانی تقسیم کرده اند. در قرآن از رابط های متنوعی برای پیوند میان آیات و عبارات استفاده شده، اما موضوع مهم و مورد بحث این مقاله، کیفیت بازسازی آن ها در زبان فارسی است. به همین منظور، در این مقاله ابتدا با روش توصیفی- تحلیلی وضعیت رابط ها در گزیده ای از آیات قرآن بررسی و سپس وضعیت عملکرد مترجمان به بوته نقد گذاشته شد که در نهایت، به علت عدم به کارگیری این ابزار انسجامی، اشتباهاتی در تشخیص و به تبع آن در برابریابی رابط ها به چشم می خورد.