مطالب مرتبط با کلیدواژه

میشل کویپرس


۱.

بارخوانی انسجام متن قرآن در پرتو نظریه نظم نامتقارن (با تأکید بر دیدگاه میشل کویپرس)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: نظم قرآن نظم متقارن نظم معکوس بلاغت سامی میشل کویپرس انسجام قرآن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۲۲۱۲ تعداد دانلود : ۱۱۴۲
مقاله حاضر پس از ارائه گزارشی مختصر در باب رویکردهای سنتی و معاصر به مسأله نظم قرآن، با درپیش گرفتن روش توصیفی تحلیلی، به بررسی رویکرد «میشل کویپرس»، قرآن پژوه بلژیکی معاصر خواهد پرداخت. وی با تکیه بر نظریه نظم متقارن که خود ریشه در بلاغت سامی دارد، به تحلیل بلاغی متن قرآن می پردازد. اندیشه نظم متقارن نشان خواهد داد که متن قرآن منسجم است و هر آیه درست همانجایی از متن که باید، قرار گرفته است. بنا به این نظریه، تکرارهای متن نه تنها عامل انسجام بخش آن هستند، بلکه کارکرد تفسیری نیز دارند. در این مقاله، نخست با معرفی مفاهیم نظری بلاغت سامی نشان خواهیم داد که بلاغت در این نظریه، «فنّ تألیف کلام» است و نه صرفاً «فنّ تزیین کلام». پس از آن با ارائه نظم کامل سوره قارعه و با تمرکز بر تحلیل بلاغیِ کویپرس از مقطعی از سوره مائده، میزان کارآمدی این روش در اثبات انسجام متن قرآن و نیز کارکرد آن در تفسیر متن تبیین می شود. خواهیم دید که این روش هرگز یک هدف زیبایی شناختی صِرف ندارد و آن چنان که در ابتدای امر به نظر می رسد، انتزاعی نیست، بلکه با زبان شناسی متن قرابت بسیار دارد و شاخص های تألیفی آن با ابزارهای انسجام در زبان شناسی نظام مند نقش گرا به شکل معناداری همگرایی دارد.
۲.

بازخوانی انسجام سوره «غاشیه» در پرتو نظریه بلاغت سامی (با تکیه بر پژوهش های میشل کویپرس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی بلاغت سامی سوره غاشیه میشل کویپرس نظم آینه ای نظم متقارن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۱
یکی از الگو هایِ تحلیلِ انسجامِ متون، الگوی بلاغت سامی است که خاستگاه آن مطالعات کتاب مقدس است. تحلیل بلاغی مبتنی بر اصل بنیادین تقارن، به تبیین تألیف متن و تعیین ساختار آن می پردازد. به منظور این مهم ابتدا متن به سطوح مختلف تقسیم و سپس تقارن میان سطوح تعیین می شود. برای تعیین تقارن های موجود در کلام باید روابط بین عناصر سازنده متن را شناخت. این روابط به دو نوع رابطه تطابق و تعارض منحصر و خود از چهار جنبه واژگانی، صرفی، نحوی و گفتاری ملاحظه می شود. میشل کویپرس پژوهشگر بلژیکی برای اولین بار الگوی بلاغت سامی را در بررسی نظم سوره های قرآن به کار گرفت و پس از تطبیق قواعد نظم متقارن بر سوره های مختلف مکّی و مدنی، به توصیف و تفسیر آن سوره ها پرداخت. در پژوهش حاضر انسجام سوره غاشیه در پرتو نظریه بلاغت سامی و با تکیه بر پژوهش های کویپرس بررسی و بازخوانی شد و مشخص شد قواعد نظم متقارن در همه سطوح این سوره قابل تطبیق نیست؛ زیرا از میان سه سطح مفصل، فرع و جزء، قواعد نظم متقارن تنها در سطح جزء کارآمد و نظم آن از نوع نظم آینه ای و معکوس است.